جان مورفی (تحلیلگر معروف بازار بورس) و رازهای او در تحلیل تکنیکال
بازار بورس که یکی از جذابترین بازارهای مالی است، محل مناسبی برای سرمایهگذاری و کسب سود میباشد. از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن، به منظور کسب سود و جلوگیری از ضرر، استفاده میشود. بنابراین تحلیل تکنیکال بسیار مهم و کاربردی میباشد. در تحلیل تکنیکال، با بررسی روند قیمت در گذشته، میتوان بازار آینده را پیشبینی کرد.
در این مقاله به معرفی یکی از تحلیلگران معروف "دکتر جان مورفی" میپردازیم و در پایان مقاله نیز میتوانید کتاب ایشان را دانلود کنید.
جان مورفی ( John Murphy ) کیست؟
جان مورفی یکی از تحلیلگران معروف بازار بورس است که دارای مدرک کارشناسی اقتصاد و کارشناسی ارشد مدیریت تجاری از دانشگاه فوردهام آمریکا است. او تجربیات 40 ساله خود در زمینه تحلیل تکنیکال را در کتابهای مختلفی منتشر کرده است که یکی از کتابهای پر فروش وی، کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. این کتاب به مدت 10 سال بین کتابهای پر فروش در حوزهی سرمایهگذاری در بازارهای بورس اوراق بهادار بوده و همچنین به زبانهای مختلفی نیز ترجمه شده که همین موضوع نشاندهنده اعتبار این کتاب در کشورهای مختلف است.
بر اساس نظریه جان مورفی استفاده از یک روش و ابزار در تحلیل تکنیکال، به تنهایی نیاز معاملهگر را برطرف نمیسازد و در واقع مسیر سوددهی را مشخص نمیکند. برای جلوگیری از بروز مشکلات کمتر، استفاده از چندین ابزار در تحلیل تکنیکال توصیه میشود که فرآیند سوددهی را نیز تسهیل میکند .
جوایز دریافتی جان مورفی
- در سال 1992، اولین جایزه خود را از فدراسیون بین المللی تحلیلگران فنی، به منظور مشارکت برجسته در تحلیل فنی جهانی دریافت کرد.
- در سال 2002، جایزه سالیانه انجمن فنی کارشناسان بازار را نیز دریافت کرد.
10 قانون طلایی جان مورفی
جان مورفی تجربیات خود در تحلیل تکنیکال را در قالب 10 قانون طلایی بیان کرده است:
- ترسیم روندها
- تشخیص روند ها و حرکت به سمت و سوی آن ها
- بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
- سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
- ترسیم خطوط
- دنبال کردن میانگین
- یادگیری چرخشها
- بازشناسی علائم هشدار دهنده
- وجود یا عدم وجود یک روند
- بازشناسی علائم تأیید کننده
ترسیم روندها
روند، همان جهت حرکت قیمت سهم در بازار است که به لحاظ زمانی به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم میشود. یک روند کوتاه مدت میتواند بین چند دقیقه تا 3 هفته، یک روند میان مدت بین 3 هفته تا 3 ماه و روند بلندمدت از 3 ماه تا هر زمان مدنظر میتواند طول بکشد.
برای تشخیص روند کلی سهم، در نظر گرفتن هر سه روند مذکور در کنار یکدیگر اهمیت دارد. بدین ترتیب، که در ابتدا روند بلندمدت سهم را بررسی کرده و سپس به بررسی و تحلیل نمودارهای میان مدت و کوتاه مدت سهم بپردازید. در واقع، روندهای میان مدت و کوتاه مدت جزئی از روندهای بلندمدت هستند که چشماندازی دقیقتر از روند تغییر قیمت سهم را به نمایش میگذارند.
تشخیص روندها و حرکت به سمت و سوی آنها
از دیدگاه جان مورفی، روند قیمت یک سهم را به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی میتوان تقسیم نمود. به منظور خرید درست سهم و در زمان مناسب، تشخیص این سه روند و اقدام به خرید در زمان درست اهمیت زیادی دارد.
به عنوان مثال، در صورتی که قصد خرید یک سهم را داشته باشید، باید در یک روند صعودی اما در قیمت پایین سهم را خریداری نموده و بالعکس در صورتی که قصد فروش یک سهم را داشته باشید، بهترین حالت فروش در بالاترین قیمت اما با یک روند نزولی است تا بتوانید بهترین منفعت را کسب کنید.
بازشناسایی حمایت و مقاومت ها در تحلیل تکنیکال
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم از جمله دیگر موارد مهمی است که در تحلیل تکنیکال باید مورد توجه قرار گیرد. نقاط حمایتی که معمولا کف قیمتی یک سهم هستند، بهترین نقطه خرید و نقاط مقاومتی که سقف قیمتی سهم هستند، بهترین نقطه فروش میباشد. پس از شکستن یک نقطه اوج یا مقاومت سهم، آن نقطه تبدیل به نقطه حمایت در تغییرات بعدی قیمت میشود. به همین ترتیب، زمانی که نقطه حمایتی سهم شکسته میشود، تبدیل به یک نقطه مقاومتی جدید میگردد.
سنجیدن اندازه عقب نشینی در تحلیل تکنیکال
در روندهای صعودی و نزولی (بولیش و بیریش) قیمت سهم، اصلاح قیمت رخ داده و بخشی از روند اصطلاحاً بازپس گرفته میشود. اگر بخواهیم این اصلاح روند را به صورت درصدی بیان کنیم، معمولا حدود 50 درصد روند اصلاح میشود. بطور کلی میتوان گفت، هر روند حداقل به میزان یک سوم و حداکثر به میزان دو سوم اصلاح میشود.نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال
درصدهای فیبوناچی شامل 38 درصد و 62 درصد نیز ارزشمند بوده و باید در نظر گرفته شوند. در هنگام بازگشت در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد سقف قیمت قبلی است .
ترسیم خطوط
کشیدن خطوط روند یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که بین دو نقطه کف یا دو نقطه سقف نمودار ترسیم میشود. در صورتی که دو نقطه کف به هم وصل شود روند نمودار صعودی و اگر دو نقطه سقف به هم متصل گردد، روند نمودار نزولی خواهد بود. هنگامی که خطوط روند شکسته شوند، تغییر روند ایجاد میشود.
یک خط روند معتبر باید حداقل سه مرتبه لمس شود. هر چه خط روند طولانیتر و تعداد برخوردهای قیمت با آن بیشتر باشد، اعتبار خط روند بیشتر خواهد بود.
دنبال کردن میانگین
دنبال کردن میانگین متحرک از آن جهت اهمیت دارد که میتواند سیگنالهای خرید و فروش مناسبی ارائه دهد. سیگنال زمانی ایجاد میشود که میانگین متحرک کوتاهمدتتر میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. این نمودارها نشان میدهد که روند موجود هنوز برقرار است و یا در حال تغییر میباشد. رایجترین روش پیدا کردن سیگنالهای معاملاتی، ترکیب دو میانگین متحرک است. برخی از رایجترین ها ترکیب 4 و 9، ترکیب 9 و 18، ترکیب 5 و 20 میباشد.
یادگیری چرخشها
دنبال کردن اسیلاتورها به منظور مشخص نمودن نقاط اشباع خرید و فروش موثر هستند. زمانی که قیمت رشد و یا افت زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد برگشتی اتفاق خواهد افتاد و اسیلاتورها این اخطار را میدهند. دو مورد از مشهورترین آنها شاخص مقاومت نسبی (RSI) و نوسانساز استوکاستیک (Stochastic) هستند که هر دو در مقیاس 0 تا 100 کار می کنند. هنگامی که RSI به بیش از 70 برسد، اشباع خرید و زمانی که به زیر 30 برسد، اشباع فروش صورت خواهد گرفت .
بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای Stochastics و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای RSI استفاده میکنند.
این ابزارها درباره چرخش بازار هشدار میدهند. سیگنالهای هفتگی به عنوان فیلتر سیگنالهای روزانه و سیگنالهای روزانه به عنوان فیلتر نمودارهای داخل روز میتوانند استفاده شوند .
بازشناسی علائم هشدار دهنده
MACD شاخصی است که شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است و در نظر گرفتن آن به هنگام معامله اهمیت زیادی دارد . هنگامی که خط سریعتر به بالای خط کندتر عبور کند و هر دو خط زیر خط صفر باشند، سیگنال خرید صادر میشود و بالعکس، سیگنال فروش زمانی صادر میشود که خط سریعتر به پایین خط کندتر عبور کند و هر دو خط بالای خط صفر باشند. لازم به ذکر است که سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه مقدمند .
وجود یا عدم وجود یک روند
بررسی وجود یا عدم وجود روند در بازار اهمیت زیادی برای تصمیمگیری دارد. نشانگر ADX یا Average Directional Movement Index به تعیین این موضوع که آیا روند بازار رو به رشد است و یا اینکه یک روند خنثی وجود دارد، کمک میکند .
در صورتیکه خط ADX روندی رو به رشد داشته باشد، نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی در بازار و در صورتیکه نزولی باشد، اغلب نمایانگر عدم وجود روند است. اگر خط ADX صعودی باشد باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد ولی اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، میتوان سبک معامله مناسب در شرایط موجود بازار را تشخیص داد .
بازشناسی علائم تأیید کننده
افزایش حجم معاملات به عنوان عاملی تأییدکننده برای تحلیلها شناخته میشود. در صورت وجود یک روند صعودی برای سهم، انتظار میرود که حجم معاملات سهم نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال نیز افزایشی باشد. بنابراین افزایش حجم در مقایسه با افزایش قیمت سهم اهمیت بیشتری داشته و نشاندهنده این موضوع است که ورود سرمایه جدید از روند صعودی حمایت میکند. در صورتیکه بجای افزایش حجم کاهش حجم داشته باشیم، نشانگر تغییر روند و آغاز روند نزولی خواهد بود.
دنلود رایگان کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی
جان مورفی کتاب "تحلیل تکنیکال بازارهای مالی" را در 596 صفحه به رشته تحریر در آورده است. با کلیک بر روی این لینک میتوانید این کتاب را به رایگان دانلود و استفاده کنید.
سیر تا پیاز آموزش تحلیل تکنیکال
سلام. به مقاله آموزشی و کاربردی “سیر تا پیاز آموزش تحلیل تکنیکال” خوش آمدید. همانطور که از عنوان این مقاله آموزشی پیداست، در این بلاگ قصد داریم هر آنچه که باید در مورد یادگیری و آموش تحلیل تکنیکال بدانید را مورد بررسی قرار داده و یک نقشه راه کاملا جامع و کاربردی برای معاملهگران تازه کار بازارهای مالی ارائه دهیم. پس با همراه باشید تا ببینیم که چطور با یادگیری تحلیل تکنیکالی بازارهای مالی میتوانیم به درآمدهای بالا دست پیدا کنیم.
چرا آموزش تحلیل تکنیکال برای ما اهمیت دارد؟
همانطور که میدانید امروزه یادگیری تحلیل تکنیکال یکی از پرطرفدارترین مباحث روز در جوامع مختلف میباشد. چرا که این آموزش به بسیاری از افراد کمک میکند تا بتوانند با سرمایهگذاری در بازارهای مالی به سودهای فراوانی دست یابند، تا جایی که برخی از افراد، سرمایهگذاری و تحلیل تکنیکالی بازار را به عنوان یک شغل انتخاب کرده و از آن به صورت مداوم کسب درآمد میکنند. اما چرا یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال اینقدر مهم است و میتواند درآمدزا باشد؟
برای پاسخ به این سوال باید به عنوان یک معاملهگر مبتدی که تازه میخواهد گامهای ابتدای خود را در بازارهای مالی بردارد بدانید که به طور کلی بازارهای مالی همواره در تلاش هستند تا هرآنچه که در گذشته انجام میدادند را تکرار کرده و همواره از الگوهای رفتاری خاصی پیروی کنند. این موضوع به معاملهگران و تحلیلگران بازارهای مالی این فرصت را میدهند تا آنها بتوانند با درک درست قوانین و الگوهای حرکتی در گذشتهی بازار، آینده را نیز تا حدودی پیشبینی کنند و از این طریق به سودهای مالی قابل توجهی دست یابند. به عبارت دیگر کسانی که تلاش میکنند بازار را به روش تکنیکالی تحلیل کنند معتقد هستند که قیمت بازار در آینده دقیقا همان کاری را انجام میدهد که در گذشته نیز در حال انجام آن بوده، بنابراین در صورتی که آنها بتوانند فرم و الگوی حرکتی قیمت را در گذشته درک کنند، میتوانند آینده را نیز پیشبینی کرده و روی آن سرمایهگذاری کنند.
حال که مفهوم و ارزش یادگیری تحلیل تکنیکال را درک کردید بهتر است یک نقشه راه برای آموزش تحلیل تکنیکال داشته باشید تا در مسیر سرمایه گذاری دچار ضرر و زیان نشوید. در ادامه مقاله برای دستیابی به یک دیدگاه جامع در این زمینه با ما همراه باشید.
برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال چه اقداماتی انجام دهیم؟
در ادامه اقداماتی که باید پله به پله برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال انجام دهید را مورد ارزیابی قرار میدهیم.
در قدم اول یک منبع یادگیری تحلیل تکنیکال پیدا کنید
اولین و مهمترین اقدامی که باید انجام دهید این است که یک منبع معتبر برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال پیدا کنید. به خاطر داشته باشید که در صورتی که برای شروع یادگیری قدم در یک مسیر اشتباه بگذارید و یک منبع یا مدرس اشتباه را انتخاب کنید، ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد تا متوجه شوید که این مسیر درست نبوده و تا آن زمان قطعا زمان بسیار زیاد و سرمایه قابل توجهی را از دست دادهاید. بنابراین برای انتخاب یک منبع آموزشی درست، حتی چند روز یا هفته تحقیق کنید تا اسیر انتخابات غلط نشوید. برای انتخاب یک منبع آموزش تحلیل تکنیکال بهتر است به نکات زیر توجه داشته باشید:
- سابقه و تجربه مدرس یا نویسنده آموزش مورد نظر را به صورت کاملا دقیق بررسی کنید.
- نظر دانشجویان منبع آموزشی مورد نظر را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که افرادی هستند که با این روش به سود رسیدهاند.
- هرگز فریب قیمت آموزش را نخورید. آموزشی که چند صد یا چند هزار دلار قیمت گذاری میشود همانقدر که ممکن است ارزنده باشد ممکن است جعلی نیز باشد.
- سبک تحلیل تکنیکال مورد تدریس را بررسی کرده و در مورد مفید بودن آن تحقیق کنید.
- سرفصلهای دوره آموزشی را بررسی کنید. گاها برخی منابع آموزشی هزینه فراوانی را تنها برای مطالب ابتدایی مانند ساخت کیف پول ارز دیجیتال و یا صرفا باز کردن حساب معاملاتی دریافت میکنند.
- در صورت امکان با مجموعه یا فرد مورد نظر تماس گرفته و از آنها بخواهید تا شما را برای خرید متقاعد کنند.
- شرایط گارانتی بازگشت وجه (در صورت وجود) را مورد بررسی قرار دهید و مطمئن شوید که این گارانتی معتبر است.
- مدرس مورد نظر شما باید هویت مشخصی داشته باشد، نه این که صرفا یک نام نمادین به شما ارائه کند و تمامی تراکنشهای مالی را با ارز دیجیتال که غیر قابل پیگیری است انجام دهد.
در قدم دوم باید دوره آموزش نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال مورد نظر را قورت دهید!
هیچ فردی در جهان تنها با مطالعه روزنامهوار یک مطلب آموزشی، تمام و کمال به مطالب مورد نظر مسلط نمیشود. شما باید منبع آموزشی که در مرحلهی قبل با تحقیق فراوان انتخاب کردید را بارها مورد ارزیابی قرار دهید و آنها را روی نمودار نیز تمرین کنید. مثلا اگر یک دوره ویدیویی تهیه میکنید ممکن است مدرس دوره ناخودآگاه مطالب آموزش و ارزشمند فراوانی را نیز در میان کلام خود مطرح کند که شما با مشاهده یکباره این ویدیوها هرگز متوجه این نکات نخواهید شد.
در قدم سوم باید بکتست بگیرید
حال که مطالب مطرح شده در دوره آموزش تحلیل تکنیکال را با دقت مطالعه کردید و تمامی مطالب گفته شده را به طور کامل مورد ارزیابی قرار دادید، باید آن مطالب را تست کنید تا مطمئن شوید که اولا آموزش مورد نظر واقعا روی نمودار نیز جواب میدهد، دوم این که شما به طور کامل به تمام مطالب تسلط پیدا کردهاید و میتوانید از آنها در تحلیلهای تکنیکالی بازار بهره ببرید.
در قدم چهارم باید با حجم کم وارد معامله به کمک تحلیل تکنیکال شوید
پس از گذراندن سه قدم اول آموزش تحلیل تکنیکال باید با یک حجم پول اندک وارد بازار سرمایه مورد نظر شده و شروع به تمرین کنید تا در صورتی که در تمرینهای خود دچار ضرر شدید خسارت مالی زیادی به شما وارد نشود. مثلا اگر قصد دارید در بازار فارکس کار کنید میتوانید حسابهای نانو که با مبلغ بسیار کم نیز قابل افتتاح است باز کنید نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال و یا مثلا در زمینه سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال میتوانید با کمترین میزان سرمایه ممکن که صرافیها امکان فروش ارز دارند کار را شروع کرده و تمرین و آموزش تحلیل تکنیکال را ادامه دهید.
پس از این که تمامی چهار گام فوق را با موفقیت برداشتید و مطمئن شدید که تراز مالی شما پس از مدت زمان مشخصی همواره مثبت باقی میماند، میتوانید با سرعت کم حجم نقدینگی خود را در بازارهای مالی افزایش داده و با مدیریت مالی دقیق و دانشی که در زمینه تحلیل تکنیکال به دست آوردهاید شروع به کسب درآمد کنید. به خاطر داشته باشید که عدم پیروی از این چهار مرحله برای ورود به بازارهای مالی و معاملهگری بدون تجربه و دانش کافی چیزی جز درو انداختن پول نیست و در نهایت شما به نقطهای خواهید رسید که بازار با با تمام ضررهایی که به شما وارد شده است ترک میکنید. بنابراین گامهای ذکر شده در این مقاله آموزشی را به ترتیب و درست بردارید تا جدا از پول، زمان ارزشمند خود را از دست ندهید.
دکتر رضا رضایی ارائه دهنده دورههای جامع آموزش تحلیل تکنیکال
دکتر رضا رضایی یک معاملهگر خبره و با تجربه در بازارهای فارکس و ارز دیجیتال میباشد که پس از کسب سالها تجربه در این زمینه، چند سالی است که به تدریس تجربیات و دانش خود به معاملهگران تازهکار و علاقهمندان به بازارهای مالی نیز پرداخته است. در صورتی که علاقهمند به کسب سود و درآمد از بازارهای مالی به کمک یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال و یا سیگنالهای حرفهای هستید میتوانید از خدماتی که توسط اکادمی معاملهگری جناب دکتر رضا رضایی ارائه میشود بهره ببرید. برای تحقیقات و دریافت مشاوره در مورد یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال و دیگر خدمات ارائه شده توسط آکادمی دکتر رضایی میتوانید به صفحه اینستاگرام جناب دکتر و یا وبسایت تخصصی وی به آدرس RezaeiReza.com مراجعه نمایید.
همچنین در صورتی که همچنان در مورد انتخاب یک مسیر درست و بازار سرمایه سودده دچار تردید هستید میتوانید از مقالات رایگانی که در وبسایت جناب دکتر رضا رضایی منتشر شده است نیز بهره ببرید.
برای آموزش تحلیل تکنیکال بورس از کجا باید شروع کنیم؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی یکی از روشهای تحلیل بازارهای مالی از جمله بازار سهام یا همان بورس است که طرفداران زیادی بین اهالی بورس پیدا کرده است و بیشتر معامله گران سهام در ایران به دنبال یادگیری و آموزش این روش تحلیلی هستند. به علت سادگی بیشتر و همچنین دلایل روانشناختی از جمله بصری بودن این روش تحلیلی، اکثر افراد مبتدی نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال تحلیل تکنیکال را بر تحلیل بنیادی ترجیح میدهند و جذب متدهای این روش تحلیلی میشوند. در این مقاله قصد داریم یک راهنمای جامع برای این دسته از افراد فراهم کنیم تا آنها را در میسر درستی قرار دهیم.
برای آموزش تحلیل تکنیکال عجله نکنید!
خیلی از افراد سوال میکنند که برای آموزش تحلیل تکنیکال باید از کجا شروع کنند. قبل هر چیز باید بدانید که نباید برای یادگیری تحلیل تکنیکال عجله کنید. نگران نباشید، زمان کافی خواهید داشت و همیشه در بازار فرصتهای خوبی وجود دارد. قبل از هر چیز به این پرسشها پاسخ بدهید:
- هدف شما از سرمایه گذاری در بورس چیست؟
- چقدر با بورس آشنا هستید و چند سال سابقه معاملاتی دارید؟
- بلند مدت سرمایه گذاری میکنید یا کوتاه مدت؟
- چقدر با تحلیل بنیادی آشنا هستید؟
- چقدر با تحلیل تکنیکال آشنا هستید؟
- به چه دلیل میخواهید تحلیل تکنیکال یاد بگیرید؟
پاسخ به این پرسشها مسیر شما را مشخص خواهد کرد. بنابراین نمیتوان بر ای همه افراد یک نسخه واحد پیچید! در ادامه به بررسی شرایط مختلفی که از پاسخ های مختلف پرسشهای بالا ایجاد میشود خواهیم پرداخت.
هدف شما از سرمایه گذاری در بورس چیست؟
شاید این سوال در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد و شما با خود بگویید: خوب معلوم است، کسب سود! اما منظور از این سوال این است از چه راهی میخواهید با سرمایه گذاری در بورس به سود برسید. عموما دو را برای این کار وجود دارد:
- کسب سود سالانه سهم
- کسب سود از طریق خرید و فروش سهم
برای اطلاعات کامل درباره هر کدام از این روشها میتوانید مقاله سرمایه گذاری در بورس چگونه است را مطالعه کنید. اگر هدف شما کسب سود سالانه سهم است نیازی به آموزش تحلیل تکنیکال ندارید! تحلیل تکنیکال برای معامله گری و خرید و فروش در بورس کارایی دارد.
چند سال در بورس تجربه فعالیت دارید؟
این یک سوال اساسی است. اگر تازه کار هستید باید بدانید در ابتدای فعالیت در بورس باید از روی دست یک فرد باتجربه ترید کنید. یک فرد، تیم، یا کانال معتبر و مطمعن پیدا کنید و با سرمایه اندک، اقدام به خرید و فروش سهمهایی کنید که به شما پیشنهاد شده است. ببینید ممکن است شما زمانی به بازار بورس ورود کردهاید که وضعیت کلی بورس خوب بوده، شاخص اکثرا مثبت بوده و توی این بازار ضرر خاصی نکرده باشید، تجربه شما خیلی کم است و اگر تا الآن از روی دست کسی معامله میکرده اید کاملا طبیعی هست و به طور کلی اصولا در سال اول باید همین کار را انجام میدادید. این کار باید تا زمانی که کم کم با زیر و بم کار آشنا شوید و به قول معروف با سود و ضرر کار آب دیده شوید ادامه پیدا کند. بنابراین در ابتدای ورود به بازار بورس نیازی به یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال ندارید.
اما تا همیشه قرار نیست روال به این صورت پیش برود، شما باید دیر یا زود خودتان شروع به تحلیل سهام کنید و با تحلیل خودتان اقدام به معامله کنید. اما قبل از آن باید نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال چند نکته را گوشزد کنیم. در بورس ایران به دلیل اینکه یک و نیم درصد کارمزد برای هر خرید و فروش باید بپردازید، بخشی از تحلیل تکنیکال کاربرد خاصی توی این بازار ندارد، از این رو نمیتوان تنها با تحلیل تکنیکال موفق بود، شما حتما باید از نظر بنیادی آن قدر مطالعه داشته باشید که تشخیص بدید یک سهم در چه قیمتی نمیارزد یا میارزد. بنابراین:
- در مرحله اول آموزش تحلیل بنیادی مقدماتی ( که چیزایی که باید یاد بگیرید زیاد نیست)
- در مرحله دوم آموزش تحلیل تکنیکال (آن قسمت هایی از تکنیکال که به درد بخور هستند)
- مرحلهی سوم طراحی یک استراتژی شخصی
آموزش تحلیل تکنیکال بورس را از کجا شروع کنیم؟
قبل از آنکه شروع به فراگیری تحلیل تکنیکال کنید باید به چند نکته بسیار مهم توجه کنید. تحلیل تکنیکال ظاهر زیبایی دارد، بسیار مفصل است و جنبه بصری دارد. در طی سالیان سال تریدرهای زیادی این روش تحلیل را بسط داده اند و در حال حاضر تحلیل تکنیکال به یک شبه نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال علم تبدیل شده است. همان طور که ذکر شد بسیاری از تریدرهای مبتدی به این روش روی میآورند، دلیل آن واضح است. تحلیل تکنیکال بسیار ساده تر از تحلیل بنیادی است. اما باید توجه کنید تنها متکی بودن به تحلیل تکنیکال نمیتواند شما را در بازار سهام به موفقیت چندانی برساند. بنابراین میشه از تحلیل تکنیکال به عنوان ابزار کمکی استفاده کرد نه ابزار اصلی. از طرف دیگر بسیاری از مباحث تحلیل تکنیکال (که جزئیات و آب و تاب زیادی هم دارند) طبل تو خالی هستند. سر و صدای زیادی دارند اما کارایی چندانی ندارند. به طور کلی شما باید بر اساس تحلیل بنیادی سهم را انتخاب کنید و بر اساس تحلیل تکنیکال زمان ورود و خروج از سهم را مشخص نمایید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اما برای فراگیری اصول تحلیل تکنیکال میتوانید به دو روش عمل کنید:
- آموزش سلولی
- آموزش گام به گام
آموزش سلولی تحلیل تکنیکال
نام اموزش سلولی شاید در ابتدا کمی عجیب باشد. قبل از هر چیز احتمالا میدانید که در تحلیل تکنیکال با نمودار قیمت سهم سر و کار داریم. پیشنهاد میشود مقاله تحلیل تکنیکال چیست را مطالعه کنید.
اگر کل مطالب تحلیل تکنیکال را محاط در یک دایره در نظر بگیریم، شما میتوانید از یک نقطه در داخل این دایره آموزش را شروع کنید و کم کم بر کل مطالب احاطه پیدا کنید.
بر فرض مثال اندیکاتورها یکی از ابزار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. فرض کنیم شما هیچ گونه اطلاعی از تحلیل تکنیکال ندارید. در گوگل سرچ کنید “اندیکاتور چیست؟”، به راحتی میتوانید به مقالات و اطلاعات خوبی در این زمینه دسترسی پیدا کنید. یکی دوتا مقاله اول در نتایج گوگل را باز کنید و شروع به مطالعه کنید. نترسید و مستقیم وارد مبحث شوید. در حین مطالعه مقاله ای درباره اندیکاتور احتمالا با عنوانی مثل “روندها” برخورد خواهید کرد. اگر با روندها در تحلیل تکنیکال آشنا نیستید همین جا ادامهی مطالعه را متوقف کنید. دوباره در گوگل سرچ کنید “روندها در تحلیل تکنیکال”. زمانی که کاملا متوجه شدید روندها در تحلیل تکنیکال چیستند، به ادامه مطالعه مقاله اندیکاتور چیست بپردازید. در واقع هر کجا با اصطلاح یا مفهومی در مقاله مواجه شدید که آن را از قبل بلد نیستید، قبل از ادامه مطالعه سعی کنید ان مفهوم را متوجه شوید.
همین روال را تا مطالعه کامل مقاله ادامه دهید. خوب در این لحظه شما به طور کامل متوجه شده اید که “اندیکاتور چیست” و در عین حال با بسیاری از مفاهیم پایهای کاربردی تحلیل تکنیکال آشنا شده اید. این روش به دلیل اینکه شما یادگیری یک مطلب را به عنوان یک نیاز درک میکنید، در ذهن شما ماندگار خواهد بود. با این روش کم کم دایره اطلاعات شما وسیع خواهد شد و دیری نمیگذرد که شما تمامی مطالب اصلی و کاربردی تحلیل تکنیکال را فرا میگیرید.
روش گام به گام در یادگیری تحلیل تکنیکال
در این روش شما باید به صورت گام به گام مطالب مختلف تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. عیب بزرگ این روش این است که مباحث تحلیل تکنیکال پیوستگی زنجیرواری به یکدیگر ندارند و ممکن است زمان شما در فراگیری مطالب کم اهمیت هدر برود. البته یک سری اصطلاحات و مفاهیم پایهای وجود دارند که شما قبل از فراگیری هر یک از مباحث تحلیل تکنیکال، باید با آنها آشنا باشید. در اینجا برای اینکه بدانید بهتر است از کجا شروع کنید، ما یک لیست از مهم ترین کلید واژههای تحلیل تکنیکال (به ترتیب الویت) را در اینجا ذکر میکنیم، اینترنت دریایی از اطلاعات را در پیش روی شما قرار داده است. روی لینکهای آبی میتوانید کلیلک کنید و مقاله مربوط به آن مبحث را مطالعه کنید.
این کلید واژهها اصلی ترین و کاربردی ترین مطالب در تحلیل تکنیکال بورس هستند که شما بعد از فراگیری گام به گام آنها میتوانید به آموزش مطالب دیگر بپردازید.
نتیجه گیری
آموزش تحلیل تکنیکال بورس نیازمند صبر و حوصله است. همان طور که ذکر شد شما میتوانید از دو روش گام به گام و سلولی برای آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال بورس اقدام کنید. به یاد داشته باشید در شرایط زیر الویت شما آموزش تحلیل تکنیکال نیست:
- تازه کار هستید (کمتر از چند ماه در بورس سابقه فعالیت دارید)
- سرمایه گذاری در بورس را برای دریافت سود سالانه سهم انجام داده اید
- سرمایه گذاری شما بلند مدت است
- با تحلیل بنیادی آشنا نیستید
اگر ابهام یا سوالی درباره آموزش تحلیل تکنیکال در بورس دارید میتوانید در قسمت نظرات همین پست سوال خود را مطرح کنید. مشاورین ما در اسرع وقت پاسخگوی شما خواهند بود.
تحلیل بورس چیست ؟ (معرفی و بررسی انواع روش های تحلیل سهام)
شاید برای سرمایه گذاران مبتدی سوال باشد که پس از افتتاح حساب در بورس، از میان چند صد سهم موجود در بازار بورس کدام سهام را برای خرید انتخاب کنند؟ در این مقاله آموزشی قصد داریم روش های انتخاب و تحلیل سهام در بازار بورس را به شما مخاطبین نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال گرامی شرح دهیم.
انواع تحلیل سهام در بورس و سایر بازارهای مالی :
به طور کلی در بازار بورس ایران و سایر بازارهای مالی دو نوع تحلیل وجود دارد:
تحلیل بنیادی (فاندامنتال) سهام بورس و سایر بازارهای مالی:
همانطور که از نام آن پیداست این روش، به تجزیه و تحلیل عوامل اساسی تعیینکننده ارزش سهم در بورس و سایر بازارهای مالی می پردازد. عواملی بسیاری در تعیین ارزش هر سهم دخیل است که در ذیل به بررسی چند مورد مهم می پردازیم.
الف: بررسی اقتصاد کشور
شاید همگی این جمله را شنیده باشید: بورس دماسنج اقتصاد هر کشور است.
وضعیت سیاسی و اقتصادی شرکت، تاثیر فراوانی بر روی عملکرد و میزان سودآوری شرکت ها دارد؛ بنابراین در تحلیل بنیادی ابتدا باید وضعیت اقتصادی، سیاسی و آینده کشور را بسنجیم. این تحلیل شامل بررسی شاخص های مهم اقتصادی هر کشور مانند نرخ تورم، نرخ بهره، نرخ ارز، میزان صادرات و واردات ، نرخ بیکاری، نرخ رشد اقتصادی و … می شود.
تحلیلگر بنیادی با در نظر گرفتن این شرایط بررسی و تحلیل میکند که آیا هم اکنون زمان مناسبی برای سرمایه گذاری در بازار بورس است یا خیر. برای مثال در ایران، زمانیکه نرخ ارز و در پی آن تورم روندی صعودی دارد، سودآوری اکثر شرکت های فعال در بازار بورس بیشتر می شود.
ب: بررسی صنایع مختلف
دومین مرحله در تحلیل بنیادی بررسی وضعیت صنایع مختلف است. در این قسمت تحلیلگر بررسی می کند که:
- با توجه به نرخ ارز و تورم، سودآوری کدام صنایع روندی صعودی دارد؟
- کدام صنایع میزان فروش داخلی بیشتری دارند؟
- کدام صنایع میزان صادرات بیشتری دارند؟
- کدام صنایع مورد حمایت دولت هستند؟
- و به طور کلی کدام صنایع، صنایع پیشرو هستند؟
ج- تجزیه و تحلیل شرکت:
در این مرحله از تحلیل بنیادی، تحلیلگر پس از انتخاب صنعت مناسب باید شرکتی را از میان شرکت های موجود در آن صنعت انتخاب کند. مهمترین عوامل در بررسی وضعیت بنیادی هر شرکت عبارتند از:
- سود پیشبینی شده (EPS)
- میزان فروش
- نرخ فروش
- نرخ تسعیر ارز
- سود تحقق یافته
- سود تقسیم شده
- و ….
تحلیل تکنیکال سهام بورس و سایر بازارهای مالی:
تحلیل تکنیکال برای اولین بار توسط چارلز داو و در پی آن نظریه داو در اواخر دهه 1800 معرفی شد. چندین محقق برجسته از جمله ویلیام همیلتون، رابرت ریها، اودسون گولد و جان مگی در ادامه به مفاهیم تئوری داو کمک کردند. در عصر حاضر، تحلیل تکنیکال دستخوش تحولات بسیاری شده است ، که شامل صدها الگو و سیگنال مدرن میباشد.
به طور کلی تحلیل تکنیکال یک موضوع مورد استفاده در بورس و بازار سرمایه است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با استفاده از تحلیل روندهای آماری جمعآوری شده از فعالیتهای تجاری یک واحد تولیدی ، خدماتی یا بازرگانی ، مانند حرکت قیمت و حجم ، به کار میرود. تحلیل تکنیکال از این فرض پیروی میکند که فعالیت معاملاتی گذشته و تغییر قیمت یک سهم میتواند سیگنالهای ارزشمندی برای حرکت قیمتهای یک سهم در آینده باشد که با قوانین سرمایهگذاری یا معاملاتی همخوانی خواهد داشت.
برخلاف تحلیل بنیادی ، که سعی دارد ارزش ذاتی سهام یا اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند ، تحلیل تکنیکال بر روی قیمت و حجم تمرکز دارد. از ابزارهای تحلیل تکنیکال ، برای بررسی دقیق روشهای عرضه و تقاضا برای امنیت سرمایهگذاری در مواجهه با نوسانات قیمتی و حجمی یک سهم استفاده میشود. تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنالهای کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده میکند، همچنین میتواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک سهم نسبت به دیگر سهمهای موجود در یک بازار یا یکی از بخش های کوچک آن کمک کند. این اطلاعات به تحلیلگران کمک میکند تا تخمین ارزیابی کلی را در مورد بازار سرمایه را بهبود بخشند.
تحلیل تکنیکال را میتوان در مورد هر نوع اوراق بهادار یا کالا با استفاده از دادههای معاملات قبلی استفاده کرد که شامل سهام، معاملات آتی، کالاها، اوراق بهادار با درآمد ثابت(صندوق های سرمایهگذاری)، انرژی، ارز، طلا و سایر اوراق بهادار میباشند. به خاطر داشته باشید که این مفاهیم میتوانند برای هر نوع سهامی کاربرد داشته باشند. در حقیقت ، تحلیل تکنیکال به مراتب بیشتر در مورد کالاها و بازارهای سرمایه متداول است که معامله گران روی حرکت قیمت کوتاه مدت تمرکز دارند.
تحلیلگران حرفهای سه فرض اصلی در تحلیل تکنیکال را پذیرفتهاند:
همه چیز در نوسانات قیمت نهفته است .
تکنیکالیست ها بر این باورند که همه چیز از اصول یک شرکت گرفته تا عوامل گسترده بازار از جمله روانشناسی بازار در سهام موجود است. تحلیلگران معتقدند که عوامل اصلی نوسانات قیمتی در بازار را مقدار عرضه و تقاضای یک سهم مشخص میکند. در واقع به اعتقاد آنها عوامل بنیادی در تغییرات قیمتی یک سهم از اهمیتی کمتر برخوردار است.
قیمت در سمت یک روند حرکت میکند.
تحلیلگران تکنیکال انتظار دارند که قیمتها حتی در حرکات غیر قابل پیشبینی در بازار ، بدون در نظر گرفتن چارچوب زمانی که مشاهده میشود ، روند قبلی را دنبال میکنند. به عبارت دیگر، قیمت سهام احتمالاً روند گذشته را ادامه میدهد و از حرکات نامنظم پیروی نخواهند کرد. بیشتر استراتژیهای بازار سرمایه بر اساس این فرض میباشد.
تاریخ تمایل به تکرار دارد.
تحلیلگران معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. ماهیت تکراری حرکات قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیشبینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند بازار استفاده میکند. نکته جالب اینکه بسیاری از اشکال و ابزار تحلیل تکنیکال بیش از 100 سال است که مورد استفاده قرار میگیرد.
چگونگی استفاده از تحلیل تکنیکال :
در علم تکنیکال صدها الگو و سیگنال متنوع وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از علم تجزیه و تحلیل ساخته شده است. تحلیلگران تکنیکال انواع مختلفی از سیستمهای تجاری را برای کمک به پیشبینی حرکت قیمتها ایجاد کردهاند. برخی از ابزارها در درجه اول بر شناسایی روند فعلی بازار از جمله مناطق حمایت و مقاومت متمرکز هستند، در حالی که برخی دیگر بر تعیین قدرت یک روند و احتمال ادامه آن متمرکز شدهاند. ابزارهای فنی متداول و الگوهای نمودار شامل خطوط روند، کانالها ، میانگین متحرک و اندیکاتورها میباشد.
به طور کلی، تحلیلگران برای تحلیل دقیقتر سهام بورس انواع گستردهای از شاخصها را استفاده میکنند:
روند قیمتها (Price trend): یکی مهمترین ابزارهای یک تحلیلگر برای آنالیز یک نمودار میباشد. چرا که یک تکنیکالیست معمولا بر اساس روند قیمتی یک سهم تصمیم به تحلیل یک سهم مینماید. روندهای قیمتی معمولا از سه حالت خارج نیستند: صعودی، نزولی و خنثی
الگوهای نمودار (Chart Patterns) : به طور کلی الگوها به دو بخش کلاسیک و هارمونیک تقسیم میشوند. استفاده از هر کدام از الگوها به عوامل مختلفی بستگی دارد. الگوهای کلاسیک شامل دو بخش الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده میشوند.
اندیکاتورهای حجمی و حرکتی (Volume and momentum indicators) : اندیکاتورها مجموعهای از توابع هستند که از انواع میانگینها یا حجم معاملات برای گرفتن هشدارها, تاییدها و از همه مهمتر سنجش قدرت روندها و یا حتی پیشبینی آینده روندها در کنار الگوها و یا سایر ابزارها در نمودارها مورد استفاده قرار میگیرند.
نوسانگرنماها (Oscillators) : اوسیلاتورها یا نوسانگرنماها زیرمجموعهای از اندیکاتورها هستند که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهم باشند و ما را از میزان هیجان خرید و فروش حاضر در معاملات آگاه کنند.
میانگینهای موزون (Moving averages) : مووینگ اوریجها (MA) جزو اندیکاتورهای تعقیبکننده قیمت هستند و به علت اینکه در فرمول داخلی اکثر اندیکاتورها به نوعی و با تقدم و تاخر خاصی از فورمول مووینگ اوریجها استفاده شده به مادر اندیکاتورها نیز معروف میباشد.
سطوح حمایت و مقاومت : (Support and resistance levels) یکی از مهمترین مباحث در این زمینه تحلیلگری، تعیین حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال است. تعیین نقطه حمایت و مقاومت جز مهمترین و اولین مباحث تحلیل میباشد. سرمایهگذاران از حمایت و مقاومت برای بررسی احتمالات پیش روی سهم و نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال تصمیمگیری برای معامله و سرمایهگذاری در تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
دوره های غیر حضوری تحلیل بنیادی و تکنیکال سهام:
در این مقاله به معرفی و بررسی انواع روش های تحلیل سهام و اوراق بهادار در بورس ، فرابورس و سایر بازارهای مالی پرداختیم.
نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال
یک استاد دانشگاه به همراه کارگزار بورس با اعلام تفاوت های دو روش بنیادی و تکنیکال در بورس ایران، نقاط ضعف و علت اصلی اختلاف نتایج حاصله از ابزارهای مختلف روش تکنیکال را بررسی کردند.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، پرویز سعیدی (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و استاد تئوری مالی) و محمد مشاری (از کارگزاران بورس ) با ارایه مقاله ایی تحت عنوان "تحلیل تکنیکال چرا؟ کجا؟ و چگونه؟" ابعاد این روش سرمایه گذاری در بورس ایران را مورد بررسی قرار دادند که فارغ از تایید یا رد توسط بورس پرس منتشر می شود.
این درحالی است که روش تجزیه و تحلیل تکنیکال مدافعان سرسختی هم در دنیا و ایران دارد و گروه از فعالان با تکیه بر تجارب ، از این روش مخصوصا" هنگام رونق بازار بهره مند می شوند. بنابراین مدافعان روش تکنیکال در صورت تمایل می توانند نظرات کارشناسی را ارایه دهند تا در بورس پرس منتشر شود.
چکیده: تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل بنیادی از روش های مورد استفاده کارشناسان و فعالان بازار سرمایه است. تفاوت ماهوی این دو روش باعث به وجود آمدن تعصبی سخت در استفاده کنندگان هر دو روش شده است. تا حدی که در بسیاری از مراکز علمی و آکادمیک از تحلیل تکنیکال به عنوان روشی علمی یاد نمی شود و ارزش علمی برای این روش منظور نمی گردد.هدف ما در این مقاله نگاهی بدون قضاوت و پیش داوری به موضوع تجزیه و تحلیل تکنیکال است.
مقدمه/ 3 فرض اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی بنیان نهاده شده است: اول اینکه همه اطلاعات (گذشته ،عمومی و پنهانی) در قیمت لحاظ شده است. دوم اینکه تاریخ تکرار می شود و سوم اینکه تغییرات قیمت دارای نظم و الگوی نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال خاص و قابل تفسیر است.
اگرچه اولین فرض این روش بطور شفاف تعریف بازار کارا در سطح قوی را به ذهن متبلور می نمایاند اما فرض دوم به معنای همبستگی قیمتهای گذشته به قیمتهای آینده کارایی بازار در سطح ضعیف را نقض می کند و فرض سوم نیز فرض پیروی قیمتها از یک گشت تصادفی را نقض می کند. در هر صورت تجزیه و تحلیل تکنیکال و طرفداران این روش مدعی هستند که با استفاده از ابزارهای ابداعی خود توانایی پیش بینی روندها ،الگو ها و در نهایت پیش بینی قیمت را دارند.
تحلیل بنیادی تمام توان خود را صرف محاسبه ارزش ذاتی دارایی های مالی می کند و تحلیل تکنیکال تلاش دارد قیمت های آینده و رفتار قیمت را پیش بینی کند. از این منظر و با این تعریف نمی بایست اختلاف و نزاعی بین طرفداران این دو روش به وجود آید. چون هر کدام از این روش ها عملکردی دارد که می تواند تکمیل کننده یکدیگر باشند نه تخریب کننده یکدیگر ،مشکل از آن جایی آغاز می شود که کارشناسان در کاربرد هر کدام از این روشها دچار اشتباه می شوند.
تفاوت های دو روش بنیادی و تکنیکال
تحلیل بنیادی با استفاده از مدلها و روش های مختلف و با توجه به سناریوهای متفاوت سعی به پی بردن به ارزش ذاتی هر سهم دارد ولی هیچگاه نمی تواند نقطه حداقل قیمت دارایی مالی را به عنوان قیمت مناسب برای ورود (خرید) مشخص کند و همچنین فاقد این توانایی است که نقطه حداکثر قیمت دارایی مالی را به عنوان قیمت مناسب برای خروج (فروش )را مشخص کند.
با این تفاسیر تحلیل تکنیکال نیز هیچ گاه قدرت پی بردن به ارزش ذاتی را ندارد. به بیان دیگر انجام معامله بدون توجه به ارزش ذاتی دارایی مالی به شدت بر افزایش ریسک سرمایه گذاری تاثیر گذار خواهد بود.
تحلیل بنیادی با شعار محاسبه ارزش ذاتی توانایی محاسبه ارزش دارایی هایی را دارد که می تواند در آمدهای آتی آن دارایی ها را تخمین بزند ،دارایی هایی مثل سهام یا اوراق بدهی با در آمد ثابت .اگر چه در سالیان اخیر مدلهایی طراحی شده که توانایی دارد ارزش ذاتی دارایی های بدون در امد آتی یا دارایی هایی با درامدهای آتی نامشخص و مبهم را محاسبه کند ولی این مدل ها عمدتا برای محاسبه ارزش ذاتی دارایی های واقعی کاربرد دارند و به طور عموم نمی توان از آنها برای محاسبه ارزش دارایی های مالی استفاده نمود.
تحلیل بنیادی بطور غیر قابل باوری در محاسبه ارزش ذاتی دارایی های بدون در آمد آتی ضعف دارد این بدین معناست که هیچ تجزیه و تحلیل گر بنیادی توان محاسبه ارزش ذاتی قیمت ارزهای مختلف ،فلزات اساسی و کالاهای کشاورزی را ندارد و قابل توجه اینکه در بسیاری از موارد تحلیل گران بنیادی برای محاسبه ارزش ذاتی یک دارایی مالی نیازمند به پیش بینی قیمت قیمت های آتی یک دارایی واقعی هستند ،کاری که فقط در توان تحلیل تکنیکال است.
بطور مثال یک شرکت صادر کننده فولاد جهت تسعیر ارز در آمدهای صادراتی خود محتاج به دانستن قیمت تبدیل ارز در سناریوهای مختلف است.در همین مثال بدون داشتن یک پیش بینی قوی از نرخ برابری ارز تحلیل گر بنیادی دو راه پیش رو دارد یا بر مبنای قضاوت ذهنی نرخی را برای تسعیر ارز در نظر بگیرد که در این حالت ارزش ذاتی محاسبه شده برای سهام فولاد ،از اعتبار پایینی برخوردار خواهد شد و یا با چندین فرض متفاوت و با چندین نرخ متفاوت (دامنه ای از قیمت های مورد انتظار)ارزش ذاتی را محاسبه کند که این نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال موضوع نیز باعث محاسبه چندین ارزش ذاتی خواهد شد که این موضوع نیز باعث پایین آمدن قابلیت اتکاء ارزش های ذاتی محاسبه شده و سردرگمی استفاده کنندگان از تحلیل بنیادی خواهد شد.
اصولا فعالیت در بسیاری از بازارها نیازمند دانستن تحلیل تکنیکال است ،بازار معاملات جهانی (فارکس)،بازار آتی کالاهای کشاورزی ،فلزی و. از این دست است.
در بسیاری از مدل های تحلیل بنیادی محاسبه بتا به عنوان عامل ریسک سیستماتیک نقشی اساسی دارد. در مدلهای فعلی معمولا از بتای تاریخی استفاده می شود در حالی که با محاسبه بتای آینده می توان کارایی این مدلها را افزایش داد که محاسبه بتای آینده مستلزم پیش بینی شاخص کل بازار است و ما جهت پیش بینی شاخص کل ابزاری بهتر از تحلیل تکنیکال در دست نداریم.
تحلیل گران بنیادی تجارب بسیاری دارند از اوقاتی که سرمایه گذاران خلاف قاعده عمل می کنند یعنی سهامی را در قیمتهای بسیار بالاتر از ارزش ذاتی را می خرند و بالعکس در مواردی سهامی را در قیمتهای پایین تر از ارزش ذاتی می فروشند می کنند.در واقع سرمایه گذاران با تحلیل هایی فراتر از تحلیل های بنیادی تصمیمات سرمایه گذاری خود را اتخاذ می کنند.
اگر چه مالی رفتاری در پی توضیح این گونه رفتار سرمایه گذاران است ولی انفعال تحلیل گران بنیادی در این گونه مواقع جالب توجه است.اما تحلیل گران تکنیکی با فرض عدم اهمیت چرایی و اهمیت داشتن چیستی از این فرصت های ایجادشده حداکثر استفاده را می کنند .در حقیقت ابزارهای طراحی شده در تجزیه و تحلیل تکنیکال حالتهای روانی بازار را بهتر نمایانگر می سازند،این حقیقتی غیر قابل انکار است که تغییرات احساسی و روانی سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه را با ابزارهای تحلیل بنیادی نمی توان اندازه گیری کرد،در حالی که ابزارهای بسیاری در تجزیه و تحلیل تکنیکال برای این مهم وجود دارد.به عنوان مثال با استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی ( RSI ) به راحتی می توان افراط در فروش (حالت خرسی بازار )و افراط در خرید (حالت گاوی بازار)را مشخص نمود.توجه به مسائل روانشناسی سرمایه گذاران در تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار گرفته است ،چیزی که در تحلیل بنیادی اثری از آن نمی توان پیدا کرد.
مدلهای تحلیل بنیادی کیفیت درونی شرکتها را کنکاش می کنند و به عرضه و تقاضا توجهی نمی کنند .عملکرد یک شرکت هر طور که باشد و در خصوص سهام آن هر چیز که گفته شود ،یک مسئله مسلم و غیر قابل تغییر است ،اگر قدرت خریداران بیش تر از فروشندگان باشد قیمت ان سهم بالا می رود و بالعکس اگر قدرت فروشندگان بر خریداران فزونی داشته باشد قیمت آن سهم پایین می رود و چنانچه قدرت خریداران و فروشندگان برابر باشد قیمت سهم تغییر چندانی نخواهد کرد.که این مکانیزم متاثر از قانون غیر قابل انکار عرضه و تقاضاست.چیزی که اصلا مد نظر تحلیل گران بنیادی نیست ولی تحلیل گران تکنیکی حداکثر استفاده را از آن می برند.
نظر برنده جایزه نوبل
هری مارکویتس پدر علم مالی کلاسیک و برنده جایزه نوبل به خاطر ارائه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در اواخر عمر خود به ناکار آمدی مدلهای بنیادی ارائه شده از سوی خودش برای بخشی از بازار اذعان داشت. وی در اواخر عمرش اعتقاد داشت در بسیاری از موارد و مواقع آن چیزی که باعث حرکت قیمت دارایی های مالی به سمت بالا و پایین می شود ، تغییرات ارزش ذاتی سهم نیست بلکه ورود و خروج جریانات نقدی به یک دارایی مالی است.
به نظر وی بخش قابل توجهی از بازده سهام به دلیل عوامل بنیادی نیست .اما نکته قابل توجه اینجاست که این مفهوم توسط تجزیه و تحلیل گران تکنیکی مورد توجه قرار گرفته و از ملاک های اصلی این روش تجزیه و تحلیل می باشد.تحلیل گران تکنیکی با ابداع ابزاری به نام اندیکاتور شاخص جریان نقدی ( MFI )، سعی در مشخص نمودن میزان ورود و خروج جریانات نقدی از یک دارایی مالی و حتی شاخص کل بورس اوراق بهادار کردند.
بسیاری از تجزیه و تحلیل گران بنیادی بر این نکته تاکید دارند که راهبردهای مبتنی بر تحلیل بنیادی بر مبنای سرمایه گذاری بلند مدت پایه ریزی شده و بازده حاصل از این راهبرد بیشتر از راهبردهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال و دوره های کوتاه مدت سرمایه گذاری است. اگر چه تعدادی از پژوهش های انجام شده این فرضیات را تایید و تعدادی دیگر آن را رد می کنند در هر صورت هیجان ناشی از سرمایه گذاری های کوتاه مدت برای سرمایه گذاران مطلوبیت دارد و از طرفی دیگر به قول جان میلارد کینز اقتصاد دان معروف در بلند مدت همه ما مرده ایم.
تجزیه و تحلیل تکنیکال علاوه بر همه کارایی هایش نقاط ضعف قابل توجه ای نیز دارد. تمرکز و توجه افراط گونه تحلیل تکنیکال بر قیمت ،حجم و نمودارها و ابزارهای مشتق شده از قیمت و حجم باعث پرورش جماعتی به عنوان تحلیل گر امر سرمایه گذاری شده که هیچ تجربه و تحصیلاتی در زمینه امور مالی و سرمایه گذاری ندارند آنها تنها نمودارها را می فهمند و به کمک سیستم های کامپیوتری در طی چند دقیقه دستورات خرید و فروش را صادر می کنند که خیلی از اوقات درک چرایی و علت این دستورات امری گیج کننده و غیر قابل باور است.عمل کردن به دستورات کارشناسانی که فاقد تخصص در حوزه های مالی و اقتصاد هستند و تنها بر پایه تقارن ،زاویه ،روند و تقاطع خطوط مختلف مشتق شده از قیمت سهام مشاوره می دهند بسیار ترسناک است.
تعدد ابزارها و علت اصلی اختلاف نتایج
شمع های ژاپنی ،خطوط روند، کانا لهای قیمت،چنگال آندروز،باد بزن های فیبوناچی، زاویه و مربع های گن، الگوهای هارمونیک، ابرهای ایچیموکو کانکایو، امواج الیوت،تئوری نقطه و شکل و انواع اندیکاتورها و اسلایتورها از جمله ابزارهای تحلیل مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. ابزارهایی که به نظر می رسد زمانی که یک ابزار در تحلیل هایش دچار تردید و مشکل شد ابزار بعدی ابداع شد.
این تعدد ابزار و روش ها گاهی اوقات خود استفاده کنندگان از تحلیل تکنیکال را دچار سردرگمی می کند. تا جایی که هر تحلیل گر تکنیکال تنها از تعداد محدودی از این ایزار ها استفاده می کند بدون اینکه به کارایی هر ابزار با توجه به شرایط بازار ، صنعت و سهم مورد تحلیل توجه کند.
به نظر می رسد علت اصلی اختلاف بین نتایج حاصل از استفاده از ابزارهای مختلف نیز همین موضوع باشد.به بیان دیگر استفاده از یک ابزار در بعضی موارد بسیار موفقیت آمیز و چیزی شبیه پیشگویی مرتاض ها است و همان ابزار در بعضی از موارد نتایج فاجعه باری دارد.
تسلط و تمرکز بر یک یا چند نکته مهم در مورد تحلیلگران تکنیکال ابزار محدود گاهی اوقات نتایج رضایت بخشی ندارد. کما اینکه دو تحلیل گر با یک روش مشابه به دلیل استفاده از راهبردهای متفاوت (به طور مثال راهبرد ممنتوم و یا راهبرد معکوس)تحلیل های متفاوت ارائه می دهند که این برای بسیاری از استفاده کنندگان قابل درک نیست.
ابزارهای ابداعی دام دیگر تحلیل تکنیکال
استفاده ترکیبی از ابزارهای ابداعی در تحلیل تکنیکال دام دیگری است که نه تنها باعث تسهیل فرآیند تصمیم گیری نمی شود که در بعضی از اوقات باعث از دست دادن بازده های قابل توجه و یا کسب زیان غیر قابل جبران می شود اگر چه تحلیل گران تکنیکی با استفاده از روشهایی مانند حد سود و حد زیان سعی در پوشاندن این نواقص دارند اما نکته ای که تحلیل گران تکنیکی از آن غافل هستند این موضوع است که آنها هیچ روش نظام مندی برای متنوع سازی در جهت کاهش ریسک ارائه نمی دهند.
تحلیل گران تکنیکی کم وبیش همانطور و با همان ابزاری که شاخص های مختلف بورس را تحلیل می کنند قیمت نفت ،طلا ،سهام شرکت های مختلف و. را تحلیل می کنند این استفاده از ابزار مشابه برای تحلیل پدیده های که تنها در قیمت وجه اشتراک دارند کمی گیج کننده است.تحلیل گر تکنیکی توجه هی ندارد نمودار قیمتی که در اختیار دارد نمودار قیمت برنج در بورس کالایی شرق آسیا است یا نمودار قیمت اختیار خرید سهام (آی بی ام) در بورس نیویورک او قیمت را می شناسد و با متر خویش همه چیز را اندازه گیری می کند.
عدم کارایی بازار و دخالت نهاد ناظر در ماکنیزم قیمتها می تواند تاثیر به سزایی در عدم اثربخشی ابزارهای تحلیل تکنیکال داشته باشد.
وقتی نهاد ناظر اجازه نمی دهد قیمتها از یک کف قیمتی مشخص پایین تر بیاید و یا از یک سقف قیمتی مشخص بالاتر برود باعث به وجود آمدن حالتهایی در بازار(صف خرید یا صف فروش) می شود که تحلیل تکنیکال قادر به تفسیر آن نیست.این دخالت در مکانیزم قیمتها بطور سیستماتیک در بورس اوراق بهادار ایران انجام می شود. دامنه نوسان و حجم مبنا دو محدودیتی است که تجزیه و تحلیل گران تکنیکی می بایست اثر آن را در تحلیل هایشان منظور کنند.
بزرگترین ضعف تحلیل تکنیکال
بزرگترین ضعف تحلیل تکنیکال آن جایی نمود پیدا می کند که از یک دارایی مالی یا غیر مالی سابقه قیمتی در دسترس نیست. به طور کاملا واضح می توان گفت تحلیل گران تکنیکال در پیش بینی شرکت های عرضه اولیه کاملا نا کارآمد هستند. این که این شرکتها باید در بازار ها معامله بشوند و سابقه قیمتی پیدا بکنند تا بعدا بتوان قیمت های آتی آن را پیش بینی کرد مثال کسی می ماند که ترجمه لغت گاو به انگلیسی را می داند ولی ترجمه لغت گوساله را نه و در جواب عنوان می کند اجازه می دهم گوساله بزرگ بشود بعدا آن را گاو صدا می کنیم.
تحلیل بنیادی ماهی گیری و تحلیل تکنیکال زمان ماهی گیری را نشان می دهد
در نهایت می توان سیستم های معاملاتی را طراحی کرد که آموزه های تحلیل تکنیکال تکمیل کننده خروجی های تحلیل بنیادی باشد. ،سیستم هایی که به شدت ریسک حاصل از تصمیمات سرمایه گذاری را کاهش دهد و به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیمات بهینه کمک کند. تلفیق تحلیل تکنیکال و بنیادی به معنای استفاده از همه ظرفیت های مطرح شده در تحلیل بنیادی مانند متنوع سازی و همه نقاط برجسته تحلیل تکنیکال مانند نقاط حمایت و مقاومت است. یادمان باشد تحلیل بنیادی ماهی گیری را آموزش می دهد و تحلیل تکنیکال زمان ماهی گیری را.
دیدگاه شما