کلوپ: از فیفا دی متنفرم؛ در آنفیلد منتظر آرسنالیم
لیورپول در فیفا دی چند بازیکنش را به دلیل مصدومیت از دست داد ولی یورگن کلوپ معتقد است آماده دیدار سنتی برابر آرسنال هستند.
- ثبت نام یارانه نقدی آبان ماه آغاز شد | برای دریافت یارانه نقدی اینجا را کلیک کنید + لینک ثبت نام یارانه نقدی
- رقص پرحاشیه امیر جعفری در ملأ عام!! | ریما خانوم بیا تحویل بگیر! + فیلم لو رفته
- سایپا این محصولاتش را بدون قرعه کشی حراج کرد| لینک ثبت نام
- مهراوه شریفی نیا ازدواج کرد؟| پست جدید مهراوه شریفی نیا
به گزارش "ورزش سه"، لیورپول پس از شکست دو هفته پیش در زمین وستهام فردا باید به مصاف آرسنال برود. دیداری که ساعت 21 به وقت تهران در آنفیلد برگزار خواهد شد و شاگردان کلوپ برابر تیم متحول شده لندنی کار ساده ای پیش رو نخواهند داشت. لیورپول تیم سوم جدول است و برای ماندن در جمع بالانشین ها محکوم به پیروزی در این جدال سنتی است.
یورگن کلوپ سرمربی لیورپول در نشست خبری این بازی گفت:« صحبت از رقابت برای قهرمانی زود است اما میدانیم که برای رسیدن به آن، باید در جمع تیمهای بالانشین باقی بمانیم. در چند هفته اخیر، نتایج خوبی کسب نکردیم؛ به وستهام باختیم اما میدانیم که باید بجنگیم.
در آنفیلد بازی میکنیم و باید نشان دهیم که اینجا شرایط متفاوت است. نمیتوانم برای بازی در آنفیلد صبر کنم و اکنون سه بازی متوالی در اینجا خواهیم داشت.»
آرسنال:« واضح بود که آرسنال در جایگاهی که فصل را شروع کرد، نخواهد ماند. بازیهای زیادی را بعد از آن بردند و از این که چقدر خوبند، سورپرایز نشدیم اما کسی هم فراموش نکرده که ما چقدر خوبیم. بازی قبل را باختیم اما 2 هفته از این موضوع گذشته و همهچیز تمام شده است.»
کلوپ در مورد مصدومان تیمش گفت:« از فیفادی متنفرم و کمکی به ما نکرد. واقعا دوست داشتم همان هفتهی بعد از بازی با وستهم بازی کنیم. اندری رابرتسون و جوردن هندرسون هنوز با تیم تمرین نکردهاند. حضور یا عدم حضورشون در بازی فردا، تصمیم دقیقه نودی خواهد بود. شرایط سادیو مانه اما خوب است.
فابینیو بعد از بازگشت، یک جلسه ریکاوری داشت. امیدوارم امروز بتواند با تیم تمرین کند. برنامه همین است؛ باید چرا از معامله گری روزانه متنفرم تا فردا برای تصمیمگیری صبر کنیم.
بین کسانی که طولانی مدت غایب بودند، میلنر و نبی به بازگشت نزدیکترند. وضعیت کرتیس جونز هنوز باید هفته به هفته بررسی شود. هاروی روند خوبی دارد اما هنوز زمان زیادی برای بازگشتش باقی مانده است. جو گومز و بابی فیرمینو هم وضعیت شان خوب است و فقط به زمان نیاز دارند.»
استیون جرارد اسطوره لیورپول که اخیرا هدایت استون ویلا را پذیرفته، در نشست خبری دیروز خود گفت که به جانشینی کلوپ فکر نمی کند. سرمربی قرمزها در واکنش به پیام جرارد گفت:« فکر میکنم جرارد صحبتهای خوبی انجام داد. در کنفرانس خبریاش به همه اطمینان داد که داستان فقط دربارهی او و آستونویلاست. بعد از انتصابش به عنوان سرمربی این تیم، به او پیامهایی فرستادم اما این پیامها خصوصیاند. قطعا مشتاق دیدنش هستم اما خوشحال میشوم که صحبتهای بین مان خصوصی باقی بماند.»
مصاحبه با تیم نایت معامله گر بازارهای مالی
۳۰ سال است که نایت به طور حرفه ای به معامله گری می پردازد. جالب است بدانید که وقتی نایت برای اولین بار تصمیم به خریدن سهامی می کند دقیقا در روز سقوط معروف بورس نیویورک ( دوشنبه سیاه ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ ) این اتفاق می افتد. نایت یک فرد بسیار باهوش است. تنها ۱۶ […]
30 سال است که نایت به طور حرفه ای به معامله گری می پردازد. جالب است بدانید که وقتی نایت برای اولین بار تصمیم به خریدن سهامی می کند دقیقا در روز سقوط معروف بورس نیویورک ( دوشنبه سیاه 19 اکتبر 1987 ) این اتفاق می افتد. نایت یک فرد بسیار باهوش است. تنها 16 سال داشت که در شرکت خدمات کامپیوتری مشغول به کار شد. این شرکت 8 سال بیشتر از تاسیسش نمی گذشت که نایت در ان به عنوان نویسنده کتاب هایی استفاده از کامپیوتر مشغول به کار شد. اما او پس از اینکه وارد بورس شد نوشتن این نوع کتاب ها را کنار گذاشت و شروع به نوشتن کتاب هایی در حوزه بازارهای مالی نمود. همانطور چرا از معامله گری روزانه متنفرم که آخرین کتاب تالیفی او (در زمان تالیف این مقاله) کتاب “ترس،موفقیت و پیشرفت” می باشد که در فوریه 2014 به چاپ رسیده است. از ماه مارس 2005 او شروع به نوشتن کتاب “انحراف” کرد در این مدت هم زمان بیشتر از 15000 پست در وبلاگ شخص اش نیز منتشر کرد. در سال 1992 نایت شرکتی به نام (Prophet) تأسیس کرد ( بله درست شنیدید همان پیامبر) که در واقع یک شرکت تحلیل تکنیکال تحت وب بود که بعدها در ژانویه 2005 توسط شرکت ivnestools خریداری شد. از سال 2005 تا 2010 تیم نایت به سمت معاون ارشد بخش تکنولوژی شرکت Investools برگزیده شد. نایت شور چرا از معامله گری روزانه متنفرم و عشقش به بازارها را به طریقی هدایت کرد که باعث شد نو آوری ها و خلاقیت هایش تحریک شود و همین امر سبب شد “Prophet” بسیار شناخته شده و معروف شود. مجله های معروفی نظیر بارونز و فوربس همیشه آنرا را به عنوان رتبه اول سایت های تحلیل تکنیکال نام گذاری کرده اند. به عنوان مدیر صندوق سرمایه گذاری، نایت به تحلیل تکنیکال، به عنوان مبنای اصلی تصمیمات سرمایه گذاری اش اتکا میکند. او همچنین، مجری یک برنامه روزانه در شبکه TastyTrade به نام Trading the Close است. قبل از راه اندازی سایت ‘Prohet’ تیم نایت معاون تکنولوژی شرکت امنیتی مونت گومری (فراچارت: Montgomery Securities) در سان فرانسیسکو بود؛ جایی که او را به توسعه و راه اندازی یک پلتفرم آموزشی، معاملاتی آنلاین سوق داد. به علاوه، وی سمتهای مختلفی در حوزه مدیریت بازاریابی در شرکت Technical Tools و حتی کمپانی اپل بر عهده داشته است. در حال حاضر وی همراه با همسرش، فرزندانش، هشت عدد مرغ خانگی، یک استخر پر از ماهی، و یک خانواده سه نفره از سگها در کالیفرنیا زندگی می کند و وقت آزادش با آنها سپری میکند. او بین برنامه فشرده و مشغله های کاری اش زمانی را به مصاحبه اختصاص داد که به برخی سوالات پاسخ دهد:
اولین چیزی که در بازار سهام علاقه و توجه شما را به خودش جلب کرد چه بود؟
زمانی که در دانشگاه بودم به طور تصادفی کتابی از جیک برنستین ( Jake Bernstein) به اسم “چگونه در بازار ریزشی و رشدی سود کنیم” را دیدم، کتاب اساسا توضیحی از اصول تحلیل تکنیکال بود. من ذاتاً یک آدم بصری هستم و همین امر باعث شد به سرعت مجذوب این موضوع شوم. این اتفاق اوایل دهه 80 میلادی افتاد و ازآن زمان تا به حال من درگیر تحلیل نموداری هستم.
چه روش یا استراتژیای در گذشته داشته اید که منجر به زیان شما شده باشد؟
خب، شاید من درست نمی دانستم چه کاری باید انجام می دادم اما اصول امواج الیوت در تمامی بازارها بیشتر برای من یک خراب کاری به بار آورد. به عبارت دیگر، در بازارهایی با روند نزولی برای من مفید و سود ده بود، ولی در بازارهای با روند صعودی یک فاجعه بود. به نظر می رسید به تعداد اشخاصی که به شیوه الیوت تحلیل میکنند تفسیر برای بازار وجود دارد، بنابراین من آن را به عنوان نظریه تحلیل با هدف پیش بینی بازار رها کردم.
مدل یا قوانین چه شخصی روی شما تأثیر گذاشت که آن را مناسب جهت معامله کردن دیدید؟
باید بگویم که مصاحبه های اشخاص مشهور در کتاب “جادوگران بازار” بزرگترین منبع الهام بخش است. به علاوه، برنامه مخصوصی در شبکه PBS در سال1987 راجع به پاول تئودور جونز به اسم “معامله گر” بود که مرا کاملاً شیفته خود کرد. در این برنامه به این اشاره می کرد که پاول تئودور جونز سعی می کرد از شر همه مدل برنامه های کپی شده خلاص شود، اما خب شما همیشه می توانید چرا از معامله گری روزانه متنفرم یک نمونه خوب در اینترنت پیدا کنید.
لحظه “یافتم” برای شما کی بود؟ و آن اکتشاف چه بود؟
یکی از بزرگترین “یافتم” ها برای من تشابهات بود. منظورم این است که من شروع کردم به مشاهده، البته نه فقط تکرار الگوهای ساده بلکه تکه های تاریخی از واکنش های قیمت چه به صورت کلی، چه به صورت پیچیده و چه به صورت چند وجهی که در نمودار دوباره رخ داده بودند. تشابهات می توانند بسیار گمراه کننده باشند و همیشه کار نمیکنند، اما برای من اینکه حتی برخی از آنها کار کنند گواه بزرگی از تداوم تغییرناپذیری ذهن توده مردم است.
چگونه می توانید حالت معاملاتی خودتان را به بهترین شکل توصیف کنید؟
فکر می کنم باید از عبارت “تمرکز روی نمودار” استفاده کنم. نمیخواهم به اینکه یک معامله گر باثبات هستم تظاهر کنم، اگرچه آرزو میکنم اینچنین می بودم. قویا پوزیشن فروش را به پوزیشن خرید ترجیح می دهم، به دلایلی که فقط تیمی از روانشناسان میتوانند علت آن را بفهمند (منظور این است که خودم هم نمیفهمم چرا). برای کاهش ریسک مایل هستم تعداد زیادی پوزیشن با حجم کم بگیرم، اگرچه به دلیل اینکه بازار تأثیر بسیار زیادی بر همه ابزارهای مالی می گذارد و همبستگی های قوی بین آنها وجود دارد.
چه قانونهای کلیدی در معاملات شخصیتان به کار می برید؟
حد ضرر:
حد ضرر باید همیشه و برای همه پوزیشن ها گذاشته شود، و همچنین حد ضرر باید به اندازه ای زیاد باشد که باعث نشود پیش از موعد از معامله خارج شوید.
زنگ شروع معاملات:
تازگی:
حد ضرر به طور منظم باید به روز شود، وقتی که بازار در مسیر پوزیشن شما پیش می رود و مقدار در سود قرار می گیرید می توانید با جابجایی حد ضرر می توانید میزانی از سودتان را تضمین کنید.
هوشیاری احساسی:
در مسیر معاملاتی خود از هوشیاری احساسی (در اصطلاح میتوان همان حس ششم را نیز به کار برد) استفاده کنید. درک کردن این موضوع که حس ترس که اغلب همراه برگشت های بازار که همراه پوزیشن شماست و غرور اغلب همراه با برگشت هایی که برعکس پوزیشن شماست. تحلیل سیکل های تکنیکی قابل اتکا مانند اسیلاتور McClellan جهت تقویت این هوشیاری کمک می کند.
تنها راه قابل قبول جهت خروج از معامله خروج از معامله با حد ضرر و یا رسیدن به هدفی که به طور منطقی مشخص شده می باشد و حتی در حالتی که خروج از معامله دیر است و یا بخشی از معامله را می بندیم بهتر از این است که بی درنگ و بدون برنامه قبلی از معامله خارج شویم. به یاد داشته باشید تصمیم جهت ورود به معامله باید بر اساس چیزی باشد که ممکن است اتفاق بیفتد و تصمیم برای خروج از معامله باید بر اساس چیزی باشد که اتفاق افتاده است. این یک تفاوت فاحش در ذهنیت انسان هاست.
در بازار سهام به دنبال چه چیزی هستید و چرا معامله میکنید؟
زمانی که بر باز کردن موقعیت معاملاتی فروش تمرکز میکنم در پی چند چیز هستم: 1- نقدینگی زیاد 2- اثبات اینکه آیا آن سهم در گذشته ظرفیت ریزش چشمگیری داشته است 3- وجود یک الگوی واضح و شفاف که قویاً احتمال ریزش بزرگ در قیمت را نشان دهد
به نظر شما چه چیزی معامله گران بزرگ را از دیگر معامله گران متمایز کرده است؟
به نظر من معامله گران بزرگ تمایل دارند متولد شوند نه اینکه ساخته شوند. با این تفاسیر باید بگویم من خودم را یک معامله گر بزرگ نمی دانم. من حتی خودم را یک معامله گر خوب هم نمی دانم. من خودم را یک تحلیلگر نموداری با مهارت و یک نویسنده خوب می دانم که توانایی نوشتن مقالاتی راجع به مدیریت یک ابزار مالی را دارد. اما معامله گرانی که فرصتهای بزرگی را شکار کرده اند، فکر میکنم آنها با توانایی سوار شدن بر امواج بازار متولد شده اند، که البته احساسات معمول بشری عموماً مانع رسیدن به موفقیت میشوند. به عبارت دیگر، نکته درباره تفسیر آنها از چرا از معامله گری روزانه متنفرم بازار است و مهم تر از آن، تمایل آنها به درگیر کردن پول زیاد در شرایطی که دیگران تمایلی به انجام آن ندارند؛ این چیزی است که آنها را متمایز کرده است.
درباره روش مدیریت ریسکتان چه چیزی میتوانید به خوانندگان بگویید؟
در کل، روش من درصد محور است. همان طور که جای دیگر هم گفته ام، من ترجیح میدهم تعداد زیادی معامله باز داشته باشم (در زمان انجام این مصاحبه، دقیقاً 123تا دارم) که هر کدام تقریباً از نیم تا دو درصد کل سبدم را تشکیل میدهند. برای هر کدام از آنها به طور معمول حد زیان 3 درصدی (یا کمی بیشتر) از قیمت باز کردن معامله قرار میدهم. زمانی که نمودار خیلی جذاب باشد ( یعنی موقعیت معاملاتی با درصد بالای موفقیت دیده شود) اما حد زیانش بیشتر باشد (تقریباً 10 درصد) به همان نسبت حجم معامله را کاهش میدهم. به عبارت دیگر، ریسک معامله ام، از نظر پولی، تقریباً یکسان است، چه حجم معامله کم باشد چه زیاد.
در طول فعالیت کاری تان، چه زمان هایی بیشترین حس غرور و افتخار را داشته اید؟
بسیارخب، برمیگردد به سالها پیش. از تقریباً میانه های سال 2007 تا اوایل 2009، دوره خاصی برای من بود. فکر میکنم سبک معاملاتی من برای چنان بازاری ساخته شده بود و کاملاً مناسب آن شرایط بود. در آن زمان، گاهی حس میکردم همین طور دارم پول چاپ میکنم و این کار ساده به نظر میرسید. البته باید میدانستم که همیشه این طور نخواهد بود. الان که به گذشته نگاه میکنم، میبینم که بالا و پایین های زیادی وجود داشت اما زمانی که آب ها از آسیاب می افتاد، من سود معرکه ای ساخته بودم.
مهمترین تأسف و نگرانی ات؟
در این باره کمی از حس شرمندگی نسبت به خودم دارم و تنها میخواهم از دوره 2009 تا 2015 بگویم. همان طور که پیداست، من هم نمیتوانم مشخصاً بگویم بانک های مرکزی جهان تا کی میخواهند بهای سرمایه را به طور تصنعی بالا نگه دارند. حتی الان نیز از این موضوع متنفرم. البته همه روی زمین میگویند: «این روند روزی پایان می یابد، آن هم بدجور». اما هیچ کس نمیداند آن «یک روز» کی میرسد. آن «یک روز» سالهاست که گوشه ای ایستاده است. این طور به نظر میرسد که این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد، اما در چرا از معامله گری روزانه متنفرم عمیق ترین لایه های وجودم درک میکنم که شما نمی توانید ثروت و رفاه را برای خودتان پرینت کنید و نمیتوانید کلاهبرداری (تقلب) مالی بین المللی مرتکب شوید بدون آنکه پیامدی داشته باشد. بله، این وضعیت روزی، بسیار سخت، تمام میشود، و خیلی، خیلی بدتر از آنچه من تصور میکنم. فکر میکنم برای همه مهیب و نگران کننده خواهد بود.
چه کتاب ها، وب سایت ها یا منابع دیگری را پیشنهاد میکنید به کسانی که میخواهند دانش معامله گری شان را وسیع تر کنند؟
اغلب درباره پیشنهاد کتاب و منابع از من سوال میکنند. علاوه بر کتاب های خودم، «راه خودتان را به سوی ثروت ترسیم کنید»، «رونق و پیشرفت هراس انگیز» منابع دیگری نیز هستند که به آنها علاقه دارم:
دگردیسی بزرگ:
این کتاب، بهترین کتاب حوزه تجارت است که تاکنون خوانده ام. کتاب درباره رفتارهای سازمانی و سیاسی ای که ما را به شرایط موجود رسانده است بحث میکند. هرچه از ارزش این کتاب بگویم، کم است.
جنگ ارزها:
کتابی است منحصر به فرد و آسان ( البته از نظر نوع نگارش) درباره کاهش دستوری نرخ برابری ارزها و اینکه کشورها چگونه از آن با انگیزه های مثبت و منفی استفاده میکنند. این کتاب، بهترین کتابی است که درباره ارزها خوانده ام، و شیوه ای که نویسنده تاریخ را در متن بیان میکند آن را جذاب کرده است.
فروش بزرگ:
گزارشی فوق العاده از فروپاشی بازار اوراق قرضه ( وام با بهره معین که باید در زمانهای مشخصی مسترد گردد) مسکن در سالهای 2007-2008. مایکل لوییس کتاب دیگری نیز نوشت که نمیتوان آن را پرفروش دانست.
هنر معامله:
برخلاف همه چیزهایی که تاکنون خوانده ام، بسیار نکته سنج و فیلسوفانه است و فوق العاده عالی. این کتاب، کمکتان میکند که درون ذهن یک معامله گر برنده بروید.
فریب خورده با فرایندهای تصادفی:
کتاب فوق العاده از “Nassim Nicholas Taleb” درباره آمار، علیت، احتمالات، و بازار. این کتاب، یکی از بهترین کتاب های مرتبط با معامله گری است که تاکنون با آن دیده ام.
معامله در محدوده:
تحلیل تکنیکال بازار سهام:
کتاب مقدس تحلیل تکنیکال است و خواندنش از واجبات. با وجود آنکه قدیمی است، هر تحلیلگر تکنیکالی باید آن را بخواند.
دایره المعارف الگوهای نموداری:
آموزش یک متخصص:
ترکیبی خیره کننده از شخصیت و سبک معاملاتی (هرچند صندوق سرمایه گذاری اش پس از اینکه عام شد، سریع ورشکست شد)
جادوگران بازار:
مجموعه ای تکرارنشدنی از مصاحبه با معامله گران، دارای مطالب خواندنی و ضروری و پر از شرح حال های جذاب. من برای یکی از این جادوگران کار میکردم که برای خودش داستانی است.
از چه چیزی برای ایجاد سایت خود الهام گرفتی؟
بسیار ساده بود، همسرم مشوق من بود. سال 2005، سایت Prohet را فروخته بودم و وبلاگ ها نیز داشتند کم کم پر بازدید میشدند. یک بار بیشتر این کار را انجام نداده بودم اما همسرم مدام به من فشار می آورد که درباره معاملاتم حرف بزنم.از آن زمان تا حالا، یازده سال است که حتی یک روز هم این کار را ترک نکرده ام.
چه توصیه ای به خوانندگان درباره حجم معاملات دارید؟
توضیح دادم که من چگونه حجم معاملاتم را تعیین میکنم، اما صادقانه بگویم شک دارم برای بیشتر افراد مناسب باشد، چون سبک معاملاتی من کمی احمقانه (فراچارت: جنون آمیز) است (داشتن بی نهایت معامله کوچک همزمان).
بسیار از معامله گران به موانع بلندی برخورده اند و برای تکامل و عبور از این مرحله دچار مشکل اند. چه توصیه ای به آنان دارید؟
فکر میکنم دو نکته را باید در این باره در ذهن داشت: 1. مطالعه کنید: تعداد زیادی کتاب های خوب در حوزه معامله گری وجود دارد که میتوانید آنها را بخوانید. 2. مباحثه کنید: انجمن ها و فروم های آنلاین معامله گری را بیابید و در آنجا مباحثه کنید. بحث کنید، نظراتتان را به اشتراک بگذارید، بپرسید و مناظره کنید. طبیعتاً من به فروم سایت خودم (فراچارت: www.slopeofhope.com) علاقه مند هستم. توده وسیعی از افراد در این فروم هستند و برای همیشه رایگان در نظر گرفته شده است.
حالا که به سطح معامله گر موفق و سودساز رسیده اید، برای ارتقای مهارتتان چه میکنید؟
سعی میکنم به توصیه هایی که در جواب سوال قبل گفتم عمل کنم. مطالعه، و مباحثه با معامله گران بهتر از خودم. من هرگز یادگیری را متوقف نمیکنم.
رفتار یا روشی دارید که از نظر دیگران غیرمعمول به نظر برسد؟
فکر نمیکنم به کس دیگری غیر از خودم کمک کند، البته ممکن است اشتباه کنم، با این حال، میگویم: «باب راس». بله، «باب راس» نقاش. من هر روز در پس زمینه، فیلم او را در حال نقاشی کردن دارم. فکر میکنم صدای تسکین دهنده او باعث میشود در روزهای بد بازار آرام شوم. اگر عبارت دیگری در این باره به کار نبریم، میتوان گفت این کار غیرمعمول است.
برای کسانی که تازه پایشان به این عرصه باز شده، چه توصیه یا راهنمایی ای دارید؟
با اینکه ممکن است تکرار مکررات باشد، میگویم یک راست به بخش نظرات در سایت slopeofhope.com بروید و با دیگر معامله گران ارتباط بگیرید. من اغلب از اینکه چطور معامله گران سخاوتمند شبیه به هم هستند و همه شان میخواهند به دیگران در یادگیری و رشد به دیگران کمک کنند شگفت زده میشوم. واقعاً الهام بخش است.
توصیه ای دارید به معامله گرانی که هم اکنون موفق هستند؟
به آنها میگویم: فروتن بمانید. چون نمونه هایی از معامله گرانی هستند (مثلاً الان John Paulson به ذهنم رسید) که موفقیت مبهوت کننده، شگفت انگیر و معروف در سطح جهان داشته اند، تازه آن هم به عنوان مشغله دوم و همچنان فروتن هستند.
دوست دارید به عنوان معامله گر، چه چیزی از خود باقی بگذارید؟
اگر میتوانستم نمودارخوانی را فراگیرتر و ساده تر (برای فهمیدن) کنم، آن را موفقیت به حساب می آوردم. من باور عمیقی به قدرت و کاربرد چارتخوانی دارم و فکر نمیکنم باید حتماً کار پیچیدهای باشد. Jake Bernstein با کتابش تأثیر مثبت و ماندگاری بر زندگی من داشته است. من نیز امیدوارم با کتاب ها و وبلاگم، بتوانم چنین کاری را برای افراد زیادی انجام دهم.
کاهش ادامه دار قیمت نفت در بازار جهانی
نفت در معاملات روز چهارشنبه بازار جهانی تحت تاثیر افزایش تولید لیبی که به نگرانیها نسبت به تولید فزاینده آمریکا و تضعیف تلاشهای سایر تولیدکنندگان برای حذف مازاد عرضه از بازار افزود، کاهش پیدا کرد.
نفت برنت که قیمت پایه بازار بینالمللی است، ۱۸ سنت یا ۰.۴ درصد نسبت به قیمت نهایی معاملات سهشنبه کاهش یافت و به ۵۱.۶۶ دلار در هر بشکه رسید.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا،نفت وست تگزاس اینترمدیت آمریکا ۴۹.۳۷ دلار در هر شبکه معامله شد که ۲۹ سنت یا ۰.۶ درصد نسبت به قیمت نهایی روز سهشنبه کاهش داشت.
به گفته معاملهگران کاهش قیمتها، نتیجه تولید بالاتر در کشور جنگزده لیبی است که به رشد بیوقفه تولید آمریکا افزوده میشود.
شرکت ملی نفت لیبی روز دوشنبه اعلام کرد انتظار میرود تولید نفت این کشور هفته جاری به ۸۰۰ هزار بشکه در روز افزایش پیدا کند. این امر احتمالا صادرات لیبی را افزایش خواهد داد.
به گفته گرک مککنا، استراتژیست ارشد بازار در شرکت کارگزاری معاملات آتی اکسی تریدر، به نظر میرسد تولید نفت لیبی و شیل ذهن معاملهگران را اشغال کرده و نگرانی آنها را نسبت به بالا ماندن سطح ذخایر و استمرار اشباع عرضه در بازار جهانی تشدید کرده است.
افزایش تولید نفت از سوی آمریکا و لیبی، تلاشهای کشورهای عضو و غیرعضو اوپک که به تازگی موافقت کردهاند توافق کاهش حدود ۱.۸ میلیون بشکه در روز از تولید نفت را تا پایان سه ماهه اول سال ۲۰۱۸ تمدید کنند، تضعیف میکند.
بر اساس گزارش رویترز، توافق کاهش تولید که از ژانویه به اجرا درآمده است، قرار بود در ژوئن به پایان برسد اما تاکنون تاثیر مطلوبی بر کاهش سطح ذخایر جهانی نفت نداشته است.
لیبی عضو اوپک بوده اما از مشارکت در توافق کاهش تولید معاف شده، در حالی که آمریکا در این توافق مشارکت نکرده است.
تحلیلگران گولدمن ساکس پیشبینی خود برای قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت در سال ۲۰۱۷ را از ۵۴.۸۰ دلار به ۵۲.۳۹ دلار در هر بشکه تنزل دادند. متوسط قیمت مورد پیشبینی برای برنت در سال جاری هم از ۵۶.۷۶ دلار به ۵۵.۳۹ دلار تنزل یافت.
نوشته تكاندهنده دختر ايراني در فیسبوک ظریف
گروه سياسي: پست زير مطلب قابل تامل و البته تكاندهندهاي است كه توسط یك دختر جوان ايراني در فیسبوک دكتر ظریف وزير خارجه كشورمان منتشر شده است.
وقتتون بخیر
امیدوارم حالتون بهتر شده باشه
من یه دختر 26 ساله ایرانی ساکن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم) امیدوارم کامنت منو کامل بخونید.
من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمیکنه . بی پولی و بی کاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد.
من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه های عالی تهران، یکی از بهترین رشته ها، هفته ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام . من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و . هزینه کنم. شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمیتونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمیرسه و هنوز ندادن . بارها به انصراف از تحصیل فکر کردم اما بغض گلومو میگیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم.
نمیدونم شما بچه دارین یا نه، نمیدونم خودتون و بچه هاتون چطور درس خوندین اما همه امکانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فکر میکنم اینایی که میرن دانشگاه بین الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا . دیگه دارم افسرده میشم.
همین برنامه رو برای جهيزیه هم دارم. همیشه عقد کردن چرا از معامله گری روزانه متنفرم برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت. منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته. من نمیخوام بهم بگین " متاسفم". من خودمو معرفی نکردم چون ترحم کسی رو نمیخوام. من فقط حقمو میخوام.
من ایرانی ام، چرا تو مملکت خودم، جایی که کل طایفه ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بی کارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد میشه؟؟؟ این انرژی هسته ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام میکنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر میشه، تابستونا که برق مدام قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ حتی اگه واسه آینده کشورم خوبه چرا ما باید قربانی بشیم ؟؟؟ چرا آبادی های نسل بعد رو خاکستر ما باشه؟
مگه ما چه گناهی کردیم؟؟؟چرا مملکت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی میگذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه ی مردم؟؟؟ یارانه ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی. من به چه زبونی بگم آقا جان من انرژی هسته ای رو به قیمت جوونی و زندگیم نمیخوااااااام ؟؟؟ من فقط یه بار زندگی میکنم. میخوام شاد باشم. دیگه بسمه غصه خوردن. من این حق مسلممو میفروشم. یکی بیاد بخره. در عوض کار میخوام و پول و یه خونه نقلی با یه جهزیه ساده یه دفترچه بیمه.
نمیدونید این آخری شده رویای من. من نمیدونم مشکل کمر شما چیه ولی درد شمارو خوب میفهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد. انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمیتونستم برم دکتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید. من اینجا به درد تسلیم میشم . من میمیرم از درد اما نمیتونم برم دکتر ،نمیتونم ام آر آی بگیرم. چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه های درمان سرسام آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم.
خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون برکت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینکه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسی نمیگم چقدر درد میکشم. میبینید . فرق من و شما همینه. زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاکرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه میزنه که ای خداااااا پس کی تموم میشه؟؟؟
همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ میکنند.
کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن و سال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فکرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر . میترسم آخرش به عمر ما قد نده.
تو رو خدا. دیگه بسه تحریم. یکی میگفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بکنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن.
بخشنامهای برای ایثارگران: با هر سوادی استخدام شوند
سازمان اداری و استخدامی کشور امروز بخشنامه ای را به همه دستگاههای اجرایی ابلاغ کرد که طبق آن، ایثارگران میتوانند ولو بدون داشتن مدرک تحصیلی دیپلم و پایینتر از آن به استخدام رسمی دولت دربیایند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بخشنامه ای که امروز با امضای جمشید انصاری رییس سازمان اداری و استخدامی کشور چرا از معامله گری روزانه متنفرم و با شماره ۲۴۲۳۲ مورخ ۹/۵/۱۴۰۰ منتشر شد به دستگاه های اجرایی تکلیف کرده است در صورتی که شخصی مشمول قانون حمایت از ایثارگران باشد ولو اینکه دارای مدرک تحصیلی دیپلم نباشد، می تواند به استخدام رسمی دستگاه دولتی دربیاید.
در شرایطی که جوانان تحصیل کرده با مدارک دانشگاهی معتبر در انتظار استخدام یا یافتن شغل هستند، این بخشنامه «تبعیض مثبت» زیادی برای ایثارگرانی که دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند یا حتی دیپلم (مدرک پایان تحصیلات متوسطه) ندارند ایجاد میکند. زیرا از یک سو چنین اشخاصی به دلیل نداشتن مدارک تحصیلی، قادر به حضور در آزمون استخدامی نیستند و از سوی دیگر ساز و کار مشخصی برای چرا از معامله گری روزانه متنفرم رقابت داوطلبان تصدی این مشاغل با دیگر وجود ندارد. فقط در بخشنامه عنوان شده که تنها ایثارگران امکان حضور در شغل مصرح در این بخشنامه را دارند.
تبعیض مثبت،تخصیص سهمیه یا تبعیض جبرانی به معنی در پیشگرفتن سیاست و روشی برای اصلاح رویههای تبعیضآمیز در برابر اقلیتهای نژادی، زنان، از کارافتادگان و سایر گروههایی است که در طول تاریخ، از برخی یا بسیاری مزیتهای اجتماعی بیبهره ماندهاند.
در این بخشنامه عنوان شده ایثارگران مشمول بند «د» تبصره ۲۰ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ که دارای گواهینامه دیپلم و یا پایین تر در کلیه رشته های تحصیلی هستند می توانند به عنوان متصدی خدمات عمومی، به استخدام دولتی دربیایند.
بند «د» از تبصره ۲۰ قانون بودجه ۱۴۰۰ می گوید: در راستای اجرای بند (ذ) ماده (۸۷) قانون برنامه ششم توسعه، دستگاههای مشمول ماده (۲) قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران مکلفند، نسبت به استخدام و نیز تبدیل وضعیت استخدامی کلیهی مشمولان ماده (۲۱) قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران که با عناوین مختلف در دستگاههای موضوع قانون مذکور شاغل هستند و رابطه شغلی آنها به صورت پیمانی، قرارداد انجام کار معین یا شرکتی میباشد و یا از محل اعتبارات جاری و تبصره ماده (۳۲) و ماده (۱۷) قانون مدیریت خدمات کشوری و اعتبارات طرحهای عمرانی و یا سایر عناوین از جمله حاکمیتی و تصدیگری موضوع بندهای (الف) و (ب) ماده (۴۵) قانون مدیریت خدمات کشوری خدمت نموده و یا مینمایند با طی مراحل گزینش با رعایت تبصره (۲) بند (و) ماده (۴۴) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۹/۱۰/۱۵ به صورت استخدام رسمی اقدام نمایند.
تصویر بخشنامه شماره ۲۴۲۳۲ مورخ ۹/۵/۱۴۰۰ سازمان امور اداری و استخدامی
دیدگاه شما