میانگین کم کردن (Averaging Down)
پاسخ به این سؤال که آیا تصمیمگیری در مورد خرید سهام اضافی که قیمت آن ها در حال کاهش میباشد، درست است؟ جالب است و دو قسمت دارد. ابتدا به مفهوم زیربنای استراتژی میپردازیم و سپس در مورد اعتبار استراتژی میانگین کم کردن بحث میکنیم.
میانگین کم کردن در بورس و کاهش میانگین خرید سهام مشابه خرید پلهای است با این تفاوت که در این استراتژی شما به دلیل بنیاد خوبی که سهم دارد، انتظار دارید روند اصلاحی و نزولی سهم پایان یابد و صعودی شود.
اگر دررابطهبا زمان و نحوه درست کاهش میانگین قیمت سهام یا همان استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) و مزایا و معایب آن سؤالی دارید، حتماً ادامه این مطلب را بخوانید.
میانگین کم کردن (Averaging Down) در بورس چیست؟
میانگین کم کردن (Averaging Down) یک استراتژی برای خرید بیشتر دارایی است که قیمت آن در حال کاهش میباشد. در نتیجه متوسط قیمت خرید هر سهم کاهش مییابد.
خرید به هنگام افت قیمت یا زمانی که قیمت کاهش مییابد، میتواند در بازارهای گاوی سودآور باشد، اما در روند نزولی میتواند ضررهای خود را به همراه داشته باشد.
در این زمان افزودن سهام بیشتر باعث افزایش ریسک میشود و ممکن است سرمایهگذاران کمتجربه نتوانند تفاوت بین ارزش و علامت هشدار را هنگام افت قیمت سهام تشخیص دهند.
روش میانگین کم کردن در بورس:
استراتژی میانگین کم کردن در بورس بهمنظور کاهش میزان ضرر استفاده میشود. شما با کاهش میانگین خرید سهم، میزان ضرر خود را جبران میکنید.
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down)زمانی اتفاق میافتد که سهمی با بنیاد خوب را خریداری کردهاید، اما به دلایلی از جمله فاز اصلاح یا دیگر دلایل روند قیمت سهم نزولی میباشد، بنابراین شما در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید سهم میکنید تا میانگین خرید خود را کاهش دهید و به هنگام برگشت روند سهم و خروج از فاز اصلاحی، به سود برسید.
بهعنوانمثال، فرض کنید شما 1000 سهم را به قیمت 600 تومان (بهازای هر سهم) در مجموع 600,000 تومان خریداری میکنید. سپس سهم شما به قیمت 500 تومان (به ازاء هر سهم) کاهش مییابد.
مجدد 1000 سهم دیگر با قیمت 500 تومان (به ازاء هر سهم) و در مجموع 500,000 تومان خریداری میکنید. شما اکنون 2000 سهم دارید و در کل 1,100,000 تومان هزینه کردهاید. میانگین قیمت سهام که متعلق به شماست اکنون 550 تومان است.
- اگر قیمت سهم افزایش یابد، شما با استفاده از استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) به بازده مناسبی از سرمایه خود دست خواهید یافت.
- اگر قیمت سهم به روند نزولی ادامه دهد، تصمیم میگیرید که مجدد میانگین خرید سهم را کاهش دهید یا با ضرری کمتر خارج شوید.
چه زمانی باید میانگین کم کنیم؟
مشکل این است که یک سرمایهگذار در درک تمایز بین افت موقتی قیمت و سیگنال هشداردهنده برای پایین آمدن قیمتها توانایی کمی دارد.
قیمت و زمان مناسب برای کم کردن میانگین هیچ قانون خاصی ندارد. شما باید سهام شرکتی را که خریداری کردهاید، را ارزیابی و تحلیل کنید و دلایل سقوط قیمت را تعیین کنید.
اگر احساس میکنید سهم به دلیل واکنش بیش از حد بازار به اخبار یا رویدادی، در حال افت کردن میباشد، ممکن است خرید سهام بیشتر تصمیم درستی باشد. به همین ترتیب، اگر احساس میکنید هیچ تغییر اساسی در شرکت صورت نگرفته است، خرید در قیمت پایینتر میتواند یک فرصت عالی برای جمعآوری سهام بیشتر در یک معامله باشد.
زمانی میتوانید تصمیم درستی در مورد میانگین کم کردن سهم بگیرید که از بنیاد سهم خود مطمئن باشید. زیرا در کوتاهمدت ممکن است سهم دچار افت قیمت شود اما اگر بنیاد خوبی داشته باشد، به شما اطمینان میدهد که در بلندمدت به اهداف قیمتی خود خواهید رسید. در این صورت شما میتوانید با کم کردن قیمت میانگین خرید، مالک تعداد بیشتری از سهم شوید.
اما اگر از بنیاد سهم خود مطمئن نیستید، اقدام به میانگین کم کردن نکنید چون پس از افت قیمت، بازهم شاهد افت بیشتر ارزش و قیمت سهم خواهید بود.
این استراتژی اغلب موردپسند سرمایهگذارانی است که افق سرمایهگذاری بلندمدت و رویکرد ارزش محور در سرمایهگذاری دارند.
میانگین کم کردن یا خرید پلهای؟
همانطور که گفته شد، میانگین کم کردن و خرید پلهای تا حدودی مشابه هم هستند. تفاوت مهم خرید پلهای و استفاده از استراتژی میانگین برگشت میانگین کم کردن در زمان خرید میباشد.
در خرید پلهای، معاملهگر به هنگام خرید سهم از روند آن اطمینان ندارد، به همین علت در زمان سفارش گذاری خرید خود، اقدام به خرید در قیمتهای متفاوت یا بهاصطلاح پلهای میکند تا در صورت افت قیمت، ضرر زیادی متحمل نشود.
اما در کم کردن میانگین خرید، استفاده از استراتژی میانگین برگشت معاملهگر از بنیاد سهم خود اطمینان دارد. به همین خاطر زمانی که سهم در کوتاهمدت با افت قیمت مواجه میشود و در روند نزولی قرار میگیرد، با خرید سهم در قیمت پایینتر (نسبت به خرید اولیه یا قبل) و با افزایش تعداد سهم، میانگین قیمت سهام خود را کاهش میدهد تا در آینده به سود بیشتری دست یابد.
مزایا و معایب میانگین کم کردن:
انتخاب استراتژی میانگین کم کردن بستگی به دید معاملهگر دارد.
تحلیل گران و معامله گران تکنیکالی، به دلیل اینکه میتوانند چارت و نمودار سهم را بررسی کنند اغلب دید کوتاهمدتی دارند، انتخاب روش میانگین خرید سهم برای آنها مناسب نمیباشد و حتی ممکن است منجر به زیان هم شود.
تحلیلگران بنیادی بهخاطر دید بلندمدتی که نسبت به سهام دارند از ارزش ذاتی و واقعی سهام خودآگاه هستند، انتخاب روش میانگین کم کردن برایشان مناسب و خوب خواهد بود.
مزیت میانگین کم کردن
مزیت اصلی کاهش میانگین قیمت سهام این است که یک سرمایهگذار میتواند قیمت میانگین خرید سهام را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. در صورت پایان روند نزولی سهم، به بازده مناسبی دست مییابد.
با استفاده از این روش میتوان پیش از آنکه قیمت سهم به قیمت اولیه خود برسد، با کم کردن میانگین خرید، میانگین قیمت سهام خود را کاهش دهید تا در بازه زمانی کوتاهمدت، متضرر نشوید و با برگشت روند سهم، با داشتن حجم بیشتری از سهم، سود بیشتری نیز کسب نمایید.
معایب میانگین کم کردن:
کاهش میانگین قیمت سهم تنها در صورتی مؤثر است که سرانجام سهم بازگردد و روند نزولی پایان یابد. بااینحال، اگر سهم به روند نزولی خود ادامه دهد، ضررها نیز بزرگ میشوند.
در مواردی که سهم همچنان استفاده از استراتژی میانگین برگشت استفاده از استراتژی میانگین برگشت به روند نزولی خود ادامه میدهد، یک سرمایهگذار ممکن است از تصمیم خود برای کاهش میانگین خرید سهم پشیمان شود و تصمیم به خروج از موقعیت بگیرد که در این صورت هم ممکن است با ضرر از سهم خارج شود.
یکی دیگر از معایب این روش، سرمایهای است که باید برای خرید مجدد سهم استفاده شود. هرچه قیمت سهم افت پیدا کند، معاملهگر مجدد اقدام به خرید میکند، تا به این صورت قیمت میانگین خرید خود را کاهش دهد. اما باید سرمایه کافی در اختیار داشته باشید تا بتوانید در موقعیتهای مختلف، اقدام به خرید کنید.
از طرفی اگر روند نزولی سهم ادامه یابد، علاوه بر آنکه جبران ضرر نکردهاید، بلکه سرمایه بیشتری نیز ازدستدادهاید.
بنابراین، برای سرمایهگذاران مهم است که بهدرستی مشخصات ریسک میانگین کم کردن را ارزیابی کنند. بااینوجود، گفتن این کار آسانتر از انجامدادن آن است و در طی افت بازار یا نزول آن، تصمیمگیری حتی دشوارتر هم میشود.
برای میانگین کم کردن چه نکاتی بایستی مدنظر قرار گیرد؟
هر زمانی و هر سهمی برای میانگین کم کردن مناسب نیست. این استراتژی تنها مناسب سهامی است که بنیادی هستند و شما از ارزش ذاتی و بنیادی سهم اطمینان دارید؛ بنابراین به هنگام تصمیمگیری برای کاهش میانگین خرید قیمت سهام، به نکات زیر توجه کنید و اگر سهمی ویژگیهای زیر را دارد برای کم کردن میانگین خرید اقدام کنید:
- سهامی که بنیاد قوی دارند و جایگاه رقابتی خوبی دارند.
- نقاط حمایتی سهام را از دید تکنیکالی بررسی نمایید.
- ارزش کف و بنیادی سهام را مشخص کنید و اگر ارزش ذاتی و نقطه حمایتی خود را از دست ندادهاند، اقدام به میانگین کم کردن نمایید.
- باتوجهبه وضعیت سهم و صنعت آن همچنین عملکرد شرکت، سهم موردنظر ریسک افت بیشتر قیمت نداشته باشد.
- سهام پتانسیل رشد در بلندمدت را داشته باشند.
- روند بازار متعادل باشد. زیرا اگر بازار وارد فاز ریزشی شده باشد، حتی اگر سهام شما از نظر بنیادی هم ارزشمند باشد، تحت تأثیر شرایط بازار، روند نزولی آن ادامهدار خواهد بود.
- میانگین کم کردن قیمت خرید سهام محدود به 3 مرحله باشد.
نحوه محاسبه قیمت میانگین سهم
یکی از موارد مهمی که به هنگام کم کردن میانگین خرید سهام باید موردتوجه قرار گیرد، قیمتی است میانگین خرید شما به آن کاهشیافته است. محاسبه قیمت میانگین سهام؛
نتیجهگیری از میانگین کم استفاده از استراتژی میانگین برگشت کردن (Averaging Down)در بورس
زمانی که قیمت سهم بنیادی در کوتاهمدت در حال افت است، میتوان با خرید سهم در قیمت کمتر و با افزایش تعداد سهام، قیمت میانگین خرید خود را کاهش داد و در بلندمدت به سود بیشتری دستیافت.
استفاده از تکنیکهای دقیق مدیریت ریسک میتواند یک فرصت ارزشمند در طول زمان باشد. بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای از جمله وارن بافت که استراتژیهای ارزشگرا را دنبال میکنند، از میانگین کم کردن بهعنوان یک استراتژی بزرگ که در صورت اجرای صحیح آن و با گذشت زمان، به موفقیت دست خواهید یافت، استفاده کردهاند.
استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down)سهام یکی از روشهای جلوگیری از زیان و یا خروج از ضرر است. اما باید این استراتژی را روی سهم بنیادی انجام دهید.
درک این نکته مهم است که خرید سهام هر شرکتی که قیمت آن در حال کاهش است و کم کردن میانگین خرید روی سهم هر شرکتی، استراتژی مناسبی نیست. حتی اگر میانگین قیمت خرید خود را پایین آوردهاید، این احتمال وجود دارد که روند نزولی سهم ادامهدار باشد، پس حنما تحلیل مناسبی از سهم داشته باشید.
استراتژیهای معاملاتی را تمرین کنید تا هنگامیکه به بازار واقعی وارد میشوید، این موارد را مدنظر داشته باشید
معامله گری با الگوی 123(دوره اول)
وظیفه اصلی تحلیلگر تکنیکال در این جمله «مارتین پرینگ» از اساتید مسلم و برجسته تکنیکالیست خلاصه می شود: «تشخیص روند در مراحل آغازین آن و موج سواری بر اساس آن تا زمانی که وزن گواهی ها رای به پایانش بدهد». برای حصول و تحقق این هدف سترگ، 2 گام اصلی نیاز است:
- تشخیص روند حاکم بر بازار جهت موج سواری بر اساس آن
- رهگیری و رصد نشانه های دال بر پایان روند حاکم و احتمالاً شکل گیری روند جدید
در این راستا، عملاً می توان 2 استراتژی کلان تکنیکالی تعریف نمود که یکی «تعقیب مومنتوم» - Momentum Following – و دیگری «برگشت به میانگین» - Mean Reversion – می باشد. در قالب استراتژی نخست معامله گر صرفاً به دنبال ورود در جهت روند غالب بازار است و در چهارچوب استراتژی دوم معامله گر به دنبال یافتن نشانه هایی از ضعف روند حاکم می گردد جهت استفاده از فرصت های برگشت بازار در محدوده های قیمتی و زمانی مناسب.
هر کدام از این استراتژی ها نقاط قوت و ضعف خود را دارند. در حالی که در استراتژی های تعقیب مومنتوم، امکان شکار روندهای قدرتمند طولانی وجود دارد، اما در عوض یافتن محدوده های مناسب برای تعیین حد زیان از دشواری های این سبک است. در استراتژی های برگشت به میانگین، در حالی که ریوارد به ریسک خوبی در موقعیت های احتمالی وجود دارد، اما امکان شکار روندهای بزرگ غالباً وجود ندارد.
اما آیا استراتژی معاملاتی می توان یافت که تا حد زیادی این ضعف ها را پوشش داده و در عین حال به صورت نسبی نقاط قوت هر دو استراتژی کلان تکنیکالی یادشده را دارا باشد؟!
به باور ما استراتژی معاملاتی مبتنی بر الگوی 123 پاسخی است به پرسش و نیاز فوق. در این استراتژی هر چند بر خلاف استراتژی های برگشتی به دنبال خرید در پایین ترین کف یا فروش در بالاترین سقف ممکن نیستیم و هر چند که ضریب اطمینان موقعیت های ایجادشده به اندازه موقعیت های استراتژی های تعقیب مومنتوم بالا نیست، اما در عوض در مراحل ابتدایی روندهای جدید ورود خواهیم داشت و می کوشیم تا از بخش عمده روند جدید استفاده کرده و سودهای مناسبی کسب کنیم.
نکته مهم آنکه در کلاس حاضر، بر خلاف کلاس های مشابه، فرآیند تشخیص و شکل گیری الگوی 123 را به صورت کامل به شیوه مکانیکی و بدون دخالت سلیقه انسانی دربیاوریم تا ضریب اطمینان سیستم افزایش یابد و امکان تداوم بخشی به فرآیند سوددهی فراهم گردد.
نحوه استفاده از میانگین متحرک برای خرید سهام
نحوه استفاده از میانگین متحرک برای خرید سهام
میانگین متحرک (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال ساده است که با ایجاد یک قیمت متوسط به طور مداوم و به روز ، داده های قیمت را هموار می کند. میانگین در مدت زمانی خاص مانند ۱۰ روز ، ۲۰ دقیقه ، ۳۰ هفته یا هر دوره زمانی انتخاب می شود. مزایایی فراوان در استفاده از میانگین متحرک در تجارت شما وجود دارد. استراتژی های میانگین متحرک هم برای سرمایه گذاران بلند مدت و هم برای معامله گران کوتاه مدت بسیار محبوب هستند و می توانند متناسب با هر بازه زمانی باشند
پیشگویی های کلیدی
- میانگین متحرک (MA) یک شاخص فنی پرکاربرد است که با فیلتر کردن نویزهای بازار از نوسانات تصادفی کوتاه مدت قیمت ، روند قیمت را هموار می کند.
- میانگین های متحرک می توانند به چندین روش مختلف ساخته شوند و تعداد روزهای مختلفی را برای فاصله متوسط به کار گیرند.
- متداول ترین کاربردهای MA برای شناسایی جهت روند و تعیین سطح حمایت و مقاومت است.
- هنگامی که قیمت دارایی از میانگین های در حال حرکت آنها عبور می کند ، ممکن است سیگنال معاملاتی برای معامله گران فنی ایجاد کند.
- در حالی که میانگین های متحرک به خودی خود به اندازه کافی مفید هستند ، آنها پایه و اساس سایر شاخص های فنی مانند واگرایی و همگرایی میانگین متحرک (MACD) را تشکیل می دهند.
چرا از میانگین متحرک استفاده می کنیم؟
یک MA به کاهش مقدار نویز در نمودار قیمت کمک می کند. به جهت میانگین متحرک نگاه کنید تا یک ایده اصلی در مورد اینکه کدام یک از قیمت ها در حال حرکت است ، بدست آورید. در صورت افزایش قیمت ، قیمت به طور کلی بالا می رود یا اگر زاویه به سمت پایین باشد ، قیمت به طور کلی در حال پایین آمدن است.
یک MA می تواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در روند صعودی ، میانگین متحرک ۵۰ روزه ، ۱۰۰ روزه یا ۲۰۰ روزه ممکن است به عنوان سطح حمایت عمل کنند ، همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است. این امر به این دلیل است که متوسط مانند کف (حمایتی) عمل می کند . در روند نزولی ، یک میانگین متحرک ممکن است به عنوان مقاومت عمل کند. مانند سقف ، قیمت به سطح می رسد و دوباره شروع به کاهش می کند.
قیمت همیشه از این طریق به میانگین متحرک ‘احترام’ نمی گذارد. قیمت ممکن است قبل از رسیدن به آن متوقف و معکوس شود.
به عنوان یک راهنمای کلی ، اگر قیمت بالاتر از یک MA باشد ، روند صعودی در حال افزایش است. اگر قیمت زیر میانگین متحرک باشد ، روند نزولی است. با این حال ، میانگین متحرک می تواند طول های مختلفی داشته باشد ، بنابراین یک MA ممکن است روند صعودی را نشان دهد در حالی که MA دیری در بازه زمانی خاص، نشان دهنده روند نزولی است.
انواع میانگین های متحرک
میانگین متحرک ساده را می توان به روش های مختلف محاسبه کرد. MA پنج روزه (SMA) قیمت پنج روز اخیر را محاسبه و آن را به پنج تقسیم می کند تا میانگین جدیدی در هر روز ایجاد کند. هر میانگین به حالت بعدی متصل است و خط جریان یکتایی ایجاد می کند.
میانگین محبوب دیگر در حال حرکت ، میانگین متحرک نمایی (EMA) است. این محاسبه پیچیده تر است ، زیرا وزن بیشتری را نسبت به قیمت های اخیر اعمال می کند. اگر SMA 50 روزه و EMA 50 روزه را در همان نمودار ترسیم کنید ، متوجه می شوید که EMA با توجه به وزن اضافی در داده های قیمت اخیر ، سریعتر نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد.
نمودار نرم افزار و سیستم عامل های معاملاتی محاسبات را انجام می دهند ، بنابراین هیچ ریاضی دستی برای استفاده از یک MA لازم نیست.
یک نوع MA بهتر از دیگری نیست. EMA ممکن است برای مدتی در بورس یا بازار مالی بهتر کار کند و در مواقع دیگر ، SMA ممکن است بهتر عمل کند. چهارچوب زمانی که برای یک MA انتخاب شده باشد ، همچنین نقش مهمی در اثربخشی آن (صرف نظر از نوع) دارد.
طول میانگین متحرک
طول متوسط متحرک مشترک ۱۰ ، ۲۰ ، ۵۰ ، ۱۰۰ و ۲۰۰ است. این طول بسته به افق زمانی معامله گر ، می تواند در هر بازه زمانی نمودار (یک دقیقه ، روزانه ، هفتگی و غیره) اعمال شود.
چهارچوب زمانی یا طولی که برای یک MA انتخاب کرده اید ، همچنین ‘دوره بازگشت به عقب’ نیز گفته می شود و می تواند در تأثیرگذاری آن نقش بزرگی داشته باشد.
یک MA با یک بازه زمانی کوتاه نسبت به MA با یک دوره برگشت طولانی بسیار سریعتر نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهد. در شکل زیر ، میانگین حرکت ۲۰ روزه نزدیکتر از قیمت میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ، قیمت واقعی را ردیابی می کند.
۲۰ روز ممکن است برای یک معامله گر کوتاه مدت از سود تحلیلی برخوردار باشد زیرا قیمت را از نزدیک دنبال می کند و بنابراین ‘تاخیر’ کمتری نسبت به MA بلند مدت ایجاد می کند. MA 100 روزه ممکن است برای یک معامله گر بلند مدت سود بیشتری داشته باشد.
تاخیر، زمانی است که طول میکشد تا یک MA برای نشان دادن یک وارونگی احتمالی به شما خبر بدهد. به یاد بیاورید که ، به عنوان یک راهنمای کلی ، وقتی قیمت بالاتر از یک میانگین متحرک است ، این روند در نظر گرفته می شود. بنابراین وقتی قیمت پایین تر از MA قرار می گیرد ، براساس آن MA معکوس می شود. میانگین متحرک ۲۰ روزه ، سیگنالهای ‘واژگونی’ بیشتری را نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه فراهم می کند.
یک میانگین متحرک می تواند به هر طول باشد: ۱۵ ، ۲۸ ، ۸۹ و غیره. تنظیم MA برای ایجاد سیگنال های دقیق تر در داده های تاریخی ممکن است به ایجاد سیگنال های آینده بهتر کمک کند.
استراتژی های معاملاتی — کراس اوور
کراس اوور یکی از اصلی ترین استراتژی های MA است. نوع اول یک متقاطع قیمت است ، یعنی زمانی که قیمت از بالاتر یا پایین تر از MA عبور می کند، سیگنال تغییر احتمالی روند را نشان میدهد.
استراتژی دیگر استفاده از دو میانگین متحرک در نمودار است: یکی طولانی تر و دیگری کوتاه تر. وقتی MA کوتاه مدت از بالای MA بلند مدت عبور کند ، این یک سیگنال خرید است ، زیرا این امر نشان می دهد روند در حال افزایش است. این به ‘صلیب طلایی‘ معروف است.
در همین حال ، هنگامی که MA کوتاه مدت از MA طولانی مدت از بالا به پایین عبور می کند ، یک سیگنال فروش است ، زیرا نشان می دهد روند نزولی دارد. این استراتژی به ‘صلیب مرده / مرگ’ معروف است.
معایب MA
میانگین های متحرک بر اساس داده های تاریخی محاسبه می شوند و هیچ چیز در مورد محاسبه از نظر ماهیت قابل پیش بینی نیست. بنابراین ، نتایج با استفاده از میانگین های متحرک می تواند تصادفی باشد. گاهی اوقات ، بازار به حمایت و مقاومت از سیگنالهای تجاری MA احترام می گذارد و در بعضی مواقع ،به این شاخص ها توجهی نمیکنند.
یکی از مشکلات اساسی این است که ، قیمت ممکن است به جلو و عقب برگردد و وارونگی چندین روند یا سیگنالهای تجاری ایجاد کند. هنگامی که این اتفاق می افتد ، بهتر است از شاخص دیگری استفاده کنید تا به روشن شدن روند کمک کنید. همین اتفاق می تواند در مورد کراس اوور رخ دهد که MA برای مدت زمانی ‘درهم می شوند’ و باعث می شوند چندین تجارت از دست داده شود.
MA ها در شرایط اوج مارکت روند کار بسیار خوبی دارند. تنظیم کادر زمانی می تواند این مشکل را به طور موقت برطرف کند ، اگرچه در بعضی مقاطع ، استفاده از استراتژی میانگین برگشت این مسائل بدون در نظر گرفتن فاصله زمانی انتخاب شده برای میانگین (های) متحرک ، به احتمال زیاد رخ می دهند.
کلام آخر
یک میانگین متحرک داده های قیمت را با هموار کردن آن و ایجاد یک خط جریان ساده ، ساده می کند. این باعث می شود دیدن روند راحت تر شود. میانگین های متحرک نمایی نسبت به میانگین های متحرک ساده سریعتر نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهند. در برخی موارد ، این ممکن است خوب باشد ، و در برخی دیگر ، ممکن است باعث ایجاد علائم کاذب شود. میانگین های متحرک با دوره بازگشت کوتاه تر (به عنوان مثال ۲۰ روز) نیز سریعتر از تغییرات میانگین نسبت به میانگین با دوره برگشت طولانی تر (۲۰۰ روز) پاسخ می دهند.
حرکت متقاطع متوسط یک استراتژی رایج برای ورود و خروج است. MA همچنین می تواند مناطقی از حمایت یا مقاومت بالقوه را برجسته کند.متحرک همیشه بر اساس داده های تاریخی استوار است و به طور متوسط قیمت متوسط را در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد.
چه زمانی باید از استراتژی میانگین کم کردن در بورس استفاده کنیم؟
معاملهگران بازار بورس بر اساس تحلیلهای تکنیکال، بنیادی، تابلو خوانی و یا تحلیل شبکههای اجتماعی که انجام میدهند، سهمی را برای خرید انتخاب میکنند. اما تحلیلهای شما ممکن است به دلایل مختلفی مانند جو بازار، اخبار سیاسی ناگوار و یا تصمیمی ناگهانی در صنعت ارزش سهام شما کاهش پیدا کند و شما دچار زیان شوید. استراتژیهای مختلفی برای جبران ضرر و یا کاهش قیمت سر به سر سهام وجود دارد. یکی از استراتژیهای رایج در حوزه سهام این است که بعد از کاهش قیمت، سهم بیشتری استفاده از استراتژی میانگین برگشت خریداری کنید و میانگین قیمت تمام شده خریدتان را کاهش دهید تا بعد از برگشت سهام به روند صعودی زودتر به سود برسید. به این استراتژی میانگین کم کردن در بورس میگویند.
اما آیا استراتژی میانگین کم کردن در بورس مناسب است؟ چه زمانی باید میانگین قیمت سهام را کم کنیم؟ میانگین کم کردن در بورس با خرید پلهای چه تفاوتی دارد؟
در این مقاله قصد داریم به این دست از سوالات پاسخ دهیم.
میانگین کم کردن در بورس چیست؟
میانگین کم کردن در بورس یک استراتژی سرمایهگذاری است که در زمان کاهش شدید قیمت سهام شما و فعال شدن حد ضررتان میتواند به کمک شما بیاید. فرض کنید شما 100 سهم خدیزل را به قیمت 5000 تومان خریداری کردید و قیمت سهم کمی ریزش کرده و به 4000 تومان رسیده است و شما 100 سهم دیگر با قیمت 4000 هزار تومان خریداری میکنید. حال شما 200 سهم با قیمت تمام شده 4500 تومان دارید. به عبارت دیگر شما با پرداخت 900 هزار تومان در مجموع صاحب 200 سهم شدهاید که میانگین هر سهم شما 4500 تومان خواهد بود. بنابراین اگر سهم سه روز مثبت کامل بخورد قیمت آن به 4200، 4410 و 4630 تومان خواهد رسید و همانطور که مشخص است شما از ضرر به سود خواهید رسید و اگر قیمت هر سهم همانند گذشته به 5000 هزار تومان برسد شما حدود 11 درصد سود کردهاید.
اگر قیمت سهام به 6000 تومان برای هر سهم برسد، کم کردن میانگین یک استراتژی موثر شما بوده است. با این وجود اگر افت قیمت سهام همچنان ادامه یابد، ممکن است ضرر کنید. ممکن است در آن مرحله مجبور شوید تصمیم بگیرید که آیا استفاده از استراتژی میانگین برگشت کم کردن میانگین را ادامه دهید یا با ضرر از سهم خارج شوید.
آیا کم کردن میانگین یک استراتژی موثر است؟
پاسخ شاید به آن سادگی و سر راستی که فکر میکنیم نباشد. همه چیز به نگاه شما به بازار و سهام دارد. به کارگیری سطحی استراتژی میانگین کم کردن در بورس میتواند خطرناک باشد و جز ضرر بیشتر عایدی برای شما نداشته باشد پس تنها استفاده درست و به جا از این استراتژی میتواند راهگشا باشد. اگر شما سهم بنیادی را خریده باشید و دید شما به بازار نگاهی بلندمدت است، میانگین کم کردن میتواند اتفاق مثبتی لحاظ شود و بازدهی شما را در بلندمدت افزایش دهد. اما گاهی شما بر اساس تحلیل تکنیکال سهمی را به دید کوتاه مدت خریداری کردهاید، در اینجا میانگین کم کردن میتواند ضرر بیشتری را به شما تحمیل کند.
به صورت کلی اگر به دید بلندمدت به بازار نگاه میکنید و فکر میکنید که نوسانات سهم به علت جو بازار است و تغییری در بنیاد شرکت رخ نداده است، استراتژی میانگین کم کردن میتواند برای شما مفید باشد چراکه شما سهم بیشتری را با قیمت کمتری جمع کردید. اما اگر به بازار به دید کوتاه مدت نگاه میکنید، میانگین کم کردن در بورس میتواند ریسک افزایش میزان ضرر را به شما متحمل کند، لذا بهتر است قبل از اینکه متحمل ضرر بزرگی شوید، ضرر کوچک را بپذیرید و اصطلاحا ضرر را شناسایی کنید و به سراغ سرمایهگذاری در سهم دیگری بروید تا بتوانید ضرر خود را در سرمایهگذاریهای بعدی جبران نمایید.
چه زمانی باید میانگین قیمت سهام را کم کنیم؟
برای میانگین کم کردن سهم باید منتظر باشید که سهم به یک کف تکنیکالی معتبر برسد و مطمئن باشید که سهم نسبت به حمایت واکنش نشان میدهد. در آنجا میتوانید میانگین قیمت سهام را کاهش دهید. اگر شما سهمی را خریدهاید و حد ضرر را رعایت نکردید و خواستید از استراتژی میانگین کم کردن استفاده کنید باید حتما منتظر بمانید تا سهم به یک کف معتبر برسد وگرنه این روش جز ضرر بیشتر چیزی برای شما به همراه نخواهد داشت به بیان دیگر اگر در میانه مسیر کاهش قیمت سهم میانگین را کم کنید تنها به ضرر شما افزوده خواهد شد.
میانگین کم کردن در بورس با خرید پلهای چه تفاوتی دارد؟
شاید اغلب ما تفاوتی بین خرید پلهای و میانگین کم استفاده از استراتژی میانگین برگشت کردن غائل نباشیم ولی در اصل تفاوت از زمین تا آسمان است. از استراتژی میانگین کم کردن در بورس زمانی باید استفاده کنیم که حد ضرر فعال شده و شما نتوانستید سهم را به فروش برسانید و به نظر شما سهم پتانسیل رشد قیمت را دارد اما در خرید پلهای حد ضرری فعال نشده و شما برنامهای برای خرید دارید. به عنوان مثال شما 12 میلیون تومان برای خرید یک سهم در نظر گرفتید و قصد دارید در سه مرحله سهام را خریداری کنید.
کلام آخر
اگر هدف شما از بورس صرفا کسب درامد است و به مسائلی همچون تغییرات اقتصادی و بنیادی در سهم خریداری شده توجه نمیکنید، استراتژی کم کردن میانگین برای شما مناسب نیست چرا که شما درک و شناخت کاملی از سهام شرکت ندارید که بفهمید افت ارزش سهام شرکت مقطعی است یا واقعا مشکل جدی در شرکت رخ داده است. اگر دید شما کوتاه مدت است بهتر است ضرر خود را به میزان مشخصی کاهش دهید و حد ضرر را به جای میانگین کم کردن رعایت کنید.
اندیکاتور میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ساده است که دادههای قیمتی را با ایجاد یک قیمت متوسط به روز میکند. این تکنیک در یک دوره زمانی مشخص به مدت 9روز، ۲۰ روز، 50 روزه یا هر دوره زمانی که معامله گر انتخاب میکند، گرفته میشود. روشهای میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن محبوب هستند و میتوانند متناسب با هر فریم زمانی، برای سرمایه گذاران بلند مدت و کوتاهمدت مناسب، طراحی شوند.
عبارات کلیدی میانگین متحرک
- میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک شاخص تکنیکی مورد استفاده گسترده است که روند قیمت را با فیلتر کردن نویز از نوسانات قیمت کوتاهمدت تعریف میکند.
- میانگین متحرک میتواند به روشهای مختلف ساخته شود و تعداد مختلفی از روزها را برای فواصل متوسط به کار برد.
- رایجترین کاربرد از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن شناسایی جهت روند و تعیین میزان پشتیبانی و مقاومت است.
- درست است که میانگین متحرک به اندازه کافی و به تنهایی مفید هستند، اما آنها پایهای برای دیگر شاخصهای فنی و سایر اندیکاتورها مانند مکدی (MACD) را تشکیل میدهند.
چرا از یک میانگین متحرک استفاده می کنیم
میانگین متحرک به کاهش میزان “نویز” در نمودار قیمت کمک میکند. به نمودار میانگین متحرک نگاه کنید تا ایدهای کلی از این که قیمت در حال حرکت است به دست آورید. اگر زاویهدار و به سمت بالا در حال حرکت است، قیمت در حال افزایش و اگر رو به پایین است، انتظار می رود قیمت به طور کلی به سمت پایین حرکت کند.
یک میانگین متحرک میتواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در یک uptrend، یک میانگین ۵۰ روزه ممکن است به عنوان یک سطح حمایتی عمل کند، همانطور که در شکل زیر نشانداده شدهاست. در روند نزولی، یک میانگین متحرک میتواند به عنوان مقاومت عمل کند؛ مانند یک سقف، قیمت به سطح میرسد و سپس دوباره شروع به حرکت میکند.
قیمت همیشه به میانگین متحرک احترام نمی گذارد. قیمت ممکن است به طور کمی از آن عبور کند یا قبل از رسیدن به آن متوقف شود.
- به عنوان یک راهکار ساده و کلی، تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند افزایش مییابد. اگر قیمت پایینتر از میانگین متحرک باشد، روند کاهش مییابد.
انواع میانگین متحرک
یک میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن میتواند به روشهای مختلف محاسبه شود. یک میانگین متحرک ساده پنجروزه (SMA) پنج روز اخیر روزانه را جمع و سپس آن را به پنج تقسیم میکند تا هر روز یک میانگین جدید ایجاد کند. هر میانگین به مرحله بعدی متصل میشود و خط جریان واحد را ایجاد میکند.
یک نوع متداول دیگر از میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی (EMA) است. این محاسبه پیچیدهتر است، چرا که وزن بیشتری برای جدیدترین قیمتها اعمال میشود. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA در همان نمودار را ترسیم کنید متوجه خواهید شد که EMA با توجه به وزن اضافی ناشی از دادههای قیمت اخیر، به سرعت واکنش نشان میدهد و نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد.
طول میانگین متحرک
طول معمولی در حال حرکت ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه است. این طول میتواند در هر چارچوب زمانی نمودار یک دقیقه، روزانه، هفتگی و غیره بسته به افق زمانی و دید معامله گر اعمال شود.
قاب زمانی و یا طول زمانی که برای یک میانگین متحرک انتخاب میکنید که “دوره برگشت” نامیده میشود، میتواند نقش بزرگی در میزان موثر بودن آن ایفا کند.
یک MA با یک قاب زمانی کوتاه نسبت به دوره زمانی طولانی نسبت به تغییر قیمت بسیار سریعتر واکنش نشان خواهد داد. در شکل زیر، میانگین متحرک ۲۰ روزه بیشتر قیمت واقعی را نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ردیابی میکند.
هرچه مدت زمان انتخابی برای استفاده از میانگین متحرک کمتر باشد برای مهاملات با زمان کوتاه هر و سیگنال گیری های کوتاه مفید تر و هرچه زمان انتخابی برای میانگین متحرک بازه بزرگتری داشته باشد برای معاملات طولانی تر و با دید بلند تر مفیدتر است.
استراتژیهای معامله با میانگین متحرک
1) یکی از استراتژیهای میانگین متحرک، یک تقاطع قیمت یا همان کراس ها است. کراس میانگین متحرک و نمودار قیمتی زمانی اتفاق می افتد که یک تغییر بالقوه در روند در راه است.
بهترین کراس میانگین متحرک با نمودار قیمتی، کراس میانگین نمایی (EMA) 50 روزه است که میتواند سیگنال خوبی برای معامله باشد.
2) استراتژی دیگر برای استفاده از میانگین متحرک، اعمال دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی با بازه زمانی بزرگتر و یکی کوتاهتر. این تقاطع یک سیگنال خوب برای معامله است که به عنوان “کراس طلایی” شناخته میشود.
برای دریافت سیگنال از کراس میانگین متحرک بهتر است دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 5 و 20 روزه را روی نمودار قیمتی خود اعمال کنید. زمانی که میانگین نمایی 5 روزه ، 20 روزه را به سمت پایین قطع کرد زمان خروج و زمانی که به سمت بالا قطع کرد زمان مناسب ورود به معامله است.
- برای دریافت یک سیگنال قوی تر برای معامله میتوانید به دنبال کراس میانگین متحرک نمایی 5 و 26 و 50 باشید که دارای خطای کمتری می باشد.
پیداکردن این کراس ها کاری وقت گیر و بعضا طاقت فرساست. ما در بورسیکار در دوره های اتی خود به شما استخراج این کراس ها را به صورت کاربردی و ساده آموزش خواهیم داد. لطفا تا اتمام تهیه و ضبط این دوره با ما همراه باشید.
معایب میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک براساس دادههای تاریخی محاسبه میشوند و هیچ چیز در مورد محاسبه در طبیعت پیشبینی نمیشود. بنابراین، نتایج با استفاده از میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. گاهی به نظر میرسد که بازار به حمایت و مقاومت و سیگنالهای تجاری به دست اماده از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن احترام میگذارد، و در زمانهای دیگر، این شاخصها هیچ احترامی را نشان نمیدهد.
میانگین متحرک در شرایط بازار روند دار بسیار خوب است اما در شرایط متلاطم و رنج اینگونه نیست. تنظیم چارچوب زمانی میتواند این مشکل را به طور موقت حل کند، اگرچه در برخی موارد، این مسایل بدون توجه به چارچوب زمانی انتخابشده برای میانگین متحرک، رخ میدهند.
دیدگاه شما