کنترل ریسک در بازار سرمایه


محل برگزاری : رویداد آنلاین است

مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک (راهنمای مقدماتی)

مقصود ما از نوشتن این مقاله، پرداختن به مدیریت سرمایه در بازار سرمایه است که خوب است اگر در رابطه با بازارهای مالی آشنایی ندارید پیش از ورود به بحث با آن آشنا شوید. به این منظور مقاله‌ی بازارهای مالی و انواع آن را می‌توانید مطالعه کنید و سریع به این مطلب برگردید. مدیریت سرمایه از آنجایی اهمیت دارد که از طریق یک رویکرد سیستماتیک، به شرکت‌ها در کنترل و مدیریت دارایی ها کمک می‌کند. اگر مدیریت سرمایه اثربخش باشد، مزیت‌های مختلفی از جمله بهبود بهره‌وری و کارایی را بهمراه دارد که با قرار دادن شرکت در موقعیتی بهتر، باعث افزایش بازگشت سرمایه می‌شود.

مدیریت سرمایه (Asset Management) چیست؟

مدیریت سرمایه، ساده‌ترین اصطلاحی است که البته اگر مدیریت ناوگان (Fleet Management) را اصطلاحی متشکل از تمام جنبه‌های مدیریت ناوگان در نظر بگیرید، مدیریت سرمایه هم چنین تعریفی دارد، اما تمامی دارایی ها و همچنین آن‌هایی که جزو ناوگان شرکت محسوب می‌شود را نیز مدیریت می‌کند.

ساختمان‌ها، ماشین‌آلات سنگین، ابزارآلات و در واقع هر دارایی محسوس و نامحسوسی، می‌تواند به طور اثربخش توسط یک نهاد مرکزی مدیریت شود. علاوه بر مدیریت تحرک (Mobility Management)، مدیریت سرمایه گام بعدی تکامل مدیریت ناوگان تلقی می‌شود. خبر خوب این است که تکنولوژی نرم‌افزاری این بخش، در حال اجراست.

چرا مدیریت سرمایه لازم است؟

داشتن چنین سیستمی، به مدیران اجازه می‌دهد تا عملکرد کلی سرمایه و دارایی‌ها را پیگیری کنند. این امر، به حصول اطمینان از بکارگیری دارایی و سرمایه‌ها کمک کرده و امکان بازنگری عملکرد را فراهم می‌کند که در نتیجه، به هنگام وقوع حوادثی نظیر خرابی‌های پیش بینی نشده، باعث جلوگیری از بروز هزینه‌های غیرضروری و اضافی می‌شود.

مدیر سرمایه کیست؟

مدیر سرمایه، موارد دارای ارزش در کسب و کار را نظارت و نگهداری می‌کند. مدیران سرمایه با ارائه یک برنامه مدیریت سرمایه اثربخش، قادر به توسعه، اجرا، حفظ و نگهداری، به‌روزرسانی و کاهش هزینه‌های دارایی ها به صورت اثربخش هستند. برای این کار، آن‌ها تمام جنبه‌های اداری، مالی، سرمایه‌ای و عملیاتی دارایی ها را در پورتفولیو خودشان بکار می‌گیرند. یک مدیر دارایی، نیازمند داشتن درک درستی از هر دوی فرایندهای استراتژیک و عملیاتی در شرکت است.

به عبارت دیگر، شرکت‌های مدیریت سرمایه متخصصان بیرونی هستند که برای مدیریت دارایی ها از طرف یک کسب و کار، وارد شرکت می‌شوند. این شرکت‌ها، تیمی از خبرگان هستند که دارایی ها، جریان پول و مال و اموال در دسترس شرکت را کنترل می‌کنند. از این نظر، این شرکت‌ها قادر به تعیین نحوه سرمایه گذاری یک کسب و کار در جهت حداکثر کردن سودآوری هستند.
اکسلایت هم بر آن است تا در آینده‌ای نزدیک به مدیر سرمایه بدل شود و صفر تا صد خدمات مدیریت سرمایه را به هر کسی که مشتاق آن است ارائه دهد.

نحوه کار مدیریت سرمایه چگونه است؟

مدیریت سرمایه، دربرگیرنده شمای تاریخی کل چرخه عمر یک دارایی است. بنابراین، مثلا مدیریت سرمایه یکی از تجهیزات و ماشین‌آلات، چرخه عمر آن از زمان تامین و پیاده سازی، تا نوسازی و فروش را شامل می‌شود. علاوه بر این، مدیریت سرمایه از طریق صفحات گسترده (spreadsheets) پیاده سازی شده و اثربخش‌ترین این نوع سیستم‌ها آن‌هایی هستند که از نرم افزارهای مربوطه استفاده می‌کنند.

این نوع نرم افزارها قادر به جمع‌آوری و تحلیل کارا داده‌ها بوده و امکان تصمیم‌گیری در رابطه با مدیریت دارایی ها را فراهم می‌کنند. عواقب هر فعالیت مربوط به یک دارایی، قابل نظارت و کنترل است که در نتیجه، بازنگری تجزیه و تحلیل هزینه منفعت را ممکن می‌سازد.

مزایای مدیریت سرمایه چیست؟

مزایای این کار فراوان است. برای اینکه یک برنامه مدیریت سرمایه اثربخش باشد، باید از طریق یک سیستم مدیریت سرمایه دارای قابلیت نظارت و نگهداری دارایی های باارزش محسوس و نامحسوس، کنترل ریسک در بازار سرمایه پشتیبانی شود. این نوع سیستم‌ها مشابه سیستم‌های مدیریت ناوگان بوده، اما می‌توانند در مقیاس بزرگتری پیاده‌سازی شوند.

با همکاری دیگر دفاتر، مناطق و تسهیلات؛ دارایی‌هایی نظیر وسائل نقلیه، ابزارها، تجهیزات، فرایندها و حتی کارکنان را می‌توان بوسیله تنها یک دفتر مرکزی به صورت کاراتر مدیریت کرد. این همکاری، به کسب و کارها در کاهش مخارج کلی سرمایه گذاری و عملیاتی مربوط به دارایی ها کمک می‌کند.

ویژگی های یک نرم افزار مدیریت سرمایه

  • تمام دارایی ها را کنترل کند.
  • قادر به مدیریت دارایی ها از مکان‌های مختلف باشد.
  • فرصت برنامه‌ریزی در قبال ریسک و خطرات مالی، عملیاتی و حقوقی را فراهم کند.
  • سطوح خدماتی را مشخص کند.
  • پورتفولیو سرمایه را سازمان‌دهی کند.
  • عملیات کاراتری را بسازد که توانایی پیگیری عملکرد را داشته باشد.
  • مدیریت زمان را بهبود دهد.
  • هزینه‌های چرخه عمر دارایی ها را اندازه گیری و نظارت کند.
  • ثبات و رشد اقتصادی شرکت را ترویج کند.

نحوه توسعه برنامه مدیریت سرمایه

توسعه یک برنامه مدیریت سرمایه و داشتن نرم افزار مربوطه در جهت پشتیبانی از آن، از ضروری‌ترین موارد دستیابی به اهداف مدیریت دارایی است. اما از کجا باید این کار را شروع کرد؟

برای تهیه یک برنامه م.س. اثربخش باید ۴ قدم را طی کنید:

تعیین هدف

هدف از مدیریت سرمایه باید همسوی اهداف سازمان بوده و در زمان تعیین آن، باید چالش‌های پیش روی مدیریت دارایی، مقاصد، اولویت‌ها و قابلیت‌های کسب و کار نیز در نظر گرفته شود. از خودتان بپرسید که کسب و کار مورد نظر، به دنبال رسیدن به چه دستاوردهایی‌ست و کدام اهداف موجود در برنامه مدیریت سرمایه در دستیابی به آن کمک می‌کنند؟

برای تعیین اهداف، همیشه از اسمارت (SMART) بودن آن‌ها اطمینان حاصل کنید. اسمارت بودن یعنی اهداف شما باید مشخص (Specific)، قابل اندازه گیری (Measurable)، دست یافتنی (Achievable)، واقعی (Realistic) و در محدوده زمانی مشخص (Time-bound) باشند. این اهداف باید در راستای ماموریت، چشم‌انداز و اهداف سازمان نوشته شوند.

ایجاد استراتژی و راهبرد

اهداف، تنها در صورت داشتن استراتژی و عملکرد به موقع، قابل دستیابی خواهند بود. در این مرحله، فرصت خوبی برای ممیزی دارایی ها و به‌روزرسانی موجودی فراهم می‌شود. به هنگام بازنگری سرمایه، سوالات زیر را در نظر داشته باشید:

  • کدام دارایی ها متعلق به کسب و کار هستند؟
  • کجا قرار دارند؟
  • در چه شرایطی هستند؟
  • عمر باقی مانده آن‌ها چقدر است؟
  • ارزش اقتصادی آن‌ها چقدر است؟

استراتژی در مدیریت سرمایه - اکسلایت

پس از تکمیل این مرحله، قدم بعدی، تعیین و برنامه‌ریزی در قبال ریسک‌های بالقوه کسب و کار است.

مدیریت ریسک در بازار سرمایه

به طور کلی مدیریت ریسک فرایند مهم شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرآفرینی است که در مدت زمان انجام یک پروژه ممکن است پیش بیاید. اگر مدیریت ریسک به خوبی انجام گردد می‌تواند با کنترل رخدادهای آینده، از خطرات احتمالی جلوگیری نماید.

مدیریت ریسک در بازار سرمایه

۴ دلیل عمده توجیه کننده علت خرابی یک دارایی است:

  • عدم دستیابی به نیازها
  • عدم دستیابی به سطوح خدماتی
  • شکست اقتصادی؛ تجاوز هزینه‌های عملیاتی از هزینه‌های سرمایه‌ای
  • پایان عمر؛ توقف کارکرد دارایی

پس از اتمام این مرحله، سطح ریسک در مقایسه با اثر آن روی دیگر بخش‌های کسب و کار سنجیده می‌شود. سپس، برنامه مدیریت سرمایه به نسبت دارایی های دارای ریسک بالاتر در کسب و کار اولویت بندی شده، تا زودتر به آن‌ها رسیدگی شود؛ به این معنا که پیش از وقوع خرابی باید برای آن‌ها برنامه‌ریزی صورت گیرد.

نظارت و بازنگری

آخرین قدم پس از پیاده‌سازی مدیریت سرمایه، نظارت و بازنگری است. این فرایند در تمام چرخه عمر دارایی ها اجرایی می‌شود. این کار به شما اجازه می‌دهد تا اثربخشی و کارایی دارایی ها را کنترل کنید. تصمیم‌های دقیق در رابطه با دارایی ها نظیر به‌روزرسانی یا بهبود سیاست و خط مشی‌های حفظ و نگهداری، تزریق پول برای ارتقاء یا سرمایه گذاری کنترل ریسک در بازار سرمایه در دارایی های جدید، از جمله فعالیت‌های این مرحله هستند.

نرم افزار مدیریت سرمایه اثربخش، بازنگری جامع و کامل‌تری از کسب و کار نسبت به سیستم مدیریت ناوگان ارائه می‌دهد. این امر در نتیجه، دید بازتر و شفاف‌تری در راستای پشتیبانی از رشد و توسعه در کل کسب و کار برای مدیران فراهم می‌کند.

اما نرم افزار مدیریت سرمایه چگونه از کسب و کار پشتیبانی می‌کند؟

طی سال‌ها، سیستم‌های متعددی توسط عملیات ناوگانی برای پرداختن به نیازهای مدیریت سرمایه بکار گرفته شده‌اند. با اینکه برخی ازسیستم‌های نرم افزار مدیریت سرمایه (SAM) داده‌های کلیدی و قابلیت تحلیل را فراهم می‌کنند، اما همیشه پاسخگوی نیازهای خاص شما به عنوان یک مدیر ناوگان نیستند.

ویژگی منحصربفرد یک نرم افزار SAM برای ناوگان‌ها، این است که روی شرایط و عملکرد وسائل نقلیه متمرکز است. هدف این نرم افزارها، کمک به تعریف اهداف و نتایج عملکردی بر اساس موارد زیر است:

  • نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بیشتر
  • بهبودهای قابل سنجش در کارایی عملیاتی
  • هزینه‌های کمتر
  • کاهش مسئولیت و وظایف اداری
  • سازگاری بیشتر
  • مدیریت ریسک بهتر

از آنجایی که اطلاعات برای هر رویکرد مدیریت سرمایه‌ای حیاتی است، سیستمی هم که انتخاب می‌کنید باید تمام بخش‌های مدیریت ناوگان، دارایی و نیروی کار، از نظر مسائل مالی مربوط به وسایل نقلیه و تجهیزات گرفته تا خط مشی، نظارت و مشوق‌ها، تکنسین‌ها و فروشگاه‌ها را تسهیل کند.

این سیستم‌ها همچنین چرخه عمر کامل دارایی ها، از مرحله خرید گرفته تا فروش را شامل شده و کلیه هزینه‌های ثابت و متغیر و جزئیات استفاده، نگهداری و سازگاری را مشابه با سیستم مدیریت سرمایه، باهم ادغام می‌کنند.

از آنجایی که نیازمندی‌های مدیریت سرمایه برای کمک به تصمیم‌گیری‌هایی که منجر به بهبود کارایی، کاهش هزینه‌ها، زمان کاری بالاتر وسایل و تجهیزات و رضایت کارکنان و مشتریان می‌شود چشم‌اندازهای جدیدی را می‌طلبند، سیستم‌های نرم افزار مدیریت ناوگان پیشرفته نیز روز به روز پیچیده‌تر خواهند شد.

در صورت داشتن هر نوع سوالی، از طریق چت سایت یا باقی راه‌های ارتباطی، با ما در ارتباط باشید. از دیدن و شنیدن نظرات ارزشمند شما خوشحال می‌شویم.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ آموزش مدیریت ریسک فارکس

مدیریت ریسک مناسب و درست به معامله گران ارزهای بین المللی و دیگر دارایی ها، این اجازه را می دهد تا از ضررهایی که ممکن است به دلیل نوسانات حاصل از بالا و پایین شدن ارزها به آنها وارد شود، جلوگیری به عمل آورد.

در حقیقت، داشتن یک برنامه مدیریت ریسک به جا و درست در فارکس، معاملات کم استرس تر، کنترل شده تر و امن تری را، برای تریدرها فراهم می کند. از آنجا که معامله کردن در بازار فارکس و در کل بازارهای مالی، شامل ریسک کردن می باشد، در نتیجه مدیریت ریسک نقش بسیار حیاتی، درست مثل نقش شاهرگ در بدن انسان، در معاملات ارزها بازی می کند.

معامله گران محتاط و حرفه ای بازار فارکس، برای جلوگیری از این ضرر و خسران ها، و برای مقابله با نوسانات احتمالی و ناگهانی مارکت، از استراتژی های مناسب و دقیقی استفاده می کنند. آنها، از معاملات و پوزیشن های بازشان، مثل فرزندانشان مراقبت می کنند و سعی می کنند با استفاده از ترفندهایی که در ادامه برای شما توضیح خواهیم داد، از زیان های احتمالی شان جلوگیری کنند.

تحقیقات نشان می دهد بالای 50% از معامله گرانی که در بازارهای مالی؛ مخصوصا فارکس، ضرر می کنند به خاطر رعایت نکردن مدیریت ریسک و نداشتن استراتژی کنترل ریسک در بازار سرمایه آنتی ریسک است.

معامله گران موفق و هوشیار مارکت آگاه هستند که مدیریت ریسک، یکی از ابزارهای بسیار مهم و حیاتی و جزء لاینفک طرح معاملاتی آنها است.

نکاتی را که با هم در این مقاله یاد خواهیم گرفت، به شرح زیر است:

مدیریت ریسک در فارکس چیست، چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد، ریسکهای معاملات فارکس کدامند، بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس، چطور مدیریت ریسک کنیم، در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم، نتیجه گیری.

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

مدیریت ریسک شامل اعمال ویژه ای است که به تریدرها اجازه می دهد در مقابل نوسانات و زیان های احتمالی بازار، ایستادگی کنند. درست است که ریسک بزرگتر مساوی است با سودها و بازگشت های احتمالی بیشتر، ولی همین ریسک بزرگتر می تواند بلای جان هر تریدری نیز بشود.

نتیجتا اینکه شما به عنوان یک تریدر قابلیت مدیریت ریسکتان را داشته باشید، یعنی بتوانید سودتان را بالا برده و ضررتان را به حداقل برسانید، در حقیقت شاه کلید معاملات در بازار فارکس را در دستانتان دارید. حال سوال اینجاست که چطور می شود این کار را انجام داد؟!

پاسخ شما در گرو خواندن ادامه این مقاله جدید و بی نظیر است. در واقع، مدیریت ریسک شامل مواردی از قبیل: داشتن سایز پوزیشن درست، گذاشتن حد ضرر، کنترل احساست و موارد دیگری می باشد که تا انتهای این مقاله، با شما به اشتراک خواهیم گذاشت. رعایت کردن نکات ساده ولی حیاتی ذکر شده، دقیقا نشان دهنده تفاوت یک تریدر حرفه ای با یک معامله گر آماتور است.

اهمیت مدیریت ریسک

چرا مدیریت ریسک در فارکس اهمیت دارد؟

مدیریت ریسک یکی از مهمترین عناوین و موضوعات در دنیای تریدینگ است. چرا مدیریت ریسک تا این اندازه مهم و حیاتی است؟ خوب، ما داریم درباره یک تجارت سودآور صحبت می کنیم و برای به سود رسیدن و پول درآوردن، باید یاد بگیریم که چگونه از ریسک های موجود، مواظبت کنیم و ریسکمان را مدیریت کنیم.

بسیاری از تریدرها کاملا احساسی و بدون داشتن مدیریت ریسک و آگاهی لازم، بدون هیچ محافظی وارد معاملات شده و شروع به ترید کردن می کنند. در حقیقت کسی که بدون مدیریت ریسک وارد پوزیشنی می شود، درست در حال قمار کردن است و نه ترید کردن.

مدیریت ریسک شما را قادر می سازد تا از یک سری قوانین و ابزارهای درست برای جلوگیری از ضررهای ناشی از نوسانات جفت ارزها استفاده کنید. شما با مدیریت ریسک در بازارهای مالی با اطمینان بهتر و آرامش خاطر بیشتری، ترید خواهید کرد.

داشتن مدیریت ریسک مثل بستن کمربند اتومبیل تان است. بستن کمربند نمی تواند جلوی تصادفات احتمالی شما را بگیرد ولی، می تواند ریسک از بین رفتنتان را کاهش دهد. در واقع شما باید قبل از بازکردن حساب واقعی، استراتژی های مدیریت ریسک را که در ادامه با شما به اشتراک خواهیم گذاشت، در حساب مجازی تان آزمایش کنید.

ریسکهای معاملات فارکس کدامند؟

1- ریسک معاملات ارزها: همان ریسک مرتبط با نواسانات قیمت های ارزها است که آنها را ارزانتر یا گرانتر می کند.

2- ریسک نرخهای بهره: دومین ریسک، مرتبط به افزایش یا کاهش ناگهانی نرخهای بهره است که فرار بودن قیمتها را تحت تاثیر قرار می دهد. تغییرات نرخهای بهره در بازار فارکس بسیار مهم هستند زیرا سطح هزینه ها و سرمایه گذاری درون یک اقتصاد، به وسیله آنها افزایش یا کاهش می یابد.

3- سومین ریسک، ریسک نقدینگی است. این به این معنی است که شما به عنوان یک تریدر، برای جلوگیری از ضرر، نمی توانید سریعا یک دارایی را بخرید یا بفروشید. حتی با اینکه فارکس یک بازار با نقدینگی بسیار بالا است، ولی در این مارکت هم زمانهای خاصی وجود دارد که این نقدینگی بالا می باشد. این مسئله به ارز مورد انتخاب شما و قوانین کشور مرتبط با آن ارز، بستگی دارد (البته فراموش نکنید این مساله درباره ارزهای ماژور نیست چرا که شما می توانید با یک کلیک کردن، آنها را خریده و یا بفروشید).

4- چهارمین ریسک، ریسک استفاده از لورج یا همان اهرم است. همانطور که می دانید استفاده از اهرم، همانقدر که می تواند سودده باشد، می تواند به شما ضرر و زیان هم بزند. در حقیقت شما با استفاده از اهرم با پول کمتر، وارد یک معامله بزرگتر می شوید.

بهترین استراتژی های مدیریت ریسک در فارکس

برای مدیریت ریسک در فارکس، شما نیازمند داشتن یک برنامه قوی و مناسب هستید. داشتن این برنامه و مهمتر، متعهد بودن به آن، چراغ راه شما در وادی تریدینگ است. در ادامه ما راهکارهای مناسبی برای جلوگیری از ضرر وزیان در معاملات، به شما معرفی می کنیم.

1- قبل از ورود به معاملات واقعی، حتما آموزش های لازم درباره فارکس و ریسکهای احتمالی آن را ببینید.

2- یک برنامه معاملاتی هوشمند تدوین کنید و متعهدانه نسبت به آن وفادار باشید و به آن عمل کنید.

3- قبل از ورود به فضای واقعی، استراتژی معاملاتی تان را درست کرده و حداقل چند ماه در فضای مجازی، آن را تست کنید.

4- هرگز بیشتر از آن چیزی که نمی توانید تحمل کنید، ریسک نکنید و سرمایه تان را به خطر نیاندازید.

5- حتما از نسبت ریسک به ریوارد مناسبی استفاده کنید. به زبان ساده، همیشه از خودتان این سوال را بپرسید: چقدر از سرمایه ام را حاضرم در این معامله به خطر بیاندازم؟ معمولا حرفه ای ها بیشتر از 2 الی 3% از کل سرمایه شان، ریسک نمی کنند.

6- مقدار تریدی که می کنید را بسته به اندازه ریسکی که درگیر معامله می کنید، تغییر دهید.

7- اندازه لورج یا اهرمتان را همیشه هوشمندانه انتخاب کنید.

8- قبل از ورود به هر معامله ای، نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.

9- حتما از دستور حد ضرر یا استاپ لاس برای جلوگیری از کال مارجین شدن، استفاده کنید.

10- از دستور حد سود در هر تریدی استفاده کنید و سعی کنید این سطح، واقع گرایانه باشد.

11- در ادامه استفاده از فرمان حد سود و برای حمایت از سودهایتان در معاملات سودده، حتما از دستور حد سود پله ای استفاده کنید.

12- همیشه خودتان را برای بدترین شرایط هم آماده کنید.

13- خویشتنداری را در معاملات تمرین کنید و هرگز به صورت افراطی و قمارگونه، ترید نکنید.

14- کنترل کردن احساسات را در معاملاتتان، تمرین کنید.

15- فقط دارایی ها یا جفت ارزهایی را ترید کنید که از لحاظ فاندامنتالی با آنها آشنا هستید.

16- همیشه اخبار فاندانتالی و تقویم اقتصادی فارکس را دنبال کنید و بدون این ابزارها، ترید نکنید.

17- مراقب ترید کردن ارزها و یا دارایی هایی که نقدینگی کمتری در آنها وجود دارد، باشید. چرا که با ورود به این معاملات ممکن است در زمان فروششان، دچار مشکل شوید.

18- همیشه از سایز معاملات مناسب استفاده کنید.

19- حتما از یک ژورنال معاملاتی استفاده کنید و تمام وقایع، مخصوصا احساساتتان را قبل، در حین و بعد از ترید، در آن مکتوب کنید.

چطور مدیریت ریسک کنیم؟

راههای زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارند. ما در اینجا 4 روش تایید شده را برای شما توضیح می دهیم. اولین روش، پذیرفتن ریسک به عنوان جزئی جدانشدنی در هر نوع معامله ای است. اگر وارد دنیای ترید شده اید، باید بپذیرید که انجام هرگونه معامله ای، همراه با ریسک است. ولی منظور ما از پذیرفت ریسک، چیز دیگری نیز می باشد.

گاهی هزینه صرف نظر کردن از یک ریسک، آنقدر بالا است که مجبور می شوید آن را بپذیرید. روش دوم، انتقال یا جابجایی ریسک است. منظور از انتقال، یک نوع بیمه کردن خطرات وجود در معاملاتتان می باشد.

روش سوم و چهارم، کاهش دادن ریسکهای موجود و حذف کردن ریسک می باشد. منظور از کاهش دادن، اضافه کردن ابزارهایی است که موجبات حمایت بیشتر از سرمایه تان را فراهم می کند. در انتها گاهی پیش می آید که شما مجبور می شوید خطرات موجود در تریدهایتان را کلا حذف کنید.

در هر معامله فارکس چقدر باید ریسک کنیم؟

ریسک کردن در هر معامله ای در فارکس، باید مقدار کوچکی از کل سرمایه تان باشد. برخی از معامله گران عدد 2% را برای هر معامله ای، منطقی می دانند. این مسئله به این معنی است که اگر بر فرض مثال، کل سرمایه شما 5000 دلار می باشد، شما به هیچ عنوان نباید بیشتر از 2% این 5000 دلار یعنی 100 دلار در هر ترید، ریسک کنید.

حال، نکته بسیار مهم این قانون طلایی و نجات دهنده این است که شما باید 50 معامله اشتباه انجام دهید، تا کل سرمایه تان (5000 دلار) را از دست بدهید و کال مارجین شوید. این مسئله برای کسی که فارکس را به صورت اصولی و علمی دنبال می کند، بعید است. نتیجتا، متوجه می شویم که اگر در هر مارکتی که هستیم به اصول و قوانین آنجا پایبند باشیم، درصد ضررهایمان را کم و امکان به سود رسیدنمان را افزایش می دهیم.

نتیجه گیری

در کل نباید این نکته را فراموش کنیم که ریسک کردن، جزو نهاد و فطرت هر معامله ای ایست ولی اگر از قبل، مدیریت ریسک را به عنوان یک فاکتور حیاتی در نظر بگیریم، جای نگرانی خاصی وجود ندارد.

به عنوان یک قانون باید همیشه به خاطر داشته باشیم که استفاده از اهرم های بالا و غیر اصولی، ریسک کال مارجین شدن و از دست رفتن تمام سرمایه مان را افزایش می دهد. در نتیجه، اگر همیشه قوانین مدیریت ریسک را در نظر بگیریم و به آن متعهد و پایبند باشیم، هرگز دچار ضررهای خطرناک و نابود کننده نمی شویم.

پیرامون مدیریت ریسک در نهادهای مالی بازار سرمایه

پیرامون مدیریت ریسک در نهادهای مالی بازار سرمایه

باید در دو مورد صحبت کنیم؛ یکی مدیریت ریسک در نهادهای مالی و دیگری مدیریت ریسک در اوراق بهادار؛ در مورد هر کدام از این دو موضوع نیاز است به شرایط اقتصادی توجه کنیم. زیرا مدیریت ریسک در نهادهای مالی دچار تحولات جدی شده است. محیط اقتصادی که در دهه‌های اخیر در جهان شکل گرفته است مبتنی بر نرخ بهره پایین، رقابت بالا با مارجین‌های پایین و ظهور پدیده‌ای به اسم فینتک‌هاست که از آنها به عنوان فینتک دکساپشن نام برده می‌شود. جمیع این شرایط نهادهای مالی را با دگرگونی‌هایی روبه‌رو کرده و موجب شده چارچوب مدیریت ریسک نیازمند یک نوگرایی در حوزه نهادهای مالی باشد. پاسخ صحیح به مدیریت ریسک در عصر حاضر باید به گونه‌ای باشد که به سئوال‌های جدیدی که در این حوزه به وجود می‌آید، پاسخ داده شود. ما زمانی می‌توانیم از مدیریت ریسک در نهادهای مالی و موثر و کارآمد بودن‌شان صحبت کنیم و نتیجه بگیریم که سئوالات برخاسته از این شرایط را پاسخ دهیم. حداقل سه گونه از چالش‌ها به کنترل ریسک در بازار سرمایه ذهن می‌رسد. در این دوره جدید که تحولاتی شکل گرفته، این سئوال مطرح می‌شود که آیا مدیریت ریسک در نهادهای مالی به معنی واقعی موجب شده تا اقدامات و اتفاقات و رویدادهای صحیح به وقوع بپیوندد. آیا تعریف دقیقی بین فعالیت‌ها و خدماتی که در نهادهای مالی می‌دهند با آنچه که رگولاتورها از آن انتظار دارد، تطبیقی صورت گرفته است. آیا اشتهایی برای شفافیت در نهادهای مالی ما شکل گرفته و تقویت شده است. تمام آنچه که درباره اثربخشی رویکرد سنتی ریسک متداول است در شرایط جدید اقتصادی محل سئوال است.

اگر سیستم مدیریت ریسک بتواند این سئوالات را پاسخ دهد با محور جدیدی روبه‌رو می‌شود. آیا ساختار مدیریت ریسک توانسته با آن سازمان‌دهی موجب اثربخشی آن شود؟ ساختار ریسک در نهادهای مالی چقدر است و جایگاه فعلی نسبت به آن چه فاصله‌ای دارد؟ آیا ساختار منابعی که در مدیریت ریسک تخصیص داده‌ایم ساختار بهینه‌ای است؟ آیا کارایی‌ها از طرق دیگر قابلیت تغییر دارند؟ در نهایت این که هزینه فرآیند مدیریت ریسک را چقدر می‌توانیم از طریق نوآوری یا اضافه کردن توانمندی‌های جدیدی که ناشی از اضافه کردن سازمان‌های جدید، بازآفرینی و کارآفرینی است، تغییر دهیم؟ دسته سوم از چالش‌ها و سئوالاتی که اثربخشی مدیریت ریسک را در نهادهای مالی تحت تاثیر قرار می‌دهد، بحث دیجیتال شدن اقتصاد و اکوسیستم‌هایی است که ناشی از نوآوری است که در اقتصاد تقویت می‌شوند و به صورت موثر نهادهای مالی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

تکنولوژی‌هایی مانند هوش مصنوعی و رباتیک توانسته به کاهش منابع انسانی کمک کند. آیا آنها توانسته‌اند سیستم‌های پشتیبانی مدیریت قوی‌تری ایجاد کنند؟

ما شرایطی را تجربه کردیم که رقابت در آن فزاینده بوده است. نرخ‌های حاشیه‌ای به شدت در حال فشار به سمت کاهش است. حوزه‌های مالی، رقابت‌های جدیدی را تجربه می‌کنند. در ایران شرایط شاید چندان متفاوت نباشد. این مسیر متفاوت لزوما به نقطه متفاوتی منجر نشده است. ما در بازار پدیده‌های جدید زیادی داشتیم که می‌توان آنها را تفسیر کرد. هر چقدر که موضوع دوری ما از بازار مالی جهانی مورد بحث برخی‌ها باشد، نقطه‌ای که هستیم ما را سمت بازارهای جهانی می‌کشاند. در خصوص این که بازارها باید وارد چه حوزه‌های شوند تا اثربخش باشند، چارچوب‌های متعددی وجود دارد. یکی از چارچوب‌ها، رویکرد دیلویت است که موسسه‌ای بسیار به نام است.

6 محوری که برای فعالیت یک نهاد مالی در حوزه مدیریت ریسک می‌توان متصور بود و باید پیرامون آن نسبت به مهندسی مدیریت ریسک‌مان در نهادهای مالی گام برداریم، به این شرح است.

در محور اول نیاز داریم در مدیریت ریسک نهادهای مالی بر روی ریسک‌های استراتژیک تمرکز داشته باشیم. این تمرکز بخشی مبتنی بر این است که ما ریسک‌های استراتژیک را شناسایی کنیم. باید سطح اخلال و درجه اخلال این ریسک‌ها را به صورت جدی در مدل‌های مدیریت ریسک بررسی کنیم.

در محور دوم، استقرار یک نظام فرهنگی و هنجاری بسیار رسمی است که باید نسبت به آن اقداماتی صورت پذیرد. یکی از جدی‌ترین مسائل ایجاد چنین فرهنگ و هنجار مستحکمی مبتنی بر ریسک و آگاهی از این است که ما در گام اول بتوانیم به معنای واقعی یکپارچه‌سازی میان فرهنگ و سازمان را داشته باشیم. استفاده از انواع تکنولوژی که واقعا بتواند ما را از رفتارهای پرخطر منابع انسانی‌مان آگاه کند.

محور سوم، محور بازآفرینی خطوط مدیریت ریسک است. امروزه به خاطر نوآوری‌هایی که ایجاد شده، تعاریف بسیار تغییر کرده است. به همین دلیل بسیاری از نهادهای مالی دست به بازآفرینی زده‌اند و این ساختارها را شکسته‌اند و بخشی از تجارب لایه‌های مختلف را به یکدیگر تزریق کرده‌اند. باید نسخه مالی نهاد مالی هر شرکتی نوشته شود و ساختارشکنانه آن را پیش برد.

محور چهارم که یکی از جدی‌ترین محورهای ماست، بحث غنا بخشیدن به توانمندی‌های مدیریت ریسک است. ما امروز ریسک‌های غیرمالی مختص را افزایش می‌دهیم و مدام پررنگ‌تر می‌شوند. بحث کیفیت دیتا بسیار جدی است. سازمان و نهاد مالی بدون توجه به این مسئله نمی‌تواند یک سیستم مدیریت ریسک مستقل و کارآمدتر را پیش‌رو داشته باشد. منطقی‌سازی به معنای هموارسازی و یکپارچه سازی فرآیندها در بازارهای مختلف، مسیری است که ما باید آن را طی کنیم. بازارهای مالی الان یکپارچه هستند. ما باید از تجربیات بازارهای مالی یکپارچه استفاده کنیم.

محور پنجم، بحث کارایی است. ما در شرایطی هستیم که نهادهای مالی در مراقبت کامل فعالیت می‌کنند. مارجین‌ها تحت فشار هستند و رشد اقتصادی جهانی وجود ندارد. الان بحث هزینه و مدیریت هزینه در فرآیندهای سازمانی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. باید سراغ مهندسی مجدد فرآیندهای‌مان برویم. باید بتوانیم از تکنولوژی‌ها از هوش مصنوعی، از یادگیری ماشین به شکل ویژه استفاده کنیم تا بتوانیم هزینه‌های این بخش را به نحوه کارآمدتری سمت اثربخشی سوق دهیم. بحثی هم که وجود دارد بحث اشتراکی کردن مجموعه‌ای از این هزینه‌ها و ایجاد زیرساخت‌های مشترک است. قطعا بهره‌وری از این نهادهای مالی می‌تواند به مشارکت‌کنندگان کمک کنند.

محور ششم، مدیریت استراتژیک سرمایه و نقدینگی است. سرمایه و نقدینگی دو منبع ارزشمند نهاد مالی برای فعالیت است. ما اگر تحت رگولاتوری مختلف کار کنیم باید چارچوب منسجمی را در مورد این دو منبع اتخاذ کنیم. ما نمی‌توانیم با این دو منبع متفاوت عمل کنیم. اگر این شش الزام را برای مدیریت ریسک بپذیریم، می‌توانیم مدیریت ریسک کارآمدتری داشته باشیم.

مدیریت سرمایه و ریسک

مدیریت سرمایه و ریسک

مدیریت سرمایه و ریسک

محل برگزاری : رویداد آنلاین است

این رویداد پایان یافته است

جذابیت بازارهای مالی سبب شده که افراد زیادی به این بازارها ملحق شوند. اما حین انجام معاملات عمدتا دچار سردرگمی هایی میشوند. این امر مخاطرات بسیاری را برای افراد ایجاد کرده است. نیاز به کسب سود از یک سو، ناتوانی و سود و زیان های تصادفی از سوی دیگر.

دلایل عدم موفقیت افراد در بازارهای مالی بسیار زیاد است. اما مهمترین عاملی که در تبدیل یک تحلیلگر به معامله گر موثر بوده و ضامن حضور مستمر و موفق در بازار مالی است، مدیریت ریسک و سرمایه است .

افراد زیادی در بازار مالی سود و زیان های تصادفی دارند و این سبب شده که دچار هزینه فرصت زیادی شوند. برای اینکه یک معامله گر بتواند سودآوری مستمر داشته باشد میبایست سرمایه گذاری خود را بر مبنای روانشناسی معامله گری و مدیریت مدیریت ریسک و سرمایه انجام دهد.

در وبینار حاضر قصد داریم مراحل تبدیل شدن یک تحلیلگر به یک معامله گر خبره را شرح دهیم. با تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای، متدهایی برای سوق دادن سبد زیان ده به سمت یک سبد سودآور طرح خواهد شد. این سمینار طی یک جلسه دو ساعته ارائه میشود و نقشه راه یه معامله گر بازار مالی را نشان خواهد داد.

شاهین خدادادی

تحلیلگر و معامله گر بازار سرمایه با سابقه بیش از 12 سال فعالیت مدیریت سبد شرکت های خصوصی معامله گر فارکس طراح استراتژی معاملاتی و پلن های ریسک معاملات

کنترل ریسک در بازار سرمایه

بازار سرمایه یا همان بازار بورس جایی است که در آن سرمایه افراد و نهادها منجر به رشد اوراق بهادار می شود. هر چقدر که سرمایه بیشتری به سمت این بازار روانه شود، رشد آن هم بیشتر خواهد بود و در واقع حیات و ممات این بازار وابسته به سرمایه می باشد. پارسال و امسال، ما شاهد آن بودیم که حجم عظیمی از سرمایه مردم به سمت بازار بورس حرکت کرد و همین باعث شد تا شاخص کل بازار بورس به سرعت بالا برود و رشد بسیار خوبی داشته باشد اما با تصمیمات اشتباه و دخالتهای عمدی، ریزش کرد. برای این که سهامداران در بازار سرمایه بتوانند سود هر چه بیشتری کسب کنند و ضرر کمتری متحمل شوند باید مدیریت سرمایه و ریسک در این بازار را یاد بگیرند. در این بازار به این موضوع پرداخته شده است.

ریسک در بازار سرمایه

بازار سرمایه یا بورس، بازاری پرریسک است و دلیل آن هم اینست که نوسانات قیمت در آن زیاد است. عوامل زیادی می توانند روی بازار بورس تاثیر بگذارند و باعث نوسان در آن شوند و به همین دلیل است که در این بازار، ریسک وجود دارد.

به علت همین موضوع است که افراد سرمایه گذار در بازار بورس باید مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی یاد بگیرند تا بتوانند ریسک معاملات خود را به خوبی مدیریت کنند. هر چقدر که فردی در این مدیریت موفق تر عمل کند مطمئنا سود بیشتری هم خواهد برد. افرادی که می خواهند وارد بازار بورس شوند که ضرر بورس می تواند زیاد باشد و به همین دلیل است که حتما با این موضوع را جدی بگیرند.

از عواملی که روی بازار سرمایه تاثیر می گذارند و باعث نوسان و در نتیجه بالا رفتن ریسک در آن می شود می توان به تورم، نرخ ارز، شرایط اقتصادی کشور، دخالت های دولت و اخبار اقتصادی و سیاسی اشاره کرد. هر کدام از این موارد می تواند به نوعی بر بازار بورس تاثیر بگذارد . برای مثال کافی است تا خبر احتمال جنگ در کشور قوت بگیرد، آنگاه خواهید دید که چگونه بورس ریزش خواهد کرد.

مدیریت سرمایه و ریسک در بازار سرمایه

تا اینجا دانستید که بازار سرمایه دارای ریسک است و خیلی ها در این بازار پرنوسان، ضرر می کنند. شاید برایتان جالب باشد که اکثریت بیشتر سهامداران در بازار بورس در دنیا دچار ضرر می شوند و درصد کمتری به سود می رسند.

عوامل گوناگونی وجود دارند که چرا عده ای در بازار بورس سود می کنند که یکی از مهم ترین آنها مدیریت سرمایه و ریسک می باشد. اما مدیریت ریسک در بازار بورس چگونه انجام می شود و باید چه کارهایی انجام داد. در زیر به مهم ترین موارد مدیریت ریسک و سرمایه اشاره شده است:

1. داشتن استراتژی معاملاتی :

یکی از نکات مهم در بازار بورس و معامله گری در آن اینست که شما دارای یک استراتژی معاملاتی مشخص و مناسب باشید. شما پیش از هر چیز باید مشخص کنید می خواهید معامله کوتاه مدت، میان مدت ، بلندمدت و یا نوسان گیری انجام دهید و سپس بر اساس آن یک استراژی مناسب معاملاتی را اتخاذ کنید و بر اساس آن اقدام به معامله کنید.

فردی که بدون داشتن استراتژی معاملاتی در بازار بورس معامله می کند، خیلی زود به ضرر خواهد رسید چون استراتژی، مسیر یک معامله گر در بازار بورس را مشخص می کند. اگر فردی بخواهد در بازار بورس به موفقیت برسد حتما باید برای خود استراتژی تعیین کند.

2. کاهش و افزایش ریسک با توجه به شرایط :

یک معامله گر حرفه ای زمانی که می بیند وضع بازار بورس چندان مساعد نیست دست به معاملات با ریسک بالا نمی زند و سعی می کند ریسک معاملاتش را هر چه پایین تر نگهدارد. از آن سود زمانی که وضع بازار خوب باشد ریسک بیشتری خواهد کرد تا سود بیشتری نصیبش شود.

3. درگیر کردن مقدار مناسب پول برای یک معامله :

یکی از نکات مهم در مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس این است که باید برای هر معامله، مقدار پول مناسبی خرج کرد. فرض کنید که شما می خواهید سهمی را بخرید اما از طبق تحلیلتان چندان از سود آن مطمئن نیستید. برای چنین موردی شما نباید پول زیادی خرج کنید و ریسک بالا انجام دهید. از آن سو اما اگر از سود و رشد سهمی اطمینان دارید باید پول بیشتری را درگیر معاملات خود کنید و ریسک بیشتری انجام دهید چون در اینجا شما به رشد سهم اطمینان دارید.

این که سود و ضرر شما چقدر باشد به قدرت تحلیل شما باز می گردد.

4. خرید پلکانی و بااحتیاط در بازار منفی :

در بسیاری از موارد پیش می آید که بازار منفی و در حال ریزش است. در چنین شرایطی شما اگر فرصت خرید خوبی را مشاهده کردید می توانید از طریق خرید پلکانی اقدام کنید و حتی در بازارهای منفی نیز به سود خوبی دست یابید.

5. حد ضرر :

یکی از کارهای بسیار مهم دیگری که برای مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس باید انجام دهید این است که حتما برای خود حد ضرر تعیین کنید. حد ضرر یعنی شما قیمتی پایین تر از قیمت خرید برای خود مشخص کنید و هر گاه که سهم یا دارایی شما به آن قیمت رسید، نسبت به فروش آن اقدام کنید تا بیشتر دچار ضرر نشوید.

فرض کنید شما سهمی را طبق تحلیل خود و با قیمت 2000 تومان می خرید. اگر حد ضرر را روی 1700 تومان قرار دهید یعنی با رسیدن به این قیمت شما 15 درصد ضرر کرده اید. بنابراین شما حد ضرر خود را روی 15 درصد ضرر قرار داده اید.

خوبی حد ضرر این است که شما نمی گذارید حد ضررتان بیش از حد مشخصی بیشتر شود و به این ترتیب ضرر خود را کنترل می کنید. شاید اگر خیلی از افراد پس از ریزش شاخص کل از 2 میلیون واحد برای خود حد ضرر تعیین کرده بودند و با رسیدن به حد ضرر سهم های خود را فروخته بودند حالا خیلی از آنها دچار ضرر 60 و 70 درصدی نشده بودند.

یادتان باشد که بازار بورس به هیچ کس تضمین سود نمی دهد و این شما هستید که باید در این بازار به خوبی حرکت کنید. درست است که در بازار سرمایه ایران، تخلفات و دستکاری اتفاق افتاده است اما این نباید باعث شود تا شما ریسک خود را مدیریت کنید. حتما حد ضرر و استفاده از آن را جدی بگیرید. فقط در صورتی سهمی را نگهداری کنید که از ارزش ذاتی و در نتیجه رشد آن اطمینان صددرصدی داشته باشید.

6. کنترل احساسات :

در بازار بورس،برای مدیریت سرمایه و ریسک باید احساسات خود را نیز مدیریت کنید. شما باید دو حس ترس و طمع را به خوبی کنترل کنید تا موجب ضرر زدن به شما نشوند. حس طمع می تواند موجب شود تا شما دست به خرید هیجانی و بدون تحلیل مناسب بزنید و حس ترس نیز می تواند موجب فروش سریع سهام باارزش و اقدام نکردن به خرید شود. هر چقدر که کنترل احساسات شما در بورس بهتر باشد شما ضرر کمتری خواهید کرد و سود بیشتری خواهید برد.

اگر برای یک سهمی حد ضرر تعیین کرده اید و حالا قیمت سهم به حد ضرر رسیده است، دیگر نباید با امید دادن به خود که قیمت دوباره برمی گردد آن را نفروشید. شما باید طبق قرار قبلی خود سهم خود را حتی با ضرر بفروشید وگرنه ممکن است ضرر بیشتری را متحمل شوید.

7. بالا بردن قدرت تحلیل :

هر چقدر که قدرت تحلیل شما از بازار بورس بیشتر باشد، مدیریت ریسک و سرمایه بهتری هم خواهید داشت چون بهتر می توانید پیش بینی کنید که بورس به کدام سمت خواهد رفت. روانشناسی بازار، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و دیگر موارد همگی در بالا بردن قدرت آنالیز به سهامدار کمک خواهند کرد.

نتیجه گیری مدیریت سرمایه و ریسک در بازار سرمایه

ریسک در ذات بورس است و به هیچ وجه نمی توان بازار بورس را بدون ریسک تلقی کرد. افراد زیادی در این بازار دچار ضرر می شوند. هر چقدر که افراد بهتر مدیریت سرمایه و ریسک را انجام دهند، سود بیشتر و ضرر کمتری هم نصیبشان خواهد شد.

برای مدیریت کردن ریسک در بازار سرمایه افراد می توانند کارهای مختلفی انجام دهند. از میان کنترل ریسک در بازار سرمایه این کارها می توان به بالا بردن قدرت تحلیل، مدیریت احساسات(ترس و طمع) ، تعیین کردن حد ضرر( بسیار مهم) ، درگیر کردن مقدار مناسب پول برای یک معامله، خرید پلکانی در بازار منفی، کاهش و افزایش ریسک با توجه به شرایط بازار و نیز داشتن یک استراتژی مناسب معاملاتی(بسیار مهم) اشاره کرد. هر کدام از این موارد در نوبه خود می توانند از ضرر سهامدار بکاهند و به سود او بیفزایند.

سهمیران

اگر دوست دارید تا مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس را به بهترین شکل یاد بگیرید، سهمیران برای شما گزینه بسیار خوبی خواهد بود.

سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ می تواند به بهترین شکل ، شما را آموزش دهد تا ریسک معاملات خود را مدیریت کنید.. دوره های آموزشی سهمیران شامل نکات آموزشی بسیار خوبی است و باعث می شود تا افراد بتوانند به خوبی در بازار پرریسک بورس به معامله کردن بپردازند.

مهم ترین چیزی که توسط سهمیران به افراد یاد داده می شود تحلیل کردن است. هر چقدر که تحلیل فردی قوی تر باشد سودش هم از بازار سرمایه بیشتر خواهدبود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.