اسپوفینگ Spoofing یکی از روشهای دستکاری بازار ارز دیجیتال!
آیا تا به حال نام Spoofing را شنیدهاید؟ آیا میدانید یکی از روشهای دستکاری بازارهای مالی و همینطور ارز دیجیتال است؟ از روال آن چقدر اطلاع دارید؟ برای اطلاعات بیشتر در این مقاله همراه ما باشید.
فهرست عناوین
مقدمه
بسیاری از افراد اغلب در مورد چگونگی دستکاری بازرگانان و نهنگها در بازار صحبت میکنند. اگرچه بسیاری از این نظریهها قابل بحث است، اما روشهای شناخته شدهای برای دستکاری در بازار وجود دارد که نیاز به منابع بزرگی دارد. یکی از اینها تکنیکی به نام Spoofing است.
تعریف Spoofing
Spoofing نوعی دستکاری در بازار است که در آن تریدر سفارش خرید یا فروش جعلی ثبت میکند. در این روش معاملهگر هرگز قصد ندارد که این سفارش واقعا انجام شود. این روش معمولاً با استفاده از الگوریتمها و رباتها انجام میشود تا بتواند با ایجاد حس کاذب در عرضه یا تقاضا، قیمتهای بازار را دستکاری کند. به طور معمول، تریدرهایی که اقدام به Spoofing در بازار میکنند، از این رباتها یا الگوریتمها برای ثبت سفارش خودکار خرید یا فروش استفاده میکنند. هنگامی که سفارشات به مبلغ تعیین شده نزدیک میشوند، رباتها سفارشات را لغو میکنند.
ایده اصلی Spoofing تلاش برای ایجاد تصور غلط از فشار خرید یا فروش است. به عنوان مثال، یک جعلکننده ممکن است تعداد زیادی سفارش خرید جعلی تنظیم کند تا تقاضای کاذب را در سطح قیمت مورد نظر ایجاد کند. سپس، هنگامی که بازار به سطح مذکور نزدیک میشود، آنها سفارشات را لغو میکنند و قیمت همچنان نزولی است.
معمولا بازارها چگونه به تقلب پاسخ میدهند؟
بازار اغلب به شدت نسبت به سفارشات جعلی واکنش نشان میدهند ، زیرا راهکاری برای تشخیص “واقعی یا جعلی” بودن آن وجود ندارد. Spoofing می تواند به ویژه در صورت انجام سفارشات در مناطق مهم مورد علاقه خریداران و فروشندگان، مانند مناطق قابل توجه حمایت یا مقاومت ، کارآمد باشد.
به عنوان مثال بیت کوین را در نظر بگیرید. فرض کنیم بیت کوین در ۱۰،۵۰۰ دلار مقاومت بالایی دارد. در تجزیه و تحلیل فنی، اصطلاح مقاومت به معنای منطقهای است که قیمت “سقف” پیدا میکند. به طور طبیعی، این سطح جایی است که ما ممکن است از فروشندگان انتظار داشته باشیم پیشنهادات خود را برای فروش داراییهای خود ارائه دهند. اگر قیمت از سطح مقاومت عبور کند، میتواند به شدت افت کند. با این وجود، اگر از مقاومت خارج شود، احتمال ادامه روند صعودی بیشتر است.
اگر در قیمت ۱۰،۵۰۰ دلار، سطح مقاومت وجود داشته باشد، رباتها احتمالاً سفارشات جعلی را کمی بالاتر از آن قرار میدهند. وقتی خریداران سفارشات فروش گسترده بالاتر از یک سطح فنی مهم را میبینند، ممکن است کمتر ترجیح دهند تا در آن سطح خرید کنند. به این ترتیب است که Spoofing می تواند در دستکاری بازار موثر باشد.
نکتهای که در اینجا باید به آن توجه شود این است که Spoofing میتواند بین بازارهای مختلفی که همه به یک ابزار اساسی یکسان مرتبط هستند موثر باشد. به عنوان مثال، سفارشات جعلی بزرگ در بازار مشتقات میتواند بر بازار Spot همان دارایی تأثیر بگذارد و بالعکس.
چه زمانی Spoofing تاثیر بیشتری در بازار دارد؟
وقتی احتمال حرکات غیر منتظره در بازار بیشتر باشد ، Spoofing خطرناک تر میشود.
به عنوان مثال ، فرض کنید یک معاملهگر میخواهد سطح مقاومت را جعل کند. اگر تجمع شدیدی در حال وقوع باشد و ترس از دست دادن (FOMO) در میان بازرگانان خرده فروشی ناگهان موجب نوسانات گسترده شود، دستورات جعل به سرعت پر میشود. بدیهی است که این برای جعل کننده ایدهآل نیست، زیرا آنها قصد ورود به موقعیت را ندارند. به طور مشابه، یک فشار کوتاه یا سقوط سریع میتواند در عرض چند ثانیه حتی یک سفارش بزرگ را پر کند.
هنگامی که روند بازار عمدتا توسط بازار نقطهای هدایت میشود، کلاهبرداری به طور فزایندهای خطرناک است. به عنوان مثال، اگر روند صعودی تحت تأثیر بازار صعودی باشد، این نشاندهنده علاقه زیاد برای خرید مستقیم دارایی اساسی است، تقلب ممکن است تأثیر کمتری داشته باشد. با این حال، این امر تا حد زیادی به فضای خاص بازار و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد.
آیا Spoofing غیرقانونی است؟
در ایالات متحده غیرقانونی است. کمیسیون معاملات آتی کالاهای ایالات متحده(CFTC) مسئول نظارت بر فعالیتهای Spoofing در بازارهای سهام و کالاها است.
سایر بازارهای مالی مهم مانند انگلیس نیز Spoofing را کنترل میکنند. سازمان رفتار مالی (FCA) انگلیس مجاز است معاملهگران و موسسات مسئول جعل را جریمه کند.
چرا Spoofing برای بازارها ضرر دارد؟
Spoofing غیرقانونی است و بهطور کلی تأثیر مخربی بر بازارها دارد، اما چرا؟ خوب، Spoofing ممکن است تغییراتی در قیمت ایجاد کند که در غیر این صورت در عرضه و تقاضا در همین حال، با کنترل Spoof در این حرکتهای قیمتی، میتوانند از آنها سود ببرند.
نهادهای نظارتی در ایالات متحده همچنین نگرانیهایی را درباره دستکاری بازار در گذشته ابراز داشتهاند. از دسامبر سال 2020، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده(SEC) پیشنهاد راهاندازی صندوقهای معاملاتی جدید بیت کوین(ETF) را رد کرده است. در صورت تصویب، ETF به سرمایهگذاران قدیمیتر در ایالات متحده اجازه میدهد دارایی خود را داخل صندوق سرمایهگذاری کنند. معمولاً چندین فاکتور برای رد این پیشنهادات ذکر می شود. مهمترین این فاکتورها این است که آنها بازار بیت کوین را از دستکاری در بازار مصون نمیدانند!
اگرچه این موضوع با در نظر گرفتن اینکه بازارهای بیت کوین با افزایش نقدینگی و پذیرش نهادهای معتبر وارد مرحله جدیدی از بلوغ خواهند شد ممکن است تغییر کند.
جمعبندی
Spoofing یک روش دستکاری در بازار است که شامل تنظیم سفارشات جعلی است. شناسایی مداوم آن دشوار است اما غیرممکن نیست. ارزیابی اینکه آیا لغو سفارشات خرید یا فروش ثبت شده زیرمجموعه Spoofing است، نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق هدف سفارشات دارد.
به حداقل رساندن Spoofing در هر بازاری مطلوب است، زیرا به حفظ فضای متعادل برای همه افراد حاضر در بازار کمک میکند. تلاش برای به حداقل رساندن Spoofing میتواند در طولانی مدت به سود بازار ارزهای دیجیتال باشد.
بیصبرانه منتظر شنیدن نظرات و سوالات شما هستیم. برای ما کامنت بگذارید.
موفق و پر سود باشید.
شما هم میتوانید با تخفیف کارمزد در صرافیهای زیر ثبت نام کنید:
شبنم رضازاده
نوشته های مشابه
نحوه خواندن نمودار شمعی (Candlestick)
فعلا درگاه شاپرک بسته نخواهد شد!
چرا بیت کوین میتواند “پول پایه” در آینده باشد؟
چرا NFT اینقدر گران است؟
1 دیدگاه
درود شبنم جون مرسی از اطلاعات خوبت . در کل تمام معادلات قدرت و ثروت و قوانین به نفع جامعه سرمایه داریه و فقط گاهی میشه جلوی ضرر بیشتر رو گرفت بهترین راه بالابردن دانش و اطلاعات در زمینه های کاری مدیریتی و سرمایه گذاریه چه در فضای دیجیتال و معاملات مجازی و چه در فضای واقعی .عزیزی
۳ راه شناسایی و اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال توسط والها
یکی از مشکلاتی که در تمامی بازارهای نقدی و غیر نقدی وجود دارد، حضور والهایی است که با سفارشات پنهان و تجارت شستشو، روی شرایط بازار تاثیر میگذارند. با کوین نیک همراه باشید تا ۳ روش برای شناسایی و اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال توسط وال ها را به شما معرفی کنیم.
برخلاف بازارهای مالی سنتی، بخش اعظمی از صرافیهای دیجیتال بدون نظارت هستند و تقریبا تمامی معاملهگران بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، با جهشها و تغییراتی که از طریق دستکاری بازار (Market Manipulation) به وجود آمده است آشنایی دارند.
اما با وجود این مسئله، بسیاری از تریدرها احساس میکنند که راههای زیادی برای اجتناب از دستکاری بازار وجود ندارد و قادر نیستند که از اتفاقاتی که والها در بازار رقم میزنند، در امان باشند. استراتژیهایی مانند دستانداختن (Spoofing) و سفارشات پنهان (Hidden Orders)، تاکتیکهایی مبهم و تاریک هستند که تریدرهای زرنگ برای چیره شدن بر قیمتهای ارزهای دیجیتال استفاده میکنند.
اما بد نیست پیش از مطالعه ادامه این مطلب، با والها آشنا شویم:
وال چه شخصی است؟
رهگیری و اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال همانند یک بازی موش و گربه است، اما استراتژیهایی وجود دارد که معاملهگران خرده فروش بتوانند از آنها برای شناسایی و دوری این گونه اتفاقات استفاده کنند. در ادامه با ۳ استراتژی شناسایی و اجتناب از دستکاری بازار همراه ما باشید.
دستکاری بازار به روش سفارشات پنهان
سفارشات پنهان، به منظور قرار دادن سفارشات مخفیانه قابل توجه و قرار دادن آنها در دفتر سفارشات صرافیها مورد استفاده قرار میگیرند. این سفارشات اجازه دارند تا پس از هر بار تکمیل شدن، دوباره در فهرست قرار بگیرند و پر شوند. به همین دلیل از شناسایی شدن در دفتر سفارشات صرافیها جلوگیری میکنند.
این استراتژی دقیقا نقطه مقابل خرید و فروشهای بزرگ است، جایی که یک تریدر با قرار دادن یک سفارش بزرگ بدون این که قصد اجرای آن را داشت باشد، سعی در کلاهبرداری دارد؛ یا به اصطلاح دقیقتر، به دست انداختن (Spoofing) بازار میپردازد. سفارشات پنهان، معمولا حجم بزرگی دارند و هر شخصی که از صرافیها حضور داشته باشد، قادر است آنها را مشاهده کند.
از طرفی هدف بسیاری از خرید و فروشهای بزرگ، اجرایی کردن آنها نیست. این سفارشات معمولا با هدف به جریان انداختن بازار قرار میگیرند و هنگامی که بازار به حد مورد نظر رسید، این سفارش هم کنسل میشود. تعداد کمی از والها هستند که پیش از اجرایی کردن سفارش بزرگ، خود را گزارش میدهند.
راه مقابله با استراتژی سفارشات پنهان
یک روش ساده برای اجتناب از این نوع دستکاری بازار و فریب خوردن از سفارشات پنهان این است که کمتر به دفتر سفارشات صرافیها نگاه کنید. سعی نکنید همانند یک شاهین تمام توجه و چشمان خود را روی این فهرستها معطوف کنید. هر چقدر که کمتر به عمق و میزان دفتر سفارشات صرافیها متکی باشید، بهتر است. بسیاری از صرافیها به تریدرها اجازه میدهند تا فهرست سفارشات را کوچک کنند یا ببندند تا از دید آنها دور باشد.
برخی از معاملهگران بر این باور هستند که جریان سفارشات صرافیها، بخش مهمی از روتین معاملات روزانه آنها را شکل میدهد و فکر میکنند که با برنامههای بهتر و دقیقتر قادر خواهند بود از این نوع موارد دوری کنند. اما لازم به ذکر است که بدانید بازارسازها و معاملهگران الگوریتمی، میدانند که چطور این برنامهها را هم دور بزنند.
تکنیک معاملات شستشو از طریق دستکاری صرافیها
معاملات شستشو از طریق دستکاری صرافیها
والها گاهی اوقات با قرار دادن معاملات بزرگ روی صرافیهایی که به شدت نظارت میشوند، در همان هنگام مشغول انجام معاملات کوچکتر هستند. با این روش این والها سعی در گول زدن عموم دارند. معاملهگران حرفهای هم ممکن است از این روش برای به دست آوردن سود از آربیتراژ نرخ سرمایهگذاری استفاده کنند (Arbitrage به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت ۲ یا چند بازار).
بازارسازها معمولا برای ایجاد یک جریان در سالنهای خرید و فروش کوچکتر، هزینه پرداخت میکنند و با افزایش حجم خرید و فروش آنها روی صرافیهای قابل توجه، در ازای هزینه پایینتر معاملات، سود به دست میآورند. اگر چه این استراتژی قانونی است، با این حال این روش باعث ایجاد تورم میشود و هدف، ناامید و گمراه کردن معامله گران به سمت یک جریان خرید و فروش دروغین است.
این مطلب راهم مطالعه کنید: تحلیل بازار بیت کوین
راه مقابله با معاملات شستشو توسط والها
اگر قصد اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال در این روش را دارید، میتوانید به کلی تمامی تریدهای شخصی بزرگ را نادیده بگیرد و روی ترندهای قیمتی بلند مدت تمرکز کنید. تمرکز بیش از حد روی این گونه تریدها، دقیقا همان عنصری است که والها از طریق آن به سواستفاده و دستکاری بازار میپردازند. هنگامی به ترندهای بلند مدت توجه کنید، درصد گمراهی شما بسیار کاهش خواهد یافت.
تکنیک تصفیه اجباری در دستکاری بازار توسط وال ها
تسویه اجباری
به همان اندازه که نام این استراتژی عجیب است، اما واقعیت دارد. در این روش گاهی اوقات یک وال قیمتها را برای نقد کردن موقعیت خود، سرپا نگه میدارد. یک وال معمولا وقتی به سراغ این روش میرود که بازار بیش از حد اشباع شده باشد. اشباع بازار، سناریویی است که میتوان با وجود نرخهای غیر متعادل سرمایهگذاریهای قابل توجه، تشخیص داد. برای سود بردن از این روش، والها خیلی راحت موقعیتی مخالف با جهت بازار اما به همان اندازه، افتتاح میکنند.
این روش معمولا باعث جاری شدن جریان سفارشات مشابه میشود. با وقوع این اتفاق، در عین حال که فروشندگان استقراضی (Short Sellers) آسیب میبینند، یک وال همچنان موقعیت نقدی بزرگ استقراضی خود را در اختیار دارد و در کنار آن، سود خود از قراردادهای موضع معاملاتی (Long Contract) را هم افزایش میدهد.
راه مقابله با تسویه اجباری توسط والها
هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید به سادگی استفاده از این استراتژی توسط یک شخص یا شرکت را تشخیص دهید به قادر به اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال باشید. اما یک شاخص مهم وجود دارد که با نظارت آن، میتوانید این تکنیک را پیش بینی کنید. با نظارت این نمودار میتوانید مسیر خود را بدون گیر افتادن در چاه والها ادامه دهید.
نمودار تشخیص تکنیک تسویه اجباری
مقایسه بها بین قراردادهای بلند مدت با معاملات آتی، ابزاری بیغرض را ایجاد میکند که کمک میکند تا موقعیت تریدرهای حرفهای را که از این روش بهره میبرند، محاسبه کنید. نمودار یک بازار خنثی باید یک منحنی صعودی را نشان دهد که طیفی بین ۵۰ تا ۱۵۰ دلار دارد که مساوی است با ۰/۵ تا ۱/۵ درصد نسبت به سر رسید بازار.
اما یک نمودار صاف یا منحنی معکوس، نشان از والهایی دارد که دست به این تکنیک زدهاند و سعی در تغییر جهت به یک موقعیت خرسی دارند. در دستی دیگر، هر بهایی بالاتر از ۱ درصد برای قراردادهایی که در طی ۳ ماه منقضی میشوند، نشان از بازار گاوی دارند.
این مطلب راهم مطالعه کنید: ریسکهای معاملات بیت کوین
نتیجه
همانطور که مشخص است و میدانید، معاملهگران حرفهای از روشهای مختلف و جالبی استفاده میکنند تا از شناسایی شدن دوری کنند. این افراد روشهایی را به کار میبرند که با ایجاد ترس در بازار (FUD) و فراهم کردن زمینهای به منظور ترس از دست دادن فرصت (FOMO) برای مشتریان، سود خوبی به جیب بزنند.
متاسفانه شاخص کاملی وجود ندارد که به صورت ۱۰۰٪ بتواند این تکنیکها را نشان دهد و قادر به اجتناب از دستکاری بازار باشیم. مخصوصا بازاری مانند ارزهای دیجیتال که در دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ آن تقریبا معاملههای بزرگ هزینههای کمی در پی دارند.
همانطور که بازار ارزهای دیجیتال روز به روز بزرگتر میشود، وضعیت دقیقی برای نظارت اقتصادی روی آن وجود ندارد و استراتژیهای تاریک، مهم و فریب دهنده در آن گسترش پیدا میکنند.
بهتر است معاملهگران خرده فروش، به جای نظارت دائمی روی نمودارهای کوتاه و فهرستهای معاملات، به نمودارهای بلند مدت نگاه کنند تا علاوه بر اجتناب از دستکاری بازار ارزهای دیجیتال و افتادن در دام والها، دیدگاه بهتری نسبت به ترندها و شرایط بازار ارزهای دیجیتال به دست بیاورند.
ساعت کار فارکس
بازار فارکس یک بازار ۲۴ ساعته در ۵ روز هفته می باشد. این بازار در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. برای معامله گران بازار فارکس این موضوع اهمیت دارد که از دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ ساعت کار فارکس اطلاع داشته باشند و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس را بدانند تا بر طبق آن برنامه معاملاتی خود را تنظیم کنند. بسیاری از معامله گران در سرتاسر جهان در یک زمان خاص و یا همپوشانی دو بازار مهم به معامله می پردازند. در رابطه با این موضوع در دوره الفبای فارکس توضیحات کامل و جامعی داده ایم.
ساعت کاری بازار جهانی فارکس
مهمترین بورس ها و بازار ها در جهان عبارتند از:
- بورس سیدنی در استرالیا
- بورس توکیو در ژاپن
- بورس هنگ کنگ
- بورس فرانکفورت در آلمان
- بورس لندن در انگلیس
- بورس نیویورک در آمریکا
ساعت شروع کار فارکس با بازار بورس سیدنی استرالیا شروع می شود و با بورس نیویورک آمریکا به پایان می رسد. در واقع ساعت کاری بازار های فارکس به این صورت است که با اتمام ساعت کاری یک بازار به بازار بعد می رود تا بتواند در طول ۲۴ ساعت فعالیت کند. هر بازاری که تمام می شود بازار دیگری شروع می شود و بعضی بازار ها هم با هم همپوشانی (overlap) دارند که مهمترین این همپوشانی ها در ساعت کاری بازار لندن و نیویورک است که حدود ۷۰ درصد تبادلات در این زمان است.
ساعت باز و بسته شدن بازار های بورس جهان
بازار | باز شدن | بسته شدن |
بورس سیدنی استرالیا | ۰۱:۳۰ به وقت تهران | ۱۰:۳۰ به وقت تهران |
بورس توکیو ژاپن | ۰۳:۳۰ به وقت تهران | ۱۲:۳۰ به وقت تهران |
بورس لندن انگلیس | ۱۱:۳۰ به وقت تهران | ۲۰:۳۰ به وقت تهران |
بورس نیویورک آمریکا | ۱۶:۳۰ به وقت تهران | ۰۱:۳۰ به وقت تهران |
مبنای ساعت فعالیت بازار بر روی پلتفرم معاملاتی (مثلا متا تریدر) بستگی به زمان رسمی بروکر فارکس شما دارد. به طور مثال ساعت بروکر آلپاری بر اساس وقت شرق اروپا EET – Eastern European Time می باشد که ساعت فعلی EET (وقت اروپای شرقی) ۰۱:۳۰ ساعت از ساعت رسمی فعلی تهران عقب تر است. البته باید این موضوع را در نظر داشت که ساعت کاری فارکس ۶ ماهه اول سال با ۶ ماهه دوم سال دارای ۱ ساعت اختلاف می باشند. ساعت فعالیت بازار در مواقعی که تغییر می کند معمولا توسط بروکر برای شما ایمیل می شود.
ساعت کار بازار طلا فارکس
بر اساس موارد گفته شده ساعت کاری بورس و بازار فارکس و همچنین ساعت باز و بسته شدن بازار فارکس به وقت تهران و ایران مشخص شده است. در این بین ساعت کار بازار طلا در فارکس کمی متفاوت است. ساعت باز و بسته شدن بازار طلا جهانی یا انس طلا در بروکر های مختلف کمی متفاوت است و معمولا ۱ ساعت دیرتر شروع می شود و ۱ ساعت زودتر بسته می شود. این مورد بر اساس بروکر های مختلف و زمان رسمی بروکر به ساعت ایران می تواند متفاوت باشد که با مراجع به سایت بروکر دقیقا مشخص می شود.
بهترین ساعت معاملاتی فارکس
همانطور در بخش ساعت کار فارکس بیان شد بیشترین حجم معاملات در بازار فارکس در همپوشانی دو بازار اصلی لندن و نیویورک است. این همپوشانی به وقت ایران بین ساعت ۱۶:۳۰ تا ۲۰:۳۰ می باشد که حدود ۷۰ درصد کل معاملات هر روز در این ساعات انجام می شود. بسیاری از معامله گران حرفه ای در جهان در این ساعت وارد معامله می شوند که بازار دارای حجم بسیار زیادی است.
دانلود و مشاهده ساعت کار فارکس
برای مشاهده ساعت کار فارکس می توانید از دو سایت زیر کمک بگیرید. در این دو سایت می توانید با تنظیم ساعت سایت بر روی تهران، ساعت باز و بسته شدن و شروع کاری بازار های بورس جهانی و فارکس را مشاهده کنید.
رفتار سهامداران در بازار سرمایه تغییر کرد
یک کارشناس بازار سرمایه درباره آینده بورس در دولت آینده نوشت: بازار از وضعیت همه چیز بخری که پارسال در بورس دیده می شد، درس گرفته و نمی خواهد باز هم به دام خرید و فروش هر نمادی بیافتد. کمی عقلانیت در بازار شکل گرفته است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس ،بورس در دو ماه گذشته توانسته به یک روند عادی و منطقی دست پیدا کند. دیگر خبری از صعودهای یکپارچه و نزول تمامی بازار نیست. می توان از ابزارهای تحلیلی مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی جهت شناسایی نمادهای ارزنده استفاده کرد. یکی از مشکلات سهامداران که در ماه های پایانی سال گذشته با آن دست و پنجه نرم کردند، عدم تحلیل پذیری نمادها و بورس بود. این مساله مسائل فراوانی را برای سهامداران ایجاد کرد. خروج پول حقیقی از بورس یکی از نتایج این مساله بوده است.
جمشیدیان، کارشناس بنیادی بورس در زمینه روند آینده بورس معتقد است: وضعیت بازار از نظر تحلیل بنیادی خوب است. چند مولفه بنیادی در بازار وجود دارد که در این شرایط در وضعیت مناسبی قرار دارند. یکی از این مولفه ها قیمت های جهانی است که در کل میانگین قیمت های جهانی نسبت به سال گذشته خیلی بالاتر است و این یکی از آیتم هایی است که به افزایش سود بسیاری از شرکت ها کمک میکند. مولفه دوم در این موضوع، بحث دلار است که یکی از متغیرهای اصلی در این حوزه است. فعلا سیگنالی مبنی بر ریزش، آن اعدادی که در محافل میگفتند و حرف از دلار ۱۵ هزار تومانی زده می شد، وجود ندارد و این اعداد و ارقام که چند ماهی بازار را با وضعیت مبهمی روبرو کرد، بیشتر به شوخی شبیه است.
در ادامه گفت و گوبا مهدی جمشیدیان را می خوانید:
به عنوان اولین سوال بفرمایید با توجه به شرایطی که بورس در هفته های گذشته داشته است، روند شرایط فعلی بازار سرمایه را چطور ارزیابی میکنید؟
جمشیدیان: شرایط بورس در حال حاضر و در هفته های گذشته متفاوت شده است. تقریبا از چند هفته گذشته، پول و زمانی که نامزدهای ریاست جمهوری مشخص شدند، به نوعی تکلیف انتخابات برای فعالین بازار مشخص شد. با ترکیبی که از کاندیداها به میدان آمدند از آنجا بازار استارت روند صعودی خود را زد و به صورت آهسته کسانی که باور به تغییر داشتند، زودتر وارد بازار شدند و هرچه بازار جلوتر رفت و نتیجه ها مشخص شد تقریبا خریدهای خوبی وارد بازار شد و از این طریق نیز پول وارد بازار شده است.
قبل از آن همه در پی این بودند که بازار بفروشند. بازار فروختن و خریدن یعنی فروشنده ها به خریداران غالب بودند. پیش از این هفته ها سفارش های حمایتی و حقوقی ها بودند که بازار را بیشتر میخریدند. خریداران بیشتر حمایت کننده ها بودند نه خریداران سهام. ولی در این 5 هفته سرمایه گذاران وارد بازار شده اند و در حال خرید بازار هستند. در این مدت دیگر بحث حمایت و این ها دیگر نیست. وضعیت بازار هم فعلا خوب شده و کف خود را پیدا کرده است. برخی از کارشناسان بدبین، برای شاخص هدف های زیر یک میلیون واحد هم میدادند. البته این مساله در اوج نا امیدی بازار مطرح میشد. فعلا بازار به این نتیجه رسیده که این اعداد بعید است، اتفاق بیافتد.
دلار 15 هزار تومانی بیشتر شبیه به یک شوخی بود
شما یک تحلیلگر بازار سرمایه در حوزه تحلیل بنیادی هستید. وضعیت بورس طی این هفته ها از منظر بنیادی چگونه بوده است؟
جمشیدیان: وضعیت بازار از نظر تحلیل بنیادی خوب است. چند مولفه بنیادی در بازار وجود دارد که در این شرایط در وضعیت مناسبی قرار دارند. یکی از این مولفه ها قیمت های جهانی است که در کل میانگین قیمت های جهانی نسبت به سال گذشته خیلی بالاتر است و این یکی از آیتم هایی است که به افزایش سود بسیاری از شرکت ها کمک میکند. مولفه دوم در این موضوع، بحث دلار است که یکی از متغیرهای اصلی در این حوزه است. فعلا سیگنالی مبنی بر ریزش، آن اعدادی که در محافل میگفتند و حرف از دلار ۱۵ هزار تومانی زده می شد، وجود ندارد و این اعداد و ارقام که چند ماهی بازار را با وضعیت مبهمی روبرو کرد، بیشتر به شوخی شبیه است. هنوز اتفاقی نیفتاده است تا بخواهیم شاهد افت قیمت دلار باشیم.
نرخ سود بانکی هم فعلا به ثبات رسیده ولی با صحبت هایی که رییس جمهور جدید کرده است، ممکن است در بحث نرخ سود بانکی، به این سمت حرکت کنیم که شاید در ماه های آینده باید با کاهش نرخ سود بانکی هم مواجه شویم. همه این موارد به بورس کمک خواهد کرد تا به سمت رشد و صعود حرکت کند و باعث می شود p/e بازار به سمت بالاتری حرکت کند.
دولت آینده قیمت گذاری در صنایع مختلف را ریشه کن کند
وضعیت متغیرهای تحلیل بنیادی نسبت به سال گذشته چگونه است؟ در این نوع تحلیل در حال حاضر با چه ابهاماتی روبرو هستیم؟
جمشیدیان: متغیرهای بنیادی بازار از سال گذشته که دو دوره اوج گرفتن و سقوط و ریزش را شاهد بودیم، بهتر است. بحثی که در تحلیل بنیادی بازار سرمایه وجود دارد این است که بازار و اساسا هم شرکت ها و هم سهامداران خرد و کلان، تکلیفشان در مورد قیمت گذاری دستوری مشخص نیست. هنوز نمیدانیم رییس جمهور آینده قرار است با چه سبکی به این موضوع ورود کند و با این مساله چه برخوردی دارد. شعارهایی که داده شده در صورتی که اجرایی شوند، می تواند کمک زیادی به روند متعادل بازار سرمایه بکند.
مثلا درباره بازار خودرو، گفته اند از این مدل قیمت گذاری استفاده نمی کنند. در صورتی که خودرو از این مدل قیمت گذاری نجات پیدا کند می توانیم امیدوار باشیم که اختلاف قیمت خودرو در کارخانه و بازار کاهش پیدا کند. هر چند در ماه های گذشته تا حدودی این اختلاف کاهش پیدا کرده است، ولی باز هم دلیلی ندارد که سود تولید و فروش خودرو در جیب دلالان برود و کارخانه ها بابت تولید خودرو و سایر محصولات زیانده باشند. شاخص ترین مساله ای که در خصوص قیمت گذاری وجود دارد همین خودرو است.
وضعیت سایر صنایع در این قیمت گذاری های دستوری به چه نحوی بوده است؟
جمشیدیان: فولاد وضعیت متفاوتی دارد. در بورس کالا تعیین می شود و تا حدودی رقابت وجود دارد. حداقل فولاد، سیمان و سایر محصولاتی که در بورس کالا عرضه می شوند، یک مکانیزم دارند؛ ولی خودرو هیچ مکانیزم قیمتی مشخصی ندارد و فقط شورای رقابت یک قیمت تعیین می کند که خودروسازان زیان ندهند. در سیمان هم به سمتی رفته ایم که بورس کالا آمده و خیلی بهتر شده است. در صنعت برق هم مشکل داریم. در صنعت غذایی یک سری مشکلات و آیتم ها هستند. شکر را تقریبا آزاد کرده اند؛ ولی روغن خوراکی تکلیفش مشخص نیست.
در بازار شک و شبهه وجود دارد که چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در خصوص بازار خودرو باید به این مساله نیز اشاره کرد که الان هر ماشینی تولید شود، با هیچ یک از صورت مالی خودروسازان و کارخانه داران و با این قیمت ها فروش به صرفه نیست. شعارهای خوبی داده شده است؛ ولی انتهای آن مشخص نیست دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ و هنوز معلوم نیست این شعارها آیا قابلیت اجرایی شدن دارند یا خیر؟
سهامداران به سهم های پتروشمی و پتروپالایشی بلند مدت نگاه کنند
وضعیت صنایع دیگر مانند پتروشیمی و پتروپالایشگاه ها در حال حاضر چگونه است؟
جمشیدیان: پتروشیمی ها و پتروپالایشیها همواره جزو سهم های بلند مدت و آتی ساز بازار هستند. همواره از نظر تولید و فروش وضعیت خوبی داشته اند و قیمت های جهانی هم رشد خوبی کرده و دلار هم چون کاهشی نداشته، این نمادها مشکلی از این لحاظ ندارند و سودهای خوبی می سازند.
طرح های پتروشیمی هم با وجود تحریم های ظالمانه یکی یکی به بهره برداری می رسد و ظرفیت پتروشیمی ما روز به روز افزایش پیدا می کند. شرکت های پتروشیمی همیشه از شرکت های خوب بازار بوده اند و هیچ زمانی هم سهامداران خود را اذیت نکرده اند. یک سری سهم ها اذیت کن هستند. مانند خودرویی ها که رشد و افت هیجانی دارند. در ادوار گذشته، پتروشیمی ها رشد و افت معقول داشته اند و بر اساس مکانیزم بازار و بر اساس حرکت نمودارهای تکنیکال و تحلیل بنیادی حرکت کرده اند.
یکی از مشکلات بازار سرمایه در ایران، مساله وجود یک یا چند نماد به عنوان لیدر بازار بوده است. آیا در وضعیت فعلی نیز بازار سرمایه با این مشکل همچنان دست و پنجه نرم می کند یا این مشکل برطرف شده است؟
جمشیدیان: بحث لیدر در بورس ایران به هر حال وجود دارد. در هر دوره ای از بازار ممکن است این موضوع کمرنگ شده باشد، ولی به هر حال وجود دارد. گاهی یک تک سهم لیدر بازار میشود و برخی اوقات گروه ها و صنایع هستند که تبدیل به لیدر می شوند. هر صنعتی با توجه به اخباری که پیرامون آن منتشر می شود، ممکن است به لیدر تبدیل شود. زمان هایی وجود دارد که تقاضای زیادی بر روی یک سهم یا صنعت وارد می شود که می تواند این مرجعیت را به آن سهم و صنعت بدهد. مثلا زمانی میگفتند قرار است صندوق پالایشی عرضه شود و گروه پالایشی به شدت خرید و فروش شدند و لیدر بازار شدند. وجود لیدر در بازار سرمایه غلطی است که در بازار وجود دارد.
عقلانیت به بازار سرمایه بازگشته است
در شرایط فعلی که بازار سرمایه دو تجربه رشد یکباره در نیمه اول سال 99 و ریزش و سقوط را در نیمه دوم سال گذشته و ماه های ابتدایی سال 1400 تجربه کرده است، شما تغییری در روند معاملات سهامداران مشاهده می کنید؟
جمشیدیان: در حال حاضر به نظر می رسد با توجه به افت سنگین رخ داده در شش ماه دوم سال 99 و 3 ماه ابتدای سال 1400 و تجربه سنگینی که برای خیلی از فعالین بازار ایجاد شد، یک مقدار بازار معقول تر و محتاط تر حرکت میکند. همه نمادهای ارزنده و غیر ارزنده صف خرید نیست و همه چیز را خیلی نمی خرند. هنوز صف فروش در برخی گروه ها وجود دارد. این مساله نشان میدهد بازار از همه چیز بخری که پارسال در بورس دیده می شد، درس گرفته و نمی خواهد باز هم به دام هر چیزی را خرید و فروش کند، بیافتد. کمی عقلانیت در بازار شکل گرفته است.
این موضوع که گفته شد علاوه بر این مساله است که بازارگردانان و حقوقی های ما خیلی خرید کرده اند برای حمایت از بازار و الان به اندازه کافی سهم دارند که نگذارند بازار غیر هیجانی بالا برود. فکر می کنم رشد معقول و شایسته خود بورس در ماه های آینده داشته باشیم و چیزی که پارسال اتفاق افتاد شایسته بورس نبود. نام آن چیزی که در سال 99 رخ داد را نمی توان بورس گذاشت. تعریف ها را جابجا کرده بودند.
باید اتفاقات سال 99 در بازار سرمایه را فراموش کنیم
در این وضعیت سهامداران و کارشناسان بازار سرمایه دستکاری در بازار چگونه انجام می شود؟ باید چگونه اقدام به معامله کنند؟
جمشیدیان: اگر سهامداران، کارشناسان و تحلیلگران، اتفاقات سال ۹۹ را به کل از ذهن خود پاک کنند و نمودارهای ۹۹ را از تحلیل های خود حذف کنند، فکر کنم تصمیم گیری های بهتری خواهند کرد. چه ۵ ماه اول که صعودهای وحشتناکی داشتیم و چه ۶ ماه بعدی که سقوط های وحشتناکی داشتیم. روند معاملات در بورس اینگونه که در سال 99 دیدیم، نیست. بورس هیچ گاه این صعودها را ندارد که در مدت های کوتاه رشدهای چند برابری داشته باشیم. مثلا در مدت زمان بلند داشته ایم که سهمی دو یا سه برابر شده باشد، ولی این حجم از صعود را هیچ یک از افراد حاضر در بورس به یاد ندارند.
به نظرم برای تازه واردها سال ۹۹ اتفاقاتی که افتاد و تعاریفی که در بازار شکل گرفت را باید از ذهن خود خارج کنند. در ماه های گذشته و در مجامعی که برگزار شده است،شرکت ها گزارش های خوبی داده اند و سودهای مناسبی را شناسایی کرده اند که این مساله می تواند رشد واقعی را در بورس ایجاد کند تا همه افراد حاضر در این بازار از انجام معامله در آن منتفع شوند. اینکه بحث هایی هم در مورد حقوقی ها و حقیقی ها میکنند هم واردش هم نشوم بهتر است. حقوقی ها و حقیقی ها جزیی از این بازار هستند و اینکه بگوییم یک طرف خوب و یک طرف بد هستند به نظر بنده موضوعیتی ندارد و در روندی که بازار متعادل باشد همه می توانند از آن سود کسب کنند.
دستکاری ترازهای مالی در شرکتهای دولتی/ مدیران نجومی چگونه زیان را سود جا میزنند؟
کوشش بعضی از این مدیران شرکتها به این صورت است که در آرایش صورت مالی، سود را بیش از واقع نشان میدهند و یا زیان را نشان نمیدهند؛ یکی از دلایل پاداشهای هیئت مدیره شرکتهاست.
سرویس اقتصاد مشرق - شنیدهها حاکی از آن است که منافع برخی شرکتها و سازمانهای اقتصادی دولتی در گلآلود بودن آب در اقتصاد است؛ آن هم برای صید ماهیهای شکم پر از این آب گلآلود. شاهد مثال ما هم این حرفهای اکبر سهیلیپور رئیس سازمان حسابرسی کل کشور است که گفته است در صورت شناسایی سود موهوم در صورتهای مالی شرکتهای خصوصی و حتی دولتی، حسابرسها تهدید میشوند:
«حسابرس کار را انجام میدهد و پیشنویس گزارش را میدهد و میگویند برو به امید خدا. بخش دولتی هم به همین ترتیب است. گزارش نوشتیم که آقا معامله صوری انجام دادید، زیان را تبدیل به سود کردید، ما را هم تهدید میکنند که عوضات میکنیم. خب قانون تجارت را به یک جایی برسانیم که حسابرسها یک پشتوانه داشته باشند برای کار کردنشان.»
سودهای موهوم که آقای سهیلیپور میگویند همان عدد و رقمهای جذابی هستند که بنگاههای اقتصادی در ویترینشان میگذارند و مردم به استناد آنها سرمایههایشان را وارد آن بنگاه میکنند. اینجاست که این حرفها یا به عبارت بهتر درد دلهای رئیس سازمان حسابرسی نشان میدهد که ریشه برخی فسادهای اقتصادی در کشور کجاست. فسادهایی که از بزک کردن صورتهای مالی شرکتها و سازمانهای اقتصادی درمیآید. سازمانها و شرکتهای نیمهدولتی و دولتی که مدیران نجومی در رأسشان بودند.
غلامحسین دوانی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران از یک تیر و دو نشان این آرایش صورتهای مالی برای شرکتها و مدیرانش میگوید:
«کوشش بعضی از این مدیران شرکتها به این صورت است که در آرایش صورت مالی سود را بیش از واقع نشان میدهند و یا زیان را نشان نمیدهند. از آنجا که حسابرسها روی این عدد موضعگیری میکنند در صدد برمیآیند تا آنها را عوض کنند. ما تا حالا فکر میکردیم که در بخش خصوصی با این مشکل مواجه ایم، اما ظاهرا در بخش دولتی هم مواجه هستیم.
دلیل این که این شرکتها و سازمانهای اقتصادی میخواهند این کار را بکنند دو مورد است. یک اینکه ارزش سهامشان در بورس پایین نیاید و دو اینکه پاداش آقایان هیئت مدیره تابعی از رقم سود است. بنابراین سعی میکنند سود را قلابی بگویند. این باعث زیاندهی آن شرکتها میشود. میگویند خدا کریم است یا آنها عوض شوند یا یک بهانهای میآوریم.»
صورت های مالی به سه دلیل دستکاری میشوند:
- پاداش بسیاری از مدیران به عملکرد مالی شرکت گره خورده است.
- تغییر و دست بردن در اعداد کار نسبتاً سادهای است.
- تضاد منافع با شرکت های حسابرسی که حق الزحمه آنها توسط شرکتهای تحت بررسی پرداخت می شود.
بسیاری از صورت های مالی دستکاری شده، سود دورهی جاری را با استفاده درآمدهای ساختگی و غیر واقعی بیشتر و هزینههای جاری را کمتر از مقدار واقعی نشان میدهند. حالت دیگر این است که با کاهش درآمد و افزایش هزینهها، سود دورهی جاری را کمتر از مقدار واقعی نشان می دهند. حالت دوم (که موجب می شود وضعیت مالی شرکت چندان مطلوب به نظر نرسد) ممکن است ایدهی جالبی به نظر نرسد، اما خریداران بالقوه شرکت، یعنی کسانی که به دنبال تصاحب شرکت هستند را از این کار منصرف میکند.
مدیریت میتواند از هر تکنیکی برای تغییر در صورت سود و زیان، ترازنامه و جریان های نقدی استفاده کند. هفت راه اصلی برای دستکاری صورت های مالی عبارتند از:
- ثبت درآمد قبل از وقوع
- ثبت درآمدهای جعلی
- افزایش یکباره درآمد و سود
- انتقال هزینههای جاری به دورهی بعد
- عدم ثبت صحیح بدهی
- انتقال درآمد جاری به دورهی بعد
- انتقال هزینههای آتی به دورهی جاری بهعنوان یک تغییر ویژه
مجلسیها هم از این آسیبهای رفتاری و سیستماتیک میگویند بر همین اساس آنطور که محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس میگوید طبق گزارش سازمان بینالملل شفافیت ایران از بین 176 کشور دنیا رتبه 132 را از منظر شفافیتهای مالی در اقتصاد دارد.
«بنگاهها دوست دارند براساس ارزیابی که انجام میشوند سود بگیرند. هم ارزیابی در ویژگی بنگاهشان، هم ارزیابی در رزومه کاری مدلشان و هم پاداشی که میگیرند. ما میگوییم حوزه استانداردها باید متحول شود. متناسب با استانداردهای جهانی اطلاعات کسب میکنیم. میگوییم چرا در بعضی از این گزارشات اتفاق نمیافتد. باز میگوییم این استانداردها استاندارد دقیقی نیست چون در ایران کسی که استاندارد را وضع میکند، خودش هم نظارت میکند. دوم این که اگر استانداردهایمان را کاملی کردیم، آیا رسیدگیها دقیق و صحیح و کامل انجام میشود؟ به دلیل این که ساختاری که در حوزه اجرا داریم آن کیفیت لازم برخوردار نیست، عملا 264 موسسه حسابرسی کوچکی که در کشور کار حسابرسی میکنند با خودشان درگیر هستند و رقابت دارند. این رقابتها باعث شده که سر قیمت گزارش حسابرسی با هم رقابت منفی بکنند. در هیچ جای دنیا این تکثر وجود ندارد. رقابت های آن ها رقابت ناسالمی در سطح کشور است و باید بین آنها ادغام انجام شود.»
ایرادات ساختاری و سیستمی که آقای پورابراهیمی ازآنها میگوید را حسابرسها هم تأیید میکنند. این حرفهای قابل تأمل آقای دوانی عضو شورای عالی انجمن حسابداران خبره ایران در مورد نحوه دست مزد حسابرسها شنیدنی است:
« آقایان به غلط دست مزد ما را در اختیار هیئت مدیره میگذارند. هیئت مدیره هم با این دست مزد ناچیز ما بازی می کند.
بله الان خیلی از موسسات هستند که اینگونه عمل می کنند. چون موسسات بزرگ حسابرسی کشور با سیصد نفر پرسنل، چیزی حدود شش میلیارد و هفت میلیارد درآمد دارند که نزدیک یکی دو میلیارد از این درآمد، در هواست.
هیچی میشود اقتصاد قلابی. همین اتفاقی که امروز افتاده هیچ مسئولی نمیداند که این اطلاعات و آمار درست است یا غلط.
راهکارش شفافیت است. دستگاه قضایی از حسابرسهای مستقل حمایت قاطع کنند و مقامات مسئول کشور، دولتمردان و مقامات ناظر بر سرمایه و پول هم به شدت با فساد برخورد کنند.»
شفافیت یکی از مهمترین نشانههای اقتصاد سالم است. شفافیتی که از یک طرف با به روز بودن قوانینی مثل قانون تجارت و قوانین نظارت بر بازار ایجاد میشود اما از طرف دیگر این شفافیت با نهادسازی نظارتی رنگ و وا رنگ و قانون و تبصرههای موازی و بعضا متضاد در حوزه نظارتی و حسابرسی تأمین نمیشود.
دیدگاه شما