به این نمونه دقت کنیدبه عنوان مثال اگر سرمایه شما برای معاملات 1000 دلار باشد و نسبت ریسک شما در هر معامله 2 درصد باشد در معامله اول شما ۲۰ دلار را ریسک خواهید کرد بنابراین اگر نسبت ریسک به پاداش شما 2.1 باشد وقتی 20 دلار را از دست بدهید شما 40 دلار برنده شده اید و شما سرمایه تان را از دست نداده اید . در نمودار زیر میزان ریسک 30 پیپ و میزان پاداش 60 پیپ مشخص شده است
آیا محدودیت گذاری بر معاملات بازار مالی فارکس در ایران ضروری است؟ یک مدل تعدیل شده
بانک مرکزی ایران در ماه نوامبر 2016، معاملات و سفته بازی ارزی آنلاین را از طریق کارگزاران فارکس ممنوع کرد. با این حال، برخی از سفته بازان ایرانی هنوز در بازار فارکس آنلاین معامله گری می کنند و عمدتا زیان می کنند. آیا ممنوعیت بازار فارکس در ایران معقول است؟ بر اساس گزارش ها، اکثر معامله گران در فارکس شکست خورده و بازار را بعد از شش ماه تا یک سال رها می کنند. برخی از محققان این شکست را به ویژگی های معامله گران شامل سرمایه اولیه کم، عدم مدیریت ریسک، عدم نظم و انضباط و بی صبری نسبت می دهند. هدف از این مطالعه بررسی این است که چرا اکثر معامله گران شکست خورده اند. مطالعه همچنین رابطه بین مولفه های بازار فارکس و ریسک زیان را بررسی می کند. ما یک مدل قبلی برای حل این مسئله توسعه دادیم. با توجه به اینکه بازار فارکس یک بازی حاصل جمع صفر است؛ نقطه سربه سر بازیگر نماینده فرموله شد. نتایج مدل و شبیه سازی نشان می دهد که احتمال زیان به طور مستقیم مرتبط به ویژگی های بازار مانند اهرم، تلاطم و فرکانس معاملات است. بازده انتظاری، روزهای پرنوسان و اسپرد از عوامل دیگر موثر بر ریسک زیان است. در نتیجه، این مطالعه سطح بسیار بالایی از ریسک را در بازار فارکس تایید و مدلل می کند که برای اکثر سرمایه گذاران خردی نامناسب است. علاوه بر این، سیاست گذاران باید ریسک بالای زیان در این بازار را درنظر گیرند و بنابراین برخی از مقررات و محدودیت های مناسب برای بازار فارکس معقول و ضروری است.
بازار مالی فارکس ، ساختار خرد بازار ، نظریه بازی ، تلاطم ، قاعده گذاری
برخی از خدمات از جمله دانلود متن مقالات تنها به مشترکان مگیران ارایه میگردد. شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی نامحدود همه کاربران به متن مطالب تهیه نمایند!
مصاحبه با فرزاد وجیهی معاملهگر موفق ایرانی
برخلاف تصور خیلیها، قصهی یک تریدر، داستان پول پارو کردن و روی صندلی لم دادن و قهوه خوردن نیست.
قصهی شانس و اقبال یا اتفاق هم نیست.
اینجا بیشتر از هر چیزی از صبوری حرف میزنیم. صبری بیاندازه و پشتکاری منحصربهفرد. ما از دانش و بینش معاملاتی یک فرد موفق خواهیم گفت، و استعدادش در پیشبینی موقعیتها. اگر در حال مطالعهی این مقاله هستید پس آینده روشنی را برای را خود پیشبینی کردهاید و مدتی است قدم به دنیای شگفتانگیز فارکس گذاشتهاید و قطعاً میخواهید یک معاملهگر موفق شوید. پس گره چکمههایتان را محکمتر کنید و با ما همسفر شوید. ما در این سفر جادویی تنها نخواهیم بود، راهنمای راه دلایل شکست اکثر معامله گران در کنارمان است.
در ایران زندگی کرد، مدرسه رفت. دیپلمش را گرفت. عین همه ما دغدغههای کنکور و سربازی و نبودن شرایط مطلوب ورود به شغل موردعلاقهاش را پشت سر گذاشت.
برای شروع، وارد کسبوکار خانوادگیشان در اهواز شد.
تجارت خودروهای سبک و سنگین؛ مسیر این بیزینس با توجه به شرایط اقتصادی آن دوران خیلی خوب پیش نرفت.
ولی او عادت نداشت خودش را وابسته به یک مسیر کند یا در جا بزند، ذهنش بهسوی افقهای دلایل شکست اکثر معامله گران متفاوتی پر میکشید که خیلی دورتر از جریان فکری همسالان و همدورههایش بود.
سپس شروع به سرمایه گذاری در بازارهای مالی کرد، خرید و فروش طلا و دلار. این مرحله برایش پر از تجربه بود و یادگیری، طعم اولین شکست و اولین پیروزی در معاملات را آنجا و همان زمان چشید، اما دست از تلاش نکشید و پیش رفت.
علامت سؤالی در ذهنش بود که تا رسیدن به جواب، دریای اندیشهاش را متلاطم کرده بود. یک سؤال شاید خیلی ساده اما عمیق:
-چه کسی قیمتهای بازار را تعیین میکند؟
این سؤال مسیر حرکت و آیندهای او را دگرگون کرد.
آنقدر پیش رفت، تا خود در ردیف تعیینکنندگان قیمت بازار قرار گرفت.
از جوان معامله گری صحبت میکنیم (یک فرد موفق) که امروز موفق به راهاندازی یک بروکر بینالمللی (بروکر جهانی آرون گروپس) شده است که خدمات منحصربهفردی ارائه میدهد، برای 500 نفر اشتغالزایی کرده و بیش از 10 هزار معاملهگر را در سود خود شریک کرده است.
فرزاد وجیهی. جوان موفقی که دنیای پرهیجان معاملات را تجربه کرده است.
ما بیشتر وی را با عنوان استاد آرون میشناسیمش.
با فرزاد وجیهی در گپی دوستانه به گفتگو نشستیم تا از هیجانات ترید برایمان بگوید. برای ما که شاید سودای یکشبه پولدارشدن را در سر میپرورانیم. یا شاید برخی دیگرمان با تلنگر کوچکی امید میبازیم و راه گم میکنیم، این گفتگو قطعاً میتواند راه گشا باشد.
مقاله پیشنهادی: بیل گیتس کیست؟
چراکه باور داریم موفقیتها یکشبه به وجود نمیآید. به قله رسیدن هم بدون تلاش بیوقفه امکانپذیر نیست. قطعاً هیچ انسان موفقی از بدو تولد یا از کودکی استعداد بالقوه خود را کشف نکرده و هیچ دانشگاهی نیز کلید دروازهی پیشرفت نخواهد بود.
گفتگو با یک معاملهگر موفق ایرانی
چارت ایران: بخش اول گفتگوی جذاب و پر از نکتههای انگیزشی در مسیر سفر فارکس را باهم دنبال میکنیم:
۱. پیش از همه میخواهیم ببینیم فرزاد وجیهی (استاد آرون) خود را چگونه معرفی میکند و چه تعریفی از خود دارد؟
ما همیشه عادت داریم به اسم، فامیل و شغلی که داریم و یا فعالیتی که انجام میدهیم و یا به میزان ثروتی که داریم، و حتی بر اساس ارتباطات با اطرافیانمان خود را معرفی کنیم. اگر بخواهم خود واقعیام را معرفی کنم، چه کسی هستم یا چه تعریفی از خودم دارم، جدا از مسائل عادی و معمول میتوانم بگویم: من آدمی هستم که علاقه دارم غیرممکنها رو ممکن کند. شاید خیلی از مسائلی که دیگران به آن میخندند یا ازنظرشان مسخره و غیرممکن باشد، برای من یک هدف قابلدسترس باشد، چراکه آنقدر آن هدف را دنبال میکنم تا به سرانجام برسد. و یک نکته دیگر اینکه، از ویژگیهای ذاتی من، که شاید نقطه قوت یا در برخی موارد ممکن است ضعف من باشد، این است که؛ من آدم صفر و صد هستم. یا وارد راهی نمیشوم و کاری را انجام نمیدهم و صفرم، و دلایل شکست اکثر معامله گران یا به آن کار ورود میکنم و به بهترین حالت ممکن انجامش میدهم.
معرفی مرسوم و طبق عرف هم که فرزاد وجیهی هستم متولد تهران. بزرگشده اهواز. متولد آبان 67 و پس از پایان تحصیلاتم در دبیرستان در ایران وارد بازار کار شدم و در حین کار در رشته مدیریت بازرگانی ادامه تحصیل دادم.
۲. هر جوانی حتی قبل از ورود به دانشگاه آرزوها یا منطقیتر اهدافی برای آینده شغلی و حرفهای خود متصور است، دیدگاه شما به آینده شغلیتان چه بود؟
من عادت نداشتم دنبال چیزی بروم که دوستان و اطرافیانم آن را باور دارند. به نظر من دانشگاه یا شغل خانوادگی باعث نمیشود راه موفقیت شما مشخص شود یا اینکه حتماً مجبور باشید همان کار را در پیش بگیرید که به نظر درست میآید یا دیگران تأییدش میکنند. شغل خانوادگی ما در زمینه خودرو بود که برای شروع به آن وارد شدم هرچند که به دلایلی ورشکست شد. نمایندگیهای ایرانخودرو، مرسدس بنز، ولوو و…اما محدودیتهای کشور مانع پیشرفت این بیزینس بود و به این نتیجه رسیدم که با این روند به پیشرفت و خواستههای بزرگ ذهنم نخواهم رسید. پس فکرم به سمت هدف دیگری معطوف شد که موفقیتم را در آن میدیدم. به نظر من چیزی که بهعنوان ایده در ذهن انسان شکل میگیرد میتواند عملی شود و حتماً اتفاق میافتد. فقط نباید بیخیال هدف ذهنیتان شوید. در شروع ممکن است دیگران به شما بخندند، یا شما رو نادیده بگیرند. بعد در ادامه مسیر با شما میجنگند، اما درنهایت وقتی موفق میشوید همه آن افراد شمارا تأیید و حتی تشویق میکنند.
۳- شما بهعنوان یک فرد موفق در بازارهای مالی، در مسیر تحقیق و مطالعه در زمینه خاصی نظرتان به فارکس جلب شد یا برعکس اول فارکس برایتان علامت سؤال شد بعد تحقیق و تفحص کردین؟
چه سؤال جالبی. دقیقاً برعکس، نهتنها در فارکس بلکه در زمینه معاملات و سرمایهگزاری های بازارهای بینالمللی، ابتدا جذب این بازارها در ایران شدم و پسازآن شروع به تحقیق در مورد آنها کردم. مطالعه کردم و تجربه کردم.
نکتهای که شاید برای شما جالب باشد و مربوط به ویژگی اخلاقی صفر و صد من است اینکه، زمانی که با بازار معاملات آشنا شدم و آن را شناختم، به اسم بازار حوالهای یا دلار در ایران توجه ام را جلب کرد، یک سؤال همیشه ذهنم را مشغول میکرد و از دوستان باتجربهتر در ایران مدام میپرسیدم، این بود که میخواستم بدانم چه کسی اول صبح قیمت دلار را مشخص میکند؟ یا قیمت طلا و سکه. قیمت بازار را چه کسی یا کسانی تعیین میکند؟ در پاسخ هرکسی نظری داشت و با احترام به نظر دیگران، آنقدر در این راه پیش رفتم و کنکاش کردم تا به جواب رسیدم و حتی در این مسئله بهنوعی صاحبنظر شدم.
۴- جذابیت مالی و اقتصادی این راه برایتان بیشتر بود یا جنبه لذت و تخصص؟
مسلماً مسائل مالی دلایل شکست اکثر معامله گران و اقتصادی مسئلهی مهمی است، و لازمه این کار است. درواقع اگر سرمایه نداشته باشید نمیتوانید وارد این کار بشوید و یا اگر نتیجه معاملاتتان برآیند مثبت نداشته باشد در این کار مسلماً نخواهید ماند، اماحقیقتا لذت تخصص و یافتن پاسخ سوالاتی که نمیدانستم، و هیجان ِکشف و پیشبینی بازار برایم خیلی جالبتر بود و هست.
5-تحصیلات آکادمیک چقدر مهم هست برای موفقیت در فارکس؟
-بگم صفر ناراحتکننده میشه؟
ما در تاریخ میبینیم که خیلی از افراد موفق و مشهور بدون طی کردن سطوح تحصیلی پیشرفته و یا حتی با داشتن سواد کم دست به نو آوری، اختراع و شگفتی زدن. خیلی هاشون از مدرسه ترک تحصیل کردند. پس تحصیلات تضمین کنندهی موفقیت نخواهد بود. منظورم این نیست با تحصیلات مخالفم، اما نقشش رو در موفقیت اساسی نمی دونم.
تلاش، پشتکار، مطالعه و استعداد خیلی مفید هستند.
بهعنوانمثال ادیسون مخترع برق، ما می دونیم که از مدرسه ترک تحصیلکرده بوده، یا یکی از موفقترین مردان قرن حاضر، بیل گیتس ثروتمندترین مرد جهان و پایهگذار مایکروسافت، تحصیلاتش در دانشگاه را ادامه نداد و ترک تحصیل کرد.
مقاله پیشنهادی: وارن بافت کیست؟
6-مشوق هم داشتید در این راه؟
تا دلتان بخواهد ضد تشویق داشتم. برای هر فردی که در مسیر اهدافش حرکت میکند، بارها و بارها سیگنالهای منفی از اطرافیان به سمتش ارسال میشود. نهتنها بارها که اغلب بهطور همیشگی و روزانه. در ابتدای راه زمانی که گام نهادن در مسیر هدفمان را تازه شروع کردهایم ،این بهاصطلاح ضد تشویقها بیشتر است و شاید هم ما بیشتر میشنویم، بهنوعی کمکم گوشمان عادت میکند به نشنیدن افکار منفی دیگران. برای من بهشخصه چه در اوایل آغاز کار، چه در طی گذر از مسیرهای پرپیچوخم بازار فارکس و چه اکنونکه نیمهی بیشتر راه را آمدهام، همیشه و همیشه این سیگنالهای منفی را از دوست و آشنا، فامیل و رفیق و همکار دریافت کردم. این ضد تشویق ها گاه در قالب نصیحت هستند با جملاتی نظیرِ” به ریسکها و خطرات کار فکر کن که اگر این کار را انجام دهی بازدهی خوبی نخواهد داشت”؛ گاهی نیز در قالب تهمت و تخریب به سمتت پرتاب میکنند که قویتر است. یک مثال عینی در همین برحه از فعالیتمان در بروکر آرون گروپس؛ ” ما برای معامله گران بروکر آرون شرایط بسیار استثنایی ارائه دادیم که واقعاً نظیرش در هیچ بروکری وجود ندارد، برای ایجاد این شرایط و طرحریزی زیرساختهایش هزینه زیادی کردیم، وقت دلایل شکست اکثر معامله گران و انرژی گذاشتیم، ولی سیگنالهای تخریبی رو میبینیم که شایعه میکنند که “خدمات آرون با پشتوانه سیاستهای غلط ارائهشده و محکوم به شکسته”. همین داستان درگذشته، در زمان فعالیتمان در گروههای معاملاتی هم وجود داشت. زمانی که در بازارهای داخلی درزمینه طلا فعالیت میکردیم، نوع عرضه و تقاضای ما به حدی قوی بود که بعدها توانستیم عرضه و تقاضای نامحدود ارائه دهیم، اما مدام به ما هشدار میدادند که این شیوهی عرضه و تقاضا باعث ورشکستگی و ضرر و زیان شما میشود، ولی همینطور که امروز ثابت کردیم، ما راهمان را درست پیش میرفتیم، استراتژیها، زیرساختها و ایدههایی داشتیم و اجرا کردیم که خوشبختانه ما را امروز به نتیجهی مطلوبی رساند.
اما درواقع چیزی که باعث می شه باقدرت به راهم ادامه بدم اینه که انرژیهای منفی رو به انرژی مثبت تبدیل کردم و ازشون انگیزه ساختم تا تخریبها دلیلی شوند برای تلاش بیشتر و پیشرفت بیشترم تا باقدرت روبهجلو حرکت کنم.
یک دلایل شکست اکثر معامله گران مثال عینی دیگر شرایط ویژهای است که برای نمادهای خیلی خاص گذاشتیم؛ نه کمیسیون میگیریم و نه سوآپ، برای این آفر خاص صحبتهای تخریبی زیادی شده است، بااینحال این آفر فوقالعاده در حال انجام است و از بالاترین حجم معاملات برخوردار است.
7- راز موفقیت بروکر آرون گروپس چیست؟
نکتهای در مدیریت بروکرآرون وجود دارد که با عث شده در مدت زمانی اندک به این درجه از پیشرفت برسد، طوری که در حال حاضر اکثر معامله گران حرفهای و حتی اتاقهای معاملاتی، مارکت ها را از آرون خریداری میکنند. چیزی که سبب شده هرروز به جلو حرکت کنیم؛ من فکر میکنم اینه که “هرکسی، درواقع هر تیم و شرکتی هرکار مثبتی کرده است یا هر استراتژی را در زمینه کاری ما در پیش گرفته، مجموعهی ما بهترینش رو به انجام رسانده و ارائه کرده. تلاش ما در راستای شکستن محدودیتهاست و در این راه موفق هم شدیم. ما بهترینها رو به مشتریانمان ارائه میدهیم و این قطعا پایان راه نیست، تلاش در بهترین بودن ادامه دارد.
8- شانس چقدر در این حیطه مؤثر است؟ شما به شانس معتقدین یا تخصص؟
– شانس یا تقدیر….، نمیتوان گفت شانس یا تقدیر کلاً بی تاثیرهست، اما به نظر من این خود ما هستیم که باعث میشویم و تعیین میکنیم که چه اتفاقی برایمان بیفتد.
در رابطه با بحث تخصص همبارها گفتهام که این کار (ترید) به تخصص ویژهای نیاز ندارد کافی است چند دلایل شکست اکثر معامله گران اصل مهم و لازم را دوستان در معاملاتشان در نظر بگیرند و انجام دهند. به همین دلیل ترجیح میدهم تأکید کنم که اگر یک سری باورهای بازار مالی را بپذیرید نه به شانس فوقالعادهای نیاز دارند و نه به تخصص خاصی احتیاج خواهند داشت.
9- چطور یک فرد موفق یا درواقع یک تریدر موفق شویم؟
کافی است سه اصل را رعایت کنید، سرمایه خود را مدیریت کنید، طمع نکنید و صبور باشید، یک تریدر موفق باشید.
قطعاً در طول گفتگوی دوستانه ما با فرزاد وجیهی معاملهگر موفق ایرانی متقاعد شدید که یک فرد موفق که اغلب نبض بازار را دگرگون میکند، جادوگر نیست، تنها یک تریدر حرفهای است که به قواعد و ساختار بازار فارکس تسلط دارد و بازار را میشناسد.
مصاحبه با یک تریدر موفق بهاندازهی تریدینگ میتواند جذاب باشد. اگر هنوز با مصاحبه ما همراه هستید پس زیاد تا نزدیک شدن به یک فرد موفق فاصلهای ندارید. فرزاد وجیهی به سه اصل مهم در دنیای معامله برای تبدیلشدن به یک فرد موفق و یک تریدر سودآور اشاره کرد: مدیریت سرمایه، نیفتادن در دام طمع ،و صبوری. این سه اصل را قطب نمای مسیر موفقیتمان در سفر به دنیای پر آدرنالین و جادویی معاملاتمان خواهد بود، تا بیشترین ثروت و موفقیت را برای خود رقم بزنیم.
و قطعا اگرتلاش میکنید تا یک معاملهگر سودآور باشید، مطمئن باشید که این کار قابل انجام است. هرچند سفر سخت و پرمخاطره است، موانع بزرگ و گاه خستهکننده، اما شما بیشک به مرز موفقیت نزدیک شدهاید.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال | سفر به ذهن تریدرهای موفق!
روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهمترین عوامل موفقیت در این بازار است که کمتر به آن توجه شده است. وقتی صحبت از بازار کریپتوها و معامله رمز ارزها به میان میآید، دانش تحلیل و معاملهگری اولین مسئلهای است که مهم جلوه میکند. شاید فکر کنید هر زمان تحلیل تکنیکال را فول یاد گرفته دلایل شکست اکثر معامله گران و بر تحلیل بنیادی مسلط شوید، یک معاملهگر شکست ناپذیر خواهید شد! اما تجربه ثابت کرده که یک تحلیلگر خوب، لزوماً یک تریدر خوب نیست! تحلیلگران حرفهای زیادی بودهاند که با بهترین استراتژیهای تحلیل، به دفعات از بازار شکست خوردهاند.
آن هنگامی که رمز ارز ما افزایش قیمت چشمگیری داشت و به طمع سود بیشتر از فروشش خودداری کردیم، گواه این است که علم روانشناسی بازار ارز دیجیتال چقدر با اهمیت است. دانش روانشناسی بازار به ما کمک میکند نه تنها احساسات خود را کنترل کنیم بلکه از آنها در جهت کسب سود استفاده کنیم.
اکثر معاملهگران هنوز اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال را درک نکردهاند. احساسات شما و سایر تریدرهای بازار به قدری موثر است که حتی گاهی جهت بازار را تغییر میدهد. مطالعه این مطلب برای شما ضروری است چون کمک میکند از احساسات خود به هنگام معامله، در راستای موفقیت استفاده کنید.
اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال
پیش از آن که به تعریف روانشناسی بازار کریپتوها بپردازیم، با هم اهمیت آن را در موفقیت بررسی خواهیم کرد. بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد است که عبارتند از:
- بُعد تحلیلی
- بُعد روانشناسی
- بُعد مدیریت سرمایه
اکثر تحلیلگران کل انرژی خود را روی بُعد تحلیلی بازار گذاشته و به آن دو بُعد دیگر کمتر میپردازند. شناخت کامل نسبت به همهی ابعاد بازار ضروری است. تحلیلگری و تریدینگ دو دنیای متفاوت هستند. افرادی هستند که در حوزه تحلیل استاد بوده؛ اما بُعد روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا بُعد مدیریت سرمایه در آن را نادیده گرفته و به همین دلیل نتوانستند تریدرهای خوبی باشند. در مقابل افرادی هستند که خیلی هم در تحلیل ماهر نیستند؛ اما تریدرهای خوبی هستند. تریدر حرفهای یک دوره تحلیل و مدیریت سرمایه را پشت سر گذاشته و اصول روانشناسی بازار را رعایت میکند.
روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی به طور کل مطالعه و علم به رفتار افراد است؛ اما وقتی از روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا کلاً بازارهای مالی صحبت میکنیم، منظور چیست؟ روان شناسی بازار یا ترید به مجموعه رفتارهایی گفته میشود که به معاملهگر کمک میکند احساساتش را کنترل کرده و از آنها در جهت پیروزی در معاملات استفاده کند. روانشناسی بازار یعنی علم به حرکت یک بازار با توجه به واکنشها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند.
در تعریفی دیگر ، به احساسات و رفتارهایی اشاره دارد که در زمان معامله بروز میکنند. احساساتی که تصمیمات تریدر را تحت تاثیر قرار میدهد. علم روانشناسی معامله یا بازار ارزهای دیجیتال در پی شناخت این احساسات و رفتارها است. در معاملهگری دو نوع احساس به شدت موج میزند که یکی ترس و دیگری طمع میباشد. سایر احساساتی که در ترید بروز می کنند عبارتند از: امید، خشم، هیجان، اضطراب، یاس، ریسکپذیری و.
تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده میکنند نیز میتوانند از روانشناسی بازار بهره ببرند. بررسی نمودار قیمت کریپتوها قطاری از احساسات معاملهگران را به نمایش میگذارد. شناخت احساسات حاکم بر بازار، فرصتهای سودده بسیاری به بار میآورد.
احساسات عمده تریدرها که بر بازار ارز دیجیتال موثر هستند
طمع ، زیاده خواهی و تمایل شدید انسان به پول است. این حرص آنقدر زیاد است که گاهی منطق انسان را ضایع میکند. این ویژگی مقدمهی بسیاری از رفتارها و تصمیمات یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال خواهد بود. بارها شده در معاملهای به سود مطلوب رسیدیم اما همین حرص نگذاشته از معامله خارج شویم. ارز دیجیتالی را بدون آن که خوب بشناسیم خریداری کردهایم فقط چون قیمت آن به سرعت رشد کرده است. این رفتارها و سایر رفتارهای مشابه آن همگی از طمع ما تریدرها نشات میگیرد.
ترس ، احساس دیگری است که موجب میشود معاملهگران معاملات خود را زود ببندند. تریدرها از ضررهای بزرگ ترسیده و ریسک منطقی و لازم را نمیپذیرند. هرگاه بازار ارزهای دیجیتال روند نزولی به خود میگیرد، احساس ترس تریدرها آنها را به سرعت از بازار خارج کرده و فشار عرضه در بازار شدت میگیرد. علم به روانشناسی بازار کمک میکند ما این احساس ترس را شناخته و کنترل کنیم.
امید ، افراد به امید کسب سود وارد بازارهای مالی میشوند. اصلاً اگر امید به سود کردن نباشد، انگیزهای نیز برای ورود به بازار وجود نخواهد داشت. امید یک تریدر را به تحرک در میآورد. البته اگر امید و انتظار بیش از حد باشد، تهدیداتی ناشی از اغراق در تواناییها پدید میآید. امید و انتظار باید با استدلال و محاسبات منطقی همراه باشد.
چرخه احساسات تریدرها در بازار
روانشناسان معتقدند که نوسانات قیمت در بازار متاثر از احساسات افراد است. عملاً رشد بازار به علت نگرش مثبت و اعتماد به نفس مشارکتکنندگان است. یعنی یک موج از احساسات مثبت تقاضا را افزایش میدهد. در مقابل احساست منفی نیز منجر به افزایش عرضه در بازار خواهد شد.
احساسات در بازار صعودی یا گاوی
از نظر روانشناسی بازار ، هنگامی که یک بازار روند صعودی دارد، سه نوع احساس در آن شدت میگیرد:
- خوشبینی
- حرص و طمع
- اعتماد به نفس
اغلب، همین احساسات منجر به شدید شدن خریدها در بازار میشود. در چرخه روانشناسی بازار، احساسات اثر چرخشی دارند. در واقع احساسات مثبت حاکم بر بازار با افزایش قیمتها مثبتتر میشوند. همین امر، به عواطف بازار سیر صعودی بخشیده و آن را به سمت بالاتر میکشاند.
گاهی همین شور افراد میتواند باعث شکلگیری حباب قیمت در بازار شود. در چنین شرایطی اکثر تریدرها هیجانزده و غیرمنطقی میشوند. فراموش میکنند ارزش واقعی آن دارایی چقدر است و فقط به امید ادامه یافتن روند صعودی بازار، آن را میخرند. اینجاست که طمع به میان میآید و چشم منطق تریدرها را میبندد.
احساسات در بازار نزولی یا خرسی
از نظر روانشناسی بازار ، در بازاری که روند نزولی دارد، افراد احساس اندوه را تجربه میکنند. عصبانیت، افسردگی و احساسات نظیر این در افراد بروز خواهد کرد. آن احساس سرخوشی و طمع در افراد تبدیل به احساس ناخرسندی میشود. همین طور که بازار روند نزولی خود را طی میکند، احساسات حاکم بر بازار منفی و منفیتر خواهند شد. این احساسات معمولاً شامل اضطراب و وحشتزدگی هستند.
در این شرایط سرمایهگذاران به دنبال علل کاهش قیمت ها میگردند. آنها نمیخواهند باور کنند روند صعودی به پایان رسیده است و وارد مرحله انکار میشوند. در حقیقت سعی در حفظ جایگاه خود دارند چون فکر میکنند برای فروش دیر شده و بازار دوباره برمیگردد. پس از آن که قیمتها حتی از این هم پایینتر آمدند، ترس و وحشت بازار را به سمتی هدایت میکند که سرمایهگذاران تسلیم شده و در پایینترین قیمت دارایی خود را میفروشند.
وقتی بازار به این نقطه یعنی کف قیمت میرسد، روند نزولی متوقف شده و به ثبات خواهد رسید. اینجا احساس خشم و عصبانیت وجود سرمایهگذار را فرا خواهد گرفت. در نهایت با بهبود وضع بازار مجدد احساس امید و انتظار، سرمایهگذاران را به بازار جذب خواهد کرد.
کنترل احساسات به کمک روانشناسی در بازار ارز دیجیتال
تا به حال دیدیم که درصد تصادفات یک راننده که چند سال است گواهینامه گرفته بیشتر از یک راننده آماتور است. آن راننده که خیلی وقت است رانندگی میکند، به دلیل با تجربه بودن برخی احتیاطها را کنار میگذارد. در حالیکه راننده آماتور بی ادعا تک تک موارد را رعایت میکند.
در بازار ارزهای دیجیتال نیز همین موضوع صدق میکند. تحلیلگران حرفهای در هنگام معامله اهمیت احساسات درون خود را نادیده میگیرند. خیال میکنند استادانه تحلیل میکنند و ترید کرده، سود میبرند؛ اما اگر به احساسات خود نپردازند، اگر راه کنترل احساسات خود را نیابند، ممکن است تحت کنترل احساسات خود تصمیمات اشتباهی بگیرند.
برای آن که از یک تحلیلگر خوب به یک تریدر خوب تبدیل شوید به موارد زیر نیاز دارید:
- آرامش روان
- بالا بردن سرعت تصمیمگیری
- بهبود سرعت عمل دلایل شکست اکثر معامله گران
- کنترل احساسات ترس و طمع
- تسلط بر غرور
- پذیرش شکست و دوباره شروع کردن
داشتن چنین مهارتهایی به نظر من شصت هفتاد درصد کار است که در هیچ کلاس و آموزشگاهی تدریس نمیشود. این مسائل را خود شما باید در درون خود کشف کنید.
جمعبندی
روانشناسی بازار یکی از ابعاد بازار دیجیتال است که نادیده گرفتن آن مانع موفقیت ما خواهد بود. ما به کمک روانشناسی بازار و معامله میتوانیم از حالات روحی خود برای سوق دادن معاملات به سمت سوددهی استفاده کنیم. روانشناسی علاوه بر شناخت احساسات و ویژگیهای شخصیتی موثر در تریدها، تکنیکهایی به ما ارائه میدهد تا کمتر احساس سردرگمی و ناتوانی کنیم. در مطالب بعدی شما را با این فوت و فنهای روانشناسی ترید در بازار ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم کرد.
نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما دانش تحلیل به تنهایی کافیست؟ آیا واقعا روانشناسی بازار تا این حد با اهمیت است یا خیر؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
پلن شخصی معامله گری چیست؟
تاجر خودت باش. به عبارت دیگر کورکورانه از توصیه های تجاری دیگران پیروی نکنید! فقط به این دلیل که ممکن است فردی با روش خود به خوبی عمل کند، به این معنی نیست که روش او برای شما نیز کارساز خواهد بود. همه ما در موقعیت های مختلف زندگی قرار داریم و همه ما دیدگاه های بازار، فرآیندهای فکری، سطوح تحمل ریسک و تجربیات بازار متفاوتی داریم. برنامه معاملاتی شخصی خود را داشته باشید و همانطور که از بازار یاد می گیرید آن را به روز کنید. شاید این تعریف مختصری از پلن شخصی معامله گری باشد.
یک عبارت قدیمی در تجارت وجود دارد که اگر موفق به برنامه ریزی نشدید، درواقع شما برای شکست برنامه ریزی می کنید. ممکن است این مورد کوچک و ناچیز به نظر برسد، اما افرادی که در مورد موفقیت جدی هستند، از جمله معامله گران، باید این کلمات را طوری دنبال کنند که انگار روی سنگ نوشته شده و هیچگاه از بین نمی رود. اگر از هر تاجری که به طور مداوم درآمد کسب می کند، بپرسید، احتمالاً به شما خواهند گفت که شما دو انتخاب دارید: یا به طور روشمند از یک برنامه نوشته شده پیروی کنید و پلن شخصی معامله گری داشته باشید یا شکست بخورید.
اگر از قبل یک پلن شخصی معامله گری و برنامه تجاری و سرمایه گذاری مکتوب دارید، به شما تبریک می گوییم، شما در اقلیت هستید. توسعه یک رویکرد یا روشی که در بازارهای مالی کار می کند، به زمان، تلاش و تحقیق نیاز دارد. در حالی که هرگز و هیچوقت هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد، شما با ایجاد یک برنامه تجاری دقیق، یک مانع بزرگ را از بین برده اید.
اگر برنامه شما از تکنیک های ناقص استفاده می کند یا آمادگی لازم را ندارد، موفقیت شما بلافاصله به دست نمی آید اما حداقل در موقعیتی هستید که می توانید مسیر خود را ترسیم و اصلاح کنید. با مستندسازی فرآیند، می آموزید که چه چیزی به درستی کار می کند و چگونه از اشتباهات پرهزینه ای که معامله گران تازه کار گاهی با آنها مواجه می شوند، اجتناب کنید. چه در حال حاضر برنامه ای دارید یا نه، در ادامه چند ایده برای کمک به این روند وجود دارد.
تعریف پلن شخصی معامله گری
پلن شخصی معامله گری روشی سیستماتیک برای شناسایی و معامله دارایی است که تعدادی متغیر از جمله زمان، ریسک و اهداف سرمایه گذار را در نظر می گیرد. یک پلن شخصی معامله گری نحوه یافتن و اجرای معاملات توسط معامله گر را مشخص می کند، از جمله اینکه تحت چه شرایطی اوراق بهادار، بورس، بازار ارز دیجیتال یا سایر دارایی ها را بخرد و بفروشد، چقدر موقعیت را به دست می آورد، چگونه می تواند موقعیت ها را در حین حضور در آن مدیریت می کند، قوانینی برای زمان معامله و زمان عدم انجام آن، چه اوراق بهاداری را می توان معامله کرد و موارد دیگر.
اکثر کارشناسان معاملات توصیه می کنند که تا زمانی که یک پلن شخصی معامله گری انجام نشود، هیچ سرمایه ای در معرض خطر نیست. طرح و برنامه معاملاتی سندی است که در مورد آن تحقیق شده و مکتوب است که تصمیمات معامله گر را راهنمایی می کند.
درک پلن معامله گری
پلن های معامله گری را می توان به روش های مختلف ساخت. سرمایه گذاران معمولاً برنامه و پلن معاملاتی خود را براساس اهداف شخصی خود سفارشی می کنند. برنامه های معاملاتی بسیار طولانی و مفصل هستند، به خصوص برای معامله گران فعال، مانند معامله گران روزانه یا معامله گران نوسانی. این پلن های معامله گری همچنین می توانند بسیار ساده باشند، مانند سرمایه گذاری که فقط می خواهد هر ماه به صورت خودکار در صندوق های مشترک یا صندوق های قابل مبادله (ETF) تا زمان بازنشستگی سرمایه گذاری کند.
ساختن پلن شخصی معامله گری کامل
هیچ دو طرح معاملاتی مشابه نیستند زیرا هیچ دو معامله گری دقیقاً شبیه هم نیستند. هر رویکرد منعکس کننده عوامل مهمی مانند سبک معاملات و همچنین تحمل ریسک است. سایر اجزای ضروری یک برنامه معاملاتی چیست؟ در اینجا 10 مورد وجود دارد که هر طرحی باید شامل آنها باشد:
1. ارزیابی مهارت
آیا آماده تجارت هستید؟ آیا سیستم خود را روی کاغذ آزمایش کرده اید و آیا مطمئن هستید که در یک محیط معاملاتی زنده کار می کند؟ آیا می توانید سیگنال های خود را بدون تردید دنبال کنید؟ داد و ستد در بازارها جنگ دادن و گرفتن است. حرفه ای های واقعی آماده می شوند و از افرادی سود می برند که بدون برنامه و پلن معامله گری و معمولاً پس از اشتباهات پرهزینه پول می دهند.
2. آمادگی ذهنی
چه احساسی دارید؟ به اندازه کافی خوابیده اید؟ آیا به چالش پیش رو فکر می کنید؟ اگر از نظر عاطفی و روانی آماده نبرد در بازار نیستید، معامله نکنید، در غیر این صورت، خطر از دست دادن سرمایه خود را دارید.
بسیاری از معامله گران یک شعار بازار دارند که قبل از شروع روز برای آماده کردن خود، آن را تکرار می کنند. یک معامله را انتخاب و ایجاد کنید که شما را در منطقه تجاری قرار دهد. علاوه بر این، منطقه تجاری شما باید عاری از حواس پرتی باشد. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است و حواس پرتی ممکن است پرهزینه باشد.
3. سطح ریسک را تنظیم کنید
نکته مهم در ساخت پلن شخصی معامله گری این است که می خواهید چه مقدار از پرتفوی خود را باید در یک معامله ریسک کنید؟ این موضوع به سبک معاملاتی و تحمل ریسک شما بستگی دارد. میزان ریسک می تواند متفاوت باشد، اما احتمالاً باید بین حدود 1٪ تا 5٪ از پرتفوی شما در یک روز معاملاتی معین، متغیر باشد. یعنی اگر در هر نقطه از روز آن مقداری که مشخص کرده اید را از دست بدهید، از بازار خارج می شوید و بیرون می مانید. اگر اوضاع بر وفق مراد شما نیست، بهتر است کمی استراحت کنید و یک روز دیگر معامله کنید.
4. هدف گذاری کنید
قبل از اینکه وارد معامله شوید، اهداف سود واقعی و نسبت ریسک/پاداش (risk/reward ratios) را تعیین کنید. حداقل ریسک/پاداشی که می پذیرید چقدر است؟ بسیاری از معامله گران معامله ای را انجام نمی دهند مگر اینکه بدانند سود احتمالی حداقل سه برابر بیشتر از ریسک باشد. به عنوان مثال، اگر حد ضرر شما 1 دلار در هر سهم است، هدف شما باید 3 دلار سود برای هر سهم باشد. اهداف سود هفتگی، ماهانه و سالانه را به دلار یا به عنوان درصدی از پرتفوی خود تعیین کنید و مرتباً آنها را ارزیابی کنید.
5. تکالیف خود را انجام دهید
قبل از باز شدن بازار، بررسی می کنید که در سراسر جهان چه می گذرد؟ آیا بازارهای خارج از کشور افزایش یا کاهش دارند؟ قراردادهای آتی شاخص خوبی برای سنجش روحیه قبل از باز شدن بازار هستند زیرا قراردادهای آتی در شبانه روز معامله می شوند.
داده های اقتصادی یا درآمدی که قرار است منتشر شوند چه هستند و چه زمانی بیرون می آیند؟ لیستی را روی دیوار مقابل خود قرار دهید و تصمیم بگیرید که آیا می خواهید قبل از یک گزارش مهم معامله کنید یا خیر. برای اکثر معامله گران، بهتر است به جای ریسک های غیرضروری مرتبط با معاملات در طول واکنش های بی ثبات به گزارش ها، منتظر انتشار گزارش باشند. حرفه ای ها براساس احتمالات معامله می کنند. آنها قمار نمی کنند. معامله پیش از یک گزارش مهم اغلب یک قمار است زیرا غیرممکن است که بدانیم بازارها چگونه واکنش نشان خواهند داد.
6. آماده سازی تجارت
از هر سیستم و برنامه معاملاتی که استفاده می کنید، سطوح حمایت و مقاومت اصلی و جزئی را روی نمودارها برچسب گذاری کنید، هشدارهایی را برای سیگنال های ورود و خروج تنظیم کنید و مطمئن شوید که همه سیگنال ها را می توان به راحتی با یک سیگنال دیداری یا شنیداری واضح مشاهده یا شناسایی کرد.
7. قوانین خروج را تنظیم کنید
اکثر معامله گران این اشتباه را مرتکب می شوند که بیشتر تلاش خود را بر روی جستجوی سیگنال های خرید متمرکز می کنند اما توجه بسیار کمی به زمان و مکان خروج دارند. بسیاری از معامله گران در صورت کاهش قیمت نمی توانند بفروشند زیرا نمی خواهند ضرر کنند. شما در ساخت پلن شخصی معامله گری خود باید این نکته را در نظر داشته باشید و باید بتوانید از پس آن برآیید، باید یاد بگیرید که ضرر را بپذیرید، وگرنه به عنوان یک معامله گر موفق نخواهید شد. اگر استاپ شما ضربه خورد، به این معنی است که اشتباه کرده اید. معامله گران حرفه ای بیش از آنکه برنده شوند، معاملاتی را از دست می دهند، اما با مدیریت پول و محدود کردن ضرر، همچنان سود می برند.
قبل از اینکه وارد معامله شوید، باید خروجی های خود را بدانید. حداقل دو خروجی ممکن برای هر معامله وجود دارد. اول، اگر معامله برخلاف پیش بینی شما انجام شود، توقف ضرر شما چقدر است؟ این مورد باید نوشته شود. باید بدانید که توقف های ذهنی و آنچه در مغز شما می گذرد، به حساب نمی آیند. دوم، هر معامله باید یک هدف سود داشته باشد. هنگامی که به آنجا رسیدید، بخشی از پوزیشن خود را بفروشید و در صورت تمایل می توانید توقف ضرر خود را در بقیه موقعیت خود به نقطه سربه سر منتقل کنید.
8. قوانین ورود را تنظیم کنید
این مورد به این دلیل پس از قوانین خروج آمده است که: خروج ها بسیار مهم تر از ورودی ها هستند. سیستم شما باید به اندازه کافی پیچیده باشد تا موثر باشد اما باید به اندازه کافی ساده نیز باشد تا تصمیمات فوری را تسهیل کند. اگر 20 شرط دارید که باید رعایت شوند و بسیاری از آنها ذهنی هستند، انجام معاملات واقعی برای شما دشوار است. در واقع، رایانه ها معمولاً معامله گران بهتری نسبت به مردم می سازند. این موضوع ممکن است توضیح دهد که چرا بیشتر معاملاتی که اکنون در بورس های اصلی انجام می شوند توسط برنامه های رایانه ای ایجاد می شوند.
کامپیوترها برای انجام معامله نیازی به فکر و احساس خوب ندارند. در صورت رعایت شرایط وارد می شوند. زمانی که معامله مسیر اشتباهی را طی می کند یا به یک هدف سود می رسد، آنها خارج می شوند. آنها پس از انجام چند معامله خوب و بد در بازار عصبانی نمی شوند و یا احساس شکست ناپذیری نمی کنند. هر تصمیم براساس احتمالات است، نه احساسات.
9. سوابق عالی را نگه دارید
بسیاری از معامله گران باتجربه و موفق نیز در نگهداری سوابق عالی هستند. اگر آنها برنده یک معامله شوند، احتمالا در آینده می خواهند دقیقا بدانند چرا و چگونه به آن رسیده اند. مهمتر از آن، آنها می خواهند وقتی می بازند همین جزئیات را بدانند تا اشتباهات غیر ضروری را تکرار نکنند. جزئیاتی مانند اهداف، ورود و خروج هر معامله، زمان، سطوح حمایت و مقاومت، محدوده بازگشایی روزانه، باز و بسته شدن بازار برای روز را یادداشت کنید و نظرات خود را در مورد دلیل انجام معامله و همچنین درس های آموخته شده ثبت کنید.
همچنین باید سوابق معاملاتی خود را ذخیره کنید تا بتوانید به عقب برگردید و سود یا زیان یک سیستم خاص، افت ها (که مبالغ از دست رفته در هر معامله با استفاده از یک سیستم معاملاتی است)، میانگین زمان در هر معامله (که برای محاسبه کارایی تجارت ضروری است) و سایر عوامل مهم را تجزیه و تحلیل کنید. همچنین، این عوامل را با استراتژی خرید و هولد مقایسه کنید. به یاد داشته باشید، این یک تجارت است. شما می خواهید کسب و کار شما تا حد امکان موفق و سودآور باشد.
10. عملکرد را تجزیه و تحلیل کنید
پس از هر روز معاملاتی، جمع کردن سود یا زیان برای دانستن چرایی و چگونگی آن امری مهم است. نتیجه گیری خود را در یادداشت های معاملاتی خود بنویسید تا بتوانید بعداً به آنها مراجعه کنید. به یاد داشته باشید، همیشه معاملاتی با ضرر وجود خواهد داشت. آنچه شما می خواهید یک پلن شخصی معامله گری است که در بلندمدت برنده شود.
جمع بندی
هیچ راهی برای تضمین سودآوری تجارت وجود ندارد. شانس معامله گران براساس مهارت و سیستم برد و باخت آنها است. چیزی به نام برد بدون باخت وجود ندارد. معامله گران حرفه ای قبل از ورود به معامله دلایل شکست اکثر معامله گران می دانند که شانس به نفع آنهاست وگرنه در آنجا حضور نخواهند داشت. با اجازه دادن به سود خود و کاهش ضرر، یک معامله گر ممکن است در برخی نبردها شکست بخورد، اما در جنگ پیروز خواهد شد. اکثر معامله گران و سرمایه گذاران برعکس این کار را انجام می دهند، به همین دلیل است که به طور مداوم پول در نمی آورند.
نکاتی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق پارت اول
بیشتر معامله گران تازه کار به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد ، شکست را تجربه می کنند پس این نکته را باید مد نظر داشته باشید که برای موفقیت در معاملات میبایست به میزان مشخصی به اعتماد به نفس متکی شد . اگر شما به تازگی معاملات را در فارکس شروع کرده و برای تبدیل شدن به یک معامله گر سودآور مشکل دارید در ادامه این مقاله ما به نکات اصلی در مورد چگونگی کسب سود در معاملات فارکس اشاره خواهیم کرد .
۱. یادگیری نحوه بررسی نمودار قیمت
اکثر افراد هنگامی که به معاملات فارکس رو میآورند در جستجوی یک استراتژی سودآور برای معاملات فارکس هستند این افراد ممکن است برخی از این استراتژی ها را از یوتیوب ، انجمن های معاملاتی ، آکادمی فارکس ، کتابها یا از هر منبعی انتخاب کنند با این حال استفاده از این استراتژیها در بازارهای فارکس آنها را به سود نمی رساند و تنها به ضرر برایشان ختم می شود .
سوالی که در اینگونه مواقع پیش می آید این است که چه چیزی اشتباه است و چطور این استراتژی برای افراد دیگر سودآور بوده اما برای آنها به ضرر تبدیل شده است ؟
باید این واقعیت را مد نظر داشته باشید که اگر شما به صورت کورکورانه به یک استراتژی معاملاتی ساده که آن را از منابع محتلف آموخته اید تکیه کنید هر بار که آن را به کار می برید بیشتر از آن که برایتان سودآور باشد باعث می شود تا به ضرر برسید . در استفاده کورکورانه از استراتژی های معاملاتی باید بدانید که اگر موفقیت به این آسانی بود همه ثروتمند می شدند .
تمامی افراد می توانند استراتژی های ساده ای مانند تقاطع مووینگ اوریج ها یا سقف دوقلو را یاد بگیرند اما اگر هر بار که نمودار را بررسی می کنید در نمودار یک الگوی سقف دوقلو را مشاهده کنید ، این موضوع مشخص میشود که شما استراتژیهای بازار را به خوبی درک نکرده اید .
اولین کاری که به عنوان یک معامله گر تازه کار باید انجام دهید این است که یاد بگیرید که چگونه می توانید نمودار قیمت را بررسی کنید . هنگامی که شما بتوانید نمودار قیمت را تحلیل کنید می توانید بفهمید که چرا قیمت رو به بالا یا رو به پایین می رود همچنین اگر این این روش را به طور کامل متوجه شوید می توانید به احتمال زیاد تحرک بعدی قیمت را نیز پیشبینی دلایل شکست اکثر معامله گران کنید .
به عنوان مثال شما یک سقف دوقلو را مشاهده می کنید که در نمودار به شما میگوید که زمان فروش رسیده است اما اگر نمودار را بهتر تحلیل کنید می توانید بفهمید که قیمت در واقع سعی در شکستن سقف دارد بنابراین به جای فروش میتوانید به دنبال فرصت هایی برای خرید بیشتر باشید . با یادگیری نحوه تحلیل نمودار به معنای واقعی کلمه میتوانید میزان ضررهای خود را به نصف کاهش دهید زیرا به عنوان مثال الگو به شما میگوید که زمان فروش فرا رسیده اگر از طریق نمودار آن را تحلیل کنید و احساس کنید که بازار در تلاش است تا سقف را بشکند اکنون میتوانید از ضرر خودداری کرده و حتی می توانید به جای آن از استراتژی خرید استفاده کنید .
۲. استفاده درست از ریسک در معاملات
یکی از دلایلی که اکثر معاملهگران هنگام شروع معاملات خود سرمایه خود را از بین میبرند نتیجه استفاده از ریسک در هر معامله می باشد . در ابتدا شما باید تصمیم بگیرید که در هر معامله چه درصد از سرمایه خود را ریسک کنید
به عنوان مثال ممکن است شما یک حسابی داشته باشید که در آن 1000 دلار سرمایه دارید و میخواهید 100 درصد آن را در معامله ریسک کنید این بدان معناست که اگر وارد معامله شوید و به عنوان مثال سودی با 100 درصد سود کسب کنید بنابراین سرمایه 1000 دلاری شما تبدیل به 2000 دلار می شود البته اگر در این معامله موفق شوید ، در صورتی که در این معامله موفق نشوید تمام سرمایه شما از بین می رود .
همانطور که در مثال قبل مشاهده کردید ریسک ۱۰۰% در معاملات مانند قمار است و این قطعاً استراتژی نیست که بتوانید از آن استفاده کنید و بسیار استراتژی خطرناکی است همچنین اگر میزان ریسک بسیار کم باشد ممکن است بازده کمی را برای شما داشته باشد . استراتژی مناسب برای ریسک اینگونه است که از درصدی از سرمایه تان استفاده کنید که ترس از دست دادن آن را نداشته باشید اما در عین حال این درصد باید به در حدی باشد و به اندازه کافی بالا باشد که شما سود معنا داری را کسب کنید . معمولاً بین ۱ تا ۳ درصد در هر معامله می توانید از سرمایه خود استفاده کنید اما این مقدار برای هر فرد ممکن است فرق داشته باشد .
اگر سرمایه 1000 دلاری داشته باشید و در هر معامله یک درصد ریسک کنید این بدان معناست که اگر معامله خود را از دست بدهید ۱۰ دلار را از دست خواهید داد اما اگر برنده شوید ۱۰ دلار نیز کسب می کنید اگر نسبت ریسک به پاداش 1.1 باشد و هدف شما کسب ۱۰۰ دلار سود در هر روز باشد پس می بایست 10 معامله را به صورت موفق انجام دهید تا این ۱۰۰ دلار را کسب کنید گاهی ممکن است برای یک رسیدن به ۱۰۰ دلار معاملات بیشتری را انجام دهید پس قاعده اصلی استفاده از ریسک بدین گونه است که میزانی از سرمایه خود را در معاملات مد نظر بگیرید که نه خیلی کم باشد و نه خیلی بزرگ و از نظر عاطفی شما را تحت فشار قرار ندهد .
۳. یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب استفاده کنید
چرا برخی از معامله گران معاملات زیادی را با موفقیت انجام می دهند اما در کل ضرر ، کل معاملاتشان از سود شان بیشتر است ؟ این موضوع میتواند به این دلیل باشد که آنها معاملات کوچکی را برنده می شوند اما ضرر های بزرگی را در برخی از معاملات به دست می آورند . ممکن است این موضوع منطقی نباشد اما اگر به اکثر معاملات توجه کنید بعضی از معاملهگران نحوه معاملاتشان بدین گونه میباشد .
حال در این حالت اهمیت نسبت ریسک به ریوارد مشخص میشود
نسبت ریسک به ریوارد چیست ؟ اگر نسبت ریسک به ریوارد شما 1.1 باشد بدین معنی است که تعداد پیپ های قیمت در زمان ورود شما در نسبت حد ضرر ، معادل تعداد پیپ های قیمت از زمان ورود شما نسبت به سودی که مدنظر دارید باشد .
اگر شما نرخ ۵۰ درصد موفقیت در معاملات را دارید و اگر نسبت ریسک به پاداش شما 1.1 باشد به طور کلی شما یک معامله گر سر به سر هستید . با این حال اگر شما همان نرخ موفقیت ۵۰ درصد را داشته باشید اما نسبت ریسک به پاداش شما 2.1 باشد حتی اگر شما نصف سود را در معاملات نا موفق از دست بدهید و نصف دیگر سود را در معاملات موفق به دست آورید شما یک معامله گر برنده هستید
به این نمونه دقت کنید
به عنوان مثال اگر سرمایه شما برای معاملات 1000 دلار باشد و نسبت ریسک شما در هر معامله 2 درصد باشد در معامله اول شما ۲۰ دلار را ریسک خواهید کرد بنابراین اگر نسبت ریسک به پاداش شما 2.1 باشد وقتی 20 دلار را از دست بدهید شما 40 دلار برنده شده اید و شما سرمایه تان را از دست نداده اید . در نمودار زیر میزان ریسک 30 پیپ و میزان پاداش 60 پیپ مشخص شده است
با نرخ موفقیت در معاملات که ۵۰ درصد می باشد اگر شما از ۲۰ معامله و به طور متوسط در ۱۰ معامله ۲۰ دلاری که برابر ۲۰۰ دلار می شود را از دست بدهید سودی کسب نحواهید کرد اما اگر شما در ۱۰ معامله با نسبت 2.1 20 دلاری 400 دلار کسب کنید بدان معنی است که شما ۴۰۰ دلار در 10 معامله سود داشته بنابراین حتی اگر در هر 10 معامله نیز برنده نشوید و در نیمی از معاملات ضرر کنید شما هنوز ۲۰۰ دلار سود خالص را کسب کرده اید .
در معاملات بعدی خود به نسبت ریسک و ریوارد دقت کنید
۵. از یک استراتژی معاملاتی ثابت شده استفاده کنید
اگر شما می خواهید بدانید که چگونه می توانید در معاملات فارکس سود کسب کنید باید بدانید که هیچ چیز مهمتر از استفاده از یک استراتژی معاملاتی اثبات شده نمیباشد .
یک استراتژی معاملاتی اثبات شده چیست ؟ این استراتژی بدین معناست که سال به سال در گذشته نحوه عملکرد و موفقیت آن به همگان اثبات شده است
این استراتژی ممکن است سال های سال برای شما درآمد زیادی را کسب کند و همچنین ممکن است که باعث ضرر شما شود این موضوع در بازار فارکس یک موضوع بسیار طبیعی است اما در کل میبایست این استراتژی به طور مداوم برای شما یک استراتژی سودآور باشد
در معاملات شما باید از استراتژی اثبات شده استفاده کنید زیرا در این حالت خیال شما راحت خواهد بود که این استراتژی برای شما سود بیشتری نسبت به ضرر به همراه خواهد داشت
علت اهمیت استراتژی اثبات شده معاملاتی چیست ؟
از آنجا که ممکن است بعضی اوقات در معاملات خود موفق نباشید اما اگر از یک استراتژی اثبات شده استفاده کنید ، در پایان سال به صورت کلی معاملات شما سود آور خواهد بود . در زمان ضرر باید شرایط خود را حفظ کنید و در بازار با آرامش معاملاتتان را ادامه دهید .
اگر این موضوع را نمی توانید درک کنید و شک دارید پس باید به استراتژی خود شک داشته باشید شما باید این طرز فکر را داشته باشید که اگر در حال ضرر هستید و از یک استراتژی اثبات شده و مناسب استفاده می کنید باید این را بدانید که این اوضاع به همین گونه ادامه نخواهد داشت و شما تا پایان سال ، آن سال را به صورت سودآور تمام خواهد کرد .
یکی از بهترین استراتژی های اثبات شده در بازار پرایس اکشن میباشد که به تنهایی یک سیستم معاملاتی جامع و کامل میباشد که اکثر معامله گران حرفه ای و با سابقه در بازار از آن استفاده میکنند .
دیدگاه شما