معامله در بازار فارکس با تایم فریم ها (بازه های زمانی) مختلف
تحلیل تایم فریم (بازه زمانی) چندگانه فرایند مشاهده جفت ارزی یکسان و قیمتی یکسان اما در چهارچوبهای زمان مختلف میباشد.
به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین تایم فریم (بازه زمانی) وجود دارد: روزانه، ساعتی، 15 دقیقهای و حتی 1 دقیقهای!
این بدان معنی است که معاملهگران مختلف فارکس میتوانند نظرات مختلف خاص خود را در مورد نحوه معامله شدن یک جفت ارز داشته باشند و نظر همه آنها نیز میتواند کاملا درست باشد.
ممکن است سعید ببیند که جفت ارز EUR/USD در یک نمودار 4 ساعته در یک روند نزولی قرار دارد در حالیکه مجید که بر روی نمودار 5 دقیقهای معامله میکند جفت ارز را در حالت نوسان در یک بازه محدود ببیند و نظر هر دو نیز میتواند درست باشد!
همانطور که میتوانید حدس بزنید این امر منجر به بروز مشکل میشود. گاهی اوقات معاملهگران موقع نگاه کردن به نمودار 4 ساعته نشانههای فروش را میبینند اما با مراجعه به نمودار 1 ساعته میبینند که قیمت به آهستگی در حال بالا رفتن است و این مساله موجب سردرگمی آنها میشود.
چه کاری قرار است انجام دهید؟
صرفا از یک تایم فریم (بازه زمانی) استفاده کرده، نشانههای معاملاتی را دریافت نموده و از چهارچوبهای زمانی دیگر کاملا چشمپوشی میکنید؟
برای تصمیمگیری در مورد خرید یا فروش از شیر یا خط استفاده میکنید؟
از شانس خوب شما، ما در این دوره آموزشی اجازه نمیدهیم که بدون دانستن اینکه چگونه از تحلیل تایم فریم (بازه زمانی) چندگانه به نفع خودتان استفاده کنید، فارغالتحصیل شوید.
ابتدا تلاش خواهیم کرد که به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که بر روی کدام تایم فریم (بازه زمانی) باید تمرکز کنید. هر معاملهگر فارکس باید در یک تایم فریم (بازه زمانی) خاص که با شخصیت وی متناسب است معامله کند (بعدا در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد).
پس از آن همچنین به شما خواهیم آموخت که چگونه به چهارچوبهای زمانی مختلف از یک ارز نگاه کنید تا بتوانید تصمیمهای معاملاتی بهتر و آگاهانهتر بگیرید.
شما تنها سه قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه؛ در ۱ دقیقه سود کن!
استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR؛ سیستم محبوب ال بروکس برای شکار نوسانات قیمت.
اکثر معاملهگران فعال در بازارهای مالی در روزهای ابتدایی فعالیت خود در بازار به فکر کشف استراتژی معاملاتی برای نوسانگیری بودند که به وسیله آن بتوانند تمام نوسانات کوچک و بزرگ بازار را شکار کنند و حداکثر سودآوری را از نوسانات قیمت داشته باشند.
ناگفته نماند که بسیاری از افرادی که به اصول مدیریت سرمایه و کنترل ریسک مسلط نبودند، در این مسیر ضرر و زیانهای زیادی را از چندین تایم فریم استفاده کنید متحمل شدند. و بعد با دلخوری از بازار خداحافظی کردند. اما در این مقاله قصد داریم یکی از استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه که از اعتبار قابل قبولی نزد یکی از استادان بزرگ دنیای معاملهگری در بازارهای مالی یعنی آقای ال بروکس برخوردار است را معرفی کنیم.
اگر دوست دارید به روش معاملهگران حرفهای در تایم فریمهای پایین معامله کنید، مقاله استراتژی نوسانگیری MTR را از دست ندهید.
در این مقاله چه میآموزیم؟
- الگوی MTR چه نقشی در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه دارد؟
- استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR.
- نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR.
- نقاط ضعف الگوی MTR برای به کارگیری استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه.
- نکات حیاتی که هنگام استفاده از استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه باید بدانید.
این مقاله برای چه کسانی مناسب است؟
- اسکالپرها و نوسانگیرانی که در تایم فریمهای پایین معاملات خود را انجام میدهند.
- علاقهمندان سبک پرایس اکشن آقای ال بروکس.
- افرادی که قصد دارند حداکثر سودآوری را از نوسانات قیمت داشته باشند.
الگوی MTR چه نقشی در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه دارد؟
الگوی MTR که مخفف عبارت Major Trend Reversal به معنای برگشت روند اصلی یا بزرگ است، یکی از الگویهای پرتکرار و درعین حال ساده در بازارهای مالی است.
اگر تأییدیه های این الگو به صورت پیچیده در نواحی رنج بازار ایجاد نشوند میتوانند معاملاتی با نسبت ریسک به ریوارد بالا برای معاملهگران ایجاد کنند. برای استفاده صحیح از این الگو تنها کافی است به اصول تحلیلی قوانین پرایس اکشن ال بروکس مسلط باشید، تا نقلط ورود و خروج بهینهای در معاملات خود داشته باشید.
معنای الگوی MTR تا حد زیادی در معنای عبارت توصیفی آن یعنی برگشت روند اصلی گنجانده شده است. برای درک بهتر الگوی MTR، تعریف سادهای از روند و خط روند توجه کنید.
در تمام بازارهای مالی با سه نوع روند روبهرو هستیم؛ روند صعودی، روند نزولی و روند رنج.
اگر سقف و کفهای قیمتی بالاتر از سقف و کفهای قبلی شکل بگیرند، روند صعودی؛ به صورت متقابل اگر سقف و کفها جدید قیمت پایینتر از سقف و کفهای قبلی ایجاد شوند، روند نزولی و در نهایت اگر سقف و کفهای سابق و فعلی تقریبا در یک سطح ایجاد شوند، روند قیمت رنج است.
نقش الگوی MTR در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه | آکادمی آینده
خط روند یا ترندلاین (Trendline) نوعی حمایتگر و جلوگیرنده از ریزش قیمت (خط روند صعودی) یا مقاومتکننده در برابر رشد روند قیمت (خط روند نزولی) است.
تأییدیههای شکلگیری یک ترندلاین استاندارد عبارتند از:
- قیمت حداقل 3 برخورد با خط روند داشته باشد.
- موج صعودی/نزولی که پس از برخورد دوم قیمت با خط روند ایجاد میشود، قدرت کافی برای شکست سقف/کف قیمتی قبل را به طرف بالا/پایین داشته باشد.
نقش الگوی MTR در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه | آکادمی آینده
الگوی MTR زمانی ایجاد میشود که قیمت با شرایط خاصی از حالت صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی تغییر کند.
الگوی MTR پس از شکست خط روند صعودی به طرف پایین، یا شکست خط روند نزولی به طرف بالا ایجاد میشود. البته برای تثبیت کامل این الگو بعد از شکست کامل خط روند با یک کندل قدرتمند، باید منتظر یک بازگشت کوتاه از قیمت و برخورد دوباره آن به خط روند باشیم که اصطلاحاً به این بازگشت کوتاه مدت، پولبک میگویند.
در نهایت پس از انجام پولبک، صبر میکنیم تا چند کندل قدرتمند در خلاف جهت خط روند ایجاد شوند تا در جهت جدید قیمت (برخلاف جهت خط روند سابق) از نوسان قیمت سود کسب کنیم.
استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR
مراحل استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقهای با الگوی MTR عبارت است از:
- تشخیص روند قیمتی و رسم خط روند در تایم فریم 5 دقیقه.
- صبر کردن تا هنگامی که خط روند با یک کندل قدرتمند شکسته شود.
- انتظار برای انجام پولبک و مشاهده یک الگوی کندلی قدرتمند که نشان از برگشت روند قیمت دارد. (مانند الگوی چکش)
- مشاهده یک کندل قوی که الگوی کندلی قبل از خود را تأیید میکند و اطمینان بیشتری نسبت به بازگشت روند میدهد.
- ورود به معامله برخلاف جهت خط روند و تعیین حدضرر و حدسود.
مراحل استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه ای با الگوی MTR | آکادمی آینده
نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR
به عنوان مثال در تایم فریم 5 دقیقه در نمودار قیمت بیتکوین، میتوانیم یک خط روند نزولی که از افزایش قیمت جلوگیری میکند را مشاهده کنیم.
نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR | آکادمی آینده
در کندلی که در تصویر زیر به صورت دقیقتر آن را مشخص کردیم، روند قیمتی موفق به شکست خط روند و سپس پولبک به آن شده است.
نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR | آکادمی آینده
دقت داشته باشید که احتمال انجام پولبک از سطحی که قیمت خط روند را شکسته باشد وجود دارد. به عنوان مثال در همین نمونه مشاهده میکنید که الگوی کندلی بازگشتی قیمت پس از انجام پولبک در محدودهای که خط روند شکسته شده شکل گرفته است. نکته جالبتر اینکه، دقیقاً در همین سطح در گذشته حمایت خوبی از قیمت صورت گرفته بود. (دایره طلایی رنگ)
نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR | آکادمی آینده
پس اتمام پولبک، قیمت با دو کندل صعودی بخش زیادی از اصلاح هنگام تکمیل پولبک را پوشش داده و این میتواند سیگنال نسبتاً خوبی برای نوید شروع این روند صعودی را به ما بدهد و هدف ما دقیقاً سوآوری از این روند صعودی است.
نمونه استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR | آکادمی آینده
آموزش تعیین حدسود و حدضرر استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR
حدضرر (Stop-loss): هنگام شکست خطر روند صعودی به طرف پایین، حدضرر را با کمی فاصله بیشتر بالاتر از آخرین سقف قیمت در خط روند صعودی قرار میدهیم. هنگام شکست ترندلاین نزولی به طرف بالا، حدضرر را با فاصله کمی بیشتر پایینتر از آخرین کف قیمتی در خط روند نزولی قرار میدهیم.
حدسود (Take Profit): معمولا قیمت پس از تشکیل الگوی MTR و برگشت قیمت از روند سابق خود، امکان پوشش تمام خط روند قبلی را دارد و میتواند تا ابتدای خط روند صعودی/نزولی، ریزش/صعود را تجربه کند. در نتیجه میتوانید حدسود خود را در سطحی که ابتدای ترندلاین قبلی از آن آغاز شده است قرار دهید.
اما پیشنهاد میکنیم از روش تریلینگ استاپ و سیو سود استفاده کنید تا اگر قیمت قبل از رسیدن به حدسود شما، بازگشت، ضرر کمتری بپردازد و حتی بدون ضرر از معامله خارج شوید.
سیو سود از چندین تایم فریم استفاده کنید و ریسک فری (Risk Free) کردن یک معاملع به این معناست که برای مثال اگر در یک معامله از 10 تارگت قیمتی، 5 تارگت را کسب کردید؛ حدضرر خود را در در قیمت نقطه ورود قرار دهید. با این کار حتی اگر از همان نقطه روند قیمتی معکوس شود، عملاً ضرری متحمل نشدید. البته این نمونه فقط در حد یک مثال ساده است و مدیریت پوزیشن معاملاتی به واسطه روش تریلینگ استاپ (Trailing Stop) نیاز به آموزشیهای از چندین تایم فریم استفاده کنید تخصصی دارد.
برای آموزش ارز دیجیتال به صورت تخصصی و جامع با پشتیبانی آکادمی آینده تماس بگیرید.
تعیین حد سود و حد ضرر استراتژی معاملاتی تایم فریم 1 دقیقه MTR | آکادمی آینده
نقاط ضعف الگوی mtr برای به کارگیری استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه
یکی مهمترین ضعف های استراتژی MTR از عدم تسلط معامله گران در مدیریت پوزیشن معاملاتی پس از ورود به معامله اتفاق میافتد.
به عنوان مثال گاهی اوقات بازار در یک روند کاملا صعودی یا کاملا نزولی قرار دارد. در این بین اگر هنگام اصلاح کوتاه مدت قیمت، معاملهگران به اشتباه تصور کنند که قرار است روند قیمتی کاملا معکوس شود و براساس الگوی MTR وارد معامله در خلاف جهت روند اصلی بازار شوند به احتمال زیاد ضرر میکند.
همچنین ممکن است حتی بازگشت روند به روش الگوی MTR به درستی تشخیص داده شود، اما قیمت توان بازگشت تا تارگت نهایی برای پوشش کامل ترندلاین قبلی را نداشته باشد و با یک بازگشت ناگهانی قیمت، معاملهگران دچار ضرروزیان شوند.
برای رفع اینگونه مشکلات پیشنهاد میکنیم حتما در دوره آموزش ارزدیجیتال به مبانی علم پرایس اکشن به روش ال بروکس مسلط شوید و در مدیریت پوزیشن معاملاتی خود به روش تریلینگ استاپ مهارت پیدا کنید.
در آکادمی آینده آموزش های حرفهای و تضمین شده ارز دیجیتال و فارکس را در دوره حضوری آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد کسب کنید.
نکات حیاتی که هنگام استفاده از استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه باید بدانید
- در استراتژی معاملاتی در تایم فریم 1 دقیقه MTR، باید تحلیل و بررسی روند قیمت و رسم خط روندها را در تایم فریم 5 دقیقه انجام دهید و در تایم فریم 1 دقیقه وارد معامله شوید.
- در تایم فریمهای پایین نوسانات قیمت بالاست. درنتیجه هر حرکت جهتدار قیمت را به منزله یک ترندلاین در نظر نگیرید و حتماً تأییدیههای لازم برای اطمینان از ایجاد یک خط روند استاندارد را بگیرید.
- اگر قصد استفاده از استراتژی معاملاتی با الگوی MTR را دارید، حتماً حدضرر و حدسود پوزیشن معاملاتی خود را براساس نکات ذکر شده در مقاله تنظیم کنید و صرفاً برای داشتن ریسک به ریوارد بالا، اندازه پوزیشن خود را تغییر ندهید.
- تأکید میکنیم که برای استفاده کاربردی و پربازده از استراتژی معاملاتی با الگوی MTR، تسلط به علم پرایس اکشن و یادگیری مدیریت معامله به از چندین تایم فریم استفاده کنید روش تریلینگ استاپ ضروری است.
سخن پایانی
انجام معاملات اسکالپ یا نوسانگیری در تایم فریمهای پایین نمودار همان قدر که شیرین به نظر میرسد، میتواند پرریسک و زیانآور نیز باشد.
اگر در نوسانگیری، مدیریت سرمایه را رعایت نکنید و به صورت قمارگونه وارد معاملا شوید؛ به احتمال بسیار زیاد، تمام سرمایه خود را در بازار از دست میدهید. تنها گروه خاصی از معاملهگران حرفهای و باتجربه هستند که توان مدیریت ریسک و بازده معاملات اسکالپینگ (Scalping) به آن شکلی که در ذهن شماست را دارند.
در نتیجه با طرز تفکر یک شبه، پولدار شدن به این معاملات رو نیاورید و فراموش نکنید که:
«بازارهای مالی سختترین جا برای آسان پول درآوردن هستند.»
آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال در مشهد تمام افراد علاقهمند به یادگیری اصول حرفهای معامله در بازارهای مالی را دعوت به شرکت در دوره آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس میکند که با خدمات آموزشی ویژه برگزار میشود.
دانشپذیران آکادمی آینده در دوره آموزش فارکس در مشهد و آموزش ارز دیجیتال در مشهد دارای پشتیبان رایگان مادام العمر، آپدیت رایگان آموزشهای دوره و پرداخت هزینه دوره به صورت اقساطی هستند.
اطلاعات کامل آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال را در وبسایت آکادمی آینده دنبال کنید و در صورت نیاز به مشاوره میتوانید با واحد پشتیبانی تماس بگیرید و مشاوره رایگان دریافت کنید.
تایم فریم یا دوره زمانی
تایم فریم (Time Frame) یا دوره زمانی یکی از اساسیترین مفاهیم در تحلیل بازارهای مالی به شمار میآید و تأثیر به سزایی در درک این مفاهیم دارد. بسیاری از معاملهگران پیوسته در حال تغییر دوره زمانی نمودار خود هستند و همچنان مردد به فعالیت خودشان در بازار ادامه میدهند. یک تحلیلگر برای رسیدن به یک تحلیل رفتاری درست به این فریمهای زمانی نیاز دارد. در حقیقت در قدم نخست سرمایهگذاری یک سهام، باید بازه زمانی بررسی و تحلیل آن دارایی مشخص شود و ممکن است با توجه به بازاری که افراد قصد بررسی آن را دارند، تا چندین روز و چندین ماه نیز متفاوت باشد. دقت کنید که در بازار سهام، معمولاً جهت بررسی تغییرات قیمتی سهم در بازههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت به ۳ تایم فریم متفاوت نیاز است. علاوه بر این موضوع تمامی تحلیلگران بازارهای مالی، در ابتدا تعیین میکنند که در چه فواصل زمانی قصد تحلیل دارند؛ از طرف دیگر نقطه شروع و پایان این فواصل زمانی باید مشخص باشد.
یک نکته قابل توجه در انتخاب بازه زمانی این است که باید دقت کنیم که در چه بازاری به معامله مشغول هستیم. علت تفاوت در انتخاب تایم فریم در این است که بازار سهام تغییرات قیمتی دارد که این تغییرات وابسته به متغیرهایی است که با تأخیر زمانی همراه هستند. تایم فریم هیچ وقت به صورت مطلق نیست و هر فرد با توجه به استراتژی معامله خود، بازه زمانی مناسب با خودش را در نظر میگیرد.دقت کنید که هر چه بازه زمانی انتخابی شما، در زمان کوتاهتری باشد، جزئیات بیشتری را در روند بازار میتوانید مشاهده کنید و تحلیل شما دقیق خواهد بود.
تعیین یک استراتژی برای زمان معاملات از مهمترین فاکتورهای شروع سرمایهگذاری میباشد. عامل کلیدی برای اتخاذ استراتژی در سرمایهگذاری، افق زمانی (چارچوب زمانی که افراد برای دستیابی به اهداف خود در نظر میگیرند) میباشد. میزان زمان پسانداز و سرمایهگذاری، مقدار ریسک سرمایهگذاران را مشخص میکند و بر تصمیمات تخصیص داراییها تأثیرگذار خواهد بود. (منظور این است چه مقدار در اوراق و غیره سرمایهگذاری میکنید.)
کاربرد افق زمانی در سرمایهگذاری
- در ابتدا اهداف مالی خود را در افق زمانی معین تعیین کنید. قبل از خرید سهم باید به مدت زمانی که میخواهید سهم را نگه دارید فکر کنید و در تحلیلهایتان این پارامتر مهم را اعمال نمایید.
- در هنگام تعیین اهداف واقعگرا باشید و تاریخهایی را تعیین نمایید که بتوانید آن را عملی کنید. اهداف کوتاه مدت را شناسایی و در همان زمان برای آن پس انداز کنید.
- برای خریدتان برنامه داشته باشید. حتی برای معاملات کوتاه مدت و بلند مدت نیز برنامهریزی کنید.
- از افق زمانی هدفهای خود برای تعیین برنامه تخصیص داراییهای خوداستفاده کنید. برای اهداف ۱۰ ساله و بیشتر، از داراییهای پر ریسکتر برای سرمایهگذاریهای خود استفاده نمایید. برای اهداف ۳ تا ۱۰ ساله، با توجه به ریسک یک روش متعادلتر میتواند تضمین شده باشد و برای اهداف کمتر از ۳ سال، ترکیبی از اختصاص یک دارایی محافظهکارانه ممکن است بهترین انتخاب باشد.
- هر گونه استراتژی تخصیص دارایی که استفاده میکنید، باید به شما بیشترین بازده ممکن را بدهد تا بهترین نتیجه را در پایان افق زمانی مورد نظر به دست آورید.
انواع تایم فریمها
تایم فریمها به سه دسته کلی تقسیمبندی میشوند:
1) تایم فریم کوتاه مدت (یک تا سی دقیقه): با این تایم فریمها سیگنالهای بیشتری دریافت میکنیم، اما زمان کمتری برای تصمیمگیری خواهیم داشت. در این تایم فریم باید به صورت مستمر بازار را رصد و نوسانات را بررسی کرد.
2) تایم فریم میان مدت (یک تا چهار ساعته): در این فریمهای زمانی تحلیلگر نیازی به رصد روزانه و لحظهای بازار ندارد. نمودار کندل قیمتی مطابق با دوره زمانی بررسی میگردد.
3) تایم فریم بلند مدت (یک روزه تا یک ماهه): این تایم فریم هم مانند تایم فریم میان مدت نیازی به رصد روزانه و لحظهای ندارد و طی دوره زمانی نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل تأثیرگذار در انتخاب تایم فریم
همان گونه که اشاره شد، تایم فریم انتخابی افراد تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. انتخاب تایم فریم کار سادهای نیست و مستلزم صرف زمان زیادی برای آن میباشد. باید در انتخاب آن مولفههای تاثیرگذار را مورد بررسی قرار داد تا بتوان تایم فریم مناسب را انتخاب نمود. از مهمترین عواملی که میتوان به آن اشاره کرد استراتژی سرمایهگذاری و مشغلههای کاری روزانه فرد میباشد. انتخاب یک استراتژی مناسب قبل از خرید سهام بسیار مهم است؛ اینکه آیا قصد دارد سهام خود را برای بلند مدت نگه دارد یا نوسانگیری کند. مورد دیگر که به آن اشاره شد مشغلههای کاری فرد است؛ اینکه در روز چه مدت زمان را میتواند به این کار اختصاص دهد. اگر زمان زیادی دارد میتواند از تایم فریمهای کوتاه استفاده نماید ولی اگر زمان زیادی ندارد بهتر است از تایم فریم روزانه یا هفتگی استفاده کند.
بهترین تایم فریم در بورس ایران
مسائل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم دخیل هستند. در خصوص بهترین تایم فریم بورس ایران میتوان گفت که تایم فریم روزانه مناسبترین گزینه به شمار میرود. بورس ایران عمق زیادی ندارد، تایم فریم روزانه بهترین تایم فریم برای بررسی سهم بورسی میباشد.
نحوه استفاده از تایم فریم
هرچه مدت زمان انتخاب شده طولانیتر باشد، سیگنالهای دریافت شده قابل اطمینان هستند. معاملهگران میتوانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و یک چارچوب زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کنند. در حالت ایدهآل، معاملهگران تایم فریم مورد نظر خود را انتخاب میکنند؛ به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای تعریف روند، نمودار میان مدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاه مدت برای مشخص کردن نقاط ورود و خروج استفاده میکنند.
راهنمای جامع تحلیل مولتی تایم فریم یا چند زمانی (multi time frame analysis)
می دونم بارها این اتفاق براتون پیش آمده که:
وقتی که به تایم هفتگی یا روزانه نگاه میکنید، می بینید که شرایط مارکت صعودیه، ولی وقتی که به تایم 4 ساعته و یک ساعته میرید، میبینید که شرایط نزولیه.
حالا شما هم در این میان گیج میشید و نمیدونید براساس کدوم یکی کار کنید و بهترین نقطه ی ورود رو پیدا کنید؛ نمی دونید آیا به صعودی بودن مارکت در تایم بالا توجه کنید یا به نزولی بودن آن در تایم های پایین.
آیا قبلا با این شرایط رو تجربه کرده اید؟
آیا وقتی که مولتی تایم فریم تحلیل میکنید با چنین مشکلی مواجه شده اید که نمیدونید براساس تایم روزانه تصمیم بگیرید یا 4 ساعته یا یک ساعته؟
اگه جوابتون بله هستش، نگران نباشید این مشکل بسیاری از معامله گران تازه کار هستش و شما با دیدن دوره های آموزشی درست، به خوبی میتونید متوجه بشید که چگونه براساس پرایس اکشن مولتی تایم کار کنید.
در این مقاله، میخواهیم به طور جامع تحلیل مولتی تایم فریم، بهترین تایم فریم ها و مزایای تحلیل مولتی تایم فریم رو باهم بررسی کنیم. ولی قبل از شروع آن بهتر است به جواب آقای کاپری به سوال یکی از دانشجویانشان در این خصوص بپردازیم.
در ویدیوی زیر که برگرفته از وبینارهای اختصاصی آقای کاپری است، یکی از دانشجویان پرایس اکشن پیشرفته سوال کرده اند که من به خوبی می توانم هرم رفتارهای حرکتی قیمت که شامل حرکات جنبشی و اصلاحی، روندهای نوسانی و غیرنوسانی و سطوح رو خیلی سریع تشخیص بدم؛ ولی مشکلی که الان دارم اینه که وقتی می خوام مولتی تایم فریم تحلیل کنم، سردرگم میشم. لطفا من رو راهنمایی کنید.
تحلیل یک تایم فریمی بهتر است یا مولتی تایم فریم؟
به عقیده ی کریس کاپری، معامله گری یک مهارت است و شما برای کسب هر مهارتی باید مرحله به مرحله پیش بروید؛ در مورد تحلیل مولتی تایم فریم هم همین عقیده را دارند.
به گفته ی ایشان، یک معامله گر تازه کار، در اوایل شروع فعالیتش بهتر است که فقط با یک تایم فریم کار کند و هر وقت توانست که به ثبات خاصی برسد، می تواند با کمک دو تایم فریم تحلیل کند و بعد از چند ماه کار با این روش می تواند به صورت سه یا چهار تایم فریمی(مولتی تایم فریم) تحلیل کند.
بهترین تایم فریم برای تشخیص جهت روند بازار کدام است؟
یکی از روش های اساسی برای درک مولتی تایم بودن چارت نگاه کردن به این سه عکس هستش.
اگه از عکس سمت چپ شروع کنیم، میبینیم که این عکس با یه دوربین با لنز 18mm گرفته شده که داخل عکس میتونید دریاچه و درخت های کنار اون و در انتهای تصویر هم چند قله ی کوه رو ببینید.
در عکس وسطی، همان عکس با لنز 55mm گرفته شده که فقط قسمتی از دریاچه رو نشون میده به همراه یکی از قله های کوه. در این تصویر کوه ها با وضوح بیشتری دیده میشوند.
در عکس سمت راست، شما دیگه دریاچه رو مشاهده نمیکنید و فقط قله ی یکی از کوه ها رو مشاهده خواهید کرد که حتی برف روی کوه رو هم میتونید به وضوع ببینید.
یک عکس با سه لنز مختلف
حال بذارید یه سوال از شما بپرسم، به نظر شما کدوم یک از این عکس ها بهتره؟
یا به بیان دیگر کدام یک از این عکس ها دقیق تره؟
جواب اینه که هیچکدام؛ جواب این سوال برمیگرده به نیاز شما و آن چیزی که میخواهید.
معامله گری براساس مولتی تایم فریم هم به همین شکل هستش، هر تایم فریمی لنز مختص به خودش رو داره و هر کدوم مطلبی در مورد جریان سفارشات و رفتارهای حرکتی قیمت به شما میدن.
از آنجایی که هر تایم فریم ویژگی های خاص خودش رو داره، پس شما باید بیایید تایم فریم هایی رو انتخاب کنید که متناسب با نیاز شما هستش.
آیا شما شغل تمام وقت دیگه ای دارید و در روز صرفا چند ساعت فرصت ترید کردن دارید؟
اگه اینطوره تا وقتی که به یک مهارت خوب در درک مفاهیم پرایس اکشن نرسیده اید پیشنهاد من به شما معامله گری در تایم های بالاتر است.
تایم فریم های بالا شامل چه تایم فریم هایی می باشد؟
از دیدگاه آقای کاپری تایم فریم های بالا شامل:
در عکس زیر چارت یورو دلار رو در تایم فریم های مختلف خواهید دید.
راهنمایی های کلی در مورد تحلیل مولتی تایم فریم
- در تایم ماهانه، شما به داده های تحلیلی چندین سال گذشته نگاه میکنید و اگه بخواهید براساس این تایم معامله ای باز کنید معامله تون تقریبا یک سال یا بیشتر باید باز بمونه (به چنین معاملاتی میگن معاملات بلند مدت)
- در تایم هفتگی، شما به داده های تحلیلی، چند سال گذشته نگاه میکنید، اگه بخواهید براین اساس معامله ای باز کنید باید حداقل ماه ها حتی یک سال باز بمونه.
- در تایم روزانه، شما باید به دنبال معامله های میان مدت باشید و معامله هاتون، فوقش چندین روز باید تا چند ماه(شاید یک فصل سال) باز باشه.
- در تایم 4 ساعته، شما باید به دنبال معاملات میان مدت باشید، و معامله هاتون باید چند روز تا چند هفته (شاید یک ماه) باز باشه.
بازهم تکرار میکنم، این ها راهنمایی های کلی هستند و قواعد خشک و خالی ای نیستند.
ممکنه در یک جفت ارز داده های اطلاعاتی واسه چند ماه اطلاعات بیشتری به شما بده و در یه جفت ارز دیگه ممکنه شرایط اینطور نباشه، پس به این مواردی که گفتم به عنوان راهنمایی های کلی نگاه کنید و به عنوان قوانین خشک و خالی نگاه نکنید.
اگه علاقه ی شخصی شما اینه که میخواهید روزانه معامله کنید، پیشنهاد من به شما اینه که به تایم فریم های یک ساعته تا 5 دقیقه توجه بیشتری بکنید. معامله گری روزانه روشی هستش که بسیاری از معامله گران حرفه ای اون رو انجام میدن.
شما اگه در بحث خوانش رفتارهای حرکتی قیمت به مهارت برسید میتونید اون رو در هر تایم فریمی و در هر شرایطی به کار ببرید.
اگه تابه حال دانش شما صرفا فقط روی یک تایم فریم خاص جوابگو بوده این نشان میده شما هنوز به مهارت لازم نرسیده اید. این مثل حرفه ای شدن در بسکتبال میمونه، که شما در سه سطج دبیرستان، دانشگاه، سطح پیشرفته مدام بر روی حرکاتتون تمرین میکنید تا بتونید از مهارتی که کسب میکنید در هر موقعیت و هر شرایطی استفاده کنید.
پس نکته ی مهمی که اینجا باید حتما مدنظرتون باشه اینه که، روندها همیشه براساس تایم فریم ها کار میکنند.
تایم فریم های کوتاه شامل چه تایم فریم هایی می باشد؟
به عقیده ی آقای کاپری تایم فریم های یک ساعته به پایین جزو تایم فریم های پایین محسوب می شود.
در تحلیل مولتی تایم فریم همیشه اولویت را به تایم های بالاتر بدهید. تحلیل خود را در تایم بالاتر انجام بدهید و جهت روند و شرایط بازار را از لحاظ هرم مفاهیم رفتارهای حرکتی بررسی کنید و سپس برای پیدا کردن نقطه ی ورود بهینه میتوانید به تایم های پایین مراجعه کنید.
ویژگی منفی تایم های پایین این است که معمولا درصد خطای بالایی دارن و به این خطاها در بازار نویز (noise) گفته میشود. اگر شما صرفا براساس تایم فریم های پایین کار کنید، این احتمال رو ممکنه از دست بدید که قیمت دارد در جهت روند کلی تر از تایم فریم شما حرکت میکند و قیمت میخواهد خودش را به تارگت های جدیدتری برساند و شمایی که صرفا با بازه ی دید محدودی به چارت نگاه میکنید ممکن است این شرایط رو نادیده بگیرید.
پس همیشه اولویت را به تحلیل چارت در تایم های بالاتر بدهید.
انواع معامله گری بر اساس تحلیل مولتی تایم فریم
- همانطور که میدانید ما 4 شیوه ی معامله گری داریم که شامل موارد زیر است:
- معامله گری بلند مدت(long-term trading)
- معامله گری میان مدت (swing trading)
- معامله گری کوتاه مدت (short-term trading)
- معامله گری اسکلپ (scalping)
هرکدام از این ها، براساس تایم فریم خاصی معامله میکنند. در جدول زیر میتوانید به طور کلی با تایم های به کار برده شده در این سبک ها آشنا بشوید.
نوع معامله گری | زمان بازبودن معامله | تایم تحلیل | تایم فریم ورود |
بلند مدت | بیشتر از یک روز | هفتگی | روزانه |
میان مدت | چند ساعت تا چند روز | روزانه | 4 ساعت |
کوتاه مدت | کمتر از یک روز | 4 ساعته | یک ساعت |
اسکلپ | کمتر از چند ساعت | یک ساعته | 15 دقیقه |
مزایای تحلیل مولتی تایم فریم
خب تا از چندین تایم فریم استفاده کنید به اکنون با انواع تایم فریم ها و شیوه ی تحلیل مولتی تایم فریم آشنا شدید، حال به 5 مزیت تحلیل مولتی تایم فریم اشاره می کنیم.
1. کسب دیدگاه های مختلف نسبت به چارت
از آنجایی که شما گذشته ی چارت رو از دیدهای مختلف نگاه میکنید، میتونید روندها و شرایط مختلف رو ببینید. ممکن است بعضی از شرایطی که در تایم فریم های مختلف کسب میکنید باهمدیگر در تضاد باشند. شما با نظر گرفتن شرایط مختلف چارت میتونید درک بهتری نسبت به شرایط معاملاتی چارت تون به دست بیارید.
2. از معاملاتی که احتمال موفقیت پایین دارند دوری کنید.
تحلیل مولتی تایم فریم در سه قدم انجام میشه. اول اینکه شما در تایم بالاتون شرایط چارت رو بررسی میکنید و جهت روند را تشخیص میدهید. دوم اینکه در تایم پایین تر بنا به الگوها و رفتارهای قیمت به دنبال سیگنال ورود در جهت روند بلند مدت میگردید. مرحله ی سوم هم اینه که سرآخر همجهت با جریان سفارشات غالب وارد معامله میشید.
با این کار شما جلوی معاملات کوتاه مدتی که خلاف جهت روند غالب هستن و معمولا احتمال موفقیت پایینی دارند را میگیرید.
3. با کمک تحلیل مولتی تایم فریم میتوانید سطوح حمایتی و مقاومتی را بهتر تشخیص بدهید.
غالبا، وقتی که داریم رفتارهای حرکتی قیمت را بررسی میکنیم، آنقدر چارت را زوم اوت نمیکنیم تا بتونیم سطوح مهم بلند مدتی که ممکنه بر روی معامله ی ما اثر بگذارند رو تشخیص بدیم. به عنوان مثال، یک خط روند 5 ساله ممکنه در تایم روزانه یا هفتگی تشخیص بدید ولی در تایم های کوتاه تر مانند یک ساعته چارت شما این امکان رو به شما نمیده که این سطح رو مشخص کنید. برهمین اساس تحلیل چارت در تایم های بالا به شما این امکان رو میده که بتونید چنین سطوح بلند مدتی رو که آقای کاپری به آنها LTZ میگویند را تشخیص بدهید.( در این خصوص آقای کاپری به طور مفصل در مورد انواع نواحی حمایتی و مقاومتی به طور مفصل در دوره ی پرایس اکشن پیشرفته بحث میکنند.)
4. تشخیص سریع تر نقاط بازگشتی
این احتمال هم وجود داره که وقتی که شما صرفا دارید بر روی تایم های بالا تحلیل میکنید، این فرصت رو از دست بدهید که تغییرات جهت روند قیمت در تایم های پایین رو نادیده بگیرید. به عنوان مثال، شما در تایم روزانه دارید تحلیل میکنید و روندتون صعودی است. اگر به تایم یک ساعته مراجعه کنید شاید در آنجا یکی از الگوهای بازگشتی را مشاهده کنید که همین منجر به تغییر جهت روند کلی بازار بشه.
5. داشتن نقاط ورود و خروج بهینه تر
همانطور که در بخش قبلی گفتیم، یکی از مزیت های بررسی تایم های پایین هم اینه که شما میتونید زودتر متوجه تغییر جهت روندها بشوید و براین اساس میتوانید نقاط ورود و خروج بهینه ای هم داشته باشید.
بهترین تایم فریم ها برای معامله گری بازار کریپتو، فارکس و سهام
حال ممکن است سوال دیرینه ای در ذهن شما باشد و آن هم این است که به طور کلی بهترین تایم فریم ها برای تحلیل مولتی تایم فریم کدام ها هستند.
بهترین جواب به این سوال برمیگرده به نحوه ی معامله گری و شخصیت شما.
اگر شما جز معامله گرانی هستید که دوست دارید بلند مدت کار کنید، باید از تایم فریم های مختص به خود استفاده کنید و اگر جز معامله گرانی هستید که میخواهید روزانه معامله کنید باید از تایم فریم های مختص به خود بهره ببرید.
به طور کلی، تایم تحلیلی بلند مدت شما بهتر است که 4 تا 6 برابر تایم فریم سیگنالی شما یا همان تایم فریمی باشد که براساس آن وارد معامله میشود. به عنوان مثال، اگر شما میخواهید براساس تایم یک ساعته به معامله ای وارد بشوید، تایم تحلیلی بلند مدت شما میتواند 4 ساعته یا 6 ساعته باشد.
در جدول زیر دو نمونه از بهترین تایم فریم ها بنا به شخصیت و سبک معاملاتی های مختلف آورده شده.
چگونه به صورت مولتی تایم فریم تحلیل کنیم؟ (راهکار عملی)
خب تا به اینجا با انواع تایم فریم ها و کاربردها و مزایای آن و همچنین بهترین تایم فریم ها آشنا شدیم. مسئله ی که میماند این است که چگونه بتوانیم این تایم فریم های مختلف را همدیگر ترکیب کنیم و بتوانیم براساس داده هایی که به دست میاوریم، اقدام به گرفتن پوزیشن کنیم.
برای این منظور شما میتوانید ویدیوی 12م از دوره ی مقدماتی فارکس را مشاهده کنید. در این ویدیو، ساشا گوگولین، شاگرد برتر آقای کاپری چند تا از تحلیل های لایو خودشون رو در قالب مولتی تایم فریم تشریح میکنند.
کلام آخر
همانطور که گفته شد، معامله گری مهارتی مبتنی بر تلاش است و شما برای رسیدن به کسب درآمد مستمر از از چندین تایم فریم استفاده کنید معامله گری نیاز دارید که مهارت های لازم را در خودتان ایجاد کنید. این مهارت ها هم بدون تلاش و وقت گذاشتن و تمرین و تکرار و کسب تجربه به دست نمی آیند. معامله گری، راه صد ساله رو برای شما، یک شبه طی نمیکنه. ولی میتوانید شرایطی برای شما مهیا کند که بتوانید در هر لحظه و هر مکان و هر موقعیتی، بدون داشتن رئیس و استرس های کار در بیرون به راحتی از علم و تجربه تان درآمد داشته باشید.
اگر میخواهید که در این بازار حرفه ای معامله کنید و بر رفتارهای حرکتی قیمت و رفتارهای شخصی خودتان مسلط شوید، میتوانید به پای آموزه های کریس کاپری، کسی که بیش از 20 سال است در این بازار کار میکنند و تجربه های فراوانی از قبیل معامله گری سازمانی و هج فاندها و بروکرها دارند، بشینید و با طی کردن مسیر یادگیری ایشان، جلوی هزاران دلار ضرر احتمالی را بگیرید و از چندین تایم فریم استفاده کنید راه رسیدن به کسب درآمد مستمر از این بازار را برای خودتان هموارتر کنید.
تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟
آن طور که به نظر میرسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کردهاید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.
تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوبهای زمانی متفاوت است.
به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقهای و حتی یک دقیقهای. استفاده هم زمان از این تایم فریمها را مولتی تایم میگوییم.
این به این معناست که معاملهگران مختلف میتوانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله میشود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.
برای مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقهای معامله میکند و میبیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین میرود و هر دو نیز ممکن است برداشتهای درستی داشته باشند.
همانطور که میبینید، این امر یک مساله مطرح میکند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده میشوند، مثلاً یک سیگنال فروش میبینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته میروید و میبینید که قیمتها رفته رفته افزایش مییابند.
در این شرایط چه باید بکنید؟
کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟
شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟
خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.
نخست سعی میکنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معاملهگری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیتاش سازگار است معامله کند (در بخشهای بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).
دوم این که به شما میآموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانهتری اتخاذ کنید.
در کدام بازه زمانی معامله کنم؟
یکی از دلایلی که معاملهگران نوپا، آنطور که باید سود نمیکنند آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله میکنند.
معامله گران جدید میخواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوبهای زمانی کوتاه مثل یک دقیقهای یا پنج دقیقهای آغاز میکنند. در نهایت معامله ناامیدشان میکند چراکه این چهارچوبهای زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.
برخی از معاملهگران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.
این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنالهای معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست میدهد و همزمان کار با عجله پیش نمیرود.
از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچگاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمیکند.
این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر میکند که نمیتواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقهای را ترجیح میدهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژیاش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).
یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معاملهگران چطور در نمودار یک از چندین تایم فریم استفاده کنید ساعته معامله میکنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار میکند.
حالا احتمالاً میپرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم میپردازیم.
اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله میکنید احساس راحتی کنید.
وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.
زمانی که معاملهای را آغاز کردیم، نمیتوانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.
کار را با نمودار ۱۵ دقیقهای آغاز میکنیم.
سپس نمودار ۵ دقیقهای.
سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان میکنیم.
این برای تمام معاملهگران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد میکنیم با استفاده از چهارچوبهای زمانی مختلف یا مولتی تایم از چندین تایم فریم استفاده کنید ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.
تقسیم بندی بازه زمانی
درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.
آیا میخواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوبهای زمانی طولانیتر مناسب باشید.
یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقهای را دنبال کنید.
در نمودار زیر به برخی از چهارچوبهای زمانی پایهای و تفاوتهای میان آنها اشاره کردهایم.
همچنین باید میزان سرمایهای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.
چهارچوبهای زمانی کوتاهتر این امکان را به شما میدهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.
چهارچوبهای زمانی طولانیتر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.
مهمترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب میکنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.
به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد میکنیم، تا بتوانید ناحیه آسایشتان را پیدا کنید. این امر به شما کمک میکند تا مناسبترین چهار چوبی که میتوانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاریتان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.
وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم میگیرید، سرگرمی شروع میشود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوبهای زمانی چندگانه میکنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.
چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟
پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوبهای زمانی مختلف بپردازیم.
در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟
اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوبهای زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام میدهیم.
قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه میکنید و تصمیم میگیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.
به نمودار ده دقیقهای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشتهایم که به نظر میرسد به صورت سقوط قیمتها ادامه مییابد.
با آزمایش سقوط قیمتها و شکلگیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر میرسد که فروش مناسبتر است.
ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر میگیریم.
اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟
جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمتها بسته میشود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش مییابد.
بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..
اگر نمودار یک ساعته را پیگیری میکردید، متوجه میشدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.
مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!
کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفافتر بوده است.
اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقهای فروش را انتخاب میکردید؟!
تمام نمودارها اطلاعات مشابهی از چندین تایم فریم استفاده کنید از چندین تایم فریم استفاده کنید را در چهارچوبهای زمانی مختلف نشان میدادند.
شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.
ما هیچگاه نمیتوانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر میآید ناگهان شرایط برعکس میشود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمیکند که به یک چهارچوب زمانی طولانیتر هم نگاهی بیاندازیم.
در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار میشود و از نوسانات اضافی در امان میمانیم.
معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آورتر دور میسازد. و این امکان به شما داده میشود تا یک معامله را به مدت طولانیتری ادامه دهید چرا که میدانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستادهاید.
اغلب تازه کارها فقط به یک چهارچوب زمانی اکتفا میکنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاسهایشان را به کار میبندند و از سایر چهارچوبهای زمانی غافل میمانند.
مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معاملهگرهایی صدمه میزند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.
ترکیب بازههای زمانی
در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل میشود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش میدهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور میپردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.
اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ دادن است بیاندازید.
سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.
باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانیتر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمتها هم در چهارچوبهای زمانی طولانیتر اهمیت بیشتری مییابند.
کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواهتان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.
در این شرایط میتوانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواهتان یا حتی پایینتر از آن باز گردید.
از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روشهای استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که میتوانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن زمان به تحلیلتان، میتوانید از سایر معاملهگران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی میپردازند، پیشی بگیرید.
آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره میکنیم که این مسائل را برایتان شفافتر خواهد کرد.
یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در مییابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس میکند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر میکند که نمودارهای ۱۵ دقیقهای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.
اولین کاری که او انجام میدهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک میکند تا روند کلی را مشخص کند.
او به وضوح میبیند که این جفت ارز روند صعودی دارد.
همین مساله این نشانه را به او میدهد که باید فقط به دنبال سیگنالهای خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل میشود، درست است؟ او نمیخواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .
اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب زمانی ترجیحیاش معطوف میکند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم میگیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.
زمانی که به نمودار یک ساعته باز میگردد، میبیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته است.
اما او هنوز مطمئن نیست. او میخواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقهای مراجعه میکند تا ببیند میتواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.
بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقهای چشم میدوزد و میبیند که خط روند با قدرت تداوم مییابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان میدهد.
او در مییابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.
روند صعودی ادامه مییابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه میدهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.
ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده میکنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد میکند و از این طریق میتوانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.
بزرگترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلیمان میپردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان میدهد که میخواهیم با آن معامله کنیم.
چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه میکنید و به ما سیگنالهای خرید میان مدت یا گرایشهای خرید میدهد.
کوچکترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان میدهد و به ما کمک میکند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.
از آنجایی که میان این چهارچوبها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت میتوانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.
برای مثال میتوانید از چهارچوبهای زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:
- یک دقیقهای، ۵ دقیقهای، و ۳۰ دقیقهای
- ۵ دقیقهای، ۳۰ دقیقهای، و ۴ ساعتی
- ۱۵ دقیقهای، ۱ ساعته و چهار ساعته
- یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
- ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…
همانطور که در بالا میبینید سعی کنید از تایم فریمهایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.
توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را میدهد.
دیدگاه شما