جزئیات خبر
بسیاری از معاملهگران حرفهای میگویند برای پایبند ماندن به یک استراتژی باید ذهنی سرسخت داشته باشید!
وضعیت ذهنی در معامله روزانه (یا سرمایهگذاری و خرید و فروش به قصد سودگیری از نوسانات قیمت) به اندازه استراتژیای که استفاده میکنید اهمیت است.
هر معامله با معامله پیشین متفاوت است و معاملهگر گاهی ضرر میکند، به همین علت گاهی به زیر سوال بردن روش معاملاتی متمایل میشود، حتی اگر عملکرد آن را دیده و از آن خاطرجمع باشد.
ناتوانی در پایبند ماندن به یک استراتژی منجر به بروز انواع مختلفی از مشکلات میشود، از جمله ورود زودهنگام، خروج دیرهنگام، ریسک کردن بیشتر یا کمتر از حد کافی، انجام ندادن برخی معاملات یا انجام بیش از اندازه معاملات.
راههای مختلفی برای خراب کردن یک معامله وجود دارد و اغلب این خطاها ناشی از لغزشهای ذهنی هستند.
در این مقاله از بورسینس، پنج مورد از رایجترین این لغزشها و خطاهای ذهنی را با هم مرور میکنیم:
1. عدم اعتماد به یک روش
وقتی به کاری واقعا باور داشته باشید، انجامش میدهید.
استراتژی معاملاتی شما باید اینگونه باشد.
استراتژی معاملاتی را آنقدر قرص و محکم و حرفهای تنظیم کنید که خدشهای به آن وارد نباشد. بدانید که دنبال کردن استراتژیتان نتیجهبخش است، و هر کاری خارج از این استراتژی برایتان ناآشناست پس ارزش ریسک کردن را ندارد.
چطور میتوانید چنین اطمینانی را کسب کنید؟ تنها یک راه وجود دارد: آنقدر این استراتژی را تمرین کنید تا زمانی که هیچ شکی در مورد کارایی آن در ذهن نداشته باشید. این کار ممکن است چند ماه طول بکشد اما بسیاری از خطاهایی که پیش از این به آنها اشاره شد را کاهش میدهد.
2. آماده نبودن برای معامله
ممکن است زندگی شلوغی داشته باشید اما در هر صورت اطمینان از آمادگی کامل برای معاملات گامی ضروری است.
این امر شامل مواردی ساده میتواند شامل چک کردن اخبار تاثیرگذار اقتصادی، یا چک کردن سهام، جفت ارز موردنظر در فارکس، قراردادهای آتی، رویدادهای خاص و برنامه ریزی شده (مانند درآمد، گزارش کالا، و غیره) باشد که به خاطر آنها قصد معامله دارید.
این یعنی مطمئن شوید که تنظیمات پلتفرم معاملاتی شما صحیح است و متمرکز هستید (که در ادامه در موردش صحبت خواهیم کرد).
حتما مطمئن شوید که غذا خوردهاید و دستشویی رفتهاید تا وقتی نوبت به انجام معاملات (یا معاملات بالقوه) رسید مجبور به دست کشیدن از آنها نباشید.
یک برنامه منظم معاملاتی ایجاد کرده و هرروز از آن پیروی کنید، این امر میتواند جلوی خطاهای زیر را بگیرد:
- معاملات تصادفی که به هنگام انتشار اخبار مهم ممکن است دست به انجام آن بزنید
- معاملاتی که از روی ترس از دست دادن سود است
- و سایر معاملات خارج از برنامه
ممکن است این مسائل را بدیهی در نظر گرفته و برخی روزها آن را فراموش کنید. اما فراموشی این اصل میتواند منجر به خطای ذهنی بزرگی شود.
3. معامله به هنگام بیماری یا عدم تمرکز
دنبال کردن استراتژی معاملاتی روزانه احتیاج به تلاش ذهنی دارد.
به هنگام بیمار بودن یا عدم تمرکز (به خاطر مشکلات خانوادگی یا روابط، سلامت جسمی یا بیماری خاص در خانواده، مشکلات مالی، و غیره) توجهی که باید در انجام معاملات صرف کنید روی کارهای مختلف تقسیم میشود.
این امر ما را در معرض خطای بیشتر قرار میدهد، مانند ورود به سفارش نادرست، اشتباه در حجم معامله، از دست دادن فرصتهای معاملاتی، یا احساسی عمل کردن به جای دنبال کردن استراتژیمان.
اگر میخواهید معامله کنید، به هنگام تمرکز حواس و سلامت کامل این کار را انجام دهید.
شما باید در حین معامله به اندازه کافی انرژی ذهنی برای دنبال کردن برنامه خود داشته باشید. در غیر این صورت، معامله نکنید.
اگر شروع به معامله کردید و متوجه شدید که درحال از دست دادن تمرکز و انرژی خود هستید و در معاملات خود سردرگم شدهاید، دست از معامله بکشید. سایت بورسینس را بخوانید.
بازارها فردا یا روزهای بعد هم آنجا خواهند بود.
زمان کافی برای استراحت در نظر بگیرید. بعدها از اینکه پولتان را نباختید خوشحال خواهید شد.
4. تاثیرگذار بودن معاملات پیشین روی معاملات آینده
اگر معامله خوبی را پیش رو میبینید، آیا برد یا باخت در معامله قبلیتان باید بر تصمیمتان تاثیر بگذارد؟ خیر. اما برای بسیاری از معاملهگرها تاثیرگذار است.
خطای ذهنی این است که فرض کنیم احتمال پیروزی این معامله به معامله قبلی گره خورده، در حالیکه اینطور نیست. اگر یک معاملهگر در 60 درصد تریدهایش موفق باشد و شرایط مناسبی را ببیند، فرض منطقی این است که معامله پیش رو 60 درصد شانس پیروزی دارد.
در شرایط مناسب معامله را انجام دهید و اجازه ندهید معامله خاصی در شما ایجاد ترس یا طمع کند.
هر معامله رویدادی کاملا مستقل است و به گونهای که استراتژی و برنامه معاملاتیتان حکم میکند معامله کنید.
ضررهای گذشته نباید شما را از معاملات آینده بترسانند (مفروض بر اینکه یک استراتژی سودآور داشته باشید و بدانید که معاملات روزانه خود را چگونه باید انجام دهید) و سودهای گذشته نیز نباید شما را مغرور کنند.
در لحظه معامله درست انجام دهید؛ این تنها چیزی است که بر آن کنترل داریم.
5. معامله فراتر از محدوده استراتژی
هر استراتژی محدودهای دارد و تا حد خاصی میتواند سودآور باشد.
پس یک استراتژی خاص، مثلا چندین سیگنال معاملاتی در طول روز تولید میکند، اندازه موقعیت معاملاتی شما را محدود میکند و فقط در بازارها یا زمانهایی کارساز است.
معامله در محدوده استراتژی به این معناست که شما باید در این محدوده به دنبال پاداش باشید. طمع بیش از حد و تلاش برای کسب درآمد بیشتر از محدوده استراتژی – مانند معامله خارج از زمان تعیین شده، تلاش برای یافتن معاملات “بیشتر”، یا استفاده از یک استراتژی در بازاری متفاوت – میتواند تاثیری منفی بر سودآوری کلی شما داشته باشد.
اگر یک سیستم سودآور دارید، به شکلی که از پیش تعیین شده آن را معامله کنید.
با این روش در طول زمان میتوانید سرمایه خود را افزایش داده و احتمالا درآمد بیشتری از آن کسب کنید.
اما اگر سعی کنید به زحمت خود را فراتر از آنچه در توان استراتژیتان هست بکشانید، بازدهی که انتظار میرود را نخواهد دید. اگر سیستم سودآوری برای دنبال کردن ندارید شما را به نکته اول در این مقاله ارجاع میدهیم.
سخن آخر
خطاها به هنگام معامله پیش میآیند. با اعتماد به روش خود از آنها اجتناب کنید.
زمانی صرف آمادگی برای هر روز معاملاتی کنید، تنها وقتی متمرکز و تندرست هستید معامله کنید، روی معامله اکنون تمرکز داشته باشید و نه معاملههای گذشته و در چارچوب و محدوده استراتژی خود باقی بمانید.
پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی
آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.
ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.
در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.
در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.
مدیریت ریسک چیست؟
به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.
فراموش نکنید که ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.
شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.
اهمیت مدیریت ریسک در معامله
همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما بسته نشود.
شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.
فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.
مفهوم ریسک به ریوارد
تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.
حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.
حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟
اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد
متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش را بر باد داده است.
آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن
حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.
بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود
شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.
این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.
پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟
خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.
توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری دلار شما از دست برود.
حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.
قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات
فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.
روش دوم که بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.
روش اول؛ روش دستی
در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.
تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.
بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.
فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.
روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید
در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.
ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.
سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.
اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.
بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.
در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.
شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.
فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن سایز، صاحب مهارت حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری شوید.
ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.
بافر در فارکس چیست؟ توضیح جامع درباره بافر
بافر در فارکس چیست؟ این سوالی است که به نظر چندان در میان کاربران و سرمایه گذاران ایرانی مطرح نیست و کمتر کسی حداقل در ایران با مفهوم بافر آشنایی دارند و به طور کامل می دانند که بافر در فارکس چیست. در واقع بافر یک نوع استراتژی مدیریت مالی در فارکس محسوب می شود که می توان از مفهوم کلی آن بازارهای سرمایه ای دیگر نیز استفاده کرد. پس بیاید بدانیم که بافر در فارکس چیست.
همانطور که در بالاتر گفتیم بافر چیزی جز یک مفهوم استراتژی نیست. در واقع اگر بخواهیم مثالی بزنیم، بافر چیزی شبیه به پرایس اکشن می باشد که امروز بسیار در میان کاربران رایج شده است. بافر را شاید بتوان یکی از بخش های اساسی این استراتژی کلی بدانیم. بخشی که کمتر کاربری به خصوص در میان ایرانی ها با آن آشنایی دارد.
بافر در فارکس چیست؟ معنی بافر چیست!
بافر یعنی چه ؟ برای درک این که بافر در فارکس چیست به نظر واکاوی خود کلمه بافر می تواند برای شروع خوب باشد. بافر اصولا لغت و مفهومی است که بیشتر در دنیای الکترونیک و کامپیوتر با آن سروکار داریم. در واقع بافر به یک فضای خالی گفته می شود که برای کارهای مختلف مانند ذخیره سازی موقت اطلاعات و … استفاده می شود.
بنابراین بافر یک نوع گپ یا فاصله است که میان دو اتفاق از یک مفهوم قرار می گیرد. مثلا در دنیای شبکه های کامپیوتری، وقتی اطلاعات ارسال می شود، این اطلاعات باید در روتر و سوئیچ نظم داده شوند از این رو برای این که فرصت کوتاهی ایجاد شود از بافر استفاده می کنند تا اطلاعات را درون خود به صورت موقت نگه دارد و با فاصله آن را در شبکه جریان بدهد. بافر مفهومی است که با زمان بسیار سروکار نزدیکی دارد که اتفاقا در سوال بافر در فارکس چیست؟ نیز کارایی خودش را نشان دهد.
بنابراین آن چیزی که قرار است به ما کمک کند تا بدانیم بافر در فارکس چیست این است که بافر یک نوع فاصله یا عاملی برای ایجاد فاصله است که بر اساس زمان یا فاکتورهای دیگر این فاصله گذاری را انجام می دهد.
پس تقریبا الان می توانیم حدس بزنیم که بافر در فارکس چیست یا چگونه عمل می کند.
استراتژی فارکس
بافر در فارکس چیست؟ مفهوم بافر
بافر در فارکس چیست؟ بافر یک نوع استراتژی است که طی آن شما می توانید حاشیه امن مطمئنی برای سرمایه اصلی خودتان ایجاد کنید. در کلام ساده تر بافر بر اساس سرمایه، سود و زمان کار می کند. اما اصلی ترین فاکتوری که در مفهوم بافر وجود دارد چیزی جز ریسک نیست.
در واقع بر اساس شناختی که شما از خودتان دارید می توانید بافر مشخصی برای خود ایجاد کنید. در کلام ساده تر اندازه این فاصله و سایز کلی بافر بر اساس ریسک شما مشخص می شود.
اکنون به طور کلی می توانیم بدانیم که مفهوم بافر در فارکس چیست. در کلام ساده تر اگر بخواهیم بگوییم که بافر در فارکس چیست، بافر یک نوع استراتژی برای تشخیص استاپ لاس یا همان حد ضرر است. بافر بر اساس میزان سرمایه و ریسکی که می توانید برای معامله قبول کنید، حد ضرر مشخصی را برای هر معامله شما ایجاد می کند که شما می توانید به راحتی از آن به عنوان یک حد ضرر استفاده کنید.
از این رو مفهوم بافر با مفهوم حد ضرر( حد ضرر متحرک ) یک نوع مفهوم لازم و ملزوم برای یک دیگر محسوب می شوند. شما می توانید از روش بافر برای تعیین حد ضرر مناسب بر اساس ریسکی که می توانید بپذیرید را مشخص کنید. بگذارید با یک مثال عملی نشان دهیم که بافر در فارکس چیست.
بافر در فارکس چیست؟ یک مثال عملی
شما فرض کنید که دارای ۵۰ هزار دلار در حساب کاربری خودتان هستید. این بار می خواهید وارد معامله ای با یک درصد ریسک وارد شوید. در کلام ساده تر شما نمی خواهید بیش از ۵۰۰ دلار ضرر داشته باشید.
در این جا بافر وارد کار می شود. اگر فرض کنیم که شما با استفاده از لوریج وارد لات استاندارد شده باشید، به ازای هر پیپ تغییر ۱۰ دلار سود یا ضرر می کنید. حال اگر بتوانیم در نهایت ۵۰۰ دلار ضرر را تحمل کنیم، سد تحملی ما به اندازه ۵۰ پیپ خواهد بود.(در ادامه توصیه میکنم مقاله مفهوم لات lot را مطالعه نمایید)
در کلام ساده تر بر اساس این استراتژِ بافر برای هر معامله ما نمی توانیم بیش از ۵۰ پیپ صبر کنیم. بنابراین در هر معامله شما نهایتا ۵۰ پیپ برابر با ۵۰۰ دلار ضرر می کنید. در بدترین حالت شما باید ۱۰۰ معامله متوالی زیان حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری ده داشته باشید که تمام سرمایه شما یعنی ۵۰ هزار دلار از دست برود. بنابراین شما با انتخاب ریسکی یک درصدی بافری به اندازه و حجم صد معامله برای خود ایجاد کرده اید.
این ساده ترین نوع استفاده از استراتژی بافر در فارکس می باشد. شما می توانید بر اساس این استراتژی به سادگی فاصله امن مشخصی برای خود بسازید تا از سرمایه اصلی خودتان محافظت کنید.
معامله گری
معامله گری در بورس به پروسه خرید و فروش سهام در بازار گفته می شود. که این تعریف بسیار کلی می باشد که در ادامه به شرح کامل آن می پردازیم.
معامله گری چیست؟
در فرهنگ لغت واژه معامله گر با واژه هایی همچون بازرگان، تاجر، کاسب و… تعریف شده است. می توان عنوان کرد که بصورت کلی افرادی که اقدام به خرید و فروش کالا و خدماتی می کنند معامله گر هستند و به فرآیند خرید و فروشی که اتفاق می افتد معامله گری می گویند. این مطلب یک تعریف کلی از معامله گری بود که عنوان شد تا در ابتدا با مفهوم این کلمه آشنا شوید.
معامله گر
معامله گر یا تریدر شخصی که با فراگیری دانش کامل در حوزه بورس، قدرت تحلیل بازار و پیش بینی درست روند افزایش و کاهش قیمت ها اقدام به خرید و فروش سهام می کند.
معامله گری
وجود افراد متخصص در فرآیند تریدری و داشتن تبحر لازم باعث می شود که تصمیمات به موقع و درستی اتخاذ شود و بتوان به راحتی چه زمانی که بورس روند صعودی داشت و چه حتی زمانی که روند نزولی دارد بتوان معامله گری خوبی داشت و سود خود را از بازار بورس بدست آورد.
پادکست چگونه یک معامله گر موفق باشیم؟
مهندس حامد غلامی در این فایل صوتی به شما می گویند که چگونه یک معامله گر موفق باید پلن معاملاتی خود را ترسیم کند؟
اصولا چه زمانی باید معامله کرد و چه زمانی از بازار خارج شد؟
اصول و نکات مهم معامله گری
قبل از بیان نکات بسیار کاربردی معامله گری ابتدا می بایست با تفاوت فرد معامله گر سرمایه گذار آشنا شد. سرمایه گذاران معمولا افرادی هستند که چشم امیدشان به روند صعودی قیمت ها در بورس است.
آنها با هدف رسیدن به سود کلان سهمی را خریداری می کنند و منتظر رشد آن می شوند، در صورتی که خلاف این روند اتفاق بیفتد بطور معمول زیان می کنند و مجبور به فروش هرچه سریع تر سهام خود می شوند.
در مقابل معامله گر فردی است که با داشتن قدرت تحلیل بالا این قدرت را دارد که سود خود را از تغییر قیمت ها بدست بیاورد با این تفاوت که این تغییر قیمت شامل سود و نزول قیمت سهام می باشد.
بله درست متوجه شدید معامله گری فرآیندی است که در آن سهام دار سود خود را بتواند هم از نزول قیمت و هم از صعود قیمت ها بدست آورد. که در اصطلاحات بورسی به آن کسب سود از بازارهای دوطرفه ( روند نزولی قیمت ها – روند صعودی قیمت ها ) گفته می شود.
با توجه به توضیحاتی که مطرح شد باید گفت بزرگ ترین هدف معامله گری بدست آوردن سود از تغییر قیمت ها می باشد. همین امر باعث می شود که همواره معامله گران حرفه ای تمرکز خود را بر روی عوامل تکنیکال یه سهم می گذارند چرا که معتقدند همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
انواع روش های معامله گری
Position Trading
ما با مفهوم ترید که همان معامله گری می باشد آشنا شدیم، پوزیشن تریدینگ طولانی ترین دوره معامله گری را شامل می شود، این بازه از ماهانه تا سالانه می تواند طول بکشد.
معمولا پوزیشن تریدرها مسلط به تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی هستند و در انجام خرید و فروش از این تحلیل ها استفاده می کنند. هدف اصلی در این روش از معامله گری رسیدن به سود از طریق روندهای بلند مدت می باشد که این امر باعث می شود که نوسانات در کوتاه مدت تاثیر گذار نباشد.
می توان پوزیشن تریدینگ را به سرمایه گذاری تشبیه کرد چرا که سرمایه گذار با خرید سهم و حفظ کردن آن در طولانی مدت قصد دارد با افزایش روندها کسب سود کند. با این تفاوت که در معامله گری به روش پوزیشن تریدینگ می توان هم از بازار صعودی و هم از بازار نزولی به سود رسید.
Swing Trading
در روش سوئینگ تریدر معاملات در بازه زمانی روزانه و هفتگی انجام می شود. تریدرهایی که از این روش در بازار بورس استفاده می کنند بطور معمول از تحلیل تکنیکال به جهت رفتار شناسی قیمت ها وبدست آوردن نقطه سود بهره می گیرند.
معامله گران در سوئینگ تریدر به محض رسیدن سهم به یک قیمت خاص که سود مورد نظرشان حاصل شده باشد اقدام به خروج از بازار خواهند کرد.
Day Trading
دی تریدینگ همانطور که از نام آن مشخص است معاملات بصورت روزانه صورت می گیرد. معامله گر با بهره گیری از روش تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمت ها در کمترین زمان فرصت دارد که تصمیم گیری کند و سهم خود را خرید و فروش کند.
از آنجایی که معاملات برای زمان های بسیار کوتاهی نگهداری می شوند موجب می شود که قیمت ها تغییرات بسیار زیادی نداشته باشند و معامله گران به کسب سودهای کم تمرکز کنند.
Scalp Trading
اسکالپ تریدر روش دیگری از انواع معامله گری می باشد که معامله گر ( تریدر ) در یک دوره معاملاتی تقدام به خرید و فروش چندین و چند سهم می کند. در اسکالپ تریدر کمترین دوره زمانی تغییر قیمت ها برای انجام معامله استفاده می کنند.
سودی که معامله گرها از این روش بدست می آورند بسیار کم است بنابراین باید سهم های زیادی را معامله کنند تا در مجموع به سود مورد نظر خود برسند. در بین روش ها اسکالپ تریدر از پر ریسک ترین آنهاست چرا که معاملات با سودهای بسیار پایین و به تعداد بالا صورت می پذیرند و در این بین کافیست یک زیان بزرگ اتفاق بیفتد تا هر مقدار سودی که تریدر بدست آورده در چند دقیقه بطور کامل از دست بدهد.
High-Frequency Trading
معاملات پرتعداد سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از نرمافزارهای خاص و الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار انجام میشود.این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای بسیار بالا انجام میشود.
معامله گری در بورس چیست؟
برای موفقیت در معامله گری بورس باید ابتدا به یادگیری مواردی همچون یادگیری مقدمات، روشهای تحلیل، استراتژیهای معاملاتی، پلتفرمهای معاملاتی، متدهای مدیریت سرمایه، روشهای حفظ ثروت و کسب سود و … بپردازید.
شاید در ابتدا تصور کنید آموزش و یادگیری مبانی و اصولی بورس و معامله گری زمان بسیار زیادی نیاز دارد، و شاید نتوانید در انتها موفق شوید.
اما زمان نباید برای شما اهمیت داشته باشد، مهمتر از هر چیزی، کیفیت و جامع بودن محتوای آموزشی است که زمان خود را به آن اختصاص میدهید. پس حتما قبل از شروع آموزش حسابی تحقیق و بررسی کنید و سعی حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری کنید با پرس و جو از افرادی که این مسیر را با موفقیت طی کردهاند، بهترین دوره آموزشی معامله گری را پیدا کرده و مطمئن باشید با پایان یافتن دوره قطعا می توانید به عنوان یک معامله گر حرفه ای آغاز به فعالیت نمایید.
3 اصل طلایی موفقیت در معامله گری بورس
پیش بینی قیمت
پیشبینی قیمت یعنی تشخیص اینکه بازار کاهشی خواهد بود یا افزایشی. پاسخ به این سوال که آیا باید خرید یا فروخت نیز در گرو این پیشبینی است. اگر پیشبینی اشتباه باشد هیچکار دیگری نیز در ادامه موثر نخواهد بود.
تاکتیک های زمان بندی معامله
در بسیاری مواقع، ممکن است جهت حرکت قیمت را درست پیشبینی کرده باشیم ولی به علت زمانبندی نادرست دچار ضرر و زیان شویم. زمانبندی بهطور ذاتی یک نوع روش تکنیکال است.
بنابراین حتی اگر براساس تحلیل فندامنتال اقدام به معامله شود، در این مورد یعنی تعیین زمان ورود و خروج از بازار باید از ابزارهای تکنیکال کمک گرفت.
مدیریت مالی
یعنی نحوه تخصیص و تقسیم بندی سرمایه که شامل مباحثی چون پرتفوی، تنوع سرمایهگذاری در هر بخش، درجه مدیریت ریسک در بازار بورس، تعیین حدضرر، نسبت ریسک به سود، تصمیمگیری پس از طی دورههای موفق یا ناموفق معامله و نیز محافظهکارانه یا تهاجمی بودن معاملات است.
سادهترین راه برای خلاصهبندی این عناصر مختلف این است که بگوییم پیشبینی قیمت یعنی اینکه چه کاری کنیم ( خرید یا فروش ) زمانبندی یعنی تصمیمگیری در مورد زمان انجام معامله و مدیریت مالی یعنی اینکه به چه نحو این معامله را انجام دهیم.
شناخت نقاط ضعف معامله گران
نقطه ضعف معامله گران شکست خورده
نداشتن روش معاملاتی مشخص
معامله گرانی که ضرر می کنند اعداد مهم و کلیدی را نمیدانند. آنها به مفاهیم حمایت و مقاومت توجه نمیکنند و با الگوها و نمودارها بیگانهاند. باید بدانید که یک معاملهگر در صورت نداشتن استراتژی یا روش معاملاتی ثابت و مشخص محکوم به شکست است.
عدم وجود استراتژی مشخص و ثابت، باعث می شود معاملهگر پس تجربه چندین معامله با ضرر، کم کم به این نتیجه برسد که باید از بازار خارج شد. با مطالعه و یادگیری درست، داشتن روش معاملاتی مشخص و نیز داشتن مدیریت احساسی میتوان به نتایج خوب رسید.
نداشتن درک درست از عملکرد بازار
شما در واقع در بازار بورس در کنار هزاران معامله گر حرفه ای و با تجربه فعالیت می کنید. بسیاری از معامله گران حرفه ای نه تنها بسیار هوشیارند و برای خود کوهی از تجربه هستند، بلکه ثروتمند هم هستند.
شما برای موفقیت باید با دقت و به درستی آموزش های دوره معامله گری بازار بورس را بگذرانید و آمادگی مبارزه داشته باشید.
ریسک بیش از حد در یک معامله
تریدر بلند پرواز کسی است که بیشتر از 10 درصد حساب معاملاتی خود وارد یک سهم میشود. معامله گران منطقی مفهوم ریسک را به خوبی درک کرده و پیش از آنکه در مورد سود آن فکر کنند، ابتدا ریسک را مدیریت میکنند.
در صورتیکه معاملهای آنها را به قبول ریسک زیاد سوق دهد، وارد آن نمیشوند. موافقان این نظریه و معاملهگران منطقی ریسک خود را زیر 2 درصد حساب معاملاتی خود قرار میدهند. این کار به آنها توانایی این را میدهد که اگر چندین معامله پشت سر هم آنها هم با ضرر همراه شد آسیبی نبینند.
عدم آمادگی ذهنی
روانشناسی بازار یکی از مباحث مهم معاملهگری است و حال آنکه اکثر مردم اهمیت آن را ندانسته و از این رو از ذهن آماده جهت انجام معامله برخوردار نیستند. وقتی سهامی را میخرید و در واقع سرمایه تان را وسط میگذارید، ترس، طمع و سایر احساسات عاطفی، معامله کردن را برای شما سخت میکند.
آشنایی با برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع به شخصیت و نگرش ذهنی شما بستگی دارد. بطور مثال فردی که ریسک پایین تری در معاملات دارد، طبیعتا سود بسیار کمتری بدست می آورد. چون شخصیت و تجربه افراد نسبت به پول و بازارهای مالی متفاوت است پس بنابراین باید برنامه معاملاتی متفاوتی داشته باشند.
در بازارهای مالی افراد معمولا به دو حالت سود می کنند:
حالت اول: شانسی و تصادفی
در این حالت معملا فرد سرمایه گذار به تازگی به این بازار ورود کرده و بر حسب تصادف و یا شانس سود های کمی بدست می آورد.
حالت دوم: برنامه معاملاتی
برنامه معاملاتی در واقع شامل مدیریت سرمایه – مدیریت ریسک – استراتژی معاملاتی – روانشناسی بازار
و… می باشد که هر کدام مباحث مفصلی هستند که در بخش های مختلف سایت به آن پرداخته شده است. اگر قصد دارید جز معامله گران موفق باشید و بصورت مستمر از بازارهای مالی سود کسب کنید، باید یک برنامه معاملاتی بسیار منظم داشته باشید.
حد ضرر در بورس و سرمایه گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟
در دنیای امروز هیچ سهامداری از بورس ضرر نمیکند؛ مگر خودش بخواهد! در واقع تمام سرمایه گذاری ها با گذشت زمان سودآور خواهند بود، چرا که ضرر تنها زمانی محقق میشود که سهامداری اقدام به فروش سهام خود در وضعیت ضرر بزند و گرنه قرار گرفتن قیمت سهام در موقعیتی پایینتر از قیمت خرید سهامدار، به منزله ضرر نیست. در واقع فروش سهام توسط سهام داران سود و ضرر را برای سرمایه آنها محقق میکند. در این مقاله قصد داریم به اینکه حد ضرر در سرمایه گذاری ، بورس و بازار سرمایه چیست و چه کاربردی دارد بپردازیم.
در واقع به دنبال آن هستیم که در صورتیکه به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم. چگونه حد ضرر برای معاملات خود مشخص کنیم؟ این مباحث بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بورس بدست آمده است و شامل اصول سادهای است که اجرای آنها میتواند در بلند مدت تضمین سودآوری شما در بورس باشد.
با ما همراه باشید…
فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر:
تقریباً تمام سرمایه گذاران سهام بازار سرمایه باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند؛ اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را حداقل میکنند. موفقیت در بورس همان قدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیانها نیز مرتبط میباشد. یک استراتژی معاملاتی (سرمایه گذاری) مشخص و صریح میتواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند.
یکی از برتریهای معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پیشبینی ما حرکت میکند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری کردهایم.
حد ضرر در بورس و بازار سرمایه چیست؟
نقطهای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچگونه شک و تردید و چون و چرا خارج میشود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قیمتی سهم تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی میکند و احتمالا در آینده چنین کاری نخواهد کرد، اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب میپردازد. او سعی بر این میکند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین میکند که در شرایط مختلف بازار سود دهی را برای خود تضمین میکند.
اهمیت گذاشتن حد ضرر در معاملات:
بازاری که شما روی آن کنترل و قدرتی ندارید، تنها ابزار زرهی شما برای زنده ماندن حد ضرر است.
در جنگ اولین وظیفه یک سرباز زنده ماندن است؛ سرباز مرده به چه دردی میخورد. تریدرهای زیادی را میشناسم که در این بازار موفق عمل کردهاند، ولی کسانی را نیز سراغ دارم که از شدت ضرر حتی زندگی خانوادگی آنها نیز متلاشی شده است.
شما قصد دارید زود ثروتمند شوید ولی راه نزدیک نیست. با ضرر آشتی کنید، من بارها به خود و دیگران گفتهام به فرض شما ۲۰ درصد سرمایه خود را از دست دادهاید؛ چرا قید مابقی سرمایه را نیز میزنید و به خیال واهی بازار برمیگردید و ۸۰ درصد مابقی را هم از دست میدهید. از این به بعد به خود قول دهید که قبل از ورود به معامله این سوال مهم را از خود بپرسید: حد ضرر من کجاست؟
تعیین درست حد ضرر خود یک علم است که بعدها به آن اشاره خواهم کرد ولی این را کوتاه مد نظر داشته باشید که چند ریال یا چند درصد بالاتر یا پایینتر از قیمت فعلی حدضرر نیست و آماتورترین روش تعیین حد ضرر است.
گسترش دادن حد ضرر:
یکی از بزرگترین اشتباهات در فروش سهم ، تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت سهم به حد زیان، معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان میکند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان میماند. در این حالت سهم همچنان در حال کاهش است ولی معامله گر با امید دادن به خود، از فروش خودداری میکند. این عمل پدیده “ازدواج با سهم” نامیده میشود. این عمل یکی از خطرناک ترین اعمالی است که تریدر میتواند انجام دهد.
چرا در معاملات حد ضرر نمیگذاریم؟
یکی از مشکلات و چالشهای هر معامله گر دست و پنجه نرم کردن با چهار سوال اصلی است:
۱. جهت روند به کدام سو است؟
۲. با چه حجمی وارد شوم؟
۳. حد سودم کجاست؟
۴. حد ضررم کجاست؟
بحث بسیار مهم و ضروری در این چهار سوال بالا، مقوله حد ضرر است؛ چرا که اگر شما با حجم کمی وارد شوید باز اگر حدضرر نداشته باشید سرمایه شما در معرض نابودی است؛ در اصل شما با نگذاشتن حدضرر، این اجازه را به مارکت میدهید که سرمایه شما را در صورت صلاح دیدش به صفر برساند.
شما در اصل با نگذاشتن حد ضرر دارید عملا فریاد میزنید که من یک تریدر ترسو هستم، من از ضرر میترسم و من تحمل دیدن ضرر در حساب خود را ندارم؛ پس این قدر صبر میکنم تا بازار برگردد ولی زهی خیال باطل، بازار پرشتابتر به حرکت خود در جهت مخالف خواسته شما پیش میرود، گویی انگار کسی آن سوی چارت شما نشسته و قیمتها را در جهت گریه کردن شما جابهجا میکند.
عوامل موثر در تعیین حد ضرر معاملات:
۱. مقدار سرمایه
۲. مقدار ریسک
۳. تاریخچه نوسانات قیمت
۴. دید سرمایه گذاری (کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت)
بایدها و نبایدها در تعیین حد ضرر در بازار سرمایه و بورس:
۱. اگر حد ضرر را در فاصله کمی از قیمت خرید قرار دهید، در معاملات کوتاه مدت ممکن است به دلیل نوسان زیاد قیمت، خروج زود هنگامی از بازار داشته باشید. (سهم خیلی زود فروخته شود)
۲. اگر حد ضرر را در فاصله زیادی از قیمت خرید قرار دهید، ممکن است باعث زیان بیشتر شما شود. (سهم خیلی دیر فروخته شود)
۳. همیشه به حد ضرر تعیین شده وفادار مانده و به آن عمل کنید.
اگر پس از عمل کردن به حدضرر و خروج از یک سهم خاص، رشد سهم شروع شد؛ نیازی نیست خودتان را سرزنش کنید و از آن به بعد در تعیین حدضرر دقت و مطالعه بیشتری انجام دهید.
۴. وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت پیدا کرد، حدضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند قرار دهید.
۵. حد ضرر را در خریدهای میان مدت و بلند مدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایینتر از قیمت خرید)
نحوه تعیین حد ضرر در بورس و بازار سرمایه:
۱. تعیین حد ضرر ثابت
در روش تعیین حدضرر ثابت، معامله گر مقدار مشخصی را به عنوان حدضرر در نظر میگیرد و زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش میکند.
در این روش میتوان حد ضرر را به دو صورت محاسبه کرد:
بر اساس یک مقدار ثابت عددی:
در روش مقدار ثابت عددی، معاملهگر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند.
به عنوان مثال حد ضرر ۵۰ تومانی را برای خرید خود در نظر میگیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۵۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش میکند.
بر اساس یک مقدار ثابت درصدی:
در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می دهد و زمانی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایینتر رفت، از معامله خارج میشود.
به عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حدضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.
۲. تعیین حد ضرر تکنیکال
در روشهای تعیین حد ضرر به شیوه تکنیکال، برای محاسبه و تعیین نقطه ضرر از اندیکاتورها استفاده میشود.
در این شیوه از ترسیم نمودار برای محاسبه و تعیین حد ضرر استفاده میشود.
در این روش از میانگین متحرک که قیمت سهام را در یک دوره زمانی نشان می دهد، استفاده می شود.
۳. تعیین حد ضرر اتوماتیک:
در این روش همزمان با افزایش قیمت، حد ضرر ما هم با همان نسبتی که تعیین کردیم افزایش مییابد که این روش مزایا و معایبی هم دارد.
از کدام روش استفاده کنیم؟
به طور کلی میتوان گفت که هیچ قاعده و قانون یکسان و ثابتی برای تعیین حدضرر وجود ندارد.
تعیین حد ضرر مسئلهای است که کاملا به سبک سرمایه گذاری شما و میزان ریسک پذیری شما بستگی دارد. تعیین حدضرر از سوی معامله گران در برخی حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری موارد حتی از خود معاملات هم اهمیت بیشتری پیدا میکند و عدم تعیین حدضرر به معنی نداشتن برنامه و عدم مدیریت سرمایه است.
همین مسئله میتواند منجر به زیانهای هنگفت و از دست رفتن سرمایه شما شود.
زمانیکه برای معاملهای حد ضرر تعیین کردید و با فعال شدن آن از معامله خارج شدید، در صورتیکه قیمت سهام رو به افزایش رفت، از قرار دادن حدضرر پشیمان نشوید؛ اما اگر تعداد زیادی از حد ضررهای شما فعال میشود و قیمت سهام رو به افزایش میرود، به این معنی است که باید در سیستم معاملاتی و استراتژی خود بازبینی نمایید.
نکته بسیار مهم این است که همیشه به حدضرر تعیین شده پایبند باشیم و در صورت لزوم و در موارد خاص در آن بازبینی داشته باشیم. تعیین نقطه توقف یا حدضرر نیاز به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد. با استفاده از نکات کلیدی مطرح شده در این مقاله میتوانید در تعیین حد ضرر هوشمندانهتر عمل کنید.
دیدگاه شما