بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت کدام است؟
آیا بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت را میشناسید؟ اگر در بازارهای مالی مثل بازار ارزهای دیجیتال، بورس، طلا و سکه، فارکس و … معامله کرده باشید، نیاز به تعیین حدود قیمتی مقاومتی و حمایتی را در تحلیل تکنیکال نیاز پیدا می کردید. بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت برای تشخیص خطوط حمایت و مقاومت به معامله گران و سرمایه گذاران بازارهای مالی کمک می کند تا حد ضرر و حد سود را برای معاملات خود به روش اصولی مشخص کنند، پس اگر شما هم در بازارهای مالی فعالیت دارید و دوست دارید از بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت برای تعیین حد سود و ضرر استفاده کنید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
بهترین اندیکاتور حمایت و مقاومت
اندیکاتور حمایت و مقاومت از دیگر اندیکاتورهای حائز اهمیت و کاربردی برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت سهم در بورس است. اندیکاتور حمایت و مقاومت کمک می کند نقاط گوناگون حمایت و یا مقاومت یک سهم را شناسایی کنید. دانلود این اندیکاتور را به افرادی که در بازار بورس فعالیت دارند توصیه می کنیم. به صورت کلی هنگامی که سطوح مقاومت شکسته می شود، بدین معنی است که قدرت خریداران بیشتر از قدرت فروشندگان می باشد و سهم سیر صعودی به خود خواهد گرفت و شاهد رشد آن دارایی در بازار مالی مورد نظر خواهیم بود.
همان طور زمانی که سطوح حمایت شکسته می شود، بدین معنی خواهد بود که قدرت فروشندگان بیشتر از قدرت خریدارن است و آن دارایی روند نزولی به خود خواهد گرفت. شناسایی خطوط حمایت و مقاومت کار ساده ای است و اندیکاتور حمایت و مقاومت به سادگی نقاط مختلف حمایت و مقاومت را تعیین خواهد کرد. با استفاده از اندیکاتور حمایت و مقاومت به راحتی می توانید حمایت ها و مقاومت های مهم سهم، رمزارز یا هر دارایی دیگری در بازارهای مالی مختلف را شناسایی فرمایید.
خط حمایت و مقاومت چیست؟
ذکر این نکته ابتدای این بخش الزامی است که به خط حمایت و مقاومت؛ Support و Resistance هم می گویند. شاید بسیاری از افراد با معنی این واژه ها آشنایی نداشته باشید، لذا در نظر داشته باشید که سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی است و بر روی فشار بر فروش غلبه می کند، ولی در مقابل مقاومت بر عکس حمایت عمل می کند.
این گونه هم می توان گفت که حمایت و مقاومت سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند، به شکلی که ارائه دهنده نقاط اتصال کلیدی و مهمی که در آن ها نیرو های عرضه و تقاضا به هم می رسند. بسیاری از افراد معتقدند وقتی که قیمت به سطح مقاومت نزدیک شود، عرضه از تقاضا پیشی خواهد گرفت و بدین ترتیب از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری می شود.
خط حمایت و مقاومت در بورس
بورس یا بازار ارزهای دیجیتالی هر کدام بازارهایی بسیار بزرگ هستند که در آن تریدرها به انجام معامله می پردازند، در حال حاضر بورس هر دوی این بازارها طرفداران بسیاری را به خود اختصاص داده اند و چنانچه بخواهیم معنی خط حمایت و مقاومت را عنوان کنیم؛ باید گفت که به سطحی از قیمت می گویند که احتمالا در آن تقاضا به اندازه ای زیاد می شود که از کاهش بیشتر قیمت بتواند جلوگیری کند، مقاومت گفته می شود و برعکس. تعریف خط حمایت و مقاومت بدین معنی است که خریدار به خرید و معامله تمایل بیشتری نشان دهد و در مقابل فروشندگان هم تمایل کمتری به فروش پیدا کنند. بدین شکل احتمال این که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط نکند بیشتر می شود.
خط حمایت و مقاومت در فارکس
فارکس نیز یک بازار بسیار بزرگ است که در آن افراد و سرمایه گذاران برای معامله اقدام می کنند، گفته شده است که در این بازار روزانه افرادی وجود دارند که مبالغ هنگفتی از این طریق سود به دست خواهند آورد. حال چیزی که باید در نظر داشته اینجاست که حمایت و مقاومت در بازار فارکس نیز قابل استفاده است، بدین شکل که عرضه در این سطح در بازار فارکس با افزایشی در عرضه شروع می شود، برای همین فروشندگان حس می کنند که قیمت فعلی بیشتر از ارزش واقعی آن است و به امید این می فروشند که قیمت آینده آن کاهش خواهد یافت.
نحوه کشیدن خط حمایت و مقاوت
در خصوص رسم این خطوط باید گفت که سه مرحله دارد و همچنین از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل می شود. در ابتدا فرد باید سطوحی را که نقطه هایی را در آن قرار داده اند که در چندین ریورس دیده شده است در نمودار خود قرار بدهد و در ادامه پس از آن باید نزدیک ترین اعداد رند به ریورس ها را مارک کند و در نهایت باید خطوطی که در بالای قیمت اعداد رند نشسته اند را پاک و حذف کند. البته رسم این خطوط خیلی آسان نخواهد بود و معمولا افراد مبتدی قادر نیستند که این کار را انجام دهند و بهتر است در این خصوص آموزش های لازم را ببینند.
آیا اندیکاتوری برای رسم خط حمایت و مقاوت وجود دارد؟
رسم این خطوط به هیج وجه ساده نیست، از همین روی بسیاری از افراد برای رسم آن روی کمک اینترنت حساب باز می کنند. نکته مهم اینجاست که هیچ اندیکاتوری که بتواند به صورت دقیق و صحیح این خطوط را برای افراد رسم کند، در اینترنت دیده نمی شود و تنها راه حل رسم درست و دقیق آن این است که افراد آموزش رسم این خطوط را به شکل دقیق یاد بگیرند و خودشان این خطوط را رسم کنند تا مشکلی برای آن ها ایجاد نشود. در ادامه 3 مورد از اصلی ترین اندیکاتورها برای تعیین نقاط مهم حمایت و مقاومت را برای شما معرفی کرده و شرح داده ایم.
1) اندیکاتور RSI یا قدرت نسبی
اندیکاتور RSI یک اسیلاتور است که می توان با استفاده از آن، قدرت خریدار و فروشنده را در بازار تعیین کرد. آر اس آی با در نظر گرفتن قیمت بسته شدن یک دارایی در یک دوره مشخص که به صورت پیش فرض 14 روز در نظر گرفته شده است، قدرت نسبی بازار را به نمایش خواهد گذاشت. بازه نوسانی اندیکاتور RSI بین صفر و صد است و به صورت کلی این اندیکاتور بیانگر مومنتم بازار است و آن را در تغییرات قیمتی و روند قیمتی بازار نشان می دهد. به بیان دیگر وقتی که مومنتم و قیمت باهم در حال افزایش باشند، بیانگر قدرت زیاد روند صعودی بوده و این افزایش مومنتم بازار نشان می دهد که معامله گران همچنان خریدار آن هستند.
در مقابل، وقتی که قیمت افزایش پیدا می کند ولی مومنتم در حال کاهش است، بیانگر ضعیف شدن روند صعودی بوده و خبر از اتمام روند صعودی فعلی بازار خواهد داد. به صورت کلاسیک، اندیکاتور RSI دو محدوده و منطقه اشباع فروش و اشباع خرید دارد. هنگامی که عدد شاخص قدرت نسبی بیشتر از 70 باشد، می گویند که بازار در محدوده اشباع خرید قرار گرفته است.
همچنین هنگامی که مقدار عددی این اندیکاتور کمتر از 30 شود، می گویند بازار در محدوده اشباع فروش قرار دارد. به عنوان مثال هرچقدر مقدار اندیکاتور قدرت نسبی به سقف که 100 است و کف خود یعنی صفر نزدیک تر شود، بیانگر اتمام روند فعلی و تغییر روند و یا پولبک زدن به سطح مقاومت و سطح حمایت شکست شده و ادامه روند فعلی می باشد.
به هر حال، بالا بودن عدد این اندیکاتور بیانگر اصلاح قیمت یا بازگشت روند است، ولی انجام معاملات و خرید و فروش تنها با توجه به این اندیکاتور، روش صحیحی نیست، چرا که مثل دیگر اندیکاتورها و ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال، اندیکاتور RSI نیز می تواند خطا داشته باشد، از همین روی روش صحیح این است که از این اندیکاتور در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب چند اندیکاتور موجب خواهد شد که خطای تحلیل تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا کند.
2) میانگین متحرک یا Moving Average
میانگین متحرک اندیکاتوری است که تغییرات قیمت را به شکل اصلاح شده و با گرفتن میانگین قیمت آن در یک دوره زمانی از پیش تعیین شده نمایش می دهد. با استفاده از این شاخص، روند قیمت به سادگی قابل تشخیص است، به این خاطر که این اندیکاتور از داده های قیمتی قدیمی تر بهره می گیرد، یک شاخص پس رو به شمار می آید. میانگین متحرک ساده و میاتگین متحرک نمایی دو نوع از مووینگ اوریج ها هستند که بیشترین کاربرد را میان هم نوعان خود دارند. میانگین متحرک ساده، میانگین قیمت را در یک دوره زمانی تعیین شده نشان می دهد. به عنوان مثال، میانگین متحرک ساده 10 روزه یا SMA-10 میانگین قیمت را در 10 روز گذشته محاسبه کرده و آن را به نمایش خواهد گذاشت.
از طرفی میانگین متحرک نمایی، میانگین قیمت در یک دوره از پیش تعیین شده را با ضریب بیشتر روزهای اخیر مورد محاسبه قرار می دهد. در واقع هر چقدر دوره زمانی این شاخص بیشتر شود، تغییرات اندیکاتور به نسبت قیمت، کندتر و با تاخیر بیشتر ممی شود .
3) اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger Bands
نوسانات بازار به وسیله اندیکاتور بولینگر باند قابل محاسبه است. بولینگر باند از سه خط تشکیل شده است؛ خط میانی یک میانگین متحرک ساده است و یک خط در بالا و یک خط در پایین این میانگین متحرک قرار دارند که این دو خط بالا و پایین یا باندهای اندیکاتور بولینگر، انحراف معیار میانگین متحرک محسوب می شوند. جالب است بدانید که با افزایش نوسانات و تغییرات قیمت، فاصله این باندها تغییر کرده و این خطوط به هم نزدیک یا از هم دور خواهند شد.
نزدیک شدن قیمت به باند بالایی این اندیکاتور، به منزله قرارگیری قیمت در محدوده اشباع خرید و نزدیک شدن قیمت به باند پایین آن، به منزله قرارگیری قیمت در محدوده اشباع فروش خواهد بود. همچنین شکستن باندهای این اندیکاتور هم که اتفاقی بسیار نادر است، قدرت روند فعلی بازار را نشان خواهد داد .
همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، در این مطلب به معرفی 3 مورد از بهترین اندیکاتور های حمایت و مقاومت در تمامی بازارهای مالی پرداختیم.
چنانچه به دنیای بلاکچین علاقه دارید، مطلب استراتژی های معاملاتی ارز دیجیتال برای ایرانی ها را حتما مطالعه کنید.
شما تا به حال از چه اندیکاتوری استفاده کرده اید؟ استفاده شما، فایده ای هم داشته است؟
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو
نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف کاربرد دارد.
نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایینترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه میشود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان میدهد که روند صعودی است و اگر در پایینتر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.
در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.
نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟
- زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، میتوان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
- اگر قیمت یک دارایی پایینتر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه میگیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
- اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
- نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین میتوانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایینتر از S1 حرکت میکند، روند نزولی را تایید میکند و نشان میدهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.
فرمول محاسبه نقاط پیوت
در این فرمول:
بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.
بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز قبل است.
نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟
اندیکاتور پیوت را میتوان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان میدهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش میدهیم.
۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.
۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.
۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.
۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.
تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده میکنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.
نقاط پیوت به ما چه میگویند؟
نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی میمانند. این یعنی تریدرها میتوانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.
برای مثال، تریدرها میدانند که اگر قیمت پایینتر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.
سطوح S1، S2، R1 و R2 میتوانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگتهایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها میتوانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.
ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، میتواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده میکنید، نقاط پیوت میتوانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه میدهد.
تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی
نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص میکنند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی میتوانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم میشوند.
نقاط پیوت از درصد استفاده نمیکنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.
تفسیر و کاربرد نقاط پیوت
زمانی که نقاط پیوت را محاسبه میکنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست میآورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق میافتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم میتوانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.
نقاط پیوت میتواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر میخواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار میدهد.
برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.
میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این سطوح حمایت به شما چه می گویند؟ اندیکاتورها میتوانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگینهای متحرک و غیره. هرچه سیگنالهای این اندیکاتورها به هم شبیهتر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.
استفاده از نقاط پیوت در ترید
تا این لحظه، به نظر میرسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما میگوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.
برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب میکنند. این کار باعث میشود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.
به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معاملهگر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال میزنیم.
زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر میشود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش مییابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، میتوانند به سرعت منسوخ شوند.
یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید میکردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز میکردیم. در این حالت، بازار یا صعودی میشد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.
پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمیدهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.
اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:
۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.
۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.
۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.
برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارتهای ۵ دقیقهای تا یک ساعته از همه مناسبتر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده میکنند، میتوانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوتهای ماهیانه استفاده میکنند نیز میتوانند از چارتهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند.
نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که میتواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، میتوانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.
یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما میتوانیم از برخوردهای میانگینهای متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگینها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار میگیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایینتر است) قرار میگیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید میکنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده میشوند.
نکاتی درباره مناطق زمانی
نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان میدهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار میگیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده میکند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوتهایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.
پیشنهاد میکنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شدهاند.
هر نمودار زمانی که انتخاب میکنید، بدانید که نقاط پیوت میتوانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان میدهد.
در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما میتوانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.
تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده میکنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله میکنند، پیوت ماه قبل را محاسبه میکنند، اگر در چارت هفتگی ترید میکنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده میکنند و به همین ترتیب تا آخر.
اگر در تایم فریم روزانه معامله میکنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید.
روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا
شما میتوانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:
در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچکتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز بزرگتر از باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:
محاسبه:
بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X
پیش بینی فردا:
High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز
Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز
جمع بندی
نقاط پیوت بر اساس محاسبات سادهای ساخته میشوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عدهای دیگر نیز آن را نامناسب میدانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف میکند، کجا معکوس میشود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار میرسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.
پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.
همانطور که میبینید، سیستمهای مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده میکنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرمهای چارت این کار را برای ما انجام میدهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال کنید.
هفت تا از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسان گیری
معاملهگران از اندیکاتورهای تکنیکال برای بررسی عرضه و تقاضا و درک ماهیت روانشناسی بازار استفاده میکنند. اندیکاتورها سرنخهایی در مورد روند آتی قیمت ارائه میدهند و از آنها سیگنالهای خرید و فروش استخراج میشود. در این مطلب هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال را معرفی میکنیم. این اندیکاتورها برای نوسانگیری کوتاهمدت کارآمد هستند.
نیازی به استفاده از هر هفت اندیکاتور نیست. با توجه به نوع معاملاتتان یکی از آنها را انتخاب کنید یا از ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری استفاده کنید. این اندیکاتورها برای تشخیص روند و نوسانگیری در بازار بورس، فارکس، ارز دیجیتال و… بسیار مفید هستند.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
نوسانگیری چیست؟
بازارهای مالی پرتلاطم هستند. نمودارهای قیمت روندهای صعودی یا نزولی را به صورت خط صاف طی نمیکنند. مثلا صعودهای بلندمدت همراه با ریزشهای کوتاهمدت اتفاق میافتد و اصطلاحا قیمت نوسان میکند. برخی از معاملهگران نگاه بلندمدت به چارت قیمت دارند و به نوسانهای کوتاهمدت اهمیت نمیدهند. در نقطهی مقابل برخی دیگر با استراتژیهای کوتاهمدت، به دنبال استفاده از نوسانات کوتاهمدت بازار هستند. به این کار نوسانگیری و به این معاملهگران اصطلاحا نوسانگیر میگویند.
بازار بورس ما دامنهی نوسان روزانه دارد و نوسانگیری به صورت روزانه چندان منطقی نیست. اما در بازارهای جهانی همچون فارکس یا بازار ارز دیجیتال، با استفاده از اهرمها نوسانگیری با سطوح حمایت به شما چه می گویند؟ سودهای بالا بسیار جذاب است. مثلا معاملات تعداد بالا روی تایمفریمها کوچک در حد دقیقه که اصطلاحا به آن اسکالپ میگویند. تحلیل تکنیکال اصلیترین ابزار نوسان گیری است.
اندیکاتور تکنیکال
اندیکاتورهای تکنیکال در اصل محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم هستند که به صورت نمودارهای گرافیکی رسم میشوند. از این نمودارها اطلاعات مفیدی در مورد گذشته و آیندهی روند به دست میآید. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورها و اوسیلاتورها میتوانید مقاله اندیکاتورهای تکنیکال را مطالعه کنید.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری
تحلیلگران تکنیکال معمولا چند اندیکاتور را به صورت همزمان استفاده میکنند. از میان دهها اندیکاتور باید آنهایی را انتخاب کنید که برای شما بهتر عمل میکنند. در ادامه هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای برای نوسانگیری برای معاملات کوتاهمدت را بررسی خواهیم کرد.
1. اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV
ابتدا از اندیکاتور حجم تعادلی (On-Balance Volume) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در دورهی زمانی استفاده کنید. حجم تعادلی به این صورت محاسبه میشود:
- اگر قیمت نسبت به روز قبل افزایش یابد، حجم امروز به حجم روز قبل اضافه میشود.
- اگر قیمت نسبت به روز قبل کاهش یابد، حجم امروز از حجم روز قبل کسر میشود.
به جای روز میتوان از هر تایم فریم دیگر (ساعتی، هفتگی و…) استفاده کرد. واضح است که در یک روند صعودی OBV افزایش مییابد و در روند نزولی مقدار رو به کاهش است.
اندیکاتور تکنیکال OBV یا حجم تعادلی
هنگامی که حجم تعادلی افزایش مییابد به معنای ورود خریداران و افزایش قدرت آنهاست. روند نزولی حجم تعادلی نیز به معنای کاهش قدرت خریداران است. اندیکاتور OBV یکی از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تایید روند است. اگر قیمت و OBV همزمان افزایش یابند به معنای ادامهی روند صعودی است. کاهش همزمان قیمت و OBV به معنای ادامهی روند نزولی است.
از حجم تعادلی برای تشخیص واگراییها نیز استفاده میشود. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در جهت عکس هم حرکت کنند. با استفاده از واگرایی میتوان معکوس شدن روند را تشخیص داد. به عنوان مثال افزایش قیمت و کاهش OBV، به این معناست که روند صعودی توسط خریداران قوی پشتیبانی نمیشود و احتمال بازگشت روند وجود دارد.
2. اندیکاتور خط تراکم/توزیع یا خط A/D
خط تراکم/توزیع (Accumulation/Distribution Line) از بهترین اندیکاتورهایی نوسانگیری است که برای تشخیص جریان ورود و خروج پول در اوراق بهادار استفاده میشود.
اندیکاتور A/D بسیار شبیه به OBV است، با این تفاوت که علاوه بر قیمت بسته شدن در یک دورهی معاملاتی، قیمت باز شدن و کل محدودهی قیمتی را نیز در محاسبات لحاظ میکند. هر چقدر قیمت بسته شدن از میانهی دامنهی قیمت فاصله بگیرد و به سقف قیمت نزدیکتر شود، اندیکاتور به حجم ارزش بیشتری است.
اندیکاتور خط A/D تراکم و توزیع
محاسبات A/D پیچیدهتر از OBV است اما نمیتوان گفت که اندیکاتور دقیقتری است. گاهی اوقات حجم تعادلی بهتر از تراکم/توزیع بهتر عمل میکند و بالعکس.
تفسیر A/D کاملا شبیه به OBV است، اگر قیمت و اندیکاتور هر دو صعودی باشند، نشان از ادامهدار بودن روند صعودی است. همچنین برای تشخیص واگراییها نیز میتوان از اندیکاتور A/D استفاده کرد. اگر نمودار قیمت و اندیکاتور همسو نباشند احتمال تغییر روند وجود دارد.
3. شاخص جهتدار میانگین یا ADX
شاخص جهتدار میانگین (Average Directional Index) یک اندیکاتور تشخیص روند است که برای اندازهگیری قدرت و حرکت یک روند استفاده میشود.
هر گاه نمودار اندیکاتور ADX بالای عدد 20 باشد سهم دارای روند (صعودی یا نزولی) است. هر گاه ADX زیر عدد 20 قرار گیرد، قیمت روندی بسیار ضعیف دارد یا بدون روند است. در محدودههای بالای عدد 40 روند بسیار پرقدرت است.
اندیکاتور شاخص جهتدار میانگین ADX
خط اصلی اندیکاتور ADX نام دارد و معمولا با رنگ تیره نمایش داده میشود. دو خط دیگر نیز به نامهای DI+ و DI- نیز وجود دارند.
- هر گاه DI+ بالای DI- باشد و ADX بالای 20: روند صعودی (خط سبز رنگ)
- هر گاه DI+ زیر DI- باشد و ADX بالای 20: روند نزولی (خط قرمز رنگ)
اگر ADX زیر 20 باشد، DI+ و DI- به هم نزدیک هستند و مرتب همدیگر را قطع میکنند.
4. اندیکاتور آرون (Aroon)
اوسیلاتور آرون (Aroon) یک اوسیلاتور جدید برای نوسانگیری است و با یک دورهی زمانی معمولا 25 روزه ترسیم میشود. از آرون تشخیص جهت و قدرت روند استفاده میشود. اندیکاتور آرون دارای دو خط است: آرون صعودی (خط آبی) و آرون نزولی (خط قرمز).
اندیکاتور آرون Aroon
هنگامی که خط آبی از پایین به بالا خط قرمز را قطع کند، اولین نشانهی تغییر روند به صعودی است. در ادامه اگر خط آبی در نزدیکی عدد 100 باقی بماند، روند صعودی تایید میشود.
عکس حالت قبل نیز روند نزولی را تایید میکند. هنگامی که خط آرون نزولی، خط آرون صعودی را رو به بالا قطع کند و در نزدیکی عدد 100 قرار گیرد، تغییر روند از صعودی به نزولی تایید میشود. مجموع آرون صعودی و نزولی 100 است. هر گاه هر کدام از خطوط به 100 نزدیک شود، خط دیگر به صفر نزدیک خواهد شد.
5. اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) یا مکدی، از اندیکاتورهای برتر نوسانگیری برای تشخیص جهت و مومنتوم (قدرت حرکت) روند است. مکدی از سه جزء تشکیل شده است:
- خط مکدی: از تفاضل میانگینهای 26 و 12 روزهی نمودار قیمت به دست میآید (خط آبی).
- خط سیگنال: میانگین نمایی 9 روزه از خط مکدی است (خط قرمز).
- نمودار میلهای (هیستوگرام): اختلاف خط مکدی و خط سیگنال را نمایش میدهد.
اندیکاتور مکدی MACD
اگر خط مکدی بالای صفر باشد، قیمت در روند صعودی است و چنانچه زیر صفر بیاید قیمت وارد یک روند نزولی شده است.
هر گاه خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند، روند صعودی تایید میشود و بالعکس اگر خط مکدی از بالا به پایین خط سیگنال را قطع کند نشانهی روند نزولی است. از هیستوگرام مکدی نیز برای تشخیص واگراییها استفاده میشود.
6. شاخص قدرت نسبی یا RSI
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) از محبوبترین اوسیلاتورها برای نوسانگیری است. این اندیکاتور سه کاربرد عمده دارد: تشخیص نواحی اشباع خرید و اشباع فروش، واگراییها و سطوح مقاومت و حمایت.
اوسیلاتور RSI بین صفر تا 100 در نوسان است. دو سطح 30 و 70 سطوح مهم این اندیکاتور هستند. هنگامی که RSI بالای 70 باشد، اشباع خرید (خریدهای افراطی) را نشان میدهد و هر گاه زیر 30 قرار گیرد نشاندهندهی اشباع فروش (فروشهای افراطی) است. اما این میتواند تفسیر گمراهکننده باشد.
اندیکاتور RSI
در روندهای پرقدرت ممکن است سهم مدت زیادی در محدودههای اشباع خرید و فروش باقی بماند. این امکان نیز وجود دارد که روند قیمت پیش از رسیدن به این محدودهها معکوس شود. برای اینکه سیگنالهای دقیقتری دریافت کنید، محدودههای اشباع را با واگرایی ترکیب کنید.
اندیکاتور RSI از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای تشخیص واگرایی است. واگرایی هنگامی رخ میدهد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت مختلف حرکت کنند. به عنوان مثال قیمت صعودی باشد و نمودار RSI نزولی. واگرایی نشاندهندهی تضعیف روند و احتمال معکوس شدن آن است.
سومین کارکرد این اندیکاتور برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت است. میتوانید روی نمودار RSI خطوط روند را رسم کنید و معاملههای خود را براساس آن انجام دهید.
7. اندیکاتور استوکستیک یا Stochastic
اندیکاتور استوکستیک قیمت بسته شدن را نسبت به محدودهی قیمت در یک دروهی معاملاتی (محدودهی بالاترین و پایینترین قیمت) نشان میدهد. استوکستیک بین صفر تا 100 در نوسان است. عددهای بالاتر از 80 بیانگیر اشباع خرید و عددهای زیر 20 اشباع فروش را نشان میدهد. قلههای نمودار بیانگر پایان روند صعودی و درهها پایان روند نزولی را نشان میدهد.
خطوط آبی (K) و قرمز (D) اندیکاتور استوکستیک
استوکستیک از دو خط K (آبی) و D (قرمز) تشکیل شده است. هر گاه K از پایین به بالا، D را قطع کند؛ اولین نشانهی خرید است و بالعکس از بالا به پایین قطع کند اولین نشانهی فروش.
خطوط استوکستیک بسیار سریع حرکت میکنند و از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری است. همچنین برای تشخیص واگرایی نیز کاربرد دارد.
بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری دقیقهای
معاملات اسکالپ در بازار فارکس طرفداران زیادی دارد. اسکالپرها در تایم فریم دقیقهای معامله میکنند. هدف آنها سودهای کوچک روی تعداد معاملات بسیار بالاست. اندیکاتورها از ابزارهای مهم در معاملات دقیقهای هستند. با توجه به استراتژی خود میتوانید از اندیکاتورهای مختلفی استفاده کنید، اما اندیکاتور RSI، میانگینهای متحرک و باند بولینگر بهترین اندیکاتور برای نوسانگیری دقیقهای هستند.
بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری
اندیکاتورهای را میتوان به سه دستهی مختلف تقسیم کرد.
- اندیکاتور دنبال کنندهی روند مانند میانگین متحرک که پیرو روند اصلی است. یا باند بولینگر که به صورت یک کانال روی نمودار قیمت رسم میشود.
- اندیکاتور مومنتوم که قدرت و سرعت حرکت را نشان میدهند. شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم است.
- اندیکاتور حجمی که با محاسبات روی حجم بدست میآیند. حجم تعادلی یک اندیکاتور حجمی است که در این مطلب آن را بررسی کردیم.
برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتورها برای نوسانگیری کافی است که اندیکاتورهایی از دستههای مختلف انتخاب کنید. در این صورت سیگنالهای مشابه دریافت نخواهید کرد. مثلا اگر از سه اندیکاتور مومنتوم استفاده کنید سیگنالهای مشابهی دریافت میکنید. با سه نوع اندیکاتور دنبالکننده، مومنتوم و حجم یک استراتژی واحد میسازیم. این بهترین ترکیب اندیکاتور برای نوسانگیری است.
جمع بندی بهترین اندیکاتورهای تکنیکال
هدف هر معاملهگر در کوتاهمدت، تعیین جهت روند یک دارایی و سودسازی است. در این مطلب از چشم بورس هفت مورد از بهترین اندیکاتورهای تکنیکال برای نوسانگیری را معرفی کردیم. از اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کنید و یک ابزار معاملاتی طراحی کنید یا ابزار فعلی خود را توسعه دهید.
اندیکاتورهای نوسانگیری به این هفت مورد محدود نیستند. دهها اندیکاتور برای تشخیص روند موجود است و میتوانید برای انتخاب آنها از حسابهای دمو (Demo) استفاده کنید. همچنین توصیه میکنیم اندیکاتورها را با ابزارهای دیگر مانند الگوهای قیمتی و خطوط روند ترکیب کنید. اگر قصد سرمایهگذاری در بازار بورس و ارز دیجیتال را دارید، کارشناسان چشم بورس شما را راهنمایی خواهند کرد:
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال پیشبینی روند چارت قیمت با استفاده از اطلاعات نموداری همچون قیمت، حجم و زمان است.
اندیکاتورها نمودارهای کمکی برای درک بهتر روند هستند که با محاسبات ریاضی به دست میآیند.
اندیکاتورها به دو نوع همپوشان و اوسیلاتور تقسیم میشوند. اندیکاتورهای همپوشان یا Overlay روی نمودار قیمت رسم میشوند. در حالی که اوسیلاتورها در پایین چارت رسم میشوند و حول یک خط افقی نوسان میکنند.
هیچ روشی کامل نیست. اندیکاتورها ابزارهایی مفید هستند، در صورتی که در یک استراتژی مناسب آنها را استفاده کنید. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال در کنار مدیریت سرمایه و روانشناسی سه ضلع موفقیت در بازارهای مالی هستند.
نمیتوان جواب قطعی داد! به استراتژی شما، شیوهی معاملات و بازاری که در آن ترید میکنید بستگی دارد. برای موفقیت راههای گوناگونی وجود دارد. همهی معاملهگران موفق روشهای مختص به خود را دارند
حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک
به محدوده هایی که قیمت (صعودی و یا نزولی) به آن برخورد می کند و باعث برگشت قیمت می شود حمایت و مقاومت می گویند. به طور خلاصه ؛ در روند نزولی وقتی قیمت به سمت پایین حرکت می کند و به یک محدوده قیمتی ای برخورد میکند که قبلا قیمت به آن برخورد کرده و باعث برگشت قیمت شده، حمایت میگوییم و وقتی به سمت بالا حرکت می کند به محدوده ای برخورد می کند که قبلا باعث تغییر روند قیمت شده، مقاومت میگوییم
انواع حمایت و مقاومت
حمایت یا مقاومت استاتیک به این معنی می باشد که محدوده قیمتی ثابت می باشد و ما هر بار با رسیدن به آن محدوده بگوییم قیمت به حمایت یا مقاومت رسیده است به طور مثال سقف تاریخی یک سهم مقاومت داینامیک می باشد زیرا زمان در آن دخیل نیست و همیشه یک محدوده قیمتی می باشد.
همچنین اعداد روند نیز برای ما حمایت و مقاومت استاتیک هستند و قیمت به این محدوده ها واکنش نشان می دهد. همانطور که از اسمش پیداست اعداد رند مجموعه ای از اعداد هستند که رند هستند ( این اعداد در سهم ها، شاخص ها، جفت ارز ها و . مختلف می باشد و شما باید به صورت تجربی این اعداد را به دست آورید) برای مثال عدد های 100، 200، 300، 400، 500، 1000، 2000، 3000 و . در اکثر سهم های ایران اعداد رند هستند که قیمت به آن ها واکنش نشان می دهد.
بعضی از اعداد نیز روانی هستند: یعنی در برهه ای از تاریخ اتفاقی افتاده است که قیمت از آن ناحیه برگشته و آن عدد ذهنیت خاصی در معامله گران به وجود آورده است.
برای مثال در تصویر بالا یک محدود قیمتی ثابت برای ما حمایت یا مقاومت بوده تا اینکه قیمت در یک رفت (شکست) و برگشت (بی اهمیتی به همان سطح) سطح را از بین برده است.
اگر قیمت یک بار سطح را بشکند و به آن سطح پولبک بزند، و دوباره به روند خود ادامه دهد، اعتبار سطح بیشتر می شود و دفعات بعدی اعتبار خواهد داشت.
نکته مهم : هیچوقت هیچکس نمیتواند دقیقا نقطه ای را حمایت و یا مقاومت تعیین کند و ما باید یک محدوده رسم کنیم وبین دو قیمت را ( همانطور که در تصویر بالا تعیین کرده ام ) حمایت و مقاومت تعیین کنیم.
- داینامیک
حمایت یا مقاومت داینامیک با استفاده از ابزار ها رسم می شود و در گذر زمان تغییر می کند. همانطور که درتصویر زیر می بینید ما با استفاده از ابزار ها سطح احتمالی برگشت را رسم کرده ایم. این خطوط تا زمانی اعتبار دارند که قیمت سطح را در یک رفت و برگشت نشکند. پولبک و ادامه روند باعث افزایش اعتبار سطح می شود و گسترده شدن خط (شکست فیک) باعث احتمال از بین رفتن خط در آینده ای نزدیک می شود.
نکات مهم.
- تعیین نقاط حمایت و مقاومتی بسیار مهم می باشد و ما باید پیووت ها را بشناسیم
- نقاط مهم در داینامیک شامل محدوده هاییست که بیشترین برخورد را دارد ( اما نهایت باید 4 تا باشد و بعد از 4 برخورد این سطح قدرت خود را از دست می دهد)
هیچ حمایت و مقاومتی دائمی نیست و روزی خواهد شکست.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تاریخ تکرار میشود! روندها، قیمتها و نوساناتی که در بازار اتفاق میافتد معمولا به صورت دوره ای تکرار میشود و میتوان از گذشته برای پیش بینی آینده استفاده کرد. اگر شما در بازار سرمایه فعالیت داشتهاید، احتمال زیاد اصطلاح تحلیل تکنیکال را شنیدهاید. تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (Technical Analysis) روشی برای پیشبینی قیمتها در یک بازار از طریق مطالعه وضعیت گذشته بازار است. تحلیل تکنیکال را میتوان در هر بازاری که قیمت ها در حال نوسان است استفاده کرد. تفاوتی نمی کند بازار بورس اوراق بهادار باشد یا بازار ارز. تحلیگر تکنیکال تنها به کمک آنالیز شرایط قیمتی بازار در گذشته، قیمت آینده را پیش بینی میکند. البته استفاده از تحلیل تکنیکال برای پیش بینی قیمت سهام مختلف در بورس بسیار متداول تر است. اما چگونه همچنین چیزی ممکن است؟ چه ارتباطی بین گذشته و آینده قیمت یک سهم وجود دارد؟ تحلیگر فنی به ابزاری برای این کار نیاز دارد؟ اصولا تحلیل تکنیکال چیست و چقدر میتوان به آن اعتماد کرد؟ در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به بررسی این مسائل بپردازیم. شما بعد از مطالعه این مقاله پی خواهید برد که:
- تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
- تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل فنی
- انواع تحلیل تکنیکال کدام است؟
- علم تحلیل فنی چیست و تحلیلگر فنی کیست؟
- چگونه میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟
در این مقاله تمرکز خود را بر تحلیل تکنیکال با موضوعیت تحلیل قیمت سهامهای بورسی قرار میدهیم. در تحلیل تکنیکال، از طریق بررسی تغییرات و نوسانهای قیمتها و حجم معاملات و عرضه و تقاضا در گذشته میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد. در واقع تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک سهم را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آینده سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
تعاریف و اصطلاحات رایج در تحلیل تکنیکال
در ابتدا نگاهی به تعاریف و اصطلاحات متداول مربوط به تحلیل فنی میاندازیم:
نمودار قیمت: به نمودار قیمت یک سهم در طول یک بازه معین و بر حسب زمانهای مختلف، نمودار قیمت سهم میگویند. نمودار قیمت معمولا به سه روش زیر نمایش داده میشود:
- نمودار خطی (Line Chart)
- نمودار میلهای (Bar Chart)
- نمودار شمعی (Candlestick Chart)
دره (Bottom) و قله (TOP) : به پایین ترین قیمت نسبی در یک نمودار دره و به بالاترین قیمت نسبی در نمودار قله میگوییم. در شکل زیر درهها و قلهها مشخص شده اند.
روند (Trend): به روند حرکت کلی قیمت یک سهم روند سهم میگوییم. روندها زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ قیمت یک سهم به صورت مداوم در یک مسیر خاص به وقوع بپیوندد که ممکن است سه حالت داشته باشد:
- روند صعدوی Up trend: به روندی صعودی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای بالاتری ساخته میشوند.
- روند نزولی Down trend: به روندی نزولی گفته میشود که در آن دره ها و قلههای پایین تر از قبل تشکیل میشود.
- روند خنثی
خط روند (Trend line): خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است).
کانال Channel: محصور کردن نوسان قیمت یک سهم در یک چهارچوب و کانال که میتواند شامل انواع کانال صعودی و نزولی باشد.
حد ضرر Stop Loss : به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید و حاضر نیستید بیش تر از آن ضرر کنید، حد ضرر میگویند. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این معامله نهایتا ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target: به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit: به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
اشباع خرید Overbought: به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold: به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
حمایت Support: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance: به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot: پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
پولبک Pullback: پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market: اصطلاحا به بازاری گفته میشود که سطوح حمایت به شما چه می گویند؟ نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بازار گاوی Bull Market: اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
تحلیل فنی یا تکنیکی چیست؟
تحلیل تکنیکی یا فنی، با بررسی قیمتهای گذشته و حجم مبادلات، حرکتهای آینده قیمت را پیشبینی میکند. اساس این تحلیلها بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی و هندسی متمرکز است تا بدین گونه روندهای کوچک و بزرگ بدست آید و بر اساس آن پوزیشن های خرید و فروش مشخص شود. تحلیل تکنیکی دانشی تجربی است که در طی زمان تکامل یافته و افراد بسیاری در رشد و هدایت آن نقش داشتهاند. چارلز داو را میتوان بنیانگذار تحلیل تکنیکی دانست. بدون تردید پایههای تحلیل تکنیکی که امروز بهطور گسترده در سراسر دنیا بکار برده میشود، توسط بررسیها و نتیجهگیریهای چارلز داو بنا نهاده شد. معاملهگر و تحلیلگر فنی با مشاهده چارت قیمتها و استفاده از ابزاری مثل اندیکاتورها، به تحلیل بازار میپردازد. دیدگاه تحلیل گران تکنیکالی این است که وقایع مربوط به یک سهم (شامل صورت های مالی، تغییرات داخلی شرکت، فروش و اخبار اقتصادی) هرچه که باشند اثر خود را بر روی قیمت و در نهایت روی چارت میگذارند بنابراین کسی که چارت را بشناسد فارغ از اخبار و وقایع میتواند سهم را تحلیل و به معامله آن بپردازد.
فلسفه و مبانی تحلیل تکنیکال
هدف یک تحلیلگر، پیش بینی قیمتهای آینده سهم است. در ابتدا توجه کنید که پیش بینی را با پیش گویی اشتباه نگیرید. قرار نیست هر پیش بینی که انجام میشود، درست باشد. در تحلیل تکنیکال به کمک مطالعه رفتار و حرکات قیمت و حجم سهام در گذشته یک سهم میتوان قیمت و روند یک سهم را در آینده پیش بینی کرد. به دلایل مختلف ممکن است این پیش بینی تحقق نیابد.
یک نگرش اشتباه در مورد تحلیل تکنیکال: قیمت های گذشته برای پیش بینی آینده کارایی ندارند 🔍
یکی از انتقادهای مهم به تحلیل تکنیکال مبنی بر این موضوع است که اصولا هیچ راهی وجود ندارد که قیمت های گذشته بتوانند همچون یک گوی شیشه ای جادویی برای پیش بینی قیمت های آینده مورد استفاده تحلیلگر قرار بگیرند. باید بگوییم که این استدلال به شدت نقض شده است. اگرچه قیمت گدشته یک سهم نمیتواند حجم گوی پیش گویی را داشته باشد، اما با دلایل منطقی و تجربی این امر اثبات شده است که میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت در آینده استفاده کرد.
اما چه فلفسه ای پشت این قضیه است؟ هر فردی که تا کنون سهمی را خریداری کرده باشد می تواند تاثیر روانی صعود یا نزول یک معامله را بر روی خودش تایید کند. این طبیعت انسان بوده و دلیل خوبی بر این موضوع است که قیمت های ورود به معامله، حداقل روی رفتارهای آینده ما تاثیرگذار هستند. فراموش نکنیم که ما عملکرد خود را در سرمایه گذاری با مقایسه قیمت فعلی یک سهم با قیمت ورود خود ما به آن معامله و با علم بر اینکه قیمت های ورود ما قیمت های گذشته هستند مورد قضاوت قرار می دهیم. به این دلیل که قیمت ورود به معامله ارتباط تنگاتنگی با تصمیمات نهایی برای خروج از آن معامله و یا ماندن در آن دارد. این تصور که قیمت های گذشته تاثیری بر چگونگی معامله سهام در آینده ندارد با این تفسیر، بسیار ساده لوحانه به نظر می رسد. شما معمولا وقتی می خواهید یک معامله را انجام دهید به قیمت آن سهم در گذشته نگاه میکنید مخصوصا اگر قبلا نیز در ان سهم معامله کرده باشید. همین رجوع عمده سرمایه گذاران به قیمت های گذشته، یک اجماع کلی را سبب میشود که مثلا فلان سهم در فلان قیمت برای خرید بسیار مناسب است. این فلسفه بوجود آمدن تحلیل تکنیکال است.
تحلیل تکنیکال راهی است برای یافتن منطقهی قیمتی با احتمال بالای تغییر قدرت عرضه و تقاضا به نحوی که در جایی امکان چربیدن تقاضا بر عرضه به عنوان حمایت و جایی احتمال چربیدن عرضه بر تقاضا و در نتیجه احتمال مقاوت در رشد قیمت در نمودار وجود دارد. نمودار قیمت و یا به اصطلاح تحلیلگران چارت ( Chart) سهم حرف های زیادی برای گفتن دارد. اگرچه این چارت توانایی پیش بینی دقیق تغییرات و نوسانات قیمت روز به روز سهام را برای چند سال آینده ندارند اما می توانند در انجام معاملات سودآور مستمر در زمان فعلی مفید باشد. در واقع تحلیل تکنیکال مکمل تحلیل بنیادی است. معمولا توصیه میشود که باید سهم را با تحلیل بنیادی انتخاب کرد و با تحلیل تکنیکال زمان ورود به معامله را مشخص کرد و سپس با توجه به روانشناسی بازار و تابلوی معاملات وارد معامله شد.
هدف از تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیلگر تکنیکال در هنگام تحلیل یک سهم به موارد زیر توجه میکند:
- قیمت کنونی که بازار بر روی آن به دادوستد مشغول است
- پیشینه تاریخی اطلاعات قیمتی و حجم معاملات
- الگوهای حرکتی سهم
هدف از تحلیل تکنیکال این است که با شناسایی نقاط پیوت و خطوط حمایت و مقاومت، زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کند. در واقع تحلیل تکنیکی به دنبال تعیین قیمت نیست و تمرکز آن بیشتر بر روی پیشبینی روندها و حرکتهای آینده قیمت است. روند قیمت مهم تر از خود قیمت است. ممکن است در تحلیل تکنیکال بتوان نقاط ورودی را باتوجه به تغییر روند مشخص کرد اما نمیتوان با اطمینان از پیش بینی قیمت آینده صحبت کرد. البته همین نکته برای یک معامله گر کافی است. شعار تحلیلگران فنی این است که روندها را بشناسید و با آنها دوست باشید. کلید موفقیت در بازار این است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
دیدگاه شما