قیمت دلار به کدام سو میرود؟
قیمت دلار در بازار آزاد، بیتوجه به اخبار سیاسی منفی و لحن تند و ضدایرانی مقامات دولت ترامپ، در کانال ۱۳ هزار و ۱۰۰ تومانی قرار دارد. علیرغم افزایش تنشهای سیاسی، در حال حاضر، سطح ثبات در بازار ارز افزایش یافته است.
در این نوشته قصد داریم قیمت دلار در ماههای آینده و وضعیت آتی بازار ارز را پیشبینی کنیم. به گزارش «مردم سالاری آنلاین»، در روز پنجشنبه هفته گذشته (۳۰ خرداد) یک اتفاق بسیار مهم روی داد و سپاه پاسداران یک پهپاد جاسوسی آمریکا را که به مرزهای کشور تجاوز کرده بود، ساقط کرد.
در پی این حادثه، لحن ضدایرانی دولت ترامپ علیه ایران تندتر شد و برخی منابع حتی گزارش دادند که دولت آمریکا تا آستانه حمله به ایران پیش رفته اما در آخرین دقایق، ترامپ فرمان توقف حمله را صادر کرده است. این حادثه و اتفاقات پس از آن، نقطه اوج تنشها بین آمریکا و ایران در یک سال اخیر بود. با این حال، برخلاف رویهای که عمدتاً از ابتدای سال گذشته تا پایان اردیبهشت ۹۸ شاهد جهش دلار در بازارهای خارجی جهش دلار در بازارهای خارجی آن بودیم، بازار ارز حساسیتی نسبت به تنشهای سیاسی از خود نشان نداد و خوشبختانه جهش قیمتها در این بازار روی نداد. پیش از این، مردم سالاری آنلاین در مطلبی با عنوان «واکسینه شدن بازارها نسبت به تنشهای سیاسی»، نوشته بودیم که بازارهای ارز، طلا و بورس در ایران تقریباً حساسیت خود را به اخبار منفی سیاسی از دست دادهاند.
تحولاتی که بعد از سرنگون ساختن پهپاد آمریکایی در بازار ارز و بورس روی دهد، صحت این استدلال را نشان میدهد که در کوتاهمدت دوران جهشهای شدید نرخ ارز به سر آمده است. هفته گذشته کمترین قیمت دلار در بازار آزاد ۱۳ هزار و ۱۰۰ تومان و بالاترین قیمت دلار، ۱۳ هزار و ۸۰۰ تومان بود. در هفته جاری حتی از میزان نوسانات نرخ ارز کاسته شده و در حال حاضر (چهارشنبه ۵ تیر) دلار آمریکا در قیمت ۱۳ هزار و ۱۰۰ تومان در بازار آزاد معامله میشود. در کنار بازار ارز، از حساسیت بازار بورس نیز به تنشهای سیاسی کاسته شده است. بازار بورس در هفته جاری به هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی آمریکا و تحریمهای جدید دولت ترامپ علیه رهبر انقلاب، برخی از فرماندهان سپاه و محمدجواد ظریف، واکنش منفی نشان نداد. شاخص کل بورس تهران در چهار روز کاری اخیر (از دوم تیر تا پنجم تیر) ۱۴ هزار و ۶۹۱ واحد رشد کرده است و ادبیات ایرانهراسانه دولت ترامپ، تأثیری بر عملکرد مثبت بورس نداشته است.
قیمت ارز در ماههای آینده چگونه خواهد بود؟
به نظر میرسد در تیرماه، نیمه بالایی کانال ۱۲ هزار تومانی و نیمه پایینی کانال ۱۳ هزار تومانی، نرخ تعادلی قیمت دلار باشد و دلار آمریکا عمدتاً در بازه ۱۲۵۰۰ تومانی تا ۱۳۵۰۰ تومانی نوسان کند. برای دوره بلندمدتتر، قیمت ارز به دو عامل بستگی دارد: اول اینکه سطح تنشهای سیاسی در محدوده مهارپذیر و قابل کنترل باقی بماند و تنشهای سیاسی همچون ماههای اخیر به یک تقابل نظامی یا درگیری نظامی تصادفی منجر نشود؛ عامل دوم هم این است که همچون ماههای اخیر، روند ورود ارز حاصل از صادرات غیرنفتی به کشور، در مجموع قابل قبول باشد و در این روند، اختلالی صورت نگیرد. در صورتی که این عوامل تغییر نکنند، بازار ارز ثبات نسبی خود را حفظ خواهد کرد و جهش شدیدی را تجربه نخواهد کرد.
در مجموع در چندین ماه آینده حتی با احتساب تحریمهای شدید نفتی، نمیتوان انتظار داشت که نرخ دلار در بازار آزاد به بالاتر از ۱۵ هزار تومان برسد. به نظر میرسد که برای چندین ماه آینده، نرخ دلار در کانال ۱۳ هزار تومان تا ۱۵ هزار تومانی نوسان کند و حتی اگر اتفاق غیرمنتظرهای روی ندهد به ندرت به سمت قیمت فوقانی کانال، یعنی قیمت ۱۵ هزار تومان، سوق یابد. مهمترین استدلالی که برای این پیشبینی وجود دارد این است که عامل سفتهبازانه از بازار ارز رخت بربسته است و حتی با بروز اخبار سیاسی منفی نیز شاهد هجوم سفتهبازان به بازار ارز نیستیم.
در واقع، ظرفیتهای اقتصادی افزایش نرخ ارز در کوتاه مدت خاتمه یافته و به این دلیل نقدینگیهای خُرد، ترجیح میدهند با هدف سودآوری به بازارهای دیگری بروند. یکی از بازارهایی که در ماههای اخیر با افزایش حضور نقدینگیهای خرد، روبرو بوده، بازار بورس است. ارزش کل معاملات بورس و فرابورس، امروز بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان بوده است. میانگین ارزش معاملات بورس و فرابورس در یک سال اخیر، حدود یک هزار و ۳۷۰ میلیارد تومان بوده است. هجوم نقدینگی به بورس که از همین آمار به خوبی قابل مشاهده است، باعث شده تا بازدهی بازار بورس در سال جاری از دیگر بازارهای رقیب پیشی گیرد. تا زمانی که نقدینگی قابل توجهی در بورس وجود دارد و برخلاف سال گذشته، سفتهبازان و معاملهگران درشت و خُرد، اشتهایی برای سرمایهگذاریهای جدید در بازار ارز ندارند، قیمت ارز در محدوده کنترلشدهای که به آن اشاره کردیم، نوسان خواهد کرد.
منبع: روزنامه مردم سالاری
اقتصاد خوب در گرو سیاست خارجی درست
روند افزایش نرخ دلار در طول دولتهای پس از انقلاب روندی دائمی بوده است؛ اما با نگاهی به قیمتها در 43 سال گذشته آهنگ این رشد از زمان دولت احمدینژاد چندین برابر شد. دادههای بانک مرکزی مربوط به نرخ ارز در بازار غیررسمی نشان میدهد که در نخستین سالهای پس از وقوع انقلاب، نرخ ارز جهش یافت و از قیمت هفت تومان به ۱۰ تومان رسید.
عبدالرحمن فتحالهی: روند افزایش نرخ دلار در طول دولتهای پس از انقلاب روندی دائمی بوده است؛ اما با نگاهی به قیمتها در 43 سال گذشته جهش دلار در بازارهای خارجی آهنگ این رشد از زمان دولت احمدینژاد چندین برابر شد. دادههای بانک مرکزی مربوط به نرخ ارز در بازار غیررسمی نشان میدهد که در نخستین سالهای پس از وقوع انقلاب، نرخ ارز جهش یافت و از قیمت هفت تومان به ۱۰ تومان رسید. به این ترتیب نخستین شوک ارزی اقتصاد کشور با ۴۰ درصد افزایش نرخ ارز در سال ۵۷ به وقوع پیوست. با آغاز به کار دولت سازندگی و اوجگیری تورم از ۹ درصد به ۴۹ درصد بدترین جهش دلار اتفاق افتاد و تنها در سال ۷۰ قیمت دلار از ۸۶ تومان به ۱۴۲ تومان رسید. در نهایت هاشمیرفسنجانی دلار را در سال 76 با قیمت 646 تومان تحویل دولت اصلاحات داد. دولت سیدمحمد خاتمی باثباتترین دوره را برای قیمت دلار رقم زد و تنها با رشدی 258 تومانی، دلار را با قیمت ۹۰۴ تومان به محمود احمدینژاد تحویل داد. از دولت نهم به بعد دلار دیگر به دنبال رشد قیمت نبود؛ بلکه عملا ترمز قیمتها را برید و به دنبالش ریال ایران هم مرتبا سقوط پشت سقوط را تجربه کرد. قیمت دلار در دهه 80 و مشخصا تا سال ۱۳۸۹، از ۸۱۳ تومان به هزارو صد تومان رسید. در سال ۹۰ همزمان با تشدید زمزمهها مبنی بر کاهش درآمدهای نفتی، افزایش نرخ ارز حالتی شتابان به خود گرفت و در پایان اسفند سال ۹۰ قیمت دلار به هزارو 892 تومان رسید. در تابستان ۹۱ قیمت دلار از هزارو 800 تومان به دوهزارو 300 تومان در پایان شهریورماه رسید. جهش بعدی قیمت دلار در مهرماه سال ۹۱ بود که این عدد سههزارو 182 تومان را تجربه کرد. در این سال دلار بر حسب ریال تا ورود به کانال چهار هزار تومانی هم گام برداشت. نهایت امر حسن روحانی دلار را با قیمت سههزارو 580 تحویل گرفت و در روز ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ با قیمت 25هزارو 619 تومان تحویل دولت رئیسی داد. از ابتدای هفته جاری هم قیمت دلار در دولت رئیسی با ورود به کانال 33 هزار تومان، رکوردشکنی تاریخی خود را تجربه کرد و ریال ایران به نازلترین نرخش در تاریخ کشور رسید. با نگاهی به تحولات در این چهار دهه به نظر میرسد که رشد قیمت دلار و به تبع آن سقوط ارزش ریال نسبت مستقیمی با حوزه سیاست خارجی داشته است؛ بنابراین هر زمان شاهد گشایش و فضای مثبت دیپلماتیک بودهایم، تأثیرات مثبتش را بر بازار ارز و کل بدنه اقتصاد کشور داشته است و برعکس، هر زمان دیپلماسی ایرانی در مسیر تشدید تنش و تصاعد بحران گام نهاده، به تبع آن وضعیت این روزهای بازار ارز و تب تند دلار را نظارهگر بودهایم؛ اما به واقع بلبشوی قیمت ارز بهخصوص از ابتدای هفته جاری با این رکوردشکنی تاریخی که با صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران همراه بود تا چه اندازه به تحولات حوزه سیاست خارجی ارتباط دارد؟ «شرق» برای یافتن پاسخ این سؤال، گفتوگویی را با محمد طبیبیان انجام داده تا به واکاوی عمق اثرات مثبت و منفی اقتضائات سیاست خارجی ایران بهخصوص در حوزه برجامی بر پارامترهای اقتصادی کشور نائل آید. متن پیشرو خروجی گپوگفت با این اقتصاددان و استاد دانشگاه است.
با توجه به شرایط حساس و بحرانی ناشی از بنبست 95روزه مذاکرات وین بسیاری معتقد بودند که بعد از صدور قطعنامه چهارشنبه گذشته شورای حکام باید انتظار رکوردشکنیهای ۷۲ ساعت گذشته در بازار ارز را میداشتیم. در مقابل هم بسیاری از اقتصاددانان تأکید دارند حتی بدون توجه به صدور قطعنامه، شرایط بحرانی در اقتصاد کشور این رکوردشکنی و سقوط ارزش ریال را اجتنابناپذیر میکرد. حال به باور شما اساسا ورود دلار به کانال ۳۳ هزار تومان و احتمال فتح کانالهای بالاتر به صورت یک شوک قیمتی، صرفا متأثر از صدور قطعنامه شورای حکام بود یا باید آن را یک روند صعودی ثابت دانست؟
من کارشناس حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی نیستم و اطلاعاتم در حد مطالب و عناوین خبری است.
اما از نظر علم اقتصاد این بلبشوی بازار ارز در سه روز اخیر را شوک قیمتی متأثر از صدور قطعنامه شورای حکام در چهارشنبه هفته گذشته میدانید یا باید آن را یک روند صعودی ثابت قلمداد کرد که دامن اقتصاد را گرفته است؟
از نظر علم اقتصاد هر دو گزاره صحیح است؛ چه شوک قیمت ناشی از صدور قطعنامه شورای حکام و چه روند صعودی قیمت ارز به دلیل عوامل متعدد از سیاستهای غلط اقتصادی دولتها تا چالشهای حوزه سیاست خارجی و دیگر مسائل با محوریت نگاه غلط دولت سیزدهم به امر اقتصاد به سهم خود در رکوردشکنی هفته جاری دلار مؤثر بودهاند.
به باورتان سهم کدامیک از عوامل یادشده در سقوط بیسابقه ارزش ریال در تاریخ ایران بیشتر بوده است؟
بیشک تحولات حوزه سیاست خارجی، همانگونه که بارها در مطالبی که نوشتم یا در سخنرانیهایم عنوان کردم بر این نکته تأکید دارم تا زمانی که ایران چالشها و مشکلات خود را با جامعه جهانی حل نکند، مطمئنا بحرانهای اقتصادی کنونی در کشور هم مرتفع نخواهد شد. این موضوعی دلبخواهی که مورد علاقه مقامات باشد یا نباشد، نیست؛ بلکه یک الزام و واقعیتی اجتنابناپذیر است.
ولی این گفته از جهش دلار در بازارهای خارجی زبان شما بهعنوان اقتصاددانی که گرایش به نگاه لیبرالیستی دارد، میتواند محل نقد مخالفان باشد؟
مهم نیست که این سخنان از زبان اقتصاددان و کارشناسی مطرح میشود که برخی آن را فرد غربزده و غربگرا بدانند و از آن برداشت منفی داشته باشند یا کارشناسی که وابسته و سرسپرده به شرق و اصطلاحا از طیف خودشان باشد تا آن را تأیید کنند. این یک مسئله منطقی در علم اقتصاد است. به نظر میرسد آقایان متوجه نیستند که زمین زیر پایشان چگونه در حال حرکت است. اگر دولت به دنبال آن است که چرخ اقتصاد به حرکت درآید و مشکلات کنونی رفع شود، باید دست از این سیاست خارجی هزینهزا بردارد و روابط خود را به صورت جدی با همه کشورها بر اساس منافع ملی سازماندهی و بازتعریف کند؛ نه به خاطر خوشامد این و آن و یا مسائل اینچنینی، بلکه برای برونرفت کشور از این بحران. کشور به واقع تحمل تداوم این وضع را ندارد. شما به اتفاقات و تحولات چند روز گذشته و اعتراضات کسبه تهران نگاه کنید.
با این اوصاف روند تأثیرپذیری ارزی تا کجا ادامه خواهد داشت؟
واقعیت این است که در این سالها وضعیت اقتصادی ایران یک روند تنزلی را طی کرده است.
مشخصا از چه زمانی؟
من معتقدم از زمان آقای احمدینژاد به شکل جدی این روند نزولی آغاز شد. البته در ادامه در دولتهای یازدهم و دوازدهم حسن روحانی سعی شد که وضعیت قدری بهبود یابد. در این راستا هرچند دولت تلاش وافری به کار برد تا در آن هشت سال با اهرم سیاست خارجی و انعقاد برجام به اقتصاد کمک کند که نگاهش هم اتفاقا درست بود، اما سایر مسائل هم سهم زیادی در ناکامی آن سیاستهای اقتصادی دولت روحانی داشت.
چه مسائلی؟
مسائلی بیرون از دولت روحانی.
شکست سیاستهای دولت روحانی فقط به بیرون از دولت بازمیگشت؟
خیر. بخشی از آن هم به تیم اقتصادی ضعیف دولت سابق بازمیگشت.
این روند نزولی اقتصاد ایران با روی کار آمدن دولت رئیسی طی 10 ماه گذشته چطور ادامه پیدا کرد؟
با روی کار آمدن دولت سیزدهم روند نزولی تشدید شده است. متأسفانه با این طیف از مدیران و تیم اقتصادی دولت رئیسی، نه تنها مسائل و بحرانها حل نمیشود، بلکه باید شاهد بدترشدن وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور باشیم. همانگونه که امروز اقتصاد ایران به این فلاکت افتاده است. ببینید اقتصاد امری نیست که بشود با جمعکردن دوستان و افرادی که از نظر سیاسی نگاهی نزدیک به دولت دارند اداره شود؛ دولت که قرار نیست کنسرت برگزار کند تا افراد همنوا را جمع کند، گشایش اقتصادی و مدیریت بحرانهای کنونی به دانش، توان و قدرت عمل نیاز دارد که متأسفانه هیچکدام از اعضای کابینه سیزدهم و به خصوص تیم اقتصادی این دولت از آن برخوردار نیستند. البته مسئله مهمتر آنجاست که به نظر من، چه در داخل و چه در خارج همه به این یقین رسیدهاند که تهران اراده و نیتی برای حل مشکلات خود با جامعه جهانی نیز ندارد.
به چه دلیل یا دلایلی تهران ارادهای برای حل مشکلات خود با جامعه جهانی ندارد؟
اولین مسئله به ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک ایران به واسطه نگاه به شرق و همسایگان شرقی کشور بازمیگردد. متأسفانه این نگاه به شرق و این سطح برخورد عملا همه را به این یقین رسانده است که تهران، تمایل و توان حلوفصل مشکلات و چالشهای خود را با غرب ندارد. به همین دلیل با یک تنگنای جدی در حوزه فروش نفت و بازگشت درآمد ناشی از آن به کشور مواجهیم. یعنی این خود ما هستیم که عملا درهای این درآمد را به روی کشور بستهایم. چرا؟ چون میزان وابستگی سیاست خارجی ما به شرق اجازه تعامل سازنده با جهان را نمیدهد. مسئله دیگر به مدیریت داخلی در کشور مربوط میشود. یعنی برخی جریانها سعی میکنند با بحرانسازی و تشدید تنش با غرب منافع خود را تأمین کنند. بنابراین یک فضای مدیریت داخلی هم وجود دارد که مانع از حل مشکلات با غرب میشود.
با وجود آنکه بسیاری معتقدند پارامترهای اقتصادی به شکل جدی از تحولات حوزه سیاست خارجی تأثیر میپذیرد، اما به همان میزان هم بحران اقتصادی و معیشتی در کشور بیشک آثار و تبعات مخرب خود را بر کاهش توان چانهزنی دیپلماتیک و تضعیف جایگاه و وزن ایران در عرصه بینالملل خواهد داشت. پیرو این نکته، دیالکتیک اقتصاد و سیاست خارجی به خصوص در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
کسی نمیتواند منکر تأثیر و تأثر اقتصاد و سیاست خارجی بر همدیگر شود، اما مسئله اینجاست که ما منافع خود را در حوزه سیاست خارجی که باید در خدمت رشد اقتصادی باشد، فدای منافع دیگر کشورها کردهایم. همان گونه که در پاسخ به سؤال قبل گفتم، نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران تمام فرصتها را عملا از کشور گرفته است. ببینید در مقطعی همین جهش دلار در بازارهای خارجی کشور چین و روسیه درخصوص قطعنامههای شورای حکام و سازمان ملل علیه ایران در زمان احمدینژاد رأی دادند. همان زمان وقتی فضای سیاسی و رسانهای داخل کشور اعتراضات خود را به مسکو و پکن نشان دادند، سفارت این دو کشور عنوان کردند که ما باید به دنبال منافع خود باشیم و تهران هم باید این عقلانیت را در سیاست خارجی در دستور کار قرار دهد تا به نقطه بحرانی نرسد. این حرف کاملا منطقی است. این خود ما هستیم که نباید کشور را به نقطه بحرانی برسانیم تا از این کشور یا آن کشور انتظار همراهی یا عدم همراهی داشته باشیم.
هیچ کشوری دلسوزتر از خود ما برای تأمین منافعمان نیست. از این منظر، به همان میزان که تحولات سیاست خارجی بر اقتصاد اثر میگذارد، یقینا بحران اقتصادی هم بر کاهش توان دیپلماتیک ما اثر دارد. در این فضای تأثیر و تأثر، جا دارد سیاست خارجی عقلانی به رشد اقتصادی در ایران کمک کند تا به دنبالش تقویت بنیه اقتصادی کشور هم موتور محرکهای برای پیشرفت هرچه بهتر و بیشتر سیاست خارجی ایران بهخصوص در حوزه دیپلماسی اقتصادی باشد. پس الان بهترین فرصت و موقعیت برای ایران شکل گرفته است که منافع ملی خود را بدون توجه به سیاستهای مسکو و پکن پیگیری کند. یعنی در این شرایط بعد از جنگ اوکراین، حتی اروپا و آمریکا هم حاضر هستند انفعال بیشتری در قبال ایران از خود نشان دهند؛ چراکه به توافق با تهران در شرایط کنونی نیاز وافری دارند. اما متأسفانه به دلیل آنکه ایران سعی دارد روسیه و چین را از خود دور نکند، از این فرصت مغتنم چشمپوشی میکند. یعنی ایران منافع خود را قربانی منافع چین و روسیه کرده است.
جناب طبیبیان ما در ۴۰ سال گذشته تقریبا شاهد رویهای ثابت بودهایم که دولتها نرخ ارز را به صورت چند برابر به دولت بعدی تحویل دادهاند. با توجه به همین روند، باید شاهد نرخهای بالاتر دلار در عصر رئیسی باشیم؟
اشتباه نکنید، هیچ دولتی در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران به دنبال افزایش نرخ ارز نبوده است.
اما بسیاری از اقتصاددانان معتقدند نقش بانک مرکزی دولتها برای مدیریت بازار ارز با هدف تأمین کسری بودجه، نیمنگاهی به افزایش عمدی قیمت ارز داشته است؟
من این مسئله قبول ندارم که دولتها بخواهند با پایینآوردن ارزش ریال و بالابردن قیمت دلار و دیگر ارزها، کسری بودجه خود را تأمین کنند.
پس به چه دلیلی شاهد این وضعیت برای سقوط ارزش ریال در چهار دهه گذشته بودهایم؟
فقط و فقط تورم. وقتی تورم و انتظارات تورمی در اقتصاد کشور به دلایل مختلف شکل میگیرد، خواهناخواه شاهد افزایش نرخ ارز مانند دلار و سقوط ارزش ریال خواهیم بود؛ رویه مذکور، این دولت یا آن دولت، این جناح سیاسی یا آن جناح سیاسی برنمیدارد. زمانی که ما شاهد سیل ناشی از نقدینگی، همزمان با افزایش در انتظارات تورمی هستیم، بانک مرکزی و دولتها نمیتوانند به تنهایی وضعیت را کنترل و مدیریت کنند و مانع از این سیل ویرانگر شوند. طبیعی است زمانی که تورم و انتظارات تورمی بالا میرود، نرخ ارز هم افزایش پیدا میکند. در کنار آن، زمانی که کشور با بحرانهای بینالمللی و سیاسی هم دستبهگریبان است و از نبود سیاست خارجی مناسب، هوشمند و منعطف رنج میبرد، قطعا این افزایش قیمتها نیز تشدید خواهد شد.
پس مهار قیمت چگونه میسر است؟
برای مهار قیمتها در بازار ارز باید ابتدا مسئله را درست نگاه کنیم و آسیبشناسی دقیقی از آن داشته باشیم. همانطورکه در پاسخ به پرسش قبلی گفتم، آن چیزی که موتور محرکه افزایش نرخ دلار در ۴۴ سال گذشته بوده است، به تورم و انتظارات تورمی بازمیگردد. من حتی معتقدم از زمان قبل از انقلاب و بهخصوص در دوره پهلوی دوم هم ما شاهد این سوءتفاهم بودهایم. پس باید از این زاویه به مشکل نگاه کنیم تا از همین زاویه هم به راهحل دست یابیم.
با همین نگاه، در نهایت به باور شما قیمت تا کجا میخواهد پیشروی کند؟ آیا قیمتی برای تعیین «بحران اقتصادی» وجود دارد؟ با این دلار ۳۳ هزار تومانی اکنون اقتصاد ایران در وضعیت بحرانی قرار دارد؟ آیا ما میتوانیم قیمتی برای سقف دلار تعیین کنیم؟
اساسا هیچ اقتصاددانی نمیتواند برای بازار ارز سقف نرخ تعیین کند. تا زمانی که مشکلات به قوت خود باقی باشد و شاهد این رویه در حوزه مدیریت اقتصادی کشور از سوی دولت باشیم، مطمئنا شاهد سقوط ارزش ریال و افزایش سایر ارزها بهخصوص دلار خواهیم بود. در پاسخ به سؤال قبلی شما رفع مشکلات مربوط به کسری بودجه، جهش دلار در بازارهای خارجی مدیریت نقدینگی و ساماندادن به محیط تولید میتواند مانع از افزایش نرخ ارز شود. از طرفی دیگر تا زمانی که وضعیت سیاست خارجی کشور سروسامان پیدا نکند و شاهد فروکشکردن بحرانهای حوزه دیپلماسی نباشیم، نمیتوان به خروج از بحران کنونی امیدوار بود. یعنی تا زمانی که سیاست خارجی ایران درست عمل نکند، درِ اقتصاد بر همین پاشنه میچرخد. اما اینکه واقعا کشور در نقطه بحرانی است هم از آن دست موضوعاتی است که بین اقتصاددانان محل بحث و مناقشه بسیار است. هیچ اقتصاددانی و کارشناس اقتصادی، نه میتواند بهطور قطع و یقین از بحران اقتصاد ایران سخن بگوید و نه به طریق اولی از «فروپاشی»؛ برای هرکدام دلایل و مستنداتی وجود دارد، اما این ادله به معنای قطعیت در آن زمینه نیست. هرچند برخی اقتصاددانهای حامی دولت رئیسی، نهتنها وضعیت اقتصادی کشور را در آستانه بحران نمیدانند، بلکه ادعای رشد اقتصادی را هم برای این دولت مطرح میکنند. حال بر کدام پایه علمی، بر مبنای کدام منطق اقتصادی و با چه دلیل و مستندی این ادعا مطرح میشود، بماند!
کاهش قیمت طلا در بازار جهانی
به گزارش خبرنگار بین الملل ایبنا و به نقل از الجزیره، قیمت نفت روز سهشنبه کاهش یافت، زیرا ترس از رکود اقتصادی و تشدید شیوع ویروس کرونا در چین، انتظارات کاهش تقاضا برای سوخت را افزایش داد و بر نگرانیها در مورد عرضه غلبه کرد و قیمت طلا تحت تأثیر افزایش جزئی دلار کاهش یافت.
قیمت هر بشکه نفت برنت تا ساعت ۰۹:۳۰ UTC به ۹۷.۱۷ دلار در هر بشکه رسید، در حالی که نفت خام وست تگزاس اینترمدیت آمریکا به ۹۰.۹۰ دلار کاهش یافت.
در میان گزارشهایی مبنی بر اینکه رهبران چین، بزرگترین واردکننده نفت خام جهان، به دنبال رفع محدودیتهای سختگیرانه این کشور برای مبارزه با کووید-۱۹ هستند، دو نفت خام روز دوشنبه به بالاترین سطح خود از اوت رسید.
اما در آخر هفته، مقامات بهداشتی چین تعهد کشورشان را به رویکرد سختگیرانه برای دستیابی به "کووید صفر" تایید کردند. آخرین دادهها همچنین نشان داد که صادرات و واردات چین در ماه اکتبر به طور غیرمنتظرهای کاهش یافته است.
قدرت دلار بر قیمت نفت تأثیر گذاشته است، زیرا قیمت نفت خام عموماً به دلار است، بنابراین دلار جهش دلار در بازارهای خارجی قویتر، کالا را برای دارندگان ارزهای دیگر گرانتر میکند.
تینا تینگ، تحلیلگر CMC Markets، گفت که فعالان بازار مشتاقانه منتظر دادههای شاخص قیمت مصرف کننده ایالات متحده در این هفته برای نشانههایی در مورد تجارت خواهند بود و افزود: در شرایط سخت تورم و نرخهای بهره بالا در کشورهای عمده غربی، معاملات آتی نفت همچنان در حال بررسی احتمال رکود اقتصادی جهانی است.
قیمت طلا در روز سه شنبه تحت تاثیر افزایش اندک دلار کاهش یافت، زیرا سرمایه گذاران منتظر آمار تورم در ایالات متحده بودند که این هفته منتشر شد و میتواند بر تصمیم فدرال رزرو ایالات متحده (بانک مرکزی ایالات متحده) در مورد افزایش بهره تاثیر بگذارد.
جهش قیمت طلا / پیش بینی قیمت سکه امروز 21 آبان
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، سکه امامی در انتهای هفته گذشته در مسیر نزولی قرار گرفت و کانال 16 میلیون تومانی را از دست داد. خبرها حکایت از آن داشت که در بازار پشت خطی، فلز گران بهای داخلی حتی زیر محدوده 15 میلیون و 700 هزار تومان معامله شد. تحلیل گران فنی عنوان کرده بودند که با شکست محدوده حمایتی 15 میلیون و 800 هزار تومان، سکه بازان کار دشواری برای جلوگیری از ادامه افت معنادار فلز گران بهای داخلی خواهند داشت. با این حال، یک اتفاق در بازارهای جهانی به کمک بازیگران خریدار بازار فلز گران بهای داخلی آمده است. اونس طلا در بازارهای جهانی توانست با قدرت از سطح هزار و 750 دلار عبور کند و در آستانه محدوده هزار و 770 دلاری به کار خود در روز جمعه خاتمه دهد. با این سطح از رشد اونس طلا، ارزش ذاتی سکه امامی به شکل قابل توجهی بالا آمد و به نزدیکی محدوده 14میلیون و 700 هزار تومان رسید. با این سطح از ارزش ذاتی سکه، فاصله با قیمت بازار به زیر 10 درصد رسیده است و همین موضوع می تواند انگیزه بازیگران بزرگ برای ورود تدریجی به بازار را بیشتر کند. در شرایط کنونی در صورتی که دلار به حرکت در مسیر نزولی ادامه ندهد، احتمال دارد که سکه در روز جاری بتواند خود را بالای مرز 16 میلیون تومانی تثبیت کند.افزایش اونس طلا به اندازه ای قابل توجه بوده است که می تواند حتی تا حدی اثر افت دلار را خنثی کند. همچنین بخوانید پیش بینی قیمت سکه امروز 24 مهر 1401 شوک قیمت طلا و دلار به بازار سکه/ پیش بینی قیمت سکه امروز قمار سکه روی قیمت دلار/ پیش بینی قیمت سکه امروز 15 شهریور پیام شبانه قیمت طلا به بازار سکه /پیش بینی قیمت سکه امروز 15 تیر
جهش رمز ارزها در بازارهای جهانی
بیت کوین با یک جهش بیش از 5 درصدی به بالای قیمت 31000 دلار رفته و اتریوم هم با 6 درصد رشد وارد کانال 1900 دلار شده است.
لینک کوتاه کپی شد
ارزهای دیجیتال امروز وضعیت بسیار خوبی دارند و با رشدهای قابل توجه، بخشی از افت اخیر خود را جبران کرده اند. بیت کوین با رشد 5.8 درصدی به قیمت حدود 31400 دلار رسیده و بازدهی هفتگی آن هم 2.5 درصد شده است.
ارزش معاملات بیت کوین در شبانه روز گذشته بیش از 27 میلیارد دلار بوده و ارزش بازار آن هم 598 میلیارد دلار است.
رشد اخیر قیمت بیت کوین در شرایطی است که اطلاعات شرکت گلسنود به عنوان یکی از مراجع آماری بازار ارزهای دیجیتال نشان می دهد تعداد هولدرهای بیت کوین به بیشترین تعداد در کل تاریخ رسیده است. در حال حاضر تعداد آدرس هایی که حداقل یک بیت کوین نگهداری می کنند به 848939 عدد رسیده و تعداد آدرس هایی که حداقل یک صدم بیت کوین دارند به بیش از 10 میلیون عدد رسیده است.
رشد 7 درصدی اتریوم
اتریوم هم امروز مثبت است و وضعیت بهتری نسبت به بیت کوین دارد. بزرگ ترین آلت کوین بازار در حال حاضر حدودا 7 درصد رشد کرده و در حدود قیمت 1900 دلار معامله می شود. بازدهی هفتگی اتریوم هم بالاخره وارد محدوده مثبت شد و عدد 7 دهم درصد را نمایش می دهد.
ارزش معاملات اتریوم نسبت به دیروز رشد کرده و 13 میلیارد دلار شده است. ارزش بازار آن هم 230 میلیارد دلار را نشان می دهد.
الروند تنها آلت کوین منفی امروز
در میان آلت کوین ها، امروز تعدادی از نمادها رشدهای خوبی داشته اند. مثبت ترین آلت کوین در فهرست 50 ارز برتر بازار هلیوم است که رشد 16 درصدی داشته. تتا نتورک و کاردانو هم حدود 14 درصد رشد کرده اند.
تزوس، سولانا، اکسی اینفینیتی و پالیگان هم حدود 11 درصد رشد داشته اند. تنها نماد منفی در فهرست 50 ارز برتر بازار هم الروند با کاهش قیمت 4 درصدی است.
در مقیاس هفتگی هم وضعیت رو به بهبود است و با اینکه تا چند روز قبل اکثر نمادها در مقیاس هفتگی افت کرده بودند، اما افت بسیاری از آن ها جبران شده یا اینکه بسیار کم شده است. الروند بیشترین افت هفتگی را با ثبت کاهش 12 درصدی به نام خود زده و ایپ کوین با افت 7 درصدی در رده جهش دلار در بازارهای خارجی دوم است.
اما هلیوم با رشد 27 درصدی بهترین عملکرد را در مقیاس هفتگی داشته و کاردانو با رشد 22 درصدی رتبه دوم این جدول را دارد. چین لینک و اکسی اینفینیتی هم با رشد حدود 12 درصدی، عملکرد خوبی داشته اند.
جهش 45 درصدی ارزش معاملات
با رشد امروز بیت کوین و آلت کوین ها، ارزش بازار ارزهای دیجیتال حدود 5 درصد افزایش یافته و به عدد 1.29 تریلیون دلار رسیده است. ارزش معاملات هم با جهش 45 درصدی، به عدد 62 میلیارد دلار رسیده که البته هنوز هم این عدد چندان قابلت توجه نیست و شبانه روز گذشته را نمی توان جزو روزهای پرمعامله در بازار ارزهای دیجیتال دانست.
ارزش معاملات دیفای در 24 ساعت گذشته حدود 5 میلیارد دلار بوده و 53 میلیارد دلار هم در استیبل کوین ها معامله شده است.
دیدگاه شما