زندگی معامله گری و چالش ها
برترین معامله گران دارای نقاط مشترکی هستند. یکی از مهمترین وجوه اشتراک آنها این است که آن می توانند خودشان را از بازی های بازار جدا کنند و بی تفاوتی از خود نشان دهند. در این مقاله قصد داریم با حقایقی درمورد معامله گران برتر برای زندگی معامله گری آشنا شویم. پس با ما همراه باشید.
نداشتن استرس زندگی معامله گری
اگر کسی صرفا با فرضیات و تجربیات خودش وارد معامله گری شود دچار استرس زیادی می شود. معامله گران موفق مضطرب و استرسی نمی شوند. بلکه این افراد کاملا آرام و خونسرد هستند. آنها اعتماد بنفس بالایی دارند و همین آرامش و اعتماد به نفس یکی از رموز موفقیت آنها است. پس برای داشتن معامله گری و زندگی موفق باید آرامش داشته باشید و از استرس دوری کنید.
مرخصی و استراحت دادن به خود
برای رسیدن به موفقیت در زندگی معامله گری، تلاش کنید به خود استراحت و مرخصی بدهید. تلاش کنید معامله گری و زندگی را بطور متعادل دنبال کنید و انتظار موفقیتهای یک شبه را نداشته باشید. به همان اندازه که سخت کار می کنید، به همان میزان نیز به خود استراحت بدهید. استرس ها و هیجانات موجود در زندگی معامله گری، باعث می شود به تفریح و استراحتی بیشتری نیاز داشته باشید.
چند مورد از اشتباهات رایج یک تریدر
معاملات احساسی: یکی از بزرگترین ، رایج ترین و مشکل سازترین اشتباهات رایج می باشد. معامله ای بر اساس عقل و منطق صورت نگیرد به نوعی قمار محسوب میشود و نه ورود به ان و نه خروج و نه هیچ کدام از پارامتر های ضروری ( حد ضرر – حد سود – میزان ریسک و …. ) ان نیز بر اساس منطق نخواهد بود. این نوع معاملات شاید یک یا دو بار سود دهد ولی در کل با یک معامله اشتباه همه سرمایه را از چنگ تریدر در می اورد. این معاملات بیشتر زمانی رخ می دهند که معامله گر احساس طمع زیادی می کند و با این کار میخواهد خود را راضی کند. اما نمی داند که سود کردن مهم است ولی جلوگیری از زیان بسیار مهم تر است.
چگونه یک برنامه زمانی منظم برای انجام ترید داشته باشیم
اولین و مهم ترین موضوع این است که زندگی شخصی تان را یک ارزیابی داشته باشید. در چه ساعتهایی سر کار هستید که نتوانید نمودار قیمت را چک کنید؟ و این سوال که واقعا چقدر زمان در دست دارید که بتوانید ترید کنید؟
برنامه هفتگی یک فرد با یک کار عادي روزانه چنین است،اگر مثل بیشتر مردم صاحب یک شغل عادي باشید،35 تا 50 ساعت در هفته سر کار هستید،و احتمالا درگیر سرگرمی هاي پس از کار ( مثل ورزش ، دوستان و یا طی مسافت تا منزل و …) هستید. و شاید بتوانید چند چالش های معامله گری در بازارهای مالی ساعتی را آخر هفته ها وقت بگذارید.
گرچه شرحی که در بالا از یک زندگی روزمره داده شد، را می توان یک زندگی پرمشغله نام گذاري کرد ، با این وجود در همین برنامه نیز می توان اوقات مناسبی را به ترید اختصاص داد.
متوسط برنامه زمانی چنین فردي را میتوانید در شکل ذیل مشاهده کنید صرف دیدن تلویزیون، تفریح یا کارهاي کم اهمیت می شود.
بررسی ۷ مورد از رایجترین مشکلات معاملهگرها + روش حل آنها
روزانه افراد زیادی در بستر بازارهای سرمایه گذاری ملی و بینالمللی مشغول به فعالیت هستند که این مسیر چالشهای مختص به خود را دارد. اگر شما نیز برای مدتی در بازارهای مالی مانند بازار ارز، سهام یا کریپتو فعالیت کرده باشید، حتماً متوجه شدهاید که در مسیر معامله، مشکلاتی برای تریدرها وجود دارد که مدیریت آن مشکلات کار سختی به نظر میرسد. در ادامه قصد داریم تا رایجترین مشکلات معامله گرها را بررسی کنیم و ببینیم که در نهایت چطور میتوانیم مشکلات مسیر معاملهگری خود را حل و فصل کنیم. اگر شما نیز به تازگی وارد بازار سرمایه گذاری شدهاید یا با وجود سابقه معاملاتی همچنان با مشکلاتی در این مسیر روبهرو هستید، با ما همراه باشید تا با هم این مهم را بررسی نموده و به نتیجه مطلوب برسیم.
چرا در مسیر معامله به مشکل برمیخوریم؟
اگر بخواهیم در بین بازارهای مختلف مالی، بازار بزرگ فارکس را برای مشکلات معامله گرها مثال بزنیم، طبیعتاً افراد از سراسر جهان در چنین بازاری فعالیت میکنند که بیشتر آنها از سطح دانش مالی بالایی نیز برخودار هستند. حالا اگر افراد مبتدی به این بازار ورود کنند، طبیعی است که در برابر افراد حرفهایتر نتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. البته این دلیل نمیشود که تمام افراد مبتدی را در رده بازندگان فارکس قرار دهیم، طبیعتاً برخی از افراد، معامله را در ذات و استعداد خود دارند و در هر صورت میتوانند عملکرد معقولی داشته باشند. اما بهصورت کلی نبود دانش پایه معاملاتی، یکی از اصلیترین مشکلات معامله گرها است. اما گاهاً پس از کسب دانش پایه معاملاتی هم، باز درگیری مشکلاتی در حین معامله هستیم که به رفتارهای غریزی ما برمیگردد.
گاهاً با وجود این چالش های معامله گری در بازارهای مالی که میدانیم معاملهای را اشتباهی آغاز کرده یا پایان دادهایم، در برابر عمل خود هیچ پاسخی نداریم و حس میکنیم که همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاده و ما دست و پای خود را گم کردهایم. این رفتارها به آن دلیل اتفاق میاُفتد که هنوز استراتژیهای معاملاتی و شگردهایی که یاد گرفتهایم در ذهن ناخودآگاهمان نهادینه نشدهاند و برای این که بتوانیم در شرایط بحرانی عملکرد بهتری داشته باشیم، باید بیشتر خود را به چالش بکشیم و تمرین کنیم. در ادامه به برخی دیگر از رایجترین مشکلات معامله گرها و راهحلهای آنها بهصورت موردی خواهیم پرداخت که در نهایت دید واضحتری در مورد این مشکلات و راهحلهای آنان به ما میبخشند.
رایجترین مشکلات معامله گرها کدامند؟
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، نبود دانش پایه معاملاتی میتواند یکی از اصلیترین مشکلات معامله گرها باشد، همچنین رفتارهای غریزی ما در برابر شرایط بحرانی نیز یکی دیگر از این موارد خواهد بود. به غیر از این دو مشکل اساسی، مشکلات زیر را نیز میتوان در مسیر معاملات برای بیشتر تریدرها عنوان کرد:
شاید خندهدار به نظر برسد، اما این یک واقعیت است که بیشتر معاملهگران بازارهای مالی، درک صحیحی از تغییر قیمتها و شرایط بازار ندارند. آنها حتی نمیدانند که قیمت تحت تأثیر عرضه و تقاضا است که دچار نوسان میشود. به همین خاطر درگیر جزئیات و ابزارهای جادویی و خودکار میشوند تا بتوانند از بازار سود بگیرند و اغلب نیز در این مسیر ناکام میمانند. این معاملهگرها تصور میکنند که عواملی نامرئی وجود دارند که قیمتها را کنترل میکنند و باعث بروز نوسانات پیدرپی میشوند و همین باور اشتباه سبب میشود تا بهصورت کلی یک دید ناواضح نسبت به بازار داشته باشند و نتوانند در جهت درستی معامله کنند.
یکی دیگر از رایجترین مشکلات معامله گرها این است که ریسک بازار را نمیپذیرند. این در حالی است که فعالیت در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است. اگرچه معاملهگران در ظاهر ریسک را میپذیرند، اما در باطن و در عملکرد خود نشان میدهند که هیچ اعتقادی به ریسک ندارند و با استفاده از ابزارهای مختلف میخواهند معاملات خود را اصطلاحا «free risk» کنند که در این مسیر هم اغلب ناکام میمانند؛ چراکه همیشه بازار برای تریدرها غافلگیر کننده است و همین مورد هم معامله در بازارهای مختلف را جذاب کرده است. اگر به این صورت نباشد، کل ماهیت معامله زیر سؤال میرود!
یکی دیگر از مواردی که به علت عدم پذیرش، معاملهگران را دچار مشکل میکند، موضوع ضرر در این بازارها است که با ماهیت ریسک گره خورده است. بیشتر معاملهگران تا به نقطه ضرر نزدیک میشوند، دچار استرس شده و بدون هیچ تحلیلی، معامله را خاتمه میدهند و بعداً متوجه میشوند که این خاتمه بیشتر به ضرر آنها تمام شده است و اگر در معامله میماندند، بازار به روند صعودی باز میگشت. این رفتار از آن جهت از معاملهگران روی میدهد، چون فکر میکنند اگر ضرر کنند، اتفاق غیر طبیعی روی داده و معاملات آنها باید همیشه با سود همراه باشد. ایشان معمولاً سود و زیان خود را برحسب سود و زیان هر معامله محاسبه میکنند. در قسمت راهحلها به شما خواهیم گفت که سود و زیان معاملات خود را چگونه ارزیابی کنید.
برخی از افراد اگرچه هر روز از نظر مالی آموزش میبینند، اما همچنان فکر میکنند که از بقیه معاملهگران عقب هستند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این افراد چون فکر میکنند که خود در هر صورت از دیگران عقب هستند، برای استارت زدن معاملات خود، صرفاً روی سیگنال افراد دیگر حساب میکنند. این سیگنالها گاهاً به سود میانجامد، اما معمولاً در بیشتر مواقع سیگنالها نیز نمیتواند سود معاملات را برای این افراد تضمین کند و باز هم به آن چیزی که بیش از همه از آن میترسند، یعنی زیان، دچار میشوند.
گاهاً معاملهگران حرفهای نیز با وجود اینکه استراتژیهای معاملاتی را فراگرفتهاند و به خوبی میتوانند شرایط بحرانی را مدیریت کنند، اما همچنان وقتی به سود قابل توجهی دست مییابند، در پی طمع برای کسب سود بیشتر، معاملات را در نقطهی مناسب خود پایان نمیدهند. این رفتار در انواع روندها ادامه دارد و ریشه تمام آنها را میتوان در طمع برای کسب سود بیشتر جستوجو کرد. طمع نه تنها در بازارهای مالی، بلکه در اکثر موقعیتها، یک رفتار آسیب زننده است و معاملهگران باید این رفتار خود را مدیریت کنند تا بتوانند عملکرد معقولتری در بازار داشته باشند.
خشم نیز مانند طمع، یکی از رفتارهای آسیب زننده است. گاهاً وقتی معاملهگران دچار زیانهای پیدرپی میشوند، سعی میکنند از بازار انتقام بگیرند و دچار خشم میشوند. طبیعتاً وقتی با خشم وارد بازار میشویم، همین خشم اجازه نمیدهد تا رفتار و عملکرد مناسبی را از خود بروز دهیم. بازار بزرگتر از آن است که یک تریدر به تنهایی بتواند از آن انتقام بگیرد.
وقتی برنامهریزی در کار نباشد، موفقیتی هم در کار نخواهد بود. برخی از معاملهگران صرفاً از روی شانس معامله کرده و از برنامه ریزی برای پوزیشنهای معاملاتی خود جلوگیری میکنند. بنابراین نداشتن برنامه نیز یکی دیگر از مشکلات معامله گرها در مسیر فعالیت در بازارهای مالی مختلف به حساب میآید که نیاز به مدیریت دارد.
موارد عنوان شده برخی از مشکلات معامله گرها بودند که به آنها اشاره شد. به غیر از موارد فوق، مشکلات دیگری نیز در مسیر فعالیتهای مالی برای تریدرها وجود دارد که بررسی تمام این موارد از محدودهی این مطلب خارج است. اگر یکی یا چند مورد از مشکلات نامبرده در مورد شما صدق میکند، با ما همراه باشید تا در ادامه به بیان یک سری از راهحلهای کلی برای این مشکلات بپردازیم.
چطور میتوان مشکلات معاملهگری را برطرف کرد؟
قطعاً هر مشکلی که در هر برهه از زندگی انسان پیش میآید، راهحلهایی نیز دارد. به همین خاطر در ادامه به راهحلهایی خواهیم پرداخت که برای حل مشکلات فوق تأثیرگذار خواهند بود. هرکدام از تریدرهایی که با رایجترین مشکلات معامله گرها روبهرو هستند، میتوانند روی راهحلهای زیر حساب کنند:
یک تریدر حرفهای، یک شاگرد مادامالعمر است که هرگز از آموزش دیدن در زمینه بازار مالی موردعلاقه خود، دست برنمیدارد. بنابراین آموزش دیدن باید یکی از کارهای روتین یک تریدر حرفهای باشد، تا در نهایت بتواند هربار عملکرد خود را بهبود بخشیده و به اهداف مالی خود دست پیدا کند. طبیعتاً در مسیر یادگیری اصولی و صحیح، دیگر مشکلات معامله گرها مانند طمعورزی، عدم برنامهریزی، عدم پذیرشها و …. نیز به مرور و به تدریج برطرف خواهند شد.
- درک صحیح از اصول پایه بازارهای مالی
گاهاً برخی از تریدرها، اگرچه تحت آموزش قرار میگیرند، اما آموزش آنها را به حاشیه میراند و از درک صحیح بازار دور میکند. زمانی آموزشها میتوانند باعث پیشرفت تریدرها شوند که درک درست و اصولی از بازار در پس زمینه این آموزشها قرار داشته باشد. بنابراین بهتر است در مسیر آموزش خود سعی کنید تا با درک سیستم عرضه و تقاضا در بازار، روند تغییر قیمتها را درک کنید و تصور نکنید که قیمتها فقط روی نمودار جابهجا میشوند. اصول بازار بسیار سادهتر از چیزی است که اکثر معاملهگران تصور میکنند. بنابراین سعی کنید از پیچیده کردن بازار دست برداشته و بیشتر روی اصول پایه تأکید داشته باشید تا بتوانید بازدهی بیشتری از آموزشهای خود بگیرید.
سعی کنید از درون و با تمام وجود بپذیرید که معامله با ریسک و زیان همراه است. اگر بتوانید این دو مورد را نه ظاهری، بلکه از باطن بپذیرید و با آن کنار بیایید، دیگر در شرایط بحرانی و در پی شایعات و اخباری که بازار را به یکباره دچار آشفتگی میکنند، رفتار معقول و عملکرد صحیحی داشته باشید که در نهایت به سود بردن شما از معاملاتتان منجر شود. وقتی زیان را بپذیرید، دیگر از آن هراسی ندارید و میتوانید با زیانها کنار آمده و آن را نیز بخشی از فعالیت حرفهای خود در نظر بگیرید.
- برنامهریزی و تعیین حد سود و زیان برای معاملات
سعی کنید هرگز بدون برنامه وارد معامله نشوید. یکی از بهترین برنامهریزیها برای معاملات، تعیین حد سود و زیان برای آنها است. با تعیین سود و زیان، استرس شما کاهش ميیابد و تا حد زیادی میتوانید معاملات خود را مدیریت کنید.
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، برخی از تریدرها، سود و زیان هر معامله را بهصورت مستقل بررسی میکنند، به همین خاطر وقتی زیان میبینند، فکر میکنند که کل فعالیت و تلاشهای آنها در بازار بیفایده بوده است. اما در حقیقت چنین نیست. معاملهگران باید یک دوره زمانی خاص را برای خود تعیین کنند و سپس در پایان آن دوره، معاملات سودده و زیانده خود را ارزیابی کنند؛ آنگاه از اگر مقدار سود کلی از زیانهای کلی بیشتر باشد، آنها موفق عمل کردهاند و اغلب هم در پایان دوره، سودها بیشتر از زیانها خواهد بود. گاهی نیز مقدار زیان بیشتر است که با در نظر گرفتن دیگر راهحلهای عنوان شده، میتوان نتیجه نهایی را تغییر داد (دوره زمانی ارزیابی سود و زیان میتواند هفتگی، ماهانه یا چند ماهه باشد!)
اگر شما تمام راهحلهای فوق را بهکار بگیرید، باز هم تضمینی وجود ندارد که بتوانید به سرعت وارد یک روند صعودی از نظر دریافت سود در بازار شوید. شما تنها زمانی میتوانید به یک تریدر موفق در بازار تبدیل شوید که کلیه راهحلها و رفتارهای صحیح معاملاتی در اعماق ناخودآگاهتان نهادینه شود و این امر تنها با تمرین امکانپذیر خواهد بود. هریک از چالشهای معامله گری را میتوان با تمرین در اجرای راهحلها برطرف کرد. بهتر است تمرین را در بستر حسابهای دمو و آزمایشی انجام دهید تا ذهن ناخودآگاه شما رفتارهای جدیدتان را بپذیرد. آنگاه در بازارهای اصلی نیز شاهد بهبود تواناییهای خود خواهید بود.
اگر میخواهید کلیه چالشهای معامله گری شما برطرف شوند، باید یاد بگیرید به برنامههای خود پایبند باشید. بیشتر اوقات تریدرها برای خود برنامهریزی کرده و حد سود و زیان معاملات خود را نیز تعیین میکنند، اما در بحبوبهی بازار به این برنامهها پایبند نمیمانند و مدام سطح سود و زیان خود را جابهجا میکنند. این رفتار شاید در لحظه مناسب به نظر برسد، اما در کل باعث میشود که هیچ بهبودی در رفتار و اصول معاملاتی شما ایجاد نشود. پس هربار که پایبندی خود را زیر سؤال بردید، خود را جریمه کنید تا دفعهی بعد بتوانید در هر شرایطی به برنامه خود عمل کنید!
برای حل مشکلات معامله گرها و همچنین برای برطرف کردن چالشهای معامله گری، باید راهحلهای فوق را جدی بگیرید و یک شاگرد مادامالعمر باقی بمانید.
کتاب تحلیل و معامله گری در بازار ارز
ناشر: چالش
تاریخ نشر: 1401
تعداد صفحه: 400
شابک: 978-964-2522-33-0
قطع کتاب: وزیری
نوع جلد: شومیز
وزن: 562 گرم
رتبه فروش: #1263 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی: فقط یک جلد در انبار موجود است.
جان مورفی، کامیار فراهانی فرد (مترجم)، رضا قاسمیان لنگرودی (مترجم)، ساناز قهقرایی زمانی (ویراستار) جان مورفی
در این کتاب تلاش شده مطالبی برای علاقمندان به بازارهای مالی بین المللی با نگاهی اصولی و علمی مطرح شود تا درک درستی از ورود به این بازارها را بدست آورند.
معامله گر حرفهای در بازارهای مالی کیست و چه ویژگیهایی دارد؟
چالش معامله گری زمانی هست که یک معامله گر حرفهای معامله نمیکند! پنج مورد از موقعیتهایی که یک معامله گر حرفهای دست از معامله میکشد را در این مقاله به شما معرفی خواهیم کرد. در ابتدا تازه واردان بازار همیشه در این تصورند که معامله گر های حرفهای همواره در حال معامله و تریدینگ هستند. خرید و فروش و باز هم خرید و فروش و دائما در حال استفاده از اندیکاتور های مختلف برای تحلیل یک رمز ارز یا سهام هستند اما این چنین نیست.
یک معامله گر حرفهای چه کار میکند؟
تحلیل و تریدینگ فقط بخشی از حرفه ای بودن است. شاید باید گفت مرحله آخر و بخش کوچکی از برنامه معاملاتی یک معامله گر حرفهای است. جالب است بدانید یک معامله گر حرفهای تنها یک کار میکند آن هم اینکه هیچ کاری نمیکند!
موقعیت اول
معامله گر های حرفه ای تنها زمانی شروع به معامله میکنند که بازار سمت و سویی داشته باشد و یا همان دارای روند باشد. بعضی مواقع بازار مشخص نیست که در چه وضعیتی قرار دارد و به طور اصطلاح بازار در گیجی به سر میبرد در این جور مواقع اگر شما دست به انجام معامله بزنید شانس موفقیت شما تنها به اندازه میزان احتمال شیر یا خط آمدن یک سکه است.
موقعیت دوم
فومو یا پانیک هست. فومو ترس از دست دادن سود چالش های معامله گری در بازارهای مالی در بازار و پانیک به معنای موقعیتی است که همه از حضور در بازار می ترسند ؛ مثل احتمال وقوع ریزش بازار در این جور مواقع که بازار در گیر موج فومو یا پانیک هست. معاملهگران حرفهای تا زمان آرامش بازار معامله نمیکنند و و در مقابله خود را از فومو و پانیک دور نگه میدارند تا دچار این ترس ها نشوند.
موقعیت سوم
زمانی است که شما از تحلیل خود اطمینان ندارید یا بازار در موقعیتی قرار گرفته است که قابل تحلیل نیست در حین شرایط شما حق انجام هیچ معامله ای ندارید تا زمانی که بازار به شرایط تحلیل پذیر برسد و همچنین شما از تحلیل خود مطمئن باشید.
موقعیت چهارم
چهارمین موقعیت عرضه و تقاضا هست که مهمترین عامل تعیین قیمت در بازار می باشد. زمانی که ما تعطیلی بزرگ در پیش داریم مثل کریسمس یا سال نو چینی سعی کنید معامله نکنید زیرا حجم بازار کاهش پیدا می کند و ما از اتفاقی که بعد از تعطیلی رخ خواهد داد با خبر نیستیم.
موقعیت پنجم
این موقعیت فقط به شما مربوط می شود. به حال روحی جسمانی و عصبی شما و زمانی که کمبود خواب دارید اگر روز خوبی نداشته اید و از آرامش اعصاب و روان برخوردار نیستید دست به انجام هیچ معامله ای نزنید. زیرا دقت کار شما افت کرده است و ضریب خطای شما بالا رفته است. مخصوصاً زمانی که کمبود خواب دارید. یک معامله گر حرفهای مانند یک شطرنج باز حرفهای است. یک شطرنج باز حرفه ای زمانی که شرایط محیطی و روانی اش مناسب نیست بازی نمی کند. شما که معامله گر هستید اگر شرایط مناسبی ندارید ترید نکنید. در اکثر مواقع بهترین کار هیچ کار نکردن است.
چگونه به یک معامله گر حرفهای شویم؟
قوانین و راهکار های زیادی از افراد مشهور بازار های مالی درباره اینکه چگونه یک حرفهای باشیم وجود دارد. ما به طور خلاصه بخشی از این راهکار ها را جمعآوری کردهایم:
مهمترین راهکار کسب دانش در زمینه معاملاتی است. هیچ وقت جلوی کنجکاوی خود را درباره جواب سوالاتی که از بازار های مالی دارید، نگیرید. بلکه با یافتن پاسخ سوالات خود و تفکر به مسائل دیگر بازار و طرح سوال برای خود، به رشد این کنجکاوی کمک کنید. زیرا هرچه دانش شما بیشتر باشد قطعا معامله گر حرفهای خواهید شد. البته بدانید که این گنجینه بزرگ درباره بازار های مالی پایان پذیر نیست. همواره حجم علم در زمینه معاملاتی در حال افزایش است. پس اگر میخواهید یک معامله گر حرفهای باشید باید هر روز بخشی زیادی از زمان خود را به کسب دانش اختصاص دهید. از جمله یادگیری تکنیک ها که زمان زیادی از شما خواهد گرفت.
استفاده از تجربه افراد موفق هم راهکار مهمی است که در سود کردن به شما کمک بزرگی میکند. برای مثال به تجارب چند نفر از افراد موفق بازار های مالی که از کتاب جادوگران بازار نوشته D.Schwager جمع آوری شده است توجه کنید.
لری هیت(Larry Hite)
او جمله معروفی دارد: صادقانه بگویم من بازارها را نمی بینم. من خطرات ، پاداش ها و پول را می بینم.
او به صبر در معامله اعتقاد زیادی دارد، او میگوید درست است که تریدر های حرفهای از سرعت بالایی در انجام معاملات متعدد برخوردار هستند. ولی تریدر های خرد باید از صبر برای معامله استفاده کنند.
مایکل مارکوس (Michael Marcus)
او به برقراری تعادل در زندگی بین کار و زندگی شخصی اعتقاد دارد.
در اصل به موقعیت پنجمی که در بالا ذکر شده بود اشاره دارد. از آنجا که میگوید: (اگر معاملهگری زندگی شماست، زندگی طاقت فرسا و زجرآوری خواهید داشت. اما اگر زندگی خود را در حالت تعادل نگه دارید، یکی از زندگیهای شاد و آرام را تجربه خواهید کرد. همه معاملهگران موفق بازار دیر یا زود به این نکته مهم رسیدهاند. آنها تعادل را در زندگی خود رعایت کردهاند و خارج از دنیای معاملهگری هم برای خود تفریح پیدا کردهاند. اگر در زندگی خود به چیزهای دیگر توجه نکنید، نمیتوانید در این حرفه دوام بیاورید. در نهایت یا بیش از حد معامله خواهید کرد یا واکنش افراطی به شکستهای موقتی در این حرفه نشان خواهید داد.)
مونرو تروت (Monroe Trout)
او در مصاحبه ای که داشته است میگوید: (بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذارانی که تازه وارد بازار میشوند، هیچ مزیتی نسبت به سایرین ندارند. آنها تنها به این خاطر وارد بازار شدهاند که کارگزار آنها گفته که روند بازار صعودی است. این مزیت نیست. با این حال بایستی حقیقت را قبول کرد که اکثر سرمایهگذاران خرد هیچ گاه آن قدر در بازار نخواهند ماند که بتوانند عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنند. اکثر سرمایهگذاران خرد و تازه وارد یا بیش از حد معامله میکنند و یا اینکه با سرمایه ناچیزی وارد بازار شدهاند.)
حرفه ای شدن در بازار های مالی به این نکات کلیدی که ذکر شد وابسته اند، نکات زیاد دیگری در زیر مجوعه این نکات برای حرفهای شدن وجود دارد که لذت مطالعه درباره آنها، فرصتی است که نباید آن را از دست بدهید.
سخن پایانی
شما هرچه که بخواهید، میتوانید به دست بیاورید. به شرط اینکه بخواهید و تلاش کنید. هیچ چیز نشدنی نیست! از باخت ها و اشتباهات خود خشمگین نشوید چراکه بزرگان معاملات هم اشتباهات زیادی داشتهاند اما موفق شدند چون تسلیم بار منفی اشتباهات خود نشدند و به این راه محکم تر دل بستند، آنها گاهی اوقات بهترین کار را کردند یعنی آن زمان که هیچ کاری نکردند!
این را بدانید که همه چیز از یک خرید و فروش ساده شروع شد…
معاملهگران و مدرسان تیم آکادمی آینده با طراحی دورههای صفر تا صد آموزش ارزهای دیجیتال در مشهد ( به صورت حضوری ) و سایر شهرها ( به صورت غیر حضوری )، سعی در تبدیل علاقهمندان به فعالیت در این بازار، به یک معامله گر حرفهای را دارند. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سر فصل های دوره آموزشی و مشاوره رایگان به وبسایت آکادمی آینده مراجعه کنید.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری
تحلیل گری و معامله گری بازار سرمایه شغلی بسیار جذاب و پول ساز است. اما رسیدن به سطحی که بتوانید استقلال و ثروت یک معامله گر حرفهای را داشته باشید راه طولانی و سختی در پیش دارید. خواندن کتاب معامله گری مسیر را برای شما بسیار کوتاه تر خواهد کرد.
سفری کوتاه به مطالب کتاب
در فصل اول ، به شما ثابت میکنم تمام روشهایی که تابهحال شناخته اید، غیر از ورشکستگی برای شما هدیهای به ارمغان نخواهند آورد و در ادامه روش price action بومیشده با بازارهای ایران را معرفی میکنم.
در فصل دوم بهصورت بسیار حرفهای به مدیریت سرمایه در معاملات میپردازم که ضامن بقای شما در مسیر تبدیلشدن به معاملهگر حرفهای است و نیز ثابت میکنم با یک مدیریت سرمایه حرفهای روز باخت دارید ولی هرگز روز ورشکستگی نخواهید داشت.
در فصل سوم، به مدیریت ریسک میپردازم. در این فصل ابتدا روشهای کلاسیکِ چارت خوانی را به شما معرفی میکنم و مدیریت ریسک را از بعد شرایط بازیگران بازار، موقعیت روند و حجم معاملات، بررسی میکنم.
در فصل چهارم ، به شناخت بازیگران بازار میپردازم و نشان میدهم روشهای کلاسیک، کارایی معنیداری برای معاملهگر ندارند و طبق شناخت بازیگران بازار روش داینامیک (روش میداسسرمایه) را معرفی میکنم.
در فصل پنجم ، به ساخت سیستمی معاملاتی میپردازم که برگرفته از روش، مدیریت سرمایه، مدیریت ریسک و شناخت بازیگران بازار است.
در فصل ششم ، به روانشناسی معامله گری میپردازم و مواردی را برای شما شفاف خواهم کرد که چالش بسیاری از معامله گران شکستخورده است؛ که اگر این موارد برای آنها هم شفاف میشد، هرگز ورشکسته نمیشدند.
این کتاب انقلابی در معاملهگری است؛ تا جایی که مطالب آن را در هیچ کتابی پیدا نخواهید کرد؛ زیرا تمام مطالب کتاب معامله گری برگرفته از تجربه شخصی من در طول دوران کاری ام درزمینه معاملهگری، تحلیل گری و مشاوره سرمایهگذاری در بازارهای مالی است.
من به شما توصیه میکنم کتاب را چندین بار و در چند بازه زمانی نسبتاً طولانی بخوانید.به شما قول میدهم در هر بار مطالعه، موارد بیشتری را درک میکنید و هر بار از مطالب جدیدی که در هنگام معاملات واقعی خود با آن مواجه شدهاید، شگفتزده خواهید شد؛ زیرا مطالب این کتاب را باید در بازار واقعی درک کنید؛ بهطوریکه امکان دارد نکتهای را در این کتاب خوانده باشید ولی به دلیل اینکه فرصت تجربه آن را در بازار واقعی نداشتهاید از آن راحت گذر کردهاید، ولی شاید همان نکته تنها راه نجات شما باشد.
کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری برای چه کسانی نوشتهشده است
- عاشق معاملهگری هستند.
- به هر دلیلی نتوانستهاند به نتایج مطلوب خود دست یابند و ضررهای سنگینی کردهاند، چه از بعد مالی، چه زمانی و چه روحی.
- از رفتن به کلاسها و دورههای گوناگون خسته شدهاند.
- از آزمودن روشها و ابزارهای گوناگون به ستوه آمدهاند.
- تصمیم خود را گرفتهاند که با این کار به آرزوهای خود تحقق بخشند.
- میخواهند از خود انسان بهتری بسازند.
کتاب معامله گری برای چه کسانی نوشتهنشده است
- برای کسانی که عاشق معاملهگری نیستند.
- هیچ اطلاعاتی از بازارهای مالی و شغل معاملهگری ندارند.
- این کار را نوعی تفریح میپندارند، نه یک تجارت.
- کسانی که پذیرش قبول اشتباه خود را ندارند و به هر دلیل حاضر نیستند تفکرات اشتباه خود را عوض کنند حتی به قیمت ورشکسته شدن.
- کسانی که اعتقادی به شنیدن تجارب افراد حرفهای ندارند.
- کسانی که رؤیای ثروتمند شدن ندارند.
چرا من خود را شایسته میدانم که این مطالب را برای شما بنویسم
من در طی یک دهه، سیستمهای بسیار زیادی را، برگرفته از سبکها و ابزارهای متفاوت تکنیکالی و فاندمنتالی، خلق کرده و طبق آن با حجم سرمایه بالا در بازار واقعی معامله کردهام. در چند سال اول به سیستم شخصی خودم دستیافتم که خروجی آن عملکرد من را ثابت میکند و نتایج آن در وبسایت ما قابلمشاهده است. ( میداس سرمایه )از وقتی به کار تدریس در این حوزه علاقهمند شدم، به معامله گران زیادی مشاوره دادهام که زیان ده بوده یا از عملکرد فعلی خود راضی نبودهاند. پس از مدتی، تجربه به من ثابت کرد که عمده مشکلات این افراد حول چند محور اصلی میچرخد که به شرح زیر است:
- بازار مناسبی را برای معامله کردن انتخاب نکردهاند.
- روشی شخصی برای خود خلق نکردهاند.
- مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه مناسبی ندارند.
- روانشناسی قوی در معامله گری ندارند.
- بیشتر به دنبال سوددهی زیاد و کوتاهمدت هستند تا درآمد مستمر و پایدار.
- سطح انتظار مشخصی از سوددهی در بازار ندارند.
- انتظاراتی نامعقول و غیرواقعی از معامله گری دارند.
با توجه به شناخت من از بازارهای مالی و درک مشکلات بنیادین معاملهگرانی که در این مسیر به هر دلیلی شکستخوردهاند، توانستم به افراد زیادی در این راه کمک کنم و آنها را به بلوغ معامله گری و مالی برسانم. به همین دلیل خود را شایسته میدانم که تجربیاتم را از طریق این کتاب در اختیار شما قرار دهم.
چرا کتاب معامله گری مخالف تحلیل گری را نوشتم؟
من در چند سالِ ابتدای کارم هزینه فرصت و هزینه مالی بسیار زیادی را متحمل شدهام و امیدوارم با نوشتن کتاب معامله گری، شمارا از گرفتار شدن در سرابهای معاملهگری بازدارم؛ اتفاقی که برای بیشتر افرادی که در این حوزه گام برمیدارند میافتد. من به شما قول میدهم با خواندن این کتاب، بهایی که من پرداختهام را شما نخواهید پرداخت و برای تبدیلشدن به یک معاملهگر حرفهای، مسیر هموارتری خواهید داشت. در اکثر کتابها و آموزشگاههای بورسی، با آموزش روشهای تکنیکال و فاندمنتال به دانشجو القا میکنند که او یک تحلیلگر و معاملهگر حرفهای است و او را در دریای بازارهای مالی رها کرده و توهمات زیر را در ذهن وی ایجاد میکنند: تفاوت بورس و فرابورس چیست؟ و عرضه اولیه سهام این مقاله را بخوانید.
- کار فعلی خود را ترک میکند.
- آینده خود را بر اساس موفقیت سریع در بازارهای مالی برنامهریزی میکند.
- از خود انتظار خروجی یک معاملهگر حرفهای باسابقه را دارد.
- مسیر درست معاملهگری را پلهپله طی نمیکند.
و نتیجه این توهمات، موارد زیر است:
- معاملات زیانده و مخارج شخصی، تمام سرمایهشان را به آتش میکشد.
- زندگی شخصی و خانوادگی آنها دچار مشکل میشود.
- از بازارهای مالی اخراج شده و هرگز معاملهگر حرفهای نمیشوند.
دانشجویی که با امیدی فراوان، برای رسیدن به آرزوهای خود وارد دنیای معامله گری شده، خیلی زود با ناامیدی و نفرت فراوان، بازارهای مالی را ترک میکند.
اکثر کتابها و آموزشگاهها، بر اساس ابزارهای تکنیکالی، سبکهای تکنیکال و تفکرات فاندمنتالی که بیش از ۷۰ سال پیش خلقشده و اینک هیچگونه برتری به معاملهگر نمیدهند، روشی معرفی میکنند و نهایتاً با ارائه پلن مدیریت ریسک و سرمایه ای که بهاحتمال بسیار بالا با هر بازاری سازگاری ندارد، آموزشهای خود را به پایان میرسانند و معاملهگر را در دریای خروشان بازارهای مالی رها میکنند.
در کتاب معامله گری به شما ثابت میکنم چالش های معامله گری در بازارهای مالی که باید بر اساس شناخت بازیگران هر بازار روشی کارا خلق کرد و بعد آن را به سبکهای متفاوتی درگذشته بازار بهدفعات چک کرد و بر اساس کارنامه کاری بهدستآمده، یک مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه حرفهای طراحی کرد.
درنهایت نیز با یک روانشناسی قوی به آنها وفادار ماند. تازه در این مرحله معاملهگر میتواند با سرمایه کامل خود وارد بازارهای مالی شود. تجربه نزدیک به یک دهه در بازارهای مالی به من ثابت کرد که توجه به شناخت بازیگران بازار میتواند معاملهگر را به درجه حرفهای بودن برساند، امری که هیچ کتاب و آموزشگاهی به آن توجه نمیکنند.
دیدگاه شما