بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
متدهای مختلف تحلیل بازار ارزهای دیجیتال
یادگیری در مورد اصول معامله و سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال ممکن است یکی از ارزشمندترین کارهایی باشد که میتوانید انجام دهید. طیف گستردهای از استراتژیهای سرمایهگذاری و معاملاتی وجود دارند که میتوانید برای هولد یا معاملات روزانه از آنها استفاده کنید. با این حال، اگر هدف شما کسب سود است، تنها یک چیز واقعا مهم است و آن هم خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت.
رویداد۲۴ یادگیری در مورد اصول معامله و سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال ممکن است یکی از ارزشمندترین کارهایی باشد که میتوانید انجام دهید. طیف گستردهای از استراتژیهای سرمایهگذاری و معاملاتی وجود دارند که میتوانید برای هولد یا معاملات روزانه از آنها استفاده کنید. با این حال، اگر هدف شما کسب سود است، تنها یک چیز واقعا مهم است و آن هم خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت. البته گفتن این کار آسان تر از انجام آن است. اگر اینطور نبود، همه ما ثروتمند بودیم. تشخیص کفها و سقفهای قیمت نیازمند دانش تحلیلی است.
انواع تحلیل بازار ارز دیجیتال
روشهای خاصی برای تجزیه و تحلیل بازار وجود دارد که معاملهگران و سرمایهگذاران رمزارز معمولاً در فرآیندهای تصمیمگیری خود از آنها استفاده میکنند تا زمان درست ورود و خروج از معاملات را پیدا کنند. سه مورد از رایج ترین آنها تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و آنچین است. این سه روش تحلیل مکمل یکدیگر هستند و استفاده صحیح از آنها میتواند به شما در انجام معاملات آگاهانهتر کمک کند.
تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یک رویکرد با چشم انداز کلان است. تجزیه و تحلیل بنیادی تمام اطلاعات موجود در مورد یک ارز دیجیتال را بررسی می کند و از ترکیبی از معیارهای مالی کمی و معیارهای کیفی استفاده میکند. در نهایت، هدف تحلیل بنیادی تعیین قیمت ذاتی یک ارز دیجیتال است. ارزهای دیجیتال شرکتی نیستند. آنها صورت های مالی عمومی ندارند. این امر باعث میشود معاملهگران نتوانند ارزشگذاری دقیق بیت کوین را از جریانهای نقدی آتی به روشی که برای سایر داراییها انجام میشود، به دست آورند. شما به عوامل دیگری برای سنجش پتانسیل یک ارز معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ دیجیتال و قدرت فعلی جامعه در شبکه احتیاج دارد. ویژگیهای منحصر به فردی وجود دارد که باید در نظر بگیرید. برای مثال در رابطه با خرید اتریوم، میتوانید بپرسید که آیا به عنوان یک وسیله مبادله عمل می کند و چه چیزی آن را از پول متمایز میکند؟ همچنین به مواردی مانند حجم تراکنش و فعالیت کاربر برای اندازه گیری تقاضا نیز دقت داشته باشید.
رویدادهای اقتصادی جهانی می توانند تأثیر قدرتمندی معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ بر قیمت ارزهای دیجیتال داشته باشند. هنگام استفاده از تحلیل بنیادی در استراتژی معاملاتی، بررسی این تغییرات اقتصادی بسیار مهم است. این امر شامل رویدادهای برنامه ریزی شده و غیر برنامه ریزی شده است. برای مثال، یک رویداد بسیار مهم مرتبط با رمزارز مانند هاوینگ تاثیر آشکاری بر نرخ عرضه آتی ارز دارد. یک رویداد برنامه ریزی نشده نیز میتواند تأثیر شدید و ناگهانی در قیمت ارز داشته باشد. به عنوان مثال،توییت ایلان ماسک درباره ارز دوج کوین. بدیهی است که در نظر گرفتن این موضوع سخت تر است زیرا دوج کوین فاقد بسیاری از اطلاعات بنیادی مانند نقشه راه، تیم توسعهدهنده و حتی وایت پیپر است. با این حال، ارزش بازاری به اندازه ده ها میلیارد دارد و یکی از شناخته شده ترین ارزهای دیجیتال است.
اطلاعات کلیدی مورد نیاز برای تحلیل فاندامنتال:
- ارزش بازار (مارکت کپ)
- توکنومیک
- نقشه راه
- اعضای تیم
- اندازه و مشارکت جامعه
- نرخ رشد شبکه
- میزان پذیرش
- موارد استفاده
- وایت پیپر
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (TA) درجه اول بر روی دادههای تاریخی بازار، مانند حجم معاملات و روند قیمت گذاری در گذشته متمرکز است. تجزیه و تحلیل این دادهها برای ایجاد تصویر واضح تر از روند بازار با شناسایی الگوهای تکراری انجام میشود. این تحلیل به شما کمک میکند تا پیش بینیهای حساب شدهای در زمانی که بازار به سوی روند نزولی یا صعودی حرکت میکند، انجام دهید. این پیشبینیها، به شما این امکان را میدهند که وقتی قیمت پایین است، خرید کنید و زمانی که قیمت بالا است، ارز خود را بفروشید تا به سود برسید.
این روش تحلیل اساساً فرض میکند که حرکات قیمت تصادفی نیست و الگوهای گذشته در آینده نیز تکرار خواهند شد. در تحلیل تکنیکال شما فقط به عرضه و تقاضا و قیمت یک ارز نگاه میکنید و پس از اینکه یک روند شکل گرفت، در جهت آن معامله میکنید. بنابراین، اگر بازار برای مدت قابل توجهی صعودی باشد، تقاضا باعث افزایش قیمت خواهد شد. همانطور که قیمت بالا می رود، می توانید انتظار داشته باشید زمانی که مردم سعی می کنند سود سرمایه گذاری خود را برداشت کنند قدرت حاصل از فروش زیاد شده و قیمت نزولی میشود. با فروش آنها، عرضه شروع به غلبه بر تقاضا می کند و باعث کاهش قیمت می شود. این چرخه همیشه ادامه دارد. تحلیل تکنیکال دارای شاخصها و ابزارهای زیادی برای تعیین احتمال ر سناریو است و موفقیت در آن به استراتژی شخصی شما بستگی دارد. شما نمیتوانید آینده را به سادگی با نگاه کردن به گذشته پیش بینی کنید. معامله گران از معیارهای آماری استفاده می کنند و به شدت به نمودارهایی برای کمک به شناسایی سیگنالهای کلیدی مانند حمایت و مقاومت متکی هستند. در نهایت، تحلیل تکنیکال برای یافتن سیگنال های خرید و فروش استفاده میشود. معاملهگری که فقط در 55 درصد مواقع درست پیش بینی کند، میتواند معاملاتی سودآوری را رقم زند. شما همچنین برای افزایش مهارت خود، میتواند از تحلیل تکنیکال بیت کوین و تحلیل تکنیکال اتریوم را در وبسایت ایرانیکارت استفاده کنید.
ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- میانگین متحرک واگرایی همگرایی (MACD)
- شاخص قدرت نسبی (RSI)
- میانگین متحرک ساده (SMA)
- حجم در تعادل (OBV)
تحلیل آنچین
در تحلیل آنچین به دادههای عمومی در بلاک چین میپردازیم. این نوع تحلیل نوظهور و منحصر به فضای ارزهای دیجیتال است. معامله گران از اطلاعات آنچین برای پیش بینی بهتر حرکت بازار و سنجش احساسات بازار استفاده میکنند. این تحلیل به وسیله طیف وسیعی از سیگنالها از جمله موجودی کیف پول، جریان ورود و خروج صرافیها و حجم تراکنشات صورت میگیرد.
اگر قصد خرید بیت کوین را داشته باشید، در نمودار بالا از Glassnode می بینیم که درصد بیت کوینهای نگهداری شده توسط ماینرها و دارندگان بزرگ به طور قابل توجهی کاهش یافته است، در حالی که تعداد کوینهای نگهداری شده توسط سرمایه گذاران روزانه به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این یک معیار مهم است زیرا نشان می دهد که شبکه در طول زمان به غیرمتمرکز شدن ادامه می دهد. این نمودار همچنین میتواند توسط معامله گران ارزیابی شود تا ببینند که شرکت کنندگان مختلف بازار چه تأثیری بر قیمت دارند. رافائل شولتزر کرافت (بنیانگذار و مدیر ارشد فناوری گلس نود) گزارش داد: ما از سال 2020 شاهد افزایش چشمگیر نهنگ های بیت کوین بودهایم.
شاخصهای مهم در زنجیره عبارتند از:
- تعداد آدرسهای فعال
- تعداد معاملات
- حجم روی زنجیره
- نرخ هش
- درآمد ماینر
- مقدار کل قفل شده (TVL)
- ارزش بازار به ارزش تحقق یافته (MVRV)
- ارزش شبکه به تراکنش (NVT)
کارآمدترین متدهای تحلیل بازار کدامند؟
هر یک از این روشهای تجزیه و تحلیل به تنهایی ارزشمند هستند، اما زمانی که با هم استفاده میشوند، قدرتمندتر هستند. آموزش و استفاده از تمام روشهای تحلیلی، می تواند تصویر واضحی از بازار برای شما ترسیم کند. یک واقعیت برای هر استراتژی معاملاتی صادق است: سودمندی یک روش تحلیلی بستگی به نحوه استفاده شما از آن دارد. اشتباه اصلی که میتوانید در هنگام معامله مرتکب شوید، تکیه بیش از حد به تحلیل تکنیکال است. حتی بزرگترین طرفداران تحلیل تکنیکال نیز اذعان میکنند که بعید به نظر میرسد تنها با استفاده از تحلیل تکنیکال بتوانید در پیش بینیهای خود موفق عمل کنید. هدف اکثر معاملهگران، استفاده متوازن از تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و آنچین است. همچنین حفظ شیوههای مدیریت ریسک به شما این امکان را میدهد که با دید بازتری همراه با اطلاعات حاصل از تحلیل بازار، به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بپردازید. در دنیای ارز دیجیتال، دانش قدرت است، بنابراین هر چه بیشتر بدانید، موفقتر خواهید بود. اگر تصمیم به معامله دارید، خودتان تحقیق کنید و به اطلاعات منابع معتبر تکیه کنید. پس از یادگیری روشهای تحلیل، در یک صرافی ایرانی معتبر مانند ایرانیکارت ثبت نام کنید. امروزه این صرافی به دلیل امنیت بالا و کارمزد صفر به یکی از محبوبترین و مطمئنترین پلتفرمهای معاملاتی در بین کاربران ایرانی تبدیل شدهاست. همچنین دیگر نگران کلاهبرداریهای اینترنتی و قفل شدن سرمایه خود بر اثر تحریمها نخواهید بود.
استراتژی و روشهای خروج از معاملات چه هستند و چگونه در آن خبره شویم؟
یکی از لذتهای معاملات روزانه موفق، افزایش تعداد معاملات سودآور و مشاهده رشد منحنی سرمایه است. البته برعکس این موضوع نیز برای معاملات ناموفق و کاهش سرمایه نیز صادق است. در آخر، انجام معاملات ترکیبی از تجربه، صبر، نوسان بازار و مدیریت ریسک یا روشهای خروج از معاملات است که نتیجه معاملات و افزایش سرمایه بلندمدت شما را تعیین خواهد کرد.
اما اگرچه معاملات روزانه میتواند سودآور باشد، اما نکات بسیار ریزی وجود دارند که این نوع معاملات را از معاملات نوسان گیری یا بازههای زمانی بلندمدت جدا میکند. یکی از مشخصترین این نکات، فکر کردن و تصمیمگیری سریع است.
همانطور که در ادامه مقاله توضیح داده خواهد شد، تصمیمگیری در خصوص زمان خروج از بازار، حوزهای است که اغلب معاملهگران جدید در معاملات روزانه با آن مواجه هستند. در این مقاله، دستورالعمل کلی برای این دست از تریدرها به منظور دستیابی به اهداف خود و به طور کل، زمانبندی خروج از بازار را ارائه خواهیم داد.
روشهای خروج از معاملات
تصمیم به خروج از بازار معمولا بسیار به موارد احساسی، به ویژه برای تریدرهای تازهکار وابسته است.
شاید در آستانه چهارمین معامله سودآور متوالی یا سومین معامله همراه با ضرر خود قرار دارید. تمام اضطراب پیرامون این نکته که در آستانه ضرر قرار دارید یا احساس ناآرامی که بعد از روند مطلوب شما را در نظر بگیرید. این شرایط را با نیاز به تصمیمگیری سریع در بازه زمانی کوتاه ترکیب کنید، تا بدانید که چرا بررسی خروج به موقع از بازار میتواند برای معاملهگران بسیار مهم و ضروری باشد.
اگرچه بازههای زمانی بلندمدت میتوانند به معاملهگران امکان دهند که زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشند، اما تصمیم مهمی همانند خروج نهایی از بازار، برای این افراد یک مهارت لازم است؛ زیرا تاخیر در تصمیمگیری و اقدام میتواند هزینه زیادی برای آنها به دنبال داشته باشد.
یکی از روشها برای پرداختن به این مشکل، استراتژی خروج قطعی است که تمام حدس و گمانها را از بین میبرد و شاید حتی به شما امکان دهد تا استراتژی خود را به صورت یک رویه خودکار تبدیل کنید. اما این موضوع میتواند یک اشتباه مهلک باشد.
چرا خروج قطعی، پاسخ مناسبی نیست؟
قطعیت کامل در معاملات به ندرت میتواند در بلندمدت باعث سودآوری شود. با توجه به ماهیت پرنوسان و بیثبات بازارها، در نظر گرفتن تمام احتمالات تقریبا غیرممکن است، چه برسد به یک برنامه خروج که مناسب تمام معاملات باشد.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ما در صدد ارائه رویکردی هستیم که تمام استراتژیهای از قبل تعریف شده برای تمام معاملات را شامل شود؛ زیرا معاملهگران به دنبال این هستند تا فکر کردن را به عنوان یک اقدام برای هماهنگ شدن با ماهیت سریع معاملات در بازههای زمانی کوتاهمدت حذف کنند. به عبارت سادهتر، تمایلی به صرف وقت برای فکر کردن برای معاملات خود نیستند. این موضوع برای معاملهگران بسیار منطقیتر است که گاهی اوقات هدف از پیش تعیین شدهای برای معاملات مبتنی بر شرایط بازار و پیامدهای آن داشته باشند.
در ادامه به مثالی میپردازیم که در آن، استراتژی معاملاتی شامل الگوهای کندل استیک در نظر گرفته شده است.
اگر معاملهکنندهای در صدد فروش در روند نزولی در بازه زمانی ۱۵ دقیقهای باشد، بررسی سطوح حمایتی و مقاومتی صورتی رنگ به عنوان هدف قطعی قابل قبول نیست.
اما با انجام معاملات بیشتر، سریعا متوجه خواهید شد که هر معاملهای مناسب داشتن هدف سودآور نخواهد بود.
نمودار فوق، سختی انتخاب یک هدف قطعی از پیش تعیین شده را برای هر معامله نشان میدهد.
در این مثال، یک الگوی صعودی داریم که فاصله کمی با وارد شدن به سطح قیمت مشکلساز دارد و میتواند به عنوان هدف قطعی برای معامله کوتاهمدت عمل کند.
همانطور که مشاهده میکنید، نوسان مورد نظر ارزش بسیار بیشتری نسبت به هدف تعیین شده خواهد داشت.
رویکرد بهتر میتواند شامل استراتژی خروج انعطافپذیری باشد که میتواند شما را به هدف ۱ برساند و به معامله امکان دهد که تا هدف ۲ ادامه یابد و بقیه سود را کسب کند.
رویکرد انعطافپذیرتر برای انجام معاملات، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر، میتواند دشوارتر از داشتن هدف قطعی بدون فکر و بررسی باشد. اما موفقیت واقعی انجام معاملات، به شدت به مهارتهای معاملاتی غریزی و بداهه وابسته است که به شما امکان میدهد تا مطابق با شرایط بازار پیش بروید و معاملات خود را بر اساس ساز و کارهای بازار مدیریت کنید.
ما نه هدف قطعی و نه رویکرد انعطافپذیر را برای تمام معاملات توصیه نمیکنیم. یکی از بهترین روشها برای از بین بردن اضطراب موجود در معاملات و خروج از آنها، استفاده از هر رویکرد بر اساس مزایای معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ آن به جای پیروی از یک قانون مشخص است.
این موضوع بدان معنا است که با شرایطی مواجه خواهید شد که باید سریعا تصمیم بگیرید که از معامله خارج شوید. این موضوع ما را به نکته بعدی میرساند.
یادگیری خوانش بهتر بازار
مهارتی که باید یاد بگیرید و در آن خبره شوید، قابلیت خواندن نوسانات قیمت از روی نمودار و پیروی از تاثیراتی است که هر کندل استیک میگذارد. اغلب اوقات، حتی معاملهگرانی که نوسانات قیمت را بر اساس استراتژیهای مختلف دنبال میکنند، تحلیلهای خود را محدود کرده و به نقاط و زمانهایی دقت میکنند که میدانند در آن نقطه میتوانند وارد معاملات شوند.
این موضوع باعث میشود که در تمام اوقات از ریتم بازار پیروی کنید. بازههای زمانی کوتاهتر، فرصتهای بسیار بیشتری را امکانپذیر میسازد. اگر زیاد معامله میکنید، احتمالا به یک یا چند ابزار معاملاتی معدود تمرکز میکنید که به شما امکان میدهند تا نوسانات قیمت را در کل دوره معاملاتی دنبال کنید.
دانستن این موضوع که قیمت در چه شرایطی است و دلیل آن چیست، نه تنها میتواند در معاملات با سودآوری بالقوه، بلکه در مدیریت معاملات نیز مهم باشد؛ زیرا هر چه تصمیمات بیشتر بر اساس دانش و منطق باشد، سطح اضطراب شما مخصوصا در هنگام تصمیمگیری در خصوص خروج از معاملات را کاهش میدهد.
فارغ از این که سطوح حمایتی و مقاومتی یا خطوط روند را در نظر میگیرد، گاهی اوقات بهترین رویکرد برای مدیریت یک معامله، مشاهده تاثیر آن معامله است. در این مقاله بیان کردیم که چگونه یک رویکرد انعطافپذیر میتواند به شما امکان دهد تا خروج بهتر خود را زمانبندی کنید. شناخت بازار میتواند به شما در خصوص خروج منطقی از معاملات کمک کند.
اتکا به نوسان قیمت برای خروج از معاملات میتواند شامل صبر کردن برای وقوع یک کندل استیک خاص باشد، تا سمت و سوی بازار را نشان دهد یا حتی تاثیر بسته شدن یک کندل استیک باشد.
مثال فوق را برای بیان بهتر این نکته در نظر میگیریم:
در مانع اول، شاهد بسته شدن قیمت در روند نزولی و سپس بازگشت به سطحی هستیم که کندل استیک بسته شده، هنوز در محدوده سطح مقاومتی یا حمایتی قرار دارد. در سطح مقاومتی دوم، شاهد افزایش قیمت بدون توقف هستیم.
ایجاد سفارشهایی نظیر حد ضرر لزوما به معنای محدود کردن صبر شما به مقدار مشخص نیست؛ زیرا شرایط بازار ممکن است اجرای چنین سفارشهایی را غیرممکن سازد.
صبر کردن و مشاهده نحوه بسته شدن کندل استیکهای نزولی در این سطوح، میتواند دلایل منطقی برای معاملهگران به منظور باقی ماندن در این معامله را ایجاد کند.
شناخت نوسان قیمت و نقش کندل استیکها و الگوهای نمودار، میتواند کمک شایانی به مدیریت معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ معاملات کند. این موضوع، یک راهکار بینقص نیست؛ زیرا بازار همواره سرشار از غافلگیری است، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر با ماهیت پرنوسانتر. اما در اکثر موارد مدیریت معاملات، این شناخت و دانش میتواند منجر به تصمیمگیریهای منطقی از جانب شما شود.
هنگامی که خروج از معاملات منطقی است، شرایط بعد از آن کمتر باعث نگرانی و اضطراب میشود. از اینها گذشته، شما نهایت تلاش خود در خصوص خوانش بازار را انجام دادهاید. هر چند، بهترین مزیت داشتن شناخت کافی از نوسان قیمت در خصوص خروج از معاملات، قابلیت اعتماد به غریزه خود در زمان مناسب است.
از آنجایی که اکثر کسانی که معاملات زیادی انجام میدهند باید به تصمیمگیری غریزی خود اتکا و اعتماد کنند، شناخت نوسان قیمت، به آنها امکان میدهد تا توازن بینقص و کاملی بین اتکا به غریزه خود و تاثیر عوامل بیرونی به دست آورند.
نتیجه گیری
ارتباط معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ خبره شدن در معاملات کوتاهمدت و استفاده همزمان از مدیریت ریسک نکته بسیار مهمی است.
ما درباره رویکردهای مشخصی صحبت کردیم که باید به صورت غریزی در شما شکل بگیرد، تا به شما امکان دهد تا تصمیمگیریهای سریعی داشته باشید. متاسفانه هیچ جایگزینی برای تجربه و به کارگیری دانش خود در این بازار پویا و فعال وجود ندارد.
معاملهگران اغلب زمان بسیار زیادی را برای تمرین در نسخههای آزمایشی معاملات یا انجام معاملات با مقادیر کم صرف میکنند.
اگرچه این محیطها و شرایط به شما کمک میکنند تا در استراتژی معاملاتی خود بازنگری کنید، اما هرگز نمیتوانند محیط واقعی تصمیمگیریهای معاملاتی با سرمایههای واقعی را شبیهسازی کنند. هنگام بررسی نکات معاملاتی نظیر خروج مناسب که شامل احساسات انسانی هستند، توصیه میشود که در شرایط واقعی و در حساب معاملاتی واقعی خود تمرین کنید.
روانشناسی معامله گری در بازار های مالی
همواره خرید و فروش در بازارهای سرمایه با مسائل گوناگون روانشناسی همراه بوده و عدم اطلاع و درک درست از این مقوله، سبب بروز مشکلات فراوانی برای فرد معامله گر (تریدر) خواهد شد.
بسیاری از افراد علی رغم استفاده از روش های صحیح تحلیل تکنیکال، کارنامه موفقی در پایان سال از خود بجای نمی گذارند و یا حتی پس از ضررهای متوالی دچار آسیب های شدید روحی و فکری می گردند. شاید بارها از بسیاری از تریدرها شنیده باشید که در زمان انجام معاملات در سود بوده اند ولی در پایان با ضرر آن معامله را به اتمام رسانده اند بدون اینکه دلیل این اتفاق را بدانند.
راه حل این مسئله در شناخت و اجرای قوانین روانشناسی معامله است. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با موارد بسیاری مواجه می شویم که به طور اکتسابی یاد گرفته ایم که چگونه آن ها را مدیریت کنیم، اما بدلیل نداشتن ارتباط مستقیم با پول در معاملات مالی توان مدیریت خود را از دست می دهیم و به مشکلات متعددی برخورد می کنیم. در چنین شرایطی است که برخلاف دانش تحلیلی خود، هرآنچه انجام می دهیم بازهم نمی توانیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم. درحالی که مشاهده می کنیم در همان بازار، در همان زمان و در همان محدوده قیمت، تریدرهای دیگر سودهای بسیار خوبی نصیب خود می کنند.
شاید از خود بپرسید که چرا با وجود اینکه دانش تحلیلی بالایی دارید، نمی توانید مثل سایر تریدرها از بازار بهره ببرید؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا با مفهوم روانشناسی آشنایی داشته باشید.
روانشناسی چیست؟
اساسا روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. هر دانشی دارای اهدافی مشخص است که دانشمند به دنبال دستیابی به آن هستند. بنابر این اهداف اساسی دانش روانشناسی را می توان در پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار خلاصه کرد.
بر همین اساس، زمانی که در مورد روانشناسی معامله گران صحبت می کنیم، در واقع هدف ما بررسی و آنالیز مکانیزم ها و الگوهای رفتاری آن هاست. در قدم اول، الگوهای رفتاری آن ها را توصیف می کنیم. سپس با استفاده از توصیف ارائه شده، پیش بینی می کنیم که تریدرها در زمان های خاص چه رفتاری از خود در بازار نشان می دهند؟
فقط در این صورت است که می توانید الگوهای رفتاری غلط را شناسایی کنید و در جهت رفع آن الگوهای اشتباه اقدام کنید. با توجه به گستردگی مبحث روانشناسی، نمی توان انتظار داشت که مرکز تحقیقات بلاک چین که هدف اصلی آن تحقیق، آموزش، سرمایه گذاری و کمک به جامعه تریدر است، به بررسی تخصصی و عمیق الگوهای رفتاری بپردازد. اما، ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از الگوهای رفتاری اشتباه تریدرها، از روش زندگی آن ها در کودکی تا جوانی ریشه می گیرد و تصحیح این الگو ها نیازمند رعایت اصول و داشتن انظباط شدید از سوی خود تریدر است.
اهمیت روانشناسی در معامله گری (ترید)
هنگامی که بازار را از دید تکنیکالی بررسی می کنید، راهکارهای تصحیح اشتباهات آسان به نظر می رسد، مثلا معامله ای را در نظر بگیرید که سریع از آن خارج شده اید، معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ کافیست با بررسی عوامل تکنیکالی، دلایل خروج خود را دوباره بررسی کنید، از اندیکانور ها و اسیلاتورهای متفاوتی استفاده کنید و به مرور زمان نقطه ی خروج خود را در جای بهتری انتخاب کنید. اما شرایطی ایجاد می شود که با وجود داشتن بهترین استراتژی های معاملاتی بازهم معاملات شما سودآور نیست. راه حل این مشکل در درون خودتان قرار دارد، شما با دشمنی زیرک مواجه هستید، این دشمن همان روان شماست.
به همین علت است که برطرف کردن مشکلات فکری کار چندان ساده ای نیست. چرا که مشکل اصلی در غالب تعصب ها و موارد پیش پا افتاده پنهان گشته است. البته این پنهان شدن جزئی از سیستم دفاع روانی افراد در برابر آسیب پذیری به حساب می آید، با این حال در زمان های خاص آسیب فراوانی به افراد وارد می کند. نکته دیگر این است که روان افراد توسط احساسات آن ها کنترل می شود. درواقع رابطه تنگاتنگی میان احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن ها وجود دارد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر شما برروی کنترل احساسات خود تسلط پیدا کنید، معاملات بهتری را نسبت به قبل انجام خواهید داد.
از آنجایی که در هنگام انجام معامله تمام احساسات افراد نظیر خشم، عصبانیت، ترس و امید به اوج خود می رسند، کنترل این احساسات نقش بسزایی در موفقیت معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ تریدرها ایفا می کند. از سوی دیگر طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا از جمله احساسات مخربی است که معامله گر را به ورطه ی نابودی در بازارهای مالی می کشاند. بنابر این دانستن نقاط ضعف الگوهای رفتاری و کنترل احساسات، از ضررهای سنگین و ورشکستگی تریدرها جلوگیری می کند.
احساسات در معامله گری
بطور کلی 6 احساس غالب در تریدها وجود دارد که در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم:
احساس هیجان و اظطراب:هر گونه احساس برانگیزاننده، در زمانی انجام معامله، نشانه ای است که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. در واقع زمانی که در معاملات خود مضطرب هستید معمولا بیانگر این است که قوانین معاملاتی خود را نقض کرده اید، پوزیشن خرید یا فروشی به اشتباه گرفته اید و یا نباید آن معامله را انجام می دادید. در این حالت اگرسطح هیجانات خود را بررسی کنید و از خود بپرسید که چرا احساس اضطراب یا هیجان دارم، این کار به شما کمک می کند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید، خارج شوید.
احساس ترس:
ترس یکی از احساسات رایج در بین معامله گران است. احساس ترس به اشکال مختلفی در بین معامله گران وجود دارد، و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات رایج معامله گري باشد. ترس زمانی ایجاد می شود که معامله گر وارد زیان شده باشد. ترس از ضرر کردن سبب می شود که معامله گر ضرر خود را با تاخیر شناسایی کند، و متعاقب آن ضرر بیشتری متحمل شود. همچنین ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران از معاملات خود خیلی سریع خارج شوند و به سود مطلوب خود نرسند.
در هنگامی که معامله ای وارد ضرر می شود، معامله گر باید تلاش کند که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکاری برای ضرر کمتر باشد. با این حال انجام اقدامات بی نظم، سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد. معامله گر نباید وحشت کند و سریعا برای جبران ضرر خود معامله دیگری را بدون برنامه ریزی شروع کند، چراکه تکرار این اتفاق سبب از بین رفتن سرمایه افراد خواهد شد.
احساس طمع:
طمع حس غالب افرادیست که وارد بازارهای مالی می شوند. اگر شما در زندگی روزمره خود بیش از حد محتاط هستید، قاعدتا فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهتر است که وارد بازارهای مالی نشوید، چرا که بازارهای مالی ریسک پذیری خاص خود را می طلبد. طمع جزو ذات انسان است و در برخی اوقات باعث می شود تا وارد معاملاتی شویم که جز ضرر چیزی برای ما به همراه ندارد. همچنین طبع سبب چشم پوشی معامله گران بر اصول مدیریت ریسک و سرمایه می شود و ذهنیت قماربازي در معامله گران را تقویت می کند که در نتیجه آن معامله گري بدون توجه به قوانین اصولی و بر مبناي احساسات نادرست اتفاق می افتد.
احساس امید:
امید به کسب سود بیشتر یکی دیگر از احساسات محرک معامله گران است. اگر به زنجیره احساسات یک تریدر دقت کنیم، در می یابیم که احساس امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم بوجود می آیند. تریدرهایی که در معاملات خود در ضرر هستند، نشانه هایی از امید را در خود مشاهده می کنند، این تریدرها به معاملات خود فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند که جهت حرکت قیمت تغییر می کند و وارد سود می شوند. با این حال اگر امید و انتظار معامله گران از حدی بیشتر شود، توانایی تحلیل درست و درک شرایط موجود از بین می رود، به طوری که معامله گران تصور می کنند می توان به سود های کلان در مدت کوتاهی دست یافت.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضررهای خود وارد معاملاتی می شود که با استراتژی معاملاتیش انطباق ندارد. بنابر این امید و انتظار باید به صورت معقول و منطقی در نظر گرفته شود تا قابل دستیابی باشد، لذا انتظار بی جا و رویاپردازانه نتیجه ای جز نابودی و شکست نخواهد داشت.
اصولا امید داشتن در موارد زیر بسیار اهمیت دارد:
- امید در زمان ورود به بازار : معامله گران به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد معاملات سودآور چگونه انجام می شود؟ مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.
- امید در زمان ضرر کردن : بدترین شکل احساس امیدواری این است که معامله گر وقتی در ضرر است به تغییر روند قیمت امیدوار باشد و بدون رعایت حدضرر اقدام به نگه داری دارایی خود کند.
احساس خستگی:
درست است که خستگی بیشتر به عنوان یک وضعیت جسمی به حساب می آید، اما می توان آن را به نوعی در طبقه بندی احساسات قرار داد. احساس خستگی سبب می شود تا تمرکز تریدرها به پایین ترین حد ممکن برسد.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده باشید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید و یا شرایط ورود به یک معامله را بدلیل حواس پرتی از دست داده اید، تمامی این ها نشان دهنده ی پایین بودن تمرکز است که در نتیجه خستگی بوجود می آید. بر همین اساس پیشنهاد می کنیم که در ابتدا اولویت های خود را مشخص کنید و در حین معامله همه ی فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.
احساس نا امیدي:
نا امیدي اغلب به دلیل احساسات اشتباهی که در فوق اشاره شد بوجود می آید. درواقع هنگامی که معامله گران معامله اي را از دست می دهند، هیجانات بر آن ها غلبه می کند تا پوزیشن دیگری برای ورود به معامله پیدا کنند، در این حالت استراتژی معاملاتی خود را فراموش کرده و پوزیشن اشتباهی انتخاب می کنند که سبب ضرر کردن آن ها می شود، در نتیجه احساس نا امیدی و سرخوردگی به سراقشان می آید که این احساس نا امیدی تمام الگوهای رفتاری اشتباه را تشدید خواهد کرد.
نتیجه گیری
احتمالا هر تریدری می داند که آشنایی با مباحث روانشناسی اثرات بزرگی بر روي عملکرد معاملاتیش خواهد داشت. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظر نمی رسند. واضح ترین مسئله ی نشان دهنده تسلط ترس بر تصمیمات معامله گري شما این است که در پیاده سازی نقشه معاملاتی خود دچار شک و تردید می شوید.
اگر متوجه شدید که با وجود شرایط مناسب برای ورود به یک معامله، بطور مداوم فرصت هاي معاملاتی خود را از دست می دهید، باید تلاش کنید تا ریسک پذیری خود را بالا ببرید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه، معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات ناشی از ترس را در معاملات خود کاهش دهید اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید.
همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید اگر شما درباره کیفیت استراتژی معاملاتی خود دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا تعداد معاملات بیشتری را انجام خواهید داد و حواستان به این نکته نیست که امکان دارد معامله ها شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که سرمایه کمتری دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا در یک معامله پر ریسک شرکت کنند، چرا که می خواهند با انجام آن معامله ی پر ریسک میزان سرمایه خود را افزایش دهند. در این فرآیند احساسات غالب عبارتند از طمع و اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی!
بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
استراتژی و روشهای خروج از معاملات چه هستند و چگونه در آن خبره شویم؟
یکی از لذتهای معاملات روزانه موفق، افزایش تعداد معاملات سودآور و مشاهده رشد منحنی سرمایه است. البته برعکس این موضوع نیز برای معاملات ناموفق و کاهش سرمایه نیز صادق است. در آخر، انجام معاملات ترکیبی از تجربه، صبر، نوسان بازار و مدیریت ریسک یا روشهای خروج از معاملات است که نتیجه معاملات و افزایش سرمایه بلندمدت شما را تعیین خواهد کرد.
اما اگرچه معاملات روزانه میتواند سودآور باشد، اما نکات بسیار ریزی وجود دارند که این نوع معاملات را از معاملات نوسان گیری یا بازههای زمانی بلندمدت جدا میکند. یکی از مشخصترین این نکات، فکر کردن و تصمیمگیری سریع است.
همانطور که در ادامه مقاله توضیح داده خواهد شد، تصمیمگیری در خصوص زمان خروج از بازار، حوزهای است که اغلب معاملهگران جدید در معاملات روزانه با آن مواجه هستند. در این مقاله، دستورالعمل کلی برای این دست از تریدرها به منظور دستیابی به اهداف خود و به طور کل، زمانبندی خروج از بازار را ارائه خواهیم داد.
روشهای خروج از معاملات
تصمیم به خروج از بازار معمولا بسیار به موارد احساسی، به ویژه برای تریدرهای تازهکار وابسته است.
شاید در آستانه چهارمین معامله سودآور متوالی یا سومین معامله همراه با ضرر خود قرار دارید. تمام اضطراب پیرامون این نکته که در آستانه ضرر قرار دارید یا احساس ناآرامی که بعد از روند مطلوب شما را در نظر بگیرید. این شرایط را با نیاز به تصمیمگیری سریع در بازه زمانی کوتاه ترکیب کنید، تا بدانید که چرا بررسی خروج به موقع از بازار میتواند برای معاملهگران بسیار مهم و ضروری باشد.
اگرچه بازههای زمانی بلندمدت میتوانند به معاملهگران امکان دهند که زمان بیشتری برای فکر کردن داشته باشند، اما تصمیم مهمی همانند خروج نهایی از بازار، برای این افراد یک مهارت لازم است؛ زیرا تاخیر در تصمیمگیری و اقدام میتواند هزینه زیادی برای آنها به دنبال داشته باشد.
یکی از روشها برای پرداختن به این مشکل، استراتژی خروج قطعی است که تمام حدس و گمانها را از بین میبرد و شاید حتی به شما امکان دهد تا استراتژی خود را به صورت یک رویه خودکار تبدیل کنید. اما این موضوع میتواند یک اشتباه مهلک باشد.
چرا خروج قطعی، پاسخ مناسبی نیست؟
قطعیت کامل در معاملات به ندرت میتواند در بلندمدت باعث سودآوری شود. با توجه به ماهیت پرنوسان و بیثبات بازارها، در نظر گرفتن تمام احتمالات تقریبا غیرممکن است، چه برسد به یک برنامه خروج که مناسب تمام معاملات باشد.
این نکته را به خاطر داشته باشید که ما در صدد ارائه رویکردی هستیم که تمام استراتژیهای از قبل تعریف شده برای تمام معاملات را شامل شود؛ زیرا معاملهگران به دنبال این هستند تا فکر کردن را به عنوان یک اقدام برای هماهنگ شدن با ماهیت سریع معاملات در بازههای زمانی کوتاهمدت حذف کنند. به عبارت سادهتر، تمایلی به صرف وقت برای فکر کردن برای معاملات خود نیستند. این موضوع برای معاملهگران بسیار منطقیتر است که گاهی اوقات هدف از پیش تعیین شدهای برای معاملات مبتنی بر شرایط بازار و پیامدهای آن داشته باشند.
در ادامه به مثالی میپردازیم که در آن، استراتژی معاملاتی شامل الگوهای کندل استیک در نظر گرفته شده است.
اگر معاملهکنندهای در صدد فروش در روند نزولی در بازه زمانی ۱۵ دقیقهای باشد، بررسی سطوح حمایتی و مقاومتی صورتی رنگ به عنوان هدف قطعی قابل قبول نیست.
اما با انجام معاملات بیشتر، سریعا متوجه خواهید شد که هر معاملهای مناسب داشتن هدف سودآور نخواهد بود.
نمودار فوق، سختی انتخاب یک هدف قطعی از پیش تعیین شده را برای هر معامله نشان میدهد.
در این مثال، یک الگوی صعودی داریم که فاصله کمی با وارد شدن به سطح قیمت مشکلساز دارد و میتواند به عنوان هدف قطعی برای معامله کوتاهمدت عمل کند.
همانطور که مشاهده میکنید، نوسان مورد نظر ارزش بسیار بیشتری نسبت به هدف تعیین شده خواهد داشت.
رویکرد بهتر میتواند شامل استراتژی خروج انعطافپذیری باشد که میتواند شما را به هدف ۱ برساند و به معامله امکان دهد که تا هدف ۲ ادامه یابد و بقیه سود را کسب کند.
رویکرد انعطافپذیرتر برای انجام معاملات، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر، میتواند دشوارتر از داشتن هدف قطعی بدون فکر و بررسی باشد. اما موفقیت واقعی انجام معاملات، به شدت به مهارتهای معاملاتی غریزی و بداهه وابسته است که به شما امکان میدهد تا مطابق با شرایط بازار پیش بروید و معاملات خود را بر اساس ساز و کارهای بازار مدیریت کنید.
ما نه هدف قطعی و نه رویکرد انعطافپذیر را برای تمام معاملات توصیه نمیکنیم. یکی از بهترین روشها برای از بین بردن اضطراب موجود در معاملات و خروج از آنها، استفاده از هر رویکرد بر اساس مزایای آن به جای پیروی از یک قانون مشخص است.
این موضوع بدان معنا است که با شرایطی مواجه خواهید شد که باید سریعا تصمیم بگیرید که از معامله خارج شوید. این موضوع ما را به نکته بعدی میرساند.
یادگیری خوانش بهتر بازار
مهارتی که باید یاد بگیرید و در آن خبره شوید، قابلیت خواندن نوسانات قیمت از روی نمودار و پیروی از تاثیراتی است که هر کندل استیک میگذارد. اغلب اوقات، حتی معاملهگرانی که نوسانات قیمت را بر اساس استراتژیهای مختلف دنبال میکنند، تحلیلهای خود را محدود کرده و به نقاط و زمانهایی دقت میکنند که میدانند در آن نقطه میتوانند وارد معاملات شوند.
این موضوع باعث میشود که در تمام اوقات از ریتم بازار پیروی کنید. بازههای زمانی کوتاهتر، فرصتهای بسیار بیشتری را امکانپذیر میسازد. اگر زیاد معامله میکنید، احتمالا به یک یا چند ابزار معاملاتی معدود تمرکز میکنید که به شما امکان میدهند تا نوسانات قیمت را در کل دوره معاملاتی دنبال کنید.
دانستن این موضوع که قیمت در چه شرایطی است و دلیل آن چیست، نه تنها میتواند در معاملات با سودآوری بالقوه، بلکه در مدیریت معاملات نیز مهم باشد؛ زیرا هر چه تصمیمات بیشتر بر اساس دانش و منطق باشد، سطح اضطراب شما مخصوصا در هنگام تصمیمگیری در خصوص خروج از معاملات را کاهش میدهد.
فارغ از این که سطوح حمایتی و مقاومتی یا خطوط روند را در نظر میگیرد، گاهی اوقات بهترین رویکرد برای مدیریت یک معامله، مشاهده تاثیر آن معامله است. در این مقاله بیان کردیم که چگونه یک رویکرد انعطافپذیر میتواند به شما امکان دهد تا خروج بهتر خود را زمانبندی کنید. شناخت بازار میتواند به شما در خصوص خروج منطقی از معاملات کمک کند.
اتکا به نوسان قیمت برای خروج از معاملات میتواند شامل صبر کردن برای وقوع یک کندل استیک خاص باشد، تا سمت و سوی بازار را نشان دهد یا حتی تاثیر بسته شدن یک کندل استیک باشد.
مثال فوق را برای بیان بهتر این نکته در نظر میگیریم:
در مانع اول، شاهد بسته شدن قیمت در روند نزولی و سپس بازگشت به سطحی هستیم که کندل استیک بسته شده، هنوز در محدوده سطح مقاومتی یا حمایتی قرار دارد. در سطح مقاومتی دوم، شاهد افزایش قیمت بدون توقف هستیم.
ایجاد سفارشهایی نظیر حد ضرر لزوما به معنای محدود کردن صبر شما به مقدار مشخص نیست؛ زیرا شرایط بازار ممکن است اجرای چنین سفارشهایی را غیرممکن سازد.
صبر کردن و مشاهده نحوه بسته شدن کندل استیکهای نزولی در این سطوح، میتواند دلایل منطقی برای معاملهگران به منظور باقی ماندن در این معامله را ایجاد کند.
شناخت نوسان قیمت و نقش کندل استیکها و الگوهای نمودار، میتواند کمک شایانی به مدیریت معاملات کند. این موضوع، یک راهکار بینقص نیست؛ زیرا بازار همواره سرشار از غافلگیری است، مخصوصا در بازههای زمانی کوتاهتر با ماهیت پرنوسانتر. اما در اکثر موارد مدیریت معاملات، این شناخت و دانش میتواند منجر به تصمیمگیریهای منطقی از جانب شما شود.
هنگامی که خروج از معاملات منطقی است، شرایط بعد از آن کمتر باعث نگرانی و اضطراب میشود. از اینها گذشته، شما نهایت تلاش خود در خصوص خوانش بازار را انجام دادهاید. هر چند، بهترین مزیت داشتن شناخت کافی از نوسان قیمت در خصوص خروج از معاملات، قابلیت اعتماد به غریزه خود در زمان مناسب است.
از آنجایی که اکثر کسانی که معاملات زیادی انجام میدهند باید به تصمیمگیری غریزی خود اتکا و اعتماد کنند، شناخت نوسان قیمت، به آنها امکان میدهد تا توازن بینقص و کاملی بین اتکا به غریزه خود و تاثیر عوامل بیرونی به دست آورند.
نتیجه گیری
ارتباط خبره شدن در معاملات کوتاهمدت و استفاده همزمان از مدیریت ریسک نکته بسیار مهمی است.
ما درباره رویکردهای مشخصی صحبت کردیم که باید به صورت غریزی در شما شکل بگیرد، تا به شما امکان دهد تا تصمیمگیریهای سریعی داشته باشید. متاسفانه هیچ جایگزینی برای تجربه و به کارگیری دانش خود در این بازار پویا و فعال وجود ندارد.
معاملهگران اغلب زمان بسیار زیادی را برای تمرین در نسخههای آزمایشی معاملات یا انجام معاملات با مقادیر کم صرف میکنند.
اگرچه این محیطها و شرایط به شما کمک میکنند تا در استراتژی معاملاتی خود بازنگری کنید، اما هرگز نمیتوانند محیط واقعی تصمیمگیریهای معاملاتی با سرمایههای واقعی را شبیهسازی کنند. هنگام بررسی نکات معاملاتی نظیر خروج مناسب که شامل احساسات انسانی هستند، توصیه میشود که در شرایط واقعی و در حساب معاملاتی واقعی خود تمرین کنید.
چطور یک معامله گر خوب شویم؟
یکی از رایجترین اشتباهاتی که معامله گران تازهکار با آن مواجه میشوند این است که به جای اینکه تلاش کنند تا معامله گر خوبی باشند، تمرکز زیادی بر روی پیدا کردن یک معامله خوب میگذارند.
همچنین برخی افراد بدون اینکه درکی از منطق پشت یک معامله داشته باشند، گاهی ایدهها و سیستمهای معاملهگران را کپی میکنند.
برخی معاملهگران حرفهای به قدری نگران از دست دادن یک فرصت خوب معامله هستند که ترجیح میدهند تمام زمان خود را صرف انجام معامله کنند. در صورتی که اگر بخشی از زمان معاملات خود را به شناسایی نقاط قوت و ضعف خود و کار بر روی مهارتهایشان اختصاص دهند، نتایج بسیار بهتری کسب میکنند.
چیزی که این معامله گران متوجه آن نیستند عادات معاملاتی است که خیلی بیشتر از کپی کردن از یک معامله گر حرفهای برای آنها سودآور خواهد بود. البته این به این معنا نیست که دنبال کردن یا حتی کپی کردن معاملات اشتباه باشد؛ اما فعالیتهای و تمرینهایی که توانایی شما را بالا ببرد، شما را تبدیل به یک معاملهگر موفق میکند.
تبدیل شدن به یک معامله گرموفق نیاز به زمان و توجه بالایی دارد.فارکس یکی از بزرگترین بازارهای مالی است و به همین دلیل افراد زیادی مایل به پیوستن به این بازار هستند. برای موفقیت در معاملات فارکس باید با اعداد و ارقام رابطه خوبی داشته باشید، بتوانید بازارها را زمانبندی کرده وهمچنین صبرو خودکنترلی بالایی از خود نشان دهید.
پرورش مهارتهای مناسب
هنگام انجام یک معامله فارکس، رشد فردی اهمیت بالایی دارد، زیرا ممکن است بارها درمعاملات، کنترل احساسات خود از دست بدهید و دست به کارهایی بزنید که به شما ضرر برساند.
سخت کوشی
وقتی صحبت از فارکس باشد زمان انجام معاملات نیاز به سختکوشی است. دقت کنید که هنگام انجام یک معامله نباید پول خود را در معامله ای بگذارید که قبلا درباره آن تحقیق نکردهاید. باید ابتدا تحقیق کنید و نکات خوب و بد هر معامله را قبل از سرمایهگذاری پیدا کنید.
توانایی خوب تحقیق کردن
مهارتهای تحقیق خوب حیاتی است. وقتی مشاهده میکنید که یک ارز عملکرد خوبی دارد، تصمیم میگیرید سرمایه خود را وارد آن کنید. مهارتهای تحقیقاتی خوب، به شما این توانایی را میدهد که اخبار و دلیل نوسانات قیمتی را از منابع مختلف پیدا کنید.
ارتباط خوب با اعداد
فارکس با اعداد، نمودارها و الگوها سر و کار دارد و از این طریق میتوان الگوی رفتاری قیمت ارزهای مختلف را بررسی کرد. باید بتوانید به راحتی این اعداد را درک کنید تا معاملات بهتری را انجام دهید.
انضباط
در برخی از تراکنشها ممکن است معامله اول سودبخش باشد، اما در معاملات بعدی ضرر کنید. اما شما آنقدر معامله میکنید تا سودی که به دست آمده نیز از دست برود. معاملهگران بسیاری این شرایط را بارها و بارها تجربه میکنند. قبل از اینکه وارد یک معامله شوید برای آن برنامهریزی کنید. سعی کنید استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشید و به آن پایبند باشید و بعد از انجام معامله آن را در یک دفترچه یادداشت کنید.
از معاملات کوچک شروع کنید
اگر با اطلاعات کم وارد بازار فارکس شدهاید، ممکن است پول زیادی را در این راه از دست بدهید. هرکاری نیاز به کسب اطلاعات دارد پس فکر نکنید یک روزه در این بازار موفق خواهید شد. معاملات کوچک انجام دهید و میزان ضرری که ممکن است متحمل شوید را یادداشت کنید. در این مرحله نیاز به نظم و انضباط دارید. مطمئن شوید که بر اساس حرص و طمع یا ترس و تعصب معامله نمیکنید. هرچه تجربه بیشتری کسب کنید، میتوانید معاملات بزرگتری انجام دهید.
با حساب دمو شروع کنید
شروع با یک حساب دمو برای معاملهگرانی که هنوز در محیط فارکس تجربه کسب نکردهاند، کمک بزرگی است. با استفاده از این حساب میتوانید بازار فارکس را بهتر یاد بگیرید. همچنین میتوانید استراتژی های معاملاتی مختلف را آزمایش کرده و بدون از دست دادن سرمایه خود معامله کنید.
احساسات خود را کنار بگذارید
معاملات فارکس حدودا 85 درصد روانی و حدودا 15 درصد تکنیکال است. آنچه در بازار فارکس اهمیت بسیاری دارد احساسات معاملهگر است. احساسات شما چیزهایی هستند که رشد شما را تحت تاثیر قرار میدهند. بسیاری از مردم در کنترل احساسات خود دچار مشکل هستند. برخی با ترس از دست دادن، میل به سریع ثروتمند شدن، طمع و بسیاری احساسات مخرب دیگر روبرو هستند.
اگر نتوانید بر این احساسات غلبه کنید، در معاملات خود به مشکل خواهید خورد و حتی ممکن است ضرر کنید.
نکته اصلی این است که بسیاری آنقدر بر روی نتیجه متمرکز هستند که فراموش میکنند هدف اصلی، تبدیل شدن به یک معاملهگر خوب است؛ از همین رو، تلاش زیادی برای بهبود مهارتهای خود نمیکنند و به مرور زمان مهارتهای معاملاتی آنها محدود میشود.
تمرکز بر روی فرآیند یادگیری به جای کسب سود، شما را برای موفقیت در هر سناریوی معاملاتی که برای شما رخ دهد مجهزتر میکند. همچنین اضطراب شما را کاهش میدهد زیرا کنترل بیشتری بر روی شرایط دارید. به یاد داشته باشید که برنده شدن به معنای معاملات بهتر نیست، بلکه نحوه انجام این معاملات است که شما را در بازار فارکس موفق میکند. تمرکز کنید تا معاملهگر بهتری شوید تا در عمل نیز معاملات بهتری انجام دهید.
دیدگاه شما