پیوت پوینت چیست؟ بررسی کاربردها و نحوه استفاده
فارکس بزرگترین بازار مالی جهان با ارزش تجارت روزانه بالای 7 میلیارد دلار است. این بازار یکی از جذاب ترین بازارهای مالی برای کسب درآمد و ثروت می باشد. همانطور که می دانید، در بازار فارکس ابزارهای بسیار قدرتمندی وجود دارد که هر تریدری باید نسبت به آنها آگاه باشد.
به این ابزارها اصطلاحا تحلیل های تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و احساسات یا روانشناسی بازار در فارکس گفته می شود. اگر با تحلیل تکنیکال که پیش شرط و لازمه ورود به دنیای فارکس است آشنا باشید، خوب می دانید که یکی از ابزارهای پایه ای این تحلیل، خطوط مقاوت و حمایت است. خطوط مقاومت و حمایت، نقاط احتمالی بازگشت قیمت آشنایی با نقاط پیوت را به شما نشان می دهند.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چه ربطی بین پیوت پوینت و این خطوط وجود دارد. وقت آن رسیده که بدانید حرفه ای های بازار، از پیوت پوینت نیز برای نقاط احتمالی بازگشتی در بازار به عنوان سطوح مقاومت و حمایت استفاده می کنند.
در این مقاله آموزشی از سری مقالات جذاب وبسایت دنیای ترید در خدمت شما هستیم تا موضوعات مهم زیر را برای شما شرح دهیم.
پیوت پوینت چیست؟ تاریخچه پیوت پوینت، اصطلاح شناسی نقاط پیوت، توضیح سطوح پیوت پوینت ها، نحوه استفاده از پیوت پوینت ها، انواع پیوت پوینت ها، استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها، محدودیتهای پیوت پوینت و نتیجه گیری.
پیوت پوینت چیست؟
پیوت پوینت یکی دیگر از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن دوره قبل (بسته به تایم فریم شما مثلا روزانه، ساعتی و . ) را به منظور تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، نشان می دهد. در حقیقت با استفاده از پیوت پوینت، شما نقاط حد سود و حد ضررتان را پیدا خواهید کرد. به زبانی ساده تر، پیوت پوینت مرزهای حرکات احتمالی قیمت دارایی مورد نظر شما را مشخص می کند. زمانی که شما پیوت پوینت را به درستی روی چارت خود رسم می کنید، قیمت با نزدیک شدن به آنها یا باز می گردد و یا آنها را شکسته و احتمالا تا سطح حمایت و مقاومت بعدی، حرکت می کند. شاید بگویید اینکه شبیه فیبوناچی است! بله برخی تریدرها باور دارند که پیوت پوینت، شبیه به سطوح فیبوناچی می باشد. تمام کاری که شما بعد از رسم پیوت پوینت باید بکنید این است که چشمتان مدام به سطوح مهم آن باشد.
تاریخچه پیوت پوینت
تاریخچه پیوت پوینت در حقیقت به اتاق های فیزیکی بازار سهام که به آنها Floor گفته می شود، بر می گردد. آنها بالاترین قیمت، پایین ترین و بسته شدن قیمت سهام های روز قبلشان را برای محاسبه قیمت روز جاری، حساب می کردند.
این مسئله به آنها کمک کرد تا بتوانند سطوح مهم معاملاتشان را به دست بیاورند. به باور معامله گران بازار سهام، پیوت پوینت ها در حقیقت اندیکاتور آینده نگر هستند زیرا می توانند نقاط احتمالی بازگشت یا شکست قیمت را به شما نشان دهند.
اصطلاح شناسی نقاط پیوت پوینت
منظور ما از اصطلاح شناسی، تفسیر کلمه پیوت پوینت است. همانطور که جلوتر توضیح دادیم، پیوت پوینت از هفت سطح تشکیل شده است. سطح میانی، PP یا همان Pivot Point است. سه خط یا سطح در بالا و سه سطح در پایین قرار دارند. سه سطح بالایی با R به معنی Resistance یا همان مقاومت و سه سطح پایینی با S به معنی Support یا همان حمایت می باشد.
توضیح سطوح پیوت پوینت ها
زمانی که پیوت پونت را رسم می کنید، در واقع 7 سطح پایه ای روی چارت مشاهده می کنید. خطی که درست در وسط این هفت سطوح می بینید خود پیوت پوینت است که با PP مشخص شده است. سه خط بالای پیوت پوینت، سطوح مقاومت شما است که با R2، R1 و R3 مشخص شده است. سه خط پایین پیوت پوینت سطوح حمایت شما می باشد که با S2، S1 و S3 نشان داده شده است (به خاطر داشته باشید که این آشنایی با نقاط پیوت S ها و R ها می توانند بجای 2 یا 3 عدد، تا 5 یا 6 سطح، ادامه داشته باشند).
نحوه استفاده از پیوت پوینت ها
فراموش نکنید که تعدادی از پلتفرم های معاملاتی هستند که پیوت پوینت را ارائه نمی دهند. پس اگر مثلا در نرم افزار متاتریدر 4 یا 5 گشتید و این ابزار را پیدا نکردید، نگران نباشید. شما باید پیوت پوینت را از بروکرتان درخواست کنید و آنها به شما کمک می کنند. راه دیگر، گشتن در موتور قدرتمند گوگل است و بعد از پیدا کردن از یک منبع معتبر، لطفا آن را دانلود کرده و روی پلتفرم معاملاتی تان، نصب کنید. در این راستا برای کمک می توانید از ویدئوهای یوتیوپ استفاده کنید. حال، به جعبه ابزار معاملاتی خود در پلتفرم تان رفته و پیوت پوینت را رسم کنید. درست مثل نقاط حمایت و مقاومت، قیمت به احتمال زیاد پس از برخورد با این سطوح، دچار تغییر می شود. هرچه تعداد برخورد قیمت با این سطوح بیشتر باشد و این خطوط باعث بازگشت آنها شود، این سطوح قوی تر و قابل اعتماد تر هستند.
لطفا به نمودار 15 دقیقه پوند به دلار زیر نگاهی بیاندازید.
در این تصویر، قیمت چند بار به سطح حمایت S1 برخورد کرده است. اگر فکر می کنید که این بار هم قیمت پس از برخورد با آن بر می گردد، می توانید آن را بخرید و حد ضرر خود را در S2 بگذارید. تارگت احتمالی شما، می تواند جایی بین خود پیوت پوینت PP و R1 باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوت پوینت ها انواع مختلفی دارند که بهتر است شما نیز با آنها آشنا شوید. اولین نوعی که ما قصد داریم به شما معرفی کنیم، پیوت پوینت استاندارد است.
پیوت پوینت استاندارد
پیوت پوینت استاندارد، ابتدایی ترین و ساده ترین نوع پیوت پوینت است که تریدرهای روزانه، از آن استفاده می کنند. این نوع پیوت پوینت، در حقیقت میانگین قیمت بالا، پایین و بسته شدن دوره قبل است.
پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت فیبوناچی احتمالا مشهورترین نوع پیوت پوینت بین تریدرها می باشد. همانطور که می دانید استفاده از فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی، اصلاحی و پروجکشن در فارکس بسیار متداول است. نکته مهمی که شما باید در این قسمت بدانید، سطوح مهم و کلیدی فیبوناچی در پیوت پوینت است.
کلیدی ترین سطوحی که تریدرها نسبت به آنها خیلی حساس هستند، سطوح 38.2% و 61.8% فیبوناچی اصلاحی است.
پیوت پوینت Woodie’s
یکی دیگر از انواع پیوت پوینت، Woodie’s است. این نوع پیوت پوینت، وزن سنگین تر یا تاثیر بیشتری روی قیمت بسته شدن دارایی می گذارد. ولی یادتان باشد که نحوه محاسبه آن، درست مثل پیوت پوینت استاندارد است. پیوت پوینت Woodie’s فقط دو سطح مقاومت و حمایت دارد.
پیوت پوینت کمریلا Camarilla
نوع دیگر پیوت پوینت، کمریلا است. مخترع آن نیک اسکات در سال 1980 میلادی بود. کمریلا شباهت زیادی به پیوت پوینت Woodie’s دارد. تنها تفاوت آن این است که در کمریلا، چهار نوع حمایت و مقاومت وجود دارد.
پیوت پوینت دمارک Demark
آخرین پیوت پوینتی که قصد داریم برای شما شرح دهیم، پیوت پوینت دمارک است. این پیوت پوینت، ارتباط متفاوتی بین نقطه باز و بسته شدن قیمتش وجود دارد. این پیوت پوینت توسط تام دمارک اختراع شد. دمارک در این نوع پیوت پوینت، عدد X را برای محاسبه سطح پایینی و سطح مقاومت بالایی استفاده می کند. او همچنین روی رفتار قیمت اخیر نیز تاکید می کند.
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
همانطور که تا اینجای این مقاله متوجه شدید، شما می توانید از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح مقاومت و حمایت، استفاده کنید. استفاده از این سطوح، در هر بازه ای استراتژی مخصوص خودش را دارد. همانگونه که مطلع هستید، بازارها یا دارای روند هستند و یا اصطلاحا رنج و بدون روند می باشند. ما در زیر، با دو مثال استراتژی هر دوی این مارکت ها را برای شما توضیح می دهیم.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت رنج
اگر شما با مارکتی مواجه هستید که بدون روند و رنج می باشد، کافی است با رسم پیوت پوینت، سطوحی که قیمت بین آنها بالا و پایین می شود را، روی پیوت پوینت پیدا کنید. در حقیقت این سطوح درست نقش مقاومت و حمایت را برای شما بازی می کنند. شاید شما کلمه Pivoting را شنیده باشد، معنی این کلمه یعنی برخورد قیمت با مقاومت و حمایت و سپس برگشتن.
استراتژی که شما می توانید در اینگونه مواقع از آن استفاده کنید، دو نوع است:
اگر قیمت نزدیک سطح مقاومت بالایی شما بود، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را بفروشید و حد ضررتان را بالای سطح مقاومت مربوطه بگذارید.
اگر قیمت به سطح حمایت شما نزدیک شد، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را خریده و حد ضررتان را پایین سطح حمایت مربوطه بگذارید.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت روند
حال اگر شما با مارکتی مواجه هستید که دارای روند است، کافی است ابزار پیوت پوینت را رسم کرده و قیمت را رصد کنید. به عنوان مثال اگر بازار صعودی است، کافی است که قیمت را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید. اگر قیمت بتواند آن خط را بشکند و شما تاییدیه شکست را هم مشاهده کردید، در پوزیشن خرید بمانید و بازار را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
همانطور که در توضیحات مزایای پیوت پوینت و کارایی اصلی آن برای شما توضیح دادیم، هدف اصلی استفاده از پیوت پوینت، تشخیص نقاط مقاومت و حمایت برای گذاشتن حد سود و ضرر است. بسیاری از تریدرها از این ابزار در تحلیل هایشان بهره مند می شوند. تنها کاری که شما باید انجام دهید، رسم کردن این ابزار از جعبه ابزار معاملاتی تان است.
لطفا به تصویر زیر نگاهی بیاندازید و سعی کنید هربار که پیوت پوینت را رسم می کنید، دنبال بازگشت ها و یا شکست های آن باشید. پیوت پوینت ها در واقع کار معامله گران را برای کشیدن خطوط حمایت و مقاومت، ساده کرده اند.
محدودیت یا معایب پیوت پوینت ها
درست مثل هر ابزار دیگری، پیوت پوینت ها معایبی نیز دارند. فراموش نکنید که مارکت تحت تاثیر فاکتورهای زیادی است. در حقیقت تریدرها ایرادی بر خود پیوت پوینت ها نمی گیرند بلکه بیشترین مشکل، در تفکر خود معامله گران است.
نکته مهمی که باید درباره پیوت پوینت ها بدانید، این است که هیچ ضمانتی وجود ندارد که به محض رسیدن قیمت به پیوت پوینت، حتما باید قیمت برگردد، آن سطح مهم حمایتی یا مقاومتی را بشکند و حتما تا سطح بعدی حرکت کند. قیمت می تواند تا مدتی بین دو سطح پیوت پوینت، رنج بزند و هیچ حرکت خاصی انجام ندهد. پس مواظب تله های ذهنی خودتان نسبت به ابزارهای تحلیل تکنیکال باشید.
از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟
پیوت پوینت توسط تریدرها به عنوان یک اندیکاتور پیش بینی کننده استفاده میشود و نشان دهنده سطوح مهم تکنیکال است.هنگامی که همراه با اندیکاتورهای تکنیکال دیگر مثل خطوط حمایت و مقاومت و یا فیبوناچی ترکیب میشود، پیوت پونت ها می توانند یک ابزار بسیار موثر برای ترید کردن باشند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت ها اینگونه است که : از بالا، پایین و بسته شدن روز، هفته و ماه قبل، استفاده میکنند.
سه سطح متفاوت حمایت و مقاومت در بالا و پایین پیوت پوینت قرار دارند.سطوح مقاوت R2 ،R1 و R3 و سطوح حمایت S2 ،S1 و S3 نام دارند.زمانیکه قیمت حال حاضر بازار بالای پیوت پوینت روزانه معامله می شود، سیگنالی برای خرید آن دارایی میباشد و بالعکس زمانیکه قیمت حال حاضر بازار زیر پیوت پوینت روزانه معامله شود، سیگنالی برای فروش آن دارایی محسوب میشود.
از سطوح حمایت و مقاومت به عنوان خروج از معامله استفاده میکنیم.برای مثال اگر قیمت بازار بالای پیوت پوینت باشد، از R1 و R2 میتوان بعنوان تارگت های ترید استفاده کرد.در صورت حرکت بازار به سمت R3 اگر سایر اندیکاتورهای تکنیکال روند معکوس بزرگی را نشان بدهند، ممکن است معامله گران از معامله خرید خارج شده، و حتی وضعیت معامله را معکوس کنند.
نتیجه گیری
فراموش نکنید که پیوت پوینت ها نیز مثل خیلی از ابزار دیگر تحلیل تکنیکال، اگر به تنهایی استفاده شوند کارایی مفیدی نخواهند داشت. معامله گران از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح حمایت و مقاومت و نقاط حد ضرر و حد سود استفاده می کنند.
یادتان باشد که این ابزار هم مثل بقیه ابزار تکنیکال، می تواند آینده قیمت را اشتباه محاسبه کند. بازارهای مالی هر لحظه تحت تاثیر موضوعات مختلف فاندامنتالی و غیره، می توانند تغییر کنند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که وقتی قیمت به فلان سطح پیوت پوینت رسید حتما باید برگردد یا از آن عبور کند.
درست مثل بقیه اندیکاتورها، استفاده از پیوت پوینت ها باید قسمت کوچکی از استراتژی و طرح معاملاتی شما باشد.
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در برگشت های بازار
پیوت پوینت ها و استفاده از آن در نمودارها یکی از رایجترین تحلیلهای مورداستفاده توسط معاملهگران به منظور تشخیص نقاط مناسب ورود به یک معامله و خروج از آن است. شکل گیری قیمتها بر اساس خرد و تفکر جمعی بازار است. پس برای سود کردن بر اساس رفتار معاملهگران در بازار دو راه وجود دارد. راه اول جهتدهی به سهم بر اساس قدرت و منابع مالی شخصی ( ایجاد موج ) و راه بعدی تشخیص آشنایی با نقاط پیوت جهت حرکتی غالب در بازار و حرکت با آن ( موج سواری ) است. البته شناخت رفتار شکل گرفته در سهم بر اساس عرضه و تقاضا بسیار مهم است؛ چون گاهی اوقات باور داریم که جهت حرکت سهم رو به بالاست، ولی بعد از خرید سهم، قیمت سهم در مسیر کاهشی قرار گرفته و متضرر میشویم.
یکی از مهم ترین وظایف معاملهگر در شناسایی موقعیت معاملاتی درست، تشخیص نقاط شکل گیری پیوت پوینت ها در سهام است. پیوت پوینت ها، نقاطی در نمودارهای قیمتی هستند که خرد جمعی بازار، باور بهتری نسبت به برگشت قیمتی سهم دارد. خرد جمعی شکل گرفته در بازار هم میتواند در جهت خریدار باشد و هم در جهت فروشنده که در این حالت شاهد تقابل بین خریدار و فروشنده در سهم هستیم ( در نقاط پیوت پوینت چرخش و تغییر جهت در سهام ایجاد شده و شاهد تغییر روند صعودی به روند نزولی و تغییر روند نزولی به روند صعودی هستیم).
در تقابل بین خریدار و فروشنده، در صورت عدم برآورده شدن توقعات یک سمت معامله، معاملهگر تسلیم و در نهایت بازنده معامله بوده و جهت حرکتی نمودار هم به آسانی تغییر میکند و اینجاست که شاهد شکل گیری نقطه پیوت در سهم هستیم و هر چقدر این نقاط قویتر باشد (برگشتهای قیمتی محسوستر باشد) معاملهگران با جابجایی از یک موقعیت به موقعیت مخالف، تاثیر بیشتری بر روند حرکت قیمتی سهم ایجاد میکنند. پس واضح است که اهمیت این نقاط برای هر دو طرف خریدار و فروشنده مهم می باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوتهای مینور:
پیوتهای مینور عموما اصلاح های قیمتی کوچکی هستند که در آن شاهد توقف روند کوتاه مدت اصلی هستیم. این پیوت ها نوسانات قیمتی کوچک هستند که عمدتا مورد پسند نوسانگیران بازار است ولی در تحلیل، از این پیوتها استفاده نمیکنیم.
پیوتهای ماژور:
پیوتهای ماژور، برگشتهای قیمتی هستند که روند حرکتی در نمودار را تغییر داده و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل میکنند. تشخیص این پیوت از اهمیت بالایی برخوردار است چون در این حالت قادر به تشخیص جهت حرکت نمودار و اخذ موقعیت معاملاتی مناسب هستیم.
در شکل بالا برخی از نقاط پیوت ماژور و مینور نشان داده شده است که محدوده های سبز رنگ محدوده ماژور و محدوده های قرمز رنگ محدوده مینور را نشان میدهد. پس شناخت و شناسایی نقاط پیوت در نمودارها از اهمیت بالایی برخوردار است که هر سرمایهگذاری باید به تکنیک های شناسایی این نقاط آگاه باشد. حال سرمایه گذاری که دیدگاه کوتاه مدت دارد میتواند از پیوت های مینور و سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت به سهم دارند باید از پیوت ماژور استفاده کنند.
حال سرمایه گذاران باید در نمودارهای قیمتی به دنبال نقاط پیوت ماژور باشند تا بتوانند به راحتی برگشت های قیمتی را تشخیص داده و بیشترین سود را در بازار کسب کنند. به طور کلی دو روش برای تشخیص نقاط پیوت ماژور در بین سرمایه گذاران معمول است.
روش اول: قیمت بیش از 38 درصد گام قبل را اصلاح کند و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد
روش دوم: نمودار به لحاظ زمانی حداقل به اندازه 38 درصد گام قبلی باشد و اندیکاتور MACD تغییر فاز دهد.
چگونه نقاط پیوت پوینت در بازار را تشخیص دهیم
برای محاسبه سطح پیوت پوینت در هر بازی زمانی از فرمول زیر استفاده میکنیم:
P.P= (High+Low+2*close)/4
HIGH: بیشترین قیمت
LOW: کمترین قیمت
CLOSE: قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز دوره زمانی
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
سطوح پیوت را برای هر دوره زمانی میتوان مورد استفاده قرار داد. به عنوان مثال اگر قرار باشد سطح پیوت سالانه را حساب کنیم کلیه دیتاها باید مربوط به سال گذشته باشد. به عنوان مثال اگر بالاترین قیمت یک سال گذشته 450 تومان و کمترین قیمت آن 340 تومان و قیمت بسته شدن سهم در آخرین روز سال 390 تومان باشد سطح پیوت سالیانه سهم طبق فرمول بالا 392 تومان خواهد بود. در کل سهامی که بالاتر از سطح پیوت سالانه خود معامله می شوند دارای ریسک پایین تری می باشند و باید به دنبال فرصت های معاملاتی خرید در آن بود.
سرمایه گذارانی که دیدگاه میان مدت و بلندمدت در سهم دارند بهتر است از سطح پیوت سالیانه برای خرید سهام استفاده کنند.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
با استفاده از پیوت پوینت ها میتوان یک سری سطوح حمایت و مقاومت را در نمودار تعیین کرد که برای خرید و فروش سهم بسیار کارا می باشد. سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت به صورت زیر تعیین می شوند.
سطوح مقاومت:
R1= ( 2 * PP ) – L
( R2 = PP + ( H – L
( R3 = H + 2 * ( PP – L
سطوح حمایت:
S1= ( 2 * PP ) – H
( S2 = PP – ( H – L
( S3 = L – 2 * ( H – PP
شکل زیر محدوده های پیوت پوینت و مقاومت و حمایت را نشان می دهد.
همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود سه سطح مقاومتی برای نمودار تعیین شده است که نمودار هر بار با برخورد به این سطوح واکنش نشان میدهد. اما نکته جالب در بحث پیوت پوینت ها این است که خطوط مقاومت که با استفاده از پیوت پوینت ها تعیین شده است می تواند نقش حمایتی و بالعکس را نیز بازی کند و این نشان میدهد که پیوت پوینت ها تغییر سطوح را نیز به خوبی انجام میدهند.
بنابراین در صورت که با استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار معامله میکنیم پیوت پوینت ها می توانند یک روش کارا برای خرید و فروش سهم در موقعیت های مناسب باشند که با استفاده از آن می توان محدوده های پر ریسک و کم ریسک سرمایه گذاری را شناسایی کرد.
پیوت (pivot) یا نقطه بازگشت و معرفی 4 نوع آن
پیوتها سطوح محوری و برگشت بازار هستند که بازار اگر صعودی بوده شروع به ریزش میکند یا اگر نزولی بوده شروع به رشد میکند. درواقع نقاط بازگشت همان محدوده چرخش قیمت یا نقطه شروع نوسانات قیمت است و به طور سنتی به پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی یا کوچک) و پیوتهای اصلی (پیوتهای ماژور یا بزرگ) تقسیم میشوند.
نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل میگیرند که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود! در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بیشماری نقطه بازگشت مشاهده خواهید نمود.
انواع پیوت ها
پیوتهای مینور (پیوتهای فرعی)
پیوتهای مینور سطوحی هستند که برگشتهای قیمتی از این سطح، جزیی و محدود است. بهعبارت دیگر برگشتهای محسوسی در قیمت شاهد نیستیم. این سطوح در حقیقت مناطقی هستند که غالباً بازار در فكر نقد کردن معاملات خود میباشد و کمتر معاملهگران معكوس، وارد بازار میشوند. همانطور که مشخص است و در نمودار زیر میبینیم پیوتهای مینور نوسانات جزئی بازار است. برآیند پیوتهای فرعی بازار یک حرکت بزرگ در روند را تشکیل میدهند..
پیوتهای ماژور (پیوتهای اصلی)
پیوتهای ماژور یا پیوتهای اصلی، به زبان ساده، نقاطی را نشان میدهند که جهت روند در آنجا دچار چرخش جدی شده باشد. چرخش جدّی یعنی قیمت حداقل به اندازه یکسوم از مسیر رفت خود را مجدداً بازگشت نماید. سایر نقاطی که چنین تأثیر مهمی بر بازار نداشتهاند همگی پیوت مینور و کماهمیت بوده و نقش ریزموجهای فرعی را دارند.
یک تحلیلگر مجرب به مرور زمان فرا میگیرد که حتّی بدون استفاده از روش و ابزار خاصی و صرفاً با اتکا به تجربه چشمی، نقاط اصلی بر روی یک چارت را به خوبی تشخیص داده و آنها را از پیوتهای فرعی و کماهمیت تفکیک نماید. امّا فعلاً نیاز به تعریف دقیقتر و مدرنتری برای پیوتهای ماژور داریم. بنابراین بهنظر میرسد که شناسایی درست پیوت ماژور یک اصل اساسی در بازار میباشد که فقدانش منجر به بروز اشتباهات پیدرپی در بازار میشود
1-پیوت قیمتی
مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این نقاط بازگشت نهفته است. در تعریف کلاسیک pivotهای قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک آشنایی با نقاط پیوت نقطه بازگشت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روشهای پرایس اکشنی مطرح میشود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.
نحوه تشخیص این نقاط بازگشت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمیطلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل pivot، میتوانید از آنها استفاده کنید.
۲- پیوت محاسباتی
این نوع از نقاط بازگشت بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی محاسبه آشنایی با نقاط پیوت میشوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آنها دخیل نیست! در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد میباشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده میشوند. این نقاط بازگشت بر اساس دوره زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح بهروزرسانی میشوند. به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یکساعته برای معاملهگران میانمدتی کاربرد ندارند. pivotهای محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهمترین آنها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش مینماییم. توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار میباشند.
در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، میتوان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیقتری داشت. در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشاندهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که محاسبهگر نقاط عطف در اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن میتوانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، نقاط بازگشت به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگینهای متحرک و… به کار برده میشوند.
۳- پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند، کاملاً محسوس میباشند. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته میشود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این نقاط بازگشت استفاده کنند.
۴- پیوت مینور
در طرف مقابل نقاط پیوتی هم وجود دارند؛ که نهایتاً منجر به حرکات اصلاحی کوچک یا برقراری روند خنثی میشوند. پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور قابل مشاهدهاند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند. به دلیل اینکه نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آنها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معاملهگران باید به دورههای زمانی مناسب رجوع کنند.
نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور
حال که تعاریف اولیه پیوت ماژور و مینور ذکر شد؛ سؤال اصلی این است، که چگونه این نقاط را از یکدیگر تمایز دهیم؟ با توجه به اینکه سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت میباشند، تشخیص آنها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است! به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معاملهگران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.
در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور روبهرو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:
تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل pivot
اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی
از مزایای تشخیص درست نقاط بازگشت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
4. فرار از سردرگمی
نتیجه گیری از پیوتها
برای تشخص pivotهای اصلی از فرعی 3 شرط داریم که اگر 2 شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این 3 شرط عبارتند از:
در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %38 از مسير قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %38 از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یکبار تغییر فاز بدهد.
شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:
چنانچه سطوح ماژور به درستی شناسایی شود، به وسیله آن میتوان روند اصلی بازار را به دقت تشخیص داد.
پیوتهای مینور نوسانهای مقطعی و هیجانات بازار میباشد. اگر بتوانیم مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نشده و دست به حرکات احساسی در بازار نمیزنیم.
شناخت صحیح ماژورها میتواند حدضررهای امن و پرقدرتی برایمان بهارمغان بیاورد. در حقيقت انتخاب یک حدضرر مناسب، نخستین گام یک پوزیشن منطقی و اصولی است.
شناخت درست ماژورها در بسیاری از تکنیکهای معاملهگری اعم از کلاسیک، هارمونیک و امواج میتواند بسیار مثمرثمر و کارا باشد. انتخاب صحیح و درست ماژورها، معاملهگر را از سردرگمی در بازار مبرا میکند.
آشنایی با پیوت پوینتها در IQoption
آشنایی با پیوت پوینتها در IQoption: پیوت پوینت (نقاط محوری) شاخصهایی فنی هستند که میتوانند برای سرمایهگذاران مفید باشند و برای آنها ابزار بیشتری برای ارزیابی بازار فراهم کنند.
همه معاملهگران مبتنی بر ترند، محدوده و نقاط شکست (Breakout) میتوانند به پیوت پوینتها دست پیدا کنند و با استفاده از آنها نقاط مناسب ورود و آشنایی با نقاط پیوت خروج از معامله را تعیین کنند.
با محاسبهی این نقاط، سرمایهگذاران میتوانند چندین قطعهی مفید از اطلاعات را جمعآوری کنند. تحلیلگران فنی میتوانند از پیوت پوینتها نه تنها برای مشخص کردن سطوح مقاومت و حمایت، بلکه برای اندازهگیری اینکه بازار صعودی است یا نزولی، استفاده کنند.
علاوه بر این، این نقاط مخصوصا میتوانند برای مشخص کردن قیمتهای توقفضرر (Stop-Loss) و اهداف سودآوری به کار گرفته شوند.
محاسبه پیوت پوینتها
برای محاسبه پیوت پوینتها، تحلیلگران فنی قیمت حداکثر، حداقل و زمان بسته شدن اوراق بهادار را بدست میآورند و در برخی موارد، سطوح مقاومت و حمایت (Resistance and Support) را نیز پیدا میکنند (آشنایی با پیوت پوینتها در iqoption).
این مقادیر میتوانند از روز گذشته باشند یا هفتهی گذشته و حتی ماه گذشته. بازارهای فارکس روزانه 24 ساعته باز هستند بنابراین در محاسباتی که شامل یک نشست معاملاتی خاص میشود، فرض بر این است که نشست موردنظر در زمان 5 بعد از ظهر EST به پایان میرسد.
چندین روش برای تشخیص یک پیوت پوینت (نقطه محوری) وجود دارد که سادهترین روش از این بین، میانگین گرفتن از قیمتهای حداکثر، حداقل و زمان بسته شدن در روز گذشته است.
یک تکنیک دیگر که سیستم 5 نقطهای نامیده شده است، دو سطح حمایت و دو سطح مقاومت را به سطوح قبلی قیمتی اضافه میکند.
زمانی که یک معاملهگر پیوت پوینت را شناسایی کند، میتواند در ادامه از این قطعه از اطلاعات برای محاسبه سطوح مقاومت و حمایت بهره بگیرد. در ادامه معاملهگر میتواند عرض و پهنای بین این نقطه و قیمتهای حداکثر یا حداقل از روز گذشته را محاسبه کند.
برای محاسبه سطح دوم حمایت و مقاومت، سرمایهگذار میتواند از عرض کامل بین نقطه قیمتی حداکثر و حداقل از نشست قبلی استفاده کند.
استفاده و آشنایی با پیوت پوینتها در IQoption
زمانی که معاملهگران پیوت پوینتها را شناسایی کردند و همینطور سطوح مقاومت و حمایت مربوط به آنها را پیدا کردند، آنها میتوانند از این اطلاعات بهره بگیرند.
استفادههای بسیاری برای این نقاط اطلاعاتی وجود دارد و برخی از آنها از دیگر کاربردها، فهم و اجرای ساده و مستقیمتری دارند.
با ارتباط با تیم فارکس حرفه ای از طریق راه های تلگرام، اسکایپ و فیس بوک آشنایی با نقاط پیوت با مشاورین فارکس حرفه ای در ارتباط باشید تا در ارائه ی خدمات واریز و برداشت ریالی زیر یک ساعت و ارائه ی سیگنال ها، راهنمایی های لازم را به شما ارائه دهند.
پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت فیبوناچی یکی از انواع پیوت پوینت ها در بازارهای مالی است که با استفاده از درصدهای فیبوناچی سطوح حمایت و مقاومت مربوط به پیوت پویت را مشخص می کند. در این قسمت با توجه به مفاهیم فیبوناچی و پیوت پوینت نحوه محاسبه و استفاده از این نقاط و سطوح را در بازارهای مالی به شما نشان می دهیم.
پیوت پوینت و انواع آن
قبل از این که به توضیح پیوت پوینت فیبوناچی بپردازیم ابتدا باید با مفهوم پیوت پوینت در بازارهای مالی آشنا شوید.
پیوت پوینت نوعی اندیکاتور یا محاسبات است که جهت تشخیص روند کلی بازار و سنتیمنت آن در بازههای زمانی مختلف استفاده می شود. پیوت پوینت از محاسبه میانگین سه قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قیمت مربوط به روز به دست می آید. اگر قیمت در روز بعد، به بالای سطح پیوت پوینت نفوذ کند، سنتیمنت یا گرایش بازار صعودی و اگر به پایین آن نفوذ کند، سنتیمنت آن نزولی است. با محاسبه پیوت پونت، سه سطح دیگر در بالا به عنوان مقاومت و سه سطح دیگر در پایین آن به عنوان حمایت مشخص میشوند.
- بنابراین خط میانی که همان پیوت پونت است با P که حرف اول Pivot Point است، نشان داده می شود.
- اولین تا سومین سطح بالای پیوت پوینت به ترتیب با R1 ، R2 ، R3 که حرف اول Resistance به معنای مقاومت است، نشان داده می شوند.
- اولین تا سومین سطح پایین پیوت پوینت به ترتیب با S1 ، S2 ، S3 که حرف اول Support به معنای حمایت است، نشان داده می شوند.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
پیوت پوینت انواع مختلفی دارد:
- پیوت پوینت استاندارد یا کلاسیک که به آن پیوت پوینت کف ( Floor Pivots ) هم گفته میشود.
- پیوت پوینت وودی که در فرمول آن قیمت پایانی وزن بیشتری دارد.
- پیوت پوینت کاماریلا که در مجموع از 9 سطح قیمتی استفاده می کند.
- پیوت پیوینت دمارک که از فرمول متفاوتی برای محاسبه حمایت و مقاومت استفاده می کند.
- پیوت پوینت فیبوناچی که بر اساس درصدهای فیبوناچی سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.
از بین انواع پیوت پوینت ها، پیوت پوینت فیبوناچی مبحثی است که قرار است امروز به معرفی آن بپردازیم.
بیشتر بدانید: کمان فیبوناچی
نحوه محاسبه پیوت پوینت فیبوناچی
در برخی پلتفرم ها امکان استفاده از اندیکاتور پیوت پوینت به صورت پیشفرض وجود دارد اما با این حال ما در این قسمت نحوه محاسبه دستی پیوت پوینت های فیبوناچی را توضیح می دهیم. قبل از بیان فرمول پیوت پوینت فیبوناچی باید به این نکته اشاره کنیم که پیوت پوینت ها عمدتا توسط معامله گران روزانه یا day traders استفاده می شوند و برای محاسبه آنها از قیمت پایانی، بیشترین قیمت و کمترین قیمت روز قبل استفاده می شود.
۱- پس از بسته شدن بازار و قبل از این که کندل روز جدید شکل بگیرد، قیمت پایانی ( Close )، بیشترین قیمت ( High ) و کمترین قیمت ( Low ) روز قبل را پیدا کنید.
۲- سه قیمت پایانی، بیشترین و کمترین قیمت روز قبل را با هم جمع کرده و بر 3 تقسیم کنید.
۳- عدد به دست آمده را با حرف P در چارت علامت بزنید.
۴- با توجه به بیشترین و کمترین قیمت روز قبل، پیوت پوینت های فیبوناچی را محاسبه کنید.
فرمول پیوت پوینت فیبوناچی
برای محاسبه پیوت پوینت فیبوناچی باید از فرمول مربوط به آن استفاده کنید. در شکل زیر می توانید فرمول مربوط به آشنایی با نقاط پیوت پیوت پوینت و شش سطح حمایت و مقاومت مرتبط با آن را ببینید.
در این روش سقف ( High ) و کف ( low ) قیمت از یکدیگر کم می شوند و به ترتیب در نسبت های 0.382، 0.618 و 1 ضرب می شوند. در نهایت برای به دست آوردن سطوح مقاومت عددهای به دست آمده را با پیوت پوینت جمع کرده و برای به دست آوردن سطوح حمایت هم عددهای به دست آمده را از پیوت پوینت کم می کنیم.
علت استفاده از نسبت های فیبوناچی در محاسبه پیوت پوینت این است که تریدرهای زیادی از سطوح فیبوناچی اصلاحی استفاده می کنند پس استفاده از این نسبت ها در پیوت پوینت هم می تواند موثر باشد. این نکته را نیز به یاد داشته باشید که ابزار فیبوناچی و پیوت پوینت هر دو سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را نشان می دهند.
نحوه ترید با پیوت پوینت فیبوناچی
به طور کلی برای ترید کردن با پیوت پوینت فیبوناچی دو روش عمده وجود دارد. در روش اول ابتدا روند کلی حاکم بر بازار شناسایی می شود. بعد اگر قیمت سطح پیوت پوینت را رو به بالا بشکند، روند بازار صعودی ولی اگر قیمت زیر سطح آن و رو به پایین شکسته شود، روند بازار نزولی در نظر گرفته می شود.
در روش دوم سطوح حمایت و مقاومت پیوت پوینت برای معامله کردن و تعیین نقاط ورود به معامله و خروج از آن در نظر گرفته می شوند. برای مثال اگر یکی از سطوح مقاومتی با قدرت شکسته شود، سیگنال خرید صادر می شود البته هیچ وقت به تنهایی از پیوت پوینت ها برای ترید کردن استفاده نمیشود. در واقع پیوت پوینت فیبوناچی و سطوح احتمالی حمایت و مقاومت آن را می توان در ترکیب با الگوهای نموداری مثل الگوی سر و شانه ، الگوی مثلث ، الگوهای شمعی ژاپنی ، اندیکاتورهایی مثل مکدی و مووینگ اوریج و یا سایر روشهای تحلیل قیمت استفاده کرد.
محدودیت ترید با پیوت پوینت فیبوناچی
یکی از مهمترین محدویت های استفاده از پیوت پوینت ها در این است که قیمت الزاما به این سطوح واکنش نشان نمی دهد. در برخی موارد هم قیمت مدام در کنار این سطوح حرکت می کند و کار تحلیل قیمت را بر اساس این سطوح مشکل می کند. بهتر است از پیوت پوینت فیبوناچی و سطوح آن در ترکیب با سایر روش ها استفاده کنید تا دچار چنین مشکلاتی نشوید.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت به ذهنیت معامله گران بستگی دارد و هر تریدری می تواند دو نقطه متفاوت کف و سقف را به هم متصل کند اما پیوت پوینت فیبوناچی از محاسبات ثابتی استفاده می کند. بنابراین به هنگام استفاده از این دو ابزار باید به این نکته دقت داشته باشید.
سوالات متداول
۱- نسبت های فیبوناچی پیوت پوینتس را چگونه می توان محاسبه کرد؟
با استفاده از نسبت های فیبوناچی می توان سطوح حمایت و مقاومت پیوت پوینت ها را محاسبه کرد که در متن مقاله فرمول آن آورده شده است.
۲- آیا می توان به تنهایی از پیوت پوینت فیبوناچی در معاملات استفاده کرد؟
خیر. سطوح پیوت پوینت فیبوناچی یک ابزار کمکی برای معامله کردن هستند که باید در ترکیب با سایر تکنیک های معاملاتی از آنها استفاده کنید.
دیدگاه شما