هوش مالی
بنام خدا
همگی مردم دنیا چه فقیر و چه ثروتمند مشکل مالی دارند.بسیاری فکر می کنند اگر پول زیادی داشته باشند مشکلات مالی آنها تمام می شود در حالیکه اینطور نیست و پول بیشتر مسائل مالی بیشتری را به دنبال دارد
(نویسنده: به خاطر دارم در مقطعی آنچه که درآمد داشتم فقط به اندازه هزینه هایم بود و پولی برای پس انداز کردن نداشتم ولی از لحاظ فکری راحت زندگی می کردم و مدتی بعد از یکی از کارهائی که قبلا انجام داده بودم پول خوبی بدستم رسید و برای مدتی خواب و خوراک را از من گرفت.چرا؟چون باید تصمیم می گرفتم آن پول را در چه جائی سرمایه گذاری کنم تا ارزش آن کم نشود و بتواند ثروت بیشتری نیز تولید کند و این دغدغه بزرگی برای کسانی که سرمایه دارند می باشد.)
پول به تنهائی مشکلات مالی شما راحل نمی کند.تحصیلات هم مشکلات مالی راحل نمی کند.داشتن یک شغل هم مشکلات مالی را حل نمی کند .پس چه چیزی مشکلات مالی را حل می کند؟
جواب این سئوال ((هوش مالی)) است.
هوش مالی مشکلات مالی را برطرف می کند.هوش مالی بخشی از هوش کلی ماست که برای حل مشکلات مالی از آن استفاده می کنیم.
مشکلات مالی رایج در دنیای امروز ، تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه های زندگی،نداشتن خانه شخصی،بدهکاری، هزینه های ماشین،هزینه های بهداشتی و درمانی و…است که با استفاده از هوش مالی می توان آنها را برطرف کرد.
اگر هوش مالی را در خود تقویت نکنیم روز به روز مشکلات وخیم تر می شوند و شرایط روز به روز سخت تر. واقعیت این است که پول تاثیر به سزائی بر سبک زندگی و کیفیت زندگی دارد.پول آسایش می آورد،آزادی زمانی و آزادی انتخاب می آورد. ولی بدست آوردن پول به تنهائی اگر با استفاده از هوش مالی نباشد منجر به ثروتمند شدن نمی شود.
این نکته را باید در نظر داشت که اگر بتوانید مشکلات مالی را حل کنید هوش مالی شما رشد می کند ووقتی هوش مالی رشد کند ثروتمند تر می شوید و اگر مشکلات مالی را حل نکنید روز به روز فقیر تر می شوید.
.
دوست عزیز :
منتظر پیشنهاد ویا انتقاد ارزشمند شما هستیم
با تقدیم احترام
m.r.m
چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟
به گزارش مجله سبک زندگی صلح خبر هوش مالی یا هوش اقتصادی چیست؟ چگونه آن را تقویت کنیم؟ برترینها: شاید برای شما هم پیش آمده که گاهی از خود بپرسید چرا بعضیها آنقدر خوب پول درمیآورند و هر روز ثروتمندتر از روز گذشته میشوند. باید بگوییم این افراد دارای هوش مالی یا هوش پولی هستند […]
به گزارش مجله سبک زندگی صلح خبر
هوش مالی یا هوش اقتصادی چیست؟ چگونه آن را تقویت کنیم؟
برترینها: شاید برای شما هم پیش آمده که گاهی از خود بپرسید چرا بعضیها آنقدر خوب پول درمیآورند و هر روز ثروتمندتر از روز گذشته میشوند. باید بگوییم این افراد دارای هوش مالی یا هوش پولی هستند و با این ویژگی نه تنها پولشان را از دست نمیدهند، بلکه هر روز پول بیشتری به دست میآورند. هوش مالی توانایی مدیریت مسائل مالی است. در این مطلب تعریف هوش مالی و روشهای مهم را برای تقویت و افزایش هوش مالی به شما معرفی میکنیم.
هوش مالی یا پولی چیست؟
هوش مالی عبارت است از رویکرد و استراتژی ذهنی که با اتخاذ آن میتوان بصورت هوشمندانه منابع مالی را مدیریت کرد. همچنین راهکارهای کسب درآمد با روشی خاص که ثروت را به زندگی شما وارد کند. بسیاری از افراد زمین، مستغلات، سهام و… را بعنوان سرمایه در نظر میگیرند در صورتی که امروزه داشتن ذهن ثروتساز بعنوان سرمایه مطرح میشود. به عبارت مالی هوش مالی یعنی قدرت شما در حل مسائل مالی و مجموعهای از اقدامات ناب که منجر به سود میشود.
رابرت کیوساکی سرمایه گذار مشهور میگوید: هوش مالی یا هوش پولی رفتاری است که شما با پولتان انجام میدهید، اگر میخواهید پولدار شوید باید بدانید که با پولتان چه بکنید. هوشی مالی مهارت مدیریت مالی است. پول خرج کردن و پول به دست آوردن نیازمند دانش هوش مالی است. آگاهی و دانش در هوش در کنار آگاهی از ۳ عامل سرمایه، بدهی و جریان مالی در پیشرفت شما تاثیر گذار است.
هوش مالی بالا یا عالی یعنی اینکه تصمیمات مالی شما هوشمندانهتر بوده و اقدامات صحیح تری جهت بهبود شرایط مالی خود انجام میکنید؛ و هوش مالی پایین یا ضعیف یعنی اینکه شما در برابر مسائل مالیتان اقدامات غیرمسئولانهای اتخاذ میکنید.
راههای تقویت هوش مالی
در این بخش مهارتهایی را برای افزایش هوش مالی به شما معرفی میکنیم. مهارتهایی که میتواند این توانایی را در شما تقویت کند تا شاید بتوانید از منابع مالی خود را منطقیتر استفاده کنید و به مرحله پولسازی برسید.
۱. خرج کنید تا ثروتمند شوید
اغلب افرادی که در بحرانهای مالی قرار میگیرند، سعی میکنند هزینههای جاری زندگی را کاهش دهند. آنها کمتر به رستوران میروند و مسافرتهای خارج از کشور را به حداقل میرسانند. همچنین بجای افزایش درآمد و جاری کردن منابع جدید در زندگی، کمتر خرج میکنند و این روند گردش پول را متوقف میکنند. رابرت کیوساکی میگوید: بسیاری از صاحبان کسب و کار در زمان رکود و کاهش درآمد مالی، شروع به کاهش هزینهها میکنند و اولین کاری که میکنند این است که دست از تبلیغات میکشند و همین امر باعث میشود منابع جدید به سازمان وارد نشود و بنای ورشکستگی بنا شود.
یکی از نشانههای داشتن هوش مالی این است که بدانیم چه موقع خرج کنیم. کیوساکی در خاطرات خود از زما رکود بعنوان فرصت یاد میکرد و میگفت ما در این مواقع پرداخت قبوض را به تعویق میانداختیم و با تمام توان به بازاریابی و تبلیغات میپرداختیم تا هزینههای سازمان افزایش یابد. بودجه بندی مناسب راز افراد با هوش مالی بالاست. بودجه عبارتست از طرحی برای هماهنگی بین منابع و هزینه ها. اگر بتوانیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم، در اینصورت میتوانیم بگوییم دارای هوش مالی بالایی هستیم.
۲. بدهی خوب و بد
بصورت کلی دو نونع بدهی وجود دارد: ۱- بدهی خوب که ما ار ثروتمند میکند و شخص دیگری آنرا پرداخت میکند. ۲- بدهی بد که ما را فقیر میکند و برای پرداخت آن باید جان بکنیم. در این نوع بدهی باید قرضی را که مربوط به یک بدهی دیگر است را پرداخت کنیم و فرد را از یافتن فرصتهای جدید بازمیدارد.
۳. اطلاعات خود را بروز کنید
کتابهای بسیاری در زمینه هوش مالی در بازار وجود دارد که میتواند در تغییر الگوهای نادرست مالی به ما کمک کند. خواندن کتاب «هوش مالی» یکی از بهترین اقداماتی است که به ذهن ما را در این زمینه جهت میدهد. باید قبول کنیم دانش به سرعت در حال کامل شدن و تغییر است. از اینرو دانش مالی نیز از این امر مستثنی نبوده و باید به آخرین تغییرات آن توجه نمود.
در این کتاب چنین آمده است که افراد با هوش مالی معمولی همانند دایناسورها منقرض میشوند و افراد موفق به همزیستی با تغییرات دوران خود میپردازند. زمانی داشتن سواد خواندن و نوشتن برای اداره زندگی کافی بود، اما امروزه زندگی آنقدر پیچیدگی دارد که اگر کسی در برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود تعلل کند، دیر یا زود حذف خواهد شد.
سالانه چه میزان از درآمد خود را برای شرکت در دورههای آموزشی بورس، سرمایه گذاری و… میپردازید؟ اگر این رقم صفر است پس باید این عادت پولساز را در خود پدید بیاورید و به یادگیری جذب منابع جدید کنید. در عصر حاضر دنیا از روند تولید و صنعت به سمت خدمات حرکت کرده و فردی را میبینید که با کمترین امکانات مانند یک کامپیوتر و تبلیغ در شبکههای اجتماعی به درآمد پایداری دست میابد.
بیاد دارم پدر من در سالهای ابتدایی که موبایل وارد جامعه شده بود در استفاده از آن مقاومت میکرد، اما پس از مدتی دید که نیمی از کارهای روزانه مانند پرداخت قبوض، خرید اینترنتی و حتی رزرو بیمارستان نیز نیازمند بکارگیری گوشیهای هوشمند است؛ بنابراین یک اصل مهم در موفقیت هماهنگ شدن با تغییرات استو واقعیت اینست که قبل از اینکه بتوانیم بدویم، باید راه رفتن را بیاموزیم.
۴. تعیین اهداف مالی
همانطور که میدانید طبق قانون پارکینسون انجام کارها در زمانی که برای آنها در نظر میگیریم، گنجانده میشوند. معنی این جمله آنست که اگر فردی برای تایپ کردن یک نامه یک ساعت زمان تعیین کند، در همان یک ساعت به پایان خواهد رسید در صورتی که اگر زمان بیست دقیقه هم برای آن در نظر بگیرد، ذهن او مکلف میشود در همان زمان به پایان برساند.
در هدفگذاری مالی نیز اگر ما برای یک ماه خود یک درآمد ثابت معمولی در نظر بگیریم، بدون دغدغه به آن خواهیم رسید در صورتی که با کمی تلاش میتوانیم هر ماه این میزان را کمی افزایش دهیم و ذهن در منطقه امن خود باقی نماند. تعیین استانداردهای درآمدی در افراد با میزان رشد آنها رابطه مستقیم دارد.
۵. تولید مازاد بودجه
هنگامی که بتوانید درآمد خود را از هزینهها بیشتر کنید و بین این دو فاصله زیادی را ایجاد کنید به نحوی که در یک منطقه امن قرار گیرید و بدون دغدغه خرج کنید، مازاد بودجه ایجاد کرده اید. زمانی که درآمدهای یک فرد افزایش میابد، به سه طریق میتواند برای مازاد بودجه خود تصمیم بگیرد. در روش اول میتواند وام بگیرد و بدین ترتیب اقساط وام خود ار افزایش دهد. در روش دوم میتواند هزینههای خود را افزایش دهد و مازاد بودجه را خرج کند. در روش سوم هم میتواند مازاد بودجه خود را سرمایه گذاری کند.
نکته جالبی که در اکثر افراد با هوش مالی پایین اتفاق میافتد این است که بجای تمرکز بر مازاد بودجه، به کسری بودجه تمرکز میکنند.
۶. وارد بازی ثروتمندان نشوید
رابرت کیوساکی اعتقاد دارد نحوه بروز اقتصاد جدید بگونهای است که بسیاری از مردم را وارد بازی برد-باخت به نفع ثروتمندان کرده و طی آن مردم چارهای جزء سرمایه گذاری و تبعیت از آنچه در مقابل آنها گذاشته میشود، ندارند. یکی از دلایل مهم این اتفاق، پایین بودن اطلاعات اقتصادی مردم است. آنها دارای تحصیلات مالی اندک هستند و نمیتوانند موقعیتهای سرمایه گذاری مناسبی که به آنها پیشنهاد داده میشود را تشخیص دهند.
از اینرو وارد سیستم سرمایه گذاری میشوند که قوانین آنرا افراد دیگری وضع کرده اند و آنها کنترلی بر آن ندارند، بنابراین در این میان یا سود کمی میکنند و یا اصلا سود نمیکنند. نمونهای از این سرمایه گذاریها در کشور خودمان مربوط میشود به خرید اوراق بهادار و سرمایه گذاری در بانک ها. بهترین حالت در این نوع سرمایه گذاریها این است که همراه با رشد تورم، سود کمی هم به ما تعلق میگیرد. این سیاستهای مالی زمانی آغاز میشود که مقدار زیادی پول سرگردان در دست مردم وجود دارد و آنها به درستی نمیتوانند برای آن برنامه ریزی کنند.
۷. عادتهای پولساز
وارن بافت یکی از ثروتمندترین افراد دنیا در یکی از مصاحبههای خود میگوید، روزی همسرم را دیدم که مبلغ ۱۵۰۰۰ دلار را برای خریدن یک لباس مجلسی پرداخته بود. او میگوید اگر در آن زمان بجای خرید لباس آن پول را برای سرمایه گذاری در اختیار من قرار میداد، سرمایهای در حدود ۸۰۰ میلیون دلار داشت.
او ادامه میدهد بزرگترین ترس در آمریکا ترس از تروریسم نیست بلکه ترس از بی پول شدن در دوران بازنشستگی است. بسیاری از افرادی که کارمند هستند و سغل ثابتی را دنبال میکنند، برای رهایی از کسری بودجه و منابع مالی در سالهای بازنشستگی، بجای افزودن به منابع و سرمایه گذاریهای خود، آنرا در جایی ذخیره میکنند و سپس به انتظار روزهای پیری مینشینند.
به عقیده کیوساکی با تقویت پول خود میتوانید کاری کنید که با استفاده از پول دیگران، پولتان با شدت بیشتری کار کند و اگر بخوبی پول و سرمایه خود را تقویت کرده باشید، میتوانید مالیات کمتری پرداخت کنید و امنیت سرمایه خود را از طریق درآمد مولد تقویت کنید.
تمرین:
ابتدا لیستی از عادتهای خود در زمینه برخورد با پول و سرمایه تهیه کنید. سپس به اصلاح آن عادات بپردازید. ما باور داریم که «تکرار کارهای قبلی مساویست با نتایج قبلی و انجام کارهای جدید مساویست با نتایج جدید»
به مدت یک هفته قبل از هرگونه تصمیمگیری مالی از خود بپرسید آیا این عادت و تصمیم میتواند به من کمک کند یا خیر؟ اگر جواب منفی است، به تغییر آن بپردازید.
۸. الگوهای ذهنی افراد موفق
من عاشق این جمله ام: «مجاورت، مشابهت میآورد». این یعنی رابطه داشتن با انسانهای موفق و استفاده از استراتژی آنها میتواند روند ثروتمند شدن ما را بیش از پیش سریعتر کند. افراد موفق و ثروتمند بخوبی میتوانند از منابع مختلف به تقویت پول خود بپردازند. فرض کنید برای یک سرمایهگذاری نیاز به ۱۰ میلیون تومان دارید. اگر دارای هوش مالی بالایی باشید، باید بتوانید ۷ میلیون را از بانک و منابع دیگر تهیه کرده و تنها ۳ میلیون و یا کمتر را از منابع خود خرج کنید.
افراد موفق دارای یک الگوی ذهنی ثابت هستند که طی آن با کمترین هزینه و سرمایه گذاری و مشارکت دادن سرمایه دیگران به بیشترین رشد اقتصادی میرسند. سازمانهای موفق نیز از مدیران مالی و مشاوران خبره جهت کمترین ریسک مالی استفاده میکنند تا بتوانند سرمایه اصلی خود را در امنیت کامل قرار دهند. بطور مثال در سالهای اخیر ادغام شرکتهای خودروسازی و همچنین برون سپاری شرکتهای اروپایی در کشورهای آسیایی مانند چین برای تولید قطعات خودرو، متاثر از این سیاست بوده است.
۹. هیچ میانبری در کار نیست
هنگامی که از هوش مالی و سرمایه گذاری سخن به میان میآید بیشتر افراد بیاد روشهای زودبازده و سطحی میافتند که ادعا دارند پس از چند ماه میتوان به ثروت عظیمی رسید. روند سرمایه گذاری عبارتست از شناخت حیطه چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ درست سرمایه گذاری + ریسک پذیر بودن + منعطف بودن + صبر و پشتکار. پس از این مراحل دانههایی که برای سرمایه گذاری کاشتید را بداشت خواهید کرد و درآمد پایدار، پاداش بردباری و حرکت صحیح شما در زندگی مالی خواهد بود.
۱۰. پدر پولدار یا پدر بیپول؟
اگر به دیدگاه خود در مورد مسائل مالی توجه کنید خواهید دید بسیاری از آنها ناشی از دید والدین ما به چپول شکل گرفته است. اگر آنها پول را وسیلهای برای دوری از خداوند و افتادن در گناه میدانستند، ما نیز حس خوبی به چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ ثروت نخواهیم داشت این دیدگاه بطور ناخواسته به فرزندان ما نیز سرایت پیدا میکند. در اینجا منظور من از پدر پولدار شخصی نیست که ثروت زیادی دارد بلکه فردی را تسیم میکنم که دید مثبتی به پول و تمکن مالی دارد. پدری که از نظر ذهنی ثروتمند است، میتواند به تقویت هوش مالی فرزندان خود بپردازد.
رابرت کیوساکی در کتاب معروف خود «پدر پولدار پدر بی پول» به این اصول اشاره میکند که اگر دو کودک را در نظر بگیرید که در شرایط کاملا یکسان و در یک مدرسه بزرگ شوند، کودکی که از پدر او به تقویت هوش مالی او پرداخته و تلاش کرده است که از کودکی به استقلال نسبی برسد، موفقیت بیشتری زا تجربه خواهد کرد. اگر پدران ما پولدار نبودند و حتی ذهنیت فرد پولدار را نیز نداشتند، ما شروع به ساختن خانوادهای با هوش مالی بالا کنیم تا در نهایت جامعه و کشوری موفق را بوجود بیاوریم.
تقسیمبندی هوش مالی
رابرت کیوساکی هوش مالی را به ۵ دسته تقسیم میکند که در این بخش از مجله پزشکی آسان طب به آنها اشاره میکنیم:
۱. کسب درآمد بیشتر
از این حیث تقسیم بندی کسانیکه مقدار پولی که بدست میآورند بیشتر است، هوش مالی بالاتری دارند. اگر در آمد سالانه شما ۳۰ میلیون تومان باشد، هوش مالی شما نسبت به فردی که در سال ۱۰ میلیون تومن درآمد دارد، بالاتر است.
۲. حفظ پول
کسانیکه قدرت حفظ پول بیشتری دارند نسبت به بقیه هوش مالی بالاتری دارند. زمانی که درآمدی را کسب کردید، باید آن را حفظ کنید. حفاظت پول مخصوصاً در مقابل مالیات دومین جنبه هوش مالی میباشد.
رابرت کیوساکی
۳. بودجه بندی پول
کیوساکی مینویسد: «توانایی داشتن زندگی خوب و در عین حال سرمایه گذاری بدون توجه به اینکه چقدر درآمد کسب میکنید، نیاز به سطح بالایی از هوش مالی دارد». این حوزه از هوش مالی براساس مقدار پولی که پس از پرداخت هزینهها برای شما باقی میماند، اندازه گیری میشود.
۴. اهرمسازی برای پول
طبق اطلاعات بدست آمده اهرمسازی برای پول براساس بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود. «چگونه مازاد پول خود را به کسب ثروت بیشتر اختصاص داده اید؟»
۵. بهبود اطلاعات مالی
اطلاعات مالی فقط به معنی دانش مفاهیم مالی نیست؛ بلکه شامل اطلاعات دقیق و جزئی از سرمایه گذاریهای شما نیز میشود.
اگر فیلم یا فیلم یا تصاویری دارید که تمایل دارید با دیگران به اشتراک بگذارید، از بخش خبرنگاران صلح خبر برای ما ارسال نمایید. تا پس از بررسی در مجله مدیا صلح خبر منتشر گردد.
اگر تمایل داشته باشید با نام شما منتشر خواهد شد. البته در ارسال تصاویر و فیلم ها و فیلم های خودتان، قوانین و عرف را رعایت نمایید تا قابلیت پخش داشته باشند.
منبع خبر (تحریریه ) است و صلح خبر | پایگاه اخبار صلح ایران در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. چنانچه محتوا را شایسته تذکر میدانید، خواهشمند است کد خبر را به شماره 300078 پیامک بفرمایید.
اهمیت هوش احساسی در فرآیند فروش
فرآیند فروش در اغلب کسب و کارها دارای پیچیدگی خاصی است. همین امر بازاریابی و فروش موفق را بدل به هدفی جذاب برای برندها می کند. امروزه بسیاری از برندها به طور مداوم در تلاش برای فروش بیشتر و سرمایه گذاری برای دستیابی به این هدف هستند، با این حال فقط تعداد اندکی از آنها در عمل توانایی دستیابی به هدف موردنظر را پیدا می کنند. این امر بار مالی سنگینی بر دوش برندها می گذارد. فروشنده های ماهر همیشه راهکارهایی برای تاثیرگذاری بر روی طرف مقابل دارند. اغلب اوقات آنها دارای مهارت هوش احساسی برای جلب همراهی و نظر مساعد خریداران هستند. شاید در نگاه نخست هوش احساسی در تمام افراد به یک اندازه وجود داشته باشد. با این حال فروشندگان موفق به تدریج مهارت موردنظر را در خودشان تقویت کرده اند.
بدون تردید پرداختن به مسئله هوش احساسی و تاثیر آن در حوزه فروش بدون ارائه تعریفی جامع امکانپذیر نیست. هوش احساسی فرآیند کنترل عواطف و استفاده از آن برای تاثیرگذاری بر دیگران است. افراد چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ ماهر در زمینه استفاده از هوش مصنوعی به جای اتخاذ تصمیم های احساسی از احساسات شان برای تاثیرگذاری بر دیگران و پیشبرد اهداف منطقی استفاده می کنند. این امر در زمینه فروش اهمیت بسیار زیادی دارد. اغلب مردم در سراسر دنیا به هنگام خرید محصولات به نیاز فوری شان دقت نمی کنند. به این ترتیب آنها بیشتر خریدهای شان را براساس نیاز فوری انجام می دهند.
هوش احساسی نهتنها برای فروش بیشتر، بلکه فعالیت بهینه در محیط کار نیز ضروری است. براساس گزارش انجمن سلامت روانی ایالات متحده، فعالیت مناسب در محل کار نیازمند سطح مشخصی از هوش احساسی است و این امر امکان همکاری و تعامل هرچه بهتر کارمندان با یکدیگر را فراهم خواهد کرد.
اغلب صاحبان کسب و کار در تلاش مداوم برای بهبود وضعیت هوش احساسی شان هستند. شاید این امر در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما با اندکی تمرین و استفاده از توصیه های کاربردی امکانپذیر خواهد بود. هدف اصلی ما در این مقاله بررسی اهمیت هوش احساسی در فرآیند فروش است بنابراین در ادامه به بررسی دقیق تر موضوع خواهیم پرداخت.
چرا هوش احساسی در فرآیند فروش صنعتی اهمیت دارد؟
هوش احساسی دارای اهمیت بسیار زیادی است. ارزش این مهارت اغلب در فرآیند کسب و کار مورد بیتوجهی قرار می گیرد. اگر ما توانایی تاثیرگذاری مناسب بر روی دیگران نداشته باشیم، فرآیند فروش کسب و کارمان با مشکلات جدی مواجه خواهد شد. برخی از افراد، به ویژه فروشندگان، به طور طبیعی دارای مهارت بالایی در زمینه استفاده از هوش احساسی در فرآیند فروش هستند. به همین خاطر توجه چندانی به مسئله هوش احساسی و ارتقای آن ندارند. اگر شما در ابتدای فرآیند کسب و کار هستید، باید از همین الان به دنبال ارتقای توانایی اعضای شرکت تان در زمینه استفاده از هوش احساسی باشید. در غیر این صورت تجربه های دردناک و پرهزینه ای را پشت سر خواهید گذاشت.
بیتردید مشاهده تاثیر توانایی کنترل احساسات و استفاده از آن برای تاثیرگذاری روی دیگران چندان دشوار نیست. ما در ادامه برخی از نمونه ها و کاربردهای مهم هوش احساسی را مرور خواهیم کرد.
1. دستیابی به اهداف
هوش احساسی در شرایط دشوار برای افراد اهمیت بسیار زیادی دارد. وقتی افراد در شرایط بحرانی و حساس قرار می گیرند، تلاش برای تصمیمگیری براساس احساسات افزایش پیدا می کند. این امر شانس تصمیمگیری براساس دلایل منطقی یا دست کم سنجش اصولی شرایط را به شدت کاهش می دهد. بیتردید هر فردی در موقعیت خاص در حوزه کسب و کار زاویه دید متفاوتی دارد بنابراین فرآیند تصمیمگیری حالت شخصی پیدا می کند. توانایی کنترل احساسات در اینجا امکان بررسی دقیق تر شرایط و سپس عمل براساس اطلاعات موجود را می دهد.
اغلب برندهای شکست خورده در برهه های حساس و سرنوشتساز تصمیم های عاطفی گرفته اند. هوش احساسی توانایی شناسایی موارد تصمیمگیری براساس احساسات و بهبود توانایی افراد را فراهم چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ خواهد ساخت.
بسیاری از فروشندگان پیش از شروع به فعالیت اهداف مشخصی برای روز، هفته یا ماه پیش روی تعیین می کنند. نکته جالب اینکه اغلب دستیابی به چنین اهدافی با شکست مواجه می شود. نکته مهم در این میان تلاش برای استفاده از هوش احساسی به منظور تعیین اهداف واقعگرایانه و موفقیت در زمینه دستیابی به آنهاست. گام نخست برای موفقیت در زمینه فروش تعیین واقعگرایانه اهداف است. هیچ برندی بدون ارزیابی دقیق شرایط امکان دستیابی به موفقیت را ندارد. بنابراین باید تا جای ممکن از هدفگذاری های احساسی دوری کنیم.
2. مدیریت پاسخ های منفی
فعالیت در حوزه فروش نیازمند توانایی هضم پاسخ های منفی است. ما همیشه در زمینه فروش موفق به جلب نظر مخاطب هدف نخواهیم شد. شاید گاهی اوقات واکنش های منفی مشتریان نیز همراه با رد درخواست مان موجب رنجش خاطر شود. بسیاری از فروشندگان تازهکار پس از چند نوبت مواجهه با پاسخ منفی به سراغ حرفه دیگری می روند. هوش احساسی در اینجا توانایی افراد برای مدیریت پاسخ های منفی را افزایش می دهد. به این ترتیب ما شانس بیشتری برای فعالیت طولانی مدت در حوزه فروش خواهیم داشت.
افراد دارای مهارت هوش احساسی کمتر از دیگران نگران دریافت پاسخهای منفی هستند. چنین توانایی در زمینه مدیریت بحران حیاتی است. شکست کسب و کارها در شرایط بحرانی بیشتر ناشی از استرس و نگرانی بالای مدیران ارشد است بنابراین در صورت تقویت هوش احساسی امکان تصمیمگیری بهینه افراد فراهم خواهد شد. ما به عنوان مدیر یک شرکت جلوه اصلی برند را شکل می دهیم. تصمیمگیری و اقدامات همراه با استرس ما نقش مهمی در کاهش انگیزه و دلسردی کارمندان خواهد داشت. نگرانی در حوزه سازمانی مانند ویروس تکثیر می شود بنابراین کنترل احساسات به منظور پرهیز از انتظار نگرانی بیش از حد در سازمان ضروری خواهد بود.
3. ایجاد محرک های بازاریابی
فعالیت در حوزه فروش پیوند نزدیکی با بازاریابی دارد. ما همیشه نیازمند ایجاد طرح ها و ایدهپردازی مناسب به منظور جلب نظر مشتریان به محصولات مان هستیم. در غیر این صورت به سرعت با شکست مواجه خواهیم شد. یکی از نکات مهم در این میان ضرورت استفاده از شیوه های متکثر برای جلب نظر مخاطب هدف است. تمام مشتریان در بازار سلیقه یکسانی ندارند. نتیجه این امر واکنش متفاوت آنها به محرک های مختلف محیطی است. کمپین های بازاریابی مهم ترین محرک افراد برای خرید محصولات تازه است بنابراین ما با طراحی کمپین های متفاوت و شخصیسازی آنها شانس بیشتری برای فروش خواهیم داشت.
هوش احساسی امکان شناسایی الگوهای مهم در زمینه طراحی کمپین بازاریابی را فراهم خواهد کرد. برخی از برندها به طور مداوم مشکل ایجاد کمپین های ضعیف را دارند. دلیل اصلی چنین پدیده ای عدم توجه به سلیقه مخاطب هدف است. بهترین راهکار برای اطلاع از سلیقه مخاطب هدف نگاه به بازار کسب و کار از زاویه دید آنهاست. به این ترتیب ما فرصت شناسایی بسیاری از نکات مهم و دارای اهمیت از نظر آنها را خواهیم داشت.
4. اهمیت شناخت شخصیت مشتریان
اغلب افراد فعال در زمینه فروش همیشه به دنبال یک رخداد عجیب به منظور نهایی ساختن معامله هستند. این امر در مورد برندهای B2B اهمیت بیشتری دارد. وقتی ما در حوزه B2B فعالیت داریم، رقم هر قرارداد به میزان فزاینده ای بالا خواهد بود بنابراین موفقیت در زمینه فروش سود سرشاری برای برندها و فروشندگان خواهد داشت. نکته مهم در این میان وسواس بالای خریدارها در چنین شرایطی است.
اغلب فروشندگان در حوزه B2B تمایل بسیار زیادی برای نهایی ساختن سریع معامله دارند. این امر موجب دلسردی و حتی بیاعتمادی خریدارها می شود. مزیت اصلی فروشندگان دارای مهارت در زمینه هوش احساسی آگاهی از ضرورت ساماندهی آرام شرایط است بنابراین عجله نقش بسیار اندکی در فرآیند تعامل فروشندگان حرفه ای با مشتریان دارد. تمام فروشندگان در حوزه های مختلف باید تعامل آهسته و دقیق با مشتریان را مدنظر قرار دهند. هدف اصلی در اینجا کسب شناخت هرچه دقیق تر از مشتریان است. هوش احساسی امکان همذات پنداری سریع با مشتریان را فراهم می سازد. به این ترتیب ما نکات سازنده تری در مورد آنها به دست می آوریم. استفاده از نکات کلیدی درباره شخصیت مشتریان نقش مهمی در ساماندهی بهینه معامله خواهد داشت.
5. افراد دارای هوش احساسی مدیران بهتری هستند
یکی از دغدغه های اصلی و پایدار برندها انتخاب مدیران اصلی در بخش فروش است. سرنوشت نهایی یک برند با موفقیت در حوزه فروش تعیین می شود. بنابراین انتخاب مدیران کارآمد اهمیت بسیار زیادی خواهد داشت. افراد دارای مهارت بالا در زمینه هوش احساسی اغلب مدیران بهتری در مقایسه با سایر افراد هستند. این امر در صورت شناسایی درست از سوی تیم مدیریت برندها جان تازه ای در کالبد بخش فروش خواهد دمید.
مدیران دارای هوش احساسی بالا در هر شرایطی امکان انتقال احساسات مثبت در تیم کارمندان را دارند. این نکته دارای اهمیت بسیار زیادی است. اگر ما توانایی تقویت مداوم انگیزه کارمندان را نداشته باشیم، بهرهوری کلی شرکت کاهش خواهد یافت.
توصیه های کاربردی بری ارتقای سطح هوش احساسی
هوش احساسی اغلب نوعی توانایی ذاتی قلمداد می شود. معنای این امر ناتوانی افراد در زمینه کسب مهارت هوش احساسی است. امروزه راهکارهای بسیار زیادی برای تقویت هوش احساسی وجود دارد بنابراین نیازی به نگرانی از سوی شما نیست. در ادامه برخی از مهم ترین نکات برای تقویت هوش احساسی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
• واکنش در برابر عمل متقابل: احساس خشم و عصبانیت به هنگام بحران امری رایج است. افراد دارای هوش احساسی توانایی حفظ آرامش در شرایط بحرانی را دارند. نکته مهم در این میان ایجاد تاخیر در زمینه عمل متقابل در شرایط بحرانی است. ما همیشه باید واکنش های حساب شده ای از خود نشان دهیم. در غیر این صورت به سرعت با شکست مواجه خواهیم شد. بحران های بزرگ در شرکت ها اغلب به دلیل تصمیمات زودهنگام مدیران روی می دهد. ما باید به جای عمل متقابل و سریع به فکر واکنش باشیم. مفهوم واکنش دارای تامل بیشتر به منظور تاثیرگذاری سازنده بر روی شرایط است. اگر ما مهارت واکنش به جای عمل متقابل را در خود تقویت کنیم، یک گام به سوی ارتقای مهارت هوش احساسی نزدیک تر شده ایم.
مطلب مرتبط:هوش هیجانی چیست و چرا اهمیت دارد؟
• مهارت گوش دادن: ایراد بزرگ فروشنده ها تلاش برای صحبت و تاثیرگذاری بر روی مشتریان بدون حتی اندکی وقفه است. همه ما نیاز به صحبت کردن داریم. این امر در زمینه کسب و کار نیز میان برندها و خریداران به یک اندازه صحت دارد بنابراین به عنوان فروشنده شاید گاهی اوقات گوش دادن به نکات و صحبت های مشتریان ایده بدی نباشد. نتیجه اصلی چنین تصمیمی افزایش انگیزه مشتریان برای تعامل با ما خواهد بود. همچنین دیگر فرآیند فروش حالت یکطرفه نخواهد داشت. اگر ما در تلاش برای تبدیل خریداران به مشتریان وفادار برندمان هستیم، باید فرصت مناسب در راستای اظهارنظر به مشتریان بدهیم.
• رویکرد اجتماعی و دوستانه: فرآیند فروش به معنای ایجاد دوگانه فروشنده و خریدار نیست. برندها باید هرچه بیشتر به مشتریان شان نزدیک شوند. امروزه برخی از برندهای بزرگ در عمل مشاورهای امین و مورد اعتماد مشتریان هستند. این امر در حوزه فروش دارای اهمیت بسیار زیادی است. هرچه توانایی ما برای جلب نظر مشتریان به مهارت و دانش مان بیشتر باشد، شانس مان برای فروش افزایش خواهد یافت. ایراد برخی از فروشندگان فخرفروشی با اطلاعات و دانش شان است. امروزه مشتریان آستانه تحمل بسیار اندکی دارند بنابراین چنین رویکردهایی در عمل با مخاطب با کاهش گسترده آنها رو به رو خواهد شد.
چرا در تورم 400% له می شوید؟ چرا پولدار نمی شوید!!
من قبل از بوجود آمدن تمام این موارد به تمام شاگردانم در کلاس هایم اطلاع داده بودم که چه اتفاق های نزدیکی خواهد افتاد و اگر اکنون به شما نیز بگویم که باید، هر چه زودتر، کارهایی بکنید که بسیار حیاتی ، برای آینده شما هستند، آن وقت چه می گویید؟
اما خبر خوبی هم برایتان دارم: اگر از شرایط پیش رو استفاده کردید که به احتمال قوی سالهای آینده را مانند ثروتمندان زندگی خواهید کرد
و البته یک خبر بسیار وحشتناک بد : اگر فقط نظاره کننده هستید و با توجه به شرایط جدید و آینده، به خودتان نمی جنبید، متاسفانه با ناراحتی باید بگویم، احتمالاً در آینده شرایط بسیار وخیمی را تجربه کنید .
این که بخواید در سال های آینده جزو کدام دسته باشید، کاملاً به شما و ((هوش مالی)) شما بستگی دارد ..
پس از آموزش غرور آفرین بالای 1800 نفر و برگزاری 29 دوره موفق هوش مالی در یک سال و نیم
آغاز ثبت نام (((سی امین ))) دوره غیرحضوری
استاد هوش مالی شوید
با تدریس و پشتیبانی ۱۰۰% استاد یاسین هدایتی فر
فقط به مدت یک هفته
Notice: A non well formed numeric value encountered in /home/hedayatifar/public_html/wp-content/themes/meydan-azadi/includes/class/jdf.php on line 623
زمان تا پایان ثبت نام دوره سی ام
قیمت ورود به دوره با تخفیف خیلی محدود فعلا: 996 تومان
مشخصات سوپر دوره بسیار حیاتی هوش مالی:
نام دوره : استاد هوش مالی شوید (با پشتیبانی ۱۰۰%)
مدت زمان دوره: 140 روز پس از آغاز دوره (5 ماه)
مدرس: استاد یاسین هدایتی فر (نویسنده کتاب های درآمدهای رویایی بدون سرمایه و پول بدون پول، مشاور و مدیر کانال و تیم اساتید حرفه ای richman، سرمایه گذار و کارآفرین”)
شماره دوره فعلی: سی (30)
تعداد ثبت نام کنندگان مجموع دوره های قبل تا کنون: 1950 نفر
مهلت ثبت نام برای شرکت در این دوره: یک هفته
آغاز دوره: جمعه 25 مرداد 1398
شیوه برگزاری: غیرحضوری (از طریق کانال آموزش تلگرامی دوره)
فرمت مطالب آموزشی: عکس، فیلم، صوت و متن
تعداد جلسات: 18 جلسه اصلی
پشتیبانی: ۱۰۰% با استاد دارد
هدیه: +12 هدیه گرانقیمت و ارزشمند دارد
ضمانت ۱۰۰% بازگشت وجه: تا 45 روز دارد
مخاطبان: افرادی که نیازمند تغییر جدی در وضعیت مالی خودشان هستند (حتی بیکار یا با درآمد پایین)، افرادی که پول های زیادی دارند و نگران کاهش ارزش پول هایشان هستند، افرادی که می خواهند درآمدهای شان بیشتر شود، افرادی که می خواهند خانه بخرند و ..
پیشنیاز و دانش اولیه: نیازی نیست.
نحوه شرکت در دوره: به منظوری راحتی و اثرگذاری، این دوره هم در اپلیکیشن و هم در کانال تلگرامی دوره برگزار می گردد. پس از واریز مبلغ دوره به صورت خودکار وارد کانال تلگرامی دوره شده و همچنین لینک جوین کانال دوره نیز به ایمیلتان فرستاده خواهد شد. پس از پرداخت،از جلسه چهارم به بعد دوره روی اپلیکیشن نیز باز خواهد شد. پشتیبان ها نیز ۲۴ ساعته پاسخگو هستند. همچنین پروکسی اختصاصی دوره نیز به شما داده خواهد شد تا در مدت دوره، به راحتی به تلگرام وصل شوید.
زمان تا پایان ثبت نام شروع دور سی ام دوره جامع ((استاد هوش مالی شوید))
تا به امروز بالای 1500 نفر در دوره های قبلی آموزش هوش مالی استاد یاسین هدایتی فر شرکت کرده و یا اکنون در حال آموزش هستند.
افراد زیادی در طول دوره موفق شدند پس از ۳۰ سال خانه بخرند چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ ، شرکت کنندگان بسیاری که حتی خانه دار بودند سرمایه گذاران موفقی شده اند و عزیزانی شغل کارمندی را پس از ۲۰ سال رها کرده و کارآفرین شدند و …
نمونه از نتایج و اقدامات آن ها را از زبان خودشان بشنوید:
دبیر سفارت جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان درباره دوره چه می گوید؟؟
یک خانم خانه دار چطور تونست در کمتر از دو ماه سرمایه گذار طلا و ملک شود !!
جطور یک خانم در کمتر از دو ماه، ۹۰میلیون تومن سود کرد و این مبلغ تا سال بعد دوبرابر میشه و …
چگونه یک زوج با شرکت در کلاس خانه دار شدند؟؟ .
نتایج را شنیدید و دیدید. واقعا لذت بخش است …
نتایج بسیار بیشتری را می توان همینجا قرار داد که شرکت کنندگان به آن چنان موفقیت هایی دست یافته اند که روز اول حتی فکر آن را هم نمی کردند .
با داشتن هوش مالی، بحران و یا فرصت برای شما فرقی نخواهد کرد و همیشه شما در سود هستید
- اگر همیشه هزینه هایتان بیشتر از درآمدتان است و مدت ها به این فکر کرده اید که چگونه این مدل را برعکس کنید، هر چه سریعتر وارد دوره شوید.
- اگر می خواهید در هر جمعی که می نشینید و زمانی که همه صحبت از گرانی می کنند، شما راهکارهای استفاده از شرایط بدهید، در این دوره به آن دست می یابید.
در این دوره همه چیزهایی که شما برای گذر از زندگی و مسائل مالی باید بدانید و به آن نیاز دارید، تک به تک توضیح داده شده و تمام سوالاتی که در ذهن داشته باشید نیز توسط شخص استاد پاسخ داده می شود.
برای شرکت در دوره باید روی لینک پایین کلیک کنید
زمان تا پایان ثبت نام شروع دور سی ام دوره جامع ((استاد هوش مالی شوید))
یاسین هدایتی فر را بیشتر بشناسید
یاسین هدایتی فر مدیر تیم اساتید کانال richman، مدیر وب سایت میدان آزادی دات کام، سرمایه گذار، مشاور و نویسنده چند جلد کتاب کارافرینی از جمله کتاب بسیار پرفروش پول بدون پول است. او برای اولین بار توانست در این کتاب به صورت کاملا اصولی و گام به گام، به آموزش 100 روش کسب درآمد بالا حتی بدون سرمایه اولیه بپردازد. تعداد شاگردهای مستقیم او در حال حاضر بیشتر از چندهزار نفر هستند و امروز او را فرد بسیار موفقی می شناسند. مصاحبه او با پایگاه خبری آخرین خبر ((پرطرفدارترین رسانه خبری کشور)) در رابطه با اهمیت هوش مالی را می توانید در ادامه مشاهده کنید.
اجازه دهید یک واقعیت مهم را به شما بگویم. واقعیتی که اگر وارد دوره هم نشدید، میلیون ها تومان می ارزد:
با تلاش بیش از اندازه و شبانه روزی برای پول درآوردن، وقت شریف خودتان را نگیرید زیرا در پایان به هیچ کجا نمی رسید. برای رسیدن به استقلال مالی نیازی به دویدن نیست، کمی فکر کنید.
شما پس از شرکت در این دوره، در چه موضوعاتی استاد شده اید؟
شاید در ابتدا با خودتان فکر کنید که در این دوره چه موضوعاتی بحث می شود و اگر مطالب بسیار سطحی، به درد نخور، کلیشه ای و کتابی و بدون استفاده برای شرایط امروز ایران باشد، چه؟
اگر مطالب سنگین و به شیوه غیر قابل فهم بیان شود و این دوره همانند بسیاری از دوره های دیگر باشد که کارایی ندارند چه؟
من یاسین هدایتی فر نویسنده کتاب های پرفروش درآمدهای رویایی بدون سرمایه و پول بدون پول هستم و این دوره پس از ۱۱ چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ سال فعالیت حرفه ای من در زمینه های کارآفرینی، سرمایه گذاری، مطالعه و تحقیق، مشاور افراد برجسته مالی و سال ها استادی بدست آمده است.
در واقع همه ما هر روز در حال تصمیم گیری های مالی هستیم. چه متوجه باشید و چه نباشید، ارزش پول هایمان مانند جزر و مد دریا، بالا و پایین می رود و شما قطعاً با این سرفصل ها درگیر هستید. در دوره که شرکت کردید بهتر متوجه می شوید برای این سرفصل ها چقدر تلاش شده و چقدر تجربه شده تا این دوره با این سرفصل ها شکل بگیرد.
در ابتدا که وارد دوره شوید، لازم است تا یک دورنما از مطالب دوره به صورت کلی داده شود. این دورنما هم به شما یک ذهنیت کلی از مطالب دوره می دهد و هم در طول دوره، هر جایی که مسیر آموزش را فراموش کردید، از این جلسه کمک می گیرید. در اهمیت این جلسه باید همین را به یاد بسپارید که این نقشه راه، پس از سال ها حدس و خطا و مطالعه بدست آمده و امیدوراریم که زندگی مالی شما را نیز نجات بدهد.
شما پس از پایان این جلسه (که برای پخته شدن آن یک سال فکر شده) ، یک بار برای همیشه با تمامی جنبه های مختلف هوش مالی آشنا شده اید و میدانید که از آن روز به بعد، برای تبدیل شدن به یک ثروتمند واقعی، باید دقیقا چکار کنید. احتمال قوی پس از پایان این جلسه متوجه می شوید که چرا همیشه یک پای ثروتمندشدن شما و اطرافیانتان می لنگد و چرا همیشه یک پای رسیدن به استقلال مالی شما می لنگیده است. امیدوارم پس از پایان این جلسه همانند بسیاری از شرکت کنندگان، افسوس نادانسته های گذشته را نخورید که ای کاش زودتر میدانستید تا اینقدر زجر نمی کشیدید.
پس از پایان این جلسه، یاسین هدایتی فر را احتمالاً بهتر خواهید شناخت. او نویسنده اولین کتاب آموزشی روش های کسب درآمد بالا بدون سرمایه است که انتشار آن تا به امروز از مرز ۱۰ هزار نسخه گذشته است.شما با شرکت در این دوره، در دوره فردی شرکت کرده اید که قبل از این که آموزش دهنده باشد، کارآفرین است و روش های کسب درآمد بسیار زیادی را امتحان نموده و کاملا می شناسد. این یک شانس بزرگ است. در پایان این جلسه (که ۸ سال برای آماده نمودن آن زمان گذاشته شده) با هدیه گرفتن صوتی کتاب درآمدهای رویایی، همه روش های کسب درآمد او را یاد گرفته اید و به سادگی می توانید تبدیل به یک کارآفرین پولساز شوید!!
احتمالاً پس از شنیدن این جلسه شما هم متوجه بشوید که چه جلسه مهمی را گذراندید. در این جلسه (که یک سال برای آماده نمودن آن زمان صرف شده) شما تمام روش های محافظت کمی و کیفی پول هایتان را فرامیگیرید. مثلا پس از پایان دوره یادگرفته اید چگونه از پول هایتان محافظت کنید که هدر نروند، ارزش واقعی پول های باارزشتان را چگونه حفظ کنید، با ده ها دزد مالی آشنا می شوید که همین اکنون دستانشان در جیب شما هست و ماهیانه پول های شما را مانند زالو میمکند. بیمه نمودن پول هایتان از حوادث آینده را یاد میگیرید. با مفهوم آشغال کردن پول آشنا می شوید و ..
اما از همه مهمتر با یک پیش بینی بسیار نزدیک و وحشتناک از آینده اقتصاد جهان آشنا می شوید که اگر از امروز به فکر محافظت از خودتان نیفتید، سالیان بدی را در آینده خواهید گذراند و ..
راستی شما در این جلسه انواع روش های سرمایه گذاری روی طلا را هم فرامیگیرید و اگر بدانید این جلسه چقدر برای شما مفید خواهد بود، ثانیه شماری رسیدن به این حلسه را میکنید تا سریعتر وارد عمل شوید. امیدوارم ارزش این جلسه را به خوبی درک کنید.
چقدر مهم است که شما در زندگی تان، بدانید که هر پولی وارد می شود، برای چه موضوعی است؟ بدانید که چقدر باید برای تفریح کنار بگذارید و چقدر باید برای خرج های ضروری و … . اگر شما بتوانید از پس بودجه بندی مالی خودتان بربیاید، قدم بزرگی را در راه رسیدن به استقلال مالی برداشته اید.
این جلسه را شاید بتوان مهمترین جلسه افراد بسیار زیادی دانست که هر چقدر هم پول در می آورند، باز هم برای بسیاری از کارها پول ندارند و همیشه از چیزی می نالند … اگر پس از دیدن این جلسه، شما تا پایان عمرتان، دیگر هیچ مشکلی در رابطه با پول تفریح، خرج ها و هزینه های ضروری زندگی، سرمایه گذاری های پرریسک و کم ریسک خودتان نداشته باشید، چه؟
توضیحات جلسه اهرم سازی پول: (آماده نمودن مطالب این جلسه یک سال طول کشید و ۵ سال روی پخته شدن مطالب کار شد).
مطالب این جلسه می بایست در گذشته با عنوان اهرم در اهرم به چاپ می رسید. اما کمبود وقت اجازه نداد اما در این جلسه مطالب آن به صورت کامل بیان می شود . در پایان این جلسه با ۴ اهرم قدرتمند مالی آشنا می شوید که به کمک آن ها، بدون پول هم خواهید توانست معامله ها و سودهای بسیار رویایی در زمانی کوتاه داشته باشید. علم آن که به صورت کامل در این جلسه آموزش داده شده است، از مهمترین علم های مالی دنیا است که شما به بهترین شکل به آن مسلط می شوید.دیدن این جلسه مانند آن است که شما به صورت کامل، آن کتاب چاپ نشده را خوانده اید …
نیازی به گفتن ندارد که اگر شما روندهای افزایش قیمتی چند وقت اخیر را که هر چندسال یک بار اتفاق می افتد را می دانستید، چقدر می توانستید با دست خالی پول پارو کنید. حتما دوست دارید قبل از دیگران، بفهمید که دلار بالا می رود، پس از آن طلا اوج میگیرد، پس از آن ملک بالا می رود، سپس بورس و خودرو و … . هوش مالی که در این جلسه یاد میگیرید همان هوش تشخیص روندهای مالی است. گوی بلورین دوره هوش مالی وااقعی که در آن شرکت کرده اید!!
در پایان این جلسه مفاهیم دارایی، بدهی، درآمد و هزینه را فرامیگیرید و اگر درکی از این مفاهیم در گذشته نداشتید، احتمالاً بسیار متعجب خواهید شد که چرا سال ها چیزهایی که بدهی های آشکار محسوب می شدند را دارایی های بسیار باارزش می دانستید. شاید بپرسید که چه اهمیتی دارد دانستن این موضوع.
اما اگر فقط بدانید که نوع نگاه شما به تمام دخل و خرج و زندگی مالی تان با مفاهیمی که در این جلسه فراخواهید گرفت، تغییر می کند، چه؟ این که بتوانید با این مفاهیم همانند ثروتمندان فکر کنید چه؟ اگر همین یک جلسه گیر تمام ناکامی های مالی شما باشد چه؟
چطور میتوان «هوش مالی» کودکان را تقویت کرد؟
شاید انشای «علم بهتر است یا ثروت» نخستین فرصتی برای بعضی از کودکان باشد که به ارزش واقعی پول بهطور جدی فکر کنند یا دربارهی آن تحقیق کنند. تقویت و فعال کردن هوش مالی کودکان در دوران خردسالی کمک بسیار زیادی برای زندگی آینده آنها میکند و میتواند آینده شغلی و مالی کودکان را کاملاً تغییر دهد.
افرادی که در کودکی مفهوم کار و شغل یا ارزش واقعی پول یا پساندازکردن را یاد نگرفته باشند، بعدها بهسادگی با یک پیشنهاد مالی وسوسهانگیز دچار اشتباه شده، همیشه بدهکار و به دیگران مقروض خواهند ماند. آنها وارد اجتماع میشوند، اما قواعد ساده خریدوفروش را بلد نیستند. هوش اقتصادی رابطه منطقی بین دخلوخرج را پیدا میکند و هرچه فعالتر باشد، به فرد برای پیدا کردن ایدههایی که منجر به درآمد بیشتر، سرمایهگذاری درست و بهموقع، تشخیص موقعیت مالی مناسب برای پسانداز یا خرج کردن و پیدا کردن راهحل برای عبور از بحرانهای مالی کمک میکند.
در هالند، هر کودکی یک دخلک دارد. این دخلک مخصوص باقیمانده پول خردهای خرید است. پولهایی که بهتنهایی با آنها نمیشود چیزی خرید. هدف از پر شدن این دخلکها نشان دادن ارزش پول است. هیچ پولی، هرچقدر کممقدار، بیارزش نیست. بچهها یاد میگیرند، با یک شانزدهپولی نمیشود هیچ چیزی خرید، اما وقتی آنها را جمع کنیم، یک دخلک پر از پول داریم که میشود با آن چیزی خرید. در بیشتر کشورهای اروپا، هرسال با هماهنگی با شهرداری بازارهای محلی بچهها برپا میشود. بچهها لباس، کتاب یا اسباببازیهایی که نمیخواهند را در این بازارهای محلی میفروشند. آنها روی زمین بساط پهن میکنند و مادر یا پدر با فاصلهای دور فقط مراقب آنها هستند، اما هیچ دخالتی در کار و تصمیم مالی بچهها نمیکند. مردم هم خودشان را موظف میدانند از بچههای فروشنده حتماً چیزی بخرند. گاهی فروشنده و مشتری هردو بچه هستند. آنها با هم چانه میزنند، یا از هم تخفیف میخواهند یا آخر روز که خسته شدند، هرچه دارند میبخشند و بساط خودشان را جمع میکنند. تقریباً تمام بچههای اروپایی یا امریکایی یکبار لیموناد فروخته، به افراد سالمند کمک کرده یا روزنامه پخش کردهاند. دولت هم در کنار والدین به امور مربوط به کار کردن کودکان دقت میکند.
منظور تشویق کودکان به پول درآوردن یا کار کشیدن از آنها نیست. هدف آن است که به کودکان ارزش واقعی پول و کار، همینطور بهکارگیری فکر و اندیشه برای کسب درآمد را آموزش دهیم و آنها را تشویق کنیم تا درآینده فقط منتظر، امیدوار یا متوقع نباشند از چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ طریق کسی یا از جایی به آنها پول برسد و هر مقدار پولی که دارند، درنظرشان بیارزش و کم نباشد. هوش مالی و اقتصادی را کم یا زیاد همه دارند، اما عدهی کمی از آن استفاده میکنند.
کودکان را از همان ابتدا با پول آشنا کنید
برای شروع بهتر است زمانی که کودکان هنوز خیلی کوچک هستند یعنی بین ۳ یا ۴ سال، به آنها تفاوت بین سکههای پول رایج کشور را آموزش دهید. سپس برای آنها یک دخلک تهیه کنید تا او شروع به جمع کردن پول خرد یا سکهها و حتی پولهای کاغذی در آن کند. یک دخلک پول یعنی کیف پول یا حتی کیسهای برای نگهداری پول، در واقع محلی برای نگهداری امن پولها میباشد و همینطور باعث ایجاد حس پول داشتن در کودکان میشود و این شروع بسیار خوبی است. اگر بتوانید از یک دخلک شیشهای یا شفاف که داخل آن مشخص باشد، استفاده نمایید، خیلی بهتر است. اینگونه دخلکها باعث میشوند کودکان بهتر پول را حس کنند و صدای آن را بشنوند و خیلی راحت انباشته شدن آن را مشاهده نمایند.
اکنون که کودک شروع به پسانداز پول کرده است، بهتر است به او اجازه دهید که با این پول هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد، البته در دو حالت اینکار باید انجام شود، اول زمانی که دخلک کاملاً پر نشده است و دوم زمانی که دخلک او پر از پول میباشد.
این مساله به آنها این درس را میدهد که با مقدار پسانداز کمتر فقط میتواند چیزهای کوچکتر و کمارزشتری را خریداری نمایند، در صورتی که با یک دخلک پر از پول میتواند چیزهای خاصی را بخرند، درنتیجه ارزش پسانداز کردن به طور پیوسته را درک خواهند کرد.
وقتی که چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ کودکان کمی بزرگتر شدند، میتوانید برای آنها تفاوت بین نیاز و خواسته را توضیح دهید. مثلاً زمانی که شما یک تابلوی تبلیغاتی را در سرک میبینید یا در حال تماشای تلویزیون هستید، در مورد محصولات و خدمات مختلف میتوانید تفاوت بین خواسته و نیاز را برای آنها توضیح دهید. سپس از آنها بخواهید که در مورد محصولات دیگر، آنها مشخص کنند که آیا یک نیاز است یا اینکه یک خواسته است. اگر او توانست ۱۰ جواب صحیح به شما بدهد، بهتر است برای او پاداشی در نظر گرفته شود.
آنها را به پسانداز کردن عادت دهید
در خانه یک قانونی بگذارید که بر طبق آن کودکان موظف به پسانداز کردن حداقل ۱۰ درصد یا بیشتر از پول خود باشند. این پول میتواند از انجام دادن کاری در بیرون خانه بدست آمده باشد یا از محل پول جیبی و ماهانه کنار گذاشته شود. اگر برنامه آموزشی خود را در مورد پسانداز به موقع شروع کنید و در ابتدا خیلی شرایط را برای کودکان دشوار و سخت نکنید، موفق خواهید شد. اگر برای کودکان شرایطی متعادل را در همه زمینهها فراهم نماییم، آنها نه تنها واکنش منفی نشان نخواهند داد، بلکه استقبال نیز خواهند کرد و در مورد پسانداز کردن نیز این مساله صادق میباشد. برای درک این مساله بهترین کار این است که به گذشته خود فکر کنید، زمانی که شما نیز کودک بودهاید، صادقانه بگویید که آیا پولی که در جشن تولد ۸ سالگی بهعنوان هدیه دریافت کردهاید، با مشورت پدر و مادر آن را خرج کردهاید یا خیر؟ پسانداز کردن پول مهارتی است که باید به کودکان آموزش داد.
یک حساب پسانداز به نام کودک باز کنید
همانند یک دخلک، حساب بانکی میتواند به بچهها نحوه انباشته شدن پول را نشان دهد. تفاوت حساب بانکی با دخلک در این است که در حسابهای بانکی کودکان طریقه پولسازی را نیز فرا خواهند گرفت. اینکه پول میتواند پول بسازد. برای انتخاب نوع حساب بانکی میتوانید جدول نرخ سود بانک را به آنها نشان دهید و با مشورت خود آنها یکی از حسابها را انتخاب کنید.
در واقع کودک با اینکار میتواند یک برنامهریزی زمانی برای پول خود داشته باشد، اینکه او باید تصمیم بگیرد چه مدت میخواهد پولش را در حسابی در بانک نگهداری کند و چقدر از بابت این پسانداز سود خواهد گرفت. مطمین باشید که بردن کودک به بانک بسیار در موفقیتهای مالی او در آینده موثر خواهد بود. امروزه باز نمودن حساب در بانکها کاری بسیار آسان و سریع میباشد و انتخاب نوع حساب نیز بیشتر از چند دقیقه طول نخواهد کشید. بنابراین انجام دادن این کارها به همراه کودکان به آنها حس مستقل بودن و بزرگ شدن را خواهد داد و این برای رشد فکری و در نتیجه مسوولیتپذیری آنها در آینده حایز اهمیت میباشد.
تشویق کودکان به داشتن اهداف مالی
همیشه کودکتان را ترغیب کنید تا فهرستی از آن چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ چیزهایی را که میخواهند و همینطور زمانی که برای بدست آوردن آن چیزها لازم است را بنویسند.
برای مثال؛ کودک شما ممکن است برای سال آینده یک جفت کفش اسکیت یا اینکه بایسکل مخصوص کوهنوردی بخواهد، تجسم کردن و داشتن اهداف میتواند انگیزه او را جهت پسانداز کردن پولش بیشتر کند. شما میتوانید برای آنها مقدار مشخصی از پسانداز را در نظر بگیرید که در صورت رسیدن به آن عدد پاداشی به آنها بدهید. یا اینکه به آنها بگویید اگر مثلاً پسانداز آنها از یکهزار افغانی بیشتر شود به ازای هر صد افغانی، شما نیز به آنها پرداخت خواهید کرد. شما باید کودکان را طوری به پسانداز کردن تشویق نمایید که آنها به اهداف بزرگ خود زودتر و قبل از اینکه خیلی بزرگ شوند و دیگر آن هدف برای آنها جذابیت نداشته باشد، برسند.
به کودکان به صورت منظم پول جیبی بدهید
تجربه نشان داده است که پول جیبی بسیار مهمتر از پولی است که خود کودکان به دست میآورند، یک پول جیبی منظم میتواند پسانداز منظم، خرج کردنهای منظم را در پی داشته باشد و این اعتماد به نفس کودکان را افزایش خواهد داد. البته اینکه چه مقدار پول جیبی به کودکان پرداخت شود از اهمیت زیادی برخوردار میباشد و این مبلغ باید بر اساس سن بچهها، شرایط آنها و وظایفی که به عهده دارند تعیین شود. بیشتر کارشناسان معتقدند که ۶ سالگی زمان مناسبی برای شروع پرداخت پول جیبی میباشد، زیرا کودکان در این سن میتوانند بیشتر چیزهایی را که میخواهند و نیاز دارند، خود خریداری كنند. بعضی از والدین فکر میکنند که نباید مبلغی را به عنوان پول جیبی به کودکان پرداخت کنند، زیرا آنها میگویند ما هر موقع که کودکمان به پول نیاز چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ داشته باشد، به او پرداخت خواهیم کرد.
اما مطالعات نشان میدهد کودکانی که به طور منظم پول جیبی دریافت میکنند، تمایل بیشتری برای پسانداز کردن دارند تا اینکه در مواقع خاصی از والدین پول دریافت کنند، حتی اگر این مبالغ، در مجموع با هم برابر باشند. البته در مورد اینکه چه زمانی پول جیبی را باید شروع کرد و چقدر باید پرداخت کنید، تصمیمی است که شما باید متناسب با شرایط خانوادگی خودتان بگیرید.
پول جیبی نباید آنقدر زیاد باشد که کودکان احساس کنند به طور کامل از شما مستقل شدهاند و هر آنچه را میخواهند میتوانند خودشان تهیه کنند. همیشه آنها را تشویق کنید که بخشی از پول جیب خود را باید پسانداز کنند و با باقیمانده پولشان نیز باید خریدهای معقول و منطقی داشته باشند.
از پول جییبی هیچگاه به عنوان ابزار تنبیه استفاده نکنید. همیشه باید پول جیبی به عنوان یک عامل تشویقی برای کودکان باشد و نه یک ابزار انضباطی به طور دقیق مبلغ درخواستی را کنترول کنید.
در مورد مبلغ درخواستی پول جیبی باید به طور مداوم و پیوسته با کودک خود گفتوگو کنید و هر مبلغی را که مد نظر او میباشد به راحتی قبول نکنید، بلکه خود شما نیز باید در مورد خواستهها و نیازهای او تحقیق و بررسی کنید، ولی این امکان باید در قانون پول جیب خانواده وجود داشته باشد که حتی در یک سال مبلغ آن چندین بار تغییر کند.
زمانی که احساس میکنید دلایلی منطقی برای افزایش پول جیبی وجود ندارد، در مورد وضعیت مالی خود با کودکان صحبت کنید. خیلی شفاف و ساده به کودکان بگویید که وضعیت مالی شما این اجازه را نمیدهد که بدون محدودیت بتوانید پول جیبی آنها را افزایش دهید و باید این مساله را با ذکر دلایل خود برای آنها توضیح داده و هرگونه سوءتفاهم را بین خود و فرزندانتان برطرف كنید.
زیاد بخشنده و دست و دلباز نباشید
پول زیاد نزد کودکان، ممکن است باعث اصراف بیرویه آنها شود، به همین دلیل همیشه باید یک حد منطقی و معقولی برای پول جیبی آنها در نظر بگیرید، تا بتوانید بر رفتارهای آنها کنترول داشته باشید.
به کودکان خود برای نوشتن چیزهای که میخواهند در طول یک هفته یا یک ماه خریداری کنند و هزینههای آنها در این مدت چقدر میباشد و در چرا باید هوش مالی خود را تقویت کنیم؟ چه زمانهای میخواهند آن هزینهها را انجام دهند، کمک کنید. البته آنها باید به همین صورت درآمدهای خود را نیز با دقت یادداشت کنند.
اگر نتوانستید بین درآمد و هزینههای کودکان خود یک تعادل و تراز منطقی ایجاد کنید، باید به فکر بررسی مجدد نیازها و خواستههای آنها باشید. از کودکان بخواهید مجدداً این موارد را کنترول كنند.
به فرزندان بزرگتر خود این اجازه را بدهید که خودشان برای خرید و تهیه مایحتاج حداقل شخصیشان به خارج از خانه و فروشگاههای محل بروند. این باعث میشود که آنها قدرت تصمیمگیری در مورد انتخابهایشان داشته باشند و بدانند برای مدیریت پولشان باید از بین گزینههای مختلف، فقط یکی را انتخاب کنند.
شما میتوانید از انتخابهای خود برای آنها بگویید، اینکه مثلاً به جای رفتن تعطیلات به خارج از شهر بهتر است که پول خودتان را برای تعمیر پشت بام خانه اختصاص دهید، اینگونه موارد به کودکان برای داشتن تصمیمات و انتخابهای بهتر کمک فراوانی خواهد کرد و از برآیند این انتخابهای منطقی یک طرح پولی و مالی مناسب نیز ایجاد خواهد شد.
کودکان را برای به دست آوردن پول تشویق کنید
به کودکانتان کمک کنید تا در کنار پول جیبی که از شما در هر هفته میگیرند، خودشان نیز درآمدهای داشته باشند. به آنها روشهای ساده به دست آوردن پول را پیشنهاد کنید. آنها را به انجام کارهای روزمره خانه و خانوادهتان یا اینکه به جستوجوی کاری در خارج از خانه تشویق کنید، کارهایی مانند؛ پارو کردن برف، تمیز کردن حیاط خانه و کارهایی که برای آنها نه تنها خطری در بر نداشته باشد، بلکه مفید و آموزنده نیز باشد.
به کودکانتان افزایش مکرر قیمتها را در سالهای متمادی توضیح دهید و مثالهایی از این افزایشها برای آنها بازگو کنید. آنها را با خود به کتابخانه ببرید و در آرشیف روزنامهها و مجلات، قیمت کالاها را در سالهای گذشته نشان دهید. بهتر است قیمتها را در سالی که او به دنیا آمده است برایش پیدا کنید.
البته امروزه و با شرایط فعلی جامعه ما نیازی برای رفتن به کتابخانهها نیست، چون قیمتها هر روز در حال افزایش است و خود کودکان آن را به طور کامل لمس میکنند. درسی که کودکان از وجود تورم در بحثهای مالی میگیرند در رشد و ترقی آنها در آینده مالیشان بسیار موثر میباشد. آنها میفهمند که نباید پول را بدون استفاده کنار بگذارند، بلکه با توجه به تاثیر تورم بر ارزش پول، میفهمند که باید تا حد امکان از پولشان برای ایجاد پول جدید استفاده کنند یا اینکه تورم را به عنوان ابزاری برای سرمایهگذاری بهکار گیرند. با درک وجود تورم، آنها با یک سلسله محاسبات عددی ساده خواهند فهمید که بایسکلی که آنها در آینده میخواهند بخرند، دیگر به قیمت امروز نخواهد بود و میتوانند با توجه به نرخ تورم موجود در جامعه، برنامهریزی مالی مناسبی را برای آینده داشته باشند.
اگر کودک شما به اندازه کافی بزرگ هست، میتوانید راههای مختلف غلبه بر تورم را برای او بازگو کنید، اینکه او میتواند با سرمایهگذاری کردن، با تورم مقابله كند و حتی از آن به نفع خود نیز استفاده کند. هرچند که سرمایهگذاری و کارهای مشابه ممکن است در شرایط فعلی آنها برایشان مناسب و جذاب نباشد، اما آنها باید با ابزارها و فرصتهای مالی موجود آشنا شوند.
آموزش مدیریت پول به کودکان را شروع کنید
تمامی عادتهای مالی و پولی که کودکان شما آموختهاند یا از تجربیات پدر و مادر خود کسب کردهاند، تا بزرگسالی و پیری همراهشان خواهد بود. آنها همیشه با افتخار از اینکه پول خود را برای خرید یک بایسکل یا پرداخت به نیکی یاد خواهند کرد. در نهایت سطح زندگی کودکان ما در آینده و نحوه سرمایهگذاریهای آنها و کسبوکار آیندهشان به طور مستقیم، به اینگونه آموزشها مربوط میشود.
اگر شما کمی هم خوش چانس باشید، پس از آموزش فرزندانتان در مورد مباحث مالی، روزی دختر یا پسر شما بابت این لطفی که به آنها داشتهاید، از شما تشکر خواهند کرد و به شما میگویند که هر آنچه در زندگیشان دارند را مدیون شما هستند.
دیدگاه شما