استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟


لوریج چیست - نحوه استفاده از اهرم در فارکس

اهرم فارکس یعنی نسبت پول معامله گر به اندازه اعتبار کارگزار (بروکر) و به عبارت دیگر، لوریج در فارکس(leverage) عبارت است از سرمایه قرض گرفته شده به منظور افزایش بازده (بازگشت سرمایه). معمولاً اندازه لوریج فارکس چند برابر بیشتر از اصل سرمایه است.

لوریج چیست؟ اهرم در فارکس به چه معناست. میزان لوریج فارکس یا اهرم معاملاتی در همه بروکرهای فارکس ثابت نیست و به شرایط معاملاتی ارائه شده توسط بروکر فارکس موردنظر بستگی دارد.

بنابراین، اهرم فارکس روشی برای یک معامله گر است که با استفاده از آن بتواند با حجم های بسیار بزرگتر از آنچه می تواند معامله کند، آن هم تنها با یک مقدار محدود از سرمایه معاملاتی خودش، به همین دلیل است که یکی از مهمترین مزایای فارکس به شما می آید.

به نظر خوب می رسد؟
امروزه به لطف معامله مارجین، همه افراد می توانند به بازار فارکس دسترسی داشته باشند که در واقع به همان سفته بازی در بازار با استفاده از اعتبار یا اهرمی بر می گردد که کارگزار آنها را برای مقدار معینی از سرمایه (مارجین) به منظور حفظ پوزیشن های معاملاتی فراهم کرده است.

اما صبر کنید، درباره اینکه اهرم فارکس چیست و نحوه محاسبه اهرم در فارکس چگونه است مطالب بیشتری وجود دارد که باید بدانید.

انتخاب بهترین اهرم در فارکس

بهترین اهرم در فارکس کدام است و ضریب اهرم باید چه میزان باشد؟ leverage چیست و چطور بهترین لوریج برای 100 دلار را پیدا کنیم؟ پاسخ به این سوال این است که تعیین درست سطح اهرم مشکل است.

اساساً انتخاب بهترین سطح لوریج به استراتژی معاملاتی معامله گر و چشم انداز واقعی نوسانات آینده بازار بستگی دارد. بنابراین اسکالپرها و معامله گرانی که سریع از بازار خارج می شوند کسانی هستند که سعی می کنند از اهرم بالا (high leverage) استفاده کنند، زیرا آنها معمولاً به دنبال معاملات سریع هستند، اما معامله گرانی که وابسته به موقعیت هستند اغلب از اهرم پایین استفاده می کنند.

اگر به معامله ارزهای دیجیتال علاقمند هستید می توانید با مطالعه اهرم ارز دیجیتال ، معامله های با حجم بالاتری انجام دهید.

چگونه از لوریج استفاده کنیم

پس برای معامله در فارکس باید از چه اهرمی استفاده کرد؟ فقط لازم است برای مبحث اهرم معاملاتی چیست این نکته را به خاطر داشته باشید که معامله گران فارکس باید سطح اهرمی را انتخاب کنند که با آن راحت تر هستند.

بهترین اهرم در فارکس

بروکر IFC Markets اهرم هایی بین 1:1 تا 1:400 ارائه می دهد. معمولا بهترین اهرم برای معاملات در بازار فارکس، 1:100 است. مثلا اگر اصل سرمایه شما 1000 دلار و اهرم نیز 1:100 باشد، در آن صورت کل مبلغ موجود برای معامله برابر با 100,000 دلار خواهد بود. به طور دقیق تر، معامله گران با وجود اهرم قادر به معامله در حجم های بالاتر هستند. سرمایه گذارانی که دارای سرمایه های کمی هستند، ترجیح می دهند که معامله مارجین (یا با اهرم) داشته باشند، چون سپرده آنها برای باز کردن پوزیشن های معاملاتی مناسب کافی نیست.

همان طور که اشاره شد، متداول ترین اهرم در فارکس 1:100 است.

پس مشکل اهرم بالا چیست؟ خب، اهرم بالا در کنار اینکه جذاب است ریسک زیادی هم دارد. لوریج فارکس ممکن است برای معامله گرانی که تازه وارد معامله آنلاین شده اند و فقط می خواهنداز اهرم های بالا استفاده کنند که سودهای کلان کنند، می تواند واقعاً مشکلات بزرگی را به وجود آورد، زیرا از این حقیقت غافل هستند که تجربه کردن خودش ضرر و خسارت بسیار زیادی به بار می آورد.

مدیریت ریسک در استفاده از اهرم فارکس

بنابراین leverage فارکس همزمان با اینکه می تواند سودهای بالقوه را افزایش دهد همچنین می تواند ضررهای بالقوه را نیز افزایش دهد و به همین دلیل است که شما استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ باید میزان اهرم در حساب معاملاتی تان را با دقت انتخاب کنید. اما لازم به ذکر است که اگرچه معامله به این روش نیازمند مدیریت ریسک دقیقی است، اکثر معامله گران همواره با اهرم معامله می کنند تا میزان بازگشت به سرمایه خودشان را افزایش دهند.

این که بتوان از تاثیرات منفی اهرم فارکس در نتایج معاملاتی اجتناب کرد کاملاً امکان پذیر است. اول از همه، اصلا منطقی نیست که با همه موجودی حساب معامله کنید، یعنی یک معامله با حداکثر حجم معاملاتی ممکن باز کنید.

این همه اش نیست.

لوریج چیست

از طرف دیگر، بروکرهای فارکس معمولاً ابزارهای کلیدی مدیریت ریسک مثل دستورهای حد ضرر (stop-loss) را ارائه می دهند که می تواند برای معامله گران در کنترل ریسک کمک موثری باشد.

اینجا نکات مقدماتی درباره مدیریت صحیح ریسک اهرم را بیان می کنیم:

  • استفاده از حد ضرر متحرک (trailing stop)
  • باز نگه داشتن پوزیشن ها در مدت کوتاه
  • محدود کردن میزان سرمایه مورد نیاز برای هر معامله

بنابراین درمورد نحوه استفاده از اهرم در فارکس باید بگوییم که لوریج فارکس می تواند با مدیریت صحیح بطور سودمند و موفق مورد استفاده قرار گیرد.

به خاطر داشته باشید که اهرم کاملا انعطاف پذیر است و متناسب با انتخاب ها و نیازهای هر معامله گر قابلیت شخصی سازی دارد.

حالا که به درک بهتری از مفهوم اهرم فارکس رسیده اید، با ذکر یک مثال با نحوه استفاده از لوریج در فارکس یا اهرم معاملاتی آشنا می شوید.

معلومات تان را پیش از معامله بسنجید

آموزش لوریج در فارکس - مثالی از لوریج فارکس

لوریج مناسب در فارکس چیست و اهرم معاملاتی چگونه کار می کند؟ در این قسمت می خواهیم به طور عملی به این بپردازیم که لوریج چیست و با نحوره استفاده از اهرم در متاتریدر 4 و 5 آشنا شویم. برای آموزش اهرم در متاتریدر مثالی می زنیم: فرض کنید موجودی حساب شما 1000 دلار و اهرم انتخابی شما، 1:100 است. شما تصمیم گرفته اید که جفت ارز EURUSD را بخرید و معامله ای با حجم 10,000 باز کنید. پوزیشن معاملاتی شما در قیمت 1.0950 باز می شود. دستور حد ضرر (stop loss) نیز در قیمت 1.0850 قرار داده می شود. مارجین مورد نیاز برای این معامله برابر است با: 10,000x1/100x1.095=$109.50 €. اگر نمی خواهید برای همه معاملات تان زمان زیادی را صرف محاسبه مارجین کنید، می توانید از ماشین حساب مارجین ما استفاده نمایید. اگر جهت بازار بر خلاف انتظار شما باشد، ضرر شما 100 دلار خواهد بود، چون ارزش هر 1 پیپ (اگر حجم معامله، 10,000 باشد) برای جفت ارز EURUSD برابر با 1 دلار است و اختلاف بین قیمتی که در آن معامله را باز کرده اید و قیمت حد ضرر (استاپ لاس) برابر با 100 پیپ است. اگر قصد استفاده از حد ضرر (S/L) را ندارید، در آن صورت ممکن است بیشتر از 100 دلار ضرر کنید که البته به این بستگی دارد که چه زمان و در چه قیمتی معامله تان را ببندید. هم برای معاملات فروش (پوزیشن های شورت) و هم برای معاملات خرید (پوزیشن های لانگ) می توان از دستور حد ضرر استفاده کرد که سطح آن را خودتان تعیین می کنید. به همین دلیل است که «حد ضرر یا استاپ لاس» همواره یکی از بهترین ابزارهای مدیریت ریسک در معاملات آنلاین و انتخاب بهترین لوریج در فارکس به شمار می رود.

لوریج در فارکس

محاسبه لوریج

به منظور به دست آوردن لوریج مناسب در معامله از فرمول زیر برای محاسبه اهرم در فارکس استفاده نمایید.

اهرم فارکس=مارجین/1=درصد مارجین/100

مثال: اگر مارجین 0.02 باشد، در آن صورت درصد مارجین برابر 2% خواهد بود و در نتیجه اهرم مساوی است با 50=100/2=1/0.02.

همیشه یادتان باشد که بهترین لوریج فارکس برای هر معامله گری در هر حجم معامله ای متغیر است و همیشه لوریج مناسب برای شما برای یک تریدر دیگر مناسب نیست! برای محاسبه میزان مارجین استفاده شده کافیست از ماشین حساب مارجین ما استفاده کنید.

سوالات رایج

فارکس چگونه کار می کند؟

فارکس یک شبکۀ عظیم از معامله گران ارز است که ارزها را در قیمت های مشخصی خرید و فروش می کنند و برای این منظور یک ارز را به یک ارز دیگر تبدیل می کنند. معاملۀ فارکس به شکل فرابورس (OTC) الکترونیکی اجرا می شود که به معنای آن است که بازار فارکس غیرمتمرکز است و همۀ معاملات از طریق شبکه های کامپیوتری اجرا می شوند.

بازار فارکس چیست؟

بازار فارکس بزرگترین و پرمعامله ترین بازار در جهان است. میانگین گردش مالی روزانه اش در سال 2019 به 6.6 تریلیون دلار رسید (درحالیکه در سال 2004 در رقم 1.9 تریلیون دلار بود). فارکس بر مبادلۀ آزاد ارز مبتنی است که معنایش این است که هیچ اعمال نفوذ دولتی در عملیات مبادلاتی اش وجود ندارد.

معاملۀ فارکس چیست؟

معاملۀ فارکس شامل خرید و فروش ارزها در قیمت های توافقی می شود. اغلب عملیات های تبدیل ارز به منظور کسب سود انجام می شوند.

بهترین پلتفرم معاملاتی فارکس چیست؟

IFC Markets تعداد 3 پلتفرم معاملاتی ارائه می دهد: MetaTrader4, MetaTrader5, NetTradeX. پلتفرم معاملاتی فارکس MT4 یکی از مهمترین پلتفرم های قابل دانلود است که در نسخه های مخصوص کامپیوتر شخصی و iOS و Mac OS و Android موجود است. این پلتفرم دارای اندیکاتورهای مختلف برای انجام تحلیل تکنیکی دقیق و صحیح است. NetTradeX یک پلتفرم معاملاتی دیگر است که توسط IFC Markets ارائه می شود و برای معاملۀ فارکس و CFD طراحی شده است. NTTX به داشتن رابط کاربر پسند، قابل اعتماد بودن، ابزارهای معتبر برای تحلیل تکنیکی، عملکرد متمایز و فرصت برای ایجاد ابزارهای ترکیبی شخصی (PCI) که بطور در NetTradeX وجود دارد مشهور است.

راهنمای انتخاب لوریج (Leverage) یا اهرم معاملاتی در معاملات فیوچرز بایننس

در این مقاله نحوه انتخاب و تنظیم لوریج یا اهرم معاملاتی (Leverage) را در معاملات فیوچرز بایننس توضیح می‌دهیم. آنچه می‌خوانید گام سوم از مجموعه راهنمای گام به گام فیوچرز بایننس است و مناسب‌تر است که این مسیر را به ترتیب استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ ارائه شده مطالعه کنید. هدف نهایی این سلسله مقاله، راهنمای کامل انجام معامله در فیوچرز بایننس می‌باشد.

لوریج در معاملات آتی صرافی بایننس

در صرافی بایننس بازه لوریج در معاملات از 1 تا 125 برابر می‌باشد. برای استفاده از لوریج یا همان اهرم معاملاتی در صرافی بایننس، ابتدا باید لوریج مورد نظر خود را انتخاب کنید سپس با توجه به لوریج انتخابی، بایننس مارجین اولیه مورد نیاز آن را اعلام کرده و در صورت داشتن مارجین اولیه شما مجاز به انجام معامله خواهید بود. در صورتی که برای معاملات خود لوریجی انتخاب نکنیم، به صورت پیش‌فرض، لوریج 20x توسط بایننس انتخاب می‌شود.

انتخاب لوریج در صرافی بایننس با محاسبات خاص خود انتخاب خواهد شد. در ادامه جدولی که توسط این صرافی منتشر شده‌است را آورده‌ایم. به‌طور کلی، هرچه مقدار سفارش بیشتر باشد، عدد لوریج مجاز پایین‌تر خواهد بود. برای استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ مثال اگر لوریج را 125 انتخاب کنیم، اندازه سفارش نباید از 50 هزار دلار بالاتر رود. همچنین مارجین اولیه یا مارجین مورد نیاز برای هر سفارش، در زمان انتخاب لوریج ، محاسبه خواهد شد.

جدول لوریج‌های مجاز درمعاملات فیوچرز:

لوریج در فیوچرز بایننس

برای انجام معاملات فیوچرز بایستی سه مرحله را انجام دهیم. ابتدا باید لوریج موردنظر را انتخاب کنیم. پس از انتخاب آن، مارجین اولیه مورد نیاز برای این معامله توسط بایننس مشخص خواهد شد و در انتها سفارش خرید یا فروش را انتخاب کنیم. بر اساس لوریج انتخابی، ماکزیمم اندازه سفارش تعیین خواهد شد.

مثال

اجازه دهید تمامی مواردی که تا اینجا آموختیم را با یک مثال کامل کنیم.

برای هر معامله اولین کاری که باید انجام دهیم، انتخاب لوریج یا اهرم معاملاتی می‌باشد. برای مثال 50x را انتخاب می‌کنیم. انتخاب لوریح 50 به این معناست که می‌خواهیم سرمایه خود را 50 برابر کرده و سپس با آن معامله کنیم. به تصویر زیر توجه کنید:

بایننس فیوچرز

با انتخاب لوریج 50، بیشینه سفارش مجاز را به ما نشان خواهد داد. همانطور که در تصویر بالا مشخص شده، بیشینه سفارش مجاز برای لوریج 50، 1میلیون دلار می‌باشد. یعنی اگر قیمت بیت کوین 10 هزار دلار باشد، شما با لوریج 50، شما می‌توانید 100 قرارداد (یا کمتر) بیت کوین را لانگ یا شورت کنید. اجازه دهید مثال دیگری بیاوریم:

معاملات آتی ارزهای دیجیتال

در تصویر بالا لوریج 125 انتخاب شده است. همانطور که مشاهده می‌شود، بیشترین اندازه سفارش مجاز، 50 هزار دلار می‌باشد. یعنی اگر قیمت بیت کوین را 10 هزار دلار در نظر بگیریم، با لوریج 125، در بیشترین حالت می‌توانیم 5 قرارداد بیت کوین را لانگ یا شورت کنیم. همانطور که در دو مثال بالا مشخص است، با افزایش لوریج، اندازه بیشترین سفارش مجاز کاهش خواهد یافت.

مارجین اولیه و مارجین حداقل

مارجین اولیه مورد نیاز که به اختصار مارجین اولیه می‌گوییم، همان initial margin بوده و مارجین حداقل همان Maintenance Margin می‌باشد. مارجین اولیه، یعنی مقدار سرمایه‌ای که باید توسط تریدر تامین شود. مارجین حداقل، مقدار سرمایه‌ای است که توسط بایننس محاسبه شده که همان قیمت لیکوئید شدن می‌باشد. اگر زیان حاصل از یک معامله، کمتر از مارجین حداقل شود، سفارش به صورت خودکار کنسل خواهد شد و اصطلاحا تریدر لیکوئید یا کال مارجین خواهد شد. محاسبه این دو مورد بسیار ساده می‌باشد.

در بالاتر گفتیم که اولین کار انتخاب لوریح می‌باشد. از تقسیم عدد 1 به عدد لوریج، مارجین اولیه بدست خواهد آمد. مثلا اگر از لوریج 2 استفاده شود، مارجین اولیه از تقسیم عدد 1 به عدد 2 یعنی 0.5 بدست خواهد آمد. یعنی باید نصف اندازه سفارش توسط تریدر فراهم شود. اگر از لوریج 100 استفاده شود، مارجین اولیه 0.01 خواهد بود. یعنی 1 درصد اندازه سفارش بایستی توسط تریدر تامین شود. در صرافی بایننس مارجین حداقل، همواره کمتر از نصف مارجین اولیه می‌باشد. اجازه دهید با ذکر یک مثال این مقاله را به پایان برسانیم.

مثال

تمامی مراحل انجام یک سفارش را به صورت تصویری نشان می‌دهیم.

گام یک – انتخاب لوریج؛ برای مثال از لوریج 10 استفاده می‌کنیم.

معاملات فیوچرز بایننس

با انتخاب لوریج 10، ما در بیشترین حالت می‌توانیم سفارشی به میزان 20 میلیون دلار باز کنیم. طبیعی است که این مقدار بیشینه مقدار سفارش است.

با استفاده از ماشین حساب بایننس مابقی موارد را محاسبه خواهیم کرد.

مارجین بایننس

تصویر بالا، ماشین حساب بایننس می‌باشد. ابتدا باید مشخص کنیم که قصد انجام معامله لانگ یا شورت داریم. پس از آن قیمت ورود را در Entry Price وارد خواهیم کرد. در این مثال قیمت هر بیت کوین 10 هزار دلار در نظر گرفتیم. قیمت خروج را هم 12 هزار دلار در نظر می‌گیریم.در قسمت Quantity مقدار بیت کوینی که می‌خواهیم بخریم را وارد می‌کنیم. برای مثال 10 بیت کوین. در انتها بر روی Calculate کلیلک می‌کنیم.

مارجین اولیه برای این ترید، 10 هزار دلار می‌باشد.یعنی موجودی حساب شما باید حداقل 10 هزار دلار باشد. اندازه سفارش شما در این معامله برابر است با: 10000*10=100000 (خرید 10 بیت کوین به قیمت 10 هزار دلار). اندازه این سفارش 100 هزار دلار می‌باشد. که با انتخاب لوریج 10، شما باید 10 درصد این مقدار را تامین کنید و 90 درصد دیگر توسط بایننس تامین خواهد شد.

خب تا اینجا مقدار لوریج و مارجین اولیه را بدست آورده‌ایم. برای محاسبه قیمت لیکوئید شدن از تب Liquidation Price این ماشین حساب استفاده می‌کنیم.

مارجین اولیه

همانطور که در تصویر بالا مشخص است، برای محاسبه قیمت لیکوئید شدن، قیمت ورود و مقدار خرید را وارد کرده و مقدار سرمایه موجود در حساب خود را نیز وارد خواهیم کرد. در سمت راست، قیمت لیکوئید شدن معامله نشان داده شده است. اگر به اندازه مارجین اولیه حساب خود را شارژ کنید، اگر قیمت بیت کوین به 9040 دلار برسد، معامله شما به صورت خودکار کنسل شده و حساب شما لیکوئید خواهد شد. (10 هزار دلار شما که همان مارجین موردنیاز این ترید بود را به کل از دست خواهید داد و موجودی شما صفر خواهد شد.)

سناریوی معاملاتی: سطح مارجین کال ۱۰۰٪ و سطح استاپ اوت در ۵۰%

کارگزاران خرده فروشی فارکس و قرارداد مابه التفاوت، سیاست‌های مارجین کال مختلفی دارند. بعضی از آنها فقط با استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ مارجین کال کار می‌کنند در حالی که عده‌ای دیگر از آنها سطوح مارجین کال و استاپ اوت جداگانه تعریف می‌کنند.

در درس قبل ما یک سناریوی معاملاتی را بررسی کردیم که در آن از یک کارگزاری استفاده می‌کردید که فقط با مارجین کال کار می‌کرد.

در این درس، ما یک سناریوی معاملاتی واقعی را بررسی خواهیم کرد که در آن کارگزاری با سطوح مارجین کال و استاپ اوت جداگانه کار می‌کند.

این کارگزاری سطح مارجین کال را در ۱۰۰٪ و سطح استاپ اوت را در ۵۰% تعریف می‌کند.

اگر معامله‌ای داشته باشید که خیلی افتضاح پیش رفته باشد، چه اتفاقی برای حساب مارجین شما می‌افتد؟

خب برویم ببینیم!

مارجین کال ۱۰۰٪ و استاپ اوت ۵۰٪

گام ۱: واریز پول به حساب معاملاتی

موجودی حساب

فرض کنیم شما ۱۰۰۰۰ دلار به حساب معاملاتی خود واریز می‌کنید. حالا موجودی حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار است.

حساب معاملاتی شما به صورت زیر خواهد بود

گام ۲: محاسبه مارجین لازم

فرض کنید شما می‌خواهید در جفت ارز GBP/USD یک پوزیشن خرید به اندازه ۱ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ واحد) با قیمت ۱.۳۰۰۰۰ باز کنید. لازمه مارجین ۵% است.

برای باز کردن این پوزیشن شما به چه مقدار مارجین (مارجین لازم) نیاز خواهید داشت؟

چون ارز حساب معاملاتی ما دلار آمریکا است باید پوند را به دلار آمریکا تبدیل کنیم تا ارزش اسمی این معامله مشخص شود.

ارزش اسمی ۱۳۰۰۰۰ دلار است.

حالا می‌توانیم مارجین لازم را محاسبه کنیم:

مارجین لازم = ارزش اسمی * لازمه مارجین

$۶,۵۰۰ = $۱۳۰,۰۰۰ * ۰.۰۵

با فرض اینکه ارز حساب معاملاتی شما دلار آمریکا باشد، چون لازمه مارجین ۵% است مارجین لازم ۶۵۰۰ دلار خواهد بود.

سناریو ۲ مارجین لازم پوند دلار

گام ۳: محاسبه مارجین استفاده شده

به جز معامله‌ای که وارد شدیم هیچ معامله دیگری باز نیست.

سناریوی ۲ - مارجین استفاده شده یورو دلار

چون فقط یک پوزیشن باز داریم مارجین استفاده شده برابر مارجین لازم خواهد بود.

گام ۴: محاسبه دارایی

فرض کنیم که قیمت اندکی در جهت دلخواه شما حرکت کرده است و حالا معامله شما در نقطه سر به سر است.

این یعنی سود/زیان شناور شما ۰ دلار است.

حالا دارایی را حساب کنید:

دارایی = موجودی + سود (یا زیان) شناور

$۱۰,۰۰۰ = $۱۰,۰۰۰ + $۰

حالا دارایی حساب شما ۱۰۰۰۰ دلار است.

سناریوی ۲ دارایی پوند دلار

گام ۵: محاسبه مارجین آزاد

حالا که ما دارایی را بدست آوردیم می‌توانیم مارجین آزاد را حساب کنیم:

مارجین آزاد = دارایی – مارجین استفاده شده

$۳,۵۰۰ = $۱۰,۰۰۰ – $۶,۵۰۰

مارجین آزاد ۳۵۰۰ دلار است.

سناریو ۲ مارجین آزاد پوند دلار

گام ۶: محاسبه سطح مارجین

حالا که ما دارایی را بدست آوردیم می‌توانیم سطح مارجین را حساب کنیم:

سطح مارجین = (دارایی / مارجین استفاده شده) * ۱۰۰٪

۱۵۴% = ($۱۰,۰۰۰ / ۶,۵۰۰) * ۱۰۰%

سطح مارجین برابر ۱۵۴% است.

سناریوی ۲ سطح مارجین پوند دلار

در اینجا سنجه‌های حساب شما در پلتفرم معاملاتی به صورت زیر خواهد بود:

GBP/USD به مقدار ۴۰۰ پیپ سقوط می‌کند!

حرکت قیمت بر خلاف جهت دلخواه

GBP/USD به میزان ۴۰۰ پیپ سقوط می‌کند و حالا با قمیت ۱.۲۶۰۰۰ معامله می‌شود.

ببینیم این اتفاق چه تاثیری روی حساب شما داشته است.

سناریوی ۲ محاسبه مجدد پوند یورو

مارجین استفاده شده

متوجه خواهید شد که مارجین استفاده شده تغییر کرده است.

به دلیل تغییر نرخ مبادله، ارزش اسمی پوزیشن تغییر کرده است.

این نیاز به محاسبه مجدد مارجین لازم دارد.

هر گاه قمیت GBP/USD تغییر می‌کند، مارجین لازم تغییر می‌کند.

حالا که GBP/USD (به جای ۱.۳۰۰۰۰) با قیمت ۱.۲۶۰۰۰ معامله می‌شود بیایید بینیم برای باز نگه داشته این پوزیشن به چه مقدار مارجین لازم نیاز داریم.

چون ارز حساب معاملاتی ما دلار آمریکا است باید پوند را به دلار آمریکا تبدیل کنیم تا ارزش اسمی این معامله مشخص شود.

ارزش اسمی ۱۲۶۰۰۰ دلار است.

قبلاً ارزش اسمی ۱۳۰۰۰۰ دلار بود. چون GBP/USD سقوط کرده است این یعنی GBP ضعیف شده است. و چون از حساب شما دلار آمریکا است این باعث می‌شود ارزش اسمی پوزیشن شما هم کاهش یابد.

حالا می‌توانیم مارجین لازم را محاسبه کنیم:

مارجین لازم = ارزش اسمی * لازمه مارجین

$۶۳۰۰ = $۱۲۶,۰۰۰ * ۰.۰۵

دقت کنید که چون ارزش اسمیکاهش یافته مارجین لازم هم کاهش پیدا کرده است.

چون لازمه مارجین ۵% است مارجین لازم ۶۳۰۰ دلار خواهد بود.

قبلاً مارجین لازم ۶۵۰۰ دلار بود (زمانی که GBP/USD با قیمت ۱.۳۰۰۰۰ معامله می‌شد).

مارجین استفاده شده برای نشان دادن تغییرات مارجین لازم همه پوزیشن‌های باز بروز رسانی شده است.

در این مثال، چون شما فقط یک پوزیشن باز دارید، مارجین استفاده شده برابر با مارجین لازم جدید خواهد بود.

سود/زیان شناور

GBP/USD از قمیت ۱.۳۰۰۰۰ به ۱.۲۶۰۰۰ سقوط کرده است که معادل ۴۰۰ پیپ است.

چون حجم معاملات شما ۱ لات استاندارد است ارزش هر پیپ ۱۰ دلار است.

این یعنی زیان شناور شما ۴۰۰۰ دلار است.

سود/زیان شناور = (قیمت فعلی – قیمت ورود) * ۱۰۰۰۰ * $X/pip

-$۴,۰۰۰ = (۱.۲۶۰۰۰ – ۱.۳۰۰۰۰) * ۱۰,۰۰۰ * $۱۰/pip

دارایی

حالا دارایی شما ۶۰۰۰ دلار است.

دارایی = موجودی + سود/زیان شناور

$۶,۰۰۰ = $۱۰,۰۰۰ + (-$۴,۰۰۰)

مارجین آزاد

مارجین آزاد شما ۳۰۰- دلار است.

مارجین آزاد = دارایی – مارجین استفاده شده

-$۳۰۰ = $۶,۰۰۰ – $۶,۳۰۰

سطح مارجین

سطح مارجین به ۹۵% کاهش پیدا کرده است.

سطح مارجین = (دارایی / مارجین استفاده شده) * ۱۰۰٪

۹۵% = ($۶,۰۰۰ / $۶,۳۰۰) * ۱۰۰%

سطح مارجین کال زمانی است که سطح مارجین به ۱۰۰٪ می‌رسد.

سطح مارجین شما هنوز زیر ۱۰۰% است.

غافلگیری مارجین کال

در اینجا شما یک مارجین کال دریافت خواهید کرد!

این یک هشدار است که یعنی معامله شما در خطر بسته شدن خودکار قرار دارد.

معامله شما هنوز هم باز باقی خواهد ماند ولی شما قادر نخواهید بود پوزیشن جدیدی باز کنید مگر اینکه سطح مارجین شما به بالای ۱۰۰٪ برسد.

سنجه‌های حساب

سنجه‌های حساب شما در پلتفرم معاملاتی به صورت زیر خواهد بود:

GBP/USD به مقدار ۲۹۰ پیپ دیگر سقوط می‌کند!

حرکت قیمت بر خلاف جهت دلخواه

GBP/USD به میزان ۲۹۰ پیپ سقوط می‌کند و حالا با قمیت ۱.۲۳۱۰۰ معامله می‌شود.

سناریوی ۲ محاسبه مجدد پوند دلار

مارجین استفاده شده

حالا که GBP/USD (به جای ۱.۲۶۰۰۰) با قیمت ۱.۲۳۱۰۰ معامله می‌شود بیایید بینیم برای باز نگه داشته این پوزیشن به چه مقدار مارجین لازم نیاز داریم.

چون ارز حساب معاملاتی ما دلار آمریکا است باید پوند را به دلار آمریکا تبدیل کنیم تا ارزش اسمی این معامله مشخص شود.

ارزش اسمی ۱۲۳۱۰۰ دلار است.

حالا می‌توانیم مارجین لازم را محاسبه کنیم:

مارجین لازم = ارزش اسمی * لازمه مارجین

$۶,۱۵۵ = $۱۲۳,۱۰۰ * ۰.۰۵

دقت کنید که چون ارزش اسمی کاهش یافته مارجین لازم هم کاهش پیدا کرده است.

چون لازمه مارجین ۵% است مارجین لازم ۶۱۵۵ دلار خواهد بود.

قبلاً مارجین لازم ۶۳۰۰ دلار بود (زمانی که GBP/USD با قیمت ۱.۲۶۰۰۰ معامله می‌شد).

مارجین استفاده شده برای نشان دادن تغییرات مارجین لازم همه پوزیشن‌های باز بروز رسانی شده است.

در این مثال، چون شما فقط یک پوزیشن باز دارید، مارجین استفاده شده برابر با مارجین لازم جدید خواهد بود.

سود/زیان شناور

GBP/USD از قمیت ۱.۳۰۰۰۰ به ۱.۲۳۱۰۰ سقوط کرده است که معادل ۶۹۰ پیپ است.

چون حجم معاملات شما ۱ لات استاندارد است ارزش هر پیپ ۱۰ دلار است.

این یعنی زیان شناور شما ۶۹۰۰ دلار است.

سود/زیان شناور = (قیمت فعلی – قیمت ورود) * ۱۰۰۰۰ * $X/pip

-$۶,۹۰۰ = (۱.۲۳۱۰۰ – ۱.۳۰۰۰۰) * ۱۰,۰۰۰ * $۱۰/pip

دارایی

حالا دارایی شما ۳۱۰۰ دلار است.

دارایی = موجودی + سود/زیان شناور

$۳,۱۰۰ = $۱۰,۰۰۰ + (-$۶,۹۰۰)

مارجین آزاد

مارجین آزاد شما ۳۰۵۵- دلار است.

مارجین آزاد = دارایی – مارجین استفاده شده

-$۳,۰۵۵ = $۳,۱۰۰ – $۶,۱۵۵

سطح مارجین

سطح مارجین به ۵۰% کاهش پیدا کرده است.

سطح مارجین = (دارایی / مارجین استفاده شده) * ۱۰۰٪

۵۰% = ($۳,۱۰۰ / $۶,۱۵۵) * ۱۰۰%

در اینجا سطح مارجین شما به زیر سطح استاپ اوت رسیده است!

سنجه‌های حساب

سنجه‌های حساب

استاپ اوت!

استاپ اوت معامله

سطح استاپ اوت جایی است که سطح مارجین به زیر ۵۰٪ می‌رسد.

در اینجا سطح مارجین شما به سطح استاپ اوت رسیده است!

پلتفرم معاملاتی شما به طور خودکار یک استاپ اوت اجرا خواهد کرد.

این یعنی معامله شما به طور خودکار با قمیت بازار بسته خواهد شد.

  1. مارجین استفاده شده شما «آزاد» خواهد شد.
  2. زیان شناور شما «محقق خواهد شد.»

موجودی شما برای نشان دادن زیان تحقق یافته بروز رسانی خواهد شد.

حالا که حساب شما پوزیشن بازی ندارد و «ثابت» است، مارجین آزاد، دارایی و موجودی شما یکسان خواهد بود.

دیگر سطح یا سود/زیان شناوری وجود ندارد زیرا پوزیشن بازی ندارید.

سناریوی ۲ استاپ اوت نتیجه نهایی

بیایید ببینیم حساب معاملاتی شما از آغاز تا پایان چه تغییری کرده است.

شما قبل از معامله ۱۰۰۰۰ دلار نقدینگی داشتید. حالا ۳۱۰۰ دلار برای شما باقی مانده است!

شما ۶۹% سرمایه خود را از دست داده‌اید.

٪ سود/زیان = ((موجودی پایانی – موجودی اولیه) / موجودی اولیه) * ۱۰۰٪

-۶۹% = (($۳,۱۰۰ – $۱۰,۰۰۰) / $۱۰,۰۰۰) * ۱۰۰%

بعضی از معامله‌گران وقتی می‌فهمند معامله آنها به طور خودکار نقد و بسته شده است دچار عوارض شدیدی می‌شوند.

هشدار نقد شدن معاملات

در درس بعدی ما یک سناریوی معاملاتی متفاوت ارائه می‌کنیم که در آن شما فقط با ۱۰۰ دلار وارد معامله می‌شوید.

معامله با چنین مبلغی ممکن است ولی آیا به صلاح است؟ ببینید برای معامله‌گری که سعی کرد این کار را امتحان کند چه اتفاقی افتاد.

هرآنچه که باید در رابطه با استاپ لاس یا همان حد ضرر بدانید

هرآنچه که باید در رابطه با استاپ لاس یا همان حد ضرر بدانید

ساعد نیوز:‌تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت‌ها حمایت‌ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد.

تشخیص قیمت و زمان فروش سهام، نیاز به تجربه و اطلاعات کافی دارد. برای حفظ سرمایه و رسیدن به سود، لازم است قبل از خرید هر سهمی روندها، مقاومت ها حمایت ها، وضعیت بنیادی و… سهم را بررسی کنیم. با بررسی کامل یک سهم، این انتظار وجود دارد که قیمت سهم صعودی باشد و به سود مورد نظر برسد. حال اگر بعد از خرید یک سهم برخلاف انتظار ما قیمت آن شروع به کاهش کرد، به این معنی است که یا در محاسبات خود اشتباه کرده ایم یا بر خلاف روند بازار، وارد شده ایم و تحلیل درستی از سهم نداشتیم. در این وضعیت دو راه پیش روی ما قرار دارد:

۱-صبر کنیم تا بعد از کاهش قیمت، سهام دوباره به قیمت مورد نظر ما برسد.

۲-بعد از اندکی کاهش بلافاصله از سهم خارج شویم.

باقی ماندن در سهام بدون هیچ برنامه ای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد چرا که می تواند منجر به از دست رفتن بخش اعظمی از سرمایه شود. خروج از سهام بعد از تحمل مقداری کاهش، منطقی تر به نظر می رسد؛ یک سرمایه گذار حرفه ای با بررسی کامل سهمی را می خرد و حد سود و زیان را تعیین می کند. در صورتی که به سود مورد نظر دست یافت یا سهم به مقاومت خود رسید، از سهم خارج می شود. زیرا هیچ سهمی برای همیشه حالت صعودی نخواهد داشت. ولی اگر سهام بجای رشد، افت کرد و به حد ضرر رسید، بلافاصله باید از سهم خارج شد. اگر بازار بورس روند نزولی داشته باشد، حد ضرر در کل بازار باید در نظر گرفته شود و اگر به آن حد رسید، کاملا از بازار خارج می شویم و تا زمان بازگشت بازار به روند طبیعی، نظاره­ گر می­ مانیم. در این حالت باید از سهامی که به حد ضرر هم نرسیده خارج شویم.

افرادی که با مطالعه و شناخت از بازار مورد نظر و توجه به میزان سرمایه خود، سرمایه گذاری می کنند به طور حتم برای خود اهداف قیمتی تعیین کرده اند. این اهداف شامل مواردی از جمله قیمت خرید، قیمت فروش، مقدار سود و مقدار زیان است. برای سرمایه گذاری در بورس باید ابتدا انتظارات خود را تعریف کنیم و به سوالاتی نظیر زمان ورود یا خروج در یک سهم، سود مورد انتظار و میزان ضرری که حاضر به پذیرش آن هستیم، پاسخ دهیم. دانستن این نکته حائز اهمیت است که اگر معامله موفقی را انجام دادیم کجا خارج شویم و اگر معامله ما به هر دلیلی، مخالف انتظار ما پیش رفت آنگاه چه مقدار ضرر باید متحمل شویم.

حد ضرر ابزاری است که سرمایه گذاران به کمک آن می توانند درصورتی که سود موردانتظار محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه جلوگیری کنند

نحوه تعین حد ضرر

روش های متعددی برای محاسبه حد ضرر در معامله وجود دارد. برخی از این روش ها با توجه به فاصله قیمتی از نقطه خرید سهام است و برخی توسط اندیکاتورها و ابزار تحلیل تکنیکال تعیین می شود. در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روش های محاسبه حد ضرر می پردازیم.

حد ضرر مکانیکال

تعیین حد ضرر ثابت

حدضرر تکنیکال و ترسیمی

تعیین حد ضرر ثابت

در روش تعیین حد ضرر ثابت، معامله گر مقدار مشخصی را به عنوان حد ضرر در نظر می گیرد و زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، اقدام به فروش می کند. در این روش به دو صورت حد ضرر محاسبه می شود.

۱-تعیین مقدار ثابت عددی: در روش مقدار ثابت عددی، معامله گر عدد ثابتی را به عنوان حد ضرر تعیین می کند. به عنوان مثال حد ضرر ۲۰ تومانی را برای خرید خود در نظر می گیرد و هر زمان که قیمت سهم به اندازه ۲۰ تومان نسبت به قیمت خرید کاهش یافت، اقدام به فروش می کند.

۲-تعیین مقدار ثابت درصدی: در این روش معامله گر درصد ثابتی از قیمت خرید را ملاک محاسبه حد ضرر قرار می دهد و زمانی که قیمت سهم از مبلغ درصدی تعیین شده پایین تر رفت، از معامله خارج می شود. به­ عنوان مثال اگر سهمی را ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشیم و حد ضرر را ۱۰ درصد در نظر گرفته باشیم، با رسیدن به قیمت ۴۵۰ تومان باید از معامله خارج شویم.

چند نکته درخصوص تعیین حد ضرر به شیوه درصد ثابت:

قانون ۸ درصدی؛ برخی معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ کاهش درحد ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه می شود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.

از معمول ترین محدوده هایی که برای تعیین حد ضرر در نظر گرفته می ­شود، محدوده ۵ الی ۱۵ درصدی نسبت به قیمت خرید سهام است. البته محدوده کاملاً یکسانی برای همه سرمایه گذاران وجود ندارد. اما اغلب بازه در نظر گرفته شده برای حد ضرر، بین ۵ تا ۱۵ درصد از قیمت خرید است.

در دوران پس از خرید، رفتار سهم نسبت به کل بازار و صنعت باید مورد توجه قرار گیرد. چنانچه سهام شما در بازار در حال رشد، در جای خود باقی بماند (اصطلاحاً به این حالت درجازدن می­ گویند) این می تواند یک هشدار باشد. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است، باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار دهید، حتی زمانی که ۸ درصد از قیمت خرید شما پایین­ تر نیامده باشد. چرا که داشتن چنین سهمی برای شما هزینۀ فرصت به همراه خواهد داشت.

حد ضرر مکانیکال

این حد ضرر به دو دسته تقسیم می شود که از اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور مومنت استفاده می کند

اندیکاتور میانگین متحرک: همان قیمت سهام است که به جای نشان دادن قیمت سهام در یک لحظه آن را در طول بازه زمانی نشان می دهد. مثلا میانگین متحرک 14 روزه، میانگین قیمت سهام در 14 روز گذشته می باشد. میانگین متحرک 26 روزه معمولا به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت می باشد تلقی می گردد هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را می شکند ویا پایین تر می آید بیانگر آن است که قیمت در حال معامله زیر میانگین 26 روز گذشته خود بوده است واین می تواند به معنای هشدار باشد.

اندیکاتور مومنت :شکست خط صفر این اندیکاتور به سمت پایین می تواند بعنوان حد ضرر در نظر گرفته می شود.. اما اینکه این اندیکاتور را برای چه دوره اس استفاده کنیم باید برای سهم های مختلف بهینه سازی شده و بهترین دوره انتخابر شود.

حد ضرر تکنیکال و ترسیمی

برای تعیین حد ضرر به روش تکنیکال از ابزارهای ترسیم نمودار که در تحلیل تکنیکال موجود است استفاده می شود.

مبنای حد ضرر

از آنجا که قیمت آخرین معامله مدام در حال تغییر است،معمولاً برای محاسبه حد ضرر، مبنای ما قیمت پایانی است.البته گاهی سرمایه گذارانی که با هدف نوسان گیری معامله می کنند، مبنای محاسبه خود را قیمت آخرین معامله قرار می دهند.

نحوه اعمال حد ضرر

برای تعیین حد ضرر در یک معامله باید به دو عامل مهم دقت شود. یکی از این عوامل حجم معامله و دیگری قیمت سهام است.چنانچه حجم معامله به مقدار مشخصی برسد و قیمت از یک حد تعیین شده ای کمتر شود، حد ضرر فعال می شود.درنتیجه برای فعال شدن حد ضرر تنها رسیدن به حجم مشخصی یا رسیدن قیمت به محدوده حد ضرر کافی نبوده و این دو شرط باید به صورت هم زمان برقرار شود.

نکات اصولی در تعیین حد ضرر

قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما نکات قابل توجهی وجود دارد که برای تعیین آن باید در نظر گرفته شود. از جمله این موارد می توان به موارد زیر اشاره نمود:

۱- حدضرر یا حد توقف زیان به معنی آن است که وقتی کاهش قیمت سهام به حد مشخص و تعیین شده ای رسید، باید آن را بفروشیم تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.

2- کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین زمانی که قیمت سهام بالا رفت حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت افزایش داد

3-یکی از رایج ترین اشتباهات تغییر حد ضرر بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد ضرر معامله گر اقدام به تغییر یا حذف آن کرده و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود، اما در بلندمدت نتیجه ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی سرمایه گذاری نخواهد داشت.

۴- حدضرر نباید بیشتر از ۱۰درصد مبلغ خرید باشد. به این معنا که بیش از ۱۰ درصد مبلغ خریدتان را نباید از دست دهید.

۵- حد ضرر را نباید با فاصله خیلی زیاد یا خیلی کم از قیمت خرید قرار دهید.

۶- اگر روند بازار و شاخص صعودی باشد بعد از رسیدن به حد سود بدون اینکه سهم را بفروشیم، فقط حد ضرر را تعریف می کنیم؛ ولی اگر روند بازار نزولی و شاخص در حال اصلاح باشد، باید بعد از رسیدن به حد سود، یا به طورکامل از سهم خارج شویم یا اینکه بخشی از سهام را با سود فروخته و برای مابقی، حدضرر شناور (trailing stop) در نظر بگیریم.

۷- در تعیین حد ضرر، دیدگاه زمانی یک سرمایه گذار بسیار حائز اهمیت است. حد ضرر برای معاملات کوتاه مدت با حد ضرری که برای معاملات بلندمدت تعریف می شود، متفاوت است.

۸-حد ضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید. (به شرطی که بین ۸ تا ۱۰ درصد باشد.)

۹- حد ضرر را در خریدهای میان مدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید. (بین ۱۰ تا ۲۰ درصد پایین تر از قیمت خرید)

۱۰- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت گردید، حد ضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل می کند، قرار دهید.

استاپ لاس (Stop loss) در معاملات چیست؟

استاپ لاس (Stop loss) در معاملات چیست؟ بهترین راه برای بهینه سازی آن کدام است؟

استاپ لاس (Stop loss) عنصری اساسی در سیستم مدیریت پول فارکس است. تا زمانی که پای عامل انسانی در میان باشد – هیچ چیز نمی تواند صددرصد کامل باشد. از آنجا که این واقعیت در مورد معاملات نیز صادق است، باید برنامه هایی برای این امر مهم انجام شود. قله ها و دره ها معاملات شامل ضررهای اجتناب ناپذیر و کاهش پول حساب است.
چقدر ریسک خود را مدیریت می کنید؟ همه معاملات نمی توانند برنده باشند. این واقعیت تعیین کننده میزان مقاومت و پایداری شما در برابر دره ها تا رسیدن به نوک قله و لذت بردن از آن است.
چقدر با مدیریت پول فارکس آشنا هستید؟
کازینوها می دانند که هر پوکر یا قمار نمی تواند برنده باشد. اما، یک حاشیه پیروزی در نظر دارند و با گذشت زمان می دانند که بیشتر از آنچه که ببازند، برنده خواهند بود. این بازی احتمالات است، دقیقاً مانند معاملات.
بیایید عمیق تر به این موضوع بپردازیم و بررسی کنیم که چرا استاپ لاس عنصری اساسی در سیستم مدیریت پول فارکس است.

ذهنیت معامله گر برتر

ممکن است از خود بپرسید ، “آیا این موضوع واضح نیست؟” شاید درست باشد، اما بسته به سطح تجربه شخصی، مردم درک متفاوتی از این مفهوم دارند.

استادان معاملات با ضرر و زیان و معاملات شکست خورده آشنایی عمیق تری دارند. آنها از میانگین آماری دلار سود به میانگین دلار ضرر و نسبت سود به ضرر آگاهی دارند. آنها دارای قوه ای به نام “ذهنیت معامله گر” و یا روانشناسی و اعتماد به نفس معامله گری هستند.

اما، حتی ممکن است یک معامله گر باتجربه نیز فراموش کند که “همه معاملات ها برنده نیستند”. به خصوص پس از یک رشته معاملات سودآور ممکن است به دام این طرز فکر بیافتد که شکست ناپذیر است و یا در دام معاملات احساسی قرار گیرد و آسیب پذیر شود.
همه ما انسان هستیم، و صرف نظر از اینکه تا چه اندازه متخصص ایم و چه سود عالی عایدمان می شود، باید همیشه ریشه اهریمن معاملات را به یاد داشته باشیم- اهریمن فراموش کردن و عدم پذیرش این نکته که هر معاملاتی با ریسک ضرر بالقوه همراه است.

اگر تازه وارد معاملات شده اید ، چرا می خواهید از همان ابتدا برگ برنده داشته باشید؟
ممکن است مدت زمانی طول بکشد تا تازه واردان متوجه شوند همیشه صد در صد حق با آنها نیست. بدترین اتفاقی که در هنگام ورود آنان به بازار می تواند رخ دهد، این است که از همان ابتدا می خواهند برگ برنده داشته باشد. آنها به سرعت تبلیغات ناخوشایند راه سریع ثروتمند شدن را باور می کنند.
آنها به عنوان یک تازه کار، ممکن است استاپهای خود را به درستی محاسبه نکرده باشند و یا اصلاً از استاپ (استاپ) استفاده نکرده باشند. حتی ممکن است خطر بزرگی برای حساب پولی خود ایجاد کرده باشند. در واقع برندگان به خاطر رفتار اشتباه به آنها پاداش می دهند و این احساس غلط امنیت را در آنها القا کنند که در واقع هر چه انجام می دهند درست است.
همگی این جمله را شنیده ایم که می گوید “نتایج گذشته تضمین کننده عملکرد آینده نیست.” این بدان معناست که اگر کسی چند برد بزرگ داشته باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده نیز برنده شود.
شما هرگز نباید گارد خود را رها کنید، زیرا بازار موجودی زنده ، پرتکاپو و پر فراز و نشیب است.
یک جمله احتیاطی برای مبتدیان: مراقب مدیریت پول خود باشید.

چند یادداشت برای کمال گرایان

اگر این واقعیت را بپذیریم که انسان اشتباه می کند، پس کمال گرایان چگونه می توانند با آن زندگی کنند.
خلبانان، در میان معدود افراد دیگر، به تحمل کم در برابر نقص و اشتباه معروف اند. جالب است بدانید خلبانان تمامی مفاهیم معاملات را درک می کنند (مثل شبیه سازی پرواز) و به قوانین معاملات بسیار پایبند هستند ( مانند چک لیست پرواز) و دارای نظم و انظباط راسخ اند. تنها چیزی که با آن مشکل دارند، استاپ است. هنگامی که آنها ۳۰،۰۰۰ مایل در هوا معلق هستند، جایی برای اشتباه کردن (یا همان استاپ) وجود ندارد، زیرا اگر اشتباه کنند به معنای تصادف و آتش گرفتن است. بنابراین، هنگامی که استاپ می کنند، باید فکر خود را دوباره متمرکز سازند. استاپ فقط تصحیح یک برنامه کوچک پرواز است، نباید تصادف و آتش گرفتن تلقی شود.

کمال گرایان باید به خاطر داشته باشند که استاپ بخشی از معاملات است و اشتباه کردن امری عادی است – در صورتی که موفق شوند اشتباه خود را در زمان مناسب تصحیح کنند. در پایان روز معاملات، این تصویر بزرگ است که اهمیت دارد.

پس چگونه می توان سودآوری را حفظ کرد؟

اگر هرگز در معاملات خود به دنبال کمال مطلق نباشیم، پاسخ به “چگونه می توان سودآوری را حفظ کرد؟” یادآور این مفهوم قدیمی است که “ضررهایتان را پیاده کنید و بگذارید بردهایتان سواری کنند.”

این امر نیاز به نظم و انضباط و پیروی از یک سری اصول و دستورالعمل ها دارد:

  1. یک رویکرد تجاری پیدا کنید که با منطقه امن شما سازگار باشد.
  2. معاملات را به روی کاغذ بیاورید و نسبت بردها به باخت های خود را تعیین کنید. این ارقام جهت مدیریت رویکرد پولیتان لازم هستند.
  3. همیشه از خروجی استاپ لاس برای کاهش ضررها استفاده کنید.
  4. به طور مداوم به قوانین استاپ لاس (Stop loss) خود عمل کنید.
  5. حد ضرر مناسبی برای حساب جاری خود تعیین کنید و ریسک هر معاملات را محدود کنید.
  6. سوابق خود را نگه دارید تا بتوانید روزانه عملکرد سود و زیان خود را تحت نظر داشته باشید، به طوری که فوراً متوجه شوید آیا سیستم به دلیل تغییر در شرایط بازار یا سایر عوامل در حال فروپاشی است.
  7. به صفحه طراحی خود برگردید تا علت عدم موفقیت استاپ ضرر را چگونه محاسبه می کنید؟ را پیدا کنید.

چرا شما نیاز به استاپ لاس دارید؟

این عبارت بر این فرض استوار است که شما از پیش دارای رویکردی هستید که می گوید چه موقع وارد معاملات شوید. بعد از اینکه دانستید به کجا وارد شوید، اولین سؤال این است که در صورت لزوم از کجا خارج شوید؟

سوال دوم – آیا این خروج مبتنی بر پویایی بازار است؟ آیا بر روی شرایط بازار حساب می کنید تا بفهمید معاملاتتان به چه مقدار فضا نیاز دارد و با استاپ رو به رو نشود؟

استاپ لاس (Stop loss) پیش شرط اصلی سودآوری است. همچنین انتخاب استاپ لاس ها مهم است. نباید در انتخاب استاپ لاس افراط نمود. هر چه معاملات شما سنگین تر باشد، باید هزینه بیشتری بابت آن بپردازید که.

می توانید سودآوری خود را با بالا بردن نسبت برد افزایش دهید و به این صورت هزینه را کاهش دهید.

مدیریت معقول پول با رویکرد تجاری شما ارتباط مستقیم دارد. با انتخاب دقیق سیستم خود، و براساس پویایی بازار فعلی، برآیند خروجی های استاپ لاس را شناسایی کنید تا بتوانید تعداد استاپ لاس ها را کاهش دهید.

با خواندن مقاله بالا می توانید مهارت های مدیریت پولی خود را قوی کرده و اعتماد به نفس خود را به عنوان یک تاجر حرفه ای افزایش دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.