استراتژی کسب و کار و رشد و موفقیت شرکت ها
استراتژی کسب و کار راهبردهایی است که کسب و کارهای مختلف برای رشد و موفقیت خود از آن استفاده میکنند. در این مطلب از مجله بوکاپو به تشریح مفاهیم استراتژیک کسب و کار میپردازیم.
استراتژی کسب و کار ابزاری است که از طریق آن به اهداف تجاریتان دست مییابید. درواقع تاکتیکها و سیاستهایی که برای استخدام کارمندان، فروش محصول، قیمت گذاری و دیگر امور مربوط به کسب و کارتان از آن استفاده میکنید، به عنوان راهبرد کسب و کار تعریف میشود. شما برای ایجاد راهبردهایی که متناسب با چشمانداز و اهداف کلی کسب و کارتان باشد، نیاز به زمان دارید تا بتوانید در طول مسیر روشهای خود را اصلاح کرده و یا تغییر دهید.
استراتژی کسب و کار چیست و شناخت آن چه اهمیتی دارد؟
به طور کلی مجموعه اقدامات و تصمیماتی که شرکتها برای پیشبرد اهداف تجاری خود جهت ورود به بازار و متمایز شدن از رقبا انجام میدهند، استراتژی کسب و کار نام دارد. این اقدامات مشخص میکند که برای اهداف تعیین شدهتان چه کارهایی باید انجام دهید و چگونه و از چه راههایی به آن دست پیدا کنید. هرگونه تصمیمگیری جزئی در مورد بخشهای مختلف تجاری اعم از تخصیص منابع، تعامل با مشتری و تعیین دستمزد کارمندان و نحوه پاداش دهی، در مفاهیم راهبردی کسب و کار تعریف میشود. این سیاستها به شرکتها کمک میکند تا در تمام بخشهای خود به صورت یکپارچه و براساس اهداف سازمانی مشارکت داشته باشند و از مسیر اصلی منحرف نشوند.
شاید از خود بپرسید که چرا استراتژی کسب و کار تا این اندازه اهمیت دارد؟ برای پاسخ به این سؤال میتوان دلایل مختلفی را ذکر کرد. در ادامه ۵ دلیل اهمیت این موضوع را برایتان شرح خواهیم داد. با ما همراه باشید.
قبل از هر چیز باید بگوییم که کتابهای بسیار زیادی در حوزه استراتژی کسب و کار به رشته تحریر در آمده است که میتوانید در سایت خلاصه کتاب بوکاپو، به ایدههای کلیدی این کتابها دسترسی پیدا کنیم.
۱. برنامهریزی
داشتن یک دستورالعمل راهبردی در کسب و کارها به آنها کمک میکند تا گامهای اساسی و بنیادینی که برای رسیدن به اهداف تجاریشان تعریف کردهاند را با اطمینان بردارند. درواقع یک استراتژی موفق همانند برنامهای است که برای کسب و کارتان تعریف میکنید تا براساس آن مسیر رسیدن به اهدافتان را با دیدی باز طی کنید.
۲. شناسایی نقاط قوت و ضعف
وجود استراتژی کسب و کار به شما این امکان را میدهد که نقاط قوت و ضعف خود را بهخوبی شناسایی کرده و آن را مورد ارزیابی قرار دهید. برای مثال از طریق ایجاد یک استراتژی کاربردی میتوان نقاط قوت خود را بهبود داده و نقاط ضعفتان را اصلاح کنید.
۳. افزایش بهرهوری
وجود یک استراتژی کسب وکار به افراد کمک می کند تا به صورت مؤثرتری از منابع موجود خود استفاده کنند.
۴. کنترل و مدیریت بیشتر
آشنایی با مفاهیم راهبردی کسب و کار کنترل بیشتری بر روی فعالیتهای تجاریتان به شما خواهد داد. وقتی استراتژی خود را مشخص کرده و براساس آن تصمیمگیری میکنید، قدم به قدم مراحل رشدتان را تحت کنترل خود خواهید گرفت. بااینکار میتوانید به ارزیابی فعالیتهایتان پرداخته و هماهنگی آن را با اهدافی که تعیین کردهاید، بررسی کنید.
۵. مزیت رقابتی
وقتی برای فعالیتها و تصمیمات خود برنامهای منسجم دراختیار داشته باشید، آنگاه بهخوبی نقاط قوت خود را شناسایی خواهید کرد. تشخیص نقاط قوت، یک مزیت رقابتی برای کسب و کارهاست که باعث منحصر به فرد شدن محصول یا خدماتشان میشود.
حال که اهمیت استراتژی و تأثیر آن در رشد سازمانها و شرکتها را درک کردهاید، به بررسی مفاهیم راهبردی کسب و کار میپردازیم.
مفاهیم استراتژی کسب و کار دارای ۶ عنصر حیاتی است.
فرقی نمیکند که در کسب و کارتان از کدام مورد از انواع استراتژی استفاده میکنید چون تمام راهبردهای تجاری شامل ۶ عنصر اصلی است که عبارتند از:
۱. اهداف تجارت و چشماندازی که نسبت به کارتان دارید
اهداف تجارت یکی از مفاهیم استراتژی کسب و کار محسوب میشود که چشمانداز شما را در مسیری که پیش رو دارید، مشخص میکند. این عنصر در راهبرد کسب و کار شامل دستورالعملهایی روشن در مورد روشهای تجاری شما جهت رسیدن به هدفتان است. علاوهبراین در چشماندازی که برای حوزه کاریتان مشخص میکنید، باید تعیین کنید که چه کسانی و با چه مهارتهایی باید عهدهدار وظایف تعیین شده باشند.
۲. ارزش های اصلی
دومین عنصر راهبرد کسب و کار، ارزش های اصلی نام دارد. ارزش های اصلی شرکت باید بهصورت واضحی برای مدیران رده بالا و واحدهای تجاری کسب و کارتان تشریح شود. بااینکار اطمنیان پیدا خواهید کرد که تمامی فعالیتها درک استراتژی در سرمایهگذاری در چارچوب ارزش های تعریف شده و بهصورت هماهنگ به اجرا گذاشته میشود.
۳. تجزیه و تحلیل سازمانی
در یک راهبرد کاربردی، بسیار اهمیت دارد که نقاط ضعف و قوت، فرصتها و خطراتی که کسب و کارتان با آنها مواجه است را بهخوبی شناسایی کنید. با بررسی موشکافانه این موارد، میتوانید از منابع موجود برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید.
۴. تاکتیک
مفهوم تاکتیک در استراتژی کسب و کار به اقداماتی گفته میشود که در راستای اجرایی کردن دستورالعملها اعمال میشوند. به این منظور باید جزئیات دستورالعملها و اقداماتی را که باید انجام گیرد مشخص کنید. مشخص کردن جزئیات به اعضای یک مجموعه کمک میکند که از زمان و انرژی خود به بهترین صورت استفاده کنند.
۵. برنامه تخصیص منابع
در استراتژی کسب و کار باید منابعی که برای رسیدن به اهدافتان نیاز دارید را مشخص کنید. همچنین در برنامه تخصیص منابع باید مشخص کنید که چه کسی عهدهدار چه مسئولیتی است.
۶. ارزیابی
ارزیابی خروجی کار و میزان تأثیرگذاری خدماتتان یکی از بخشهای مهم راهبرد کسب و کار شماست. صاحبین کسب و کار باید به صورت مداوم میزان پیشرفت و اثربخشی اقدامات خود را بررسی کرده و به اصلاح آن بپردازند. برای اینکار لازم است که وضعیت تجارت خود را با گذشته و یا در روزهای آغازین کار مقایسه کنید. ارزیابی خروجی کار روندی پیوسته است که باید تا ابد آن را حفظ کرد.
با انواع معروف و رایج استراتژی های کسب و کار آشنا شوید
حال که با ۶ بخش مهم استراتژی کسب و کار آشنا شدید، وقت آن است که با چند نمونه از انواع استراتژی های تجاری آشنا شوید. در ادامه ۱۰ مورد از بهترین استراتژی های کسب و کار را برایتان فهرست کردهایم.
۱. استراتژی فروش بیشتر محصولات
برخی از سازمانها به جای پیدا کردن مشتریهای جدید، ترجیح میدهند که به مشتریهای همیشگی و ثابتی که دارند، محصول بیشتری ارائه دهند. این راهبرد کسب و کار برای مشاغلی مانند بانکها یا خردهفروشیهای آنلاین بسیار مناسب و کاربردی است.
افزایش فروش محصولات به معنای بزرگتر کردن سبد خرید مشتریهای فعلیتان است. حتی اگر سبد خرید این دسته از مشتریان افزایش کمی هم داشته باشد، باز هم سود زیادی را عاید این کسب و کارها خواهد کرد. در این استراتژی بهجای اینکه هزینه و زمان زیادی برای پیدا کردن مشتریان جدید صرف شود، با ترغیب مشتریان فعلی به خرید بیشتر، سود قابل توجهی روانه صاحبین کسب و کار میشود.
۲. استراتژی ارائه جدیدترین انواع محصولات
بسیاری از شرکتها، تمام سعیشان بر این است که پیشرفتهترین محصولات را از لحاظ فنآوری روانه بازار کنند. شرکتهای خودروسازی و یا کسب و کارهایی که در زمینه فناوری فعالیت میکند از این استراتژی بیشترین سود را عاید خود میکنند. در این نوع استراتژی ابتدا باید مشخص کرد که تعریف شما از مفهوم نوآوری چیست و چگونه میخواهید با محصولاتتان بازار را قبضه کنید.
۳. استراتژی تولید محصولات مبتکرانه
در این استراتژی کسب و کار شرکتها به سرمایهگذاری در زمینه تحقیق و توسعه میپردازند. آنها بهدنبال این هستند که از راه مطالعه و پروژههای تحقیقاتی همواره جدیدترین محصولات را روانه بازار کنند.
۴. مشارکت با کسب و کارهای نوپا
بسیاری از کسب و کارها در دنیا تمرکزشان را بر روی بازارهای جدید میگذارند. آنها شرکتهای کوچک و جوان با پتانسیل رشد بالا را شناسایی کرده و با آنها ادغام میشوند، در حالتی دیگر این کسب و کارها اقدام به خرید سهام آن شرکتها میکنند. اینکار برای کسب و کارهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، بسیار سودآور است.
۵. استراتژی بهبود خدمات مشتری
شرکتهای زیادی در سراسر دنیا وجود دارند که تنها بهخاطر کیفیت بالای خدمات و محصولاتشان بر سر زبانها افتادهاند. افزایش کیفیت محصولات میتواند باعث شهرت کسب و کارها شود و به همین دلیل بسیاری از صاحبین کسب و کارها از این استراتژی استفاده میکنند.
۶. تمایز محصولات
استراتژی تمایز محصولات یکی از انواع استراتژیهای رایج در میان کسب و کارهای مختلف دنیاست. شرکتها از طریق متمایز کردن محصولات خود از نظر فنآوری، ویژگی و یا قیمت گذاری میتوانند از رقیبان خود برتری پیدا کنند.
۷. قیمت گذاری
برخی از کسب و کارها با پایین نگه داشتن قیمتها، قدرت خرید قشر متوسط را افزایش میدهند. آنها بهدنبال این هستند که مشتریان عادی آنها هم بتوانند لذت خرید را تجربه کنند. بااینحال در این استراتژی نیاز به فروش حجم بالایی از محصولات است تا بتوان به سود رسید؛ هرچند افزایش حجم فروش هم نمیتواند سود کلانی را روانه این نوع کسب و کارها کند. درواقع پایین نگه داشتن قیمت، حاشیه سود کمی دارد. درمقابل شرکتهای دیگری هستند که قیمت محصولات و خدمات خود را بالاتر از توان مشتریهای عادی خود در نظر میگیرند. آنها از این طریق میتوانند محصول خود را منحصر به فرد کرده و البته سود بیشتری هم بهدست بیاورند.
۸. برتری فنی
شرکتهای زیادی وجود دارند که بهدنبال مزیت فنی محصولات خود هستند. آنها سرمایه هنگفتی را صرف تحقیق و توسعه در مورد محصولات خود میکنند تا منحصر به فرد بمانند. این دسته از کسب و کارها حتی در انتخاب افرادی که استخدام میکنند نیز متمایز عمل میکنند. آنها بهدنبال افرادی با مهارتهای خاص هستند تا بتوانند پروژههای تحقیقاتی خود را به سرانجام برسانند.
۹. حفظ مشتریهای فعلی
به طور کلی حفظ مشتری بسیار سادهتر از پیدا کردن مشتریهای جدید است. در این استراتژی از هر فرصتی برای حفظ مشتریان فعلی و وفادار نگه داشتن آنها استفاده میشود. میتوان گفت که حفظ مشتریان یک استراتژی عالی در کسب و کار محسوب میشود.
۱۰. تجارت سبز یا پایدار
کسب و کارهای پایدار یا تجارت سبز به دنبال فعالیتهایی هستند که کمترین آسیب را به محیط زیست و یا زندگی انسانها برساند. در این استراتژی کسب و کار تمام سعی بر این است که مجموعه فعالیتهای شرکت در راستای ایجاد تأثیراتی مثبت بر روی فرهنگ، اقتصاد و جنبههای زیستی انسانها باشد.
یکی از کتاب های بسیار کاربردی در این حوزه کتاب استراتژی اقیانوس آبی و کتاب انتقال به اقیانوس آبی است که در ادامه کتاب قبلی و بصورت کاربردی نوشته شده است.
درک استراتژی در سرمایهگذاری
محمد تاتاری - ۱۴۰۰/۰۲/۲۹
CIO چیست؟ CIO به چه کسی گفته میشود؟ CIO چه وظایفی را بر عهده دارد؟ ما در این مقاله سعی داریم به تمامی سوالات از این قبیل پاسخ دهیم و مفهوم CIO را به طور کامل برای شما عزیزان روشن کنیم.
*پس با ما همراه باشید*
≡فهرست عناوین CIO
CIO چیست؟
مدیر ارشد سرمایهگذاری (chief information officer) ، یک مدیر اجرایی است که مسئولیت مدیریت اوراق بهادار سرمایهگذاری سازمان را به عهده دارد. CIO معمولاً بر تیمی از متخصصان نظارت میکند که مسئولیتهایی از قبیل مدیریت و نظارت بر فعالیتهای سرمایهگذاری، مدیریت صندوقهای بازنشستگی، کار با تحلیلگران خارجی و حفظ روابط خوب سرمایه گذار را بر عهده دارند. آنها همچنین سیاستهای سرمایهگذاری کوتاه مدت و بلند مدت را توسعه میدهند.
درک نقش مدیر ارشد سرمایه گذاری
طیف گستردهای از سازمانها و مشاغل دارای اوراق بهادار سرمایهگذاری هستند که نیاز به مدیریت دارند. دانشگاهها یا سازمان های غیرانتفاعی موقوفههایی دارند که باید مدیریت شوند. شرکتها صندوق بازنشستگی دارند. بانکها و شرکتهای بیمه اوراق بهادار سرمایهگذاری را حفظ میکنند. اصولاً، هر یک از مشاغل یا سازمانها دارای سبد دارایی مانند سهام یا اوراق قرضه هستند که یک متخصص سرمایه گذاری بر آن نظارت دارد. نقش CIO گاهی اوقات با سایرحوزههای مالی در یک شرکت ترکیب میشود و توسط رئیس ارشد مالی (CFO)، یک عنوان شرکتی متداولتر از CIO به دست میآید. وظایف یک CIO ممکن است شامل تصمیم گیری در مورد میزان سرمایههای عملیاتی سازمان برای فعالیتهای سرمایهگذاری با ریسک کلی محدود برای سازمان باشد. این به طور معمول شامل ایجاد تغییر در سبد سرمایه گذاریهای شرکت به منظور ایجاد تعادل مطلوب بین ریسکها و بازده آن سرمایهگذاریها است.
فعالیت سرمایهگذاری اگر به درستی مدیریت شود، نباید تهدیدی برای نقدینگی سازمان یا توانایی آن در پشتیبانی از عملیات خود ایجاد کند. در حالی که CIO ممکن است دستورالعملهای تعیین شده توسط هیئت مدیره را رعایت کند، این دستگاه اجرایی همچنین ممکن است در مورد راههای بالقوه تغییر استراتژی و سیاست سرمایهگذاری و توصیههایی را به هیئت مدیره ارائه دهد. CIO ممکن است انتظارات زیادی را برای عملکرد سرمایهگذاریهایی که انتخاب میکنند انجام دهند. حتی در چرخههای چالش برانگیز بازار، که در آن بازده برای مدت طولانی پایین باقی میماند، ممکن است انتظار میرود که CIO از این چالشها حرکت کنند و از امنیت مالی سازمانهای خود حمایت کنند.
CIOها به ایجاد استراتژیهای سرمایهگذاری کمک میکنند که بهترین هدف برای اهداف سازمان باشد. به عنوان مثال، هدف یک صندوق بازنشستگی ممکن است به انجام تعهدات پرداخت خود محدود شود، در حالی که یک شرکت سرمایهگذاری ممکن است به دنبال بازده باشد که از بازار فراتر رود. این اهداف تعیین خواهند کرد که استراتژی سرمایهگذاری چقدر تهاجمی یا محافظه کارانه است.
آربیتراژ چیست؟ چطور فقط در چند لحظه به سود برسیم؟
آربیتراژ چیست؟ در دنیای سرمایهگذاریهای جایگزین، چندین استراتژی و تاکتیک وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید. این استراتژیها اغلب با تاکتیکهای معمول «خرید و نگهداری» که توسط اکثر سرمایهگذاران بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرد، متفاوت و پیچیدهتر هستند.
آربیتراژ یکی از استراتژیهای سرمایهگذاری جایگزین است که میتواند سوددهی فوقالعادهای را در پی داشته باشد. همچنین خطراتی را به همراه دارد که باید در نظر بگیرید. برای گنجاندن موثر آربیتراژ در استراتژی سرمایهگذاری جایگزین خود، درک تفاوتهای ظریف و خطرات ناشی از آن بسیار مهم است.
با سرمایهگذاریهای ارزی، استراتژی معروف به آربیتراژ به معاملهگران اجازه میدهد تا با خرید و فروش همزمان یک اوراق بهادار، کالا یا ارز دیجیتال، در دو بازار مختلف، سود خود را قفل کنند.
آربیتراژ چیست
آربیتراژ یک استراتژی سرمایهگذاری است که در آن یک سرمایهگذار به طور همزمان دارایی را در بازارهای مختلف خرید و فروش میکند تا از تفاوت قیمت استفاده کرده و سود کسب کند. در حالی که تفاوت قیمتها اغلب کوچک و کوتاه مدت است، اما اگر در حجم زیادی ضرب شود، میتواند چشمگیر باشد. آربیتراژ بیشتر توسط سرمایهگذاران حرفهای مورد استفاده قرار میگیرد.
در واقع آربیتراژ در ارزهای دیجیتال، اقدام خرید رمز ارز در یک بازار و فروش همزمان آن در بازار دیگر با قیمت بالاتر را توصیف میکند. در نتیجه سرمایهگذاران قادرند از تفاوت موقت ارزش هر رمز درک استراتژی در سرمایهگذاری ارز سود ببرند.
در بازار ارزهای دیجیتال، معاملهگران از فرصتهای آربیتراژ با خرید رمز ارز از یک صرافی که قیمت پایینتری دارد استفاده میکنند. سپس آن را در صرافی دیگری که نرخ بالاتری ارائه میدهد، میفروشند. بنابراین معاملهگر میتواند از این تفاوت قیمتی سود کسب کند. اگرچه ممکن است این یک معامله پیچیده به نظر برسد، معاملات آربیتراژ در واقع ساده هستند و بنابراین کم ریسک محسوب میشوند.
مثالی از آربیتراژ برای درک بهتر مفهوم آن
برای آنکه بهتر بدانیم آربیتراژ چیست، اجازه دهید با یک مثال این مفهوم را سادهتر کنیم. معاملات آربیتراژ مانند این است که اگر دوست ندارید شیرینی بپزید، به فروش آن مشغول شوید. تصور کنید که هر شیرینی کوکی را با 0.25 دلار خریداری میکنید و و آنها را در یک شیرینی فروشی شلوغ در محلهای دیگر با قیمت هر کدام 1.00 دلار میفروشید.
شما فرصتی را به دست آوردهاید. ارزش هر کوکی وقتی در شیرینی فروشی فروخته میشد از ارزش هر کوکی که خریده بودید کمتر بود.
وقتی این اتفاق در بازار سهام رخ میدهد، معامله آربیتراژ نامیده میشود. یک آربیتراژر مانند این سناریوی فروش شیرینی، فرصتهای آربیتراژ را در بازارهای مختلف پیدا میکند. فقط به جای خرید و فروش کوکیها، آربیتراژ میتواند سهام و ارزهای دیجیتال را معامله کند.
این استراتژی، معروف به آربیتراژ، توسط سرمایهگذاران حرفهای که به دنبال سود کوتاه مدت هستند و میتواند نقدینگی را به یک برنامه سرمایهگذاری بلند مدت اضافه کند، مورد استفاده قرار میگیرد.
آربیتراژ ارز دیجیتال چیست؟
آربیتراژ ارز دیجیتال یک استراتژی است که در آن سرمایهگذاران یک ارز رمزنگاریشده را در یک صرافی میخرند و سپس آن را به سرعت در صرافی دیگر با قیمتی بالاتر میفروشند.
ارزهای رمزنگاریشده مانند بیت کوین در صدها صرافی مختلف معامله میشوند. گاهی اوقات ممکن است قیمت یک سکه یا توکن در یک صرافی با بقیه متفاوت باشد. در اینجاست که استراتژی کلاسیک وال استریت در مورد «آربیتراژ» مطرح میشود.
بنابراین با آربیتراژ ارز دیجیتال، سرمایهگذاران از این فرصت استفاده میکنند و یک ارز دیجیتال که در یک صرافی با قیمت پایینتری معامله میشود، میخرند و بلافاصله آن را با قیمت بالاتری در صرافی دیگر به فروش میرسانند. در ادامه نگاهی دقیقتر به نحوه عملکرد آربیتراژ رمزنگاری و استراتژیهای معاملاتی که از این تاکتیک استفاده میکنند، میاندازیم.
انواع سود آربیتراژ چیست؟
تا به اینجا متوجه شدیم که آربیتراژ چیست. اگر یک رمز ارز یا سهام در همه صرافیها قیمت یکسانی داشته باشد، از خرید و فروش نمیتوان آن به سود آربیتراژی رسید. اول قدم برای کسب سود آربیتراژی این است که سهام را با قیمت پایین خریداری کنید و با قیمت بالاتری به فروش برسانید.
قیمت معامله دو دارایی با گردش مالی یکسانی داشته باشند، متفاوت خواهد بود. داراییهایی که قیمت آینده آن را میشود تشخیص داد را نمیتوان با قیمت آینده آن فروخت. قیمت روز یک دارایی با وجود نرخ بهره بدون ریسکی که از آن کم شده، تعیین نمیشود. به این معنا که برای تعیین قیمت یک دارایی باید عواملی مثل هزینه ذخیره و ریسکهای موجود را در نظر گرفت. این شرط در مورد کالاهایی مانند بنزین صدق میکند، و ممکن است در مورد سهام اینگونه نباشد.
انواع سود آربیتراژ را میتوان سه گروه تقسیم کرد:
آربیتراژ ساده (Simple arbitrage)
وقتی که ارزهای دیجیتال در چند صرافی مبادله شوند، آربیتراژ اتفاق می افتد. چون خرید و فروش آنها در صرافیها مختلف با قیمتهای متفاوت امکانپذیر خواهد بود.
آربیتراژ مثلثی (Triangular arbitrage)
آربیتراژ مثلثی در زمانی رخ میدهد که یک اختلاف قیمت بین سه ارز خارجی وجود داشته باشد. یعنی زمانی که نرخ مبادله ارزها دقیقا با یکدیگر برابر نیستند. فرصتهای آربیتراژ مثلثی بسیار به ندرت پیش میآیند و خیلی رایج نیست.
در آربیتراژ مثلثی، معاملهگرها سه ارز دیجیتال را مانند بیت کوین، دلار و یورو انتخاب میکنند. سپس جفت ارزی (بیت کوین/ دلار) را با نرخی مشخص مبادله کرده و پس از آن جفت ارز را جابجا میکنند (بیت کوین/ یورو). در آخر هم آن را به ارز پایه تغییر خواهند داد (دلار/ یورو). این مراحل با پرداخت کارمزد کمی برای انجام تبادلات انجام میشود و معاملهگران به سود خالص دست مییابند.
به عنوان مثال، یک معاملهگر با دلار، اتریوم میخرد، سپس آن را در ازای دریافت یورو میفروشد و در نهایت با یوروی دریافتی دلار خریداری میکند. به این ترتیب از راه مبادله این سه ارز سود آربیتراژی کسب خواهد کرد.
آربیتراژ پوشش نرخ بهره (Price convergence arbitrage)
آربیتراژ باعث میشود که قیمت ارزهای دیجیتال در بازارهای مختلف، به سمت همگرایی برود. برای مثال اگر صرافی کوین بیس اتریوم را ارزانتر از صرافی بیترکس بفروشد، معاملهگرهایی که میخواهند سود آربیتراژی به دست آورند، از کوین بیس اتریوم میخرند و آنها را در بیترکس میفروشند. در بیشتر این موارد به دلیل این همگرایی، بازار به سمت برابری قیمتها میرود. در واقع سود معاملهگر از همگرایی قیمتها به دست میآید.
مزایای آربیتراژ چیست؟
حالا که میدانید آربیتراژ چیست، بیایید نگاهی به مزایای آن داشته باشیم.
سود کم ریسک
معاملات آربیتراژ مستلزم سود در برابر خطر بسیار کم است، زیرا خرید و فروش به طور همزمان برای سود بردن از تغییرات قیمت انجام میشود. این احتمال وجود دارد که معاملهگران دیگر از همان فرصت آربیتراژ استفاده کرده و قیمتها را به طور نامطلوب بالا و پایین کنند. بنابراین زمان در معاملات آربیتراژ بسیار مهم است و توسط مدیران صندوقها و موسسات مالی اجرا و مدیریت میشود که میتوانید از طریق آنها سرمایهگذاری کنید.
سیستم های قابل اعتماد و پیچیده معاملات آربیتراژ را مدیریت می کنند
سرعت، مبالغ هنگفت پول و حجم عظیمی از سهام در معاملات آربیتراژ نقش دارند. معاملهگران به نرم افزارهای کامپیوتری پیچیده و بسیار کارآمد تکیه میکنند تا با تشخیص تغییرات جزئی قیمت و انجام معاملات خرید و فروش سهام در هزاران مورد، فرصتهای آربیتراژ را شناسایی کرده و کسب سود کنند.
معاملات ایمن و سریع
معاملات آربیتراژ به طور مطمئن و سریع توسط نرم افزارهای تجاری هوشمند انجام میشود که در برابر مداخله یا خطای انسانی نفوذناپذیر است. اینها سرمایهگذاریهای کوتاه مدت هستند که ریسک پایینی دارند و میتوانند سود را تضمین کرده و از اختلاف قیمت موجود استفاده کنند. هیچ نقدینگی وجود ندارد که تحت تاثیر نیروهای بازار قرار بگیرد و دچار نوسان شود.
چطور با آربیتراژ معامله کنیم؟
آربیتراژ اغلب شامل تجارت در بازارهای بینالمللی است. این امر بیشتر با تحقیق و نظارت کامل بر اخبار بینالمللی آغاز میشود. سپس، یک آربیتراژر به دنبال تنوع بین قیمتها در بازارها میگردد و لحظه دقیق خرید و فروش سهام را در صرافیهای مختلف پیدا میکند، ارزهای دیجیتال را میخرد و همان موقع با قیمت بیشتر در صرافی دیگری میفروشد.
چگونه با آربیتراژ معامله کنیم؟ فرض کنید اتریوم در صرافی بایننس و کوین بیس ثبت شده است. در این سناریو، میتوانید با نظارت بر نوسانات قیمت و اقدام در لحظه مناسب، سود کوتاهمدت به دست آورید.
با درنظر گرفتن مثالی که در ابتدای مقاله درباره شیرینی فروشی گفته شد، تصور کنید که قیمت اتریوم در صرافی بایننس 2850 دلار است و این رمز ارز در صرافی کوین بیس با قیمت2860 دلار معامله میشود. یک سرمایهگذار میتواند به این موضوع توجه کرده و از اختلاف قیمت و همچنین نوسانات تقاضا و شرایط در هر بازار استفاده کند و همزمان ارز دیجیتال را از بازار ارزان قیمت بخرد و در بازار با ارزش بالاتری بفروشد. زمان دقیق تجارت آربیتراژ بر اختلاف قیمت دو معامله تاثیر میگذارد.
در حالی که مثال بالا نحوه کار آربیتراژ را نشان میدهد، این یک نمونه واقعبینانه از سود نیست که ممکن است با این نوع معاملات انتظار داشته باشید. هنگامی که نرخ ارز را محاسبه میکنید، سود حاصل از معاملات آربیتراژ به احتمال زیاد بهعنوان پول به جای دلار نشان داده میشود. در نتیجه، برای به دست آوردن سود زیاد به سرمایهگذاری اولیه قابل توجه، حجم بالای سهام و معاملات بزرگ نیاز است.
آیا آربیتراژ بدون ریسک است؟
معاملات آربیتراژ در تئوری ساده، اما در عمل بسیار ظریف است. متغیرهای زیادی وجود دارد که یک سرمایهگذار باید قبل از دستیابی به سود کوتاه مدت از طریق معاملات آربیتراژ بداند. برای موفقیت باید از بازارهای مختلف و تفاوت قیمتها آگاهی کامل داشته باشید.
به همین دلیل، آربیتراژ بیشتر توسط موسسات مالی بزرگ و سرمایهگذاران حرفهای که دارای منابع و تخصص کافی هستند، اجرا میشود. معاملات آربیتراژ همچنین مستلزم داشتن دانش کافی درباره ارزهای دیجیتال و تحلیل و شناخت بازار است.
آربیتراژ در کجا میتواند اشتباه باشد؟
از آنجا که آربیتراژ بر اساس تفاوت قیمت در زمان واقعی است، نه برآورد ارزش آینده، یک تاکتیک به نسبت ساده محسوب میشود. اما در عمل، متغیرهایی وجود دارد که سرمایهگذاران مناسب هنگام تکمیل معاملات آربیتراژ باید به آنها توجه کنند. در واقع آربیتراژ برای بیشتر سرمایهگذاران مناسب نیست.
آربیتراژ به دلیل ناکارآمدی بازار و اشتباهات قیمتگذاری اتفاق میافتد. این موارد میتوانند غیرقابل پیشبینی باشند. خواندن اخبار و مطالعه بازارها در این زمینه کمک میکند. همچنین ایجاد درک عمیق از بازارهای سهام میتواند بهبود موفقیت یک سرمایهگذار را سبب شود.
در آربیتراژ، زمانبندی همه چیز است. به عنوان مثال اگر سهام خود را حفظ کنید در حالی که بازارها اصلاح میکنند، ممکن است مغایرتهای قیمتی را که برای سودآوری لازم دارید، از دست بدهید.
نرخ ارز خارجی و کارمزد کارگزاری میتواند سود مورد انتظار شما را کاهش دهد. هنگام تلاش برای معامله آربیتراژ، سرمایهگذاران باید این هزینههای معامله را در محاسبات خود لحاظ کنند. داشتن هر دارایی میتواند یک ریسک باشد، زیرا ممکن است سهام ارزش خود را از دست بدهند.
آیا آربیتراژ ارزش دارد؟
ممکن است فکر کنید که آربیتراژ کار زیادی با سود اندک به نظر میرسد و ممکن است حق با شما باشد. آربیتراژ تضمینکننده بازدهی نیست و اغلب تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که شما تحقیقات خود را انجام داده، در زمانبندی اطمینان داشته باشید و در شرایط مالی قرار بگیرید که به شما امکان میدهد به یک سود در مدت کوتاهی برسید. مانند هر استراتژی سرمایهگذاری، آربیتراژ هم شامل این خطر است که هر چیزی خریداری میکنید، ممکن است کل ارزش خود را از دست بدهد.
جمعبندی
با مقاله آربیتراژ چیست ، همراه ما بودید. آربیتراژ در بازارهای سرمایه، در سهام، اوراق بهادار، کالاها و ارزهای دیجیتال وجود دارد؛ هر جا که دارایی یکسانی با قیمتهای متفاوت در بازارهای مختلف معامله شود. از آنجا که ارزهای رمزنگاریشده، دیجیتالی هستند و دارایی زیربنایی محسوب نمیشود، تعیین ارزش آنها سختتر است و قراردادهای قیمتی مشابه سهام و اوراق قرضه که با عملکرد یک شرکت، شهرداری یا کشور مرتبط است، ندارند.
ارز دیجیتال پیچیده است و استراتژیهای آربیتراژ میتواند حتی پیچیدهتر باشد. اما این عمل قانونی است و میتواند پاداشهای بالایی را به همراه داشته باشد و در عین حال سرمایهگذار را در معرض ریسک بالا قرار دهد.
مانند هر استراتژی سرمایهگذاری، برای سرمایهگذاران مهم است که هنگام بررسی آربیتراژ ارز دیجیتال، تحقیقات خود را انجام دهند، از جمله بررسی رمز ارزهای متفاوت و کمتر شناختهشده و نرم افزارهای موجود برای ردیابی مبادلات رمز ارزها در زمان واقعی.
آیا شما تا به حال از روش آربیتراژ و اختلاف قیمتی برای کسب سود استفاده کردهاید؟
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
۴ استراتژی ساده برای سرمایهگذاری؛ چیزهایی که میدانیم و از یاد میبریم
استراتژی؛ کلمهای که تفاوتی ندارد معاملهگر باشید یا دانشجو، کارگر باشید یا کارمند، مطمئناً آن را بارها و بارها شنیدهاید. با این حال، در بحث معاملهگری و سرمایهگذاری، استراتژی نقشی پررنگتر دارد؛ چراکه پای پول شما در میان است و تصمیم اشتباه مساوی با ضرر است.
عبارت استراتژی از واژه استراتگوس (Strategos) گرفته شده است که اشاره به فرماندهی و رهبری در جنگهای یونان باستان دارد. پس جای تعجب نیست که این اصطلاح را همراه با ترید، سرمایهگذاری و برنامهریزی میآورند؛ چون هر کدام از اینها مانند میدان جنگ هستند! باید بدانید که در میان انبوهی از کارها و اطلاعات، چه باید کنید و چگونه مسیر درست را برای سالمرسیدن به مقصد طی کنید. ترسیم نقشه برای رسیدن به هدف، همان استراتژی است که دنبالش هستیم.
استراتژیها همیشه پیچیده و عجیبوغریب نیستند، گاهی اوقات میتوان با چند راه و میانبر ساده به نتایجی رسید که هیچکس توقعش را ندارد. حتما نیاز نیست آموزشهای خاصی ببینید تا بتوانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید. کافی است مبنای کار را بدانید و رفتهرفته آنها را پیشرفتهتر کنید.
قطعاً شما هم بهدنبال راهبردهایی هستید که بتوانید با استفاده از آنها به بهترین نتیجه برسید؛ پس توصیه میکنیم یادداشت احسان یزدان پرست در وبسایت مدیوم را بخوانید.
۴ استراتژی ساده
اگر سرتان خیلی شلوغ است؛ پس چرا استراتژیهای سرمایهگذاریتان را اولویتبندی نمیکنید؟
خلاصه کلام؛ زمان در بازار ارزهای دیجیتال همچون گوهری گرانبهاست. شما یا یاد میگیرید که سریع تصمیم بگیرید و عمل کنید یا از قافله عقب خواهید افتاد. بازار ارزهای دیجیتال به بازارهای دیگری که پیش از این دیدهاید، شباهتی ندارد. سرعت رخدادن اتفاقات در این بازار خیلی سریع است.
برای درک این موضوع، به چند نمونه اشاره میکنیم:
- امروز یک پروژه بهشدت صعودی میشود و فردا که از خواب بیدار میشوید، میبینید که به صفر رسیده است.
- ایلان ماسک درباره پذیرش بیت کوین در شرکت تسلا توییتی ارسال میکند. کمی بعد میبینم مادربزرگم از من میپرسد چطور بیت کوین بخرم؟ ایلان مجدداً توییت ارسال میکند و میگوید [استخراج] بیت کوین برای محیط زیست مضر است. مادربزرگم اختیار از کف میدهد و تمام پوزیشنهای معاملاتی خود را میبندد!
- چین برای بار هزارم ارزهای دیجیتال را ممنوع میکند. مردم داراییهای خود را با هیجان ناشی از ترس میفروشند. بعد کاشف به عمل میآید که این خبر جعلی بوده است و مردم دوباره شروع به خرید میکنند.
- نهنگها و مؤسساتی نظیر جی پی مورگان یا گلدمن ساکس بازار را دستکاری میکنند؛ قیمتها پامپ و دامپ میشود.
پس اگر میخواهید در این بازار فعالیت کنید، باید کاملاً مجهز باشید. انگار سوار بر قایقی میان اقیانوس هستید و طوفان شبانهروز بر شما میتازد. نمیتوانید با خیال راحت بنشینید، در عین حال فرصت چندانی هم برای فکرکردن ندارید؛ پس باید تصمیم بگیرید و سریع عمل کنید.
شماره یک: سال ۲۰۰۹ را فراموش و روبهجلو حرکت کنید
من دوستی دارم که به اخبار فناوری علاقه فراوانی دارد. او در سال ۲۰۱۳ مرا با دنیای بیت کوین آشنا کرد. از همان زمان، هر بار که او را میبینم به من میگوید:
بیت کوین در حال حاضر خیلی گران است؛ الان برای ورود به بازار خیلی دیر است.
همان داستان قدیمی و کلاسیکِ «هر روز اخبار را دنبال کنید، هرگز نخرید.» برای دوستم کاملاً صادق است.
درست است که این روزها افراد زیادی از فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال سر در میآورند؛ اما اگر گوشهای بنشینید و مدام غر بزنید که چرا ۱۰ سال پیش ارز دیجیتال نخریدهاید، قاعدتاً یک جای کار میلنگد!
یک ضربالمثل چینی میگوید:
بهترین زمان برای کاشت یک درخت ۲۰ سال پیش بود. بهترین زمان بعدی، همین حالاست.
در مورد بازار تحقیق کنید، پروژههای خوب را بیابید. برای ورود خود برنامهریزی کنید و شک بهدلتان راه ندهید.
شماره دو: بخرید و در عین حال بفروشید
بهعنوان یک معاملهگر یا یک سرمایهگذار، احتمالاً قوانینی برای خرید دارید:
- ممکن است ۱۰ تا ۲۰ درصد از حقوق ماهانه خود را به فلان ارز دیجیتال اختصاص بدهید.
- زمانی فلان ارز را میخرید که به هدف قیمتی X رسیده باشد.
- استراتژی میانگینگیری یا خرید پلهای را روی فلان ارز بهصورت ماهانه و هفتگی اجرا میکنید.
این استراتژیها بسیار خوب و توصیهشده هستند. با این حال اگر فقط به خرید فکر میکنید و ایدههای روشنی در مورد استراتژیهای خروج خود نداشته باشید، این پازل کامل نیست.
احتمالاً شنیدهاید بسیاری از افراد توصیه میکنند که بیت کوین بخرید و هرگز نفروشید. بسیاری از ما معتقدیم که بیت کوین طلای آینده است. ما آن را بیشتر بهعنوان یک دارایی ارزشمند میبینیم و امیدواریم در دوران بازنشستگی بتوانیم روی آن حساب کنیم. پس بیت کوین را هودل میکنیم.
این استراتژی ممکن است برای بیت کوین جواب دهد؛ اما برای بسیاری از توکنها، استراتژی عاقلانهای نیست.
۱۰۰ ارز برتر سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ و حتی ۲۰۱۹ را بررسی کنید. چند نام را میشناسید؟ چند درصد از آن ارزها هنوز پابرجا هستند؟ ۸۰ تا ۹۰ درصد از این پروژهها از بین رفتهاند، قیمتشان کاهش یافته یا به حاشیه رانده شدهاند.
برای آلت کوینها (از جمله اتریوم) شما باید حد ضرر یا همان استاپ لاس بگذارید. بهتر است وقتی قیمتها از حد تعیین شده عبور کرد، یک یا همه پوزیشنهای معاملاتی خود را لیکویید یا نقد کنید. حتی اگر یک معاملهگر روزانه نیستید، این اخطارها و اقدامات خودکار کمک میکند که با خیال راحت سرمایهگذاری کنید.
زیاد حریص نباشید. اگر کوینهایتان افزایشِ قیمتِ شدیدی را تجربه کردند، در پی کسب سود باشید. برای مثال فرض کنید امروز هزار دلار دوج کوین خریدهاید. پس از ۳ ماه ایلان ماسک درباره این میم کوین توییتی ارسال میکند. بهلطف توییت ایلان ماسک اکنون شما سه هزار دلار دارید. در این لحظه بهتر است ۱,۵۰۰ دلار از داراییتان را نقد کنید. به این ترتیب شما سرمایه اولیه خود را خارج کردهاید، مقداری سود کردهاید و البته همچنان میتوانید عضوی از جامعه دوج کوین باقی بمانید (البته اگر این موضوع مهمی باشد).
۳- در کف خرید کنید
خرید در کف؛ حتی خواندنش هم لذتبخش است، چه برسد که شانس خرید در یک کف واقعی نصیبتان شود.
بیایید واقعبین باشیم؛ خرید ارزهای دیجیتال در زمان سقوط بازار یا در روندهای نزولی، بسیار پرریسک است. با این حال اغلب مواقع، خرید در چنین شرایطی، به سودآورترین سرمایهگذاریها تبدیل میشود.
اگر نمودار تاریخی بیت کوین را بررسی کنید، متوجه میشوید که در طول حیات این ارز دیجیتال، ۶ یا ۷ بار قیمت آن بین ۲۰ تا ۷۰ درصد سقوط کرده است. در سال ۲۰۲۱، ترس و تردید را با توییتهای ایلان ماسک و اخبار کشور چین تجربه کردیم. در سال ۲۰۲۰ هم شیوع ویروس کرونا باعث ترس و بیاعتمادی در بین سرمایهگذاران شده بود. این روند ممکن است به همین ترتیب ادامه پیدا کند.
اکنون آنچه ما از تغییرات قیمت در برهههای گذشته یاد گرفتهایم این است که ارزهای قدرتمندی نظیر بیت کوین همیشه راه خود را به سوی اوج تاریخی قبلی (و فراتر از آن) پیدا میکنند. این بدان معناست که وقتی بازار ۶۰ تا ۷۰ درصد سقوط میکند، این شانس را دارید که این ارزها را با تخفیف خریداری کنید.
در برخی از این سقوطهای قیمتی، شما زمان نامحدودی برای تصمیمگیری ندارید و این وضعیت فقط چند روز دوام پیدا میکند.
این یک توصیه مالی نیست؛ اما دفعه بعد که چنین اتفاقی رخ داد، بهتر است حریص باشید!
۴- لطفاً حریص باشید؛ اما نه برای شت کوینها
دچار اشتباه نشوید. حریصبودن و خرید در کف، ارتباطی با خریدوفروش شت کوینها ندارد.
اگر بهسراغ یوتیوب بروید و در کادر جستجو تایپ کنید:
بهترین ارزهای دیجیتال با درک استراتژی در سرمایهگذاری پتانسیل بازدهی هزار درصدی در حال حاضر کدام هستند؟
سپس بهصورت تصادفی یکی از کانالها را باز کنید که در آن فردی به شما توصیه میکند:
بشتابید و کوین DOGEMOONSWAPODOT را بخرید!
آنگاه هزار دلار در این کوین سرمایهگذاری میکنید. ادامه داستان تقریباً مشخص است. میبینید که سرمایه اولیه شما بهتدریج آب میرود. این آبرفتن آنقدر طولانی میشود که پول شما به صفر میرسد.
اگر در معاملات و سرمایهگذاری متخصص نیستید، ایرادی ندارد. اگر از مفاهیم فنی فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال اطلاعی ندارید، ایرادی ندارد. اگر زمان کافی برای بررسی توکنها، تیمها و شاخصهای بنیادی هر پروژه ندارید، باز هم اشکالی ندارد. اما…
پیروی کورکورانه از افراد، روش صحیحی نیست. اینکه متوجه شوید اشتباه کردهاید یا سرمایهگذاری بدی انجام دادهاید و همچنان اصرار دارید که به همان مسیر ادامه دهید، این موضوع اشکال دارد. در چنین شرایطی هوشیار باشید!
آیا روی توکن بدی سرمایهگذاری کردهاید؟ عیبی ندارد. برای همه ما چنین اتفاقی میافتد. موقعیت معاملاتی خود را با ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ درصد ضرر ببندید. این درسی ارزشمند برای شما در آینده خواهد بود. نگران نباشید. اگر درسهای خود را خوب یاد بگیرید همواره شانس بیشتری برای کسب سود وجود خواهد داشت.
اگر در این حوزه تازهوارد هستید، به قویترین و معتبرترین پروژهها نظیر بیت کوین و اتریوم پایبند باشید. همان طور که پیش میروید، اطلاعات خود را درباره پروژههای دیگر افزایش دهید و سبد سرمایهگذاری خود را متنوع کنید.
سخن پایانی
بیت کوین طی سالهای گذشته بهطور متوسط ۲۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است. هر روز خبر جدیدی از کوینهایی با ۱۰ یا ۱۰۰ برابر بازدهی میشنویم. افراد یکشبه ثروتمند و یکشبه ورشکست میشوند.
قیمت بیت کوین از سال ۲۰۱۳ تا به حال
اخبار و حوادث نیز قیمتها را تغییر میدهند. چین، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، السالوادور، ایلان ماسک، کرونا و… را بهخاطر آورید. حالا این شرایط را با بازار سنتی سهام مقایسه کنید. احتمالاً این میزان از تنش و بیثباتی را در آن نمیبینید.
با نگاهی به تاریخ، مشخص میشود که شما میتوانید ۱۰ تا ۱۵ درصد بازدهی سالانه در این بازار داشته باشید. یک قمار مطمئن و در عین حال کِسلکننده. بازار ارزهای دیجیتال بهسرعت در حال حرکت است. اگر میخواهید بازیکن خوبی در این بازی باشید، باید سریع حرکت کنید.
آنچه مسلم است بسیاری از موارد مطرحشده را هرکدام از ما در زندگی و معاملات خود استفاده کردهایم و شاید هزاران بار بهدلیل توجه نکردن به آنها متحمل ضرر شدهایم. باید به این موضوع توجه کنیم که رسیدن به موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال نیازمند افزایش دانش، درسگرفتن از اشتباهات، مرور چندباره برنامهها و پیروی از همین چند اصل ساده است.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی روشی برای خرید و فروش در بازار است که مبتنی بر قوانین از پیش تعیین شدهای است که برای تصمیمگیری در مورد معاملات استفاده میشود. استراتژی معاملاتی را میتوان مشابه یک طرح تجاری در نظر گرفت که در برگیرنده تمامی عوامل و شرایط ضروری مختلف برای یک سرمایهگذار میباشد. در این پست با ما همراه باشید تا با این نوع از استراتژی بیشتر آشنا شوید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی روشی برای خرید و فروش در بازار است که مبتنی بر قوانین از پیش تعیین شدهای است که برای تصمیمگیری در مورد معاملات استفاده میشود.
استراتژی معاملاتی را میتوان مشابه یک طرح تجاری در نظر گرفت که در برگیرنده تمامی عوامل و شرایط ضروری مختلف برای یک سرمایهگذار میباشد. این استراتژی اصولا از سه مرحله مهم برنامهریزی، قرار دادن و اجرای معاملات تشکیل شده است. لازم به ذکر است که در هر کدام از مراحل، تغییر معیارهای مربوط به استراتژی با توجه به تغییرات انجام شده در بازار اندازهگیری میشوند. غالبا استراتژی معاملاتی بر اساس فناوری و اصول بنیادی میباشند. همچنین، آنها از اطلاعات کمی قابل کاربرد به منظور تعیین دقت بهره میگیرند. در این پست با ما همراه باشید تا با این نوع از استراتژی بیشتر آشنا شوید.
در امور مالی، یک استراتژی معاملاتی یک برنامه ثابت است که برای دستیابی به بازدهی سودآور به صورت طولانی یا کوتاه مدت در بازارها طراحی شده است. مهمترین دلایلی که یک استراتژی تجاری به درستی تحقیق میکند، قابلیت تأیید، کمی بودن، ثبات و عینیت آن است.
برای هر استراتژی تجاری، باید داراییهایی را برای تجارت، نقاط ورود / خروج و قوانین مدیریت پول تعریف کنید. مدیریت بد پول میتواند یک استراتژی سودآور بالقوه را بیسود کند.
استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل بنیادی یا فنی یا هر دو است. آنها معمولا با آزمایش مجدد، جایی که فرآیند باید از روش علمی پیروی کند، و با آزمایش رو به جلو (“تجارت کاغذ”) که در یک محیط تجارت شبیهسازی شده آزمایش شدهاند، تأیید میشوند.
اصطلاح استراتژی معاملاتی به طور خلاصه میتواند توسط هر طرح ثابتی برای معامله ابزار مالی مورد استفاده قرار گیرد، اما کاربرد عمومی این اصطلاح در معاملات با کمک رایانه است، جایی که یک استراتژی معاملاتی به عنوان برنامه رایانهای برای تجارت خودکار اجرا میشود.
درک استراتژیهای معاملاتی
با توجه به مطالب بیان شده، استراتژی معاملاتی شامل برنامه سرمایهگذاری و تجاری است که اهداف مختلف سرمایهگذاری، تاب آوری ریسک، برنامهریزی زمانی و اثرات مالیاتی را تعیین میکند. ایدههای مختلف و بهترین راهکارها باید مورد تحقیق و تصویب قرار گرفته و به آنها پایبند باشید. برنامهریزی برای معاملات شامل توسعه روشهایی است که شامل خرید و فروش سهام، اوراق قرضه، ETF یا سایر سرمایهگذاریها بوده و ممکن است به معاملات پیچیدهتری مانند اختیارات یا معاملات آتی گسترش یابد.
قرار دادن معاملات به معنای همکاری با کارگزار یا دلال و شناسایی و مدیریت هزینههای معاملاتی از جمله سود و کارمزد است. پس از اجرای موقعیتهای معاملاتی، آنها باید مورد نظارت و مدیریت قرار گیرند. علاوه براین، میزان ریسکپذیری و بازده به دست آمده، نتایج نمونهکارها در معاملات و اثرات مالیاتی اندازهگیری میشود. پیامدهای مالیاتی بلند مدت در معاملات، یکی از عوامل اصلی است که ممکن است در برگیرنده سودهای سرمایهای یا استراتژیهای برداشت ضرر مالیات برای جبران سود باشد.
تدوین استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی به اشکال مختلفی وجود دارد، اما معمولا بر اساس فناوری یا اصول بنیادی میباشند. موضوع مشترک این استراتژیها، اعتماد آنها به اطلاعات کمی قابل اطمینان است که میتوانند برای بررسی مجدد مورد آزمایش قرار گیرند.
استراتژیهای معاملاتی تکنیکی، به منظور تولید سیگنالهای تجاری وابسته به شاخصهای فنی میباشند. معاملهگران فنی معتقدند که همه اطلاعات اوراق بهادار، در قیمت آن مشخص است. به عنوان مثال، یک استراتژی معاملاتی ساده ممکن است شامل میانگین متقاطع متحرک باشد که به واسطه آن میانگین متحرک کوتاه مدت از بلند مدت یا بالاتر از آن خواهد گذشت.
این در حالی است که استراتژی معاملاتی بنیادی، فاکتورهای اساسی را در نظر میگیرند. به عنوان مثال، سرمایهگذار میتواند مجموعهای از معیارهای غربالگری مختلف را برای ایجاد فهرست مناسبی از فرصتها در نظر داشته باشد که آنها با توجه به تجزیه و تحلیل عواملی مانند رشد درآمد و سودآوری تدوین میشوند.
نوع سوم استراتژی معاملاتی وجود دارد که در چند وقت اخیر برجسته شده است. یک استراتژی معاملاتی کمی مشابه تجارت فنی است، به این دلیل که از اطلاعات مربوط به سهام برای رسیدن به تصمیم خرید یا فروش استفاده میکند. در این نوع از استراتژی معاملاتی، ماتریس عوامل در نظر گرفته شده، به منظور تعیین هدف خرید یا فروش اوراق بهادار، در مقایسه با تجزیه و تحلیل فنی، بطور قابل ملاحظهای بزرگتر است. معمولا معاملهگران کمی برای استفاده از ناکارآمد بازار و انجام معاملات به صورت سریعتر و از طریق فناوری، از تحلیلهای مختلفی مانند آنالیز رگرسیون، تجزیه و تحلیل دادههای فنی و قیمت بهره میگیرند.
توسعه استراتژیهای تجاری
از استراتژیهای معاملاتی برای جلوگیری از سوگیریهای مالی رفتاری و اطمینان از نتایج سازگار استفاده میشود. به عنوان مثال، معاملهگران طبق قوانین مربوط به زمان خروج از معاملات، کمتر در معرض اثر اختیار قرار میگیرند، که باعث میشود سرمایهگذاران سهامهایی را که ارزش خود را از دست دادهاند، نگه دارند و سهام ارزشمند خود را بفروشند. به منظور تعیین میزان سازگاری، استراتژیهای معاملاتی را میتوان در شرایط مختلف بازار مورد بررسی و آزمایش قرار داد.
توسعه استراتژیهای سودآوری تجاری دشوار است و احتمال اعتماد بیش از حد به استراتژی وجود دارد. به عنوان مثال، احتمال این وجود دارد که یک معاملهگر از منحنی استراتژی معاملاتی برای آزمایش مجدد دادههای خاص بهره بگیرد و در وی اعتماد کاذب ایجاد شود ممکن است این استراتژی از نظر تئوری براساس دادههای بازار گذشته به خوبی کار کرده باشد، اما عملکرد گذشته تضمین کننده موفقیت آینده در شرایط بازار و در زمان واقعی نباشد.
دیدگاه شما