نحوه محاسبه ارزش جاری بازار


تکنیک های تجزیه و تحلیل نسبت های مالی

این افراد برای اینکه نهایت استفاده را از صورتهای مالی بکنند، باید توانایی تجزیه و تحلیل مالی را از روی ارقام مندرج در صورتهای مالی را داشته باشند. بنابراین در این پست این نسبتها و نحوه استفاده از آنها را به کوتاهترین شکل ممکن بیان میشود .

برای تجزیه و تحلیل نسبت های مالی چهار روش وجود دارد :

  1. روش تجزیه و تحلیل داخلی : که شامل مقایسه اقلام مندرج در یک صورتحساب با یکدیگر است .
  2. روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای : که شامل مقایسه اقلام مندرج در صورتحسابهای چند دوره با یکدیگر است .
  3. روش تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش : که شامل شناسایی عوامل موثر در تغییرات وضعیت مالی و کاهش و افزایش پول مورد نیاز موسسه است .
  4. روش تجزیه و تحلیل خطر : که شامل سنجش خطراتی که سرمایه گذاری موسسه با آن مواجه است، می باشد .

بنابراین نسبتهای زیر برای تجزیه و تحلیل صورتهای مالی از نوع روش تجزیه و تحلیل داخلی هستند .

اما برای تجزیه و تحلیل وضعیت مالی شرکتها چهار نوع نسبت مالی وجود دارد :

۱ . نسبتهای نقدینگی :

نشان دهنده توانایی شرکت برای پاسخگویی به تعهدات کوتاه مدت است :

نسبت جاری : از تقسیم داراییهای جاری بر بدهی های جاری بدست می آید .

هر چقدر این نسبت بزرگتر باشد، قدرت بازپرداخت بدهی جاری افزایش می یابد و طلبکاران با اطمینان خاطر بیشتر وام یا خدمات یا کالا در اختیار شرکت قرار خواهند داد. نسبت جاری به تنهایی ملاک تحلیل قرار نمی گیرد و نسبت مزبور همیشه با نسبت آنی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .

نسبت آنی : از تقسیم دارایی های جاری منهای موجودی ها بر بدهی های جاری بدست می آید. این نسبت توانایی انجام تعهدات کوتاه مدت، با استفاده از دارایی های با نقدینگی بسیار زیاد را اندازه گیری می کند. زیرا در مقایسه با سایر دارایی های جاری، از نقدینگی کمتری برخوردارند .

این نسبت با متوسط صنعت مقایسه می شود تا تجزیه و تحلیل شود

۲ . نسبتهای ساختار سرمایه

نسبت هایی که نشان دهنده توانایی شرکت برای بازپرداخت بدهی های بلند مدت و کوتاه مدت است .

نسبت کل بدهی به ارزش ویژه : در محاسبه این نسبت کل بدهی اعم از جاری و بلند مدت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. تجاوز این نسبت از ۱۰۰ درصد حکایت از آن می کند که حقوق مالی طلبکاران برسهامداران فزونی گرفته است .

نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه : برای بدست آوردن این نسبت بدهی جاری را بر ارزش ویژه تقسیم می کنند. هرگاه میزان این نسبت از ۸۰ درصد تجاوز کند موسسه را مبتلای به مشکلات اقتصادی تشخیص می دهند .

نسبت بدهی بلند مدت به ارزش ویژه : این نسبت میزان ظرفیت وامگیری از منابع وام دهندگان را بیان می کند هر قدر این نسبت کوچک باشد، امکان اخذ وام برای موسه بیشتر خواهد شد .

نسبت دارایی ثابت به ارزش ویژه : از تقسیم دارایی ثابت خالص بر ارزش داراییهای مشهود حاصل می شود. معمولا حد بالای این نسبت را در صنایع ۱۰۰ درصد و در سایر موسسات تجاری ۷۵ درصد می دانند .

نسبت توان پرداخت بهره : از تقسیم سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) بر بهره بدست می آید. این نسبت معرف قدرت شرکت در پرداخت بهره از محل نحوه محاسبه ارزش جاری بازار سود شرکت است .

۳ . نسبتهای فعالیت :

این نسبتها، کاربرد منابع مالی یا دارایی های در اختیار مدیران را نشان می دهند .

نسبت دوره وصول مطالبات : معیار اندازه گیری مدت زمان لازم برای جمع آوری وجه نقد حاصل از فروش مشتریان است. ابتدا فروش خالص سالانه را بر ۳۶۵ روز سال تقسیم کرده و متوسط فروش روزانه را به دست می آوریم. سپس جمع مطالبات را اعم از حسابها و اسناد دریافتنی ( ولو این که تنزیل شده باشند) بر متوسط فروش روزانه تقسیم نموده و حاصل را حاکی از چگونگی وصول مطالبات می دایم. عده بسیاری معتقدند که دوره وصول مطالبات نباید ده تا پانزده روز بیشتر از مهلتی باشد که معمولا در فروش کالا به نسیه اعطا می شود. در مقایسه دوره وصول مطالبات شرکت ها مسلما می باید اختلاف شرایط فروش آنان را از لحاظ مهلت هایی که در فروش قائل می شوند، در نظر گرفت .

نسبت دوره گردش کالا و دفعات گردش کالا : برای محاسبه دفعات گردش کالا، اطلاعات لازم از صورتحساب سود وزیان (عملکرد سود و زیان) استخراج می شود. موجودی کالای اول دوره و موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته اطلاعاتی هستند که لازم می باشند. ابتدا از تقسیم مجموع موجودی کالای اول و آخر دوره بر عدد دو، میانگین کالا را مشخص می کنند و سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را بر متوسط موجودی کالا تقسیم می کنند تا دفعات گردش کالا معین شود. از تقسیم نمودن ۳۶۵ روز بر دفعات گردش کالا، دوره گردش کالا حاصل می گردد .

دوره گردش عملیات : موسسات فروشنده کالا دو نوع هستند. نوع اول موسساتی هستند که کالا را از منابع دیگر خریداری و به مشتری عرضه می کنند که این موسسات صرفا بازرگانی یا تجاری هستند. در این قبیل موسسات دوره گردش عملیات عبارتست از مجموع دوره گردش کالا و دوره وصول مطالبات .

دوره گردش عملیات در موسسات تجاری= دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

دسته دوم موسسات فروشنده کالا، موسساتی هستند که کالاها را راسا می سازند و سپس می فروشند که به آنها تولیدی می گویند. دوره گردش عملیات در این موسسات بایستی شامل مدت زمانی که کالا ساخته می شود نیز باشد .

دورگردش عملیات در موسسات تولیدی= دوره ساخت کالا + دوره گردش کالا + دوره وصول مطالبات

نسبت فروش کالا یا گردش موجودی کالا : این نسبت را از تقسیم فروش خالص بر موجودی کالا به میزانی که در ترازنامه پایان سال منعکس است، بدست آورده اند. گرچه این نسبت را نمی توان حاکی از گردش واقعی کالا محسوب داشت زیرا صورت و مخرج کسر متناجس نیستند ولی مقایسه آن با شرکتهای مشابه زمینه ای را برای اظهار نظر پدید می آورد .

نسبت کالا به سرمایه در گردش : برای بدست آوردن این نسبت موجودی کالا بر سرمایه در گردش تقسیم شده است و نتیجه را مقیاسی برای سنجش میزان موجودی کالا و کم و زیاد بودن آن محاسبه میکنند. معمولا این نسبت نباید از ۸۰ درصد تجاوز کند .

نسبت گردش سرمایه جاری : نسبت گردش سرمایه جاری یا سرمایه در گردش بیان کننده چگونگی استفاده از سرمایه جاری در امر خرید و فروش کالا یا در مسیرهای اصلی شرکت است. نسبت مزبور در مقایسه با همین نسبت در سال های قبل مورد تحلیل قرار نحوه محاسبه ارزش جاری بازار می گیرد. برای تعیین نسبت گردش سرمایه جاری بایستی فروش خالص را بر سرمایه در گردش تقسیم کنند تا نسبت گردش سرمایه جاری معین گردد .

دوره بازپرداخت بستانکاران : دوره پرداخت به بستانکاران برای برنامه ریزی و بودجه بندی پرداخت به بستانکاران در هر ماه و میزان وجه نقدی که شرکت باید هر ماه برای پرداخت به بستانکاران فراهم سازد، به کار می رود. ضمنا بستانکاران نیز محاسبه تاریخ دریافت طلب خود از شرکت را پیش بینی می کنند. برای محاسبه بایستی ایام یکسال را بر دفعات پرداخت به بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین دفعات بازپرداخت به بستانکاران بایستی قیمت تمام شده کالای خریداری شده دوره را بر متوسط بستانکاران تقسیم کنند و برای تعیین متوسط بستانکاران، مجموع مانده حسابهای پرداختنی تجاری و اسناد پرداختنی تجاری یا بستانکاران تجاری را در ابتدا و پایان دوره مالی را بر دو تقسیم می نمایند .

۴ . نسبتهای سودآوری :

بازده سرمایه در گردش : می دانیم سرمایه در گردش ما به التفاوت دارایی جاری وبدهی جاری اطلاق می شود و حاکی از مبلغی است که می توان آن را برای تامین هزینه های روزمره و همچنین تهیه مواد اولیه و کالا مورد استفاده قرار داد. این نسبت از تقسیم سود خالص ( پس از وضع مالیات ) بر سرمایه در گردش بدست می آید .

نسبت بازده فروش : سود خالص پس از وضع مالیات را تعیین و آن را بر فروش خالص تقسیم کرده اند . بازده فروش را مقیاس سودآوری محسوب و با نسبت بازده ارزش ویژه مرتبط می دانند .

نسبت بازده ارزش ویژه : ارزش ویژه به معنی اعم آن یعنی حقوق صاحبان سهام که از کم کردن بدهیها از کل داراییهای به دست آمده است، البته موسسات داراییهای نامشهود را هم از آن می کاهند تا ارزش ویژه داراییهای مشهود بدست آید. آنگاه سود خالص (پس از وضع مالیات) را بر ارزش ویژه داراییهای مشهود، که به شرح بالا بدست امده، تقسیم کرده، حاصل را بازده ارزش ویژه نامیده است. اگر نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنیم درصد بازده ارزش ویژه بدست می آید .

از نقطه نظر صاحبان سهام این نسبت اهمیت بسیاری دارد . بطور کلی عده ای عقیده دارند بازده صد در صد را برای ارزش ویژه می توان قابل قبول دانست زیرا سود سهام و رشد سرمایه در گردش را تا حدودی تامین می نماید. مسلما تورم، به تناسب افزایش شاخص هزینه زندگی و یا در واقع کاهش قدرت خرید پول، از اعتبار این ضابطه می کاهد .

درصد بازده دارایی : این درصد برای سنجش بازدهی داراییها و یا در واقع برای بکارگیری داراییها جهت کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع شاخص نهایی برای سنجیدن استفاده بهینه از داراییها می باشد. تفاوت این در صد و درصد بازده ارزش ویژه، میزان سود آوری بدهیها یا سود آوری اهرمی نامیده می شود. برای تعیین درصد بازده داراییها، سود ویژه را بر جمع داراییها به صورت خالص تقسیم نموده و در عدد ۱۰۰ ضرب می کنند

نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد :

۱ نسبت های نقدینگی : به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریــــز بدهی های کوتاه مدت نشـــــان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی

۲نسبت های فعالیت : این نسبت ها کارایی مدیران را در کاربرد دارایی ها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند.یا به عبارت دیگر می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده موثر از منابع تعیین کرد .

هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قرار بگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید .

مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از دوره وصول مطالبات ، نسبت گردش کالا ، نسبت کالا به سرمایه در گردش و نسبت گردش سرمایه جاری .

۳ نسبت های سرمایه گذاری : این نسبت ها نشان می دهند که هر گاه واحد تجاری زیان به بار بیاورد و کار به تصفیه بکشد ، تا چه اندازه طلبکاران ووام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت نحوه محاسبه ارزش جاری بازار را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد .

این نسبت ها خود به دو دسته کوچکتر تقسیم می شوند :

نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود

نسبت هایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهی های جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود .

۴ نسبت های سود آوری : این نسبت ها مـــیزان موفقیت واحد تجاری را در کسب ســـود نشان می دهند. که مهمترین آن عبــــارتند از :بازده فروش ، بازده دارایی ، بازده سرمایه در گردش و …

نسبت های نقدینگی

این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند .

نسبت جاری

نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری بر مجموع بدهی های جاری بدست می آید.این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد .

اهمیت این نسبت از توجه به تعریف دارایی جاری و بدهی جاری روشن می شود . دارایی جاری آنچه را که در مدتی کوتاه که معمولا کمتر از یک سال است به صورت نقد در اختیار واحد تجاری قرار می گیرد نشان می دهد و بدهی جاری مبالغی را که باید از محل دارایی جاری تامین و در کوتاه مدت پرداخت گردد نشان می دهد .

در گذشته عدد ۲ را برای این نسبت مهم در نظر می گرفتند اما اکنون بدون توجه به ترکیب اقلام مختلف دارایی جاری و در نظر نگرفتن این نسبت در طی چند سال گذشته ، این نسبت را بی معنی می دانند. به طور کلی می توان گفت هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، آن شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود یا به عبارت دیگر بستانکاران تامین بیشتری خواهند داشت .

در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت . زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعد این حساب را بهتر جلوه دهند .

نسبت آنی

مشکل بزرگی که در نسبت جاری نحوه محاسبه ارزش جاری بازار وجود دارد این است که این نسبت از لحاظ نقدینگی همه اقلام دارایی جاری را یکسان در نظر می گیرد. در صورتی که از نظر نقدینگی دارایی جاری را به دو دسته می توان تقسیم کرد :

  1. A آنچه نقد و یا در حکم نقد است .مانند وجه نقد و بانک و حسابها و اسناد دریافتنی . که به این دسته دارایی های آنی گفته می شود .
  2. B گروهی که از طریق فروش به نقد تبدیل می شوند . مانند موجودی های جنسی اعم از مواد و کالا .

با توجه به تعاریف بالا می توان دریافت که دارایی آنی بیشتر از موجودی کالا می تواند در تامین طلب بستانکاران محور اتکا قرار گیرد.بنابراین از نسبت دیگری به نام نسبت آنی استفاده شده است که در این نسبت همه اقلام دارایی جاری به جز موجودی کالا را منظور می کنند .

نسبت آنی از تقسیم دارایی آنی بر بدهی جاری بدست می آید. این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با ۱ و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد. استدلال تحلیلگرانی که استاندارد نسبت آنی را ۱ می دانند این است که این عدد مرز بین قدرت نقدینگی کافی و قدرت نقدینگی ناکافی شرکت است .

این نسبت یکی از مفید ترین نسبت هاست. وبه وضوح نشان می دهد که آن قسمت از دارایی جاری که از لحاظ ارزش ، ثـــبات بیشتری دارد و احتمال کاهش در آن کمتر است تا چه میزان می تواند پشتوانه طلبکاران کوتاه مدت قرار گیرد .

انواع روش های ارزش گذاری سهام

یکی از موضوعات مهم در مقوله سرمایه گذاری ، ارزش گذاری سهام است که به روش های مختلف صورت می پذیرد و در این نوشتار به انواع روش های ارزش گذاری سهام مخصوصا روش ارزش گذاری ذاتی سهام خواهم پرداخت.

به طور کلی ارزش گذاری سهام به دلایل متعددی از جمله تعیین قیمت پایه برای عرضه اولیه سهام شرکتها در بورس و محاسبه ارزش روز سهام صورت می پذیرد.

به طور کلی مفهوم ارزش برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است به این دلیل که تمامی سرمایه گذاران علاقه مند اند هر سهامی را به پایینتر از قیمت ذاتی خریداری کنند تا از تحصیل آن در کوتاه مدت و بلند مدت منتفع شوند.

بدیهی است خرید سهام به بالای قیمت ذاتی آن در بلندمدت منجر به شناسایی زیان خواهد شد.

در ارزشیابی سهام معمولا برخی از تحلیل گران ارزشیابی خود را بر پایه دارایی های شرکت قرار می دهند و برخی دیگر بر سودآوری شرکت تاکید دارند.

بنابراین به طور کلی دو روش برای تعیین ارزش سهام یک شرکت وجود دارد:

الف- ارزشگذاری بر اساس دارایی های شرکت

ب- ارزشگذاری بر اساس سودآوری شرکت

الف : روش های ارزشگذاری سهام بر اساس دارایی های شرکت

این روش ساده ترین روش ارزشیابی است. مبنای این روش دارایی های شرکت است. با توجه به اینکه دارایی های شرکت به روش های مختلف از جمله بهای تمام شده ، ارزش دفتری و ارزش روز ( تجدید ارزیابی شده ) ارزیابی می شود، برای سهام نیز ارزشهای متفاوتی ایجاد خواهد شد که در ادامه به انواع روش های ارزش گذاری سهام بر اساس دارایی های شرکت می پردازم.

۱-ارزش اسمی هر سهم (Par Value)

مطابق با مفاد ماده ۲۹ اصلاحیه قانون تجارت در شرکتهای سهامی عام مبلغ اسمی هر سهم نباید از ۱۰.۰۰۰ ریال بیشتر باشد و مطابق با اساسنامه نمونه شرکتهای بورسی ارزش اسمی هر سهم باید معادل ۱۰۰۰ ریال باشد.

۲-ارزش دفتری (Book Value)

ارزش دفتری هر سهم از تقسیم مجموع حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام منتشره بدست می آید.

با توجه به اینکه در ابتدای تاسیس هر شرکت ، حقوق صاحبان سهام تنها از رقم سرمایه تشکیل شده است بنابراین رقم اسمی هر سهم با ارزش دفتری هر سهم برابر خواهد بود اما با گذشت زمان با توجه به اینکه عملکرد شرکت منجر به ایجاد سود یا زیان انباشته و همچنین اندوخته قانونی و سایر اندوخته های دیگر خواهد شد بنابراین بعد از گذشت حداقل یک سال از فعالیت شرکت حقوق صاحبان سهام علاوه بر مبلغ سرمایه از سود( زیان ) انباشته و اندوخته ها و … تشکیل می گردد.

برای محاسبه ارزش دفتری هر سهم کافی است جمع حقوق صاحبان سهام را بر تعداد سهام منتشر شده شرکت تقسیم کنید، ضمنا توجه به این نکته ضروری است در شرایط تورمی ارزش دفتری هر سهم ارزش اطلاعاتی خود را از دست خواهد داد.

۳- ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش داراییها (Net Asset Value)

ارزش سهام بر مبنای خالص ارزش داراییها که از تقسیم ارزش روز داراییها پس از کسر بدهی ها و سهام ممتاز بر تعداد سهام عادی بدست می آید ، یکی از معتبرترین روش های ارزشگذاری سهام بر اساس دارایی ها می باشد.

با توجه به اینکه در محاسبه NAV ارزش روز دارایی ها لحاظ می گردد ، بنابراین رقم محاسبه شده حاوی اطلاعات مهمی برای سرمایه گذاران است.

با توجه به اینکه محاسبه NAV هر سهم حاوی نحوه محاسبه ارزش جاری بازار اطلاعات مهمی است در نوشتار جداگانه ای به تفسیر آن خواهم پرداخت.

۴-ارزش تصفیه سهام (Liquidation Value)

این روش ارزشگذاری مطلوب زمانی است که شرکت در حال تصفیه است، شرکت در زمان تصفیه تمام دارایی های خود را به فروش می رساند و از محل منابع حاصل شده تمامی بدهی های خود را پرداخت می کند، از تقسیم مازاد منابع حاصل از فروش دارایی ها و تسویه بدهی ها و تمامی هزینه های تصفیه، بر تعداد سهام عادی، ارزش تصفیه شرکت محاسبه خواهد شد.

۵-ارزش جایگزینی (Replacement Value)

برای محاسبه ارزش جایگزینی باید فرض کنیم چنانچه همین الان بخواهیم یک شرکت با همین وضعیت فعلی راه اندازی کنیم به چه میزان منابع نیاز داریم ، از تقسیم مجموع منابع مورد نیاز برای راه اندازی یک شرکت با وضعیت فعلی بر تعداد سهام عادی ، ارزش جایگزینی هر سهم محاسبه خواهد شد.

ب- ارزشگذاری بر اساس سودآوری شرکت:

در این بخش به روش های ارزشگذاری سهام بر اساس سودآوری شرکت می پردازم.

یکی از مهمترین معیارهای ارزشگذاری اوراق بهادار، ارزش ذاتی است که بر اساس ارزش فعلی جریانات نقدی که در آینده ایجاد خواهد شد، محاسبه می گردد.

طبیعی است که جریانات نقدی هر سهم ارتباط مستقیم با سودآوری شرکت دارد به عبارتی شرکتی که سود دارد به سهامدار سود نقدی خواهد پرداخت و شرکتی که زیان داشته باشد طبیعتا سود نقدی هم نخواهد داشت.

ارزش ذاتی سهام قیمتی است که عوامل اصلی و موثر در ارزش سهام را در نظر گرفته و آن را از قیمت جاری بازار متمایز می‌کند، بنابراین قیمت بازار سهام ممکن است از قیمت ذاتی آن بالاتر یا پایین تر باشد که سهامداران علاقه مند به شناسایی سهامی هستند که زیر ارزش ذاتی معامله می شود.

ارزش ذاتی سهام ارزش واقعی یک شرکت یا یک دارایی است که بر پایه بررسی تمام ابعاد کسب و کار مورد نظر مانند صورت‌های مالی، پتانسیل رشد شرکت و لحاظ کردن دارایی‌های مشهود و نامشهود انجام گرفته است.
ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند، تعیین کننده ارزش ذاتی سهام است و به طور کلی هر شرکت ۲ جریان نقدی در آینده برای سهامدار ایجاد می کند:۱- سود نقدی مجامع ۲- قیمت فروش سهام

برای محاسبه جریانات نقدی آتی هر سهم به اطلاعات زیر نیاز داریم:

-اطلاعات سود هر سهم (EPS)و سود نقدی هر سهم (DPS)

– نرخ تنزیل جریانات نقدی آتی ( هزینه حقوق صاحبان سهام )

– نرخ رشد سود در آینده

با توجه به اینکه مدل های مختلفی برای ارزشگذاری وجود دارد در ابتدا با مدل گردون شروع می کنیم.

۱-مدل گردون:

این مدل برای شرکتهایی که در دوران ثبات هستند و نرخ رشد یکسانی دارند کاربرد دارد.

در این مدل برای محاسبه ارزش ذاتی سهام از فرمول زیر استفاده می کنیم:

(نرخ رشد-هزینه حقوق صاحبان سهام )/سود نقدی مورد انتظار سال بعد=ارزش ذاتی

سود نقدی مورد انتظار سال بعد:

برای محاسبه این عدد باید آخرین سود نقدی اعلام شده شرکت را در (نرخ رشد شرکت + ۱ )ضرب کنیم.

به عبارتی فرض کنید شرکت در سال ۱۳۹۸ مطابق با صورت مالی رقم ۱۰۰۰ ریال سود داشته و در مجمع عمومی عادی سالیانه معادل ۵۰ درصد آن را ( ۵۰۰ ریال ) تحت عنوان سود نقدی پرداخت نموده است.

برای محاسبه سود نقدی سال بعد کافی است رقم ۵۰۰ ریال در (نرخ رشد شرکت +۱) ضرب کنیم.

اما برای محاسبه نرخ رشد شرکت در این مدل باید به چند آیتم توجه کنیم:

۱- نرخ رشد مورد نظر باید کوچکتر یا مساوی از نرخ رشد اقتصادی باشد که شرکت در آن فعالیت می کند به عبارتی باید در ابتدا نرخ رشد اقتصادی را محاسبه نماییم و بر اساس آن نرخ رشد شرکت را محاسبه نماییم، طبیعی است در شرایطی که رشد اقتصادی یک کشور منفی است نمی توان انتظار رشد مثبت در شرکت را داشت ،معمولا نرخ رشد یک شرکت مخصوصا در دوران ثبات نمی تواند از نرخ رشد اقتصادی بیشتر باشد، طبیعی است رفته رفته با ورود شرکتهای رقیب، پیشرفت تکنولوژی، بزرگتر شدن اندازه اقتصاد نرخ رشد شرکت از نرخ رشد اقتصادی کوچکتر خواهد شد.

۲- در این مدل هرگز نرخ رشد سود تقسیمی شرکت با هزینه حقوق صاحبان سهام برابر یا بیشتر نخواهد شد و به عبارتی همیشه هزینه حقوق صاحبان سهام همیشه باید از نرخ رشد شرکت بیشتر باشد

به طور کلی مدل گردون مناسب شرکتهایی است که با نرخ مساوی و یا کمتر ازنرخ رشد اقتصادی رشد می نمایند و دارای سیاست تقسیم سود معین و سازمان یافته ای هستند.

مثال. با فرض اینکه شرکت الف در سال ۱۳۸۹ به ازای هر سهم مبلغ ۳۰۰ ریال سود اعلام نموده که در مجمع عمومی عادی سالیانه ۷۰ درصد آن به عنوان سود نقدی تصویب و پرداخت گردید ، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام شرکت (ROE) معادل دوازده درصداست، نرخ بازده بدون ریسک معادل ۸ درصد ، صرف ریسک بازار معادل ۱۵ درصد است و بتای شرکت نیر معادل نود درصد است، اقدام به محاسبه ارزش ذاتی هر سهم بر اساس مدل گردون می نماییم:

سود نقدی هر سهم معادل ۲۱۰ ریال است (۳۰۰ ضربدر ۷۰ درصد)

نرخ رشد شرکت برابر است با درصد سود تقسیم نشده ضربدر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عبارتی در این شرکت نرخ رشد برابر است با :

۳۰ درصد ضربدر ۱۲ درصد که برابر می شود با ۳.۶%

برای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام از فرمول زیر استفاده میکنیم

Cost of Equity = Risk-Free Rate of Return + Beta * (Market Rate of Return – Risk-Free Rate of Return)

بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام معادل است با :

برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم کافی است:

سود نقدی سال آینده را که معادل است با (۱.۰۳۶*۲۱۰) تقسیم بر (۲۱.۵% منهای ۳.۶% )نماییم که برابر می شود با ۱۲۱۵ ریال

اما همان طور که میدانیم شرکتها معمولا در دوران مختلف نرخ های رشد متفاوتی را تجربه می کنند و نرخ رشد شرکت در دوران رشد با دوران بلوغ و افول متفاوت خواهد بود، بنابراین گاها برای محاسبه ارزش ذاتی هر سهم ممکن است مجبور باشیم از ۲ نرخ رشد استفاده نماییم که در مرحله اول نرخ رشد بی ثبات است و در مرحله دوم نرخ رشد ثبات خواهد داشت.

بنابراین در این مدل با جای یک نرخ رشد عملا از دو نرخ رشد استفاده خواهیم کرد

به طور مثال فرض کنید شما می خواهید سهام یک شرکت استارتاپی را ارزشگذاری کنید.

نوع عملیات و فعالیت شرکتهای استارتاپی به گونه است که در صورت موفقیت در بازار معمولا در سالهای اول با نرخ رشد بسیار بالایی همراه هستند و به مرور زمان با وجود رقبای جدید و پیشرفت تکنولوژی نرخ رشد شرکت به ثبات نسبی می رسد که بعد از آن حفظ آن نرخ رشد کار بسیار سختی خواهد شد.

طبیعی است برای ارزشگذاری این شرکت نمیتوانیم از یک نرخ رشد استفاده کنیم و باید از حداقل ۲ نرخ رشد استفاده گردد.

در کشورهایی که به دلایل تورمی نرخ تنزیل بالا است معمولا ارزش فعلی جریانات نقدی بعد از ۵ یا ۱۰ سال عملا به سمت صفر میل می کند و تاثیر زیادی بر محاسبات نخواهد داشت اما واقعیت این است که به هر حال شرکت بعد از دوران رشد بالا به فعالیت خود ادامه خواهد داد و باید در محاسبات ارزش ذاتی سهم لحاظ گردد.

بنابراین برای محاسبه ارزش ذاتی سهام در این روش باید از فرمول زیر استفاده نماییم:

ارزش فعلی قیمت نهایی +ارزش فعلی سودهای تقسیمی دوره رشد بالا=ارزش سهام

به عنوان مثال با توجه به اطلاعات زیر ارزش سهم را با استفاده از مدل تنزیل سود تقسیمی ۲ مرحله ای محاسبه می نماییم:

مرحله اول : شرکت با رشد بالا

سود هر سهم در سال ۸۵ = ۳۰۰۰ ریال

نسبت پرداخت سود نقدی = ۴۰ درصد

بازده حقوق صاحبان سهام در سال ۸۵= ۳۰ درصد

نرخ بازده بدون ریسک = ۱۰ درصد

صرف ریسک بازار= ۱۸ درصد

مرحله دوم: دوران ثبات

نرخ بازده حقوق صاحبان سهام = ۱۵درصد

برای محاسبه قیمت سهام باید ابتدا ارزش سهم را برای ۵ سال اول ( مرحله رشد )محاسبه نماییم، برای این کار کافی است از جدول ذیل استفاده نماییم:

ارزش فعلی سود نقدی هر سهمسود هر سهمسال
۱۰۷۵۱۴۱۶۳۵۴۰۱
۹۶۵۱۶۷۰۴۱۷۷۲
۸۶۵۱۹۷۱۴۹۲۸۳
۷۷۵۲۳۲۵۵۸۱۶۴
۶۹۵۲۷۴۴۶۸۶۲۵
۴۳۷۵جمع کل

برای محاسبه سود هر سهم از نرخ رشد ۱۸ درصد استفاده نمودیم (g=18%)

برای نرخ تنزیل از نرخ ۳۱.۶ درصد ( k=31.6%)

با توجه به اینکه شرکت بعد از ۵ سال اول وارد مرحله ثبات می شود بنابراین برای تعیین ارزش سهم کافی است terminal price هر سهم را محاسبه نماییم که برای محاسبه آن به سود نقدی سال ۶ نیاز داریم که با توجه به اینکه نرخ رشد دوران ثبات معادل ۵ درصد است بنابراین سود هر سهم برابر است با :

سود نقدی هر سهم برابر است با :

بنابراین ارزش ترمینال هر سهم برابر است با :

۴۸۲۷ تقسیم بر ۲۳% که برابر است با ۲۰۹۸۸

با توجه به اینکه ارزش ترمینال سهم در پایان سال پنجم محاسبه شده است باید ارزش فعلی آن را محاسبه نماییم که برابر است با :

۲۰۹۸۸ تقسیم بر (۱.۳۱۶) به توان ۵ که برابر است با ۵۳۱۸

حال برای محاسبه ارزش کل سهم کافی است عدد ۴۳۷۵ را با عدد ۵۳۱۸ جمع نماییم که معادل می شود با ۹۶۹۳

نحوه محاسبه ارزش جاری بازار

نحوه محاسبه مالیات بر سهم در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار مطابق قانون مالیات‌های مستقیم (مصوب ۱۳۶۶ همراه با اصلاحات ۱۳۹۴)

نحوه محاسبه مالیات بر سهم در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار مطابق قانون مالیات‌های مستقیم (مصوب ۱۳۶۶ همراه با اصلاحات ۱۳۹۴)

بورس اوراق بهادار بعنوان بخش اصلی بازار سرمایه، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی کشورها بعهده دارد.

همچنین در بازار بورس اوراق بهادار با پس انداز نقدینگی بخش خصوصی، به تامین مالی پروژه های بلند مدت کمک میشود و از طرفی مرجع رسمی امنی برای سرمایه گذاران خرد با سرمایه های راکد است.

در بازار بورس اوراق بهادار، سهام شرکت ها، اوراق قرضه دولتی مطابق قوانین و مقررات خاصی مورد معامله قرار میگیرد.

با بررسی قوانین و نظام مالیات ستانی کشور در رابطه با بازارهای معتبر سرمایه گذاری از جمله بورس اوراق بهادار شاید بتوان بر رونق اقتصادی این بخش از چرخه اقتصاد و مشتاقان سرمایه گذاری در آن افزود. در زیر به نحوه محاسبه مالیات بر سهام در معاملات سازمان بورس و اوراق بهادار در ایران خواهیم پرداخت.

معافیت مالیاتی سود سهام

مطابق ماده ۱۴۵ از باب چهارم قانون مالیات های مستقیم در خصوص معافیت های مالیاتی، سود سهام بورس اوراق بهادار از پرداخت مالیات معاف است دلیل اصلی این معافیت مالیاتی نیز جلوگیری از اخذ مالیات مضاعف است. به عبارت دقیق‌تر، از آنجا که شرکت‌های سهامی قبل از آنکه سودی تقسیم کنند مالیات آن پرداخت کرده‌اند، لازم نیست سهامداران شرکت بابت سود نقدی که دریافت می‌کنند مالیات مضاعفی پرداخت کنند. ولی در مواد مختلفی صرفنظر از ریسک بازده سود سهام خریداری شده که ممکن است مثبت یا منفی باشد، در شرایطی که ذیلاً به آن میپردازیم، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم فعالیت های مرتبط با سهام را مشمول پرداخت مالیات نموده است که مثال بارز آن در باب نقل و انتقال سهام است.

لزوم اظهار معاملات سهام از خارج از کشور

ماده ۱ ق.م.م.[۱] در بند ۲ اشخاص حقیقی ایرانی مقیم ایران را نسبت به کلیه درآمدهایی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل، مینماید مشمول پرداخت مالیات قلمداد میکند:

مطابق این ماده اگر اشخاص حقیقی ایرانی در خارج از کشور سهام شرکتی را معامله نمایند، میبایست درآمد حاصل از این فعالیت را به سازمان امور مالیاتی ایران اعلام و مالیات آن را پرداخت نمایند مگر مدارک پرداخت این مالیات را به اداره مالیات کشور متبوع سهام به سازمان امور مالیاتی ارائه نمایند.

فعالیت های مشمول مالیات برای اشخاص حقوقی خارج از شمول پرداخت مالیات

ماده ۲ ق.م.م. (اصلاحی سال ۲۷/۱۱/۸۰) بطور کلی اشخاصی را از شمول پرداخت مالیات موضوع این قانون خارج نموده است :

اما فعالیت های اقتصادی خاص اشخاص حقوقی موضوع این ماده از جمله خرید و فروش سهام، مشمول پرداخت مالیات خواهد بود.

هزینه های غیر قابل قبول مالیاتی

باب چهارم از فصل دوم ق.م.م. به هزینه های قابل قبول پرداخته است، که مطابق آن میتوان نکاتی در خصوص هزینه های غیر قابل قبول برای سازمان امور مالیاتی ذکر نمود:

در بحث اخذ تسهیلات برای اشخاص حقوقی و نحوه ورود و استفاده آن در تشکیلات حقوقی، مواردی که میبایست رعایت گردد تا بازپرداخت تسهیلات اخذ شده بعنوان هزینه های قابل قبول دارایی تلقی شود، در قانون ذکر گردیده، نکته قابل توجه در بحث ما ردیابی موارد مصرف تسهیلات است که برای اداره مالیات اهمیت بالایی دارد و با وجودیکه این ردیابی بسیار سخت است اما سازمان امور مالیاتی راهکارها و قراینی برای اثبات آن دارد. دلیل اهمیت این ردیابی نیز این است که تسهیلات اخذ شده برای شرکت نباید در راه سرمایه گذاری صرف شود و باید در چرخه تولید و امثال آن صرف گردد، حال اگر مدیران شخصیت حقوقی تصمیم گرفته اند با تسهیلاتی که به نام شرکت دریافت نموده اند، سهام خریداری نمایند، اداره دارایی بلافاصله بخشی از هزینه مالی شرکت را برگشت می دهد قرینه این ردیابی بعنوان مثال میتواند افزایش در سرمایه شرکت باشد.

* بطور کلی ورود سهام شرکت ها در هر دارایی اشخاص حقوقی که معاف از پرداخت مالیات است یا مالیات آن با نرخ مقطوع محاسبه می گردد، ممنوع است.

معافیت سهام حساب تعدیلات سنواتی

* مطابق دستوالعمل ۲۱۰۱۲ مورخ ۲۵/۱۰/۱۳۹۱ با موضوع رسیدگی به حساب تعدیلات سنواتی و رأی شماره ۱۱۴۱ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مبنی بر ابطال بند الف ـ۱ این بخشنامه، از جمله درآمد سود سهام سال های قبل که توسط مودی ابراز نشده و در دوره مالی جاری ابراز گردیده است که با توجه به رای مذکور دیوان عدالت اداری، ادراه دارایی بابت معافیت آن بخش از درآمد ثبت اصلاحی زده و آن را از درآمد مشمول مالیات خارج می نماید.

مالیات بر ارث سهام

مطابق بند ۲ ماده ۱۷ ق.م.م. مالیات سهام و سهم الشرکه و حق تقدم آنها که در نتیجه فوت شخص اعم از فوت واقعی یا فرضی انتقال می یابد، معادل یک و نیم (۵/۱) برابر نرخهای مذکور در تبصره(۱) ماده(۱۴۳) و ماده(۱۴۳مکرر) این قانون طبق مقررات مزبور در تاریخ ثبت انتقال به نام وراث، محاسبه و اخذ می گردد.

مالیات سهام شرکت ها

مطابق ماده۴۸ ق.م.م. سهام و سهم الشرکه کلیه شرکتهای ایرانی موضوع قانون تجارت به استثنای شرکت‌های تعاونی براساس ارزش اسمی سهام یا سهم الشرکه به ‌قرار نیم در هزار مشمول حق تمبر خواهد بود.

نرخ مقطوع مالیات نقل و انتقال سهام

طبق ماده ۱۴۳ مکرر: هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکت‌ها اعم از ایرانی و خارجی در بورس‌ها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مشمول پرداخت مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد (۵/۰%) ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام خواهد بود و این در حالی است که از بابت این نقل و انتقال وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام* و همچنین حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد.

* در این ماده منظور از عبارت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام مطالبه نخواهد شد، همان سود حاصل از نقل و انتقال سهام (اختلاف بین قیمت خرید و فروش) است که معاف از پرداخت مالیات میباشد.

و مطابق تبصره ۱ ماده ۱۴۳: از هر نقل و انتقال سهام و سهم الشرکه و حق تقدم سهام و سهم الشرکه شرکا در سایر شرکت‌ها (منظور شرکت هایی است که سهام آنها در بورس اوراق بهادار عرضه نشده است) مالیات مقطوعی به میزان چهار درصد (۴%) ارزش اسمی آنها وصول می‌شود. از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال فوق مطالبه نخواهد شد.

موارد مذکور در خصوص نقل و انتقال سهام شرکتها بطور خلاصه از این قرار است:

–مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار نیم درصد (۰.۵%) مبلغ فروش آن است

–مالیات مقطوع نقل و انتقال سهام سایر شرکت ها که در بورس حضور ندارند، ۴ درصد ارزش اسمی سهام است.

– پرداخت مالیات نقل و انتقال به عهده واگذار کننده سهام است.

معافیت شرکتهای بورسی و خارج از بورس

مطابق صدر ماده ۱۴۳ : شرکتهایی که در بورس کالا حضور دارند، معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بردرآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورس کالا به فروش می‌رسد معاف از پرداخت مالیات هستند و شرکت های که خارج از بورس هستند معادل ۵ % معافیت دارند.

اگر سهام شناور شرکتهای مذکور بالای ۲۰ % باشد و سازمان بورس اوراق بهادار این مطلب را تایید نماید، تاییدیه را به سازمان امور مالیاتی ارسال نموده و نرخ های معافیت مذکور در ماده ۱۴۳، ۲ خواهد شد، معافیت در شرایط ۱۰ درصد، معادل ۲۰ % و معافیت در شرایط ۵ درصد ، معادل ۱۰ % اعمال میشود. به بیان ساده تر نرخ مالیات برای شرکت‌های بورسی ۲۲.۵ درصد و برای شرکت‌های بورسی دارای سهام آزاد شناور بیش از ۲۰ درصد، برابر ۲۰ درصد محاسبه می‌شود.

با مطالعه اجمالی تطبیقی چند نظام مالیات ستانی از بورس و اوراق بهادار، در میابیم که در کشورهای توسعه یافته که گردش بازارهای سرمایه برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، با کاهش شدید نرخ مالیات مقطوع خرید و فروش سهام، موفقیت بزرگی در جذب سرمایه گذاران کسب نموده اند و البته به این نکته باید اشاره کرد که در بحث جذب سرمایه های خارجی و رونق سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی، تفاوت پرداخت مالیات سهام از سوی سرمایه گذاران خارجی و داخلی مشهود و قابل تامل است بدینگونه که مالیات نقل و انتقال و همچنین سود سهام برای سرمایه گذاران خارجی تقریباً معادل نصف نرخ سود آن برای سرمایه گذاران داخلی است. همچنین با تفکیک سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت در این بازار و اخذ مالیات کمتر در سرمایه گذاریهای بلند مدت نیز میتوان گام بلندی در تشویق سرمایه گذاران برای نگهداری سهام خود در بلند مدت برداشت.

با توجه به موارد مذکور و با در نظر گرفتن آیین‌نامه سرمایه‌گذاری خارجی در بورس‌ها و بازارهای خارج از بورس (تصویب نامه شماره ۱۷۷۹۳/۴۲۴۵۹ مورخ ۱۳۸۹/۰۱/۲۹ هیأت وزیران) به نظر میرسد با وضع قوانین مالیاتی جدید برای سرمایه گذاران خارجی در بورس اوراق بهادار و طرح تفکیک نرخ مالیات سرمایه گذاری بلند و کوتاه مدت میتوان به رونق این بخش مهم از اقتصاد کشور کمک شایانی نمود.

شاخص ROI چیست؟

شاخص ROI چیست؟

بدیهی است که اصطلاحات زیاد و گوناگونی در بازار های مالی وجود دارد که عرصه ارز دیجیتال نیز از این امر مستثنی نیست. ROI به معنی «نرخ بازگشت سرمایه» می باشد و معیاری است که برای سنجش مقدار سودآوری یک یا چندین سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع ROI سعی می کند مستقیما میزان بازده یک سرمایه گذاری خاص را نسبت به هزینه های آن اندازه گیری کند. این امر از طریق یک فرمول خاص میسر می شود که به وسیله آن، نتیجه به صورت درصد یا نسبت به دست می آید. در ادامه می خواهیم همه چیز درباره نرخ بازگشت سرمایه را توضیح دهیم و با یکدیگر فرا بگیریم که دقیقا شاخص ROI چیست؟ و چه کاربردی دارد. با ما همراه باشید.

آشنایی با مفهوم ROI

شاخص ROI یکی از شاخص های کاربردی و محبوب بازار کریپتو است که می تواند به عنوان معیار اولیه برای سودآوری سرمایه گذاری، مورد استفاده قرار بگیرد. البته باید بدانید از این مفهوم تنها در بازار ارز دیجیتال استفاده نمی شود، بلکه معیار ROI در سرمایه گذاری سهام، بازگشت سرمایه ای که یک شرکت برای گسترش کارخانه انتظار دارد، بازده بازگشت سرمایه ایجاد شده در یک معامله املاک و مستغلات و سایر بازار های مالی کاربرد دارد. نحوه محاسبه این شاخص، از پیچیدگی بالایی برخوردار نیست، بلکه با ROI می توان به راحتی نرخ بازگشت سرمایه را در طیف گسترده ای از بازار های مالی و اقتصادی به دست آورد.

چیزی که باید در مورد این شاخص مهم در نظر بگیرید این است که اگر ROI یک سرمایه گذاری خالص مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت‌ های دیگری با بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال‌ ها می ‌توانند به سرمایه ‌گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه‌ ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب سرمایه گذاران باید از بازگشت سرمایه منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند. همچنین ROI، شاخصی است که به تحلیل گران کمک می کند بازار را نوسان گیری کنند. این امر برای تریدر ها بسیار مهم است. زیرا باید بازار را از جهات گوناگونی رصد کنند.

نحوه محاسبه شاخص ROI

همانطور که ذکر شد شاخص ROI از یک فرمول خاص برای محاسبه نرخ بازگشت سود، پیروی می کند. با استفاده از فرمول نرخ بازده که در زیر قید شده است، شما می توانید مقدار بازده سود هر سرمایه گذاری را مشخص کنید. شایان ذکر است که مفهوم «ارزش جاری سرمایه گذاری» به عوامل حاصل از فروش سرمایه گذاری مورد نظر اشاره دارد. از آنجایی که ROI به صورت درصد اندازه گیری می شود، می توان آن را به راحتی با بازده سایر سرمایه گذاری ها مقایسه کرده و به هر شخصی اجازه می دهد انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را در مقابل یکدیگر اندازه گیری کند.

ROI= (مقدار سرمایه گذاری – هزینه‌ ها)/ هزینه‌ ها

شاخص ROI

مثالی برای محاسبه شاخص ROI

فرض کنید شخص A، در سال 2017، هزار دلار در یک شرکت بازرگانی سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد سهام را به مبلغ 1200 دلار فروخته است. برای بازده این سرمایه گذاری باید ارزش فعلی سهام یعنی 1200 دلار را منهای هزینه سرمایه گذاری یعنی 1000 دلار کرده و سپس آن را تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری یعنی 1000 دلار کنیم. از این طریق یک عدد درصدی حاصل می شود که مقدار نرخ بازگشت سرمایه ما را تعیین می کند. با این اطلاعات می توان سرمایه گذاری در فرد A را با هر پروژه دیگری نیز مقایسه کرد. فرش کنید فرد A در عین حال در شرکت دیگری نیز 2000 سرمایه گذاری کرده و سهام را در مجموع 2800 دلار در سال 2017 فروخت. در این حالت نرخ بازگشت سرمایه فرد A، مقدار 2000 دلار یا 40 درصد خواهد بود.

یک ROI خوب چه ویژگی هایی دارد؟

آنچه به عنوان ROI خوب، شناخته می شود به عوامل خاصی بستگی دارد. عواملی مانند تحمل ریسک سرمایه گذار و زمان مورد نیاز برای سرمایه گذاری برای ایجاد بازده بستگی دارد. اگر همه چیز برابر باشد، سرمایه ‌گذارانی که ریسک‌ گریز تر هستند، احتمالا در ازای پذیرش ریسک کمتر، ROI کمتری را می ‌پذیرند. به همین ترتیب، سرمایه‌ گذاری‌هایی که بازپرداخت آن ها بیشتر طول می‌ کشد، معمولا به بازگشت سرمایه بالاتری نیاز دارند تا برای سرمایه‌ گذاران جذاب باشند.

مهم‌ترین ویژگی استفاده از ROI این است که درک سود و تأثیر سرمایه گذاری در تجارت شما می‌تواند هنگام تصمیم گیری برای کسب و کار شما بسیار حیاتی باشد. نرخ بازگشت سرمایه امکان ارزیابی مالی کسب و کار یا فعالیت شما را به خوبی فراهم می‌کند. حیات یک کسب و کار هم به همین ارزیابی مالی بستگی دارد. اگر نرخ بازگشت سرمایه کسب و کار شما پایین‌تر از میانگین حوزه تجارت آن است، لازم است سریعا استانداردها و شرایط جدیدی را برای بیرون رفتن از آن وضعیت در نظر بگیرید.

کاربرد های ROI

ROI می تواند برای ارزیابی تصمیمات مختلف سرمایه گذاری و مقایسه آن ها با هزینه اولیه، استفاده شود. کسب و کار ها همچنین از محاسبات ROI هنگام ارزیابی سرمایه گذاری های آتی یا قبلی استفاده می کنند. این شاخص به سرمایه گذاران کمک می کند سرمایه گذاری های شخصی خود را محاسبه کرده و هزینه های مهم را مشخص کنند. محاسبه ارقام سرمایه گذاری از طریق ROI، بیشتر برای مشاغل پیچیده و بزرگ کاربرد دارد. اما فراموش نکنید که از شاخص ROI می توان در تمامی سهام، شرکت ها، مشاغل کوچک و … استفاده کرد.

تنها زمانی کسب و کارهای کوچک می‌توانند راه رشد و پیشرفت خود را به درستی ادامه دهند که هزینه‌های خود را هوشمندانه مدیریت کنند و نرخ بازگشت سرمایه خود را با دقت محاسبه کنند. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می‌کند تا یک سرمایه‌گذاری اشتباه را تا ابد ادامه ندهید! ادامه دادن هزینه‌های خود برای اهداف اشتباه راهی برای ورود به ورطه ورشکستگی و سقوط یک کسب و کار است. محاسبه دقیق ROI از بروز چنین اتفاقاتی جلوگیری می‌کند. در نهایت باید گفت که نرخ بازگشت سرمایه ثمره درخت کسب و کارتان یا فقدان وجود آن را به صورت شفاف به شما نشان می‌دهد. برای همین است که بررسی دقیق آن اهمیت زیادی دارد.

کاربرد شاخص ROI

مزایای شاخص ROI

شاخص سرمایه بازاریابی، یکی از مهمترین معیارهای اندازه گیری برای بازاریابان می باشد چراکه اثربخشی بازاریابی را اثبات می کند. هر فعالیت بازاریابی که انجام می گیرد معمولا بر رشد و سود شرکت تاثیر می گذارد. به طور کلی کسب و کاری موفق است که با بررسی نرخ بازگشت سرمایه خود در بخش‌ های مختلف، به صورت دقیق می‌ داند که باید سرمایه‌ گذاری خود را روی چه مواردی انجام دهد تا در نهایت ROI خود را هر روز بیش از پیش بهبود دهد. این شاخص به معامله گران اطلاعاتی را می دهد که درص موفقیت شان را بالا می برد. مانند هر ابزار مالی دیگری، شاخص ROI نیز از مزایای خاص خود بهره مند است که در ادامه آن ها را شرح می دهیم:

  • ارقام کمی برای تکمیل محاسبه ROI وجود دارد و به طور کلی می توان گفت این یک روش محاسبه آسان است.
  • با توجه به قابلیت تحلیل مقایسه ای، به دلیل استفاده گسترده و سهولت محاسبه آن، می توان مقایسه های بیشتری را برای بازده سرمایه گذاری بین نحوه محاسبه ارزش جاری بازار سازمان ها انجام داد.
  • تشخیص بازده هر سرمایه گذاری

همچنین ROI به درآمد خالص برای سرمایه گذاری های انجام شده در یک واحد تجاری خاص مربوط می شود. این امر معیار بهتری از سود آوری شرکت یا تیم ارائه می دهد. در تجارت ها، هدف از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، اندازه‌ گیری نرخ بازده پول سرمایه گذاری شده در یک واحد اقتصادی برای هر دوره، برای تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم سرمایه‌ گذاری است. همچنین به عنوان شاخصی برای مقایسه سرمایه‌ گذاری‌ های مختلف در پرتفولیوی سرمایه‌گذار استفاده می‌ شود.

جمع بندی

سرمایه گذاری هر شخص، یکی از مهم ترین ابعاد زندگی و کسب و کار او به شمار می رود. به همین دلیل دانستن فرمول ها و ابزار های تخصصی برای تعیین سود، ضرر و مسائل دیگری که برای سرمایه گذاران کاربرد دارد، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. بازگشت سرمایه یا ROI، یک فرمول ریاضی است. سرمایه گذاران می توانند از آن برای ارزیابی سرمایه گذاری های خود استفاده کرده و تعیین کنند که یک سرمایه گذاری خاص در مقایسه با سایرین، چقدر خوب عمل کرده است. با توجه به کاربرد این شاخص، می توان گفت ROI یک معیار کاربردی برای مدیریت هزینه ها و بازده یک شرکت و یا هر کسب و کار دیگری، محسوب می شود.

چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ فرمول محاسبه ارزش ذاتی سهم

چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ فرمول محاسبه ارزش ذاتی سهم

فرمول محاسبه NAV چیست؟ چگونه ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ در این مقاله نحوه حساب کردن ارزش ذاتی سهم را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.

چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ فرمول محاسبه ارزش ذاتی سهم

چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟

NAV مخفف کلمه Net Asset Value و به معنای ارزش خالص دارایی است.

در واقع NAV نشان‌دهنده کل خالص ارزش دارایی‌های یک شرکت و یا صندوق سرمایه‌گذاری است.

این شاخص معیاری استاندارد شده قلمداد می‌شود که می‌توان از آن به‌منظور انجام مقایسه عملکرد شرکت‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری استفاده کرد.

به ‌عبارت ‌دیگر ارزش دارایی ‌های خالص، شاخصی در بورس اوراق بهادار است که برای ارزش ‌یابی و برآورد ارزش ذاتی دارایی‌ های شرکت ‌ها و صندوق ‌های سرمایه گذاری، استفاده می‌ شود.

ارزش ذاتی سهم یا دارایی چگونه محاسبه می‌شود؟

ارزش خالص دارایی، ارزش خالص یک صندوق یا شرکت را نشان می‌دهد و بر اساس کل دارایی‌های مجموعه و کل بدهی‌های آن محاسبه می‌شود.

بدین ترتیب که ارزش کل دارایی‌ها منهای کل بدهی‌های آن مجموعه، برابر است با ارزش خالص دارایی‌ها یا NAV آن مجموعه.

ارزش خالص دارایی به ازای هر سهم (NAVPS) چگونه محاسبه می‌شود؟

جهت ارزش‌یابی هر واحد صندوق یا سهام شرکت سرمایه‌گذاری، باید خالص ارزش دارایی به ازای هر سهم (Net Asset Value Per Share) را محاسبه کنیم که برابر است با:

چگونه NAV یا ارزش واقعی سهام را محاسبه کنیم؟ فرمول محاسبه ارزش ذاتی سهم

روش‌های دیگر محاسبه ارزش خالص دارایی (NAV)

روش‌های دیگر محاسبه NAV بیش‌تر در شرکت‌های سرمایه‌گذاری مورداستفاده قرار می‌گیرد.

روش اول :

روشی که در ایران در شرکت‌های سرمایه‌گذاری معمولاً در محاسبه NAV مرسوم است.

روش دوم :

روش سوم :

ارزش افزوده سرمایه‌گذاری‌ها برابر با ارزش روز سرمایه‌گذاری منهای بهای تمام‌شده سرمایه‌گذاری‌ها است.

سرمایه در گردش خالص نیز عبارت است از دارایی‌های جاری منهای بدهی‌های جاری، همچنین ارزش افزوده دارایی‌های غیر جاری از تفریق ارزش روز دارایی‌های غیر جاری و بهای تمام‌شده دارایی غیر جاری به دست می‌آید.

امیدواریم مقاله آموزش محاسبه ارزش ذاتی سهام برای شما عزیزان مفید بوده باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.