3 الگوی مهم کندل استیک در معاملات
راه های زیادی برای آنالیز تکنیکال وجود دارد که در میان آنها استفاده از پرایس اکشن در میان معاملهگران فارکس بسیار رایج است.
تفاوت اصلی بین پرایس اکشنی که بر پایه آنالیز تکنیکال انجام میشود و آنالیز تکنیکالی که بر اساس اندیکاتورهای معاملاتی صورت میگیرد در این است که:
معاملهگر در آنالیز پرایس اکشن به جای تمرکز بر اندیکاتورها، از الگوهای کندل استیک استفاده میکند.
نمودارهای کندل استیک از جمله روشها و ابزارهای قدیمی هستند که قیمت را به صورت بصری نمایش میدهند.
در این نمودار، قیمتها به شکل کندلهایی نمایش داده میشوند که فیتیله آنها در بالا یا پایین بدنه قرار میگیرد.
این الگوها ابتدا در ژاپن پدیدار شدند و بعدها استفاده از آنها برای بسیاری از معاملهگران به امری ضروری تبدیل شد.
توجه داشته باشید که با استفاده از این نمودار میتوانید به احساسات حاکم بر بازار در نحوه شکل گیری کندلها پی ببرید.
بنابراین میتوان گفت که به عنوان یک معاملهگر درک چنین احساساتی و یادگیری 3 مدل از الگوهای کندل استیک امری ضروری است.
باید گفت که بیش از 100 الگوی مختلف کندل استیک موجود است که هر یک از آنها معنای متفاوتی را منتقل میکنند.
توجه داشته باشید که یادگیری تمامی آنها برای معاملهگران ضروری نیست.
شما به سادگی میتوانید با تمرکز بر این 3 الگوی مهم و کمک گرفتن از آنها اعتماد به نفس خود را در معاملات افزایش دهید.
بزرگترین مزیت استفاده از این سه الگو در این است که میتوانید با ترکیب آنها و داشتن یک استراتژی معاملاتی مناسب نتایج خوبی بدست آورید.
حال بیایید به این سه الگو نگاهی بیندازیم:
الگوی کندل پوششی نزولی و صعودی
الگوی کندل صعودی یا نزولی زمانی شکل میگیرد که کندل فعلی به طور کامل کندل قبلی را ببلعد و پوشش دهد.
صعودی و یا نزولی بودن کندل بسته به نوع بسته شدن و پوشش آن تعیین میشود.
بنابراین، ظهور این الگوها در بالا یا پایین یک روند، نشان دهنده وقوع زود هنگام یک اصلاح یا تغییر روند است.
در نمودار بالا، نمونهای از الگوی کندل استیک صعودی و نزولی را مشاهده خواهید کرد.
هنگامی که بازار معاملات تحت فشار شدید فروش یا خرید قرار میگیرد، کندل مشخص شده به کندل قبل خود میچسبد.
چنین امری نشان دهنده غلبه خریداران به فروشندگان است که در نهایت منجر به شکلگیری الگوهای کندل استیک صعودی و نزولی میشود.
همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده، بعد از ظهور الگوهای کندل استیک میتوانید حرکت قیمت را مطابق با روند معکوس مشاهده کنید.
الگوی کندل استیک اینساید بار
این الگو زمانی ظاهر میشود که معاملات همچنان براساس کف و اوجهای قیمتهای قبلی معامله میشوند.
میتوان این الگو را در نمودارهای میلهای نیز مشاهده کرد.
الگوی نموداری اینساید بار معمولاً ادامه دهنده روند قبلی است اما این موضوع همیشه صادق نیست.
به همین دلیل معاملهگران باید ابتدا منتظر بمانند و ببینند که کندل جدید چگونه راه خود را در الگوی اینساید بار ادامه میدهد.
میتوان گفت که تقریبا در 90٪ مواقع، پرایس اکشن تمایل دارد تا در جهت برک اوت پیش برود.
اما این موضوع را نیز به یاد داشته باشید که بازار در برخی مواقع با برکاوتهای جعلی و دروغین همراه است.
معمولا این حالت با شکست پرایس اکشن در خارج از روند حرکت قیمتها بعد از تشکیل اینساید بار اتفاق میافتد.
در این شرایط قیمتها در جهت عکس حرکت میکنند و معکوس میشوند.
در مثال بالا میتوانید دو الگوی اینساید بار را مشاهده کنید.
در نمونه اول مشخص شده، بعد از تشکیل اینساید بار، قیمتها ابتدا به سمت بالا حرکت میکنند.
اما توجه داشته باشید که قسمت پایین اینساید بار قبلی همچنان پابرجاست و شکسته نشده است.
بعد از این افت، قیمتها به حرکت صعودی خود ادامه میدهند.
درک الگوی اینساید بار بعدی راحتتر است.
همان طور که میبینید، بعد از تشکیل اینساید بار، قیمتها در این بازه شکسته میشوند و به سمت بالاتر حرکت میکنند.
الگوی کندل استیک دوجی
تشخیص الگوی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی دوجی بسیار راحت است و زمانی که قیمت پایانی و آغازی یکسان باشند، تشکیل میشود.
این بدان معناست که معاملهگران قادر به افزایش و یا کاهش قیمتها نیستند.
این الگو اغلب نشان دهنده نوعی بلاتکلیفی در قیمتهای بازار است.
در این الگو باید به نحوه بسته شدن کندل بعدی توجه کنید.
معمولا یک الگوی کندل استیک صعودی بعد از الگوی دوجی نشان دهنده غالب شدن یک روند صعودی است.
به طور مشابه نیز، زمانی که یک الگوی کندل استیک نزولی بعد از دوجی تشکیل شود، در ادامه قیمت به صورت نزولی حرکت خواهد کرد.
در نمودار بالا نحوه شکل گیری الگوی کندل دوجی را مشاهده میکنید.
ظاهر الگوی دوجی در نزدیکی بالا و یا پایین ترند بسیار قابل توجه است.
همان طور که در نمودار بالا میبینید،
بعد از ظهور الگوی کندل استیک در نزدیکی بالای نمودار و بسته شدن کندل استیک نزولی بعد از دوجی شاهد حرکت قیمتها به سمت پایین خواهید بود.
به طور مشابه، هنگامی که الگوی کندل استیک دوجی در نزدیکی پایین روند ظاهر میشود،
میتوانید یک روند صعودی را در نزدیکی آن مشاهده کنید که منجر به ایجاد اصلاح در بازار میشود.
شما میتوانید با تمرین در یک حساب دمو و کسب آگاهی از این سه الگو و استفاده از آن در معاملات مهارت لازم را کسب کنید.
سپس در معاملات اصلی خود بکار برده و سود معاملاتی خوبی کسب کنید.
چگونه از الگوهای بازگشتی شمعی در بازار سرمایه استفاده کنیم؟ (بخش دوم)
در مقاله قبل به معرفی الگوهای بازگشتی شمعی پرداخته شد و چند الگوی بازگشتی مورد بررسی قرار گرفت و نحوه معامله بر روی هر کدام نیز شرح داده شد. در این مقاله ادامه الگوهای بازگشتی شمعی را توضیح خواهیم داد و استراتژی معاملاتی بر روی هر کدام را تشریح میکنیم.
الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
از دیگر الگوهای بازگشتی دو کندلی میتوان به الگوی ابر سیاه پوشاننده اشاره کرد. این الگو یک الگوی بازگشتی نزولی است که از کندل متوالی تشکیل شده است و در انتهای یک روند صعودی دیده میشود و باعث میگردد روند نزولی گردد.
کندل اول با بدنه ای بزرگ و سفید رنگ است و کندل دوم سیاه رنگ است که نقطه آغاز آن بالاتر از نقطه پایان کندل ماقبل خود است. بدنه کندل دوم میبایست حداقل نیمی از کندل اول را بپوشاند و نقطه close پایین تر از نصف بدنه کندل اول قرار بگیرد. با یک نگاه میتوان دریافت که الگوی ابر سیاه همانند الگوی پوشای نزولی است که کامل نشده است و بنابراین میتوان گفت از پوشای نزولی قدرت کمتری دارد. مسلما هر چه کندل دوم مقدار بیشتری از کندل اول را پوشش دهد بر قدرت الگو افزوده خواهد شد.
نقطه خروج از بازار در یک بازار یک طرفه مانند بازار بورس اوراق بهادار تهران، میتواند در کف قیمتی الگو باشد. همچنین این الگو زمانی نقض میشود که قیمت به بالای سقف الگو برسد.
الگوی نفوذ کننده (bullish piercing line)
این الگو را در واقع میتوان عکس و قرینه الگوی قبل دانست. بنابراین الگوی نفوذگر یک الگوی بازگشتی صعودی است که از دو کندل متوالی و مجاور تشکیل شده است و در انتهای یک روند نزولی می آیند که میتواند روند بازار را تغییر دهد. کندل اول در این الگو یک کندل نزولی و قدرتمند است و کندل دوم از پایین تر از قیمت close کندل اول تشکیل میشود و حداقل میبایست تا نیمی از کندل اول را بپوشاند. این الگو نیز شکل ضعیف تری از الگوی پوشای صعودی است با این تفاوت که در الگوی پوشای صعودی تمامی کندل اول توسط کندل دوم احاطه میشود، اما در الگوی نفوذ کننده تا نیمی از کندل اول احاطه شده.
مسلما هر چه کندل دوم مقدار بیشتری از بدنه کندل اول را بپوشاند بر قدرت این کندل نیز افزوده خواهد شد. در این الگوی نیز نقطه ورود به بازار هنگام تشکیل شدن کامل الگو و در کندل سوم است زمانی که قیمت از سقف الگوی نفوذ کننده بالاتر بروند. حد ضرر در اینجا نیز در کف این الگو قرار دارد.
الگوی هارامی صعودی (bullish harami)
هارامی یک الگومی بازگشتی صعودی است که از دو کندل با رنگ متضاد تشکیل میشود، بنابراین این الگو در انتهای یک روند نزولی قابل مشاهده است. رفتار کندلها در این الگو برعکس الگوی پوشا است بدین معنی که کندل دوم کوچکتر از کندل اول است. هارامی به ژاپنی به معنای باردار است. برای همین شمع اول تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی را مادر و شمع دوم را بچه مینامند. کندل اول در این الگو نزولی، بلند و کشیده است در حالیکه کندل دوم کوچک و مربعی است به طوریکه کل بدنه آن (ترجیحا شاخ و دم آن) در کندل اول جای میگیرد.
این الگو نسبت به الگوی چکش و پوشای صعودی از اعتبار و قدرت کمتری برخوردار است و هرچه گپ بین نقطه open کندل بچه و نقطه close کندل مادر با فاصه بیشتری باشد و کندل بچه از نظر ارتفاع در نقطه ای بالاتر تشکیل شود از قدرت بازگشتی بیشتری برخوردار است.
نقطه خرید در این الگو نیز در کندل سوم و زمانی است که قیمت سقف کندل دوم را میشکند. حد ضرر نیز میتواند در کف کندل اول یا دوم باشد و این بسته به میزان ریسک پذیری شخص است.
در برخی حالات کندل دوم ممکن است بدون بدنه باشد و به شکل علامت بعلاوه (+) یا صلیب باشد. این اتفاق در مواقعی میوفتد که نقطه open و close کندل دوم در یک قیمت باشند که اندکی از قدرت این الگو خواهد کاست.
الگوی هارامی نزولی (bearish harami)
این الگو نیز عکس و قرینه الگوی بالا میباشد. در واقع این الگو، یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود و میتواند روند بازار را تغییر دهد. این الگو نیز از دو کندل متوالی تشکیل شده است که کندل اول (کندل مادر) یک کندل صعودی، قدرتمند و با بدنه بلند و کشیده است و کندل دوم یک کندل کوچک و مربعی است که حتی در بعضی مواقع به شکل علامت مثبت (+) یا صلیب نیز دیده میشود و نزولی است. بدنه ی کندل دوم در کندل اول جای میگیرد و نقطه open آن پایین تر از نقطه close کندل اول است.
الگوی سه سرباز سفید (three white soldiers)
پس از بررسی الگوهای تک کندلی و دو کندلی حال به بررسی الگوهای سه کندلی میرسیم. الگوی سه سرباز سفید یک الگوی صعودی سه کندلی قدرتمند است که از کندل های متوالی با بدنه صعودی قدرتمند تشکیل شده است. کندل ها پشت سر هم و به صورت پلکانی میباشند، به طوریکه کف هر کندل از کندل ماقبل خود بالاتر است و همین روال برای سقف کندل ها نیز قابل مشاهده است. در واقع قیمت بازگشایی در روز معاملاتی بعد ( با فرض آنکه هر کندل را یک روز معاملاتی در نظر بگیریم) در بازده قیمتی روز قبل است اما از قیمت بازگشایی روز قبل بیشتر خواهد بود. قیمت بسته شدن هر کندل نیز یک پله از قیمت بسته شدن کندل روز قبل بیشتر است. این الگو را در شکل زیر مشاهده میکنید.
نکته قابل توجه در این الگو این است که این الگو علاوه بر اینکه یک الگوی بازگشتی قدرمتند است، یک الگوی ادامه دهنده صعودی نیز محسوب میشود. پس الگوی سه سرباز سفید هم در انتهای یک الگوی نزولی مشاهده میشود و باعث صعودی شدن روند میشود و هم در ادامه یک روند صعودی قابل مشاهده است و باعث صعودی تر شدن روند میگردد.
الگوی سه کلاغ سیاه (three black crows)
برعکس الگوی سه سرباز سفید، الگوی سه کلاغ سیاه یک الگوی نزولی قدرمند است و قرینه الگوی قبل میباشد. این الگو نیز از سه کندل متوالی و مجاور تشکیل شده است که بدنه های نزولی و قدرتمند دارند. قیمت بازگشایی هر کندل در محدوده بدنه کندل قبل و پایین تر از نقطه بازگشایی آن است و نقطه بسته شدن هر کندل نیز یک پله پایین تر از نقطه بسته شدن کندل قبلی است. این الگو میتواند در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود و باعث تغییر روند گردد یا در ادامه یک روند نزولی دیده شود و نشانه تداوم روند نزولی باشد.
الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی (morning star & evening star)
الگوی ستاره صبحگاهی الگویی است سه کندلی که معمولاً در آخر روند نزولی شکل میگیرد و میتواند نشان از آغاز روند صعودی باشد.
این الگو به ترتیب از سه کندل با مشخصات زیر تشکیل میشود:
- کندل بزرگ نزولی
- کندل با بادی (بدنه) کوتاه (رنگ این کندل اهمیتی ندارد.)
- کندل صعودی
کندل سوم یک کندل صعودی قدرتمند است و باید حداقل نیمی از کندل اول را مجدد برگردد. نکته مهم دیگر این است که بین بدنه کندل اول و دوم نباید هیچ نقطه اشتراکی وجود داشته باشد. حتی اگر کندل دوم صعودی هم باشد نباید تا حدی بالا بیاید که همپوشانی بین این دو کندل بوجود بیاید. همپوشانی بین شاخ و دم کندل ها اما مشکلی ندارد.
قرینه این الگو را ستاره شامگاهی مینامیم و در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و میتواند منجر به نزولی شدن روند شود.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
معامله گران در بورس برای تحلیل تکنیکال این بازار از الگوهای مختلفی استفاده می کنند. در میان تمامی الگوهای موجود الگوهای عمومی قیمت سال های متمادی به دلیل واقعیت و اطلاعات مناسبی را که در اختیارکاربران قرار می دهند دارای طرفداران بسیاری هستند. از جمله این الگوها می توان به الگوی سر و شانه اشاره نمود. اگر می خواهید با الگوی سروشانه و ویژگی های آن بیشتر آشنا شوید تا پایان با ما همراه باشید.
الگوی سروشانه
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی سر و شانه در واقع نوعی الگوی نموداری است که دارای یک خط کف به همراه سه قله قیمتی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی می باشد. قله های سمت چپ و راست دارای ارتفاع مشابهی هستند اما قله میانی بلند تر از سایر قله ها است. این الگو در تحلیل تکنیکال تغییر روند بازار از حالت صعودی به نزولی را نشان می دهد و جز معتبرترین الگوهای بازگشت روندی محسوب می شود. همچنین از برترین الگوهای صدور سیگنال های معاملاتی می باشد که شکل گیری آن پایان روند صعودی را نشان می دهد.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه چه زمانی شکل می گیرد؟
الگوی سر و شانه هنگامی شکل می گیرد که یک سهم قیمت آن به قله جدیدی رسیده باشد و بعد به محدوده پایین حرکت صعودی پیشین خود باز گردد. بعد قیمت مجددا به سطحی بالاتراز قله قبلی قیمت صعود نموده و قسمت سر الگو شکل می گیرد و دوباره به خط کف برگشته و قیمت مجددا افزایش می یابد. در این حرکت صعودی قیمت در بهترین حالت می تواند به سطح قله قیمتی اولیه برسد. با رسیدن به چنین سطحی قیمت ها حرکت نزولی خود را شروع می کنند و بعد به سمت خط گردن این الگو حرکت می نماید.
الگوی سر و شانه
الگوی سروشانه چه چیزهایی را نشان می دهد؟
به طور کلی یک الگوی سر و شانه سقف و کف دارای سه بخش زیر است:
- بعد از یک روند صعودی بلند مدت قیمت ها به یک قله جدید می رسند و بعد حرکت نزولی کوچکی را به منظور ایجاد یک دره انجام می دهند.
- قیمت ها مجددا حرکت صعودی خود را شروع می کنند و سقف قیمتی جدیدی می سازند و بعد مجددا نزول می کنند.
- قیمت ها برای سومین مرتبه حرکت صعودی انجام می دهند اما در نهایت می توانند به سطح قله اولیه برسند قبل از آنکه مجددا حرکت نزولی خود را شروع کنند.
- در این الگو قله های 1 و 3 شانه ها را تشکیل می دهند و قله 2 یا وسط تشکیل دهنده سر الگو می باشد. به خطی که دره های شماره 1 و 2 را به یکدیگر متصل می نماید خط گردن می گویند.
الگوی سر و شانه سقف
الگوی سر وشانه سقف در تحلیل تکنیکال جز الگوهای بازگشتی است. بنابراین الگوهایی هستند که روند قیمت بعد از تشکیل الگو در آن ها تغییر می یابد. این الگو در پایان حرکتی صعودی رخ خواهد داد و موجب تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می گردد. در این الگو سه قله وجود دارد و قله وسط دارای بیشترین ارتفاع ممکن است که همان سر الگو می باشد.
الگوی سر و شانه
برای انجام معاملات از طریق این الگو هنگامی که حالت کلی الگو را در چارت یافتید باید منتظر بمانید که شاهد شسکسته شدن خط گردن باشید. بهترین حالت این است که خط گردن پرقدرت شکسته شود و دارای شرایط یک شکست مناسب باشد. اگر قیمت با حرکت خیلی سریع و قوی خط گردن را بشکند و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید کاری که می توانید انجام دهید این است که منتظر حرکت برگشتی به خط گردن باشید تا بتوانید به پوزیشن راه یابید. در این الگو باید حتما بین شانه چپ و سر واگرایی وجود داشته باشد، زیرا این واگرایی تشکیل الگوی سر و شانه را تایید می نماید.
نحوه تشخیص حد زیان و سود در الگو سقف
در این الگو حد زیان بر روی شانه راست قرار گرفته است. البته در بعضی از شرایط الگوهای سر و شانه ای شکل می گیرد که در آن ها ارتفاع شانه راست و سر فاصله بسیار کمی با یکدیگر دارند، در چنین شرایطی می توان قسمت بالای سر را به عنوان حد زیان در نظر گرفت. به منظور تعیین حد سود نیز باید فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازه گیری نمود و از محل شکسته شدن خط گردن به سمت پایین را بررسی نمود.
الگوی سر و شانه ی معکوس
الگوی سر و شانه معکوس دقیقا نقطه مقابل الگوی سر و شانه است. از این الگو به عنوان الگوی سر و شانه کف نیز یاد می کنند. این الگو تغییر روند از نزولی به صعودی را پیش بینی می نماید و زمانی مشخص خواهد شد که حرکات قیمتی یک سهم دارای مشخصه های زیر باشد.
در الگوی سر و شانه کف قیمت به سمت دره حرکت می کند و مجددا حرکت صعودی خواهد داشت. به طوری که قیمت دوباره به سطحی پایین تر از دره قبلی حرکت می کند و حرکتی صعودی انجام می دهد. در پایان قیمت دوباره یک حرکت نزولی تا سطح دره اول خواهد داشت. با انجام این حرکات قیمت حرکتی صعودی پیدا می کند و به سمت سطح مقاومتی که در قله های قبلی تشکیل شده می رود.
الگوی سر و شانه
نحوه تشخیص حد زیان و سود در الگو کف یا معکوس
الگو سر و شانه در فارکس نیز مورد استفاده قرار می گیرد، از این رو معامله گرانی که در این بازارها مشغول به فعالیت هستند باید بتوانند به خوبی این الگوها را تحلیل نمایند و حد زیان و سود در آن ها را تشخیص دهند تا بتوانند معاملات سودمندی را تجربه نمایند. در این الگو حد زیان زیر شانه سمت راست قرار دارد. البته افرادی که می خواهد اطمینان بیشتری داشته باشند می توانند زیر قسمت سر را به عنوان حد زیان در نظر بگیرند. البته حتما باید به این نکته توجه نمود که فاصله میان شانه راست تا سر خیلی زیاد نباشد.
در این الگو حد سود نیز معادل فاصله میان سر تا خط گردن است که باید آن را از مکانی که خط گردن شکسته می شود به سمت بالا اعمال نمود.
الگوی سر شانه
دو الگوی سر شانه سقف و کف چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟
الگوی سرو شانه سقف و کف تفاوت هایی دارند که موجب تمایز آن ها از یکدیگر شده است. در الگوی سر وشانه کف یا معکوس برای کامل شدن الگو حتما باید شکسته شدن خط گردن اتفاق بیافتد. اما تکنیک هایی که برای محاسبه قیمت های هدف مورد استفاده قرار می گیرند دقیقا مانند الگوی سقف است. تنها تفاوتی که در کف وجود دارد تمایل بیشتر برای حرکات بازگشتی به سمت گردن پس از موجب نزولی است.
مناسب ترین روش برای پی بردن به این تفاوت این است که هر بازار فقط بعد از یک سکون یا رکود می تواند روندی نزولی داشته باشد. در بیشتر موارد کاهش تقاضا یا همان تمایل برای خرید در بین معامله گران در راستای سوق دادن بازار در جهت نزولی کافی می باشد. به این نکته توجه داشته باشید که بازار هرگز پس از یک دوره سکون نمی تواند تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی یک صعود ناگهانی داشته باشد. تنها در شرایطی که میزان تقاضا بیشتر از عرضه باشد و بالا رفتن هجوم خریداران نسبت به فروشندگان قیمت ها صعود خواهند داشت.
الگو سر و شانه
الگو سر و شانه های مرکب
الگوی سر و شانه مرکب یکی از حالت های الگو سر و شانه است که در آن شاهد دو سر یا دو شانه چپ یا راست خواهیم بود. البته استفاده از این الگو چندان رایج نیست و اما می تواند در پیش بینی بازار موثر باشد. از مهم ترین ویژگی های این الگو می توان به این موضوع اشاره نمود که الگوی مرکب تمایل بسیارشدیدی برای رعایت تناسب درالگوی سر و شانه دارند. به این معنی که اگر در سمت راست شانه واحدی وجود داشته باشد حتما در سمت چپ نیز یک شانه واحد خواهیم داشت. بنابراین اگر دو شانه در سمت چپ باشد انتظار می رود که در سمت راست نیز دو شانه خواهد بود.
الگوهای سر و شانه کف و سقف دو قلو
الگوی کف دو قلو
الگوی سر و شانه دو قلو از نوع کف در انتهای یک روند نزولی ایجاد می شود و بازگشت قیمت به شکل صعودی را نشان می دهد. تشکیل این الگو می تواند سود زیادی را نصیب سهامداران کند. الگوی کف دو قلو شباهت بسیاری به حرف W دارد و دارای دو کف متوالی پشت سر هم و یک خط گردن می باشد. خط گردن در واقع خط مقاومت است. با تشکیل این الگو و شکسته شدن خط مقاومت پیش بینی می شود که سهم حداقل به اندازه فاصله سقف تا خط گردن رشد کند. به میزانی که شکل گیری این الگو مدت زمان بیشتری را طول بکشد اعتبار بالاتری خواهد داشت. همچنین افزایش حجم نیز در شکل گیری این الگو می تواند اعتبار الگو را بیشتر نماید.
الگوی سقف دوقلو
این الگو دقیقا نقطه مقابل الگو کف دو قلو است، بنابراین در انتهای یک روند صعودی شاهد آن خواهیم بود و بازگشت قیمت به شکل نزولی را نشان می دهد. در این الگو نیز دو قله متوالی پشت سر هم و یک خط گردن وجود دارد. به این معنی که بعد از تشکیل الگو و شکسته شدن خط حمایت و افزایش حجم سقف نمودار به اندازه فاصله سقف تا گردن افت خواهد داشت. توجه داشته باشید که در این الگو خط حمایت بعد از شکسته شدن به خط مقاومت تبدیل می شود و نقش مقاومتی خواهد داشت. معمولا بازگشت این خط با یک فرصت خروج مجدد همراه خواهد بود، زیرا الگو به شدت نزولی است.
الگوی سقف دوقلو
آیا در الگوهای کف و سقف دوقلو امکان نقض وجود دارد؟
نمی توان به صورت قطعی بیان نمود که تمامی قوانین و الگوهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرند صحیح هستند. با توجه به اینکه این الگوها تنها دارای پشتوانه آماری هستند احتمال نقض در الگوهای دو قلو سقف و کف وجود خواهد داشت. مثلا در الگوی سقف دوقلو قیمت پس از شکسته شدن خط گردن روندی صعودی به جای نزولی داشته باشد و دو قله قبلی نیز که اکنون به عنوان سطح مقاومت هستند به طرف بالا کشیده شوند الگوی سقف دو قلو نقض خواهد شد. این شرایط به صورت عکس می تواند برای الگو کف دو قلو نیز رخ دهد و الگوی آن نقض گردد. در صورتی که هر یک از این الگوها نقض شوند می توان خطی که به موازات قله ها یا دره ها ترسیم شده است حد زیان در نظر گرفت.
تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه ادامه دهنده
الگوی سر و شانه ادامه دهنده نیزحالتی از الگوهای سر و شانه است که در آن نمودار قیمت شباهت بسیاری به الگوی مستطیل دارد. تنها تفاوت آن ها در یک روند صعودی نقطه قعر یا کفی میانی در مقایسه با دو کفی دیگر عمیق تر هستند. همچنین در روند نزولی قله میانی در مقایسه با دو قله دیگر در چپ و راست دارای ارتفاع بیشتری است. از این رو می توان گفت که هر دو نوع الگو از نوع سروشانه هستند که از روند قبلی تبعیت می نمایند، در نتیجه نمی توان آن ها را با الگوهای سر و شانه برگشتی اشتباه گرفت.
الگوی سر و شانه
سخن پایانی
همانطور که اشاره شد الگوی سر و شانه از جمله الگوهای بازگشتی است که بعد از تشکیل ساختار الگو در پایان روند انتظار چرخش روند وجود خواهد داشت. در الگوهای سر و شانه سقف انتظار می رود که قیمت ریزش داشته باشد. این در حالی است که در الگوهای سر وشانه کف منتظر افزایش قیمت خواهیم بود. از این الگوها می توان به منظور تشخیص اصلاح های مقطعی نمودار و یا چرخش روند اصلی نمودار استفاده نمود.
کندل چیست؟ + مهمترین انواع کندل ها
نمودارهای کندل استیک (شمعی – ژاپنی) یکی از پرکاربردترین نمودارها در تحلیل تکنیکال هستند. کندلها (Candle) به عنوان اجزای اصلی این نمودارها حاوی تمام اطلاعات قیمتی موردنیاز در آن تایم فریم خاص میباشند. اهمیت کندل (معنی فارسی: شمع) در تحلیل تکنیکال زمانی مشخص میشود که شما صرفا با دیدن نمودارهای شمعی و یافتن الگوهای کندل استیک (CandleStick) روند قیمتی را پیشبینی میکنید. وجه تمایز کندلها در ارائه هیجانات و احساسات معاملهگران بصورت بصری است. بیشترین اطلاعات قیمتی در کندلها گنجانده میشود به طوری که با تحلیل آنها میتوان رفتار آینده بازار را پیشبینی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی کرد. اگر گام صفر آموزش تحلیل تکنیکال را یادگیری مفهوم کندل و انواع آن بدانیم اغراق نکرده ایم!
سرفصل آموزشی
نمودار کندل استیک در تحلیل تکنیکال
طبق اولین اصل تحلیل تکنیکال “قیمت، همه چیز است!” در واقع تکنیکالیستها معتقدند تمامی عوامل موثر بر تغییرات قیمت در خود قیمت مستتر است. در واقع فقط کافی است با استفاده از تحلیل نمودار، روند قیمتی را پیشبینی کنیم. بنابراین “نمودارهای قیمتی” نقش مهمی دارند چرا که نمودار با اطلاعات کاملتر و بهتر، میتواند باعث بهبود کارایی تحلیل شود. سه نوع نمودار در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
- نمودار خطی: از اتصال نقاط قیمت پایانی بدست میآید. اطلاعات زیادی در این نمودار از بین میرود.
- نمودار میلهای: اطلاعات قیمت بصورت یک خط عمودی (میله) شامل 4 پارامتر اصلی قیمت یعنی قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت است.
- نمودار کندل استیک (CandleStick Chart): مشکل نمودارهای میلهای، عدم فهم سریع اطلاعات هر میله است. این مشکل در نمودارهای کندل استیک با اضافه شدن بدنه حل شد. بنابراین مزیت نمودارهای شمعی – ژاپنی فهم راحتتر و سریعتر است. در این نمودارها، کندلها (Candle) به عنوان عنصر اصلی نمودار شناخته میشوند. استفاده از نمودارهای CandleStick در بین تحلیلگران پرایس اکشن کاربرد فراوانی دارد.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمع است و جزء اصلی نمودارهای Candlestick است. 4 تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی پارامتر اصلی قیمت (قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت) در یک تایم فریم خاص را شامل میشود. کندلها از دو بخش اصلی تشکیل میشوند: بدنه (Real Body) و سایه (Shadow). بدنه کندل بیانگر قیمت بسته شدن (Close Price) و قیمت بازگشایی (Open Price) است. دو خطی که در ابتدا و انتهای بدنه قرار دارد به شادو یا همان سایه معروف است. سایه پایینی و بالایی به ترتیب معرف کمترین قیمت (Low Price) و بیشترین قیمت (High Price) هستند. در واقع طول سایهها بیانگر دامنه نوسان قیمت است.
با توجه به قیمت پایانی (Close) و آغازین (Open) دو نوع کندل داریم: صعودی یا نزولی. اگر قیمت پایانی بیشتر از آغازین باشد بیانگر کندل صعودی با بدنه توخالی و رنگ سفید است. همچنین اگر قیمت پایانی کمتر از قیمت بازگشایی باشد کندل نزولی خواهیم داشت که رنگ بدنه آن بصورت توپر و با رنگ سیاه خواهد بود. دقت بفرمایید که نمایش بدنه کندل صعودی و نزولی به ترتیب با رنگ سبز و قرمز رایجتر است. شکل زیر مفهوم کندل را با جزئیات تمام نشان میدهد.
مفاهیم کندل ها در یک نگاه
میتوان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت. در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندلها میتوانیم کل معاملات در یک تایمفریم را تحلیل کنیم. چرا که هر کندل منعکسکننده عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است. در ادامه چند تفسیر ابتدایی از کندلها را خدمتتان بیان میکنیم که صرفا با نیمنگاهی به نمودار شمعی میتوان این مفاهیم را برداشت کرد.
- بدنه مشکی و سفید به ترتیب بیانگر قدرت بالای فروشندگان و خریداران است. هر چه طول بدنه کندل بزرگتر باشد قدرت بیشتری از خرید یا فروش را نشان میدهد.
- شادو با توجه به رنگ بدنه میتواند مفاهیم مهمی را به معاملهگران گوشزد کند. برای مثال بلند بودن طول سایه بالایی در یک کندل نزولی بیانگر قدرت بالای فروشندگان و افزایش تقاضای عرضه است.
- بلند بودن طول سایه پایینی در یک کندل صعودی نیز نشان از قدرت بالای خریداران و افزایش تقاضای خرید دارد.
انواع کندل ها — مهمترین الگوهای شمعی (Candlestick)
با شناسایی واکنش بازار به قرارگیری خاص تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی کندلها کنار یکدیگر، الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns) ساخته میشوند. 3 نوع کلی الگوی کندل استیک داریم. بیشتر این الگوهای برای پیشبینی بازگشت روند در سطوح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار میگیرند. در واقع الگوهای کمی برای تایید و ادامهدار بودن روند فعلی وجود دارند. انواع کندلهای برگشتی به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- برگشتی صعودی
- برگشتی نزولی
- ادامهدهنده
یک دستهبندی دیگر نیز با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها وجود دارد مثل الگوهای یک، دو و سه کندلی. در ادامه مهمترین این الگوها را به شما آموزش خواهیم داد.
1. کندل مارابوزو
به یک کندل صعودی بدون سایه (بدنه سفید یا سبز)، الگوی مارابوزو سفید یا Bullish Marubozu میگویند که یک روند صعودی و بازار گاوی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح تقاضا و فشار خرید معاملهگران دارد.
به یک کندل نزولی بدون سایه (بدنه سیاه یا قرمز)، الگوی ماروبوزو سیاه یا Bearish Marubozu میگویند که یک روند نزولی و بازار خرسی را در پی خواهد داشت چرا که این الگو نشان از افزایش سطح عرضه و فشار فروش معاملهگران دارد در شکل زیر این دو الگو نشان داده شده است. در این دو الگو، هر چه طول بدنه شمع بلندتر باشد قدرت بیشتری از تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی خرید یا فروش را نشان میدهد.
2. الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
الگوی دوجی نیز جزء الگوهای تک کندلی است بدین صورت که بدنه کندل بسیار کوتاه و عموما بصورت یک خط نازک میباشد و به معنی یکسان بودن قیمت بازگشایی و قیمت پایانی است. الگوی دوجی در تحلیل تکنیکال بیانگر تشویش و بیتصمیمی معاملهگران است. در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: پایه بلند، سنگ قبر، سنجاقک و چهار قیمت!
الگوی دوجی پایه بلند: بدنه نازک، سایه بلند از هر دو طرف | برابر بودن فشار عرضه و تقاضا ← تشویش و دودلی معاملهگران |
الگوی دوجی سنگ قبر: بدنه نازک، سایه بالایی بلند | قدرت زیاد فروشندگان ← سیگنال فروش در انتهای روند صعودی |
الگوی دوجی سنجاقک: بدنه نازک، سایه پایینی بلند | قدرت زیاد خریداران ← سیگنال خرید در انتهای روند نزولی |
کندل دوجی چهار قیمت: بدنه و سایه کوتاه! | بیانگر صف خرید و فروش — برابری قیمت پایانی، آغازین، بیشترین و کمترین قیمت |
همراه شدن Doji با الگوی Marubozu نتایج جالبی در پی دارد:
- اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سفید باشد نشان از تضعیف قدرت خریداران و احتمال افزایش فشار فروش دارد بنابراین کاهش قدرت روند صعودی را در پی دارد و باید با احتیاط بیشتری نسبت به خرید سهام اقدام کرد!
- اگر الگوی دوجی همراه با ماروبوز سیاه باشد نشان از تضعیف قدرت فروشندگان و احتمال افزایش فشار خرید دارد بنابراین کاهش قدرت روند نزولی را در پی دارد و احتمال توقف روند کاهشی قیمت وجود دارد!
3. الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
ویژگی الگوی Hanging Man (مرد به دار آویخته یا مرد اعدامی) عدم وجود سایه بالایی کندل یا کوتاه بودن آن میباشد همچنین سایه پایینی باید حداقل 2 برابر بدنه باشد. این الگو در انتهای یک روند صعودی و در نقاط مقاومت تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی رخ میدهد و به علت قدرت زیاد فروشندگان و افزایش سطح عرضه، بیانگر تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه مشکی (قرمز) باشد قدرت الگوی مرد به دار آویخته بیشتر خواهد بود.
4. کندل چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال
در این الگو، سایه پایینی 2 تا 3 برابر بدنه کندل است و سایه بالایی نداریم یا خیلی کوتاه میباشد. این الگو در انتهای یک روند نزولی و در نقاط حمایت رخ میدهد و نشان از افزایش سطح تقاضا و شکلگیری روند صعودی دارد. رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما رنگ سفید (سبز) بدنه، بیانگر قدرت بیشتر الگو برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی خواهد بود. این الگو به پین بار صعودی نیز معروف است.
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer) از نظر رفتاری مشابه کندل چکش است با این تفاوت که سایه بالایی 2 برابر بدنه است و سایه پایینی تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی خیلی کوتاه میباشد. دقت بفرمایید که این الگو از اعتبار کمتری برای بازگشت و تغییر روند نزولی به صعودی برخوردار است.
5. الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)
این الگو که به پین بار نزولی معروف است در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. سایه بالایی حداقل 2 برابر بدنه و کندل فاقد سایه پایینی (یا خیلی کوتاه) است. الگوی شوتینگ استار (ستاره ثاقب) بیانگر افزایش تقاضای فروش و در نتیجه تغییر روند صعودی به نزولی است و اگر رنگ بدنه سیاه باشد (نزولی – بدنه قرمز) قدرت بازگشت روند بیشتر خواهد بود. اگر بعد از تشکیل الگوی ستاره دنباله دار، یک کندل پایینتر از کف قیمتی شکل بگیرد میتوان آنرا سیگنال قوی فروش دانست.
6. الگوی ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
جز الگوهای دو کندلی و بازگشتی است که تغییر روند صعودی به نزولی را در پی دارد بدین صورت که در یک روند صعودی ابتدا یک شمع سفید با بدنه نسبتا بلند و سپس کندلی با رنگ سیاه تشکیل خواهد شد شمع قرمز باید حداقل 50% بدنه کندل سبز را شامل شود و سقف قیمتی آن باید بالاتر از سقف شمع سیاه باشد. تشکیل این الگو در نقطه مقاومت باعث قدرت بیشتر آن در تغییر روند خواهد بود.
7. الگوی اینگالف نزولی (Bearish Engulfing)
این الگو که به پوشای نزولی نیز معروف است در بازار خرسی و هنگام تغییر روند صعودی به نزولی تشکیل میشود بدین صورت که یک کندل قرمز، یک یا چند شمع قبلی خود را شامل میشود! و پوشش بیشتر کندلها باعث افزایش قدرت بازگشتی آن خواهد شد. کندل سیاه باید شمع سفید قبل خود را کامل پوشش دهد بدین صورت که قیمت آغازین و پایانی آن باید بیشتر از قیمت پایانی و آغازین کندل سبز قبلی باشد.
8. الگوی اینگالف صعودی (Bullish Engulfing)
این کندل صعودی در بازار گاوی و انتهای روند نزولی شکل میگیرد. بدینصورت که یک کندل سبز، یک یا چند شمع قبلی خود را پوشش میدهد و هر چه کندلهای بیشتری را شامل شود قدرت بازگشت آن بیشتر خواهد بود. کندل سفید باید شمع سیاه قبل خود را کامل بپوشاند. شناسایی الگو اینگالف صعودی در نقاط حمایتی معتبر میتواند به عنوان سیگنال خرید تلقی شود. Engulfing به الگوی پوششی یا پوشا نیز معروف است.
9. الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال (Morning Star)
از الگوهای سه کندلی و برگشتی صعودی است بدین صورت که در پایان یک روند نزولی، یک شمع سیاه بلند تشکیل میشود که روند نزولی فعلی را تایید میکند سپس شمع دوم با بدنهای کوچک و پایینتر از بدنه شمع اول شکل میگیرد. رنگ بدنه شمع دوم اهمیت ندارد! آخرین کندل در بالای بدنه شمع دوم و با رنگ سفید ظاهر میشود و باید حداقل 50% بدنه شمع اول را پوشش دهد. دقت بفرمایید که کوچک بودن بدنه شمع دوم و شباهت آن با ستاره! دلیل نامگذاری این الگو است و به شمع میانی، ستاره نیز میگویند.
10. الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
نقطه مقابل الگوی قبلی است! یعنی در پایان یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان از برگشت روند صعودی دارد و جزء الگوهای قوی برگشتی است. در این الگو شمع اول بصورت یک کندل بلند سفید، شمع دوم با بدنهای کوچک و بالاتر از شمع اول و نهایتا آخرین کندل در زیر بدنه ستاره و با رنگ سیاه ظاهر میشود که قیمت پایانی آن زیر خط میانی بدنه شمع اول است. ستاره عصرگاهی سیاره زهره است که قبل از تاریکی هوا ظاهر میشود! برخلاف ستاره صبحگاهی (سیاره عطارد) که نشانه طلوع آفتاب است!
11. الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
یکی از الگوهای پرقدرت تحلیل تکنیکال جهت تغییر روند صعودی به نزولی است سه کندل سیاه با اندازههای تقریبا یکسان، سیگنال کاهش قیمت را صادر میکنند! این الگو بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. در مقابل این الگو، الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) قرار دارد که 3 شمع سبز پشت سر هم نوید یک روند صعودی و افزایش قیمت را میدهند.
12. الگوی عشق: عشق بورزید، پرواز کنید!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال کدامند
استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال از ابزارهای مهم برای تحلیل نمودارهای بازار های مختلف مالی است. با فراگیری این روش به راحتی با مشاهده نمودار می توانید آینده بازار و سیر صعودی یا نزولی آن را پیش بینی کنید. در این مطلب با استفاده از دانش تحلیل تکنیکال به تحلیل بازار و پیش بینی روند آن نگاهی می اندازیم و الگوهای بازگشتی را به شما عزیزان معرفی می نماییم.
آشنایی با الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
در دریایی از بازارهای مالی، تحلیل گرها همیشه به دنبال بیشترین شانس برای کسب سود می باشند. برخی از عناصری که یک فرصت معاملاتی خوب را تعریف می کنند، عواملی که با ریسک پایین و الگوهای قابل شناسایی هستند. همه این عناصر در الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال وجود دارند؛ و به همین دلایل بسیار قدرتمند تلقی می شوند. از این رو در این مطلب ما به سه الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) قدرتمند در ارز دیجیتال که می توانند به شما در بهبود روند معاملات و سودآوری کمک کنند نگاه می اندازیم.
1- الگوی چکش (Hammer Pattern)
چکش یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال است که در پایان روند نزولی رخ می دهد. برای اینکه یک شمع (Candle) چکشی اتفاق بیفتد، ارز دیجیتال باید یک کف قیمت جدید را به ثبت برساند. به این معنی که رمز ارز، قیمتی کمتر از پایینترین قیمتهای قبلی خود، ایجاد می کند و دوباره به نزدیکی قیمت قبلی خود باز می گردد. البته به این نکته توجه داشته باشید که بسته شدن قیمت باید نزدیک به قیمت قبلی اتفاق بیفتد. این امر باعث قدرتمندتر شدن شمع می شود. همانطور که در زیر مشاهده می کنید، چکش ها همیشه یک بدنه کوچک و یک سایه پایین بلند دارند.
معرفی الگوی چکش در میان الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
شمع چکشی یکی از قدرتمندترین سیگنال ها است و دلیل آن ساده است زیرا نحوه ایجاد آن، سیگنالی را ارسال می کند که روند نزولی رو به پایان است و بازار به سمت صعود در حال حرکت است. نشانه مثبت دیگر رونق معاملات است که طی شکل گیری الگوی چکش افزایش می یابد.
2- الگوی ستاره دنباله دار (Shooting Star)
در تحلیل ارز دیجیتال نقطه مقابل الگوی چکش، ستاره دنباله دار وجود دارد. که از لحاظ ظاهری حالت شمع ها برعکس الگوی چکش قرار دارد. این حالت در پایان روند صعودی بازار شکل می گیرد و به معنی آغاز روند نزولی نیز هست. در الگوی ستاره دنباله دار شمع ها دارای سایه کوتاه و دم بلند هستند.
الگوی ستاره دنباله دار
وقتی این الگو پدیدار می شود با آغاز روند نزولی بازار رو به رو می شویم؛ البته قبل از آغاز روند نزولی، بازار یک رشد قیمت کوتاه را تجربه خواهد و پس از آن در نتیجه فشار فروش، قیمت ها کاهش پیدا می کنند. بسیاری از تحلیل گر ها پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار منتظر می مانند تا ادامه روند بازار را مشاهده کنند. اگر یک شمع دیگر نیز با قرمز بسته شود به معنی شکل گیری این الگو است. البته افرادی که طبع ریسک پذیر تری دارند بلافاصله پس از مشاهده الگوی ستاره دنباله دار وارد عمل می شوند. البته به این نکته توجه داشته باشید تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی در تحلیل الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال هرچه شمع با قیمت پایین تری بسته شود احتمال شکل گیری الگوی ستاره دنباله دار نیز بیشتر است.
3- الگوی پوشاننده ( Engulfing Pattern)
الگوی پوشاننده به صورت صعودی و نزولی وجود دارد و در گروه الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال قرار دارد. این الگو در مدل دوتایی قابل تحلیل است و همیشه برای تصمیم گیری باید منتظر ظاهر شدن شمع دوم ماند و پس از دیدن هر دو شمع می توان در مورد روند آتی بازار نظر داد.
معرفی الگوی پوشاننده
3-1 الگوی پوشاننده صعودی
در دسته الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال، الگوی پوشاننده صعودی همیشه بعد از پایان یک روند رو به پایین ظاهر می شود. ساختار شمع ها در این الگو به صورتی است که شمع اول سایه کوتاه و بدنه ای کوچکتر نسبت به شمع بعدی که روند صعودی دارد، خواهد داشت.
3-2 الگوی پوشاننده نزولی
این الگو همانطور که از نام آن پیدا است نشان دهنده شروع یه روند رو به پایین می باشد؛ و ساختار آن دقیقا برعکس الگوی پوشاننده صعودی است. در پایان یک روند صعودی با شمع و سایه بلند، یک شمع نزولی قرار دارد که به طور کامل بدنه ی شمع صعودی را پوشش می دهد.
ترید با استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال
برای پیش بینی قیمت ارزهای دیجیتال و استفاده از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال راه سختی پیش رو نخواهید داشت. زیرا استفاده از الگوهای بازگشتی و روش کار در همه آنها یکسان است.
زمانی که روند صعودی را در ساختار نمودار قیمت مشاهده کردید و دیدید که، بالاترین نقطه شمع ها همیشه از نقطه قبلی خود بالاتر است و پایین ترین نقطه نیز هر بار به نسبت شمع های قبلی بالاتر است، باید منتظر مشاهده الگوهای بازگشتی باشید. مثلا الگوی ستاره دنباله دار را در نظر می گیریم؛ حالا روند صعودی رو به پایان است و احتمال بازگشت روند، به شدت بالا است. اگر شما شخص ریسک پذیری هستید می توانید همین لحظه یک موقعیت جدید ایجاد کنید. البته این را در نظر داشته باشید ممکن است پیش بینی شما غلط از آب در بیاید؛ پس می توانید منتظر شمع بعدی که به معنای تایید روند است بمانید. ممکن است در این روش سود کمتری حاصل شما بشود اما موقعیت خود را در پیش بینی اشتباه یکی از الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال به خطر نینداخته اید.
سخن پایانی
روشهای متفاوتی برای تحلیل انواع نمودار در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد که شما می توانید با استفاده از آنها به سود مناسب برسید. نکته مهم فراگیری و تمرین این الگوها است که شما را طی زمان در زمینه تحلیل الگو، چیره دست می کند. الگوهای بازگشتی ارز دیجیتال جزو مهمترین و البته ساده ترین و اثر بخش ترین الگوها در تحلیل و معامله رمز ارزها هستند. شما می توانید با مراجعه به بخش گفتگو سیبنال ، با سایر کاربران و تحلیل گران در مورد انواع روش های تحلیل بازار مالی و شیوه های سودمند در کسب سود از رمز ارز و سایر بازار های مشابه به صحبت بپردازید.
سیبنال در تلاش است تا بستر مناسبی را برای سرمایه گذاران و تحلیل گران فراهم کند تا با هم رسانی دانش و سرمایه خود بتوانند به کسب سود و استفاده از توانمندی های خود بپردازند. با توجه به نو بودن این عرصه در جهان و البته کشور ما، حضور یک مرجع قابل اعتماد و به روز برای ارائه اطلاعات و به اشتراک گذاری آن می تواند بسیار سودمند باشد که سیبنال برای دست یافتن به این مهم در تلاش است.
دیدگاه شما