هر کسی که هنوز به ویتالیک بوترین روس و طرح پانزی آن ایمات دارد، هرچیزی به سرش بیاید حقش است. (@DrBitcoinMD) ۱۱ آگوست ۲۰۲۲
چرا اتریوم نتوانست سطح ۲۰۰۰ دلاری را حفظ کند؟
اتریوم مقاومت ۲۰۰۰ دلاری را در ۱۴ آگوست رد کرد، اما افزایش ۸۲.۸ درصدی از زمان تشکیل الگوی کنج صعودی در ۱۳ جولای، مطمئناً یک پیروزی برای گاوها به نظر می رسد. بدون شک، رویای “التراسوند مانی” نزدیکتر می شود زیرا شبکه انتظار دارد با به روزرسانی مرج به یک شبکه اجماع اثبات سهام (PoS) در ۱۶ سپتامبر انجام شود. ویتالیک بوترین اخیراً به شوخی گفته که کاهش عرضه میتواند اتریوم را به پول اولتراساند تبدیل کند (اولتراساند مانی (Ultrasound Money) به معنی پولی است که به خاطر داشتن خاصیت ضد تورمی زیاد، دچار تورم منفی میشود).
برخی از منتقدان خاطرنشان میکنند که انتقال شبکه از اثبات کار (PoW) سالها به تعویق افتاده است و خود به روزرسانی مرج به مسئله مقیاسپذیری توجهی ندارد. انتظار میرود انتقال شبکه به پردازش موازی (شاردینگ) در اواخر سال ۲۰۲۳ یا اوایل سال ۲۰۲۴ اتفاق بیفتد.
همانطور که کریس کی، تحلیلگر و اینفلوئنسر ارزهای دیجیتال نشان می دهد، مکانیسم توکن سوزی EIP-1559 که در آگوست ۲۰۲۱ معرفی شد، برای گاوهای اتریوم کاهش عرضه اتریوم ضروری بود:
حدود ۱۱٪ از کل عرضه اتریوم استیک شده است.
حدود ۲٪ از کل عرضه $اتریوم اکنون سوخته است
حدود۱۰۰٪ از اتریوم ها التراسوند مانی هستند
کریس کی – ۱۵ آگوست ۲۰۲۲
به روزرسانی اتریوم
انتقال شبکه اتریوم به زنجیره beacon بخاطر حذف نیاز به حمایت ماینرهای ETH، با انتقادات زیادی مواجه شد. مطابق توییت زیر، “DrBitcoinMD” عدم امکان برداشت کوین ها توسط استیکرهای ETH را برجسته می کند، که باعث کاهش موقت و ناپایدار عرضه اتریوم می شود.
هر کسی که هنوز به ویتالیک بوترین روس و طرح پانزی آن ایمات دارد، هرچیزی به سرش بیاید حقش است.
(@DrBitcoinMD) ۱۱ آگوست ۲۰۲۲
بدون شک، کاهش میزان اتریوم های موجود برای فروش باعث ایجاد شوک به عرضه شد، به خصوص پس از افزایش ۸۲.۸ درصدی اخیر اتریوم. با این حال، این سرمایه گذاران خطرات استیک کردن ETH را می دانستند و به آن ها هیچ تضمینی برای انتقال فوری پس از به روزرسانی داده نشده است.
بازارهای اختیار معامله منعکس کننده احساسات مشکوک هستند
سرمایه گذاران باید به داده های بازار مشتقات اتریوم نگاه کنند تا بفهمند که نهنگ ها چگونه بر بازار تاثیر خواهند گذشات. شیب دلتا(delta skew) ۲۵ درصدی، پوزیشن های اختیار معامله خرید و فروش بازار را مقایسه می کند و زمانی که ترس در بازار شدت یابد ، شاخص مثبت می شود. هنگامی که بازارسازان صعودی هستند، دلتا به ناحیه منفی تغییر می کند. فاصله بین منفی ۸ تا مثبت ۸ درصد معمولا خنثی تلقی می شود.
اگر تریدرها از سقوط قیمت اتریوم بترسند، اندیکاتور دلتا به بالای ۱۲ درصد حرکت می کند. از سوی دیگر، هیجان عمومی برای خرید در بازار باعث حرکت دلتا به ۱۲- می شود.
اندیکاتور شیب دلتا از زمانی که اتریوم شروع به صعود کرد، خنثی مانده است، حتی زمانی که مقاومت ۲۰۰۰ دلاری را در ۱۴ آگوست آزمایش کرد. عدم بهبودی احساسات بازار کمی نگران کننده است زیرا معامله گران آپشن در حال حاضر در حال ارزیابی ریسک های حرکت صعودی و نزولی قیمت هستند.
موقعیت های خرید و فروش اتریوم
در همین حال، داده های مربوط به موقعیت های خرید و فورش اعتماد پایین را در سطح ۲۰۰۰ دلار نشان می دهد. این معیار، عوامل خارجی را که ممکن است صرفاً بر بازارهای آپشن یا اختیار معامله تأثیر گذاشته باشد، حذف میکند. همچنین دادههایی را از معاملات اسپات سرماهیه گذاران، قراردادهای آتی دائمی و سه ماهه جمعآوری میکند. بنابراین اطلاعات بهتری در مورد نحوه موقعیت معاملهگران حرفهای به ما ارائه میدهد.
با وجود اینکه اتریوم از ۴ تا ۱۵ آگوست ۱۸ درصد افزایش یافته است. معامله گران حرفه ای با توجه به اندیکاتور لانگ به شورت، موقعیت های خرید اهرمی خود را اندکی کاهش دادند. به عنوان مثال، نسبت معاملهگران بایننس از ۱.۱۶ تا حدودی بهبود یافت، اما بعدا به ۱.۱۲ رسید.
با وجود افزایش ۱۸ درصدی اتریوم از ۴ آگوست; تغییر قابل توجهی در موقعیت های فیوچرز نهنگها و مارکت میکرها ایجاد نشده است. اگر معاملهگران اختیار معامله ریسکهای مشابهی را برای حرکتهای صعودی موقعیت خرید در الگوهای کُنج و نزولی اتریوم تعیین کنند; احتمالاً دلیلی برای این کار وجود دارد. به عنوان مثال، فورک ماینرهای اتریوم برای باقی ماندن بر روی مکانیزم اثبات کار; باعث افزایش فشار فروش اتریوم خواهد شد.
یک چیز مسلم است; در حال حاضر معامله گران حرفه ای مطمئن نیستند که مقاومت ۲۰۰۰ دلاری به راحتی شکسته شود.
برای مطالعه اخبار مرتبط با رمزارزها در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.
الگوی اینساید بار (Inside Bar) یا کندل درونی
2. کندل اینساید یا درونی(Inside Bar). گاهی اوقات به اختصار کندل مادر را Mb و کندل اینساید بار را Ib مینامند.
در این الگو کندل دوم یا همان اینساید کاملا درون کندل مادر قرار میگیرد. یعنی بالاترین قیمت اینساید بار پایینتر
از بالاترین قیمت کندل مادر و پایینترین قیمت اینساید بار بالاتر از پایینترین قیمت کندل مادر قرار میگیرد. برخی
از تریدرها تعریف نرمتری از الگوی اینساید بار دارند به این صورت که در این الگو گاهی سایههای اینساید بار با سایههای
کندل مادر برابر میشود. اما در حالت کلی در صورتی که سایههای دو کندل باهم برابر باشد معمولا به عنوان الگوی اینساید
بار مطرح نمیشود و اکثر معاملهگران روی این موضوع اتفاق نظر دارند.
الگوی اینساید بار معمولا بعد از یک روند پرقدرت شکل میگیرد و شبیه مثلث درون روند به نظر میرسد
و بعد از تشکیل این الگو معمولا روند دوباره حرکت بعدی خود را آغاز میکند.
نکته: گاهی اوقات در نقاط حمایت و مقاومت تشکیل این الگو میتواند به معنای برگشت روند باشد.
نحوه معاملهگری با الگوی اینساید بار
الگوی اینساید بار معمولا به عنوان یک الگوی درونروندی در نظر گرفته میشود و در جهت روند تشکیل میشود.
زمانی که این اتفاق میافتد در نقاط حمایت و مقاومت تشکیل این الگو باعث فشردگی روند در یک نقطه میشود و
سپس دوباره روند حرکت مجدد خود را در همان جهت آغاز میکند. این حالت را «الگوی بریک آوت» (Breakout)
پرایس اکشن مینامند.
مطلب پیشنهادی:کندل استیک های پین بار در بازار های سرمایه
گاهی اوقات الگوی «اینساید بار» در نقش یک ضد روند عمل میکند، بدین معنا که در نقاط کلیدی حمایت یا مقاومت
روند تشکیل این الگو میتواند نشانه بازگشت روند در جهت عکس باشد.
نقاط خرید و فروش در الگوی اینساید بار
نقطه کلاسیک برای تعیین نقطه خرید یا فروش در الگوی اینساید بار نقاط بالاترین یا پایینترین قیمت کندل مادر میباشد
و زمانی که بریک آوت اتفاق افتاد در این صورت پوزیشن یا موقعیت خرید و فروش تکمیل خواهد شد.
حد ضرر در این الگو معمولا نقطه مخالف کندل مادر است. یعنی در یک روند صعودی حد ضرر در انتهای پایینترین
قیمت کندل مادر قرار میگیرد و در یک روند نزولی حد ضرر در نقطه بالاترین قیمت کندل مادر است. گاهی اوقات
معاملهگران در صورتی که کندل مادر بزرگ باشد حد ضرر را در میانه این کندل قرار میدهند.
نکته: این نقاط ورود و خروج و نیز تعیین حد ضرر نقاط کلاسیک هستند ولی معاملهگران حرفهای ممکن است
نقاط دیگری را برای خرید یا فروش و یا حد ضرر تعیین کنند که بسته به تجربه و مهارت آنها و همچنین میزان ریسک
آشنایی با الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
یکی از ابزارهای موقعیت خرید در الگوهای کُنج بسیار مهم و کاربردی در تحلیل تکنیکال الگوهای نموداری (Chart Patterns) است. هر فردی که وارد دنیا ارزهای دیجیتال میشود، برای داشتن درک درستی از روند بازار و پیشبینی اتفاقات آینده باید تسلط کافی بر این الگوها داشته باشد.
آشنایی یا عدم آشنایی با الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال میتواند سودها و ضررهای شما را در این بازار رقم بزند. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم شما را با تعدادی از این الگوها آشنا کنیم تا بتوانید روند موفقیت آمیزی را در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشید.
کدامیک از الگوهای نموداری بهتر است؟
پیش از اینکه از بهترین الگوی نموداری صحبت کنیم، بد نیست تعریف کوتاهی از الگوی نموداری داشته باشیم. این الگوها شکلی در نمودار قیمت هستند که روند قیمت را از گذشته تا به امروز نشان میدهند و به کمک آنها معاملهگرها میتوانند آیندهی یک ارز را پیشبینی کنند. در واقع نمودارها مهر تأییدی بر این موضوع هستند که تاریخ تکرار میشود و بر همین اساس اگر روند قیمت یک ارز در گذشته و به طور مداوم یک رفتار ثابت را داشته است، احتمال تکرار این رفتار در آینده زیاد خواهد بود. این الگوها را میتوان پایه و اساس تحلیلهای تکنیکال دانست.
اما میرسیم به بهترین الگوی نموداری. در واقع نمیتوان گفت که الگویی نسبت به الگوی دیگر برتری دارد چرا که هر یک از آنها کاربرد خاص خود را داشته و برای نمایش روندهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوها بیشتر در نمودارهای شمعی کاربرد دارند چرا که این نمودارها به نمایش بهتر و آسانتر قیمتهای باز و بسته شدن در بازهی زمانی خاص کمک میکنند.
بعضی از الگوهای نموداری برای بازارهای پر نوسان، بعضی برای بازارهای صعودی و بعضیها هم برای بازارهای نزولی کاربرد دارند. پس همانطور که گفتیم الگوها نسبت به هم برتری ندارند اما باید بدانید که برای وضع کنونی بازار کدام الگو مناسبترین است. استفاده از الگوی اشتباه میتواند شما را از مسیر درست گمراه کند.
آنچه الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال به ما میگویند
برای درک الگوی نموداری مختلف ابتدا باید با مفهوم سطوح مقاومت و حمایت آشنا شویم. پیشتر در مقالهی “سطح حمایت و مقاومت در بازار مالی فارکس به چه معناست؟” در مورد این سطوح صحبت کردیم. با این وجود این مبحث را با اشارهی کوچکی به این سطوح شروع میکنیم.
سطح حمایت سطحی است که میزان قیمت کمتر از آن نخواهد شد به این معنی که اگر قیمت کاهش یابد و به سطح حمایت برسد، پایینتر نخواهد رفت و پس از برخورد با این سطح دوباره شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. سطح مقاومت هم سطحی است که قیمت از آن بالاتر نخواهد رفت. در واقع زمانی که قیمت ارز به سطح مقاومت میرسد نمیتواند از این سطح عبور کند و پس از برخورد با سطح مقاومت شاهد افت قیمت خواهیم بود. برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقالهی ذکر شده را مطالعه کنید.
با دانستن این تعاریف میتوانیم به سراغ انواع الگوهای نموداری برویم. الگوهای نموداری را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد:
- الگوهای تداومی: این الگوها نشان دهندهی تداوم و ادامهدار بودن روند هستند.
- الگوهای بازگشتی: این الگوها بیانگر احتمال تغییر مسیر روند هستند.
- الگوهای دو طرفه: این الگوها به ما میگویند که بازار بی ثابات و پر از نوسان است و قیمت به هر سویی ممکن است حرکت کند. در واقع پیشبینی قیمت در این بازار چندان قطعی نخواهد بود.
آشنایی با این سه دسته به شما کمک میکند تا به موقع وارد موقعیتهای کوتاه (فروش) و بلند (خرید) شوید. در واقع این الگوها در پیشبینی روند قیمت بسیار مؤثر کننده بوده و به لطف آنها میتوانید حتی در بازارهای نزولی هم معاملههای سودآور داشته باشید.
فراموش نکنید که الگوهای نموداری بیانگر قطعیتی در آینده نیستند اما احتمال به وقوع پیوستن پیشبینیهای صورت گرفته از طریق آنها بسیار است.
و اما 10 الگوی مهم در تحلیل تکنیکال:
سر و شانه (Head and Shoulders)
در این الگو قلهای با ارتفاع زیاد در میان و دو قله با ارتفاعی کمتر در دو طرف داریم. این الگو نشان دهندهی به پایان رسیدن روند صعودی و شروع روند نزولی است. در نتیجه الگوی سر و شانه در دسته الگوهای بازگشتی قرار دارد.
ارتفاع قلهی اول و سوم در الگوی Head and Shoulders از قلهی دوم کمتر بوده ولی هر سه این قلهها در یک نقطه اشتراک دارند و آن برخورد با یک سطح حمایت است که در اصطلاح به آن خط گردن یا خط تأیید یا خط شکست گفته میشود.
پس از برگشت قیمت از قلهی سوم و برخورد با این سطح حمایت، چیزی که انتظار میرود شکست خط گردن و شروع کاهش قیمت است.
دو قله (Double Top)
این الگو که به دو سقف هم مشهور است، برای تعیین بازگشت روند مورد استفاده قرار میگیرد. زمانی با این الگو روبرو خواهیم بود که قیمت تا مقدار مشخصی افزایش یافته و پس از آن سقوط کند و دوباره تا همان سطح مقاومت قبلی برود و باز هم تا سطح قبلی سقوط کند. در این موقع، باید انتظار شروع یک روند نزولی را داشت.
دو دره (Double Bottom)
این الگو درست برعکس دو قله است. در الگوی دو دره قیمت تا حد مشخصی کاهش یافته و پس از رسیدن به محدوده حمایت دوباره افزایش مییابد. بار دیگر قیمت یا حمایت قبلی کاهش یافته و تا همان مقاومت قبلی یعنی خط گردن بالا میرود.
در این شرایط باید منتظر یک روند صعودی قوی بود. و به دلیل همین به پایان روند نزولی و شروع روند صعودی، بازگشت صعودی گفته میشود.
کف گرد (Rounding Bottom)
الگوهای نموداری کف گرد یا نیم دایره پایین در بیشتر اوقات بیانگر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی هستند. به طور معمول بعد از تجربهی یک روند نزولی طولانی مدت شاهد این الگوی بازگشتی هستیم.
در این دو موقعیت: زمانی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و زمانی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور میکند، معاملهگرها تمایل زیادی به سرمایهگذاری از خود نشان میدهند.
کُنج (Wedge Pattern)
الگوی کنج خود دو نوع است و زمانی اتفاق میافتد که حرکات قیمت بین دو خط روند مورب فشرده میشود.
- کنج افزایشی: این مدل در اطراف خط روندی شکل میگیرد که مابین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش بروند. در این مدل، شیب خط حمایت از خط مقاومت بیشتر است. مشاهدهی این الگو به معنی شکست سطح حمایت و کاهش شدید قیمت خواهد بود.
- کنج کاهشی: این الگو بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. کنج کاهشی بر خلاف کنج افزایشی بیان کنندهی شکست مقاومت و شروع روند صعودی است.
این الگوهای نموداری در دستهی الگوهای بازگشتی جای میگیرند.
فنجان و دسته (Cup and Handle)
این الگو که در بازار صعودی اتفاق میافتد، الگوی تداومی است که از ترکیب دو الگوی کف گرد و کنج شکل میگیرد. این الگو نشان دهندهی دورهای کوتاه از احساسات نزولی در بازار صعودی است و پس از ایجاد چنین الگویی روند صعودی همچنان ادامه خواهد داشت.
در الگوی Cup and Handle فنجان شبیه به الگوی نموداری کف گرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است. بعد از الگوی کف گرد، قیمت دورهای از اصلاح موقت را تجربه خواهد کرد که این دوره دسته الگو است و علت چنین نامگذاری، محدود بودن روند اصلاحی به دو خط موازی است. در آخر قیمت از دورهی اصلاحی کوتاه خود خارج شده و به روند صعودی خود ادامه میدهد.
پرچم (Flag یا Pennant)
این الگو در دسته الگوهای تداومی جای دارد. زمانی با الگوی پرچم مواجه میشویم که قیمت پس از گذاراندن یک روند صعودی یا نزولی وارد دورهای از تثبیت قیمت شود. معنی این الگو تثبیت موقتی و بازگشت به روند قبلی است.
قبل از وقوع پرچم شاهد حرکتی تند و به شکل خطی مستقیم در بازار هستیم که به اصطلاح به آن میله پرچم میگویند. پس از آن در قسمت پرچم بازار مکث کوتاهی داشته و به عبارتی استراحت کوتاهی کرده و دوباره به روند قبلی بازمیگردد.
این الگو میتواند هم در بازار صعودی و هم در بازار نزولی رخ دهد. ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و کنج شبیه به نظر برسند ولی با کمی دقت متوجه تفاوت آنها خواهید شد. الگوهای کنج همواره صعودی و نزولی هستند در حالی که پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. تفاوت دیگر این دو الگو در این است که کنج الگویی بازگشتی است اما پرچم الگویی تداومی است.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
این الگو الگویی تداومی و صعودی است و نشان دهندهی ادامهی روند صعودی است. مثلث صعودی با رسم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (Swing Highs) و همینطور خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (Swing Low) شکل میگیرد.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
این الگو هم همچون الگوی مثلث صعودی تداومی است با این تفاوت که مثلث نزولی نشان دهندهی ادامهی روند نزولی است. از این الگو میتوان برای ورود به موقعیت شورت و به دست آوردن سود از بازارهای نزولی بهره برد.
مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)
این الگو جزو الگوهای تداومی است و دو نوع صعودی و نزولی دارد. تداومی بودن الگوی مثلث متقاورن به معنی این است که پس از این الگو روند به همان مسیر قبلی خود ادامه خواهد داد. تفاوت این الگو با الگوی مثلثی در شکل مثلث ایجاد شده است. مثلثی که در این الگو ایجاد میشود شبیه به مثلث متساوی الساقین است ولی در الگوی قبل مثلث به شکل قائم الزاویه است.
سخن آخر
الگوهایی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم همگی کاربردی و مفید هستند و به کمک آنها میتوانید به چرایی و چگونگی حرکت قیمتها پی برده و پیشبینی دقیقتری برای آینده داشته باشید. در واقع این الگوها با برجسته کردن سطوح حمایت و مقاومت به معاملهگر در انتخاب موقعیت شورت یا لانگ و همینطور بستن و باز کردن موقعیتها کمک زیادی میکند.
امیدواریم با تمرین و تکرار این الگوهای نموداری بتوانید مهارت تحلیل تکنیکال خود را افزایش داده و عملکرد موفقی در بازار ارزهای دیجیتال داشته باشید.
مهمترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
آشنایی با «الگوهای نموداری» (Chart Pattern) یکی از مهارتهای لازم برای انجام معاملههای حرفهای در بازار بورس به شمار میرود. در حقیقت، نه تنها حفظ کردن الگوها بدون درک آنها و با تفکر کلیشهای الگو محور بیمعنا است، بلکه در بیشتر موارد مانع از درک کلیات موجود در نمودار قیمت توسط معاملهگران میشود. این سبک معاملهگری فقط به تعداد کمی موقعیت معاملاتی محدود میشود. علاوه بر این، زمانی که معاملهگران دارای تفکر الگویی متوجه شوند که بازارهای مالی همیشه از ساختار فکری آنها پیروی نکرده و دانش کافی برای مقابله با چنین شرایط ناشناختهای را ندارند، کار از کار گذشته است و آنها ضررهای بسیار سنگینی را متقبل شدهاند.
انواع الگوهای نموداری
در این قسمت از خانه سرمایه، چگونگی درک الگوهای قیمتی کلاسیک بر اساس ابزار تحلیلی و شیوه استفاده از مفاهیم عناصر نموداری را به شما توضیح میدهیم. با ما همراه باشید.
۱- الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه یک ساختار قیمتی ایدئال است که حتی بدون آگاهی از دادههای قدیمی نمودار قیمت، اطلاعاتی در مورد فعل و انفعالات بازار و تعادل واضح میان خریداران و فروشندگان را به ما ارائه میدهد. بهترین شرایط برای تشکیل یک الگوی سر و شانه در طول یک روند با ثبات است. زیرا معمولا یک سناریوی بازگشت قیمت را نشان میدهد. امواج قیمتی موجود در شانه چپ و ناحیه سر تا زمان ایجاد سقفهای بالاتر، پایداری ساختار روند غالب را تأیید میکنند. شانه راست، اولین نقطه سقف پایینتر و بیانگر این است که خریداران همچون گذشته حضور قدرتمندی در بازار ندارند. اگر نقاط کف امواج اصلاحی را به یکدیگر متصل کنید شکل به دست آمده «خط گردن» نامیده میشود. شکست این خط پس از تشکیل شانه راست تأیید میکند که اولین نقطه کف پایینتر تشکیل شده و نشانهای از پایان روند صعودی خواهد بود. در واقع، الگوی سر و شانه با شکستن خط گردن خبر از شروع روند نزولی جدیدی میدهد. نمودار زیر، تغییر در ساختار روند را به واسطه تشکیل یک الگوی سر و شانه ایدئال به نمایش میگذارد. این بسیار مهم است که برای تأیید شکست خط روند به اندازه کافی صبر کنید تا از سیگنالهای کاذب در امان باشید. در بیشتر وقتها خط گردن بارها توسط قیمت لمس میشود. اما فرضیه شکست به طور مداوم رد شده است و قیمت از ناحیه خط گردن باز میگردد. در این هنگام، نبرد شدیدی میان خریداران و فروشندگان در میگیرد و معاملهگران زیادی از این سطوح قیمتی برای ورود به بازار یا قرار دادن سفارشهای معاملاتی خود استفاده میکنند. الگوی سر و شانه انواع مختلفی دارد. این الگوها میتوانند اساس برخی از استراتژیهای معاملاتی باشند.
یک الگوی سر و شانه کلاسیک در پایان روند صعودی با ایجاد اولین کف پایینتر تشکیل شده و با شکست خط گردن، وقوع روند نزولی را گوشزد میکند.
۲- سر کوچک و شانههای ضعیف
اگر یک موج اصلاحی قوی موقعیت خرید در الگوهای کُنج قبل از ایجاد ناحیه سر در قسمت شانه چپ تشکیل شود، بیش از هر چیزی بر افزایش تمایلات فروش در بازار و ضعف قدرت خریداران تأکید میکند. به عبارت دیگر، یک موج اصلاحی عمیق در طول روند غالب، نشان دهنده قدرت بیشتر طرف مقابل است. موج حرکتی کوتاه به سمت ناحیه سر که در تصویر زیر نمونهای از آن را نمایش دادهایم، بیانگر عدم تسلط کامل خریداران بر فعل و انفعالات بازار است. با دقت به نمودار زیر توجه کنید. زمانی که نقطه بالایی شانه راست با فاصله زیادی از ناحیه سر تشکیل شود به ناتوانی قیمت برای ادامه صعود اشاره میکند.
طول حرکت به سمت ناحیه سر کوتاه است. شانه راست الگو به سختی تشکیل شده و نشانهای از وجود تمایلات اندک برای خرید است. با توجه به این ویژگیها در الگو، وقوع یک موج نزولی سنگین در بازار پیشبینی میشود. تصویر زیر نشان میدهد که فاصله بین نقطه اوج شانه چپ با ناحیه سر تقریبا کم است. میتوانیم به این نتیجه برسیم که بیشتر خریداران از بازار خارج شده و بازار همچون گذشته توان رشد ندارد.
آخرین موج قیمت به سمت ناحیه سر بسیار کوچک بوده و به سختی امکان ایجاد سقف بالاتر را داشته است. شکست خط گردن با مومنتوم زیادی انجام شده زیرا دیگر خریداری در بازار وجود ندارد.
۳- شکست خط گردن و آزمون مجدد آن
معمولا شکست خط گردن برای بیشتر معاملهگران به عنوان سیگنال ورود به معامله تلقی میشود. زیرا مرحله نهایی تشکیل الگوی سر و شانه است. در واقع، شکست تأیید میکند که قیمت، سقف پایینتری در شانه سمت راست ایجاد کرده و در حال تشکیل اولین کف پایینتر است. همچنین بر اساس تئوری «داو» این دو نقطه تغییر روند را خاطرنشان میکنند. هر چه شکست قویتر، موج قیمتی شکنندهتر و خط گردن، گام حرکتی بلندتری داشته باشد احتمال ادامه روند نزولی جدید بیشتر است. نوع دیگری از سیگنال ورود زمانی صادر میشود که قیمت از پایین به سمت خط گردن بازگشته و دوباره آن را لمس کند. اگر ساختار روند تغییری نکند و قیمت، توان بالاتر رفتن از این نقطه را نداشته باشد، این الگوی سر و شانه دومین فرصت ورود به بازار را برای ما مشخص میکند. این بازگشت مجدد قیمت به خط گردن نشانهای از تلاش مجدد خریداران در راستای افزایش قیمت است، اما قدرت لازم برای رسیدن به این هدف را نداشتهاند. در نهایت، فروشندگان از این نقطه برای ورود به بازار با قیمتی مناسب حتی به عنوان آخرین بار استفاده میکنند. در بیشتر وقتها با خروج کامل خریداران از بازار، یک کاهش قیمت سریع در نمودار مشاهده میشود.
بازگشت به خط گردن، یک الگوی پرتکرار است که دومین فرصت ورود به بازار را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
۴- الگوی سر و شانه معکوس
این الگو برعکس ساختار سر و شانه در حالت عادی است و بیشتر در جریان یک روند نزولی مشاهده میشود. منطق این الگو مشابه مورد قبلی است. پس از یک روند نزولی، شانه چپ و ناحیه سر با کفهای پایینتر تشکیل میشوند. شانه راست، اولین نقطه کف بالایی است و تغییر آهسته نسبت قدرت خریداران و فروشندگان موقعیت خرید در الگوهای کُنج را نشان میدهد. اگر موج بعدی، خط گردن را به سمت بالا بشکند، نشانهای از شروع یک روند صعودی جدید خواهد بود. مفاهیم تغییر روند و لمس مجدد خط گردن نیز، همانند الگوی سر و شانه در حالت عادی مورد استفاده قرار میگیرند.
الگوی سر و شانه معکوس در پایان روند نزولی مشاهده میشود. روند صعودی جدید بعد از شکست خط گردن شروع خواهد شد. در این تصویر میتوانیم لمس مجدد خط گردن را با دقت بالایی ببینیم.
۵- الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته نیز تغییر آرام در تمایلات غالب بر بازار را به شیوه مؤثری نشان میدهد. این الگو بیشتر در جریان یک روند صعودی ایجاد میشود. در ابتدا قیمت پس از یک روند صعودی شروع به سقوط میکند و تا زمان تشکیل موقعیت خرید در الگوهای کُنج قسمت چپ فنجان به کاهش خود ادامه میدهد. با این حال، روند نزولی قوی نیست و ساختار بخش سمت راست فنجان، نشان از شروع مجدد فاز صعودی خواهد بود. الگوی قیمتی گِرد در قالب فنجان، زمانی مشاهده میشود که قیمت کمکم از کف و سقفهای پایین به سمت نقاط بالاتر حرکت کند. در تصویر زیر، تغییر آهسته جهت روند قیمت در طول تشکیل فنجان به روشنی قابل مشاهده است. معمولا در زمان بازگشت قیمت به سقف قبلی خود در لبه سمت چپ فنجان، شکست مستقیمی وجود ندارد. در عوض قیمت برای تشکیل دسته الگو به مدت کوتاهی افت میکند. با این حال، بخش دسته، یک فاز اصلاحی کوچک را در نمودار قیمت نشان میدهد. در ادامه به واسطه بازگشت خریداران قیمتها افزایش پیدا میکنند. در واقع، روند نزولی نافرجام به هنگام تشکیل فنجان، نشان از تغییر آهسته نسبت قدرت به نفع خریداران است. سیگنال نهایی در الگوی فنجان و دسته با شکست ناحیه دسته به سمت بالا صادر میشود. از آنجا که روند صعودی قبلی فقط توقف کوتاهی در جریان تشکیل بخش فنجان دارد و تلاش فروشندگان در راستای بازگشت روند قیمت خنثی شده است، الگوی فنجان و دسته در شمار ساختارهای ادامه روند قرار میگیرد.
الگوی فنجان و دسته یک ساختار شکست یا ادامه روند است. بخش دسته، نشان میدهد که خریداران بیدرنگ قیمتها را تا سقف قبلی افزایش دادهاند. شکست قیمت به عنوان سیگنالی برای ادامه روند در نظر گرفته میشود.
۶- الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی بیشتر به عنوان یک الگوی «ادامه دهنده» شناخته میشود. تشکیل این الگو در طول یک روند صعودی، مکثی کوتاه پیش از ادامه حرکت در راستای روند غالب را نشان میدهد. این الگو دارای دو ویژگی مهم است که جمعیت حداکثری خریداران را نشان میدهد:
- قیمت همیشه توان بازگشت به سقف قبلی را دارد. بدین معنی که فروشندگان قدرت چندانی برای جلوگیری از رشد سریع قیمت ندارند.
- این نکته مهمترین قسمت الگوی مثلث صعودی است. روند کفهای مثلث، نشان دهنده بازار افزایشی هستند. یعنی خریداران با هر نوسان کاهشی، قیمت را به سرعت بالا برده و فروشندگان امکان افزایش قدرت خود برای ایجاد یک کف پایینتر را ندارند.
نمودارهای موجود در تصویر زیر، ساختار الگوی مثلث صعودی را به ما نشان میدهند. اگر فروشندگان در نهایت از بازار خارج شوند، یک شکست صعودی رخ میدهد و روند قبلی با ایجاد نقاط سقف جدید از سر گرفته میشود. نقطه شکست یا زمان بسته شدن قیمت، خارج از مثلث صعودی برای بسیاری از معاملهگران نقطه ورود به شمار میرود. به هنگام استفاده از این الگو تمرکز ما باید روی زوایای خطوط روند یعنی همان خطوط قیمتی مورب باشد. زیرا با توانایی تفسیر صحیح این خطوط، امکان تحلیل نمودار در شرایط متعددی برایمان فراهم میشود. همچنین وضعیت حرکات افزایشی یا کاهشی قیمت، نکات زیادی درباره نسبت قدرت غالب میان خریداران و فروشندگان را در اختیار ما قرار میدهد.
مثلث صعودی، یک سیگنال ادامه روند است که نشان میدهد قیمت بارها به سقفهای قبلی خود میرسد. کفهای قیمتی پیوسته در حال تشکیل در سطوح بالاتر هستند که نشان دهنده افزایش تمایلات خرید در بازار است.
۷- الگوی کُنج
با وجود شباهت الگوی کُنج به مثلث، کُنجها شبیه به ساختارهای تثبیت قیمت نیستند. این الگو به طور معمول یک ساختار بازگشت روند است؛ یعنی تشکیل کُنج بیشتر، نشان دهنده پایان روند جاری است.
الگوی کُنج کلاسیک
تصویر زیر، یک ساختار کُنج کلاسیک را نشان میدهد. طی روند صعودی، قیمت در یک ناحیه باریک به سمت انتهای کُنج حرکت میکند. حتی اگر قیمت همچنان در حال افزایش باشد، شیب مسطح سقفهای افزایشی نشان از قدرت تقریبا یکسان خریداران و فروشندگان دارد. رشد قیمت به مرور آهستهتر میشود و هرچه به سمت انتهای کُنج میرویم، دیگر هیچ موج قیمتی واضحی مشاهده نمیشود. به عبارت دیگر، قیمت در این ناحیه نوساناتی محدود و خنثی دارد. مجموع این شرایط بیانگر پایان روند است. در نهایت، اگر این وضعیت یک شکست رو به پایین ایجاد کند، سیگنال فروش صادر میشود و در ادامه حرکتهای نمودار، قیمت کف و سقفهای پایینتر را تشکیل میدهد. نمودار زیر نشان دهنده یک الگوی کُنج در طول روند صعودی است. در نتیجه، در طول تشکیل الگوی کُنج، روند صعودی قیمت کُند میشود. سطحی که در تصویر زیر با علامت ضربدر نشان داده شده، نقطه شکست نهایی و ناحیه ورود بر اساس الگوی کُنج است.
الگوی کُنج نشان دهنده همگرایی امواج قیمت در نقطه اوج ساختار قیمتی است. سقفهای نمودار، افزایش قابل ملاحظهای ندارند. این موضوع، نشان دهنده کاهش تمایل به خرید است. همین اصول در مورد الگوی معکوس نیز استفاده میشود. همانطور که در تصویر زیر قابل مشاهده است، اگر ما یک الگوی کُنج را در طول یک روند نزولی مشاهده کنیم مسطح شدن کفهای قیمتی و روند کند کاهش قیمت، نشان دهنده عدم تسلط کامل فروشندگان بر بازار است. در بیشتر وقتها به هنگام تشکیل یک الگوی کُنج میتوانیم کندلهای فریب و شکست کاذب را به روشنی مشاهده کنیم. میتوانیم نمونه این مورد را زمانی که سایههای بلند نزولی، تلاشهای نافرجام فروشندگان برای ادامه روند نزولی را نشان میدهند مشاهده کنیم. همه این نکات به مرور منجر به تغییر توازن موجود میان خریداران و فروشندگان میشود و سپس یک شکست صعودی، تشکیل این ساختار بازگشتی را تکمیل میکند.
این نمودار یک الگوی کُنج در پایان روند نزولی را نشان میدهد. یک کندلاستیک با سایه بلند پایینی، رد ادامه روند را تأیید میکند و در زمان خروج کامل خریداران از بازار، منجر به بازگشت قیمت شدید در نمودار میشود.
الگوی کُنج به عنوان ادامه دهنده روند
مثال موجود در تصویر زیر، الگوی کُنجی را نشان میدهد که در طول روند نزولی کلی و طی یک فاز اصلاحی تشکیل شده است. ساختار کُنج با خطوط نقطهچین مشخص شدهاند. اگرچه این الگو نقاط سقف و کف بالاتر را نمایش میدهد، اما روند کم شیب نقاط سقف، نشان از ضعف خریداران در راستای ایجاد روند صعودی است. زمانی که قیمت، توان ایجاد یک سقف بالاتر را نداشته باشد، الگوی کُنج ماهیت ادامه روند پیدا میکند. در نهایت، روند نزولی با شکست ناحیه پایینی کُنج ادامه مییابد و قیمت، همچنان کفهای پایینتر را ایجاد میکند. نقطه شکست مربوط به ادامه روند با یک ضربدر قرمز در تصویر زیر مشخص شده است. همچنین گاهی اوقات از چنین الگویی به عنوان «پرچم» نیز یاد میشود.
الگوی کُنج میتواند به عنوان یک ساختار ادامه دهنده روند نیز ظاهر شود. در ابتدا این کُنجها به عنوان الگوهای بازگشت قیمت احتمالی به نظر میرسند. اما عدم رشد چشمگیر سقفها، نشان دهنده تمایل کم به خرید در میان فعالان بازار است. اگر الگو به سمت پایین شکسته شود، روند قبلی ادامه خواهد یافت. معمولا چنین دیدگاهی در مورد یک الگوی کُنج نزولی، همانند چیزی که در تصویر زیر میبینید نیز صدق میکند. در جریان تشکیل این الگو نیز سقف و کفهای پایینتر را مشاهده میکنیم. نقاط کف، روند کاهشی ضعیفی داشتهاند و فروشندگان اکثریت لازم برای شروع یک روند نزولی جدید را ندارند. در نتیجه، پس از تکمیل الگو، قیمت از تشکیل یک ناحیه کف جدید با اختلاف قابل توجه نسبت به سایر نقاط ناتوان است. چنین شرایطی یک روند ضعیف را نشان میدهد. زمانی که همانند ناحیه علامت زده شده در تصویر زیر، قیمت با یک شکست صعودی، سقف بالاتری را ایجاد کند احتمال ایجاد روند نزولی خنثی میشود. سپس روند صعودی دوباره از سر گرفته شده و معاملهگران برای انجام معاملات خود در بهترین زمان ممکن، از فرصتهای معاملاتی در جهت روند همچون نواحی حاصل از شکست استفاده میکنند.
این الگوی کُنج همانند یک حرکت اصلاحی عمیق در جریان روند صعودی به نظر میرسد. نقاط کف موجود در انتهای کُنج نشان میدهند که قیمت قادر به سقوط بیشتر نیست. اگر این وضعیت منجر به شکست در جهت مثبت شود، روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.
۸- الگوی سقف دو و سه قلو
الگوهای سقف دو و سهگانه، ساختارهای متداول و شناخته شده در تحلیل تکنیکال هستند. متأسفانه تفسیر غلط این الگوها بسیار آسان است. یک معاملهگر که به معنای واقعی زیرک و باتجربه باشد میتواند از این ساختارهای نموداری برای یافتن موقعیتهای معاملاتی مناسب استفاده کند. تصویر زیر نشان میدهد که قیمت بارها تلاش کرده سقف قبلی خود (نقطه ۱) را در جریان روند صعودی بشکند. اما پیوسته حرکت صعودی بازار با شکست مواجه شده و قیمت دو بار در نقاط (۲) و (۳) به سمت پایین رانده میشود. این شرایط نشانهای از ناتوانی خریداران و افزایش تمایلات فروش در بازار است. بر همین اساس، الگوهای سقف دو و سه قلو در دسته «ساختارهای بازگشت روند» قرار میگیرند. در الگوی زیر اگر خریداران به طور کامل از بازار خارج شوند و دست از تلاش برای افزایش قیمت بردارند، معمولا یک روند نزولی جدید شروع میشود. سیگنال معاملاتی ناشی از تشکیل الگوهای سقف دو و سهگانه زمانی صادر میشود که قیمت، چهارچوب الگو را میشکند و یک کف قیمتی جدید ایجاد میکند. علامت ضربدر در تصویر زیر، نشان دهنده این ناحیه شکست در نمودار قیمت است.
پس از وقوع یک روند صعودی، بازار وارد یک فاز تثبیت میشود. قبل از تلاش فروشندگان در راستای تغییر روند بازار، خریداران برای ایجاد شکست قیمت به سمت بالا سه بار تلاش میکنند. اما سرانجام الگوی سقف سه قلو به سمت پایین شکسته شده و فروشندگان بر بازار مسلط میشوند. همانند الگوی سر و شانه، در بیشتر وقتها لمس مجدد ناحیه شکست در الگوهای سقف و کف دو قلو نیز وجود دارد. تصویر زیر یک الگوی سقف و کف سه قلوی همزمان را نمایش میدهد. معمولا پس از ایجاد یک شکست صعودی، قیمت، رشد سریعی نداشته و برای آخرین بار به سمت لبه بالایی الگو برمیگردد. علامت پیکان قرمز موجود در تصویر زیر، نشان دهنده ناحیه لمس مجدد در این نمودار است. به عبارت دیگر، دومین فرصت ورود به بازار بدین شکل امکانپذیر است. در نهایت، اگر قیمت به کمتر از سطح سقف قبلی خود سقوط نکند به احتمال قوی روند صعودی ادامه پیدا خواهد کرد.
این نمودار یک حرکت خنثی با سه سقف و کف را نشان میدهد. سقف قیمت در نهایت شکسته شده و سپس قیمت پیش از شروع مجدد روند صعودی، برای لحظات کوتاهی به سقف قبلی خود برمیگردد.
The post مهمترین الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال appeared first on خانه سرمایه.
چرا اتریوم نتوانست سطح ۲۰۰۰ دلاری را حفظ کند؟
اتریوم مقاومت ۲۰۰۰ دلاری را در ۱۴ آگوست رد کرد، اما افزایش ۸۲.۸ درصدی از زمان تشکیل الگوی کنج صعودی در ۱۳ جولای، مطمئناً یک پیروزی برای گاوها به نظر می رسد. بدون شک، رویای “التراسوند مانی” نزدیکتر می شود زیرا شبکه انتظار دارد با به روزرسانی مرج به یک شبکه اجماع اثبات سهام (PoS) در ۱۶ سپتامبر انجام شود. ویتالیک بوترین اخیراً به شوخی گفته که کاهش عرضه میتواند اتریوم را به پول اولتراساند تبدیل کند (اولتراساند مانی (Ultrasound Money) به معنی پولی است که به خاطر داشتن خاصیت ضد تورمی زیاد، دچار تورم منفی میشود).
برخی از منتقدان خاطرنشان موقعیت خرید در الگوهای کُنج میکنند که انتقال شبکه از اثبات کار (PoW) سالها به تعویق افتاده است و خود به روزرسانی مرج به مسئله مقیاسپذیری توجهی ندارد. انتظار میرود انتقال شبکه به پردازش موازی (شاردینگ) در اواخر سال ۲۰۲۳ یا اوایل سال ۲۰۲۴ اتفاق بیفتد.
همانطور که کریس کی، تحلیلگر و اینفلوئنسر ارزهای دیجیتال نشان می دهد، مکانیسم توکن سوزی EIP-1559 که در آگوست ۲۰۲۱ معرفی شد، برای گاوهای اتریوم کاهش عرضه اتریوم ضروری بود:
حدود ۱۱٪ از کل عرضه اتریوم استیک شده است.
حدود ۲٪ از کل عرضه $اتریوم اکنون سوخته است
حدود۱۰۰٪ از اتریوم ها التراسوند مانی هستند
کریس کی – ۱۵ آگوست ۲۰۲۲
به روزرسانی اتریوم
انتقال شبکه اتریوم به زنجیره beacon بخاطر حذف نیاز به حمایت ماینرهای ETH، با انتقادات زیادی مواجه شد. مطابق توییت زیر، “DrBitcoinMD” عدم امکان برداشت کوین ها توسط استیکرهای ETH را برجسته می کند، که باعث کاهش موقت و ناپایدار عرضه اتریوم می شود.
هر کسی که هنوز به ویتالیک بوترین روس و طرح پانزی آن ایمات دارد، هرچیزی به سرش بیاید حقش است.
(@DrBitcoinMD) ۱۱ آگوست ۲۰۲۲
بدون شک، کاهش میزان اتریوم های موجود برای فروش باعث ایجاد شوک به عرضه شد، به خصوص پس از افزایش ۸۲.۸ درصدی اخیر اتریوم. با این حال، این سرمایه گذاران خطرات استیک کردن ETH را می دانستند و به آن ها هیچ تضمینی برای انتقال فوری پس از به روزرسانی داده نشده است.
بازارهای اختیار معامله منعکس کننده احساسات مشکوک هستند
سرمایه گذاران باید به داده های بازار مشتقات اتریوم نگاه کنند تا بفهمند که نهنگ ها چگونه بر بازار تاثیر خواهند گذشات. شیب دلتا(delta skew) ۲۵ درصدی، پوزیشن های اختیار معامله خرید و فروش بازار را مقایسه می کند و زمانی که ترس در بازار شدت یابد ، شاخص مثبت می شود. هنگامی که بازارسازان صعودی هستند، دلتا به ناحیه منفی تغییر می کند. فاصله بین منفی ۸ تا مثبت ۸ درصد معمولا خنثی تلقی می شود.
اگر تریدرها از سقوط قیمت اتریوم بترسند، اندیکاتور دلتا به بالای ۱۲ درصد حرکت می کند. از سوی دیگر، هیجان عمومی برای خرید در بازار باعث حرکت دلتا به ۱۲- می شود.
اندیکاتور شیب دلتا از زمانی که اتریوم شروع به صعود کرد، خنثی مانده است، حتی زمانی که مقاومت ۲۰۰۰ دلاری را در ۱۴ آگوست آزمایش کرد. عدم بهبودی احساسات بازار کمی نگران کننده است زیرا معامله گران آپشن در حال حاضر در حال ارزیابی ریسک های حرکت صعودی و نزولی قیمت هستند.
موقعیت های خرید و فروش اتریوم
در همین حال، داده های مربوط به موقعیت های خرید و فورش اعتماد پایین را در سطح ۲۰۰۰ دلار نشان می دهد. این معیار، عوامل خارجی را که ممکن است صرفاً بر بازارهای آپشن یا اختیار معامله تأثیر گذاشته باشد، حذف میکند. همچنین دادههایی را از معاملات اسپات سرماهیه گذاران، قراردادهای آتی دائمی و سه ماهه جمعآوری میکند. بنابراین اطلاعات بهتری در مورد نحوه موقعیت معاملهگران حرفهای به ما ارائه میدهد.
با وجود اینکه اتریوم از ۴ تا ۱۵ آگوست ۱۸ درصد افزایش یافته است. معامله گران حرفه ای با توجه به اندیکاتور لانگ به شورت، موقعیت های خرید اهرمی خود را اندکی کاهش دادند. به عنوان مثال، نسبت معاملهگران بایننس از ۱.۱۶ تا حدودی بهبود یافت، اما بعدا به ۱.۱۲ رسید.
با وجود افزایش ۱۸ درصدی اتریوم از ۴ آگوست; تغییر قابل توجهی در موقعیت های فیوچرز نهنگها و مارکت میکرها ایجاد نشده است. اگر معاملهگران اختیار معامله ریسکهای مشابهی را برای حرکتهای صعودی و نزولی اتریوم تعیین کنند; احتمالاً دلیلی برای این کار وجود دارد. به عنوان مثال، فورک ماینرهای اتریوم برای باقی ماندن بر روی مکانیزم اثبات کار; باعث افزایش فشار فروش اتریوم خواهد شد.
یک چیز مسلم است; در حال حاضر معامله گران حرفه ای مطمئن نیستند که مقاومت ۲۰۰۰ دلاری به راحتی شکسته شود.
برای مطالعه اخبار مرتبط با رمزارزها در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.
دیدگاه شما