ارزش گذاری چیست؟ با مفهوم دقیق ارزشگذاری بیشتر آشنا شویم
ارزش گذاری (Valuation) به فرایند تعیین ارزش فعلی (Present value) یک دارایی، شرکت یا کسب و کار گفته میشود. ارزش فعلی دارایی یا شرکت میتواند بر اساس روش به کار گرفته شده، برابر با ارزش ذاتی (Intrinsic value) یا ارزش اقتصادی (Economic value) آن باشد. در یک کلام، ارزش گذاری برای پاسخ به این سوال است که «دارایی یا شرکت چقدر میارزد؟».
ارزشگذاری یکی از مهمترین ارکان علم مالی است، به همین دلیل روشهای زیادی برای ارزش گذاری داراییها و شرکتها در طول زمان به وجود آمده است.
برای ارزشگذاری داراییها باید پتانسیل کسب درآمد، هزینهی صرف شده، ارزش بازار و موارد مشابه دیگر مربوط به آن دارایی را بررسی کرد. ارزش گذاری شرکتها نیز معمولاً بر اساس معیارهایی مانند پتانسیل رشد و گسترش، مدت زمان فعالیت، توانمندی تیم مدیریت، میزان درآمد فعلی و آتی و … انجام میشود.
مفهوم ارزش گذاری
برخی مفاهیم – مثل مفهوم زمان – به دلیل استفادهی روزمره اشنایی با انواع نسبت های مالی و گاهی بیش از حد، معنای واقعی خود را از دست میدهند. در رابطه با عبارت ارزش گذاری نیز که به خصوص در ارتباط با استارتاپها به فراوانی استفاده میشود، قبل از آن که به جزییات روشهای آن بپردازیم، بهتر است با مفهوم دقیق ارزش گذاری بیشتر آشنا شویم.
در علوم مختلف تعاریف زیادی برای مفهوم «ارزش» وجود دارد. اما هنگامی که در علوم مالی و اقتصادی از ارزش سخن میگوییم، منظور ارزش فعلی یک دارایی یا کسب و کار است. ارزش فعلی میتواند نشان دهندهی ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش منصفانه (Fair value) یا ارزش بازار (Market value) باشد. هر یک از این عبارات در علوم مالی معنای دقیق خود را دارند:
- ارزش ذاتی به معنای ارزش واقعی یک شرکت، با در نظر گرفتن ارزش تمام داراییهای مشهود و نامشهود آن است که از طریق تحلیل بنیادین (Fundamental analysis) به دست میآید.
- ارزش اقتصادی حداکثر ارزش یا قیمتی است که خریداران یا سرمایهگذاران برای یک دارایی یا شرکت قائل میشوند و حاضر به پرداخت آن هستند.
- ارزش منصفانه گاهی اوقات با عبارت ارزش بازار جایگزین میشود. این دو عبارت مفاهیم بسیار نزدیکی به هم دارند اما تفاوتهایی جزئی میان آن دو وجود دارد. ارزش منصفانه، قیمتی منطقی از دیدگاه فعالان بازار و مورد توافق فروشنده و خریدار است، به شرطی که هر دو طرف با تمایل و آگاهی کامل حاضر به معامله شده باشند.
- ارزش بازار قیمتی است که در بازار بر اساس میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود.
هنگامی که از ارزش گذاری سخن میگوییم، منظور ما دقیقاً کدام ارزش است؟ پاسخِ این سوال به عوامل زیادی بستگی دارد: به نوع دارایی یا شرکتی که ارزشگذاری میکنیم، به اطلاعات در دسترس، به روش استفاده شده برای ارزشگذاری و غیره. برای مثال برای ارزش گذاری شرکتهای بورسی عموماً با استفاده از تحلیل بنیادین، ارزش فعلی تمام جریانهای نقدی آینده شرکت را محاسبه کرده تا در نهایت ارزش ذاتی آن اشنایی با انواع نسبت های مالی به دست آید.
ارزش ذاتی یک شرکت ممکن است با ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن برابر نباشد. ارزش منصفانهی بسیاری از داراییهای مالی، مانند سهام، توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. اما چطور میتوان ارزش منصفانهی یک شرکت یا استارتاپ را به دست آورد؟ به دلیل آن که بازارِ مشخصی برای معاملهی شرکتها وجود ندارد، باید از راههای دیگری ارزش منصفانهی آنها را محاسبه کرد. در اینجاست که مفهوم ارزش گذاری به عنوان راهی برای یافتن ارزش منصفانهی یک کسب وکار مطرح میشود.
هدف از ارزشگذاری
هدف اصلیِ ارزش گذاری، تعیین ارزش فعلی یک شرکت یا استارتاپ است.
همانطور که گفتیم، ارزش فعلی شرکت میتواند برابر با ارزش ذاتی، ارزش اقتصادی، ارزش بازار یا ارزش منصفانه آن باشد. حال این سوال پیش میآید که تعیین ارزش فعلی یک کسب و کار چه کاربردی دارد؟
دلایل ارزش گذاری کسب و کارها
شرکتها در مراحل مختلف فعالیت خود نیازمند ارزش گذاری دقیق هستند. برخی کسب و کارهای نوپا در ابتدای فعالیت خود برای جذب سرمایه و برخی شرکتهای متوسط و بزرگ در هنگام ادغام و یا تملیک باید ارزشگذاری شوند. برخی از مهمترین دلایل ارزش گذاری شرکتها به شرح زیر است:
یافتن ارزش معامله
هنگامی که فرد یا نهادی قصد خرید شرکتی را داشته باشد، باید ارزش منصفانه یا همان ارزش معاملهی آن تعیین شود. ارزش معامله در واقع قیمتی است که هر دو طرف معامله بر سر آن توافق دارند. ارزش معاملهی شرکت میتواند کمتر یا بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد که به کمک ارزش گذاری دقیق میتوان آن را تعیین کرد.
جذب سرمایه
شرکتها در زمان جذب سرمایه، برای تعیین سهم سرمایهگذار باید ارزش گذاری شوند. زیرا سهم سرمایهگذار بر اساس نسبت سرمایهی وارد شده به شرکت تقسیم بر ارزش پس از جذب سرمایه شرکت تعیین میشود. برای مثال فرض کنید ارزش یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه برابر با 8 میلیارد تومان باشد. در صورتی که یک سرمایهگذار به میزان 2 میلیارد تومان در استارتاپ سرمایهگذاری کند، اشنایی با انواع نسبت های مالی ارزش پس از جذب سرمایهی استارتاپ برابر با 10 میلیارد تومان خواهد شد. در نتیجه سرمایهگذار به نسبت سرمایهای که به استارتاپ تزریق کرده (2 میلیارد تومان) تقسیم بر ارزش استارتاپ پس از جذب سرمایه (10 میلیارد تومان) صاحب 20% از سهام استارتاپ خواهد شد.
ادغام و تملیک
ادغام زمانی رخ میدهد که دو شرکت، به دلیل همافزایی از منظر گسترش فعالیتها، کاهش هزینهها و دلایل دیگر به یک شرکت تبدیل شوند. تملیک به حالتی گفته میشود که یک شرکت، اکثر یا تمام سهام شرکت دیگری را خریداری کرده تا کنترل آن شرکت را بر عهده بگیرد. در زمان ادغام و تملیک شرکتها، برای مشخص شدن ارزش معامله یا سهم دو طرف، لازم است شرکتها ارزش گذاری شوند. گاهی اوقات در زمان ادغام و تملیک شرکتها، طرفین برای پرداخت بهای معامله به جای پرداخت پول نقد از واگذاری سهام استفاده میکنند. در این حالت برای آن که بتوان ارزش دقیق سهم هر شرکت را حساب کرد، باید شرکتها را ارزش گذاری کرد.
همکاری مشترک
در زمانی که دو یا چند شرکت با هدف همافزایی برای به اشتراک گذاری منابع خود با هم توافق میکنند، ارزش گذاری شرکتها پیشنیاز فرایند تعیین سهم و میزان مشارکت طرفین است.
چالشهای موجود برای ارزش گذاری
ارزش گذاری فرایندی پیچیده و همراه با چالش است. همانطور که گفتیم، هدف از ارزشگذاری یافتن ارزش ذاتی یک شرکت است. برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت نیازمند دانستن تمام اطلاعات مربوط به آن شرکت هستیم؛ از جریانهای درآمدی فعلی و بالقوه، صورتهای مالی و وضعیت فروش قبلی و پیشبینی شده گرفته تا اندازه بازار و سهم از بازار، ارزش برند، عملکرد مدیران و غیره. بنابراین بدیهی است که دسترسی به تمام این اطلاعات چندان آسان نباشد. میتوان دو چالش اصلی برای ارزش گذاری کسب و کارها را در دو مورد زیر خلاصه کرد:
عدم دسترسی به اطلاعات شرکتها
دسترسی به تمام اطلاعات یک شرکت، حتی در خصوص شرکتهای بورسی که صورتهای مالی آنها به طور منظم در دسترس عموم قرار میگیرد، بسیار سخت است.
نبود اتفاق نظر بر سر انواع روشهای ارزش گذاری
روشهای متعددی برای ارزش گذاری شرکتها وجود دارد. هر یک از این روشها بر اساس میزان تناسب با نوع شرکت، میزان بلوغ و شرایط آن میتواند بکارگرفته شود. از طرفی به دلیل تفاوتهای عمیق میان شرکتها، بر سر روشهای ارزش گذاری قابل بکارگیری اتفاق نظر وجود ندارد.
این دو چالش اصلی موجب میشود که تحلیلگران دائماً به دنبال یافتن دقیقترین تخمین از ارزش گذاری یک کسب و کار باشند. یکی از انواع کسب و کارهایی که نیازمند ارزشگذاری دقیق است، استارتاپها هستند. میتوان گفت ارزش گذاری دقیق یک استارتاپ، جذب سرمایه را به یک معاملهی بُرد-بُرد، برای سرمایهگذاران و موسسان تبدیل میکند. در ادامه به اختصار به بررسی فرایند ارزش گذاری استارتاپها میپردازیم.
ارزش گذاری استارتاپ
موسسان یک استارتاپ پیش از جذب سرمایه باید با سرمایهگذار بر سر ارزش استارتاپ به توافق برسند. ارزش گذاری استارتاپ عاملی مهم برای تعیین میزان سهام سرمایهگذار و معیاری اساسی در چگونگی پیشبرد مذاکرات بین طرفین است. هنگامی که عبارت ارزش گذاری را برای استارتاپها به کار میبریم، منظور رقمی است که سرمایهگذاران و موسسان استارتاپ مذکرات خود را بر پایهی آن انجام میدهند.
ارزش گذاری یک استارتاپ به هیچ وجه کار سادهای نیست؛ به خصوص ارزش گذاری استارتاپهایی که در مراحل اولیه فعالیت هستند.
به همین دلیل عموماً گفته میشود که ارزش گذاری استارتاپ بیش از آن که علم باشد، هنر است.
از دلایل دشواری ارزش گذاری استارتاپها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- استارتاپ در مراحل اولیه اطلاعات تاریخی کم و غیرقابل اتکایی از عملکرد خود دارد.
- استارتاپ به نسبت کسب و کارهای سنتی، داراییهای فیزیکی کمتری دارد.
- استارتاپ، به خصوص در مراحل آغازین فعالیت، مدل کسب و کار مستحکمی ندارد.
- ممکن است استارتاپ به درآمدزایی پایدار نرسیده باشد.
در مواردی که نمیتوان به دادههای موجود اکتفا کرد، برای ارزشگذاری استارتاپ باید فرضیات و احتمالات بسیاری را درباره آینده و پتانسیل موفقیت و رشد آن دخیل کرد. به همین سبب فرایند ارزش گذاری استارتاپ نسبت به کسب و کارهای سنتی پیچیدهتر و دارای ظرافتهای بیشتری خواهد بود.
روشهای ارزش گذاری استارتاپ
مهمترین عامل اثرگذار بر ارزش گذاری یک استارتاپ، پتانسیل رشد آن در آینده است. پتانسیل رشد یک استارتاپ تحت تأثیر ارزش پیشنهادی، حوزه فعالیت، اندازه بازار، سهم بازار، قدرت تیم و بسیاری عوامل دیگر است. برای ارزش گذاری استارتاپها روشهای زیادی وجود دارد که برخی از مهمترین روشها شامل موارد زیر است:
روشهای ارزش گذاری به ما کمک میکنند تا مقدار حدودی ارزش یک استارتاپ را تعیین کنیم تا مذاکرات با سرمایهگذار را در فرآیند جذب سرمایه بر اساس آن پیش ببریم. ارزشگذاری هر استارتاپ بسته به روش استفاده شده میتواند متفاوت باشد. برای مثال ممکن است ارزش یک استارتاپ با روش ارزشگذاری «جریانهای نقد تنزیل شده» برابر با 10 میلیارد تومان و با روش ارزش گذاری «ضرایب» برابر با 5 میلیارد تومان به دست آید.
کدام ارزش گذاری دقیقتر است؟ جواب این سوال به فرضیات در نظر گرفته شده در هر روش وابسته است. بنابراین در نهایت، ارزشگذاری یک استارتاپ به صورت توافقی در جلسات مذاکره با سرمایهگذار مشخص میشود.
نسبت p/e چیست
اگر در گذشته در بازار بورس فعالیت داشتید، احتمالا اصطلاح p/e به گوشتان خورده است. به صورت کلی سرمایه گذاران از اصطلاح p/e خیلی استفاده کرده و برای شرح موقعیت سهام جملاتی مثل p/e پایین یا بالا است را بیان می کنند. با توجه به کاربرد زیادی که این اصطلاح در بازار دارد، خیلی ها ممکن است این سوال برایشان پیش بیاید که نسبت p/e چیست و چه معنایی دارد.
برای مشاوره نحوه محاسبه نسبت p/e در بورس
برای مشاوره نحوه محاسبه نسبت p/e در بورس
عناوین اصلی این مقاله
برای خیلی از افرادی که در بازار بورس فعالیت می کنند ممکن است اصطلاح p/e خیلی آشنا به نظر برسد. به این دلیل که خیلی از اوقات می شنویم سرمایه گذاران می گویند p/e سهم پایین یا بالا رفته و یا این که p/e فلان سهم جای خوبی قرار گرفته است.
در واقع p/e یک نسبت است که برای مفهوم بیشتر آن باید نگاهی به عبارت کامل آن در زبان اصلی بیندازیم: Price / earning per share
با توجه به عبارت اصلی، p/e در معنای فارسی همان نسبت قیمت به درآمد خواهد بود. این کلمه معمولا برای شرح وضعیت سهم ها به کار برده شده و خیلی از افراد به صورت اشتباه از آن استفاده می کنند. اگر می خواهید اطلاعات بیشتری در رابطه با مفهوم و کاربرد های p/e کسب کرده و همچنین با نحوه محاسبه و انواع آن آشنا شوید، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
نسبت p به e چیست
در واقع نسبت p/e به عنوان یکی از کاربردی ترین اصطلاحات بازار بورس برای ارزش گذاری شرکت ها مورد استفاده قرار می گیرد. همان طور که گفتیم این اصطلاح از عبارت Price / earning per share برگرفته شده و نشان دهنده حاصل تقسیم قیمت سهام بر سود پیش بینی شده خواهد بود. معمولا تحلیل گران و سرمایه گذاران از این کلمه برای تعیین ارزش نسبی سهام یک شرکت در مقایسه با شرکت های دیگر همان گروه استفاده کرده که این امر در تحلیل های فاندامنتال بسیار کاربری به شمار می رود.
در تحلیل سهام های مختلف، سرمایه گذاران برای میزان بازدهی آن سهم در آینده از فرمول p/e استفاده می کنند. در واقع این نسبت به بیان دیگر نشان می دهد که هر سرمایه گذار به ازای هر یک ریال بازدهی آن سهم، چند ریال باید پرداخت کند. می توان برای مفهوم بهتر به مثال زیر نیز توجه کرد.
یک میلیون تومان سپرده در بانک را در نظر داشته باشید. اگر شما این مبلغ را در بانک سرمایه گذاری کنید، 20 درصد سود برای سرمایه شما توسط بانک پرداخت خواهد شد. یعنی برای هر 1 میلیون تومان وجهی که در بانک نگه دارید، به صورت سالانه 200 هزار تومان سود دریافت می کنید. در اینجا برای محاسبه p/e باید مبلغ پرداختی را بر سود آن تقسیم نمایید: 1000،000 / 200،000 = 5
پس در اینجا سود بانکی مساوی با 5 خواهد بود. در واقع شما به ازای 1 ریال سودی که بانک به شما پرداخت می کند، 5 ریال سرمایه گذاری می کنید. به شکل دیگری می توان گفت که نسبت p/e برابر با 5 نشان دهنده این موضوع است که سرمایه شما بعد از 5 سال بازدهی به حسابتان باز خواهد گشت. در بازار بورس نیز به صورت مشابهی از این کلمه استفاده می شود. به این شیوه که قیمت حال حاضر سود را نسبت به قیمت پیش بینی شده در نظر می گیرند.
حالا که می دانیم p/e چیست و برای چه از آن استفاده می شود، در ادامه می توانیم به انواع آن اشاره کرده و کاربرد های این فرمول در بازار بورس را بررسی کنیم.
بیشتر بخوانید: تابلوخوانی بورس
کاربرد نسبت p/e
همان طور که قبل تر نیز به این موضوع اشاره کردیم، کاربرد نسبت p/e ارزش گذاری سهام خواهد بود. به صورت کلی سرمایه گذاران برای این که بفهمند هر سهم چقدر ارزش سرمایه گذاری دارد و بازدهی آن در آینده چقدر است، از این نسبت استفاده می کنند. با این حال باید در نظر داشت که نسبت p/e فقط یکی از ابزار های ارزش گذاری سهم به شمار رفته و تحلیل گران برای بررسی دقیق تر از ابزار های دیگری نیز در این زمینه استفاده می کنند.
برای توصیف نسبت p/e عبارت ضریب سهام نیز به کار گرفته می شود. در اینجا برای این که یک سهم را ارزش گذاری کنیم، باید برعکس رابطه و فرمولی که قبل تر به آن اشاره کردیم پیش برویم: P/E * eps = price
همان طور که مشاهده می کنید، برای بهره گیری از این فرمول باید ببینید که قیمت سهم مورد نظر در بازار از قیمتی که توسط شما محاسبه شده است بیشتر خواهد بود یا کمتر. اگر قیمت سهم در بازار بیشتر از میزان به دست آمده باشد یعنی آن سهم ارزش بالایی ندارد. از طرف دیگر اگر قیمت سهم در بازار از این عدد کمتر باشد، یعنی سهم ارزش سرمایه گذاری داشته و در آینده امکان رشد برای آن وجود دارد. با این حال باید توجه داشته باشید که نسبت p/e باید با دقت و به درستی اندازه گیری شود تا به نحوی توضیح درستی نسبت به وضعیت آینده سهم به شما بدهد.
بیشتر بخوانید: سبدگردانی در بورس
نحوه محاسبه نسبت p/e
سرمایه گذران و تحلیل گران بازار بورس برای وضعیت سهم و همچنین این که تشخیص دهند آیا قیمت با سود پیش بینی شده همخوانی خواهد داشت یا نه، از فرمول زیر استفاده می کنند:
سود هر سهم / ارزش بازاری سهم = نسبت P/E
به صورت کلی برای به دست آوردن نسبت p/e، باید قیمت حال حاضر سهم مورد نظر را بر سود هر سهم یا همان " EPS " تقسیم کرد. به همین منظور شما با مراجعه به هر یک از سایت های مالی در زمینه سرمایه گذاری بورس، می توانید ارزش روز هر سهمی را مشاهده کنید. این میزان نشان دهنده رقمی است که سرمایه گذاران باید برای سهام پرداخت کنند.
در واقع EPS در دو شکل اصلی تعریف می شود. در اولین حالت یا " TTM " که به صورت خلاصه برای " والاستریت " در دوازده ماه گذشته به کار می رود، این عدد نشان می دهد که شرکت در سال اخیر چه عملکردی داشته است. در توضیح دیگر از این نسبت برای برآورد شرکت از درآمد آینده بهره گیری خواهد شد. به این معنا که هر شرکت به صورت خوشبینانه در کنار راهنمای EPS، میزان سودی که ممکن است در ادامه سال جاری پرداخت کند را تخمین می زند.
برخی از مواقع تحلیل گران و سرمایه گذاران در نحوه محاسبه نسبت p/e از معیار هایی مثل P/E 10 یا P/E 30 استفاده می کنند. در واقع این معیار ها نگاهی بلند مدت به وضعیت سهام داشته و متوسط درآمد 10 تا 30 سال گذشته را نمایش می دهد.
بیشتر بخوانید: EPS در بورس
انواع نسبت p/e
همان طور که قبل تر به این موضوع اشاره داشتیم، نسبت p/e انواع مختلفی داشته که شامل p/e دنباله دار و p/e برآوردی خواهد بود. هر کدام از این انواع نسبت p/e مفهوم مجزایی داشته که در ادامه به آن ها می پردازیم.
ساده ترین شکل نسبت p/e همین p/e دنباله دار است که در بخش های قبلی به آن پرداختیم. در محاسبه این نوع از نسبت p/e قیمت روز هر سهم بر میزان سود آن تقسیم می شود. در واقع این نسبت نمایش دهنده این موضوع است که سرمایه گذاران به ازای هر یک ریال سود شرکت، حاضر به پرداخت چند ریال خواهند بود. بنابراین با تغییر قیمت سهام این نسبت نیز در نتیجه آن تغییر می کند.
به نسبت p/e برآوردی پیشتاز یا تحلیلی نیز گفته می شود. در این روش سرمایه گذاران و تحلیل گران از فاکتور های مختلفی مثل نرخ رشد سود شرکت، نرخ بهره بانکی، تورم و . برای محاسبه نسبت استفاده می کنند. در واقع از p/e برآوردی برای ارزش گذاری سهام بهره گرفته می شود. بعد از به دست آوردن این نسبت می توان عدد حاصل را در سود برآوردی سال آینده شرکت ضرب کرده که ارزش آن شرکت را نمایش خواهد داد. به صورت کلی اگر تحلیل گر برای محاسبه نسبت، سود شرکت را نیز تحلیل کرده و از سود اعلامی شرکت استفاده نکند، در نتیجه آن به کامل ترین نوع ارزش گذاری p/e دست پیدا خواهد کرد.
می توان گفت که تفاوت اصلی میان این نسبت ها این است که در p/e دنباله دار نسبت p/e حال حاضر سهم در نظر گرفته می شود، در صورتی که برای p/e برآوردی یا تحلیلی، نسبت p/e که در آینده برای سهم انتظار می رود محاسبه خواهد شد.
بیشتر بخوانید: استعلام کد بورسی
مفهوم p/e بالا و p/e پایین
در بازار بورس برای برخی از سهم ها p/e بالا و برای برخی از سهم ها p/e پایین در نظر گرفته می شود. در این حالت مفهوم p/e بالا و p/e پایین به صورت زیر بیان می شود.
وقتی نسبت p/e برای یک سهم بالا باشد، یعنی بازار انتظار دارد که سود شرکت مورد نظر در سال آینده رشد کند. به همین منظور اگر انتظارات درست باشد با افزایش سود شرکت، مخرج فرمول محاسبه نسبت p/e عددی بزرگ تر شده و p/e سهم متعادل می شود.
از طرف دیگر اگر p/e برای یک سهم پایین باشد، می توان نتیجه گرفت که بازار توقع دارد که در سال آینده سود شرکت کاهش پیدا کند. بنابراین اگر انتظارات بازار اتفاق بیافتد، در صورت کاهش سود شرکت، مخرجی که از فرمول نسبت p/e به دست می آید عددی کمتر بوده و در نتیجه آن نسبت p/e دوباره به حالت تعادل باز خواهد گشت.
برای مفهوم هر چه بهتر p/e بالا و p/e پایین بهتر است به خوبی انواع نسبت های p/e که قبل تر به آن اشاره کرده بودیم را درک کنید. وقتی این مفاهیم را متوجه شوید خیلی بهتر شرایط بازار و همچنین علت پایین یا بالا بودن p/e را تحلیل خواهید کرد.
در ادامه بخوانید: NAV سهام در بورس چیست
برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد اینکه نسبت p/e چیست در کانال تلگرام سرمایه گذاری عضو شوید. همچنین کارشناسان مرکز مشاوره سرمایه گذاری دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدمات مشاوره سرمایه گذاری تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون انواع نسبت های p/e و کاربردهای آن پاسخ دهند.
سوالات متداول
1- p/e چیست؟
به صورت کلی نسبت p/e، فرمولی است که تحلیل گران و سرمایه گذاران از آن برای ارزش گذاری هر سهم استفاده می کنند که در متن مقاله به طور کامل به نسبت p/e پرداخته شده است.
2- نحوه محاسبه نسبت p/e بورس اشنایی با انواع نسبت های مالی چگونه انجام می شود؟
برای محاسبه نسبت p/e بورس از فرمول: سود هر سهم / ارزش بازاری سهم = نسبت P/E استفاده می شود. توضیحات بیشتر در این مقاله ارائه شده است.
3- انواع نسبت p/e چه چیز هایی هستند؟
به صورت کلی نسبت p/e به دو نوع مختلف تعریف می شود. این دو نوع نسبت p/e شامل p/e دنباله دار و p/e برآوردی خواهد بود که هر یک از انواع نسبت های p/e در متن مقاله شرح داده شده است.
آشنایی با اصول مدیریت سرمایه
با توجه به رشد چشمگیر شاخصهای بازار سهام طی سالیان اخیر، صاحبان سرمایههای خرد و کلان از اقشار مختلف و با هر میزان تخصص مالی، وارد بازار سرمایه شدهاند. هرچند گزینههای مطمئنتری نظیر صندوقهای سرمایهگذاری هم وجود دارند اما، بسیاری از افراد به دلایل مختلف ترجیح میدهند که خودشان مستقیماً در بازار به خرید و فروش سهام بپردازند.
به منظور سرمایهگذاری آگاهانه، باید پیش از ورود به بازار آموزش دیده و ارکان اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به خوبی فرا بگیرید. یادگیری این مفاهیم، از طریق آموزشهای تئوری و تجربه معاملهگری در بازار بورس، حاصل میشود. در این میان، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا، مستقیماً با بقای افراد در بازار مرتبط بوده و به گونهای میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد الزامی است. قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی درک نموده و اجرایی کند، از آرامش روحی بیشتری حین داد و ستد برخوردار است زیرا، با درنظر گرفتن تمام ریسکهای ممکن اقدام به سرمایهگذاری مینماید و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی موفقیت در بازار مالی است.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف جامع و کلی ارائه کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با ریسک حداقل در راستای کسب بازدهی حداکثر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در وهله اول، کنترل ریسک و حفظ دارایی است. از این جهت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه به همان مدیریت ریسک نیز تعبیر میشود. به بیان سادهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای بدست آوردن بازدهی مورد انتظار خود باید مقدار ریسک مشخصی متقبل شوید؛ طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مقادیر این بازده و ریسک معلوم و به گونهای متعادل شده باشند که در مقابل انتظار برای کسب سودی معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، میتواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر به سزایی داشته باشد. ترکیب یک استراتژی معاملاتی کارا و مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین و غیر منتظره، به مرور زمان منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، تابع قوانین واحد و مشخصی نیست و از یک فرد تا دیگری متفاوت است. در واقع جزئیات و نحوه اعمال مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات شخص بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران در قبال ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کنند که متناسب با شخصیت سرمایهگذاری آنها باشد و در این زمینه نمیتوان برای همگان نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال؛ میزان پذیرش ریسک معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، کاملاً متفاوت است.
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن وارد بازار سهام شده و انتظار دارند ظرف مدت کوتاهی، سرمایه خود را چند برابر کنند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان شدیداً ریسک پذیر نامید زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها تعریف نشده است و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود میاندیشند. چنین شخصی حتی ممکن است مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه کند اما، در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون محدودیت ریسک، سرمایه خود را به نابودی میکشاند. به راستی میتوان ادعا نمود؛ یکی از اصلی ترین وجوه تمایز معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک روشهای مختلفی وجود دارد. شیوههای کلاسیک بیشتر بر محاسبات ساده متمرکز بوده و مدلهای جدید نظیر روش پروفسور بالسارا، غالباً بر اساس جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی بنا شدهاند. همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی و در نهایت تعیین چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران میباشند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازار سهام
هرچند برای مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی وجود ندارد اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای مرسومی وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
- ریسک
- بازده
- حجم معاملات
- نسبت بازده به ریسک
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود، بررسی نموده و در مورد آنها تصمیمگیری کنیم. در واقع پس از مشخص نمودن این موارد مشاهده میکنیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد انتظار از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت معین میشوند. به وضوح میبینیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً حیاتی ایفا مینماید که چشم پوشی از آن نتیجهای جز شکست در پی نخواهد داشت. حال پس از شرح مفهوم و اهمیت مدیریت سرمایه در بازارهای مالی و ذکر ارکان اصلی آن به بیان برخی از قواعد مرسوم و توصیههای رایج در این زمینه میپردازیم؛
- پیش از ورود به معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن را تعیین کنید.
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه بزرگان بازار، حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود!
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، برابر ۱ میباشد و در غیر این صورت، ورود به معامله خطای بزرگی است.
- در صورت نیاز به داشتن چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به بازدهی نجومی معاملات اعتباری و اهرمی میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر داشته باشید!
- آستانه تحمل افت سرمایه حساب معاملاتی خود را به طور دقیق مشخص نموده و زمانی که به دلیل چندین معامله زیانده میزان افت سرمایه شما به محدوده خطر رسید، بدون تعلل فرآیند معاملات خود را برای مدتی متوقف کنید.
در مجموعه مقالات آتی مدیریت سرمایه در بخش بلاگ آسان بورس، مفاهیم ریسک، بازده، نسبتهای مرتبط با مدیریت سرمایه و… به تفصیل توضیح داده خواهند شد.
مفاهیم فارکس و بازارهای مالی – بخش اول: آشنایی با بازار های مالی
بورس و بورس بازی از زمان های دور مورد توجه سرمایه داران و تاجران بوده است. در این بین تبادلات ارزی با سابقه ای به اندازه تاریخچه اختراع پول برای خود پیشینه معاملاتی دارد.
تاریخچه بازار فارکس یا بازار ارز جهانی
از سال ۱۸۷۶ تا جنگ جهانی اول پایه ارزش هر ارز، بر مبنای پشتوانه طلا باعث ثبات نسبی ارزها در مقابل یکدیگر بود قبل از این تاریخ دولت ها و کشورها همیشه سعی در تضعیف ارز خود را داشتند و این مساله عموما منجر به تورم و ناکارآمدی اقتصاد ها می شد.
پس از جنگ جهانی دوم (۱۹۴۴) توافقنامه ای با نام برتن وودز (Bretton Woods) ایجاد شد که بر مبنای آن کشورهای امضا کننده متعهد شدند ارزش پول خود را در ارزش ثابتی در برابر دلار نگه داری کنند و نرخ مرجع دلار نیز، ۳۵ دلار برای هر اُنس طلا تعیین گردید. در این توافقنامه هیچ کشوری مجاز نبود به خاطر منافع تجاری ارزش ارز خود را بیش از ۱۰ درصد در مقابل سایر ارزها کاهش دهد.
این سیستم که برای ایجاد ثبات پولی بین المللی ایجاد شده بود با کاستی ها، نابسامانی ها و جلوگیری از به جریان افتادن سرمایه ها همراه بود. سرانجام در سال ۱۹۷۱ توافقنامه برتن وودز باطل گردید و از سال ۱۹۷۳ ارزش ارزهای کشورهای مهم صنعتی در بازارهای بین المللی شناور اعلام شد. در ابتدا، آزاد سازی ارزش ارزها بعد از سال ۱۹۷۳ اغلب روند کند اشنایی با انواع نسبت های مالی اشنایی با انواع نسبت های مالی تغییرات قیمت در بین ارزها را به دنبال داشت ولی آزادسازی کمک شایانی به ارزش گذاری ارزها بر مبنای عرضه و تقاضای بازارهای بین المللی انجام داد.
به مرور با کاهش مقررات، آزاد شدن بازار و فعالیت بازیگران در بازارهای مالی جهانی، کاراترین بازاری که تا به حال بشر به خود دیده به وجود آمد. امروزه دولت ها، بانک ها، شرکت های تجاری، سوداگران و مردم عادی پنج گروه عمده شرکت کنندگان بازار تبادلات ارزی هستند و در این اشنایی با انواع نسبت های مالی بین از دهه ۱۹۹۰ به این سو با پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی روند نظارت بر بازارهای جهانی، اجرای سفارش ها، تحلیل فرصت های مالی و گسترش این بازار سرعتی بیش از پیش پیدا کرده است.
تعداد زیاد بازیگران بورس های بین المللی ارز باعث بالا رفتن حجم معاملات در بازار شده است. امروزه حجم معاملات بورس های تبادلات ارزی به بیش از ۶ تریلیون دلار در روز می رسد. در این درس پس از آشنایی با دیگر بورس های بین المللی به مقایسه انحصاری بازار تبادلات ارزی با دیگر بورس های بین المللی خواهیم پرداخت. بطور کلی بورس های بین المللی را می توان به چهار نوع تقسیم کرد.
آشنایی با انواع بورس های بین المللی
آشنایی با بازار سهام Stock
بازار سهام یا (Stock Market) بازاری است که معامله گران با سرمایه گذاری و خرید سهم یا سهامی از یک شرکت یا مجموعه ای از شرکت ها و کارخانه ها در سود و زیان تفاوت قیمت سهام آن بنگاه اقتصادی و یا در سود و زیان حاصل از فعالیت آن بنگاه شریک می شوند. نمونه این بورس، بورس اوراق بهادار تهران و سهام شرکت های داخل آن می باشد.
بازار سهام، یکی از بازارهای مالی اصلی است که در آن سهام شرکتهای بزرگ مورد داد و ستد قرار میگیرد. در بازار سهام، سرمایهگذار بر اساس رشد سودآوری شرکت و یا قیمت سهام اقدام به خریدوفروش میکند. هر کس با خرید سهام شرکت، به سهامدار شرکت تبدیل میشود.
آشنایی با بازار کالاها Commodity
بازار کالا یا (Commodity Market) شامل بورس هایی است که قیمت تبادلات کالاها به صورت جهانی یا منطقه ای بر اساس عرضه و تقاضا ارزش گذاری می شود. بورس های کالا به سه دسته عمده تقسیم می شود.
Hard- طلا، نقره، سیمان، فلزات و غیره
Soft- آب پرتقال، قهوه، اقلام خوراکی و غیره
Energy- نفت، گاز، برق، ذغال سنگ و غیره
در بازار کامودیتی کالاهای مربوط به بخش کشاورزی، انرژی، فلزات و سنگهای قیمتی، فزات صنعتی و … مورد داد و ستد قرار میگیرند.
آشنایی با اوراق بهادار Bond Market
بازار اوراق قرضه (Bond Market) اوراق مشارکتی که اغلب از طرف دولت ها برای مشارکت مردم و جذب سرمایه های آنها برای طرح های سودآور جذب می شود. مانند اوراق مشارکت وزارت خانه ها در ایران.
بازار اوراق قرضه شامل اوراق قرضه شهرداریها، دولتها و شرکتهای خصوصی است. بازار اوراق قرضه بازدهی کمتری نسبت به سایر داراییها دارد، اما اشنایی با انواع نسبت های مالی در عین حال ریسک آن هم کمتر از سایرین است. بازار اوراق قرضه برای معامله گران بازار فارکس اهمیت بیشتری دارد، چونکه تصویری از انتظارات نرخ بهرهای کشورها را به نمایش میگذارد.
آشنایی با بازار تبادلات ارزی – بازار فارکس – Foreign Exchange
بازار تبادلات ارزی فارکس ( Fore ign Ex change) بازاری که در آن مانند بورس های فوق الذکر، ارزش گذاری پول ملی کشورها بر اساس عرضه و تقاضا در مقابل سایر ارزها سنجیده می شود. مانند نرخ برابری دلار به ریال یا یورو به دلار. بازار فارکس همان جایی است که قیمت یورو در برابر دلار مشخص می شود! این بازار بزرگترین بازار مالی دنیاست و بالاترین حجم معاملات را دارد. در این بازار مشخص می شود که ارز ملی هر کشوری چقدر می ارزد؟ به طور مثال، در ژاپن دلار آمریکا چند ین ژاپن است؟ یا با یک دلار آمریکا چند لیر ترکیه را می توان خرید؟
در بازار فارکس قیمت هر ارز را با جفت اشنایی با انواع نسبت های مالی ارز یا نرخ برابری نمایش میدهند. یعنی برای هر ارز باید جفت ارزی تشکیل شود تا قیمت ارز اصلی مشخص شود. در جفت ارزها، ارزی که در ابتدا نوشته میشود، همان ارز اصلی است. به طور مثال اگر جفت ارز EURUSD برابر ۱٫۱۰ باشد، یعنی با هر یک یورو میتوان یک دلار خریداری کرد. یا قیمت هر یک یورو برابر ۱٫۱۰ دلار است.
آشنایی با بازار ارز دیجیتال، بازار رمزارز ها یا بازار کریپتوکارنسی (cryptocurrency exchange)
بورس رمزارز یا بازار مبادلات ارزهای دیجیتال (DCE)، بازاری است که در آن سرمایهگذاران و معامله گران میتوانند رمزارز هایی مثل بیت کوین، اتریوم یا سایر رمزارز ها را مبادله کنند. درست مثل بازار فارکس، در بازار رمزارز ها هم تمامی نمادها به صورت جفت ارز هستند. به طور مثال اگر میخواهید بیت کوین معامله کنید، اول باید مشخص کنید که میخواهید بیت کوین را در برابر چه چیزی معامله کنید؟ آیا میخواهید بیت کوین را در برابر دلار آمریکا معامله کنید یا در برابر یک رمزارز دیگر؟ به طور مثال بیت کوین در برابر دلار با BTCUSD مشخص میشود و بیت کوین در برابر لایت کوین هم به صورت BTCLTC. بازار رمزارز ها شباهتهای زیادی با بازار فارکس دارد.
اصول انحصاری مقایسه بورس های بین المللی
هر کدام از بورس های فوق دارای مزایا و معایبی برای سرمایه گذاری نسبت به یکدیگر می باشند. در ادامه علت تمرکزمان بر روی بازار تبادلات ارزی را بیان کرده و مزایای این بورس را نسبت به سایر بورس ها به صورت خلاصه بررسی می کنیم.
- فعالیت ۲۴ساعته بازار – به علت باز بودن بانک ها و موسسات مالی گوناگون در سراسر جهان و وظیفه اعلام قیمت در هر ساعتی از شبانه روز (به جز شنبه و یکشنبه) در هفته بازار تبادلات ارزی فعال و امکان معاملات وجود دارد.
- وجود همیشگی خریدار و فروشنده – حجم بالای معاملات که به آن اشاره شد و تعدد شرکت کنندگان باعث شده در هر زمانی، امکان نقد شوندگی معاملات وجود داشته باشد و همیشه خریدار و فروشنده ای در نقطه مقابل فعالیت شما در بازار وجود دارد. همیشه بانک ها و موسسات طرف تجاری معامله گران مسئول نقد کردن دستورات شما در بازار هستند و از این نظر هیچ نگرانی مانند بورس های دیگر برای پیدا شدن خریدار و فروشنده وجود ندارد.
- معاملات دو طرفه – برای کسب سود در مورد کالاها فقط می توان از پیش بینی روند صعودی قیمت ها استفاده کرد ولی در بازار ارز به علت اینکه معاملات بر اساس ارزش گذاری دو نوع پول تعیین می گردد، با افزاریش ارزش یک ارز متقابلا ارزش ارز مقابل کاهش می یابد به همین دلیل نه تنها از روند صعودی افزایش ارزش یک ارز بلکه از روند نزولی کاهش ارزش یک ارز می توان سود گرفت. روند نزولی ارزش یک ارز در اصل روند صعودی ارزش ارز متقابل می باشد.
- معاملات لحظه ای – خرید و فروش لحظه ای از هر نقطه ای از جهان، تنها با دسترسی به اینترنت یا تلفن. مزیت دیگر معاملات لحظه ای شفاف و یکسان در بازار است که تا خبری به صورت جهانی و عمومی انتشار نیابد تاثیری بر بازار ندارد.
- احتمال کم تغییرات قیمت – به علت حجم بالای جابجایی مالی در بازار تبادلات ارزی و درعین حال تعداد زیاد معامله گران، به همراه نوع قراردادهای متفاوتشان در بازار، احتمال کمی برای جابجایی شدید و زیاد در بین جفت ارزهای اصلی وجود دارد. معمولا در بازار تبادلات ارزی در بین جفت ارزهای اصلی و مهم، روزانه بصورت میانگین یک تا دو درصد جابجایی را نسبت به ارزش ذاتی آن جفت ارز شاهد هستیم که در مقایسه با بازارهای کالا یا سهام مقدار کمتری است.
- اهرم افزایش سرمایه – تسهیلات سرمایه گذاری از سوی کارگزار به صورت وام به خریدار برای انجام معاملات انجام می شود. میزان این تسهیلات در بازار های مختلف متفاوت و گاه تا چند صد برابر اصل سرمایه می باشد. بدیهی است که حد ضرر به اندازه اصل سرمایه می باشد اما محدودیتی برای کسب سود وجود ندارد.
- امکان معامله CFD – شما به کمک بروکر های فارکسی می توانید درCFD ها هم معامله کنید. این یعنی نه تنها می توانید در بازار فارکس معامله کنید، بلکه امکان معاملات CFD سهام، کالا و رمزارز ها هم وجود دارد.
آشنایی با انواع معاملات
- قرارداد لحظه ای – اسپات (Spot)
در این قرارداد خریدار باید کل مبلغ قرارداد را به علاوه کارمزد کارگزاربه صورت نقد پرداخت نماید و فروشنده نیز باید تا حداکثر دو روز کاری کالای مورد معامله را به خریدار تحویل نماید. این نوع قرارداد در بازار مبادلات ارز غالبا به صورت لحظه ای نقد می شود. - قرارداد سلف – فوروارد (Forward)
در این قرارداد، کل مبلغ در زمان انجام معامله از طرف خریدار پرداخت میشود و فروشنده متعهد می شود در تاریخ و زمان معین کالا اشنایی با انواع نسبت های مالی را با قیمت مورد توافق به خریدار تحویل دهد. - قرارداد آتی – فیوچر (Future)
در این روش فروشنده مطابق یک قرارداد صلح تعهد می نماید مقدار معینی از دارایی یا کالایی مشخص را در زمانی معین در مقابل مبلغی به خریدار تحویل دهد. بر اساس این قرارداد، فروشنده مقدار دارایی مورد مصالحه را در سررسید مشخص تحویل می دهد و خریدار نیز مبلغ مورد مصالحه و توافق شده را در سررسید می پردازد. طرفین در قالب شرط ضمن قرارداد به شخص ثالث یا کارگزاری وکالت می هند که از وجه الضمان آنها متناسب با نوسانات قیمت در بورس به طرف دیگر اباحه تصرف بدهد. هر یک از طرفین می توانند قبل از سررسید با انعقاد قرارداد صلح دیگری شخص ثالثی را در قرارداد صلح اولیه جایگزین خود نمایند و پس از تسویه از قرارداد خارج شوند کلیه قرارداد ها در زمان سررسید مقرر حتما باید تسویه شوند. - قرارداد اختیار معامله – آپشن (Option)
قرارداد اختیار خرید: قراردادی است که به موجب آن عرضه کننده کالا، حق خرید مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت مشخص تعیین شده در حال حاضر به طرف دوم قرارداد اعطا می نماید بدون اینکه طرف دوم ملزم به خرید آن کالا باشد.
قرارداد اختیار فروش: قراردادی است که به عنوان شرط ضمن عقد، به موجب آن خریدار حق فروش مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت مشخص به طرف دیگر اعطا می نماید. بدون آنکه فروشنده ملزم به فروش کالا در تاریخ قید شده باشد.
در همه قراردادهای اختیار خرید و فروش کارمزد بالاتری نسبت به انواع قراردادهای دیگر مورد محاسبه قرار میگیرد. بسته به زمان لغو یا تحویل کالا این قراردادها به دو نوع سیستم آمریکایی و اروپایی نیز تقسیم بندی می شوند.
در اینجا چهار مورد از عمومی ترین قراردادهای استفاده شده در بورس های بین المللی توضیح داده شد. شایان ذکر است موارد دیگری مانند قرارداد اعتباری، قرارداد معاوضه، قرارداد صلح و موارد مختلف دیگری قرارداد وجود دارد که به علت عمومیت نداشتن در بازار مبادلات ارز از توضیح در مورد آنها صرف نظر می نماییم.
مفهوم بازار مالی یا بازار سرمایه چیست؟
علم اقتصاد با وجود تمام بزرگی و گستردگی خود و علیرغم آنچه به نظر میرسد علمی ساده است. بازار سرمایه (بازار مالی) مانند بازار پول، بازار بورس، بازار طلا و مسکن، بورس کالا و بورس اوراق بهادار از جمله اصطلاحات رایج در این عرصه هستند. شاید گستردگی همین اصطلاحات در اقتصاد باشد که آنرا پیچیده و سخت جلوه میدهد.
همه ما افرادی را میشناسیم یا زندگینامه افرادی شنیده یا دیدهایم که موفقیتهای بزرگی در هر یک از بازارهای بزرگ اقتصادی کسب کردهاند و به چهرهای ثروتمند، موفق و شناخته شده تبدیل شدهاند. برای موفقیت در هر یک از این بازارهای مالی ابتدا باید نسب به آنها آگاهی پیدا کرد، پس اجازه دهید در گام اول با مفهموم ابتدایی هر یک از آنها آشنا شویم.
جایگاه بخش مالی در اقتصاد یک کشور:
نظام مبتني بر اقتصاد بازار در سطح كلان به وجود بازارهاي 4 گانه اعتقاد دارد. اين بازارها عبارتند از: بازار كالا، بازار كار، بازار پول و بازار سرمايه. تجزيه و تحليل بازارهاي 4 گانه تعادل عمومي را به اثبات ميرساند. دو بازار از بازارهاي ياد شده در ارتباط با بخش مالي ميباشد. بخش مالي روي دوم سكه اقتصاد است كه در واقع مكمل بخش واقعي اقتصاد است. بنابراين تعادل بلند مدت و با ثبات هر نظام اقتصادي هنگامي به دست ميآيد كه دو بخش مالی و اقتصادی با ارتباطات دروني خود در شرايط تعادلي عمل كنند. بر اين اساس ميتوان گفت كه بخش مالي تزريق كننده حيات به بخش حقيقي اقتصاد است و منظور از توسعه مالي، توسعه سيستم يا بخش مالي يعني بازارها، نهادها و ابزارهاي مالي ميباشد.
ساختار بازار سرمایه کشور:
نهادهاي مهم بازار سرمايه كشور عبارتند از:
1- شوراي عالي بورس
2- سازمان بورس و اوراق بهادار
3- شركت بورس اوراق بهادار
4- شركت بورس كالاي ايران
5- شركت سپرده گذاري مركزي اوراق بهادار و تسويه وجوه
6- نهادهاي مالي شركت مديريت فناوري بورس تهران
بررسی بازار های مالی در یران و انواع آن:
. بازار مالی یا بازار سرمایه چیست؟
بازار مالی (Financial Market) اصطلاحی گسترده است که برای طیف وسیعی از بازارها به کار میرود. هر بازاری که در آن تجارتی صورت میگیرد یک بازار مالی محسوب میشود. حتی بازارهایی که در آنها تجارت اوراق بهادار شامل سهام، اوراق قرضه، ارز، فلزات و مشتقات آنها انجام میشود هم بازار مالی هستند.
. بازار پول چیست؟
یکی از بازارهای مالی، بازار پول است که در آن از هر ابزار یا دارایی با توان نقد شوندگی بالا یا ابزارها و داراییهای خرد برای تبادل استفاده میشود. این ابزارها معمولا توسط شرکتها، اشخاص، بنگاههای تجاری و شرکتها استفاده میشوند و در واقع نوعی جانشین پول هستند که سررسید کمتر از یک سال دارند.
عدم نیاز به همزمانی دریافت پول و انجام مخارج یکی از اصلیترین دلایلی است که اشخاص و بنگاهها از بازار پولی استفاده میکنند. از جمله ابزارهای بازار پول میتوان به سپردهها، وام با وثیقه، حواله و بروات اشاره کرد.
» بازارهاي مالي بر پايه معيارهاي متفاوتي قابل طبقهبندي هستند «
1- طبقهبندي بر اساس نوع دارايي
2- طبقهبندي بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار
3- طبقهبندي بر اساس سررسيد تعهدات مالي
. انواع بازارهای مالی بر اساس نوع دارايي:
در اين بازار، سهام شركتها كه نشانگر مالكيت دارنده آن در شركت است، دادوستد ميشود.
ب) بازار اوراق بدهی
بازاري است كه در آن ابزارهاي با درآمد ثابت (اوراق قرضه) دادوستد ميشوند.
ج) بازار ابزارهای مشتق
بازاري است براي معاملات ابزارهايي مبتني بر داراييهاي مالي يا فيزيكي از كه آن جمله ميتوان به اختيار معامله و قرارداد آتي اشاره كرد.
انواع بازارهای مالی بر اساس مرحله عرضه اوراق بهادار:
الف) بازار اولیه (Primary Market)
بازار اوليه جايي است كه بنگاه اقتصادي مي تواند در آن دارايي هاي مالي خود را با منابع مالي بلند مدت مبادله كند. در اين بازار منتشر كننده اوراق بهادار اقدام به فروش اين اوراق مي كند تا وجوه مورد نياز خود را تامين كند. دليل اصلي قابليت فروش اين اوراق وجود بازار ثانويه است.
ب) بازار ثانویه (Secondary Market)
در اين بازار اوراق بهاداري كه قبلا منتشر شده مورد خريد و فروش قرار ميگيرند. وجود اين بازار مشاركتكنندگان را مطمئن ميسازد كه ميتوانند اوراق بهادار خود را به راحتي به فروش برسانند و مشكلي از نظر تبديل به نقد كردن داراييهاي ماليشان نداشته باشند. در مورد اوراق قرضه كه داراي سررسيد مشخصي ميباشند، وجود اين بازارها اين امكان را فراهم ميآورد تا دارندگان اين اوراق مجبور به نگهداري آنها تا تاريخ سررسيد نباشند. علاوه بر آن بازار ثانويه قيمت سهام جديدي كه قرار است در بازار اوليه عرضه شود را تعيين ميكند.
» بازار ثانویه خود به دو زیر بازار تقسیم میشود «
1. بازار سازمان یافته بورس اوراق بهادار (Stock Market)
بورس اوراق بهادار، یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها، اوراق قرضه دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام میشود. خرید و فروش اوراق بهادار در ایران نیز بهطور رسمی و دائمی در محلی معین به نام بورس اوراق بهادار تهران انجام میشود. تعیین قیمت هر سهم در این بازار بر مبنای عرضه و تقاضای آن است.
2. بازار فرابورس (Over the Center Market)
بازار فرابورس ایران نیز در آبان سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد که این بازار دارای ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس است، اما شرایط پذیرش و معامله در آن سادهتر است تا اهرمی کمککننده به تامین مالی اقتصاد کشور باشد. بازار سهام فرابورس ایران شامل بازارهای اول، دوم و پایه است. سهام شرکتهایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دو مبادله میشوند و شرکتهایی که این شرایط را نداشته باشند میتوانند در بازار پایه معامله شوند.
تفاوت بازار پول و بازار سرمایه چیست؟
برخلاف تصور بسیاری از افراد، بازار پول و بازار سرمایه یکی نیستند و تفاوتهای اساسی و چشمگیری به عنوان بازار مالی با هم دارند. همانطور که قبلتر اشاره کردیم یکی از بارزترین این تفاوتها این است که بازار سرمایه منحصرا به سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت (یک ساله و بیشتر) میپردازد و بازار پول غالبا به خرید و فروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود است.
دیگر تفاوت بزرگ بازار پول و بازار سرمایه ابزارهای مالی متفاوت آنهاست؛ در حالی که بازار پول از سپردهها، وام با وثیقه، حواله و بروات استفاده میکند، بازار سرمایه از اوراق بهادار (سهام) و اوراق مشارکت استفاده میکند.
بازار سرمایه محلی برای عرضه و فروش و سهام و اوراق قرضه برای بازههای زمانی بیش از یک سال و سرمایه گذاریهای میان مدت و بلند مدت است، در حالی که تمرکز بازار پولی بر سرمایه گذاریهای کوتاه مدت کمتر از یک ساله.
بازار طلا یا بورس طلا چیست؟
وقتی به نواسانات بازار سرمایه سکه و طلا بخصوص در سالهای اخیر نگاه میکنیم و عدم وجود ثبات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی را هم چاشنی آن کنیم، تبدیل سرمایه راکد به طلا و سکه عملی عقلانی به نظر میرسد.
اما وقتی درباره بازار طلا و سکه و خرید و فروش آنها صحبت به میان میآید، اکثر ما تصویری مشخص از آن در ذهن داریم؛ مراجعه به بازار و یا صرافیها برای خرید و فروش طلا و سکه.
در حالی که این کار نه تنها راه معامله و خرید و فروش طلا و سکه نیست، بلکه راه کم ریسکتر و مناسبتری هم وجود دارد. خرید طلا (صندوق طلا) در بورس یکی از راهها مناسب، به صرفه و کم ریسک برای سرمایه گذاری در این بازار است.
انواع بازارهای مالی بر اساس سررسید تعهدات مالی:
بازار پول بازاري براي دادوستد پول و ديگر داراييهاي مالي جانشين نزديك پول است كه سررسيد كمتر از يكسال دارند. همچنين ميتوان از بازار پول به عنوان بازار ابزارهاي مالي كوتاه مدت با ويژگي اندك بودن ريسك عدم پرداخت، نقدشوندگي و ارزش اسمي زياد نام برد.
سهام عادي نوعي ابزار سرمايهگذاري است كه نشانگر مالكيت دارنده آن در يك شركت سهامي است و به دو دسته سهام با نام و سهام بينام تقسيم مي شود.
سهام ممتاز نوعي اوراق بهادار است كه دارنده آن نسبت به درآمدها و داراييهاي شركت، حق يا ادعاي محدود و معيني دارد. اين سهام زماني منتشر ميشود كه هزينة سهام عادي بالاتر باشد.
اوراق قرضه اسنادي هستند كه به موجب آنها ناشر متعهد ميشود مبالغ معيني (بهره سالانه) را در فاصلههاي زماني مشخص به دارنده پرداخت كند و در سررسيد، اصل مبلغ را بازپرداخت كند.
اوراقي است كه سود علي الحساب دارد و صادركننده اوراق متعهد مي شود اصل پول و سود قطعي را در تاريخ معين پرداخت كند.
دیدگاه شما