معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی


الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

پرایس اکشن چیست ؟

price action

پرایس اکشن چیست (Price Action)

در حقیقت پرایس اکشن یک روش برای معامله گری و تحلیل بازار می‌باشد که به تریدرها این فرصت را می‌دهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت برای انجام معامله تصمیم‌گیری کنند.

این درحالی است اکثر تریدرها با استفاده از اندیکاتورهای متعدد برای معامله کردن، تصمیم‌گیری می‌کنند که در این روش اندیکاتورها همواره عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند و کمک چندانی به معامله گران نمی‌کنند البته بررسی برخی از اندیکاتورها مناسب بوده و دارای نکات خاصی هستند و اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمی‌باشد.

اغلب اندیکاتورها سایه‌ای از حرکات فعلی قیمت بوده و همواره از قیمت فعلی بازار عقب­تر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نمایش می‌دهند.

در این بین ،پرایس اکشن را می توان بعنوان یکی از روش‌های پرطرفدار معامله‌گری نام برد. شما با دانستن روش صحیح و کاربردی پرایس اکشن و با بکارگیری آن می توانید عملکرد خود را بهبود بخشید و اعتماد به نفس خود را بالا ببرید.

حرکات قیمت

پرایس اکشن نیز همانند سایر روش‌های معامله‌گری، نیازمند آموزش و یادگیری مقدمات می‌باشد، که از جمله مقدمات اولیه این روش ، تشخیص حمایت‌ها و مقاومت‌ها، تشخیص روند اصلی بازار، الگوهای قیمتی، تشخیص قدرت روند، شناخت کندل‌های قیمت و… می‌باشد.

در واقع می‌توان گفت که پرایس اکشن براساس ماهیت قیمت دارایی‌ها و تغییرات آن کار می‌کند.

از طرفی یکی از نکاتی که باعث می‌شود این روش نسبت به سایر روش ها متمایز شود بحث تحلیل زمانی نهفته شده در آن می‌باشد می‌دانید که برخی مواقع، انتشار یک خبر یا یک مطلب خاص می‌تواند باعث حرکت قیمت و نوسان در بازار ‌شود؛ اما در این روش تحلیلی، نیازی به تحلیل این اخبار و اطلاعات نیست؛ دلیل این موضوع این است که تأثیر نهایی تمام اخبار و اطلاعات مختلف، روی قیمت ظاهر شده و شما می‌توانید با آنالیز رفتار قیمت تحلیل صیحیحی داشته باشید و به هدف خود برسید.

پرایس اکشن Price Action Trading یا مختصر شده PAT عبارتست از اینکه معامله‌گر تمام تصمیمات خود در مورد ترید را فقط بر اساس نمودار قیمت و بدون هیچ اندیکاتور، اکسپرت و… می‌گیرد.

پرایس اکشن در لغت به معنای عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است، معامله بر اساس این روش یکی از ساده‌ترین راه‌های معامله‌ کردن است که می‌توان آموخت، و در تمام بازارهای مالی استفاده کرد چه در بازار سهام معامله کنید، چه ارز و چه بازارهای دیگر، یکی از موثرترین‌ها روش‌ها ، در معاملات به شمار می‌رود.

یک معامله‌گر پرایس اکشن اعتقاد دارد که تنها منبع واقعی اطلاعات خود قیمت است مثلا بالا رفتن سهام به او می‌گوید که افراد در حال خرید هستند، سپس معامله‌گر براساس قدرت و تهاجمی بودن خرید ارزیابی می‌کند که آیا این روند ادامه خواهد داشت یا خیر. معامله‌گران پرایس اکشن معمولا خودشان را درگیر اینکه چرا چیزی اتفاق افتاد ، نخواهند کرد(معاملات بر اساس این روش به این معناست که مبنای تصمیمات معامله‌گری را بر پایه حرکات قیمت یک دارایی قرار دهید).

پرایس اکشن

مزایای معامله گری بر اساس پرایس اکشن

1. یکی از بهترین ویژگی‌های این روش رایگان بودن آن است! تریدرهای پرایس اکشن نیازی به نرم افزارهای اضافی نداشته و تمامی اطلاعات(کندل و انواع نمودارها و…) لازم برای افراد را ارائه می‌دهد.

2. این روش در تمامی بازارهای مالی و در هر موقعیتی کاربرد دارد از جمله سهام، فارکس، آتی، کالا ،مسکن و …

3. با استفاده از تمامی نرم افزارهای موجود می‌توان تحلیل پرایس اکشن را انجام داد؛ نینجا تریدر، ترید استیشن، متاتریدر ، تریدینگ ویو و یا هر نرم افزار دیگری

4. روشی همه جانبه است که همه چیز را با هم ترکیب می‌کند اما تداخل اطلاعات وجود ندارد.

5. با توجه به ساده بودن این روش و همچنین با همه مزایایی که روش پرایس اکشن دارد، یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین دارد؛ باید به این نکته توجه داشت که کلید اصلی یادگیری این روش تمرین مداوم است.

6. قابل فهم بودن برای تمامی افراد به دلیل سادگی این روش.

تحلیل پرایس اکشن

نکاتی در خصوص الگوها و ستاپ های پرایس اکشن

در این روش ، تحلیل و بررسی کندل‌ها و الگوی آنها بسیار مهم هستند

در این روش معمولا از برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی نیز استفاده می­‌شود.

در حقیقت، الگوهای پرایس اکشن با هر کندل شکل گرفته و معامله­‌گر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل بگیرند و بدین ترتیب ستاپ شکل می‌گیرد که به سیگنال خرید و فروش منتهی می­‌شود.

معامله گر پرایس اکشن از ستاپ‌های معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی مشخص شده برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌­کند و از طرفی هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود دارد که تمام معامله گران حرفه‌ای معیارهایی برای ورود و خروج دارند که این معیارها منحصربفرد بوده و بر اساس تجربه چندین ساله شکل گرفته‌اند. اما باید دقت کنید که معمولا یک ستاپ ساده به تنهایی برای ورود به معامله کافی نیست، بلکه باید از ترکیب کندل ها، الگوها و ستاپ­‌ها استفاده نمود.

زمانی که معامله گر به این نتیجه رسید که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج می‌­مانند که به آن تریگر ورود گفته می­‌شود.

در هنگام معامله ممکن است سیگنالی مشاهده شود اما آن‌ها تریگر نیستند چون باید کندل مورد نظر بسته شود تا سیگنال معتبر باشد.

باید در معاملاتی وارد شوید که نسبت سود به زیان در آن‌ها حداقل 2 باشد.(ریسک به ریوارد)

بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود.

پرایس اکشن چیست؟

معرفی برخی از اصطلاحات در پرایس اکشن

اسپایک: به حرکت تند و تیز بازار گفته می‌شود (اسپایک همان ابتدای روند است که بازار با قدرت در جهت روند جدید حرکت می‌کند. که در ابتدای روز و یا در طی روز شکل می­‌گیرد. سپس سرعت آن کم شده و وارد یک کانال باریک می­‌شود که به آرامی در جهت روند حرکت می­‌کند. بعد از اینکه کانال شکسته شد، بازار معمولا به سطح شروع روند بر می­‌گردد و سپس وارد دامنه معاملاتی می­‌شود)

تریدینگ رنج: یک باکس قیمتی می‌باشد که قیمت در آن درجا زده و نوسان می‌دهد

کانال: حرکت قیمت در یک محدوده خاص با شتاب متوسط

چرخه قیمت: اساسا بازار فقط دارای حرکات فوق می‌باشد و با شناسایی و درک درست از آن‌ها می‌توان خیلی راحت حرکت بعدی قیمت را پیش بینی نمود

کندل اصلاحی: کندل اصلاحی دارای بدنه نمی‌باشد یعنی قیمت باز شدن و پایانی یکسان هستند، بنابراین هیچ تغییری در طی آن دوره زمانی رخ نداده است. به این کندل، اصلاحی گفته می‌شود زیرا بازار در آن ،فقط بین یک سقف و کف در حال نوسان بوده، در چنین حالتی اگر تایم فریم پایین­تر را بررسی کنید ممکن است در آن کندل یک دامنه رنج شکل کرفته باشد و شما می‌توانید از آن استفاده کنید.

کندل‌های بدون سایه: کندل بدون سایه یعنی کندل روندی که تماما بدنه است و هیچ سایه ای در بالا و پایین آن وجود ندارد

پولبک: پولبک جایی است که روند موجود دچار اصلاح می‌شود. اما این اصلاح از نقطه شروع روند و یا نقطه شکست فراتر نمی‌رود. اگر پولبک از نقطه شروع روند فراتر برود، آنگاه یک برگشت یا شکست نادرست است و نه یک پولبک. در یک روند قوی، پولبک برای زمان زیادی ادامه دارد تا اینکه یک گام دیگر شبیه به روند شکل دهد.

برخی از الگوهای روش پرایس اکشن

نتیجه‌گیری

این روش یکی از ساده­‌ترین روشهای معاملاتی می‌باشد و این در حالیست که بسیار پایدار و دقیق است. تریدرهای پرایس اکشن جزو کسانی نیستند که بخواهند یک شبه راه صدساله را بروند و در یک معامله سود فضایی به دست آورند، اما هنگامی که از این روش به شکل درستی استفاده کنید، به شما کمک می‌کند تا تریدر بهتری شوید.

در واقع شاید این روش برای معامله­‌گران تازه کار که از اندیکاتورهای پر زرق و برق و با ظاهر فریبنده استفاده می­‌کنند محبوب نباشد، اما در بین معامله­‌گران حرفه‌ای بسیار پرطرفدار است.

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن

احتمالاً در ابتدا این سوال برای شما پیش آمده است که آموزش پرایس اکشن به چه معناست و اصولا چه تعریفی برای آن وجود دارد. این اصطلاح از دو کلمه پرایس (Price) به معنی قیمت و اکشن (Action) به معنی عمل یا واکنش تشکیل شده است. در حالت کلی آموزش پرایس اکشن به روش معامله گری گفته میشود که در آن معامله گران بر اساس حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی میکنند. این تعریف میتواند طیف وسیعی از مشتقات حرکات قیمت نظیر الگوها، کندل خوانی و اندیکاتورهای رایج را در بر بگیرد.

البته باید یادآور شد که برخی از معامله گران فکر میکنند که پرایس اکشن همان کندل خوانی است. این مورد میتواند سرچشمه از آموزشهای اشتباه افرادی داشته باشد که خود، معنای پرایس اکشن و معامله گری پرایس اکشن را به صورت صحیح درک نکردهاند. در پروسه معامله گری با سبک پرایس اکشن، کندل خوانی تنها بخش کوچکی از کل پروسه میباشد.

اگر بخواهیم این متد معامله گری را بطور ساده از دیدگاه خودمان تشریح بکنیم، میتوان گفت که پرایس اکشن هنر تفسیر و آنالیز تکنیکال حرکات قیمت بر مبنای روانشناسی توده عام معامله گران است. لذا معامله گری پرایس اکشن از دید ما مهارت تشخیص مناطقی از حرکات قیمت است که در آن معامله گران در اثر استرس ناشی از ترس یا طمع رفتارهای مشابه و قابل پیش بینی از خود نشان میدهند.

چرا معامله با پرایس اکشن بدون تاخیر است؟

با آموزش پرایس اکشن، معاملهگران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه میدهند، فقط معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا میپردازند. به یاد داشته باشید که تمامی اندیکاتورها مشتقی از قیمت (پرایس) هستند که بر اساس فرمولهای مختلف ریاضی به شما نمودار جدیدی را نمایش میدهند. به زبان سادهتر، زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتورها را دارید، گویی که به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و بدین ترتیب همواره از معاملهگرانی که با سبک پرایس اکشن معامله میکنند، چند گام عقبتر خواهید بود.

با آموزش پرایس اکشن در چه بازارهایی میتوان معامله کرد؟

چون سبک معاملاتی پرایس اکشن بر اساس روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار هست و در تمامی بازارهای مالی دنیا، این انسان‌ها هستند که در حال معامله و به وجود آوردن جبهه عرضه و تقاضا می‌باشند و با در نظر گرفتن این موضوع که تمامی انسان‌ها دارای یک سری رفتارها و ویژگی‌های روانی مشخص در زمان‌های تحمل فشارهای روانی (مانند حس ترس، طمع، انتقام و…) هستند؛ به همین علت سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مثل بورس، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلند مدت) کاربردی و قابل استفاده میباشد.

جایگاه غذای خشک بچه گربه مفید

تاثیر روانشناسی معامله گران در پرایس اکشن

برای درک بهتر، این موضوع را با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم. معاملهگرانی را در نظر بگیرید که به اشتباه در خلاف جهت روند و در جهت ضعف بازار وارد موقعیت معامله شده‌اند. در ادامه، پوزیشن این معامله‌گران در ضرر خواهد رفت و چون بازار و قیمت در جهت مخالف معامله آن‌ها حرکت کرده است و هر لحظه امکان برخورد قیمت به حد ضرر آن‌ها وجود دارد، لذا این موضوع باعث می‌شود تا با فعال شدن حد ضررهایی که توسط معاملهگران به دام افتاده تعیین شده است، جریان سفارشات معکوس ایجاد شود و موجب شدت گرفتن حرکت قیمت در این نواحی شوند. در نتیجه به راحتی می‌توان فهمید که سبک دوره آموزش پرایس اکشن، محدود به بازار و یا تایم فریم خاصی نیست.

چگونه میتوان معامله گری پرایس اکشن را آموزش دید؟

به صورت کلی، پرایس اکشن همان حرکت قیمت در طول زمان است و بخشی از تحلیل تکنیکال میباشد. اساس عملکرد پرایس اکشن در بحث عرضه و تقاضا در بازارهای مالی میباشد که باعث حرکت قیمت و بالا و پایین رفتن آن میشود. در این روش، معاملهگر با ارتباط دادن قیمت گذشته به قیمت فعلی بازار، میتواند تصمیم گیریهای بهتری انجام دهد. بر خلاف سایر روشهای معاملاتی، این متد دقیقاً همان اتفاقی که در بازار در حال رخ دادن است را بیان میکند که میتواند مربوط به اخبارهای اقتصادی و یا سایر رخدادهای پنهان باشد. شما با استفاده از پرایس اکشن امکان شناسایی زودهنگام فرصتها را خواهید داشت. یک معالمهگر پرایس اکشن عوامل کلیدی مثل حجم، قیمت، روند بازار و الگوهای رفتاری انسانها را با استفاده از ابزار ساده ترندلاین تحلیل و بررسی میکند.

دوره جامع پرایس اکشن برای چه افرادی مناسب است؟

  • تمامی افرادی که می‌خواهند با بهترین استراتژی در هر بازار مالی سود کسب کنند.
  • افرادی که قصد دارند از یک تحلیل‌گر به یک معامله‌گر فوق حرفه‌ای تبدیل شوند.
  • تریدر‌هایی که بار‌ها شکست خورده‌ و ضرر کرده‌اند یا استراتژی‌های مختلفی را امتحان کرده‌اند و به دنبال بهترین استراتژی جهت انجام معاملات خود هستند.
  • افرادی که می‌خواهند به عنوان یک سرمایه‌گردان برای حساب خود یا سایر حساب‌ها به فعالیت در بازار‌های مالی بپردازند و درآمد دلاری و سود‌های مناسب داشته باشند.
  • افرادی که ترس از ریسک کردن دارند و می‌خواهند با کم‌خطر‌ترین شیوه‌ی ممکن، اقدام به سرمایه‌گذاری یا معامله در بازار‌های مالی کنند.
  • افرادی که می‌خواهند به دور از هیجانات بازار تصمیم بگیرند و با دانستن روان‌شناسی معاملاتی اقدام به معامله نمایند.
  • افرادی که می‌خواهند در تمامی بازارهای مالی با کوچک کردن حد ضررخود، در هر زمان بیشترین سود را از آن خود کنند.

دوره آموزش پرایس اکشن با دکتر کریمی شاد:

جهت دریافت اطلاعات کامل و مفصل در زمینه یادگیری و آموزش پرایس اکشن، پیشنهاد می‌کنیم که دوره آموزش پرایس اکشن جناب کریمی شاد را از سایت کدرسان پیشتاز تهیه و مشاهده نمایید؛ مطمئناً بعد از مشاهده تنها چند ویدیوی ابتدایی دوره آموزش پرایس اکشن، شما هم به جمع علاقه‌مندان بروزترین سبک معاملاتی دنیا افزوده خواهید شد.

بعد از فراگیری دوره آموزش پرایش اکشن چه مهارتهایی کسب خواهید کرد؟

پس از اتمام دوره، شما به درک کاملی از مفاهیمی همچون پرایس اکشن، کندل‌ها، الگوهای پرایس اکشن، معاملات مبتنی بر پرایس اکشن و انواع حرکات قیمتی خواهید رسید.

تکنیک های معامله گری بر اساس خط روند - قسمت 1

NjYwriCRsCeJO1sJrmPSF4zYzIPqkU6zrHCJtnxS.jpg

به طور حتم، جمله‌ی " با روند دوست باشید " را بارها از طرف تحلیل‌گران و معامله‌گران باتجربه شنیده‌اید. به‌راستی که طلایی‌ترین جمله در علم تکنیکال همین نکته می‌باشد، زیرا تنها راه پیروزی در معاملات، شناسایی درست جهت حرکت قیمت است. روند قیمت یک سهام متشکل از قدرت تمامی معامله‌گران خرد و کلان می‌باشد. بنابراین نباید برخلاف مسیر آب شنا کرد، زیرا نتیجه‌ای جز غرق شدن در پی نخواهد داشت. بگذارید یکبار برای همیشه متعهد شویم که در بازار یک‌طرفه فقط در روندهای صعودی معامله انجام دهیم و در روند نزولی نظاره‌گر بازار به جهت یافتن سریع‌تر محدوده بازگشت قیمت و تغییر روند باشیم. این موضوع یک تکنیک نیست، بلکه قانون سرمایه‌گذاری در بازارهای یک طرفه است.

خط روند به عنوان یک سطح حمایتی و مقاومتی دینامیک عمل می‌کند؛ بنابراین لمس یا شکست خط روند می‌تواند منجر به ایجاد موقعیت‌های معاملاتی خوبی در بازار شود، به طور کلی دو سبک معاملاتی بر اساس خط روند وجود دارد: نخست معامله‌گری بر روی خط روند و دیگری معامله‌گری بعد از شکسته شدن خط روند.

معامله‌گری روی خط روند:

به طور کلی بازار بسیار علاقه‌مند است که بر اساس روندی که مدتی به دنبال آن است، ادامه دهد و تغییرات پی در پی روند چندان مورد اقبال بازار نیست، بنابراین تکنیک مسیر معامله‌گری و خط روند بسیار می‌تواند مثمر ثمر و پرفایده باشد؛ معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی بدین صورت که هر بار قیمت به خط روند می‌رسد، در جهت روند غالب بازار دست به معامله‌گری بزنیم. به عنوان مثال در شكل زیر می‌بینیم که با اتصال دو نقطه اول، قیمت در تماس با نقطه سوم رشد مناسبی را تجربه نموده است که به راحتی می‌توانستیم روی خط روند معامله خرید باز کنیم.

pYX2WXJgQ8lFa2fPbvLyfAA2SJ5TnGSNaW3p8Gx4.jpg

"زمانی که بازار روند‌ دار است، معمولاً روی خط روند می‌توان وارد معاملات شد."

یکی از گواه‌های بسیار مناسبی که در معاملات روی خط روند می‌تواند بسیار کارا باشد، حرکت کند بازار در اصلاح قیمتی است. بدین صورت که رفتار بازار در حرکت‌های اصلی، تند و شارپ و در حرکات اصلاحی کند و با شیب کم ‌باشد، روشی که به وسیله آن می‌توان کند یا تند بودن را تشخیص داد، شمارش تعداد کندل‌ها می‌باشد، بدین صورت که هر وقت بازار با تعداد کندل‌های بیشتری نسبت به حرکت قبلی به خط روند نزدیک شد، موقعیت مناسبی برای معامله فراهم می‌شود و هر زمان که با تعداد کندل‌های کمتری به خط روند نزدیک شد، موقعیت مشکوک و خطرناکی ایجاد می‌گردد. به عنوان مثال در شكل می‌بینیم که بازار در ریزش به سمت خط روند صعودی با قدرت خود را به خط رسانده است که گمان می‌رود خط را بشکند.

8msJrSul0da9iY8DyoYD6i9pOuMacjgjR0CngMfx.jpg

همان‌طور که می‌بینیم قیمت در فاز حرکتی با 75 کندل صعود خود را انجام داد، اما با 43 کندل اصلاح نمود‌، این وضعیت بیانگر این نکته است که شتاب ریزش بسیار پر قدرت‌تر از شتاب صعود می‌باشد؛ بنابراین احتمال شکسته شدن خط روند صعودی وجود دارد. همانطور که در ادامه تصویر می‌بینید، بازار بعد از برخورد با خط روند شکسته و به شدت نزولی شد.

wmB62JYOLLC5RQoa18HW6bWZMuxBcEVXXpQGnp7J.jpg

بخشی از این مقاله برگرفته از " کتاب دوئل با روند " می‌باشد.

12 الگو در نمودارهای شمعی که باید بشناسید

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند.

نمودارهای شمعی از جمله پرکاربردترین ابزارهای تکنیکال در تحلیل حرکات قیمت دارایی‌های مختلف به شمار می‌روند. معامله‌گران و سرمایه‌گذاران صدها سال است از این نمودارها برای یافتن الگوهای تکرارشونده‌ای که ممکن است نشان‌دهنده جهت بعدی حرکت قیمت‌ها باشد، کمک می‌گیرند. اگرچه، نمودارهای شمعی با تمام سادگی ظرائف و پیچیدگی‌های مخصوص به خود را دارند. در نتیجه خواندن و تفسیر درست آنها در نگاه اول و بدون تمرین کافی ممکن نیست. از آنجا که تفسیر درست اطلاعات نمایش‌داده شده در این نمودارها یکی از ملزومات موفقیت در بازارهای مالی است، آشنایی با الگوهای شمعی پرتکرار برای همه فعالان بازار ضروری است.

اگر این نخستین باری است که با این نمودارها روبرو می‌شوید و نمی‌دانید چطور باید آنها را بخوانید، پیشنهاد می‌کنیم سری به مقاله راهنمای مقدماتی نمودار الگوهای شمعی بزنید، تا با مقدمات کار آشنا شوید. اما اگر با نحوه خواندن این نمودارها آشنا هستید و می‌خواهید بهتر بتوانید آنها را تفسیر و درباره رفتار قیمت نتیجه‌گیری کنید، این مطلب را از دست ندهید.

چطور از الگوهای شمعی استفاده کنیم؟

الگوهای شمعی بی‌شماری در طول یک قرن اخیر توسط معامله‌گران و تحلیل‌گران بازار شناسایی شده‌اند که می‌توانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی یک نمودار شمعی کمک کنند. از این الگوها در تمامی بازارهای مالی استفاده می‌شود و در معاملات روزانه، نوسان‌گیری و حتی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت بکار می‌روند. برخی از این الگوها به معامله‌گران کمک می‌کنند توازن بین خریداران و فروشندگان یا عرضه و تقاضا را بهتر درک کنند. در حالی که نمودارهای دیگری هم هستند که نشان‌دهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس، تداوم روند خنثی یا عدم قطعیت در بازار هستند.

البته باید به این نکته توجه داشته باشید که الگوهای شمعی به‌تنهایی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌های خرید یا فروش رمز ارزها بکار روند. بلکه به شما کمک می‌کنند ساختار حرکات قیمت در بازار را بهتر درک کرده و فرصت‌های مناسب را بهتر شکار کنید. بنابراین، همیشه باید به الگوهای شمعی در نمودارهای قیمت به شرایطی که باعث ایجاد آنها شده هم توجه کنید. در اینجا منظور از شرایط تنها وجود یک الگوی بخصوص تکنیکال در چارت قیمت نیست، بلکه می‌تواند دربرگیرنده شرایط کلی بازارهای مالی، عوامل بنیادی و سایر موارد تاثیرگذار بر قیمت باشد.

در نتیجه الگوهای شمعی، مثل تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار، وقتی واقعا مفید هستند که در کنار مجموعه‌ای از ابزارها و روش‌های دیگر تحلیل بکار گرفته شوند. ترکیب بهترین روش‌های تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها از جمله استفاده از اندیکاتورهایی مثل خطوط معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی روند، میانگین‌های متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، شاخص RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایشوموکو و نشان‌گر MACD با تفسیر درست الگوهای شمعی قیمت می‌تواند به شما کمک کند با تقریب مناسبی رفتارهای قیمت دارایی‌های موردنظر خود را پیش‌بینی کنید.

بخصوص اگر بتوانید از روش‌های پیشرفته‌تری مانند نظریه موجی الیوت، روش وایکف و نظریه داو در تحلیل کلان اقتصادی و قیمتی بازار بهره ببرید. اگر با این اندیکاتورهای تکنیکال و کاربرد آنها آشنا نیستید، می‌توانید به این مقاله مراجعه کنید. اما اگر با ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال یا TA بازار آشنا هستید و می‌خواهید الگوهای رایج در نمودارهای قیمت را بیشتر بشناسید، با ما همراه باشید.

الگوهای شمعی بازگشتی صعودی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند.

الگوی چکش یا Hammer شامل یک کندل بدون سایه یا با سایه‌ای کوتاه در بالا و سایه‌ای بلند در پایین بدنه است که طول سایه آن حداقل دو برابر طول بدنه باشد و در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. مشاهده این الگو به‌ این معنی است که با وجود فشار بالای فروش، خریداران موفق به بالا بردن قیمت و رساندن آن به نزدیکی قیمت شروع یا Opening Price کندل شده‌اند. یک کندل چکش می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند چکش‌های صعودی یا سبزرنگ می‌توانند به‌معنی افزایش قیمت بیشتر باشند.

الگوی چکش یا Hammer

چکش معکوس

تفاوت اصلی الگوی چکش با الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer، که به چکش برعکس هم معروف است، در محل قرارگیری سایه‌های کندل است که به جای پایین در بالای آن قرار دارد. اما اینجا هم درست مثل الگوی چکش، طول سایه بالای کندل باید حداقل دوبرابر طول بدنه کندل مورد نظر باشد. الگوی چکش معکوس در کف یک روند نزولی مشاهده می‌شود و می‌تواند به‌معنی تغییر احتمالی روند به صعودی باشد. سایه بلند بالای کندل در این الگو نشان می‌دهد با وجود تلاش فروشندگان برای پایین‌تر بردن قیمت و رساندن آن به پایین قیمت شروع کندل، روند کاهشی پیوسته آن متوقف شده و خریداران احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. کندل چکش معکوس هم می‌تواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند تشکیل الگوی چکش معکوس روی یک کندل صعودی احتمال معکوس شدن روند را بالاتر می‌برد.

الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer

سه سرباز سفید

الگوی سه سرباز سفید شامل سه کندل صعودی پشت هم است که نقطه شروع یا Opening Price هر سه آنها در محدوده بدنه کندل قبلی قرار گرفته و نقطه پایان یا Closing Price‌ شان هم در سطحی بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی باشد. در بهترین حالت، این کندل‌ها سایه‌های پایینی کوتاهی دارند که نشان‌دهنده وجود فشار خرید و افزایش قیمت‌ها است. همچنین، اندازه بدنه کندل‌ها و سایه‌های آنها می‌تواند به ما نشان‌دهد روند صعودی فعلی ادامه دار خواهد بود، یا ممکن است دوباره قیمت‌ها اصلاح شوند. طبیعی است هرچه کندل‌ها بدنه طولانی‌تر و سایه‌های پایینی کوتاه‌تری داشته‌ باشند، روند صعودی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.

الگوی سه سرباز سفید یا Three White Soldiers

هارامی صعودی

الگوی هارامی صعودی از یک کندل نزولی بلند و یک کندل صعودی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل صعودی از محدوده بدنه کندل نزولی خارج نشده است. مشاهده تاثیر این الگو ممکن است یکی دو روزی به‌طول بیانجامد و نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم نزولی و قدرت فروشندگان رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی روند قیمت تغییر کند.

الگوی هارامی صعودی یا Bullish Harami

الگوهای شمعی بازگشتی نزولی

الگوهایی هستند که معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.

مرد آویزان

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man معادل نزولی الگوی چکش به شمار می‌رود. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی به‌صورت یک کندل با بدنه کوتاه، بدون سایه بالایی یا با سایه بالایی بسیار کوتاه و سایه پایینی بسیار بلند دیده می‌شود. وجود سایه پایینی بلند در این کند به این معنی است که خریداران موفق شده‌اند علی‌رغم فشار سنگین فروش کنترل را در دست گرفته و از ریزش قیمت جلوگیری کنند. هرچند، شروع فروش گسترده پس از یک روند طولانی صعودی می‌تواند هشداری در نظر گرفته شود که نشان می‌دهد فروشندگان احتمالا به‌زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.

الگوی مرد آویزان یا Hanging Man

الگوی شهاب‌سنگ

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star یک کندل با سایه‌ای طولانی در بالا و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه پایینی است که بدنه‌ای کوتاه دارد که هرچه به پایین کندل نزدیک باشد، بهتر است. کندل الگوی شهاب‌سنگی شکلی مشابه چکش معکوس دارد، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل می‌شود. مشاهده این الگو به این معنی است که قیمت به سقف رسیده، اما در ادامه فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته و قیمت را به پایین هدایت کرده‌اند. برخی معامله‌گران با مشاهده این الگو وارد بازار شده و اقدام به فروش می‌کنند تا از حداکثر جابجایی قیمت استفاده کنند. هرچند، اغلب معامله‌گران ترجیح می‌دهند تا چند کندل پس از تشکیل این الگو صبر کنند تا نزولی بودن روند با تشکیل کندل‌های نزولی بعدی تایید شود.

الگوی شهاب‌سنگ یا Shooting Star

سه کلاغ سیاه

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three Black Crows از سه کندل نزولی پشت هم تشکیل شده که قیمت شروع آنها در محدوده بدنه کندل قبلی و قیمت پایان آنها پایین‌تر از آن باشد. این الگو، معادل نزولی الگوی سه سرباز سفید به شمار می‌رود. در نتیجه هرچقدر سایه‌های بالایی کندل‌ها کوتاه‌تر باشد بهتر است، چرا که نشان‌دهنده پیوسته بودن فشار فروش و روند نزولی قیمت است. همچنین، درست مثل الگوی سه سرباز سفید، با ارزیابی طول بدنه و سایه‌های کندل‌ها می‌توانید با تقریب خوبی احتمال تداوم روند نزولی را پیش‌بینی کنید.

الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows

هارامی نزولی

الگوی هارامی نزولی از یک کندل صعودی بلند و یک کندل نزولی کوتاه‌تر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل نزولی از محدوده بدنه کندل صعودی خارج نشده باشد. مشاهده تاثیر این الگو هم ممکن است به یکی دو روز زمان نیاز داشته باشد و در پایان روندهای صعودی دیده می‌شود. تشکیل این الگو نشان‌دهنده این نکته است که مومنتوم صعودی و قدرت خریداران رو به کاهش گذاشته و ممکن است به‌زودی به انتها برسد.

الگوی هارامی نزولی یا Bearish Harami

الگوی ابر سیاه

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover یک کندل نزولی است که قیمت شروع آن بالاتر از قیمت پایانی کندل صعودی قبلی و قیمت پایانی آن پایین‌تر از نقطه میانی آن کندل باشد. معمولا، مشاهده این الگو همراه با افزایش قابل توجه حجم معاملات است و از تغییر جهت مومنتوم بازار از صعودی به نزولی خبر می‌دهد. لازم به ذکر است بسیاری از معامله‌گران برای اطمینان بیشتر از تغییر روند، تا تشکیل دومین کندل نزولی بعد از این الگو صبر می‌کنند.

الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover

الگوهای شمعی تداومی

به الگوهایی گفته می‌شود که مشاهده آنها معمولا نشان‌دهنده تمایل قیمت برای تداوم روند صعودی یا نزولی فعلی خود است.

الگوی شمعی سه‌گانه صعودی

همان‌طور که از نام الگوی شمعی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods پیداست، در روندهای صعودی مشاهده می‌شود. در این الگو پس از ثبت سه کندل نزولی متوالی با بدنه‌‌های کوتاه در نمودار قیمت، روند صعودی با تشکیل یک کندل سبز جدید ادامه پیدا می‌کند. در بهترین حالت این الگو، کندل‌های قرمز نباید از محدوده کندل صعودی قبل از خود خارج شوند. هرچند، اگر این کندل‌ها کمی از محدوده کندل صعودی قبلی خود خارج شوند هم اعتبار الگو زیر سوال نمی‌رود. تداوم روند در این الگو هم با تشکیل یک کندل صعودی بلند پس از سه کندل نزولی تایید می‌شود و نشان‌دهنده این واقعیت است که خریداران مجددا کنترل روند قیمت را در دست گرفته‌اند.

الگوی سه‌گانه صعودی یا Rising three methods

الگوهای شمعی سه‌گانه نزولی

این الگو دقیقا معکوس الگوی سه‌گانه صعودی ست و نشان‌دهنده تداوم روند نزولی پس از یک وقفه کوتاه است.

سه‌گانه نزولی یا Falling three methods

دوجی(Doji)

الگوی دوجی یا Doji وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع و پایان یک کندل یکسان بوده (یا بسیار نزدیک به هم قرار داشته باشند) و عملا بدنه‌ای وجود نداشته باشد. البته برای تشکیل الگوی دوجی نیازی نیست قیمت ثابت بماند، بلکه می‌تواند در طول بازه تشکیل کندل بالا و پایین رفته و سایه‌های بلندی هم تشکیل دهد. اما در نهایت، قیمت پایانی کندل باید مساوی یا بسیار نزدیک به قیمت شروع آن باشد. مشاهده الگوی دوجی به‌معنی ورود بازار به حالت عدم قطعیت و توازن قوای بین خریداران و فروشندگان است. با این حال، برای تفسیر درست معنی الگوی دوجی، باید به شرایط زمینه‌ای بازار هم توجه داشته باشید. یک کندل دوجی بسته به این که خط شروع/پایان قیمت در بالا یا پایین بدنه قرار گرفته باشد، می‌تواند اسامی مختلفی داشته باشد:

  • دوجی سنگ‌قبری – یا Gravestone Doji یک کندل بازگشتی نزولی است که سایه بالایی بلندی دارد و خط قیمت شروع/پایان نزدیک به پایین بدنه تشکیل شده است.

طبق تعریف کلاسیک دوجی، خطوط قیمت شروع و پایان باید دقیقا معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی منطبق بر یکدیگر باشند. اما اگر این دو خط دقیقا در یک سطح قرار نداشته‌باشند اما بسیار به هم نزدیک باشند چطور؟ در بازارهای کلاسیک به چنین الگوی کندلی فرفره‌ای یا Spinning Top گفته می‌شود و نشان‌دهنده نتیجه مساوی در نبرد خریداران و فروشندگان برای افزایش و کاهش قیمت در بازه زمانی یک کندل است. هرچند، از آنجا که بازار رمزارزها معمولا تلاطم بالایی دارد الگوی دوجی کامل و بی‌نقص به‌ندرت در نمودارهای قیمت آن مشاهده می‌شود. در نتیجه، در بازار رمزارزها معمولا الگوی فرفره‌ای هم‌ارز الگوی دوجی در نظر گرفته می‌شود.

الگوهای قیمتی مبتنی بر شکاف‌های قیمتی

بسیاری از الگوهای کندلی براساس شکاف‌های قیمتی ایجاد شده در نمودارها تعریف می‌شوند. شکاف قیمت وقتی تشکیل می‌شود که قیمت شروع یک کندل بالاتر یا پایین‌تر از قیمت پایانی کندل قبلی باشد و بین این دو فاصله‌ای قابل تشخیص ایجاد کند. از آنجا که بازارهای رمزارزی 24 ساعته هستند و تعطیلی ندارند، معمولا الگوهای مبتنی بر شکاف قیمت در آنها دیده نمی‌شود. به‌علاوه، از آنجا که مشاهده این الگوها در بازارهای رمزارزی معمولا با کاهش نقدینگی بازار و افزایش شکاف بین قیمت خرید و فروش دیده می‌شود، خیلی نمی‌توانند به‌عنوان سیگنال‌هایی موثر مورد استفاده قرار بگیرند.

جمع‌بندی

هر معامله‌گری باید با الگوهای شمعی و نحوه تفسیرشان آشنا باشد، حتی اگر نخواهد براساس داده‌های این الگوها معامله یا تصمیم‌گیری کند. بدون شک با استفاده از این الگوها می‌توانید تحلیل مناسبی از روند حرکات قیمت یا پرایس اکشن و جهت احتمالی حرکت آن پیدا کنند، اما به یاد داشته باشید که این الگوها براساس روش‌های علمی بدست نیامده‌اند و کاملا استقرایی هستند. در نتیجه استفاده از این الگوها به‌عنوان سیگنال‌های قطعی خرید و فروش روش خطرناکی است که می‌تواند منجر به ضررهای سنگین به سرمایه شما شود. بنابراین بهتر است به این الگوها تنها به چشم ابزارهایی که به شما کمک می‌کنند بهتر توازن قوا بین خریداران و فروشندگان و جهت احتمالی حرکت قیمت را پیش‌بینی کنید نگاه کرده و هرگز تنها بر مبنی این الگوها دست به خرید یا فروش هیچ رمزارزی نزنید.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامه‌ی روند استفاده می‌کنند.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

منظور از الگوهای قیمتی چیست؟

الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندی‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنی‌ها مشخص می‌شوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدوده‌های بازگشت روند و یا ادامه‌ی آن استفاده می‌شود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.

از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی می‌شوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.

اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی

تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومت‌ها و حمایت‌ها استفاده می‌کنند. خطوط روند، خط‌های صافی هستند که با اتصال مجموعه‌ای از قله‌ها (سقف) یا دره‌های (کف) نمودار رسم می‌شوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشان‌دهنده‌ی بازار بدون روند (خنثی) است.

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال

خطوط روند در معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی سبک‌های مختلف تکنیکال، با شیوه‎‌های متفاوتی رسم می‌شوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.

بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدوده‌ی اصلی تحرکات قیمت در بدنه‌ی کندل‌ها اتفاق می‌افتد و سایه‌ها داده‌های خارج از محدوده‌ی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندل‌ها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشان‌دهنده‌ی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.

بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم می‌شوند اعتبار کمتری دارند.

با این مقدمه‌ی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی می‌شویم.

انواع الگوهای قیمتی

در یک دسته‌بندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • الگوهای ادامه‌دهنده: نشان‌دهنده‌ی وقفه‌ای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
  • الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیش‌بینی می‌کنند.

در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهم‌ترین الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده را شرح می‌دهیم.

الگوهای قیمتی ادامه‌دهنده

الگوهای ادامه‌دهنده در اصل یک وقفه‌ی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمی‌افتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدوده‌هایی استراحت می‌کند؛ الگوهای ادامه‌دهنده این محدوده‌ها را مشخص می‌کنند.

تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمی‌توان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطه‌ی خروج از محدوده‌ی الگو ادامه‌ روند و یا معکوس شدن آن را تعیین می‌کند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدوده‌ی الگو به درستی شناسایی معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی شود.

چند نکته‌ی کاربردی:

  • در تحلیل تکنیکال توصیه‌ی می‌شود روندها را ادامه‌دار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامه‌دار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
  • هر چه الگوها از نظر زمانی طولانی‌تر باشند و رفت و برگشت‌های قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قوی‌تر خواهد بود.
  • برای تایید الگوها می‌توانید از حجم معاملات کمک بگیرید.

مهمترین الگوهای ادامه‌دهنده:

  • پرچم سه‌گوش (Pennant)
  • پرچم‌ (Flag)
  • کنج یا گُوِه (Wedge)
  • مثلت (Triangle)
  • فنجان و دسته (Cup and Handle)

الگوی پرچم سه‌گوش

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع می‌کنند، مشخص می‌شود. در پرچم سه‌گوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد و در نقطه‌ی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی پرچم سه گوش در تحلیل قیمتی تکنیکال

تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال

الگوی پرچم صعودی

الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. همان‌طور که از نام آنها پیداست در میانه‌ی یک روند صعودی تشکیل می‌شوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت می‌کند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته می‌شود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی تکنیکال پرچم

پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم

الگوی پرچم نزولی

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانه‌ی روند نزولی تشکیل می‌شود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیه‌ی تثبیت قیمت مشاهده می‌شود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش می‌یابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی می‌شود. به شکل زیر نگاه کنید:

الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)

الگوی کنج (گُوِه)

کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده می‌شود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت می‌کنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشان‌دهنده‌ی یک وقفه‌ی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل می‌شود. همانند الگوی سه‌گوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش می‌یابد.

الگوی کنج یا گوه در تحلیل تکنیکال

کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)

الگوی مثلث

الگوی مثلث (Triangle) از متداول‌ترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده می‌شوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده می‌شود:

مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سه‌گوش است. زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.

مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.

مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل می‌شود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.

تفاوت‌های الگوی مثلث و پرچم سه‌گوش

  • شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
  • الگوی پرچم یک الگوی کوتاه‌مدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل می‌شود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفته‌ی چهارم، پرچم سه‌گوش تبدیل به یک مثلث تبدیل می‌شود.
  • در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطه‌ی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از معامله‌گری با الگوهای حرکات قیمتی این نقطه شکست اتفاق می‌افتد.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه می‌دهد.

در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سه‌گوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.

الگوی تکنیکال فنجان و دسته cup and handle

چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles

الگوهای قیمتی بازگشتی

الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیش‌بینی می‌کنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز می‌شود.

الگوهای بازگشتی در سقف نشان‌دهنده‌ی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.

در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامه‌دهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانی‌تر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.

مهم‌ترین الگوهای بازگشتی:

  • سر و شانه (Head & Shoulders)
  • سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
  • سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms)
  • گپ یا شکاف (Gap)

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل می‌شود. این الگو از سه موج تشکیل می‌شود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه می‌یابد؛ سپس موج سوم تشکیل می‌شود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.

خط روندی که سه موج را به هم متصل می‌کند خط گردن نام دارد. خط گردن می‌تواند شیب‌دار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویه‌ی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.

در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.

الگوی قیمتی سر و شانه

چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس

الگوی سقف و کف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشان‌دهنده‎‌ی محدوه‌هایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام می‌ماند و روند نزولی می‌شود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق می‌افتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی می‌شود.

الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.

الگوی سقف و کف دوقلو

چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو

الگوی سقف و کف سه‌قلو

الگوهای سقف و کف سه‌قلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده می‌شوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سه‌قلو، روند نزولی می‌شود. با مشاهده‌ی یک کف سه‌قلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.

برای تایید الگوهای سقف و کف سه‌قلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.

الگوی سقف و کف سه قلو

چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو

الگوی شکاف‌ (گپ)

الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل می‌گیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکاف‌ها یک افزایش یا کاهش قابل‌توجه در قیمت هستند. شکاف‌ها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانه‌ی روند مشاهده شوند الگوی ادامه‌دهنده هستند.

به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارش‌های مالی دلایل ایجاد شکاف‌ها هستند.

سه نوع گپ اصلی وجود دارد:

  • شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل می‌گیرند.
  • گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
  • شکاف فرار (Runaway Gap): در میانه‌ی یک روند مشاهد می‌شوند.

الگوی گپ یا شکاف تکنیکال

گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال

سخن پایانی

الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل می‌شوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه می‌دهد یا وارد یک روند معکوس می‌شود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.

برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش می‌یابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.

تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی می‌کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.