نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک مفهوم فلسفی است که در آن ارزش یک دارایی بهخودیخود یا به تعبیر عامیانه، مستقل از سایر عوامل مشتق میشود. تحلیلگران مالی تلاش میکنند تا مدلهایی را برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت (خارج از قیمت روز بازار) برآورد کنند.
ارزش ذاتی چیست؟
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) معیار ارزش دارایی است. این معیار بهجای استفاده از قیمت فعلی بازار با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی به دست میآید.
ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک اصطلاح با معانی مفید در زمینههای مختلف است که وظیفه یک تحلیلگر مالی است که سعی میکند ارزش ذاتی دارایی را با استفاده از تجزیهوتحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند.
در تجزیهوتحلیل مالی این اصطلاح برای شناسایی تقریبی ارزش ذاتی یک شرکت و جریان نقدی آن استفاده میشود. برای مثال در قیمتگذاری اختیار معامله به تفاوت بین قیمت اعتباری اختیار معامله و قیمت فعلی دارایی اصلی اشاره دارد.
باوجودآنکه هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد، اما تحلیلگران مالی مدلهای ارزیابی را بر اساس جنبههای یک شرکت که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است، ایجاد میکنند.
- عوامل کیفی مانند مدل کسبوکار، حاکمیت و بازارهای هدف از مواردی هستند که مخصوص فعالیتهای معاملاتی است.
- عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت میشود شامل نسبتهای مالی و تجزیهوتحلیل صورتهای مالی است. این عوامل به معیارهای نحوه عملکرد خوب یک شرکت اشاره دارد.
- عوامل ادراکی به دنبال جذب سرمایهگذاران بهواسطه ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تجزیهوتحلیل تکنیکال محاسبه میشوند. تحلیلگر باید از مفروضات گوناگونی استفاده کند.
محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها طبق برآورد و فرض است. یک سرمایهگذار که از تجزیهوتحلیل کیفی استفاده میکند نمیتواند تشخیص دهد که بررسی ارزش سهم چقدر مؤثر خواهد بود. آیا ممکن است در آینده نزدیک ارزش سهام شرکت نزول یابد یا نه!
استفاده از معیارهای کمی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار مربوط به یک شرکت را کمرنگ کرده یا درآمد یا جریانهای نقدی مورد انتظار را بیش از حد ارزیابی کند.
برخی از تحلیلگران و سرمایهگذاران ممکن است وزن بیشتری به سهامداران عمده یک شرکت بدهند ددرحالیکه برخی دیگر درآمد را بهعنوان استاندارد در نظر میگیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابت داشته باشد، اما مقررات دولتی را نقض کرده است، قیمت سهام به احتمال زیاد کاهش مییابد. با این حال، با انجام تجزیهوتحلیل بنیادی و منابع مالی شرکت، یافتهها ممکن است نشان دهد که ارزش شرکت کم است .
به طور معمول، سرمایهگذاران سعی میکنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازهگیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند، اما سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند که در نهایت نتیجه تنها یک برآورد است.
ریسک بازار و ارزش ذاتی
عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدلهای ارزشگذاری برآورد میشود. برای سهام، ریسک با بتا اندازهگیری میشود. بتا برابر یک یعنی ریسک خنثی تلقی میشود بتا بیشتر از یک به این معنی است که سهام دارای نوسانات بالایی است درحالیکه سهام با بتا کمتر از یک ریسک کمتری نسبت به بازار دارند.
برای مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت مطابق برنامه پیش نرود، ریسک آن این است که بدون شک روند آتی سهم طبق برآوردها و تحلیل پیش نخواهد رفت و ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، میکند.
بااینحال در نهایت، هرگونه برآورد حداقل تا حدی ذهنی (نه قطعی) است. چرا که در تحلیل بنیادی ارزش ذاتی محاسبه ارزش دارایی بر اساس یک مدل مالی است. اما محاسبه ارزش ذاتی سهم باتوجه به ریسک بازار سرمایه و شرایطی که بر روند قیمت سهم تأثیرگذار است، نمیتواند برآوردی قطعی باشد و با درصدی خطا همراه است.
تحلیلگر، ارزش محاسبه شده را با قیمت فعلی دارایی در بازار سرمایه مقایسه میکند تا تعیین کند که دارایی نسبت به قیمت قابل معامله دارای ارزش بیش از حد یا ارزش کم است به کمک معیار اختلاف بین قیمت بازار و ارزش ذاتی تخمین زده شده، به دنبال فرصت برای سرمایهگذاری میباشد.
کسانی که چنین مدلهایی را برآورد منطقی از ارزش ذاتی میدانند و بر اساس این برآوردها اقدام به سرمایهگذاری میکنند، بهعنوان سرمایهگذار بنیادی شناخته میشوند.
هر مدل به طور اساسی بر مفروضات متکی است. اگر مفروضات مورد استفاده نادرست یا اشتباه باشند، ارزش برآورد شده توسط مدل از مقدار ذاتی واقعی منحرف میشود. به همین خاطر در این مقاله، ما به انواع ارزشگذاری سهام اهمیت میدهیم و به آن خواهیم پرداخت.
محاسبه ارزش ذاتی سهام
یکی از متداولترین روشهای محاسبه ارزش ذاتی سهام مدل گوردون یا سود باقیمانده است ( GGM یک نوع مدل سود سهام ( DDM ) است). مبنای محاسبه در مدل گوردن، سود تقسیمی پیشبینی با نرخ ثابت میباشد.
طبق مدل گوردن که از رایجترین روشهای محاسبه ارزش ذاتی محسوب میشود، ارزش واقعی سهام شرکت بر اساس قرار دادن چند شاخص در یک فرمول محاسبه میشود. بهاینترتیب که فرض مدل رشد گوردون ( GGM ) این است که شرکت برای همیشه وجود دارد و سود سهامداران به طور مداوم به هنگام ارزشگذاری سهام یک شرکت، رشد میکند.
GGM تعداد نامحدودی از سود سهام هر سهم را میگیرد و با استفاده از نرخ بازده مورد نیاز آنها را به زمان حال تنزیل میدهد.
GGM باتوجهبه فرض رشد سود سهام ثابت، برای شرکتهایی با نرخ رشد ثابت ایدهآل است.
مدل رشد گوردون ( GGM ) روشی برای ارزیابی سهام است. سرمایهگذاران از آن برای تعیین رابطه بین ارزش و بازده استفاده میکنند. این مدل از ارزش فعلی خالص ( NPV ) سود سهام آینده برای محاسبه ارزش ذاتی داراییها استفاده میکند.
= D ÷ (k-g) ارزش ذاتی سهام
=D سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم
K = بازده مورد انتظار سرمایهگذار
= g نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام
در این فرمول ارزش ذاتی سهام تابعی از هزینه حقوق صاحبان سهام، سود مورد انتظار در دوره آتی و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی آتی است که در این فرمول قرار میگیرد.
چگونه ارزش داراییهای مالی را محاسبه کنیم؟
ارزش داراییهای یک شرکت را بهمنظور محاسبه ارزش ذاتی سهام باید حساب کرد. برای محاسبه ارزش داراییها نیز باید از رویکردهای مختلف استفاده نمود.
رویکرد ترازنامهای:
از روشهای رایج محاسبه ارزش داراییهای شرکت محاسبه داراییهای مشهود و نامشهود شرکت، با محاسبه NAV یا ارزش خالص دارایی است. به کمک فاکتور NAV میتوان ارزش داراییهای شرکت را مشخص کرد. در این روش تنها ترازنامه شرکت را باید بررسی نمود و نیازی به بررسی گزارش صورت سود و زیان شرکت نیست. برای محاسبه آن باید سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ذخیره کاهش ارزش داراییها، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی را با حقوق صاحبان سهام جمع کرد و نتیجه آن را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنید.
رویکرد نسبی
در رویکرد نسبی ارزش واقعی شرکت را در مقایسه با شرکتهای مشابه مشخص میکنیم زیرا تحلیلگران در این روش بر این باورند که داراییهای مشابه دارای ارزشهای یکسانی هستند.
نسبت P/E از نسبتهایی متداولی است که برای مقایسه شرکتهای مشابه استفاده میشود. برای مقایسه شرکتهایی که ریسک، نرخ رشد و. مشابهی دارند، سهمی که P/E کمتری دارد یعنی از ارزش واقعی خود کمتر معامله میشود و قیمت سهم از ارزش ذاتیاش کمتر است، بنابراین احتمال افزایش قیمت آن در آینده وجود دارد.
قابلذکر است؛ گرچه استفاده از نسبت P/E برای مقایسه شرکتها گزینه مناسبی است اما بهتنهایی معیار کافی نمیباشد و برای محاسبه نتیجه دقیقتر باید از شاخصهای مخصوص و ضریبها استفاده کرد.
رویکرد تنزیلی
مهمترین و دقیقترین روش ارزشگذاری سهام، استفاده از رویکرد تنزیلی میباشد. برای محاسبه ارزش فعلی سهام باید جریان نقدی آتی شرکت را با نرخ مشخصی تنزیل کرد و باتوجه به جریان نقدی شرکت، ارزش دارایی با رویکرد تنزیلی محاسبه میشود.
جریان نقدی و ارزش ذاتی
مدل جریان نقدی تنزیل شده ( DCF ) یک روش ارزیابی متداول برای تعیین ارزش ذاتی شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی شرکت و میانگین موزون هزینه سرمایه ( WACC ) استفاده میکند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه میکند و سپس تمام جریانهای نقدی آینده را به امروز تنزیل میدهد. مدل میانگین موزون هزینه سرمایه ( WACC ) ، نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران است که بیش از هزینه سرمایه شرکت است.
همچنین مدل DCF جریانهای درآمدی آینده را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایهگذاری در یک شرکت دریافت شود را برآورد میکند. در حالت ایدهآل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.
به عبارت دیگر، بازده سرمایهگذاری باید بیشتر از نرخ ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری ندارد زیرا ممکن است با ریسک کاهش ارزش همراه باشد.
چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟
چرا ارزش ذاتی برای سرمایهگذار اهمیت دارد؟ در مدلهای ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روشها برای بررسی اینکه آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا سهام بیشتر یا کم تر از قیمت فعلی بازار است یا نه، استفاده میکنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، در صورتی که قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده باشد. سرمایهگذاران میتوانند حاشیه ایمنی مناسبی را برای خود تعیین کنند.
تفاوت بین قیمت و ارزش ذاتی سهم در چیست؟
اگرچه هم ارزش بازار و قیمت و هم ارزشهای ذاتی راهی برای ارزیابی یک شرکت هستند، اما تفاوت معنیداری بین این دو وجود دارد و قیمت بازاری لزوماً همان ارزش ذاتی سهم نیست.
به اختلاف قیمت بین قیمت بازار و ارزش سهم، حباب قیمتی گفته میشود. زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، بهاصطلاح گفته میشود سهم دارای حباب مثبت است و بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، سهم دارای حباب منفی است.
به همین خاطر در بازار سرمایه ارزش ذاتی از فاکتورهای مهم برای تحلیلگران بنیادی است و آنها با مقایسه ارزش ذاتی با قیمت و ارزش بازاری سهم در خصوص خریدوفروش یا نگهداری سهام تصمیم میگیرند.
پارامتر
ارزش ذاتی
قیمت
تعریف
ارزش واقعی شرکت، بستگی به قیمت سهام ندارد
قیمت نشان دهنده قیمت فعلی سهم است
دارایی کمارزش است و فرصت خرید باشد ( undervalue )
دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده است و باید به فروش برسد ( overvalue )
آیا سهام هر یک از شرکتها ارزش ذاتی مشخصی دارند یا ارزش ذاتی وابسته به دید سرمایهگذار است؟
از نظر کارشناسان برای محاسبه ارزش ذاتی و جریانهای نقدینگی مفروضات، روشها و نرخ تنزیلهای متفاوت لحاظ میشود، به همین خاطر ارزش ذاتی سهام از نظر کارشناسان متفاوت میباشد.
تأثیر زمان بر ارزش ذاتی
اگر قیمت سهم باارزش ذاتی آن فاصله داشته باشد، تحلیلگران بر این باورند که در صورت ثبات سایر شرایط در بلندمدت، قیمت سهم به سمت ارزش ذاتی خود میل خواهد کرد.
اگر قیمت سهمی از ارزش ذاتی آن کم تر باشد، یعنی سهم ارزانتر است و سرمایهگذارانی که به ارزش سهم پی نبرده بودند بهمحض تشخیص عوامل بنیادی، اقدام به خرید سهم میکنند و این امر به افزایش قیمت سهم منجر میشود.
بالعکس زمانی که قیمت بازاری سهم از ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، با گذشت زمان سرمایهگذاران متوجه گران بودن قیمت سهم میشوند و برای فروش آن اقدام میکنند. افزایش عرضه به کاهش قیمت سهم در بازار منجر خواهد شد.
زمان به سرمایهگذار کمک خواهد کرد تا به ارزش ذاتی سهم و ارزان یا گران بودن آن پی ببرد و تقاضای خود را بر اساس ارزش ذاتی سهم ایجاد کند.
جمعبندی
برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند بدون درنظرگرفتن اصول اولیه شرکت، بر اساس قیمت سهام اقدام به معامله کنند. دیگران ممکن است خرید خود را بر اساس قیمت سهام بدون توجه به هیجان ات انجام دهند. بااینحال، در این مقاله، ما به روشهای پیبردن به ارزش ذاتی ( Intrinsic value ) یک سهام پرداختیم.
اتفاق بد در بورس /سهام ارزان بازهم خریدار ندارد
حمایت مهم شاخص کل بورس سرانجام شکسته شد و اگر شاخص زیر این حمایت تثبیت شود، تا مدت ها باید فکر رشد بورس را از سر بیرون کرد.
به گزارش اقتصادنیوز، دیروز برای بازار سهام روز خوبی نبود. شاخص کل بورس با از دست دادن حمایت مهم یک میلیون و 400 الی یک میلیون و 420 هزار واحد، وارد کانال 1.3 میلیون واحدی شد.
البته این شکست حمایت در صورتی قطعی است که شاخص در این محدوده و محدوده های پایین تر، تثبیت شود.
اما فعلا با وقوع این رویداد با اهمیت، به طور موقت هم که شده امید بورسی ها برای بهبود وضعیت بازار سهام کم رنگ تر می شود و خریداران با احتیاط بیشتری دست به معامله خواهند زد.
همزمان با شکسته شدن حمایت شاخص، ارزش معاملات نیز نسبت به چهارشنبه هفته گذشته افت زیادی داشت و از سطح 3 هزار میلیارد تومان به سطح 2550 میلیارد تومان رسید.
سهام ارزان می شود اما باز هم خریدار نیست
این کاهش ارزش معاملات از نگاه بورسی ها یک معنا دارد؛ اینکه با وجود پایین آمدن قیمت سهام، همچنان خریداران دست نگه داشته اند و انتظار افت بیشتر قیمت سهام را می کشند. این یکی از اتفاقات بد در بورس است؛ کاهش ارزش معاملات همزمان با کاهش قیمت سهام.
در حال حاضر ارزش معاملات خرد نسبت به تابستان 99 چیزی حدود 80 الی 90 درصد افت کرده که این سقوط وحشتناک ارزش معاملات، رابطه مستقیم با کاهش قیمت سهام و افت شاخص ها دارد.
دیروز حدود 400 میلیارد تومان هم نقدینگی از بازار سهام خارج شد و سهامداران حقیقی پول زیادی از بازار خارج کردند. هرچه خروج پول حقیقی ها شدت بیشتری بگیرد، نشان می دهد امیدها نسبت به آینده بورس کم رنگ تر شده است. فعلا برای 11 روز متوالی خروج پول خرد از بازار ثبت شده که آمار خوبی نیست.
انتقال فشار فروش دیروز به معاملات امروز
همچنین شاخص قدرت خریداران حقیقی نیز دوباره به کمتر از عدد یک رسیده که نشان می دهد خریداران حقیقی قدرت کمتری نسبت به فروشندگان حقیقی پیدا کرده اند. البته عدد 0.سهام ارزان هم خریدار ندارد 93 که در معاملات دیروز به ثبت رسید، رقم خیلی پایینی نیست اما درصورتی که افت شاخص ها ادامه پیدا کند، این عدد نیز کوچک تر خواهد شد و فروشندگان جسورتر خواهند شد.
امروز احتمال بازگشایی منفی شاخص ها بسیار بیشتر از احتمال بازگشایی مثبت آن هاست. یکی از مهم ترین دلایل برای این موضوع، منفی بودن بیش از 500 نماد در دقایق پایانی معاملات روز گذشته است. حدود 150 نماد هم مثبت بودند که تعداد سه برابری نمادهای منفی در مقابل مثبت ها، فشار فروشی را به ابتدای معاملات امروز منتقل خواهد کرد. اما امروز احتمال اینکه شدت فروش ها نسبت به دیروز کمتر شود وجود دارد.
ارزان ترین سهام های بورسی کدامند؟
ارزانترین سهام بورسی همواره موضوع پربحثی بین فعالان بازار بورس بوده است که باتوجه به رشد دستهجمعی بورس قصد داریم به بررسی ۵ سهم ارزان بورسی بپردازیم.
ارزانترین سهام بورسی کدامند؟
آیا خرید سهم ارزان همیشه توجیه دارد؟
ارزان خریدن برای ما ایرانیها همواره حس خوشایندی به همراه دارد. این مسئله در بازار سرمایه کشورمان نیز بهدفعات دیده شده است. چه در برهههایی که بازار صعودی بوده و چه در دوران رکود بازار، سهام ارزانقیمت بیشتر موردتوجه بازار قرار میگیرند؛ اما گاهی هم ممکن است ارزان خریدن عاقبت خوشی نداشته باشد.
ریسک خواب سرمایه و از دست دادن فرصتهای مناسبتر سرمایهگذاری ازجمله ریسکهای پیش روی این سبک سرمایهگذاری است. اما آیا این نوع سرمایهگذاری فقط به ایرانیها اختصاص دارد؟
سهام ارزان؛ موردتوجه سرمایهگذاران در کل دنیا
باوجود آنکه سرمایهگذاران بایستی برای خریدوفروشهای خود از تحلیل و بررسی کامل بهره ببرند؛ اما استقبال از سهام ارزانقیمت بدون توجه به وضعیت بنیادی آن نه تنها در ایران بلکه در کل دنیا مسئله مرسومی به شمار میرود.
در امریکا شرکتهایی که سهام ارزانقیمت دارند (زیر ۱ دلار) به شرکتهای پنی استاک معروف هستند و استراتژی برخی از معاملهگران خرید سهام این شرکتها با دید بلندمدت است. سرمایهگذارانی که با چنین رویکردی سهامدار این شرکتها میشوند ریسک ورشکستگی شرکت را میپذیرند و از طرفی احتمال میدهند برخی از شرکتهای پنی استاک که در آنها سرمایهگذاری کردند در صورت تحول، شاهد رشدی چند برابری شوند. حاصل رشد چند برابری علاوه بر اینکه جبران زیان شرکتهای ورشکسته خواهد بود، سود بسیار زیادی هم از پذیرش این ریسک نصیبشان میکند.
چرا سهام ارزان بیشتر موردتوجه قرار میگیرند؟
ریشه رشدهای چند برابری شرکتهای ارزانقیمت در جذابیت قیمت آنهاست. این جذابیت از دو جنبه قابل بررسی است؛ نخست اینکه سهامداری را در نظر بگیرید که با ۱ میلیون تومان قصد خرید سهام دارد. دو انتخاب پیش روی اوست. خرید ۱۰۰۰ سهم ۱۰۰۰ تومانی یا ۱۰ هزار سهم ۱۰۰ تومانی. احتمالاً فارغ از بررسی بنیادی گزینه دوم مطلوبتر باشد؛ چراکه صرفاً خرید تعداد سهم بیشتر از لحاظ روانی برای سرمایهگذار حس خوشایندتری ایجاد میکند.
اما جنبه دوم به چشمانداز قیمتی پیش روی سهم برمیگردد. از نگاه سرمایهگذاران سهامی که از ۱۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان رسیده کماکان احتمال رشدهای بیشتر حتی تا ۱۰۰۰ تومان را دارد؛ اما سهامی که از ۱۰۰۰ تومان تا ۲۰۰۰ تومان رشد کرده باشند، از نظر فعالان بازار در مقایسه با حالت قبل شانس کمتری برای رسیدن به قیمتهای بالاتر دارد. با فرض صادق بودن موارد بالا سؤال اساسی این است که ارزانترین سهام موجود در بازار بورس از لحاظ قیمت در حال حاضر کدام هستند؟
۵ سهم ارزان بازار بورس ایران
با توجه به پشت سر گذاشتن شرایط تورمی در کشور، در حال حاضر قیمت سهام در بازار بورس نیز با رشد قابلتوجهی مواجه شدهاند؛ بطوریکه به سختی میتوان در بازار، سهامی با قیمت زیر ۲۰۰ تومان پیدا کرد. بااینحال در لیست زیر سعی داریم ارزانقیمتترین سهام بازار را با ذکر توضیحاتی معرفی کنیم: (لازم به توضیح است در این بررسی شرکتهای حاضر در بازار پایه فرابورس مورد بررسی قرار نگرفتند.)
۱- بانک تجارت (وتجارت) – قیمت روز ۵۳ تومان
سهام شرکت بانک تجارت بهعنوان ارزانترین سهم بورسی چند ماهی است در محدوده ۴۰ تا ۶۰ تومان در نوسان است. بانک تجارت پس از افزایش سرمایه سنگین خود از محل تجدید ارزیابی داراییها دارای ۲۲۳ میلیارد برگه سهم است که از نظر تعداد سهام منتشره رتبه نخست را در کل بازار بورس و فرابورس در اختیار دارد. البته تعداد برگه سهام بالای این نماد یکی از دلایل عدم رشد ادامهدار قیمت سهم عنوان میشود. طبق آخرین گزارشات مالی که مرتبط با ۹ ماهه نخست سال ۹۸ است بانک تجارت به ازای هر سهم حدود ۳ تومان سودآوری در یک سال اخیر داشته و از این حیث وضعیت خوبی دارد.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … از کارگزاری آگاه بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
۲- بانک صادرات (وبصادر) – قیمت روز ۶۴ تومان
بانک صادرات نیز شرایطی بسیار مشابه با بانک تجارت دارد و با داشتن ۱۷۵ میلیارد برگه سهم ازجمله سهامی است که در دو سال اخیر سهامداران خود را به شدت خسته کرده است. لازم به ذکر است که بانک صادرات برخلاف بانک تجارت در یک سال اخیر متحمل زیان ۵ تومانی به ازای هر سهم شده است که یکی از دلایل مهم رکود معاملاتی این سهم نیز عنوان میشود.
۳- پارس خودرو (خپارس) – قیمت روز ۲۲۱ تومان
پارس خودرو در شرایطی رتبه سوم این لیست را به خود اختصاص داده است که فاصله نسبتاً زیادی با رتبه دوم دارد. پس از خروج امریکا از برجام و بازگشت تحریمها و به دنبال آن خروج خودروسازیهای خارجی از کشور، پارس خودرو از جمله شرکتهایی بود که بیش از سایرین ضربه خورد؛ چراکه قرار بود عمده فعالیت مشترک خودروسازان ایرانی و فرانسوی در بستر این شرکت رخ دهد که این امر تحقق پیدا نکرد. پارس خودرو از لحاظ سودآوری در مقایسه با دو بانک صادرات و تجارت وضعیت وخیمتری دارد و به ازای هر سهم در یک سال اخیر ۱۰۵ تومان زیان شناسایی کرده است.
۴- ذوب آهن اصفهان (ذوب) – قیمت روز ۲۱۲ تومان
حضور شرکت قوی و بنیادی مانند ذوب آهن در این لیست شاید تعجب شما را هم برانگیخته باشد؛ اما ذوب آهن نیز به واسطه افزایش سرمایههای سنگینی که در سالیان اخیر داشته، در حال حاضر ۶۱ میلیارد برگه سهام منتشرشده دارد و همین مسئله در شناوری بالای سهام در بورس تأثیرگذار بوده است. باوجوداین مسئله اما ذوب آهن در چند سال اخیر دچار تحول تولید و فروش شده و از زیاندهی به سودآوری مطلوبی رسیده است. ذوب آهن اصفهان در یک سال اخیر به ازای هر سهم ۱۰ تومان ریال سودآوری داشته است که از این حیث به نظر میرسد مورد کملطفی بازار در خصوص افزایش قیمت سهم قرارگرفته است.
۵- زامیاد (خزامیا) – قیمت روز ۲۷۲ تومان
حضور ۲ خودروساز در بین ۵ سهم ارزان بازار نشان از وضعیت نابسامان صنعت خودروسازی کشور میدهد. اگرچه زامیاد با ۵ میلیارد برگه سهامی که منتشر کرده شناور بالایی ندارد اما کاهش تولیدات و سودآوری این شرکت، مشکلات تأمین قطعات و … موجب شده تا این شرکت در یک سال اخیر به ازای هر سهم خود حدود ۵ تومان زیان شناسایی کند. بااینحال سهام این شرکت در چند هفته اخیر موردتوجه بازار قرار گرفته است و از محدوده ۱۵۰ تومان به بالای ۲۰۰ تومان رسیده است.
جمعبندی
اگرچه در حال حاضر تعداد سهام زیر ۳۰۰ تومان در بورس انگشتشمارند؛ اما نکته قابل توجه این است که در بین ۵ سهم ارزان بازار ۲ شرکت سودده بودهاند. اگر در این لیست ۵ سهمی ۳ سهم زیانده را کنار بگذاریم، شرکتهای ارزانقیمت و سودده احتمالاً در رکود یا ریزش احتمالی پس از رشد بازار موردتوجه بازار قرار خواهند گرفت و بهعنوان شرکتهایی که در دوره رشد بازار کمترین رشد را تجربه کردهاند ممکن است مورد توجه بازار قرار گیرند.
سهام ارزانقیمت بخریم یا گران؟
بورسینس: اکثر سرمایهگذاران بی تجربه دوست دارند که سهام ارزان بخرند. البته انجام اینکار عیب و اشکالی ندارد به شرطی که هدف سرمایهگذار مذکور از ارزان بودن سهام، ارزان بودن سهام در برابر ارزش ذاتی آن باشد، نه کم بودن قیمت سهام. یعنی سرمایه گذار هنگام تصمیمگیری در مورد یک خرید سهم، قیمت را کنار بگذارد و به این توجه کند که آیا این قیمتی که در بازار مورد معامله میگردد بالاتر از ارزش ذاتی سهام است یا پایین تر از آن؟
پایین بودن یا بالابودن قیمت سهم دلیل بر پایین بودن یا بالا بودن ارزش ذاتی یک سهم نیست و برعکس.
عموماً این دسته از سرمایه گذاران دوست دارند که در یک دامنه قیمتی از سهام که برای آنها از لحاظ منطق سرمایهگذاریشان توجیه پذیر است سرمایه گذاری نمایند.
در واقع متناسب با بازارهای متفاوت اینگونه سرمایهگذاران همیشه علاقمند هستند که با میزان سرمایه خود سهام با قیمت پایین ولی تعداد زیاد خریداری نمایند چون تجربه خاصی در زمینه سرمایهگذاری ندارند و از سرمایهگذاری در سهام با قیمت بالا میهراسند.
یعنی در واقع حاضر نیستند سهام با قیمت بالا بخرند چونکه احتمال میدهند در صورت خریدن سهام گران قیمت و با تعداد کم سرمایه آنها بیشتر در معرض خطر قرار میگیرد تا سهام ارزان، که این اشتباهی بزرگ در منطق سرمایه گذاری است چطور که ما نمونه بسیار زیادی از سهام را طی چند سال اخیر داریم هرچند دارای قیمت پایین بودند ولی میزان بازدهی که اینگونه سهام به سرمایهگذاران ارایه دادند خیلی پایینتر از سهام با قیمت بالا بوده است.
تفسیر سرمایهگذاران حرفهای از سهم ارزان
اما سرمایه گذاران باتجربه و حرفه ای تفسیر کاملاً متفاوتی از ارزان بودن سهام دارند به گونه ای که امکان دارد از نظر آنها حتی سهمی که دارای قیمتی بالاتر از دامنه قیمت بازار است ارزان تر از سهام با قیمت پایین باشد.
بعنوان مثال اگر فرض کنیم دامنه قیمتی سهام بازار حول و حوش 500 تومان باشد سرمایه گذاران حرفهای ممکن است چنین بپندارند که سهام با قیمت 1500 تومان در یک شرایط خاصی از بازار، ارزانتر از سهام 350 تومانی است.
یعنی بطور خلاصه میتوان گفت که سرمایهگذاران ارزشی بدنبال سهامی هستند که نسبت P/E آن بصورت غیرعادی پایین است. یعنی سهام ارزان هم خریدار ندارد سهامی که دارای ارزش ذاتی بالایی هست ولی به قیمتی پایینتر از ارزش آن معامله میگردد.
اینگونه سرمایهگذاران برخلاف سرمایهگذاران قبلی معیار تصمیم گیریشان ارزش ذاتی سهام است نه قیمتی که در بازار معامله میگردد.
نسبت پی بر ای در بازار سرمایه تحت عنوان p/e شناخته می شوند و یکی از متداولترین معیارهای ارزیابی ارزش سهام میباشد. نه تنها دربازار کشور ما، بلکه دراکثر بازارهای سرمایه دنیا سرمایهگذاران عموماً براساس نسبت p/e تصمیم به خرید یا فروش مینمایند. سرمایهگذاران به نسبت p/e به عنوان یک عامل مشخصکننده و تعیینکننده قیمت نگاه میکنند. یا بعبارتی اعتقاد دارند p/e منعکس کننده قیمت است و این شاخص است که سرمایهگذاران فعال باید به آن توجه نمایند و درک درستی از آن داشته باشند.
ترجمه مفهومی نسبت p/e این است که قیمت سهام را بر سود هر سهم آن سهام تقسیم می کنیم برای مثال * قیمت سهمی که 1000 تومان است و سود هر سهم آن 250 تومان می باشد در نتیجه p/e آن که از تقسیم قیمت بر سود هر سهم بدست می آید 4 می باشد.
* قیمت سهمی 600 تومان است و سود هر سهم آن 100 تومان است در نتیجه p/e آن 6 می باشد از لحاظ مفهوم ارزشی سهم 1000 تومانی با نسبت p/e 4 ارزان تر ازسهم 600 تومانی با سود هر سهم 100 تومانی میباشد همانطور که مشاهده میگردد ارزانبودن قیمت (پایین بودن قیمت) دلیل بر ارزنده بودن سهم نیست.
نسبت p/e هرچه کمتر باشد بهتر است. (البته P/e که با تحلیل به دست آمده، نه آن عددی که در سایت معاملات بورس وجود دارد و همه میبینند!)
اکثر سهام مرغوب (Blue cheap) در بازارهای جهانی دارای p/e بین 15 تا 30 میباشد و سرمایهگذاران ارزشی ترجیح میدهند که در سهام دارای p/e های 10 یا پایینتر سرمایهگذاری نمایند اگر شما تعداد زیادی سهام دارای p/e های مختلف در اختیار داشته باشید و از روش فوق پیروی سهام ارزان هم خریدار ندارد کنید عمدتاً سراغ سهامی خواهید رفت که دارای p/e های پایین هستند.
یعنی اگر چنانچه شما بتوانید سهم شرکتی که دارای قیمت 1000 تومان و سود هرسهم 250 تومان است ( 4 = p/e ) بخرید ممکن است چنین بنظر آید که از نظر ارزش، خرید چنین سهامی از خرید سهامی که دارای قیمت 600 تومان و سود هر سهم 100 تومان است ارزشمند باشد.
اما موضوعی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا عدهای به خریدن سهامی با پایینترین p/e ممکن علاقمند هستند؟ اولین دلیل که می شود گفت عمدهترین دلیل انتخاب سهام با پایینترین p/e است اینکه بعضی از شرکتها واقعاً از بعضی دیگر ارزشمندتر هستند.
قابل ذکر است که شرکتهای بزرگ با رشد سود سریع معمولاً یک صرف بیشتری را در مقایسه با شرکتهایی که دارای رشد آرامی در سود هستند ارائه میدهند.
شرکتهایی که هنوز به سودآوری کامل نرسیدهاند در صنایعی واقع شدهاند که دارای چشمانداز آتی مطلوبی هستند و دارای p/e بالایی هستند. سرمایهگذاران به دلیل آینده مطلوب چنین شرکتی، حاضر هستند قیمت بالایی را برای چنین سهام مانند سهام شرکتهای با تکنولوژی بالا (نرم افزار) بپردازند و بدلیل تقبل ریسک بالا انتظار بازدهی بالایی از چنین سهام را دارند.
حالا متوجه شدید چرا نباید به دلیل ارزان بودن یک سهام آنرا خریداری کنید؟ ارزان بودن با ارزشمند بودن تفاوت دارد. نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که شما در بازار سهام تنها نیستید، هزاران سرمایهگذار دیگر در حال معامله و خرید و فروش سهام هستند. به نظر شما اگر آنها سهام ارزان را خریداری میکردند، قیمت سهام مزبور همچنان پایین باقی میماند؟
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم
معمولاً سرمایه گذاران با خرید سهامهایی که توجه آنها را جلب میکند – و نه با خرید سهام ارزان و مناسب – بازار را تحت تأثیر قرار میدهند. استفاده از این روش باعث کاهش قیمت میشود. چون سهمهایی که توسط رسانه پوشش داده میشوند و با حجم انبوهی همراه هستند، ارزشمند شمرده میشوند. علاوه بر این، اگر در سهمی که مورد توجه دیگران است سرمایه گذاری کنید در بهترین حالت، عملکرد شما مانند بقیه به صورت میانگین خواهد بود. نمیتوانید مردم را به خاطر انتخابهایشان مقصر بدانید، زیرا تجزیه و تحلیل کردن هزاران شرکت ثبت شده در بورس، کار آسانی نیست. آیا راه آسانتری برای فیلتر کردن سهمهای ارزشمند پنهان وجود دارد؟ در این مقاله با هم یاد میگیریم که چگونه سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.
قدم اول: ایجاد فکر و ایده
هدف: شناسایی بیش از ۳۰ شرکت برای آنالیز بیشتر
یافتن سهم برای آنالیز کردن موضوعی است که بسیاری از سرمایه گذاران با آن درگیر هستند در حالی که کار سختی نیست. اینترنت اطلاعات زیادی در مورد بورس و لیست سهام موجود در بازار بورس را در اختیار ما قرار میدهد. علاوه بر این، میتوان از ابزارهای پیشنهادی اینترنت برای فیلتر کردن اطلاعات اضافی استفاده کرد. استفاده از غربالگر آنلاین و رایگان سهم، راه حلی برای پیدا کردن ایدههای سهم است، زیرا این اجازه را به شما میدهد تا یک انتخاب منطقی، مستقل و بدون تأثیرپذیری از عقاید و احساسات دیگران داشته باشید.
به یاد داشته باشید، پیدا کردن یک سهام ارزشمند، آن هم سهام ارزان هم خریدار ندارد زمانی که وضعیت مالی یک شرکت دچار بحران است با محاسبهای ساده امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین، در قدم اول باید تعیین کنید چه زمانی یک سهم را نامناسب در نظر بگیرید و چه زمانی آن را یک موقعیت عالی به حساب آورید.
شاخصهایی که همواره در این مرحله استفاده میشوند عبارتند از:
- بازده حقوق صاحبان سهام: چنانچه بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر از ۱۵ درصد باشد، نشان دهنده سوددهی بالا و پتانسیل رقابتی است.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم باشد. این امر نشان دهنده این است که شرکت برای تأمین رشد خود به سرمایه خارجی نیازی ندارد.
- نسبت جاری بیشتر از ۲ باشد. آن شاخص اطمینان میدهد که شرکت قادر به پرداخت بدهیهای کوتاه مدت خود است.
فیلتر کردن « P/E » کار مشکلی است ( مقاله نسبت P/E ) زیرا این نسبت در هر صنعت متفاوت است و تکیه کردن بر این نسبت به صورت بالقوه ایدههای سرمایه گذاری درست را رد میکند. مهمتر از آن «P/E» اطلاعات چندانی در مورد اینکه آیا یک شرکت با توجه به ارزش ذاتی آن کم ارزش شده یا نه، نمیدهد. به دلایل مشابه، فیلتر کردن نرخ رشد « EPS » پشنهاد نمیشود. زیرا یک شرکت با رشد صفر درصد و قیمت مناسب، خرید جالبی میتواند باشد. در بعضی از مواقع بازده نقدی ناشی از تقسیم سود بیشتر از ۱ درصد میتواند معیار خوبی برای افرادی که تمایل به تقسیم درآمد دائمی سود دارند، باشند.
شاخص دیگری که برای فیلتر کردن مناسب است میزان سرمایه در بازار یا «مارکت کَپ» کمتر از یک میلیارد دلار است. زیرا کمپانیهای کوچک توسط تحلیلگران کمتری دنبال میشوند و بنابراین احتمال بیشتری دارد تا به اشتباه قیمت گذاری شوند. این نظریه توسط همکاران « Ibboston » با توجه به برتری سرمایه گذاری در سهام شرکتهای کوچک در بازار نسبت به سرمایه گذاری در شرکتهای بزرگ در طول قرون گذشته، تأیید شده است.
هنگامی که شاخصها مشخص شدند، از یک غربالگر آنلاین و رایگان استفاده کرده و سعی کنید تقریبا ۳۰ ایده از آنها پیدا کنید.
- Google finance یک غربالگر کاملاً رایگان است که رابطی برای جدا کردن خوب از بد دارد.
- Yahoo finance یاهو دو غربالگر بنیادی و جاوای پیشرفته را عرضه میکند که هر دو رایگان هستند.
- com غربالگرهای این مجموعه، منحصر به فردی هستند. زیرا براساس پیشبینی اعضای انجمن CAPS غربال را انجام میدهند.
- FINVIZ یک غربالگر سهم محبوب که به نظر میرسد تمام ویژگیهای مورد نیاز را عرضه میکند.
- CNBC به شما این امکان را میدهد که برآوردهای تحلیل گران و نسبتهای مالی مانند گردش داراییها و نسبت آنی را ترکیب کنید.
جایگزینها: استفاده از غربالگرهای رایگان تنها راه شناسایی سهم نیست. در اینجا سه روش جایگزین که میتوانید از آنها استفاده کنید مطرح میشوند:
- ایدههای جدید را که توسط «old school value» مطرح شدهاند دریافت کنید.
- «Gurus focus» را چک کنید تا خریدهای سرمایه داران محبوبتان را دنبال کنید. همچنین غربالگرهای منحصر به فردی را معرفی میکند.
- در یک خبرنامه سرمایه گذاری پولی مانند «AAII» یا «the motley fool» اشتراک بگیرید. با این حال کورکورانه به هرچه دیگران پیشنهاد میکنند عمل نکنید و همیشه وظایف خود را متعهدانه انجام دهید.
برخی پیشنهاد میکنند که وبلاگها و خبرهای مالی را دنبال کنید، اما بهتر است از این منابع صرفه نظر کنید، زیرا ایدههای افراد دیگر باعث میشود تا قضاوت عقلانی درستی از شرایط نداشته باشید.
قدم دوم: یک لیست کوتاه تهیه کنید
هدف: ایدههای خود را از ۳۰ به ۳ کمپانی کاهش دهید
اگر ۳۰ هدف خود را انتخاب کردهاید به این معنی است که اکثر ایدههای نامناسب را فیلتر کردهاید. حال زمان آن رسیده که سهمها را بررسی کرده تا بهترین گزینه را انتخاب کنیم. شما در قدم اول یک ارزیابی ساده را اجرا کردید. اکنون برای رسیدن به سهم بهتر باید عمیقتر فکر کنید. با آنالیز کردن نامه «وارن بافت» به سهامداران « Berkshire » میتوانیم متوجه معیارهای مورد نظر او برای یک سهم مناسب شویم.
- تداوم سوددهی بالا: سود خالص بالا و رو به افزایش میتواند نشانه خوبی برای کارایی یک شرکت در آینده و توانایی آن برای افزایش قیمت باشد. این معیار باید به عنوان یک ارزش، مدام افزایش یابد. همچنین باید از تولید جریان نقدی مناسب «FCF» توسط شرکت اطمینان حاصل کنید. اگر یک شرکت بتواند سود خالص را اعلام کند اما توانایی تولید «FCF» را نداشته باشد، وجود تغییرات و دستکاری در میزان درآمد را نشان میدهد.
- سطوح بدهی پایین: مقدار زیاد بدهی منجر به ریسک نرخ بهره و افزایش «ROI» به میزان قابل توجهی میشود. در هنگام کاهش فروش یا نوسان نرخ بهره، شرکتهایی که بدهی سنگینی دارند با مشکلات بیشتری مواجه میشوند. نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم، همانند نسبت جاری بیش از ۲ مدنظر است.
- مزیت رقابتی پایدار: در اینجا آنالیزها فراتر از اعداد و نسبتهای مالی قرار میگیرند. تجارتها با سودآوری بالا، رقیبان را جذب میکنند و هنگامی که رقابت افزایش مییابد سوددهی کاهش پیدا میکند؛ به جز سهام ارزان هم خریدار ندارد مواردی که کمپانی دارای یک مزیت رقابتی پایدار باشد. این مزیت رقابتی شامل مواردی میشود که نمیتوان آنها را به آسانی کپی کرد مانند ثبت اختراع، اثرات قفل گذاری، مقیاس و مقادیر شبکه. به دنبال این علائم مهم باشید.
- مدیریت صحیح، لایق و صادقانه: مدیریت جامع، نقشی کلیدی در موفقیت کسب وکار بازی میکند؛ بنابراین همواره نام مدیران هر مجموعه را سهام ارزان هم خریدار ندارد در گوگل جستجو کنید تا سوابق آنها را بیابید. همچنین کلماتی مانند رسوایی و تقلب را در فهرست جست و جوی خود وارد کنید تا ببینید در چه مسائلی دخیل بودهاند. همین کار را برای شرکت نیز انجام دهید. همچنین استراتژیهای تخصیص سرمایه شرکت را آنالیز کنید. از قانون زیر استفاده کنید: یک شرکت با بازده ثابت و پتانسیل بالقوه رشد باید بخش عظیمی از درآمد خودش را دوباره در شرکت سرمایه گذاری کند، اگر شرکت سود سهام را بپردازد یا سهام را بخرد برای دیگر سهامداران بهتر است. هرچند خرید سهام، تنها زمانی باید انجام شود که میزان خرید سهام به طور قابل توجهی پایینتر از ارزش ذاتی شرکت باشد.
- انجام تجارتی که آن را درک میکنید: بافت، مطرح کرده است که او و شریکش به تجارتی روی آوردهاند که آن را درک میکردند. شما نیز بهتر است همین کار را انجام دهید. آیا احتمال کمی وجود دارد که وضعیت بازار توسط شرکتهای پیچیده بهتر شود؟ نه همیشه. با این حال، دلیل اجتناب از این گونه شرکتها این است که هر چه کسب و کار پیچیدهتر باشد پیدا کردن طرح و نظر منطقی در مورد عملکرد آینده آن سختتر است. بنابراین با افرادی که با مدل تجاری قابل فهم شما کار میکنند آشنا شوید.
آنالیز کردن هرکدام از ۳۰ شرکتی که در لیست شما وجود دارد، طبق معیارهایی که در بالا مطرح شده است، کار زیادی میبرد اما شما را قادر میسازد تا بهترین موقعیت سرمایه گذاری با بیشترین احتمال بازدهی در بازار را شناسایی کنید.
قدم سوم: تخمین ارزش ذاتی
هدف: در این مرحه سعی در پیدا کردن موقعیتهای ارزشمند موجود در بین موقعیتهای شناخته شده داشته باشید
اکنون که چندین شرکت فوقالعاده را در لیست خود دارید، باید گام نهایی را برداشته و برای پیدا کردن بهترین قیمت، آنها را بررسی کنید. قیمت مناسب، قیمتی است که به شما حاشیه امنی میدهد. به طوری که احتمال ریسک را به حداقل میرساند؛ حتی اگر عملکرد شرکت آنگونه که انتظار میرفته نباشد. مثلا، تنها زمانی خرید را در نظر بگیرید که قیمت فعلی سهام ۲۵ تا ۵۰ درصد کمتر از ارزش ذاتی سهام باشد. به این ترتیب، خطر ریسک کاهش مییابد، زیرا سهم ارزان بوده است. در حالی که همزمان احتمال افزایش بازدهی وجود دارد. قیمت پایین خرید برای موفق شدن بسیار مهم است.
چندین راه را برای حساب کردن ارزش ذاتی یک کمپانی وجود دارد. مانند:
- قیمت و درآمد چندگانه: در این روش یک قیمت هدف ۵ ساله براساس یک ارزیابی منطقی و «P/E» محاسبه میشود و سپس با محاسبه «NPV» ارزش ذاتی محاسبه میشود.
- جریان نقدی تنزیل شده: محاسبه ارزش ذاتی براساس جریان نقدی که میتواند در طول عمر باقیمانده از یک کسب و کار خارج شود.
- ارزیابی بازدهی حقوق صاحبان سهام: این روش که آخرین روش است از راههای سودآوری وارن بافت است.
از مدلهای محاسباتی ذکر شده برای تخمین ارزش ذاتی یک کمپانی استفاده کنید. آخرین قدم این است که ارزشهای محاسبه شده توسط خودتان را با قیمت خرید و فروش سهم مقایسه کنید. آیا قیمت خیلی پایینتر از ارزش ذاتی تخمین زده شده است؟ به ندرت اتفاق میافتد که شرکتی تمام ویژگیهای مورد نظر ما را در دو قدم اول داشته باشد.
در این نقطه، آنالیزهایتان را چک کرده و اعداد را بررسی کنید. اگر تنها در مورد یک کمپانی بسیار ارزشمند مطمئن هستید، زمان اقدام فرا رسیده است. همچنین اگر بتوانید در یک سال، چنین موقعیتهایی را به دست آورید بسیار خوشبخت خواهید بود. اگر بیشتر از یک بار چنین موقعیتهایی را به دست آوردید یا بورس دچار مشکل شده یا معیارهای شما برای فیلتر کردن دقیق نبوده است. اگر در این مرحله، قیمتها مناسب نبود، این دستهها را به چک لیست خود اضافه کنید و تا زمانی که یک موقعیت و قیمت مناسب ارائه میشود آن را تحت نظر داشته باشید.
دیدگاه شما