مدل جدید رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری در راه است
با ترکیب درجهبندی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری و رتبهبندی کیفیت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری میتوان به مدل درجهبندی و رتبهبندی رسید.
به گزارش کالاخبر و به نقل از صدای بورس، قاسم محسنی، مدیرعامل شرکت رتبهبندی اعتباری برهان در رابطه با درجه و رتبهبندی صندوقهای سرمایهگذاری گفت: سرمایهگذاران غیرحرفهای با توجه به تعداد زیاد صندوقهایی که تشکیل شده است، نیازمند راهنمایی هستند برای اینکه دریابند در چه صندوقی سرمایهگذاری کنند. اینکه عملکرد گذشته صندوق سرمایهگذاری به چه صورت بوده و کدام بهتر بوده، کدام صندوق عملکرد ضعیفتری داشته و. میتواند به ارزیابی آینده صندوقها براساس عملکرد گذشته آنها کمک کند.
به گفته او موضوع دیگری که وجود دارد به دلیل بزرگی صندوقها نیاز است که مدیریت مناسبی در صندوقها حاکم باشد تا بتواند این اطمینان را به وجود بیاورد که در آینده صندوق میتواند کارایی گذشته خود را تکرار کند.
محسنی افزود: با ترکیب درجهبندی عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری و رتبهبندی کیفیت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری میتوان به مدل درجهبندی و رتبهبندی رسید. او در ادامه توضیح داد: شرکت رتبهبندی اعتباری برهان در سایت فیپ ایران صندوقهای سرمایهگذاری را رتبهبندی کرده و از یک تا پنج ستاره به آنها رتبه داده است. این مدلی که در ادامه برای رتبهبندی توضیح داده میشود، مدل جدیدی است که هنوز اجرایی نشده و مدل قدیمی همچنان پا بر جاست.
به گفته وی صندوقها ابتدا باید تقسیم شوند به صندوقهایی که از نظر مقررات و تشکیل داراییها با یکدیگر شباهت دارند و سپس بازده آنها را با یکدیگر مقایسه کرد.
مدیرعامل شرکت رتبهبندی اعتباری برهان در رابطه با گروههای همتا گفت: گروههای همتا شامل صندوقهای سرمایهگذاری در سهام، صندوقهای سرمایهگذاری در اوراق بهادار با درآمد ثابت، صندوقهای سرمایهگذاری مختلط، صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول که البته در حال حاضر در بازار سرمایه ایران حضور ندارند و صندوقهای سرمایهگذاری کالا (برای سرمایهگذاری در فلزات یا محصولات کشاورزی) میشوند.
وی در مورد مدلی که برای رتبهبندی وجود دارد تصریح کرد: برای درجهبندی عملکرد ابتدا بازدهی مازاد را برای عملکرد صندوق به دست آورده و سپس ریسک نامطلوب را از آن کم میکنیم. همچنین در درجهبندی عملکرد عوامل تعدیلگری وجود دارد که شامل سه ریسک تمرکز داراییها، نقدشوندگی داراییها، تمرکز مالکان و رتبه کیفیت مدیریت صندوق میشود.
محسنی با اشاره به نحوه درجهبندی عملکرد صندوقها اضافه کرد: درجهبندی عملکرد صندوقها از یک ستاره تا پنج ستاره است که انواع مدلهای سرمایه گذاری انواع مدلهای سرمایه گذاری به ترتیب یک ستاره بازدهی ضعیف، دو ستاره پایینتر از متوسط، سه ستاره متوسط، چهار ستاره خوب و در نهایت پنج ستاره بازدهی عالی را دارد.
او ادامه داد: محاسبه عملکرد صندوقها از طریق محاسبه میانگین مازاد امکانپذیر است که در آن بازده روزانه از تغییرات ارزش خالص دارییهای صندوق (NAV) _به نرخ ابطال_ محاسبه میشود و فرض میشود که سود نقدی در همان روز مجددا سرمایهگذاری میشود. همچنین اثر ذخایر افزایش ارزش داراییها و سود توزیع شده از این محل، برای محاسبه بازده خنثی میشوند. مورد دوم محاسبه میانگین ریسک نامطلوب است که سرمایهگذاران نگران زیان هستند، به همین علت برای اندازهگیری ریسک از معیار ریسک نامطلوب استفاده شده است. بازدهی زمانی نامطلوب است که کمتر از بازدهی بدون ریسک باشد، همچنین میانگین بازدهی نامطلوب، بیانگر ریسک نامطلوب است.
مدیرعامل شرکت رتبهبندی اعتباری برهان با اشاره به اینکه برای رتبهبندی باید بازدهی مازاد را از ریسک آن کم و هم مقیاس کنیم افزود: برای هممقیاس کردن از به هنجارسازی دادهها استفاده میشود. به هنجارسازی باعث بیمقیاس شدن دادهها شده و آنها را بین صفر تا یک محدود میکند. روشهای مورد استفاده آن هم بههنجارسازی فازی و بههنجار سازی با حداقل رضایت بخشی است.
وی در رابطه با نرخ بازده بدون ریسک تاکید کرد: میانگین وزنی بازده تا سر رسید اوراق خزانه اسلامی برای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک ماهانه استفاده شده است؛ تنها اوراق خزانه اسلامی که حداکثر سه ماه تا سر رسید آنها باقی مانده است در محاسبات استفاده شدهاند و حجم روزانه معاملات روی هر ورقه اوراق خزانه اسلامی به عنوان وزن آن در نظر گرفته شده است.
او با بیان اینکه سه عامل تعدیل کننده ریسک داریم، ادامه داد: در رابطه با ریسک تمرکز سبد سرمایهگذاری میتوان گفت، ریسک نامطلوب لزوما دربرگیرنده ریسک تمرکز نیست، از شاخص هرفیندال ـ هیرشمن برای اندازهگیری ریسک تمرکز سبد سرمایهگذاری استفاده شده است، ریسک تمرکز در سطح صنعت و شرکت اندازهگیری شده و با هم ترکیب میشود، برای بههنجار سازی ریسک تمرکز، از روش حداقل رضایت بخش استفاده شده است و حد مطلوب شاخص HHI در سطح صنعت حداکثر برابر ۰/۲۲ و در سطح شرکت حداکثر برابر ۰/۳۵ است.
به گفته محسنی نسبت میانگین وزنی ارزش معاملات ۹۰ روز گذشته سبد داراییهای صندوق به کل بازار به عنوان شاخص نقدشوندگی در نظر گرفته میشود. ریسک تمرکز مالکان نیز با استفاده از شاخص HHI محاسبه میشود.
او درمورد سایر معیارهای مورد استفاده افزود: سایر معیارها بازدهی تعدیل شده بر مبنای ریسک مورنینگ استار، بازدهی تعدیل شده بر مبنای ریسک مودیگلیانی، نسبت شارپ، نسبت شارپ بر مبنای نیم واریانس، نسبت شارپ بر مبنای ریسک نامطلوب، نسبت T و نسبت اطلاعات هستند.
مدیرعامل شرکت رتبهبندی اعتباری برهان در بخش دوم ارائه خود تشریح کرد: رتبهبندی کیفیت مدیریت، درمورد شرایط حال و آتی مدیریت صندوق سرمایهگذاری قضاوت میکند و گزارش رتبهبندی کیفیت مدیریت، اطلاعات جامعی را راجع به وضعیت حال و آتی مدیریت صندوق ارائه میدهد که میتواند مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد.
وی از جمله عوامل کیفیت فرآیند و سیاست سرمایهگذاری و مدیریت ریسک را انطباق سیاستهای سرمایهگذاری با نیازها و سلایق سرمایهگذاران، رعایت محدودیت های مقرراتی و تحلیلهای اقتصادی ـ مالی، وجود منابع انسانی کافی و ماهر برای اجرای فرآیند سرمایهگذاری و در پایان ارزیابی انواع ریسکها اعم از ریسک بازار، ریسک نقدشوندگی ریسک نکول و. و تعریف سطح ریسک قابل قبول بیان کرد.
محسنی همچنین درمورد موارد مورد نیاز مدیریت و ساختار سازمانی گفت: باید توجه کرد که آیا سازمان دارای تعریف شرح وظایف، آموزش مدیران و کارکنان، حاکمیت شرکتی، ثبات مدیریت ساختار سازمانی متناسب، تخصص و تجربه هیات مدیره و مدیران و نظامهای انگیزشی مدیران و کارکنان کلیدی است یا خیر.
او در باره حاکمیت شرکتی به ارائه توضیحات بیشتری پرداخته و توضیح داد: حاکمیت شرکتی تمام جنبههای وظایف مدیریت در پیگیری اهداف اعم از برنامههای عملیاتی، کنترل داخلی و بیرونی و ارزیابی عملکرد را در بر میگیرد؛ بررسی استقلال مدیران سرمایهگذاری با تحلیل روابط تجاری، نسبت خانوادگی، مشاغل و سهامداری آنها انجام میشود؛ همچنین باید تصمیمات خرید و فروش داراییهای تحت مدیریت حاوی حداکثر یا حداقل قیمت، تعداد قابل خرید و فروش و دوره زمانی مجاز برای خرید یا فروش باشد و پیش از اخذ هر تصمیم راجع به سرمایهگذاری باید بررسی شود که آیا اجرای آن منجر به نقض محدودیتهای مربوط به ترکیب سرمایهگذاری میشود یا خیر.
وی با اشاره به حاکمیت شرکتی و نظام کنترلی در این بحث تصریح کرد: پیشگیری از وقوع اشتباهات، سوء استفاده، تقلب، گم شدن، سرقت و اختلاس اموال شرکت و همچنین ارتقای رعایت مقررات با اجرای نظام کنترل داخلی صورت میگیرد. موارد دیگری که در این موضوع میتوان به آنها اشاره کرد مستندات مربوط به ثبت و گزارشگری رویدادهای مالی، اطمینان از دریافت درخواستهای صدور و ابطال از شخص سرمایهگذار، کنترلهای تعبیه شده برای اطمینان از واریز مبالغ پرداختی به سرمایهگذاران به حساب ایشان و وجود واحد مستقل برای حسابرسی داخلی با نیروی انسانی کافی و صلاحیتدار است.
قاسم محسنی با بیان اینکه باید دانست که آیا صندوق سرمایهگذاری تداوم فعالیت دارد یا خیر افزود: با ارزیابی توانایی مالی مدیر صندوق با بررسی عواملی چون تنوع محصولات و خدمات، میزان سودآوری، میزان سرمایه در گردش و کفایت جریانات نقدی؛ بررسی تنوع درآمدهای عملیاتی و انعطافپذیری در هزینهها و عوامل دیگر میتوان به این موضوع که آیا صندوق تداوم فعالت دارد یا خیر رسید.
به گفته وی از دیگر موارد مهم در رتبهبندی و درجهبندی صندوقهای سرمایهگذاری، روابط آنها با صندوقها و فعالیتهای پشتیبان آنهاست که با ترکیب تمام موضوعاتی که ذکر شد میتوان به رتبهبندی از مدیریت دست یافت.
سرمایه گذاری چیست و چه مدلهایی دارد؟
سرمایهگذاری ابزاری برای کسب دارایی است اما فقط برای کسب دارایی استفاده نمیشود. هرکسی میتواند وارد یک برنامهی سرمایهگذاری شود و ابزارهای زیادی وجود دارد که میتوان بهوسیلهی آنها شروع کار با سرمایهی کم را آسان کرد. در واقع تفاوت میان سرمایهگذاری و شرطبندی این است که سرمایهگذاری یک فرایند زمانبر محسوب میشود و روشی نیست که بهوسیلهی آن بتوان خیلی سریع ثروتمند شد.
حتما بخوانید:
سرمایهگذاری: عمل اختصاص دادن پول برای کاری که به تلاش زیادی نیاز دارد با این انتظار که درآمد یا سود اضافی بهدست آید.
سرمایهگذار افسانهای، وارن بافت (Warren Buffett) سرمایهگذاری را اینگونه تعریف میکند: «فرایند برنامهریزی برای پول تا در آینده پول بیشتری نصیب شما بشود.» هدف از سرمایهگذاری این است که پولتان را در یک یا چند جا انباشته کنید تا برای شما کار کند به این امید که پولتان در طول زمان رشد خواهد کرد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایهگذاری به معنای «هوشمندانهتر کار کردن است، نه سختتر کار کردن.» ما در شغلهایمان سخت کار میکنیم، خواه برای یک شرکت باشد و خواه برای کسبوکاری که خودمان راهاندازی کردهایم. ما معمولا ساعتهای زیادی کار میکنیم که نیازمند فداکاری است و باعث افزایش استرس میشود. برداشتن بخشی از پولی که بهسختی بهدست آمده است و سرمایهگذاری آن برای نیازهای آینده، بهترین روش استفاده از پولی است که کسب کردهایم.
همچنین سرمایهگذاری به اولویتگذاری برای پولتان مربوط میشود. پول خرج کردن کار سادهای است و باعث ایجاد خوشیهای زودگذر میشود، برای مثال میتوانید پولتان را صرف خرید وسایل جدید برای خانه کنید، به یک سفر تفریحی هیجانانگیز بروید یا در یک رستوران گران قیمت شام بخورید. همهی این کارها فوقالعاده هستند و زندگی شما را لذتبخشتر میکنند اما سرمایهگذاری مستلزم اولویت بخشیدن به آیندهی انواع مدلهای سرمایه گذاری مالی در برابر خواستههای کنونی است.
سرمایهگذاری راهی است برای اینکه در دورانی که درگیر زندگی روزمره هستید مقداری پول کنار بگذارید تا برای شما کار کند و در آینده از دسترنج کارتان بهره ببرید. در حقیقت، سرمایهگذاری ابزاری است برای اینکه آیندهی شادتری داشته باشید.
سه نوع سرمایهگذاری
همانطور که در فرهنگ لغات توضیح داده شده است، سرمایهگذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که در آینده درآمد یا سود تولید کند. میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی.
سرمایهگذاریهای مالکیتی
زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پُرخطرترین و پُرسودترین نوع سرمایهگذاری است. در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد.
صندوق سرمایهگذاری بازار پول
بازگشت سرمایه در صندوق سرمایهگذاری بازار پول بسیار کم است (چیزی در حدود ۱ تا ۲ درصد) اما خطر آن نیز بسیار کم خواهد بود. اگرچه ارزش سهام این صندوق اخیرا با افت بسیاری مواجه شد، اما این اتفاق آنچنان نادر است که میتوان از آن چشمپوشی کرد. صندوقهای سرمایهگذاری در مقایسه با سرمایهگذاریهای دیگر راحتتر به پول تبدیل میشوند، یعنی درست مانند حساب خودتان میتوانید از صندوق سرمایهگذاری چک بنویسید و آن را نقد کنید.
نزدیک شدهاید اما نه کاملا
آموزشی که در اینجا به شما داده شد سرمایهگذاری نام دارد و به شما کمک میکند درآمد بیشتری داشته باشید. یکی از کارهایی که میتوانید انجام بدهید این است که مانند یک کسبوکار خدماتی کوچک، آموزشتان را بفروشید و مانند یک سرمایهگذاری مالکیتی از آن پول بهدست انواع مدلهای سرمایه گذاری آورید. دلیل اینکه این کار را نوعی سرمایهگذاری قلمداد نمیکنیم این است که نمیخواهیم همه چیز را به عنوان نوعی سرمایهگذاری دستهبندی کنیم. در واقع هر زمانی که ما چیزی میخریم که باعث کارایی بیشتر میشود نوعی سرمایهگذاری انجام دادهایم. برای مثال سرمایهگذاری بر روی یک توپ کاهش استرس یا یک فنجان قهوه که ما را بیدار نگه میدارد. به این ترتیب ما معنای سرمایهگذاری را گسترش دادهایم اما چیزی به شما آموزش داده نشده است.
چه چیزهایی سرمایهگذاری نیستند
خریداری چیزهایی مانند تخت خواب، ماشین، تلویزیون و هر چیزی که بهطور طبیعی در اثر استفاده و گذر زمان خراب میشود سرمایهگذاری محسوب نمیشود. برای مثال شما با خرید یک بالشت اسفنجی برای یک خواب خوب سرمایهگذاری نمیکنید. مگر اینکه شما فرد بسیار معروفی باشید و انتظار داشته باشید که افرادی حاضر باشند قیمت بیشتری برای بالشت پرداخت کنند.
انواع مدلهای سرمایه گذاری
بررسی انواع مدل های دریافت کارمزد و هزینه توسط صندوق های سرمایه گذاری
روش بهینه تعیین کارمزد مدیران صندوق های سرمایه گذاری یکی از بحث های چالشی صندوق ها است. تعیین کارمزد بهینه باید به نحوی باشد که ضمن جلوگیری از افزایش بیش از حد ریسک صندوق، بیشترین بازده را برای سرمایه گذار.
صندوق های سرمایه گذاری بر اساس دارایی های تحت مدیریت، افق زمانی، بازده، راهبردها و نوع مدیریت وجوه به انواع مختلفی طبقه بندی می شوند. صندوق های سرمایه گذاری به عنوان نهادهای مالی مستقل، در قبال سرمایه گذاری وجوه، مستحق دریافت کارمزد و اخذ هزینه های خود از سرمایه گذاران و یا وجوه صندوق می انواع مدلهای سرمایه گذاری گردند. روش بهینه تعیین کارمزد مدیران صندوق های سرمایه گذاری یکی از بحث های چالشی صندوق ها است. تعیین کارمزد بهینه باید به نحوی باشد که ضمن جلوگیری از افزایش بیش از حد ریسک صندوق، بیشترین بازده را برای سرمایه گذار به همراه داشته باشد. در این گزارش به بررسی روش های تعیین کارمزد مبتنی بر عملکرد توسط مدیر سرمایه گذاری می انواع مدلهای سرمایه گذاری پردازد و پیشنهاداتی در این زمینه ارائه شده است.
انواع مدل های سرمایه گذاری به چه صورت است؟
سرمایه گذاری مالکیتی یک نوع سرمایه گذاری تعریف می شود که در جریان آن، سرمایه گذار در قبال تخصیص اعتبار به پروژه، مالکیت بخشی از آن را بر عهده می گیرد. فرض بگیرید که شما در یک پروژه گاوداری یا کشاورزی سرمایه گذاری می کنید و در ازای پولی که در اختیار این گروه قرار میدهید، صاحب قسمتی از پروژه خواهید شد. همین روش در مورد استارت آپ ها نیز قابل اجراست و سرمایه گذار میتواند درصد یا همه سهم آن را برای خود بردارد.
سرمایه گذاری اعتبار دهی
این روش از سرمایه گذاری بیشتر شبیه قرض دادن پول به یک پروژه است و در قبال آن تنها سود یا هزینه مربوط به سرمایه گذاری خود را دریافت میکنید. در این روش، سرمایه گذار متعهد میشود که اعتبار لازم برای انجام پروژه را در نظر بگیرد و در نهایت پس از تولید محصول و ارائه آن به بازار، پول اولیه خود را به همراه سود آن دریافت می کند. معمولاً بانک ها و نهادهایی مانند پارک علم و فناوری در این زمینه فعال هستند.
سرمایه گذاری شراکتی
در سرمایه گذاری شراکتی، همانند سرمایه گذاری مالکیتی، وظیفه تأمین بودجه پروژه بر عهده سرمایه گذار است و در ازای آن درصدی از سهم استارت آپ را به خود اختصاص میدهد. تفاوت این روش با سرمایه گذاری مالکیتی در این است که در روش شراکتی، تنها تا ۴۵ درصد از سهام به سرمایه گذار اختصاص انواع مدلهای سرمایه گذاری مییابد و مالک اصلی پروژه، همان کارآفرین و گروه راه اندازی استارت آپ هستند.
شتاب دهنده چیست؟
شتابدهنده یا Startup accelerator را در واقع می توان به عنوان سوخت و بنزین در مفهوم استارت آپ در نظر گرفت. شتاب دهنده ها، افراد یا شرکت هایی هستند که وظیفه حمایت از یک شرکت نوپا را برعهده گرفته و آنها را در فرآیند آموزش، تولید و فروش محصول هدایت میکنند. شتاب دهنده ها می توانند در هر کدام از سه دسته سرمایه گذاری فوق قرار گیرند، اما معمولاً شتاب دهنده ها به عنوان گروه سرمایه گذاری شراکتی شناخته میشود که تنها تا ۴۵ درصد از سهام گروه را به خود اختصاص میدهند.
شتاب دهنده های ایرانی و شتاب دهنده های خارجی متعددی در سطح اینترنت معرفی شده است و هر کدام از آنها سعی میکنند که امتیازات ویژه ای برای استارت آپ ها در نظر بگیرند تا آنها را جذب کنند. در بین معروف ترین شتاب دهنده های ایرانی می توان به آواتک، جهش، اکسیر و چند مورد دیگر اشاره کرد.
چگونه یک سرمایه گذار استارت آپی مناسب پیدا کنیم؟
با توجه به تعریفی که برای انواع سرمایه گذار استارت آپی داشتیم، احتمالاً این سؤال برای شما به وجود آمده است که چگونه یک سرمایه گذار مناسب پیدا کنیم؟ آیا میتوانیم به هر کسی با هر حجم سرمایه مالی اعتماد کنیم؟ ممکن است برخی از نهادها مانند بانک ها یا حتی پارک های علم و فناوری که دولتی هستند از سطح اطمینان بالاتری برخوردار باشد و اعتماد کردن به آنها آسان تر باشد.
گزینه های سرمایه گذاری خود را بشناسید
وقتی که برنامه اصلی شما راه اندازی یک استارت آپ بر اساس یک ایده خام است، طبیعتا شما نمیتوانید به هر نوع سرمایه گذاری و با هر حجم مالی اعتماد کنید. پس اولین کاری که باید انجام دهید این است که مشخص کنید سرمایه مالی شما از چه مسیری تأمین شود.
- آیا می خواهید از وام های بانکی استفاده کنید؟
- آیا در بین دوستان و آشنایان شما سرمایه کافی برای این پروژه وجود دارد؟
- آیا در نهایت ممکن است به تجهیزات آزمایشگاهی نیاز داشته باشید؟
- آیا می خواهید کسی در پروژه شما دخالت داشته باشد؟
- آیا احساس می کنید که در یک دوره زمانی مشخص می توانید وام یا بدهی را بازپرداخت کنید؟
- آیا سرمایه گذار را در سود و زیان شرکت خود دخالت میدهید؟
اگر شما بتوانید به این سؤالات به طور واضح و دقیق پاسخ دهید، به احتمال زیاد تعداد زیادی از گزینه های شما حذف خواهند شد و تنها به چند مورد محدود خواهید رسید که قضاوت کردن در مورد آنها ساده تر است. البته توجه داشته باشید که در هر مسیری باید راه برگشتی نیز وجود داشته باشد تا امکان استفاده از هر ابزاری را پیدا کنید.
- – یک لیست از سرمایه گذاران تهیه کنید
فرض می گیریم که مرحله قبل را به طور کامل انجام داده اید. در اینجا شما احتمالاً به چند گزینه می رسید که هر کدام از این گزینه ها ممکن است در یکی از پنج دسته فوق قرار گیرند. یک جدول طراحی کنید و در این جدول ۵ گروه سرمایه گذار را مشخص کنید و تعیین کنید که هر کدام از آنها در نهایت چه نقشی در پروژه شما خواهد داشت. اگر بتوانید این مرحله را به درستی و با تصمیم گیری مناسب انجام دهید، یعنی به طور دقیق آنها را دسته بندی کرده اید و میتوانید گام بعدی خود را با اطمینان بیشتری بردارید.
- – جلسه مصاحبه بگذارید و با سرمایه گذاران صحبت کنید
یکی از مهمترین ابزارهایی که یک کارآفرین در مسیر راه اندازی استارت آپ باید داشته باشد، توانایی در مذاکره و مصاحبه است. در اینجا، شما باید با تمامی سرمایه گذاران نوشته شده در فهرست خود مذاکره کنید و از آنها وقت برای مصاحبه بگیرید. با توجه به اولویت خود، به نوبت به سراغ این افراد بروید و با آنها در مورد پروژه خود و نتیجه آن صحبت کنید. سعی کنید که هدف اصلی خود را شرح دهید و به طور واضح و شفاف از آنها بخواهید که هدف خود را در مورد این سرمایه گذاری به شما اعلام کنند. حضور در این مصاحبه هنر شما را نشان میدهد و حتی ممکن است ایده ها و طرز فکر برخی از سرمایه گذاران باعث شود که روش اولیه خود را کنار بگذارید و به سراغ یک صفحه جدید بروید.
شما احتمالاً در طول مسیر خود با افراد زیادی مواجه خواهید شد که همه آنها شما را به سمت جلو سوق میدهند و احتمالاً قول های متعددی در مورد مساعدت مالی و امکانات دریافت میکنید، «این در ذات مفهوم استارت آپ است».
اما مطمئن باشید که در مراحل سخت و پیچیده کار، بیشتر این افراد حرف خود را پس گرفته و حتی نمیتوانید آنها را پیدا کنید. در مورد سرمایه گذاری برای راه اندازی استارت آپ این موضوع بسیار خطرناک تر است و حتی ممکن است به شکست پروژه شما منجر شود. پس اگر با یک سرمایه گذار صحبت میکنید و با آنها به توافق میرسید، حتماً تمامی توافقات خود را به صورت مکتوب و در قالب یک قرارداد بیاورید و از آنها بخواهید که به قرارداد خود تا انتهای کار پایبند باشند.
در این مرحله تجارت شما کم کم مفهوم استارت آپ به خود میگیرد و تقریباً میتوانیم آن را به عنوان یک شرکت نوپا معرفی کنیم. طبیعتاً در مراحل قبل بررسی هایی در مورد نمونه های اولیه و پایه صورت گرفته است و با توجه به بازخوردهای دریافتی، تغییراتی در محصول ها یا در خدمات به وجود آمده است. همچنین حضور سرمایه گذار باعث میشود که اعضای تیم با روحیه بهتری وارد فرآیند تولید شوند و باید مقدمات لازم برای تولید انبوه فراهم شود. البته، تولید انبوه باید در چند فاز صورت گیرد تا روند کنترل هزینه و درآمد به شکل مناسبی انجام گیرد.
- – تبلیغات و بازاریابی را فراموش نکنید
آخرین مرحله ای که روند رو به رشد استارت آپ را به قله می رساند، مرحله تبلیغات و بازاریابی است. در مراحل قبل:
- یک محصول تولید شد،
- در معرض دید افراد زیادی قرار گرفت،
- نقاط قوت و نقاط ضعف آن دیده شد،
- تغییراتی در آن به وجود آمد،
- یک سرمایه گذار برای شروع کار پیدا شد،
- تولید انبوه آن در چند فاز انجام گرفت،
- و اکنون زمان فروش و عرضه آن به مشتریان فرا میرسد.
تبلیغات و بازاریابی یعنی آگاهی مردم و مشتریان نسبت به یک برند. محصول یک استارت آپ تا زمانی که فرایند تبلیغات و بازاریابی بر روی آن انجام نگیرد، نمیتواند در بازار با سایر رقبا بجنگد. از طرفی، مشتریان نیز تمایل چندانی به استفاده از چنین محصولاتی ندارند. پس در این مرحله، یک تیم استارت آپی باید به سراغ یک شخص بازاریاب بروند و از آنها بخواهند که محصول تیم را تبلیغ کنند. راهکارهای مختلفی برای تبلیغات وجود دارد که برخی از آنها به صورت تبلیغات اینترنتی و برخی نیز به صورت تبلیغات محیطی هستند که با توجه به دسترسی گروه، ممکن است یک یا چند مورد از آنها انتخاب شود.
مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام چیست؟ آموزش کامل
بسیاری به دنبال پیداکردن ارزش واقعی سهام شرکتها هستند تا بتوانند با مقایسهی ارزش واقعی و قیمت سهام، برای خرید یا فروش آن تصمیم بگیرند. در واقع ارزشگذاری کاربردهای متفاوتی دارد که یکی از این انواع مدلهای سرمایه گذاری کاربردها، تشخیص تفاوت قیمت سهام و ارزش واقعی آن است. درصورتیکه قیمت یک سهام بالاتر از ارزش واقعیاش قرار داشته باشد، فرصت فروش و درصورتیکه قیمت کمتر از ارزش واقعی تعیین شده باشد، فرصت خرید ایجاد میشود. روشهای متفاوتی برای ارزشگذاری وجود دارد که یکی از آنها ارزشگذاری مطلق است. این روش نیز خود شامل چند مدل است که یکی از آنها مدل تنزیل سود سهام (Dividend Discount Model (DDM)) است. در این مقاله به بررسی مدل ارزشگذاری یا ارزشیابی تنزیل سود سهام خواهیم پرداخت.
مقدمهای بر مدل DDM
این روش یکی از زیرمجموعههای مدل ارزشگذاری ارزش فعلی جریان نقدی (Discounted Cash Flow (DCF)) است. در این حالت ارزش فعلی برابر با جریانهای نقدی آتی خواهد بود؛ برای اینکه بتوانیم به محاسبهی این روش بپردازیم، لازم است جریان نقدی موردنظر خود را انتخاب کنیم. در حقیقت سه نوع جریان نقدی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانیم ارزش فعلی را محاسبه کنیم. ما در این مقاله سعی داریم جریان نقدی حاصل از سودهای پرداختی در آینده را مورد بررسی قرار دهیم که به آن مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام یا DDM گفته میشود.
تعریف مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام مدل DDM
مدل تنزیل سود سهام یکی از روشهای ارزشگذاری مطلق است؛ مدلهای ارزشگذاری مطلق که از آنها بهعنوان ارزش فعلی نیز یاد میشود بر اساس جریانهای نقدی که در آینده ایجاد خواهد شد، ارزش فعلی یک سهم یا شرکت را تخمین میزنند. در واقع این مدلها از یک اصل اساسی علم اقتصاد پیروی میکنند که بیان میکند افراد مصرف را به تعویق میاندازند (سرمایهگذاری میکنند) تا بتوانند در آینده از منافع این سرمایهگذاری بهرهمند شوند.
شرکتها برای کسب سود، به تولید کالا و ارائهی خدمات میپردازند. طی این فعالیتها، جریان نقدی ایجاد میشود که سود واحد تجاری را مشخص میکند و در نهایت سود حاصل در قیمت سهام منعکس میشود. همچنین شرکتها این سودی را که از کسبوکارشان ایجاد شده است، بر اساس تعداد سهام، بین سهامداران خود تقسیم میکنند. یکی از سادهترین مدلهای ارزشگذاری مطلق، مدل تنزیل سود سهام تقسیمی است که یک روش کمی برای محاسبهی ارزش منصفانهی یک سهام، بدون توجه به شرایط حاکم بر بازار است.
در مدل تنزیل سود سهام، ارزش فعلی مجموع سود پرداختی شرکت در آینده را محاسبه میکنیم. بر مبنای این مدل بهمنظور محاسبهی ارزش سهام، سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال آورده میشوند. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی در نظر گرفته میشود. اگر ارزش بهدستآمده از این روش بالاتر از قیمت معاملات فعلی سهام باشد، به این معنی است که سهام کمتر از ارزش واقعیاش قیمتگذاری شده است و واجد شرایط خرید است و درصورتیکه مقدار بهدستآمده از قیمت سهام کمتر باشد، به این معنی است که سهام بیشتر از ارزش واقعیاش قیمتگذاری شده است و موقعیت فروش ایجاد گردیده است.
مروری بر ارزش زمانی پول و ارتباط آن با ارزشگذاری
همانطور که میدانید ارزش پول بهمرورزمان کاهش پیدا میکند. بهعنوانمثال اگر شما در یک بانک برندهی یک جایزهی صد میلیونتومانی شوید، ترجیح میدهید همینالان این جایزه را دریافت کنید یا یک سال دیگر؟ پاسخ مشخص است؛ اغلب افراد ترجیح میدهند همینالان جایزه را دریافت کنند تا بتوانند با سرمایهگذاری این پول در محلی دیگر، مقدار آن را افزایش دهند. بهعنوانمثال اگر نرخ بهره سالیانه بانکی ۵ درصد باشد، با قراردادن این مقدار پول در بانک میتوان بعد از یک سال ۱۰۵ میلیون تومان دریافت کرد. در نتیجه دریافت آنی پول تصمیم عاقلانهتری خواهد بود. برای اینکه بتوانیم باتوجهبه نرخ بهره، ارزش فعلی یا ارزش آیندهی یک مقدار پول را تخمین بزنیم از فرمولهای زیر استفاده میکنیم:
ارزش آینده = ارزش فعلی (۱+ نرخ بهره)
به همین ترتیب ارزش فعلی برابر خواهد بود با:
ارزش فعلی = ارزش آینده / (۱+ نرخ بهره)
بهاینترتیب درصورتیکه دو پارامتر از ۳ پارامتر بالا را بدانیم میتوانیم پارامتر سوم را محاسبه کنیم. مدل تنزیل سود سهام، از این اصل استفاده میکند تا ارزش فعلی مجموع تمام سودهایی که در آینده پرداخت خواهد شد را محاسبه کند.
همچنین اگر علاقهمند هستید تا با مفهوم ارزش زمانی پول بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم تا این ویدیو را مشاهده کنید.
نرخ تنزیل یا نرخ بهره (discount rate)
سهامداران با سرمایهگذاری در سهام متحمل ریسکی میشوند که در ازای آن خواستار بازدهی هستند تا ترغیب شوند این مقدار ریسک را بپذیرند. هرچه ریسک بالاتر باشد، انتظار ما از بازدهی نیز بالاتر خواهد بود و بالعکس. همچنین باتوجهبه اینکه هزینهها و درآمدهای مربوط به یک طرح در زمانهای متفاوتی محقق میشوند، خواهناخواه نوعی اختلاف زمانی بین هزینهها و درآمدها به وجود میآید که باعث میشود ارزش واقعی هر واحد پول در سالهای متفاوت با هم اختلاف داشته باشد.
برای حل این مسائل نرخی تعیین میشود تحت عنوان نرخ تنزیل که کمک میکند هزینهها و درآمدها بر مبنای یک سال مشخص محاسبه شوند تا قابل قیاس با یکدیگر باشند. همچنین این نرخ، میزان ریسکپذیری سرمایهگذار را نیز مشخص میکند. نرخ تنزیل با نامهای دیگری چون نرخ بازده یا نرخ تخفیف نیز شناخته میشود و در زبان انگلیسی نیز تحت عنوان discount rate نامگذاری شده است. این نرخ با استفاده از مدل CAPM یا مدل رشد سود تقسیمی قابل محاسبه است.
معرفی انواع مدلهای DDM
مدل تنزیل سود سهام خود شامل ۳ مدل متفاوت است که تفاوت آنها در نرخ رشد سود است. درصورتیکه سود پرداختی یک شرکت همیشه ثابت باشد، نرخ رشد برابر با صفر خواهد بود. اگر سود پرداختی همواره به مقدار ثابتی افزایش پیدا کند، نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر خواهد داشت و درصورتیکه افزایش سود پرداختی با نرخ ثابتی صورت نگیرد، نرخ رشد فوقالعاده خواهیم داشت. در مدل ارزشیابی سهام با فرض رشد در سالهای آتی، فرض بر این است که کمتر شرکتی وجود دارد که سود هر سهم آن برای همیشه ثابت باشد زیرا اکثر شرکتها به دلیل توسعهی امکانات تولیدی و یا افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت هستند.
به طور خلاصه ۳ مدل تنزیل سود سهام عبارتاند از:
- بدون رشد
- سهام با رشد ثابت
- با رشد فوقالعاده
فرمول محاسبهی مدل DDM
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد صفر
برای محاسبهی ارزش واقعی یک سهم با استفاده از مدل تنزیل سود سهام (DDM)، میتوانیم از فرمول محاسبهی ارزش فعلی استفاده کنیم. بهاینترتیب که مجموع ارزش فعلی همهی سودهایی که در آینده تقسیم خواهند شد را با استفاده از این مدل محاسبه میکنیم و برابر با ارزش واقعی در نظر میگیریم.
D : سود مورد انتظار برای هر سهم
به همین ترتیب فرمول دیگری نیز وجود دارد که عبارت است از:
EDPS : سود انواع مدلهای سرمایه گذاری انواع مدلهای سرمایه گذاری مورد انتظار برای هر سهم
CCE : هزینه حقوق صاحبان سهام
DGR : نرخ رشد سود سهام
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد
متغیرهایی که در این فرمول محاسبه میشوند طبق مفروضات خاصی در نظر گرفته میشوند. به همین دلیل باتوجهبه مفروضات و پیشبینیهایی مورد انتظار هر سرمایهگذار، ممکن است نتایج متفاوتی داشته باشیم. علاوه بر این ازآنجاییکه سود سهام و نرخ رشد آن، ورودیهای کلیدی این فرمول هستند، اعتقاد بر این است که مدل تنزیل سود سهام فقط برای شرکتهایی که سود سهام عادی پرداخت میکنند قابلاجرا است. اگرچه برای شرکتهایی که سود سهام پرداخت نمیکنند نیز میتوان با درنظرگرفتن پیشفرضهایی درباره اینکه اگر سود پرداخت میکردند، مقدار آن چقدر بود، از این مدل استفاده کرد.
سادهترین مدل تنزیل سود سهام، مدلی است که نرخ رشد را صفر در نظر میگیرد. در این صورت ارزش سهام از همان روش گفته شده یعنی مجموع ارزش فعلی سودهای پرداختی در آینده، به دست میآید. اما درصورتیکه نرخ رشد مقداری غیر صفر داشته باشد، از مدل گوردون استفاده میکنیم. این مدل که در واقعیت نیز بیشتر رخ میدهد بر این اصل استوار است که سود تقسیمی با یک نرخ رشد ثابت هرسال رشد خواهد کرد که به آن مدل رشد پایدار گفته میشود. فرمولی که برای محاسبه در این مدل مورداستفاده قرار میگیرد عبارت است از:
D : سود مورد انتظار
محاسبهی مدل DDM با درنظر گرفتن نرخ رشد غیر ثابت
نوع سوم مدل DDM نیز ارتقا یافتهی مدل دوم آن است. به این صورت که نرخ رشد آن ثابت در نظر گرفته نمیشود. نرخ رشد این مدل تحت عنوان نرخ رشد فوقالعاده نیز شناخته میشود. این مدل ممکن است رشد را به دو یا سهفاز تقسیم کند. مرحله اول یک فاز اولیه سریع خواهد بود، سپس یک فاز انتقالی کندتر و در نهایت با نرخ پایینتری برای دوره بینهایت به پایان میرسد.
مزایای مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام
در همهی مدلها و رویکردهای ارزشگذاری محدودیتهایی وجود دارد، مدل تنزیل سود سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی از مزایای این مدل میتوان درنظرگرفتن نرخ رشدهای متفاوت را عنوان کرد. همچنین نتایج حاصل از یک پژوهش نشان میدهد که اختلاف بین قیمت برآوردی سهام با استفاده از مدل سود تقسیمشدهی تنزیلی و قیمت واقعی سهام، کمتر از سایر مدلهاست و قیمتهای برآوردی با استفاده از این مدل، تقریب نزدیکتری به قیمتهای واقعی سهام ارائه میکند.
محدودیتهای روش ارزشیابی تنزیل سود سهام DDM
مدل DDM یک روش کمی برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم است اما به دلیلی مفروضات و پیشبینیهای زیادی که دارد ممکن است بهترین راه برای پایهگذاری تصمیمات سرمایهگذاری نباشد.
برای اینکه بتوانیم از مدل تنزیل سود سهام استفاده کنیم معمولاً لازم است که شرکت موردنظر سودده باشد و سود نقدی پرداخت کند. همچنین تقسیم سود متناسب با سودآوری شرکت باشد و سرمایهگذاران یا سهامداران عمده نتوانند سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهند.
علاوه بر این، مدل گوردون که در آن نرخ رشد مقدار ثابت غیر صفر را در نظر میگیریم دارای محدودیتهایی است که در ادامه به بیان آنها میپردازیم. در حقیقت فرض اول این مدل مبنی بر ثابت بودن نرخ رشد، صرفاً میتواند برای شرکتهای بالغی که سابقهی پرداخت سود منظم دارند صادق باشد. به همین دلیل این مدل تنها برای این شرکتها کاربرد دارد و برای شرکتهایی که نرخ رشدشان ثابت نیست تنها در صورتی قابلاستفاده است که فرضیات دیگری نیز به آن اضافه کنیم.
علاوه بر این درصورتیکه نرخ تنزیل از نرخ رشد کمتر باشد، استفاده از این مدل امکانپذیر نخواهد بود. این حالت زمانی رخ میدهد که یک شرکت متحمل زیان شده باشد اما به پرداخت سود خود مبادرت ورزد.
کاربرد مدل DDM یا ارزشگذاری تنزیل سود سهام در سرمایهگذاری
همهی مدلهای ارزشگذاری DDM به ما این امکان را میدهند که بدون توجه به شرایط حال حاضر بازار، ارزشگذاری را انجام دهیم. همچنین با استفاده از این مدلها میتوانیم به مقایسهی بین شرکتها بپردازیم. علاوه بر این، همانطور که قبلاً نیز گفتیم، با استفاده از این روش میتوانیم فرصت فروش یا خرید یک سهم را تشخیص دهیم. درصورتیکه سهم با قیمتی کمتر از ارزش واقعیاش معامله شود، فرصت خرید ایجاد میشود و درصورتیکه با قیمتی بالاتر از ارزش واقعیاش معامله شود، موقعیت فروش به وجود میآید. بهطورکلی در موارد زیر میتوان از مدل ارزشگذاری تنزیل سود سهام DDM استفاده کرد:
- برای شرکتهایی که مدت قابلتوجهی سود تقسیم کردهاند و در حال حاضر نیز سود تقسیم میکنند. (اما برای شرکتهایی که سود تقسیم نمیکنند، بهتر است از مدلهای جریان نقدی آزاد و یا درآمد باقیمانده استفاده شود)
- برای ارزشگذاری داراییها در بلندمدت از این مدل استفاده میشود.
- برای ارزشگذاری شرکتهایی که سهامداران آنها نمیتوانند بر سیاست تقسیم سود اثر بگذارند.
جمعبندی مدل DDM
روشهای متفاوتی برای ارزشگذاری سهام شرکتها وجود دارد که یکی از آنها روش ارزشگذاری تنزیل سود سهام است. در این روش سودهای نقدی آتی تنزیل و به زمان حال میآید. در واقع ارزش سهام برابر با جمع سودهای نقدی تنزیل شده آتی را در نظر میگیریم. درصورتیکه نرخ رشد صفر باشد، فرض بر این است که شرکت فاقد رشد است و در شرکتهایی که نرخ رشد عددی مخالف صفر قرار دارد، فرض بر این است که شرکت به دلیل توسعهی امکانات تولیدی و افزایش قیمت محصولات، دارای نرخ رشد مثبت در سودهای آتی هستند. در آکادمی دانایان و این مقاله به بررسی کاربرد و محدودیتهای این مدل پرداختیم و مدلهای مختلف آن را به طور خلاصه توضیح دادیم.
دیدگاه شما