اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام
در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آنها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.
حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، میتوانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمشهای طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکتها را بر اساس برگه سهم معامله میکنند. به بیان سادهتر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه میشود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر میتوانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.
از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول اینگونه استنباط میشود که با مفهوم بسیار سادهای مواجه هستیم و به راحتی هر کس میتواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن میپردازیم.فرمول محاسبه ی سود هر سهم
علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.
حجم بالاتر، سود بیشتر!؟
زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیشبینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچگاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیانده را با دو معاملهگر دارای رویکرد مدیریت سرمایهای متفاوت، شبیه سازی و قیاس میکنیم.
با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه میشویم که، سرمایه گذار «الف» هیچگونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.
جبران ضرر و افزایش حجم معاملات
هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص میکنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیشبینیها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معاملهگر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیانهای قبلی را داشته باشیم. در مورد معاملهگر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیانهای سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما اینکه بسیاری از معاملهگران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان میکنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معاملهگران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر میرسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همانطور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه میخواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوبهای کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.
معاملهگری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام میپردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید میشود.
همانگونه که در نمودار بالا مشاهده میکنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنالهای خرید در تحلیل نموداری میباشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمیگیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان میدهد.
پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.
۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰
سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده میکنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی میتوان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معاملهگری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روشهای انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.
حسابداری و حسابرسی
1)به عنوان سود سهام معوق سهام ممتاز در بخش حقوق صاحبان سهام گزارش می شود.
2)به عنوان سود سهام پرداختنی جزو بدهی جاری گزارش می شود.
3)هیچ اقدامی در مورد آن تاریخ پرداخت ضروری نیست.
4)به عنوان تعهدات شرکت فقط در یادداشتهای همراه صورت مالی افشا می شود.
2-در کدامیک از حالتهای زیر نیاز به محاسبه سود اولیه و تقلیل یافته هر سهم نیست؟
1)درصورت وجود سهام ممتاز قابل تبدیل به سهام عادی
2)در صورت وجود سهام ممتاز جمع شونده
3)در صورت وجود اوراق قرضه (قابل تبدیل به سهام عادی در تاریخ سر رسید اوراق قرضه)
4)در صورت وجود هزینه سهام عادی برای مدیران که به تاریخ مؤثر آن کمتر از 4 سال باقی مانده است.
3-شرکت آلفا با داشتن 10000 سهم عادی ، 3000 سهم عادی را به عنوان سود سهمی اعلام کرد. در تاریخ اعلام ارزش اسمی، دفتری و بازار هر سهم به ترتیب 1000، 5300، 8000 ریال بود. پس از ثبت این رویداد حساب سرمایه سهام عادی چند ریال است؟
1)000 000 13 2)000 000 24 3)000 30 و 000 50 4)000 48 و 000 32
1-گزینه . براساس بیانیۀ شماره 9 APB سود معوق سهم ممتاز جمع شونده تنها از طریق یادداشتهای پیوست صورتهای مالی افشا می شود. این قبیل سودها از جمله تعهدات واحد تجاری نیستند.
2-گزینه . در صورتی که در ساختار تأمین مالی واحد تجاری اوراق بهادار قابل تبدیل به سهام عادی وجود نداشته باشد به دلیل آن که عوامل دیگری برای اثر تقلیل دهندگی سود وجود ندارد بنابراین نیازی به محاسبه سود اولیه هر سهم و سود قابل تقلیل یافته هر سهم نیست.
3-گزینه . از آنجا که میزان سود سهمی اعلام شده بیش از 25% سهام عادی منتشر شده است؛
سهم 13000 = 3000 +10000 = تعداد کل سهام عادی
ریال 000 000 13= 1000 × 000 12 = سرمایه سهام عادی
5- با توجه به اطلاعات زیر سود هر سهم قبل و بعد از تبدیل سهام ممتاز به سهام عادی به ترتیب چند ریال است؟سود خالص بعد از مالیات سال 77
سرمایه سهام عادی 1000 ریالی در 29/12/77
سرمایه سهام عادی 1000ریالی صادره در 1/7/77
سرمایه سهام ممتاز 000 10 ریالی
1)357 و 364 2)417 و 414 3)500 و 480 4) 600 و 480
6- سود سهمی قابل توزیع چگونه در صورتهای مالی طبقه بندی می شود؟
1)در ترازنامه به عنوان یک بدهی 2)در ترازنامه به عنوان یک دارایی
3)در صورت سود و زیان به عنوان هزینه 4)در ترازنامه به عنوان یکی از اقلام حقوق صاحبان سهام
7- درصورتی که سهام خزانه به بهای بیشتر از ارزش اسمی خریداری شود در «روش بهای تمام شده» و «روش ارزش اسمی» جمع حقوق صاحبان سهام به ترتیب چگونه تحت تأثیر قرار می گیرد؟
1)کاهش- کاهش 2)افزایش- افزایش 3)بدون اثر- کاهش 4)بدون اثر- بدون اثر
8- حقوق صاحبان سهام شرکت آلفا در 1/1/ 78 به شرح زیر جدول زیر است. در صورتی که قیمت بازار هر سهم 700 ریال و در 1/2/ 78 سود سهمی به میزان 50% تصویب و توزیع شود در 1/2/78 هر سهم به دو سهم تجزیه شود، مانده حساب های سرمایه سهام عادی، صرف سهام و سود انباشته پس از این رویدادها به ترتیب چند ریال است؟
سرمایه سهام عادی 600 ریالی
1) 38 و 6/1 و 17 2)18 و 6/3 و 15 3) 36 و 6/1 و 29 4) 6/17 و 6/3 و 4/15
= سود اصلی هر سهم
سود متعلق به سهامداران ممتاز- سود خالص
5-گزینه <3>.3>میانگین موزون سهام منتشره
میلیون ریال 80= 40-120= مانده سرمایه سهام عادی در ابتدای دوره
سهم = تعداد سهام عادی در ابتدای دوره
سهم = تعداد سهام صادره در 1/7/77
سهم میانگین موزون سهم عادی هر سهم
ریال = سود اصلی هر سهم
میانگین موزون سهام عادی با فرض تبدیل سهام ممتاز در ابتدای دوره
=سود هر سهم بعد از تبدیل سهام ممتازسهم = میانگین موزون سهام عادی
ریال سود هر سهم عادی بعد از تبدیل سهام ممتاز( سود ثانویه)
6- گزینه . سود سهمی به عنوان تعهدات واحد تجاری تلقی نمی شود وتنها یک تغییر طبقه بندی در بخش حقوق صاحبان سهام است.
7- گزینه . تفاوت دو روش مذکور در سرمایه قانونی و سود انباشته است و در حالت فوق جمع حقوق صاحبان سهم کاهش می یابد.
8- گزینه . سهم = تعداد سهام عادی در جریان
تعداد سهام جدید صادره شده
9-شرکت «د» سهام خزانه را به مبلغ بیشتری از مبلغ اسمی، اما به مبلغ کمتری از مبلغ اولیه صادر شده تحصیل می نماید. آیا مقایسه دو روش قیمت تمام شده و ارزش اسمی برای حسابداری سهام خزانه بیانگر آن است که روش ارزش اسمی، باید مبلغ بیشتری را به ترتیب برای «سرمایه اضافی پرداخت شده» (صرف سهام) و «سود (زیان) انباشته» گزارش نماید؟
1)بلی- بلی 2)بلی- خیر 3)خیر- بلی 4)خیر- خیر
10- صدور سوسد سهمی مستلزم ثبت حسابداری است در حالی که تجزیه سهام ثبتی ندارد، اصلی ترین فرمول محاسبه ی سود هر سهم دلیل این امر کدام است؟
1)تجزیه سهام تأثیری برجمع حقوق صاحبان سهام ندارد.
2) تجزیه سهام موجب افزایش نسبی ارزش دفتری هر سهم می شود.
3)سود سهمی موجب افزایش نسبی در ارزش دفتری هر سهم می شود.
4)سود سهمی نشان دهنده جابجایی در اقلام حقوق صاحبان سهام است.
11-یک شرکت سهامی درطی سال x1 اقدام به فروش 5000 ریال سهم ممتاز 100 ریالی 6% قابل تبدیل به سهام عادی به قیمت هر سهم 125 ریال نمود. در آخر سال x2 هر سهم ممتاز به 3 سهم عادی 50 ریالی تبدیل شد قیمت بازار هر سهم عادی در تاریخ 82 ریال بود. از این بابت حساب سود انباشته چند هزار ریال بدهکار می شود؟
1)125 2)150 3)235 4)605
12-سهام در جریان شرکت سهامی «ب» در تاریخ 15 تیرماه سال 80 به شرح زیر بوده است:
-30 سهم ممتاز با سود انباشته و حق مشارکت کامل در سود به ارزش اسمی هر سهم 10 هزار ریال (هیچگونه سود معوقی وجود ندارد)
-200 سهم عادی به ارزش اسمی هر سهم هزار ریال.
در 15 تیرماه سال 80 شرکت «ب» نسبت به توزیع سود بین سهامداران به مبلغ 100 هزار ریال اقدام نمود. مبلغ سود قابل پرداخت به سهامداران عادی شرکت چند هزار ریال است؟
1) 10 2)40 3)43 4)5/47
9-گزینه . (رجوع شود به قسمت حسابداری سهام خزانه)
سرمایه سهام ممتاز (100×5000) 000 500
صرف سهام ممتاز 000 750
سود انباشته 000 125
12-گزینه فاقد گزینه صحیح است. اطلاعات سؤال ناقص است؟
13-شرکت الف 50 سهم از 1000 سهم عادی 3000 ریالی خود را خریداری و خزانه نمود. توزیع سود سهمی 30% در حالی که ارزش بازار هر سهم عادی 5000 ریال باشد موجب کاهش چند هزار ریال سود انباشته می شود؟
1) 1500 2)1425 3)900 4) 855
14-مانده حساب سود انباشته و اندوخته طرح و توسعه شرکت سهامی آلفا در اول و دوره به ترتیب برابر 50 و 60 هزار ریال بوده است. اگر سود سال جاری 40 هزار ریال و کل اندوخته های تخصیصی سال جاری 5 هزار ریال باشد، و شرکت تصمیم به تقسیم 30 هزار ریال سود نموده که 70% آن سهام جایزه از محل اندوخته باشد، مانده حساب سود انباشته در پایان دور چند هزار ریال است؟
1) 55 2)76 3)81 4)136
15-شرکت سهامی «ج» طی سال 1 x تعداد 5000 سهم ممتاز 10000 ریالی را به قیمت هر سهم 11000 ریال منتشر نمود. هر سهم ممتاز قابل تعویض باشد سهم عادی 300 ریالی است. در تاریخ 29/12/2 x تمامی سهام ممتاز به سهام عادی تبدیل گردید. قیمت بازار هر سهم عادی در تاریخ تبدیل 4000 ریال بوده است. مبلغی که باید به حساب سرمایه سهام عادی ثبت شود چند میلیون است؟
1)45 2)50 3)55 4)60
16-سهام عادی شرکت الف دارای مانده 2 میلیون ریال و سهام ممتاز 15% با حق مشارکت تا 20% در سود مانده یک میلیون ریال دارد. اگر سود خالص دو سال گذشت شرکت به ترتیب 400 و 600 هزار ریال باشد و تمامی آن بین سهامداران تقسیم شود، سهم سهامداران عادی از سود هر سال به ترتیب چند هزار ریال است؟
1) 200 و 400 2) 250 و 400 3)250 و 450 4)200 و 450
17-اطلاعات زیر در خصوص مبادلات سهام ارایه شده است.
تعداد سهام صادره و منتشر شده در ابتدای دوره 10000 سهم عادی
1/5 خرید سهام خزانه به تعداد 1000 سهم
1/7 فروش سهام خزانه به تعداد 300 سهم
2/9 توزیع سود سهمی بین سهامداران به میزان 50 درصد سهام در دست سهامداران
25/12 تجزیه سهام هر سهم عادی به دو سهم عادی نمود.
18- شرکت الف اقدام به بازخرید و ابطال 4 میلیون سهام ممتاز خود نمود. در این تاریخ مانده صرف سهام ممتاز 300 هزار ریال و هزینه انتشار سهام ممتاز 500 هزار ریال بود. اگر سهام ممتاز به 105% میلغ اسمی باز خرید شده باشد، حساب انباشته چند هزار ریال کاهش می یابد؟
1)400 2)300 3) 200 4)100
19-جمع حقوق صاحبان سهام شرکتی در اول دوره 100 میلیون و آخر دوره 120 میلیون ریال است. طی دوره فرمول محاسبه ی سود هر سهم شرکت 14 میلیون ریال سهام جدید منتظر کرده است. همچنین 4 میلیون ریال سود سهمی توزیع شده است. سود جامع چند میلیون ریال است؟
هزینه سرمایه چیست و با چه فرمول هایی محاسبه میشود؟
برای هر کسب و کاری، هزینه سرمایه یکی از اجزای مهم حسابداری و تحلیل مالی محسوب میشود. برای کسب و کارهایی که با موفقیت امور مالی خود را مدیریت می کنند، هزینه سرمایه فرمول محاسبه ی سود هر سهم باید کمترین میزان ممکن باشد. در ادامه این مطلب در مورد هزینه سـرمایه و اهمیت آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. همچنین فرمول محاسبه هزینـه سرمایه را با ذکر چند مثال توضیح میدهیم تا شما نیز بتوانید برای کسب و کار خود، هزینه سرمایهتان را حساب کنید.
فهرست مطالب
سرمایه چیست و چرا مهم است؟
سرمایه معنای بسیار گسترده ای دارد و می تواند شامل هر چیزی باشد که به صاحبش ارزش یا منفعت میبخشد. برای مثال، یک کارخانه و ماشین آلات آن، مالکیت معنوی مانند حق ثبت اختراع یا داراییهای مالی یک کسب و کار یا یک فرد را باید سرمایه در نظر گرفت. هرچند میتوان خود پول را به عنوان سرمایه تعریف کرد، اما سرمایه اغلب با پول نقدی مرتبط است که برای مقاصد تولیدی یا سرمایه گذاری به کار گرفته میشود.
سرمایه همان پولی است که یک کسب و کار در اختیار دارد تا برای پیشبرد فعالیتها و عملیات روزانه خود بپردازد و رشد آینده خود را تأمین کند.
به طور کلی، سرمایه یک جزء حیاتی برای اداره یک کسب و کار و تضمین کننده رشد آن کسب و کار در بلندمدت است. سرمایه یک کسب و کار ممکن است از عملیات تجاری آن حاصل شود یا از طریق قرض یا فروش سهام تامین شود. هنگام بودجه بندی، همه کسب و کارها، فعال در هر حوزهای و در هر اندازهای، معمولاً بر سه نوع سرمایه تمرکز میکنند: سرمایه در گردش، سرمایه سهام و سرمایه قرضی. در صنایع مالی، یک کسب و کار سرمایه تجاری خود را به عنوان جزء چهارم شناسایی میکند.
هزینه سرمایه چیست؟
منظور از هزینه سرمایه میزان بازدهی فرمول محاسبه ی سود هر سهم فرمول محاسبه ی سود هر سهم یا بازگشت سرمایهای است که یک شرکت از یک سرمایه گذاری خاص انتظار دارد تا ارزش مصرف منابع را داشته باشد. به عبارت دیگر، هزینه سرمایه، نرخ بازگشت یک سرمایه را برای ترغیب سرمایه گذاران برای تامین مالی یک پروژه تعیین میکند.
هزینه سرمایه برای محاسبه حداقل بازدهی یک شرکت به کار میرود که برای توجیه انجام یک پروژه بودجه ریزی سرمایه، مانند ساخت یک کارخانه جدید، ضروری است. اصطلاح “هزینه سرمایه” توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده میشود، اما همیشه ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده میتواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.
هزینه سرمایه تا حد بسیار زیادی به نوع تامین مالی شرکتها بستگی دارد. یک شرکت یا کسب و کار میتواند از طریق وام، اعتبار و یا از طریق فروش سهام سرمایه خود را تامین کند. با این حال، اکثر شرکتها ترکیبی از روشهای مختلف تامین مالی را به کار میگیرند. بنابراین هزینه سرمایه، از میانگین موزون تمام منابع مالی یک شرکت حاصل میشود.
منابع هزینه سرمایه
- سرمایه حاصل از فرمول محاسبه ی سود هر سهم فروش سهام
- سرمایه سهام ترجیحی
- اقراض و دیون
- سود انباشته
چرا هزینه سرمایه اهمیت دارد؟
بیشتر کسب و کارها برای رشد و توسعه خود تلاش میکنند و ممکن است گزینهها و راههای زیادی را امتحان کنند: گسترش و توسعه یک کارخانه، حذف کردن یک رقیب، ایجاد یک محصول یا سرویس جدید، ایجاد و راه اندازی شعب بیشتر و بزرگتر و… . قبل از اینکه شرکت در مورد هر یک از این گزینه ها تصمیم بگیرد، هزینه سرمایه برای هر پروژه پیشنهادی را تعیین میکند.
تعیین هزینه سرمایه نشان میدهد که چقدر طول میکشد تا هزینههای یک پروژه تسویه شوند و در آینده، چقدر قرار است به صاحبان شرکت و سهامداران آن سود بدهد. البته چنین پیش بینیهایی همیشه تخمینی هستند. اما در هر صورت، هر شرکت و کسب و کاری باید از یک روش و قاعده منطقی برای انتخاب بین گزینهها پیروی کند.
از دیدگاه یک سرمایه گذار، هزینه سرمایه ارزیابی میزان بازدهی است که میتوان از خرید سهام یا هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک مقدار تخمینی است و ممکن است شامل بهترین و بدترین احتمالات باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند و نتیجه بگیرد که آیا هزینه سرمایه گذاری در این سهام با بازده احتمالی آن توجیه میشود یا خیر.
- هزینه سرمایه بر تصمیم گیری مدیران شرکت برای سرمایه گذاری تأثیر میگذارد.
- هزینه سرمایه بر ارزش گذاری شرکت تأثیر میگذارد. شرکتهایی که هزینه سرمایه آنها روبه رشد و افزایش است میتوانند ریسکهای بالاتر و ارزش کمتری داشته باشند.
- هزینه سرمایه نرخ تنزیل شرکت را تعیین میکند. تحلیلگران فرمول محاسبه ی سود هر سهم مالی اغلب از میانگین موزون هزینه سرمایه برای تعیین نرخ تنزیل جریانهای نقدی آتی شرکت در تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) استفاده میکنند.
تفاوت هزینه سرمایه با نرخ تنزیل
هزینه سرمایه و نرخ تنزیل تا حدودی مشابه هستند و به همین دلیل اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. اما این دو اصطلاح تفاوتهایی نیز با هم دارند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی و حسابداری یک شرکت محاسبه میشود و توسط مدیریت برای تعیین نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده میشود. نرخ تنزیل نقطهای است که باید شکسته شود تا یک سرمایه گذاری توجیه منطقی داشته باشد.
هزینه سرمایه یک محاسبه نسبتاً ساده از نقطه سر به سر یک پروژه است. با استفاده از محاسبه هزینه سرمایه، تیم مدیریت نرخ تنزیل را تعیین میکند. در واقع، از طریق محاسبه هزینه سرمایه و نرخ تنزیل، مدیران تصمیم میگیرند که آیا یک پروژه میتواند به اندازه کافی بازدهی داشته باشد که نه تنها هزینههای آن را بازپرداخت کند، بلکه به سهامداران شرکت نیز سود برساند.
مفهوم هزینه سرمایه اطلاعات کلیدی است که برای تعیین نرخ مانع یک پروژه استفاده میشود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را آغاز میکند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینههای راه اندازی و اجرای آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.
مولفه های هزینه سرمایه
هزینه سرمایه از سه مولفه یا عنصر اصلی تشکیل میشود:
بازده ریسک صفر
بازده ریسک صفر در مورد نرخ بازگشت مورد انتظار، در زمانی صحبت میکند که یک پروژه هیچ ریسک مالی یا تجاری نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک تجاری
ریسک تجاری با تصمیمات بودجه بندی سرمایهای که یک شرکت برای فرصتهای سرمایه گذاری خود اتخاذ میکند، تعیین میشود. بنابراین، اگر شرکتی پروژهای را انتخاب کند که دارای ریسک بیش از حد معمول باشد، بدیهی است که تأمینکنندگان سرمایه نرخ بازدهی بالاتری را نسبت به نرخ معمولی میخواهند یا تقاضا میکنند.
بنابراین میزان پاداش در ازای ریسک نقش مهمی در محاسبه هزینه سرمایه ایفا میکند، زیرا هزینه سرمایه را افزایش میدهد. اما این پاداش باید چقدر باشد؟ این بستگی به تصمیمگیری مدیران در انتخاب پروژه شرکت دارد و حتی شاید ربطی به اهداف و مقاصد شرکت و اینکه چقدر میخواهند پروژه ارزش بازار خود را افزایش دهد نداشته باشد.
پاداش در ازای ریسک مالی
ریسک مالی با الگوی ساختار سرمایه شرکت مرتبط است. در اینجا، پاداش به حجم بدهیهایی که شرکت بر ذمه دارد وابسته است. هر چه سرمایه حاصل از دیون و بدهیهای یک شرکت بیشتر باشد (در مقایسه با شرکتی که بدهی نسبتاً پایینی دارد) در معرض ریسک بیشتری نیز خواهد بود.
نحوه محاسبه هزینه سرمایه
هر شرکتی، در هر حوزه و صنعتی که فعالیت میکند، میانگین هزینه سرمایه متفاوتی دارد. طبق تحقیقاتی که در دانشکده کسب و کار استرن نیویورک انجام شد، در صنعت ساخت و ساز، هزینه سرمایه بالایی لازم است، چیزی حدود 6.35 درصد. در حالی که در حوزه خرده فروشی مواد غذایی، هزینه سرمایه رقم نسبتا کوچکی است، چیزی حدود 1.98 درصد.
برای محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC)، ابتدا باید هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام را محاسبه کنید که با فرمولهای زیر به دست میآیند:
1- هزینه بدهی
هزینه بدهی به نرخ بهره پرداخت شده برای هر بدهی مانند وام مسکن و اوراق قرضه اشاره دارد. هزینه بهره، سود پرداختی به بدهی جاری است.
در اینجا، هزینه بدهی برابر است با کل بدهی تقسیم بر هزینه بهره ضربدر 1 منهای نرخ مالیات حاشیه ای.
2- هزینه حقوق صاحبان سهام
هزینه حقوق صاحبان سهام به این موضوع اشاره دارد که آیا بازگشت سرمایه لازم و مدنظر شرکت از یک سرمایه گذاری معین حاصل شده است یا خیر. همچنین، هزینه حقوق صاحبان سهام نشان دهنده میزان تقاضای بازار در ازای مالکیت دارایی و در نتیجه حفظ ریسک مالکیت است.
هزینه حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) تقریب زده میشود:
Rf همان نرخ بازگشت بدون ریسک است.
Rm نرخ بازگشت بازار است.
و بتا، میزان برآوردشده ریسک یا نوسانات ارزش است.
3- میانگین موزون هزینه سرمایه
هزینه سرمایه بر مبنای میانگین موزون هزینه بدهی (WACC) و هزینه حقوق صاحبان سهام استوار است.
E ارزش بازار حقوق صاحبان سهام شرکت است.
D ارزش بازار دیون و بدهیهای شرکت است.
V مجموع E و D است.
Re هزینه حقوق صاحبان سهام است.
Rd هزینه بدهی است.
و Tc نرخ مالیات بر درآمد است.
نمونه هایی از هزینه سرمایه
همان طور که گفتیم، هزینه سرمایه در صنایع مختلف متفاوت است. برای مثال، در میان شرکتهای داروسازی و بیوتکنولوژی و پزشکی، تولیدکنندگان فولاد، شرکتهای نرمافزار اینترنتی و شرکتهای نفت و گاز یکپارچه هزینه سرمایه بالاست. این صنایع تمایل دارند سرمایهگذاری قابل توجهی به بخشهای تحقیق، توسعه، تجهیزات و ایجاد و راه اندازی کارخانه اختصاص دهند.
از جمله صنایعی که هزینه سرمایه کمتری دارند میتوان به بانکهای پول محور، شرکتهای برق، موسسات سرمایهگذاری املاک و مستغلات و شرکتهای تامین انرژی آب و برق اشاره کرد. چنین شرکتهایی ممکن است به تجهیزات کمتری نیاز داشته باشند یا شاید از جریانهای نقدینگی کاملا ثابت بهره ببرند.
شرکتهایی که به طور کارآمد و موثر عمل میکنند باید هزینه سرمایه کمتر یا برابر با رقبای خود در همان صنعت داشته باشند. در اینجا، چند مثال برای روشن کردن هزینه سرمایه و نحوه محاسبه آن مطرح میکنیم:
مثال 1
شرکت نیوهومز در صنعت املاک و سرمایه گذاری در این حوزه فعالیت میکند و در حال تجزیه و تحلیل بازسازی آشپزخانه و حمام در 25 خانه آپارتمانی است. هزینه بازسازی این 25 آپارتمان 30 میلیون دلار خواهد بود و پیش بینی میشود برای پنج سال آینده، سالانه 5 میلیون دلار به نفع شرکت صرفه جویی شود. اما این ریسک جزئی نیز وجود دارد که بازسازی خانههای جدید نتواند کل 5 میلیون دلار در سال را به نفع شرکت ذخیره و صرفه جویی کند. از طرف دیگر، نیوهومز میتواند روی اوراق قرضه پنج ساله سرمایهگذاری کند که همان میزان ریسک را دارد و بازدهی 10 درصدی در سال دارد.
انتظار میرود که پروژه نوسازی 16٪ در سال (5,000,000 دلار الی 30,000,000 دلار) بازدهی داشته باشد. پس پروژه نوسازی، نسبت به اوراق قرضه پنج ساله، سرمایه گذاری بهتری محسوب میشود، زیرا نرخ بازگشت موردنظر شرکت از 10 درصد عبور میکند و این میزان، از سرمایه گذاری در هر جای دیگری، برای شرکت نیوهومز سود بیشتری به همراه میآورد.
مثال 2
شرکت Gold که تازه تأسیس شده است برای خرید دفتر و تجهیزات لازم برای انجام کار خود نیاز به جذب 1.5 میلیون دلار سرمایه دارد. این شرکت 800000 دلار اول را با فروش سهام تامین میکند. سهامداران تقاضای بازگشت 5 درصدی سرمایه گذاری خود را دارند، بنابراین هزینه حقوق صاحبان سهام 5 درصد است.
در گام بعدی، این شرکت 700 اوراق قرضه را به قیمت 1000 دلار میفروشد تا 700000 دلار باقیمانده سرمایه مورد نیاز خود را تامین کند. افرادی که این اوراق را خریداری میکنند انتظار بازدهی 10 درصدی دارند، بنابراین هزینه بدهی شرکت 10 درصد است.
ارزش کل بازار شرکت Gold یک و نیم میلیون دلار و نرخ مالیات شرکتی آن 25 درصد است. میانگین موزون هزینه سرمایه را میتوان به صورت زیر محاسبه کرد:
بنابراین، میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت گلد 6.1 درصد است.
نرم افزار حسابداری محک به ساده تر شدن محاسبات شما کمک میکند
همان طور که دیدید، هزینه سرمایه برای تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. این افراد انتظار دارند تا شرکتها و کسب و کارها اطلاعات دقیق و موثقی در اختیار سرمایه گذاران قرار دهند و آنها را به یک سرمایه گذاری مطمئن و سودآور ترغیب کنند. محاسبه هزینه سرمایه نیاز به اطلاعات درست و البته مهارت دارد.
به شما پیشنهاد میکنیم تا با کمک ابزارهای نوین مالی، مثل نرم افزار حسابداری محک، اطلاعات لازم را تهیه و گزارشات موردنیاز را در اختیار افراد ذیصلاح قرار دهید.
نسبت سود خالص (EBT) به فروش
نسبت سود خالص به فروش حاصل تقسیم میزان سود خالصی است که از فروش به دست می آید. حال می خواهد این فروش هر چیزی مثل فروش کالا، انجام خدمات، انجام کار پیمانکاری و . باشد. قطعاً اطلاعات حسابداری اول از همه برای مدیران شرکت و هیات مدیره ی آن مهم است زیرا بر اساس این اطلاعات به تصمیم های مهمی در رابطه با شرکت می رسند.
همچنین شایان به ذکر است که محاسبه ی نسبت سود خالص به فروش برای سهام داری که قصد سرمایه گذاری در آن شرکت را دارد مهم و حیاتی است زیرا آن فرد متوجه می شود که این شرکت قابلیت سرمایه گذاری را دارد یا خیر. برای کسب اطلاعات بیشتر به بخش بعدی مراجعه کنید.
سودآوری شرکت
قطعاً همه ی شما می دانید که سود هر شرکت نشان دهنده ی موفق بودن در کسب و کار است. اگر نسبت سود خالص به فروش زیاد نباشد و به بیانی دیگر پایین بودن سود به این معنا است که آن دسته از هزینه هایی که به منظور تأمین مالی لحاظ شده است فقط یک عدد بوده اند و در فروش نقشی نداشته اند.
علاوه بر سود خالص بر فروش با شاهد نسبت های دیگری از سود هستیم مثل سود عملیاتی بر فروش و سود خالص بر دارایی. اولین نسبت حاصل تقسیم سود عملیاتی بر هزینه است.
دومین نیز یعنی سود خالص بر دارایی حاصل تقسیم سود بر دارایی های شرکت است. تمام این نسبت ها برای این است که مدیران و یا حتی افراد خارج از شرکت برای تجزیه و تحلیل باید یک سری نکات را بررسی کنند و به دنبال ارتباط آن ها با یک دیگر باشند. حسابدار با محاسبه دقیق این نسبت ها کمک به سزایی به مدیرها و افراد ارشد یک شرکت می کنند.
دانلود و آموزش فایل اکسل محاسبه میانگین کم کردن در بورس + محاسبه قیمت سر به سر
در بازار بورس زمانی پیش می آید که یک سهم را با توجه به تحلیل های مورد نظر خریده اید . ولی متأسفانه بنا بر دلایلی قیمت سهم افت کرده و قصد جبران ضرر خود را دارید . در این صورت می توانید با خرید پله ای سهم در زمان مناسب قیمت سر به سر را پایین آورده و یا به اصطلاح میانگین کم کنید. به این عمل میانگین کم کردن گفته می شود.
دانلود فایل اکسل نقطه سر به سر – با این فایل میتونید مقدار خرید و میزان ضررتون رو اعلام کنید، و به شما اعلام میشه که چقدر دیگه باید پول به حسابتون واریز کنید که ضررتون صفر بشه :
آموزش استفاده از این فایل اکسل فرمول محاسبه ی سود هر سهم در ویدئو زیر قرار دارد:
میانگین کم کردن یعنی چه؟
زمانی که بازار در روند نزولی قرار می گیرد ، بسیاری از سهم ها در ضرر قرار گرفته و بسیاری از افراد منتظر می مانند تا روند بازار عوض شده و قیمت سهمشان بالا تر رود. ولی متأسفانه این اتفاق بسیار زمان بر بوده و حتی ممکن است نیازمند گذشت یک سال و یا بیشتر باشد. ولی روش هایی وجود دارد که با استفاده از آن می توان از ضرر خود کم کرد. یکی از این روش ها میانگین کم کردن نامیده می شود. در روش میانگین کم کردن زمانی که قیمت سهم کاهش چشمگیری داشت و روند نزولی متوقف شد ، اقدام به خرید سهم در قیمت پایین کرده و قیمت سر به سر را پایین می آورند.
چه زمانی نباید میانگین کم کرد ؟
یادتان باشد میانگین کم کردن برای جبران ضرر استفاده می شود و زمانی باید از آن استفاده کنیم که روند بازار از حالت نزولی تا حدی خارج شده است و دیگر بیشتر از این ریزش نخواهد کرد. در شکل زیر دو سهم نشان داده شده است. مثلاً زمان های نشان داده شده برای سهم فولاد ، اصلاً برای میانگین کم کردن مناسب نیست و در مقابل سهام سنیر نشان داده شده است که زمان مناسب برای میانگین کم کردن نشان داده شده است.
نموادر شمعی سهم فولاد نموادر شمعی سهم سنیر
اکثر معامله گران یک اشتباه بسیار رایج انجام می دهند و آن این است که در زمان نزولی بودن بازار باز هم اقدام به خرید سهم کرده و به اصطلاح میانگین کم می کنند. ولی با ادامه یافتن روند نزولی بازار و ریزش قیمت سهام سهام تازه خریداری شده که به قصد میانگین کم کردن بود ، هم دچار ریزش شده و سهام دار بیشتر در باتلاق ضرر فرو می رود. پس زمان تشخیص میانگین کم کردن بسیار مهم بوده و باید در بالا تر از نقاط حمایت قیمت سهم با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به میانگین کم کردن کرد.
آموزش میانگین کم کردن در بورس
حال فرض کنید ریزش و کاهش قیمت سهم به پایان رسیده و سهم بستر سازی کرده و روند رو به رشد به خود گرفته است. در این حالت بهترین زمان برای میانگین کم کردن می باشد. به عنوان مثال شما یک سهم را در قیمت ۳۰۰۰ تومان خریداری کرده اید و در حال حاضر قیمت آن به ۲۰۰۰ تومان فرمول محاسبه ی سود هر سهم رسیده است. در این صورت شما ۳۳.۳ درصد در ضرر هستید. امروزه تمام کارگزاری ها میزان سود و زیان شما از خرید یک سهم را نشان می دهند . ولی می توانید خود نیز به راحتی آن را محاسبه کنید. برای محاسبه سود و یا زیان ، قیمت فعلی سهم را از قیمت خرید کم کرده و بر قیمت خرید تقسیم کنید . عدد به دست آمده را در ۱۰۰ ضرب کنید تا سود و زیان شما به دست آید. در این مثال
به دست خواهد آمد . حال می خواهید میانگین کم کرده و زودتر به اصل پول خود برسید. منظور از اصل پول همان نقطه سر به سر می باشد. در این مثال فرض کنید شما ۲۰۰۰ سهم را در قیمت ۳۰۰۰ تومان خریداری کرده اید. یعنی برای خرید این سهم ۶ میلیون سرمایه گذاشته اید. جهت جلوگیری از پیچیدگی های محاسباتی کارمزد کارگزاری را فعلا در نظر نمی گیریم. حال قیمت فعلی سهم به ۲۰۰۰ تومان رسیده است و دچار ضرر شده ایم. حال می خواهید جهت میانگین کم کردن ۳ میلیون در نظر گرفته ایم.
اولین اصلی که در میانگین کم کردن باید رعایت کرد ، خرید هایتان به صورت پله ای باشد. یعنی تمام سرمایه خود را یک باره برای میانگین کم کردن قرار ندهید. زیرا ممکن است محاسبات شما اشتباه بوده و در صورت کاهش قیمت سهم بیشتر دچار ضرر شوید. این ۳ میلیون را سه قسمت کنید. حال یک میلیون را در قیمت ۲۰۰۰ تومان خریداری کنید. با این ۱ میلیون می توانید ۵۰۰ سهم خریداری کنید (500=1000000/2000). حال منتظر شوید قیمت سهم افزایش پیدا کند. اگر محاسبات شما درست بود و سهم روند صعودی دارد یک میلیون دیگر مثلا در قیمت ۲۱۰۰ تومان بخرید (476=1000000/2100). یعنی تا الان ۹۷۶ (976=500+476) سهم دیگر خریده اید. حال باز هم روند بازار را بررسی کنید و اگر بازار نزولی شد دست نگه دارید، ولی اگر روند رو به رشد دارد ۱ میلیون باقی مانده از سه میلیون را نیز سهم بخرید. مثلاً در ۲۲۰۰ تومان (454=1000000/2200) 454 خواهد شد. حال اگر با این روند اقدام به خرید کنید قیمت سر به سر سهم شما 2623 تومان خواهد شد. یعنی اگر قیمت سهم شما به این مقدار برسد شما از ضرر خارج شده و بعد از این قیمت به سود دهی خواهید رسید. در ادامه نحوه محاسبه قیمت سر به سر را نیر بیان خواهید کرد.
میانگین کم کردن در بورس
محاسبه قیمت سر به سر در بورس
اگر با دقت به پرتفوی خود بنگرید قیمت سر به سر هر سهم را مشاهده خواهید کرد. و شاید برایتان جای سوال باشد که محاسبه قیمت سر به سر به چه دردی می خورد وقتی کارگزاری آن را به ما نشان می دهد. در بسیاری مواقع نیاز داریم قبل از خرید بدانیم که اگر مبلغی را به عنوان میانگین کم کردن در نظر گرفته ایم در قیمت های متفاوت بخریم ، چه مقدار از ضرر ما کم شده و قیمت سر به سر ما به چند می رسد. کارگزاری قیمت سر به سر را بعد از خرید به ما نشان خواهد داد. حال در این قسمت نحوه محاسبه قیمت سر به سر را بیان خواهیم کرد.
جهت سادگی محاسبه یک مثال دیگر فرمول محاسبه ی سود هر سهم بیان می کنم. فرض کنید ۱۰۰۰ سهم را در قیمت ۵۰۰ تومان خریداری کرده ایم حال قیمت سهم افت کرده و به ۳۰۰ تومان رسیده است. در قیمت ۳۰۰ تومان ۸۰۰ سهم دیگر جهت میانگین کم کردن خریداری می کنیم. قیمت سر به سر آن به صورت زیر محاسبه می شود.
(تعداد سهم خریداری شده در قیمت اول × قیمت آن + تعداد سهم خریداری شده در قیمت دوم × قیمت دوم + …) تقسیم بر تعداد کل سهامی که تا حال حاضر از این سهم خریداری کرده ایم.
۴۱۱ به دست خواهد آمد. یعنی اگر قیمت سهم به ۴۱۱ تومان برسد ضرر شما جبران شده و بعد از ۴۱۱وارد سود خواهید شد.
میانگین کم کردن در بورس
مدیریت سرمایه هنگام میانگین کم کردن
زمان میانگین کم کردن آنچه بیشتر از قبل اهمیت دارد مدیریت سرمایه می باشد. تشخیص زمان مناسب جهت میانگین کم کردن بسیار اهمیت دارد. ولی زمانی پیش می آید که محاسبات ما اشتباه بوده و بعد از میانگین کم کردن باز هم قیمت ها کاهش داشته و دچار ضرر می شویم. به این دلیل گفته می شود ، به صورت پله ای خرید کنید. البته این را هم در نظر بگیرید که علاوه بر میانگین کم کردن جهت جبران ضرر می توانید از تکنیک های نوسان گیری نیز جهت جبران ضرر خود استفاده کنید. برای آموزش نوسان گیری با زبان ساده مقاله زیر را مطالعه نمایید.
نوسان گیری معمولاً در زمان خنثی بودن بازار انجام می شود . به این صورت که سهم های مناسب نوسان گیری را انتخاب کرده و در قیمت پایین خریده و بعد در همان روز و یا چند روز دیگر در قیمت بالا تر به فروش می رسانیم و از این سود ها می توانیم برای میانگین کم کردن استفاده کنیم. البته این اصل را نیز در نظر داشته و رعایت کنید که همیشه یک سوم سرمایه خود را به صورت نقد نگهداری کنید و هیچ گاه با کل سرمایه خود وارد بازار نشوید . این قانون برای تمام بازار های سرمایه گذاری توصیه می شود.
در نظر داشته باشید برای ورود به بازار بورس جهانی ( فارکس) از بروکر هایی استفاده کنید که به ایرانیان سرویس میدهند:
میانگین کم کردن در بورس
در بازار فارکس علاوه بر دیدن آموزش های لازم باید قبل از سرمایه گذاری دقت کنید که چون ما در کشور ایران زندگی می کنیم باید دقت کنید که از بروکر هایی که برای ایرانیان است استفاده کنید و همیشه هشدار ها و پیغام هایی که از طرف پشتیبانی بروکر به شما ارسال می شوند را به دقت مطالعه کنید. در بعضی موارد شما در یک بروکر که به ایرانیان نیز خدمات می دهد، ثبت نام می کنید و بعد از مدتی تحریم های جدیدی ایجاد می شوند و بروکر ها اعلام می کنند تا مهلت معین حساب هایتان را ببندید و پول خود را خارج کنید. زیرا در صورت اتمام مهلت حسابان مسدود شده و نخواهی توانست به پول خود دسترسی داشته باشید
کلام آخر
سایت آموزشی ایتسکا با ارائه آموزش های روزانه سعی در بالا بردن مهارت معامله گران در بازار های سرمایه گذاری را دارد. این سایت با ارائه تجارب معامله گران در این بازار ها در تلاش است تا از فرمول محاسبه ی سود هر سهم زیان دیدن تریدر ها جلوگیری کرده و آنها را به کسب سود در این بازار هدایت کند. تا رسیدن به دوره های پیشرفته تر و کسب تجارب بیشتر همیشه در کنارتان خواهیم بود.
میانگین کم کردن یعنی چه؟
زمانی که یک سهم در روند ریزشی قرار میگیرد، ضرر های زیادی زیادی متوجه صاحبان سهم میشود. در زمانی که صاحبان سهم مطمئن باشند که این سهم مجدد در روند صعودی قرار خواهد گرفت، برای کم کردن حجم ضرر، مجدد در قیمت پایین تر خرید میکنند. این کار یعنی کم کردن میانگین قیمت.
چه زمانی نباید میانگین کم کرد؟
میانگین کم کردن برای جبران ضرر استفاده می شود و زمانی باید از آن استفاده کنیم که روند بازار از حالت نزولی تا حدی خارج شده است و دیگر بیشتر از این ریزش نخواهد کرد.
دیدگاه شما