چرا باید آجیل و خشکبار را آنلاین بخریم؟ (۸ دلیل مهم)
چقدر به آجیلهای خوشمزه علاقه دارید؟ آیا این تنقلات را فقط برای جشنها و مهمانیهایتان تهیه میکنید، یا اینکه آجیلهای متنوع یک خوراکی جذاب برای میان وعدههای روزانهتان است؟ چه برای جشنها و مهمانیهایتان به آجیلهای خوشمزه نیاز داشته باشید و چه این تنقلات خوراک هر روزتان باشد، بزرگترین مشکلی پیش رویتان خرید آجیل است.
بعضی از افراد ترجیح میدهند که خودشان برای خرید آجیل بروند و تکتک نمونه آجیلهای موجود در مغازههای مختلف را ببینند. در مقابل افرادی هستند که خرید اینترنتی خشکبار و آجیل را ترجیح میدهند. چون باورشان این است که آجیلهای بستهبندیشده باکیفیتتر هستند و خرید آنها آسانتر است. از اینرو ما در این مطلب قصد داریم درباره مزایای خرید آنلاین آجیل صحبت کنیم و به شما بگوییم با سفارش اینترنتی آجیل از بارجیل، چه مزایایی نصیب شما میشوند. در ادامه همراه وبلاگ بارجیل باشید.
چرا مردم خرید آنلاین را بیشتر دوست دارند؟
مهمترین دلیلی که مصرف کنندگان ترجیح میدهند اقلام را آنلاین بخرند، گزینه حمل و نقل رایگان است که توسط فروشگاههای اینترنتی ارائه میشود. بیش از نیمی از مصرف کنندگان آن را به عنوان یکی از دلایل اصلی خرید آنلاین ذکر میکنند. به عبارت دیگر، آنها ترجیح میدهند به جای رفتن به فروشگاه برای مشاهده و بازرسی فیزیکی محصول، بدون هیچ هزینهای کالا را درب منزل تحویل بگیرند.
مورد دیگر، امکان بازگردانی کالا و مرجوعی آن است. در فروشگاه فیزیکی حتی اگر امکان مرجوعی وجود داشته باشد، شما باید حضوری به فروشگاه رفته و کالا را پس بدهید. اما یکی از دلایل اصلی کاربران برای خرید اینترنتی، سیاست مرجوعی آسان محصول است. در این صورت افراد میتوانند به سادگی و معمولا بدون پرداخت هزینه مجدد، کالا را بازگردانند.
در نهایت قیمت منصفانهتر، یکی دیگر از دلایل مردم برای سفارش اینترنتی است. زیرا معمولا قیمت محصولات در فروشگاههای فیزیکی بالاتر است و فروشگاههای اینترنتی قیمت بهتری را ارائه میدهند. در ضمن فروشگاههای آنلاین گاهی به مناسبتهای مختلف، تخفیفهای خوبی را ارائه میدهند و همین موضوع یکی از دلایل جذابیت آنها محسوب میشود.
مزایا و دلایل مهم خرید اینترنتی آجیل و خشکبار
1. تنوع و کیفیت بالای محصولات
یکی از مزایای خرید اینترنتی آجیل و خشکبار، تنوع بالای محصولات فروشگاه است. اگر تا بهحال فقط آجیل و خشکبار را بهصورت حضوری تهیه میکردهاید، حتما برایتان پیشآمده که آجیلهای خاصی در مغازه فروختهشده باشند و محصولات باکیفیت پایینتر در فروشگاه باقیمانده باشند. اما معمولا فروشگاههای آنلاین این مشکلات را سریعتر حل میکنند و محصولات فروخته شده را دوباره موجود میکنند. همچنین لیست انواع آجیل و خشکبار به همراه عکس وجود دارد و شما با اطلاعات از جزئیات بیشتری خرید میکنید.
2. راحت بودن خرید اینترنتی
برای خرید حضوری آجیل و خشکبار باید حتما یک روز زمان صرف کنید. البته اگر محصول دلخواهتان پیدا نشود، شاید مجبور باشید روزها برای این خرید وقت بگذارید و فروشگاهها و مغازههای مختلف آجیل را بگردید.
این گشت زنی ممکن است در نگاه اول یک کار جذاب به نظر برسد، اما اگر هر ماه مجبور باشید آن را تکرار کنید، به یک موضوع خستهکننده تبدیل میشود. تا جایی که حتی قید خوردن آجیلهای خوشمزه و میوه خشکهای جذاب را بزنید و به سراغ تنقلات مضر که دسترسی به آنها راحتتر است بروید.
برای خرید اینترنتی خشکبار و آجیل فقط کافیست وارد وبسایت فروشگاه مورد نظر شوید. سپس تکتک محصولاتی که در ویترین این فروشگاه آنلاین به نمایش گذاشته شدهاند را ببینید. پس از زیر و کردن وبسایت و انتخاب آجیل و خشکبار دلخواهتان، نوبت به خرید آنها میرسد. به همین راحتی شما میتوانید تنقلات دلخواهتان را با لپ تاپ و کارت اعتباری سفارش دهید و درب منزل تحویل بگیرید.
3. کیفیت تضمینشده و امکان بازگشت محصول
بدترین تجربهای که از خرید آجیل داشتید چه بوده است؟ تابهحال برایتان پیشآمده که فروشنده پستههای نیمخورده و مانده را بهجای آجیل تازه به شما بفروشد؟ یا اینکه میوههای خشکشدهای که خریدهاید بینهایت کهنه باشند و طعم و مزه همیشگی را ندهند!
به نظرتان چطور باید این مشکل را برطرف کرد؟ آیا پس دادن آجیل و خشکبار کار درستی است؟ البته به شرطی که فروشنده آن را پس بگیرد! چون اغلب فروشندهها ترجیح میدهند که محصول فروخته شده را پس نگیرند.
اگر کیفیت آجیل و خشکبار برایتان مهم است و میخواهید محصول تازه بخرید، پیشنهاد میکنیم به سراغ خرید آنلاین خشکبار و آجیل از فروشگاه اینترنتی معتبر بروید. زیرا برخی از این فروشگاهها برای جلب اعتماد مشتریان، درصورتیکه آجیل خریداریشده کیفیت مطلوب را نداشته باشد، آن را پس میگیرد. همین نکته میتواند نشان دهد که فروشگاه آنلاین تا چه اندازه نسبت به کیفیت محصولاتش اطمینان دارد.
4. پیدا کردن قیمت مناسب
معمولا آجیلفروشها محصولاتشان را بهصورت درجه یک، درجه دو و درجه سه به فروش میرسانند. این دستهبندی به خاطر تفاوت قیمت محصولات ایجادشده است. محصولات درجه یک بهترین کیفیت و بالاترین قیمت را دارند و محصولات درجه دو درجه سه در دسته بعدی قرار میگیرند.
اگر هزینه برایتان مهم نباشد، میتوانید آجیل و خشکبار درجه یک را با بالاترین کیفیت تهیه کنید. اما درصورتیکه مبلغی که برای این کار کنار گذاشتهاید بهاندازه آجیل درجه یک نیست، مجبور هستید آجیل و خشکباری که کیفیتشان پایینتر است را بخرید. از طرفی ممکن است فروشنده همان آجیل درجه یک را با قیمت بیشتری از حد طبیعی آن بفروشد و شما هیچ وقت متوجه نشوید. اما در خرید اینترنتی میتوانید قیمت چند فروشگاه را مقایسه کنید و با توجه به کیفیت، منصفانهترین قیمت را انتخاب کنید. البته بهتر است قبل از خرید، راه های تشخیص کیفیت آجیل در خرید آنلاین را مطالعه کنید تا بتوانید حتی از راه دور، از کیفیت محصول مطمئن شوید.
5. اهمیت دادن به میزان رضایت مشتری
مشتری مداری چرا خرید تتر گزینه محبوبی است؟ یک فروشگاه اینترنتی و حتی فروشگاه حضوری، مهمترین چیز است. چون یک مشتری راضی میتواند هزاران مشتری با خودش بیاورد و یک مشتری ناراضی میتواند فروشگاه را بدنام کند. این بدنامی باعث میشود که بقیه افراد یا اصلا به سراغ محصولات آن فروشگاه نروند، یا اینکه همیشه با استرس و اضطراب و از سر ناچاری یکی از محصولاتی که در آن فروشگاه عرضهشده را تهیه کنند.
در فروشگاههای حضوری معمولا پیگیری کردن رضایت مشتریان، کم اتفاق میافتد. ولی فروشگاههای اینترنتی سعی بر حفظ احترام و برقراری رابطه دوستانه با مشتریان دارند و بعد از خرید از طریق نظرات سایت یا شبکههای اجتماعی، نظرات مشتریان را مورد ارزیابی قرار میدهند.
6. وجود پشتیبان مشتری
وجود یک پشتیبان که هر زمان و در هر جایی که بخواهید پاسخگوی شما باشد، یکی از بهترین فواید خرید آنلاین آجیل و خشکبار است. شما در حالی که در خانه خود نشستهاید، میتوانید تماس بگیرید و از مورادی که در دستهبندی محصول نوشته نشده، مطلع شوید. این کمک زیادی به دریافت جزئیات بیشتر در مورد محصولات و سایر مواردی میکند که باعث یک خرید موفق میشوند.
7. خرید عمده راحتتر
خرید مقدار زیادی آجیل برای برخی از افراد چالش برانگیز است و اگر وضعیت سلامتی آنها خیلی خوب نباشد، حمل آجیل سنگین سخت میشود. یکی از مزایای خرید آنلاین آجیل این است که شما میتوانید محصول را به صورت آنلاین در مقادیر هنگفت خریداری کنید و آن را درب منزل و بدون هیچ سختی، تحویل بگیرید. این مورد یکی از مزایای خرید آنلاین آجیل عید محسوب میشود. زیرا برخی از ما ایرانیها ایام عید مهمانهای زیادی داریم و فرصت آن را نداریم که مدام برای خرید آجیل به مغازه برویم. اما با خرید عمده از یک فروشگاه معتبر، این مشکل به راحتی قابل حل است.
8. امکان مطالعه نظرات مشتریان قبلی
اگر شما از یک فروشگاه حضوری خرید کنید، این امکان برایتان وجود ندارد که از انتقادات یا نظرات مثبت مشتریان پیشین آن مطلع شوید. ولی اکثر فروشگاههای آنلاین در سایت خود بخشی را به نظرات مشتریان اختصاص میدهند. همچنین میتوانید از کامنتهای موجود در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، اطلاعات خوبی را به دست آورید. گاهی اوقات این نظرات زیاد هستند و در فرآیند پیدا کردن بهترین فروشگاه به شما کمک زیادی میکنند.
یک آجیل فروشی معتبر آنلاین سراغ دارید؟
خرید اینترنتی آجیل و خشکبار اگر سختتر از سایر محصولات نباشد، آسانتر هم نیست! چون از پشت ویترین آنلاین فروشگاههای اینترنتی نمیتوان کیفیت محصولاتی که توسط آنها ارائه شده را ارزیابی کرد. ممکن است فروشگاهی بهترین تصاویر را برای معرفی محصولاتش انتخاب کرده باشد، اما درنهایت محصولی که به دست شما میرسد، کیفیت مطلوب را نداشته باشد.
البته مشکل فروشگاههای آنلاین آجیل و خشکبار تنها به کیفیت محصولات ختم نمیشود. گاهی اوقات این فروشگاهها محصولی که خریداریشده را دیر ارسال میکنند، یا اینکه رضایت مشتری اصلا برایشان مهم نیست و بههیچعنوان جنس فروختهشده را پس نمیگیرند.
اما همه این گفتهها دلیل نمیشود که خرید اینترنتی آجیل و خشکبار را کنار بگذارید. چون این یکی از راهترین راهها برای خریدن تنقلات سالم در دنیای شلوغ امروزی است. اگر میخواهید آجیل خریداریشده با بهترین کیفیت به دستتان برسد، زمان ارسال محصول درست بعد از لحظه خرید باشد، قیمت آجیل برایتان مناسب تمام شود؛ و درنهایت رضایت شما برای فروشگاه مهمترین چیز باشد، بارجیل را امتحان کنید. این فروشگاه آنلاین یک بستر بینظیر برای خرید انواع آجیل و میوه خشک تازه و خوشمزه است.
بارجیل یک آجیل سرای آنلاین است که همه نوع آجیل و میوه خشک را عرضه میکند. بسته بندی های وکیوم بارجیل باعث میشوند تا کیفیت محصولات دچار آسیب نشود. شما برای تهیه آجیل دلخواهتان کافی است وارد سایت فروشگاه شوید، جنس مورد نظرتان را انتخاب کنید و هزینه آن را بپردازید. بارجیل محصول مورد نظرتان را به صورت رایگان و هر جای ایران که باشید، ارسال میکند.
مری بارا چگونه نردبان ترقی را طی کرد؟
طی دهه ۱۹۶۰، این ایده شبیه یک شوخی بیمزه بود. اما دخترش، این ذهنیت را تغییر داد. دختری به نام «مری» که حالا مدیرعامل جنرال موتورز است. مری بارا فقط یک مدیرعامل زن قدرتمند نیست. دستاوردهای او فراتر از جنسیتش است. او یکی از موثرترین و موفقترین مدیرعاملان جنرال موتورز است. او نخستین زنی است که مدیر یکی از سه شرکت خودروسازی برتر آمریکا شده (جنرال موتورز، استلانتیس و فورد). اقدامات او باعث شده جنرال موتورز به یکی از شرکتهای پیشگام در زمینه برابری جنسیتی، عدالت و سهیمسازی تبدیل شود. او کسی بود که یک سازمان در حال مرگ را نجات داد؛ با امید بازگرداندنش به چیزی فراتر از دوران طلایی گذشته. وقتی صحبت از رهبرانی که الگوی سختکوشی و اراده هستند به میان میآید، به سختی میتوان کسی را پیدا کرد که بهتر از مری باشد. در این مقاله نگاهی میاندازیم به پیشینه او و مسیر طولانیاش از دوران دانشجویی تا ریاست یکی از بزرگترین شرکتهای خودروسازی جهان. نگاهی کوتاه به مسیر حرفهای مری بارا مری سال ۱۹۸۰ به برنامه آموزشی جنرال موتورز ملحق شد. اولین شغلش پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، نظارت بر گلگیرها و کاپوتها در شرکت پونتیاک بود. او کار میکرد تا مخارج دانشگاهش را بپردازد. پس از پایان دانشگاه و دوره آموزشی جنرال موتورز در رشته مهندسی برق و الکترونیک در سال ۱۹۸۵، کارش را به عنوان مهندس ارشد در پونتیاک ادامه داد. استعداد او در رهبری باعث شد جنرال موتورز، او را برای تحصیل در رشته MBA در دانشگاه استنفورد بورسیه کند. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۹، در چند جایگاه مدیریتی مشغول به کار شد و نهایتا در سال ۲۰۰۳، مدیریت یکی از کارخانهها را بر عهده گرفت. او پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کرد. بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، در حالی که پایبندی او به ترویج فرهنگ سازمانی سالم، شهره خاص و عام شده بود، به عنوان معاون منابع انسانی بینالمللی انتخاب شد. او برای آنکه نشان دهد بوروکراسی در جنرال موتورز تا چه حد مضحک است، قوانین پوشش شرکت را که چند صفحه بود، در یک جمله خلاصه کرد: «لباس مناسب بپوشید.» این اقدام سر و صدای زیادی میان رهبران جنرال موتورز که تعاریفشان از لباس مناسب با کارکنان فرق داشت، به پا کرد. مری اما بعدها در مصاحبهای به بیزنس اینسایدر گفت: «میخواستم مسوولیت قوانین را بپذیرند و بدانند که خودشان باید مسوولیت رهبری تیمشان را بر عهده بگیرند.» مری باز هم از نردبان پیشرفت بالا رفت و در جایگاههای مهم بینالمللی فعالیت کرد. تا اینکه در سال ۲۰۱۳، شرکت جنرال موتورز اعلام کرد که مری بارا، جانشین مدیرعامل وقت، «دن آکرسون» خواهد شد. او از سال ۲۰۱۴ تا به امروز، سکان یکی از کشتیهای بزرگ عرصه کسب و کار را در دست داشته و به دستاوردهای متعددی دست یافته است. او کسی بود که توانست شرکت را از بزرگترین ورشکستگی تاریخش نجات دهد و آن را به یک کسب و کار با سودآوری بالا تبدیل کند. زمانی که او و شرکتش زیر بار انتقادات مجلس سنا در رابطه با مسائل ایمنی قرار گرفتند، او توانست بحران را به خوبی مدیریت کند. مری همچنین سیاستهای شرکت را طوری تغییر داد تا به توانمندسازی کارکنان کمک کند. به این ترتیب کارمندها میتوانستند اشتباهات و مشکلات را در پایینترین سطوح، گزارش دهند. او چشماندازی ترسیم کرد که تا سال ۲۰۳۵، جنرال موتورز، فقط خودروی الکتریکی تولید کند. او پردرآمدترین مدیرعامل در خودروسازی است و یکی از ۱۰۰ زن قدرتمند مجله فوربز است. بارا به چه صفاتی مشهور است؟ حالا چرا مری بارا؟ جنرال موتورز بیش از ۱۵۵هزار کارمند دارد. از بین این همه آدم، چطور این یک نفر توانست نردبان ترقی را تا آخرین پله طی کند؟ او این موفقیت را چرا خرید تتر گزینه محبوبی است؟ مدیون ویژگیهایی است که باعث شدند از دهها فردی که پتانسیل مدیرعامل شدن را داشتند، یک سر و گردن بالاتر باشد. ۱- چشمانداز شفافی درباره آینده ترسیم میکند یکی از مهارتهای استثنایی مری، «ترسیم و توضیح چشمانداز» است. او دنیایی را ترسیم کرده، «بدون تصادفات برای نجات جانها»، «بدون تولید کربن تا نسلهای آینده وارث سیاره سالمتری شوند»، و «بدون ازدحام تا مشتریها دارایی ارزشمند خود، یعنی زمان را دوباره به دست آورند.» چشمانداز یک مدیرعامل در صورتی تاثیرگذار است که یک رسالت یا هدف را شامل شود، هدفی که ارزش جنگیدن داشته باشد و از منافع مالی فراتر رود. مری در مصاحبهای با پادکست مجله کسب و کار هاروارد در اینباره گفته بود:«ما معتقدیم که باید در قبال محیطزیست، کار درست را انجام دهیم. الان تکنولوژیاش را داریم. کارکنان ما نسبت به این چشمانداز، هیجان دارند و دوست دارند بخشی از آن باشند چون میخواهند مطمئن شوند برای شرکتی کار میکنند که نه تنها در کل در مسیر درستی است، بلکه در قبال محیطزیست و نسبت به مقوله ایمنی، هم برای فرزندان خود و هم برای نسلهای آینده، کار درست را انجام میدهد.» این آینده روشن و هدفمند، تحول وگذاری آشکار از دوران سیاه شرکت در سال ۲۰۰۹ است؛ دورانی که شرکت با یک سقوط مالی مواجه شد. رهبری او شرکت را در مسیر جدیدی قرار داد تا هم افراد، آن گذشته را پشت سر بگذارند و هم صنعت خودروسازی، به سوی آیندهای روشن و پایدار حرکت کند. ۲-از زوایای مختلف، رهبری میکند مری طی سالهای فعالیتش، سِمتهای متعددی در جنرال موتورز داشته است. به همین علت، کسب و کار و افراد را مثل کف دستش میشناسد. همین باعث شده نسبت به سایر افرادی که ممکن بود مدیرعامل شرکت شوند، بهخصوص نسبت به گزینههای احتمالی خارج از سازمان، یک مزیت رقابتی داشته باشد. او چه زمان استفاده از استدلالهای مهندسی، چه هنگام بهکارگیری مهارتهای مدیریتی یا سادهسازی فرآیندهای تولید یا استفاده از تجربیاتش در منابع انسانی، در هر حالی سازمان را از زوایای مختلف رهبری میکند. این به او اجازه میدهد که با یک ذهنیت چندوجهی به حل مشکلات بپردازد. مری از نظر تعامل با کارکنان و ایجاد یک فرهنگ سازمانی فوقالعاده نیز از مزیتهایی برخوردار است چون هیچ کس نیست که او نتواند درکش کند. او در اینباره گفته: «اولین شغلی که در جنرال موتورز داشتم، کنترل کیفیت خط مونتاژ بود. کارم این بود که فاصله میان گلگیر و درب موتور را چک کنم. یک تخته یادداشت و یک چیزی شبیه خطکش داشتم. در یک مقطع دیگر، کارم بررسی مشاغل بود. باید هر ساعت، ۶۰ شغل را ارزیابی میکردم. چنین شغلی به تو یاد میدهد برای همه افرادی که کاری انجام میدهند ارزش قائل باشی». او دست در هر کاری داشته، از کارگری تا مدیریت. این باعث شده در تصمیماتش، در وهله اول افراد را در نظر بگیرد چون میتواند خودش را جای تک تک آنها بگذارد. او میداند هر یک از آنها چقدر سخت کار میکنند و چه سهمی در موفقیت شرکت دارند. ۳- خدمتگزاری بهعنوان یک چهره الهامبخش باراک اوباما در سخنرانیای در سال ۲۰۱۴ گفت: «مری بارا نمود وجدان کاری قدرتمند و وسعت رویاهای ماست.» این حسی است که همه کارکنان جنرال موتورز دارند. افراد درون شرکت، او را میستایند چون او نمونه بارزی است که نشان میدهد سختکوشی و از خودگذشتگی، شما را به کجا میرساند. بهعلاوه، با نگاهی به او متوجه میشوید که در جنرال موتورز، فرصتهای بیشماری برای رشد وجود دارند، البته برای کسانی که پا پیش میگذارند و قابلیتهای رهبری خود را نشان میدهند. علاوه بر اینها، مری به شرکت جانی دوباره بخشیده است. در سال ۲۰۰۹، وقتی جنرال موتورز در آستانه ورشکستگی بود، اکونومیست در مقالهای نوشت: «هیچ کس باور ندارد که جنرال موتورز بتواند به دوران طلایی و شکوه سابقش بازگردد.» اما در سال ۲۰۲۱، این اظهارات دیگر معتبر نبودند، به دلیل رشد ۱۰۳درصدی درآمد در سه ماه دوم سال در مقایسه با همان بازه در سال قبل و البته به لطف رهبری و چشمانداز دقیق مری بارا. سیانبیسی در نوامبر ۲۰۲۰ در گزارشی به نقل از جنرال موتورز اعلام کرد که این شرکت در حال افتتاح ۳هزار جایگاه شغلی است تا چشمانداز مری به حقیقت بپیوندد. در همان سال، بیشترین سهم بازار در صنعت خودروسازی آمریکا متعلق به این شرکت بود. این نشاندهنده میزان رشد شرکت از زمان ورشکستگی بود. مهندسی با یک گوی شیشهای مری بارا که ذاتا یک مهندس است، همیشه به دنبال راههایی برای بهبود شرایط و رفع چالشهاست. انگار که از زمان تولد، یک گوی شیشهای در دیانای او نهفته و قابلیت پیشبینی اتفاقهای بعدی و بهرهگیری از فرصتها در خونش است. او میگوید: «به عنوان رئیس و مدیرعامل جنرال موتورز، حالا یک فرصت و مسوولیت منحصر به فرد در اختیار دارم که از نگرش مهندسی خود برای بهبود وضع جهان در مقیاسی بزرگتر استفاده کنم.» او میگوید که ماشینها، زندگیاش هستند. به باور او، ماشینها نماد آزادیاند که انقلابی در جوامع به پا کردهاند و حالا پس از گذشت بیش از یک قرن، او فرصتی دیده تا دوباره جامعه را دگرگون کند. جنرال موتورز، یکی از موفقترین شرکتهای خودروسازی جهان و دارای برندهای محبوبی مثل شورولت و کادیلاک است. مری در لینکدینش نوشته: «راز موفقیت ما، افرادمان هستند. ما به همدیگر گوش میکنیم، از یکدیگر یاد میگیریم، با هم همدلی و همدیگر را در کارها سهیم میکنیم. من به چابکی تیمم هنگام مواجهه با بحرانها افتخار میکنم. ما متعهدیم که همین عزم و اراده را به سایر حیطههای کسب و کارمان نیز ببریم.» گرچه جنرال موتورز بیش از ۱۰۰ سال قدمت دارد اما نیمی از کارکنانش، تنها چند سال است که در آنجا مشغول به کارند. مری میگوید: «همه چیز به هدف بستگی دارد. این نیروهای جدید دوست دارند در ایجاد تغییر در جهان، سهیم باشند.» چشمانداز جسورانه سال ۲۰۲۱، جنرال موتورز دو هدف تجاری خود را اعلام کرد: دو برابر شدن درآمد تا ۲۰۳۰ و سبقت از تسلا به عنوان رهبر تولید خودروهای برقی. به نظر میرسد که مری قابلیت تحقق این اهداف را دارد. اگر ایلان ماسک، شاه عرصه خودروهای برقی است، مری نیز رهبری شورشی است که در حال شارژ کردن ماشینش به سمت قصر شاه است و آماده است که تاج و تخت را از ایلان ماسک بگیرد. او قابلیتهای رهبری لازم را داراست و اگر تنها یک چیز را در مسیر حرفهای خود ثابت کرده باشد، این است که نباید قابلیتهایش را دست کم گرفت.
بهاره رهنما دوباره مادر شد | فیلم زایمان بهاره رهنما غوغا کرد
فیلمی از بهاره رهنما منتشر شده است که حواشی زیادی به همراه داشت.
بهاره رهنما بازیگر مطرح سینما و تلوزیون که چند وقتی است که از بازیگری به دور است و بهاره رهنما راه نویسندگی را پیش گرفته این بازیگر پر حاشیه کتاب های زیادی را به چاپ رسانده است. بهاره رهنما به تازگی طلاق گرفته است و بهاره رهنما همسر دوم خود جدا شده است. فیلمی از بهاره رهنما منتشر شده است که حواشی زیادی به همراه داشت.
بیوگرافی و اعضای خانواده بهاره رهنما
بهاره رهنما متولد 10 آذر 1352 در روستای هزاوه اراک ، بازیگر و نویسنده است. فارغ التحصیل لیسانس رشته حقوق قضایی و فوق لیسانس ادبیات نمایشی و ادبیات سینمایی بوده و سابقه روزنامه نگاری و نقاله خوانی نیز دارد.
در 2 سالگی از اراک به تهران نقل مکان کردند و در سال 1357 در بحبوحه انقلاب اسلامی با خانواده به کشور انگلستان رفتند اما طولی نکشید که با فروکش التهابات سیاسی دوباره به ایران بازگشتند.
ازدواج بهاره رهنما
او همسر سابق پیمان قاسم خانی نویسندهٔ مشهور سینما است. این زوج دختری به نام پریا قاسم خانی دارند که تجربهٔ حضور در تئاتر پنجره ها و فیلم سینمایی دایرهٔ زنگی و سریال مرد هزار چهره را دارد.
همسر اول بهاره رهنما
متولد 30 دی ماه 1344 در تهران است .او فیلمنامه نویس و بازیگر ایرانی است. قاسم خانی در اکثر ساخته های مهران مدیری به عنوان نویسنده و سرپرست نویسندگان در کنار او حضور داشته است.
قاسم خانی که در دانشکده اهواز آمار انفورماتیک خوانده است در سال 1370 به مرکز آموزش فیلمسازی باغ فردوس رفت و دوره فیلمنامه نویسی را در اولین مرکز گذرانده است. از جمله فیلمنامه های او: «من زمین را دوست دارم»، «بوی خوش زندگی» (بازنویسی)، «نان و عشق و موتور هزار» است که برای ابوالحسن داوودی و فیلمنامه «هتل» را نیز برای مرضیه برومند نوشته است. او در سال 75 با بهاره رهنما ازدواج نمود. او پس از جدایی از قاسم خانی در شهریور ۱۳۹۶ با امیر خسرو عباسی ازدواج کرد.
سوابق هنری بهاره رهنما
بهاره رهنما می گوید: تا 10 سالگی جز اینکه بچه حاضر جواب و سرتق جمع بودم کلی ترانه و قصه برای ادا درآوردن در جمع بزرگ تر ها تو آستین داشتم. اما با دیدن یکی از فیلم های علیرضا داوود نژاد عاشق بازیگری شدم و تصمیم گرفتم شغل آینده ام همین باشد.
در 14 سالگی بعد از آشنایی با عباس معروفی یکی از دوستان پدرم رقیب تازه ای برای عشق بازیگری ام پیدا شد و آنهم نوشتن داستان بود.
در نهایت سال 1370 وقتی 17 ساله بود در فراخوان تست بازیگری حاضر شد و پس از قبولی اولین بار در فیلم افعی کنار جمشید هاشم پور بازی کرد.
فارغ التحصیل لیسانس رشته حقوق قضایی و فوق لیسانس ادبیات نمایشی و ادبیات سینمایی بوده و سابقه روزنامه نگاری و نقاله خوانی نیز دارد.
در سال 1380 با فیلم «نان و عشق و موتور 1000» چهره اش دیده شد سپس با فیلم «گاو خونی» در سال 81 و در نهایت با فیلم «چارچنگولی» سال 1387 مشهور شد.
اوج درخشش او با تلویزیون در سال 1385 با سریال «زیرزمین» شروع شدبهاره رهنما یک خانواده تمام عیار هنری دارد ، خودش بازیگر و همسرش پیمان قاسم خانی علاوه بر نویسندگی و کارگردانی یک بازیگر است.
برادر شوهرش مهراب قاسم خوانی هم نویسنده صاحب نام بود و شقایق دهقان جاری اش نیز بازیگر است ، مادرش خانم پروین قائم مقامی هم بعدا بازیگر شد.
بهاره رهنما تا چند سال پیش اضافه وزن بسیار زیادی داشت و تقریبا کاری غیرعادی نمی کرد. اما با ازدواج دومش با امیرخسرو عباسی وزنش را کلی کم کرد و با انتشار عکس های تعجب برانگیز و ناجور از خود به همراه همسرش از خبرساز ترین ها در عرصه بازیگران شد.
بهاره رهنما در حال حاظر چهره و هیکلی نرمال تر دارد اما ظاهرا نمی تواند دست از یکسری رفتار هایش بردارد. یکی چرا خرید تتر گزینه محبوبی است؟ از این رفتار های نامعقول عکس هایی است که در آغوش همسرش می گیرد که بعضی از این عکس ها جایشان در فضای مجازی نیست و کمی خصوصی می باشد .
اما ظاهرا این چیز ها برای خانم بازیگر اهمیتی ندارد و تنها خبرساز بودن مهم است!دومین تجربه اش با فیلم سینمایی «غزال» در سال 1374 شکل گرفت و با سریال «بازگشت به خانه» در سال 1379 وقتی 27 ساله بود وارد قاب تلویزیون شد.
تولد 20 سالگی دختر بهاره رهنما
بهاره رهنما بازیگر فعال عرصه تئاتر ، سینما و تلویزیون یکی از چهره های فعال در فضای مجازی است که به هر مناسبتی پستی را در صفحه شخصی اینستاگرامش منتشر میکند. این هنرمند کشورمان که چند روز پیش مراسم رونمایی از آلبوم صوتی اش را جشن گرفت با انتشار پستی مادرانه و عاشقانه تولد 20 سالگی دخترش پریا را تبریک گفت.
عکسی از کودکی پریا دختر بهاره رهنما
بهاره رهنما با انتشار عکسی از کودکی دخترش در اینستاگرام نوشت :جان جهانم امشب بیست ساله میشود،بیست سال که باورم نمیشود چطور مثل برق و باد گذشت،دوران به اصطلاح نوجوانی و تین ایجری اش تمام شد،پا گذاشت به دوران بزرگسالی،مثل همه مادرها برایت ارزو های بزرگ دارم و چون کلا دستم به دعاهای بزرگ میرود برایت ارزو دارم که قلبت هجده ساله بماند روحت صد ساله و ظاهرت به همان سن و سالی که حال و هوایت با آن هماهنگ است.
دخترم نمیدانم باور کنی یا نه؟ اما بیست سالگی نسل من در سال های جنگ و زیرزمین های پناهگاه خوشحال تر از بیست سالگی امروز دختران بود !
اما جان جهانم من به خدایی ایمان دارم که همین نزدیکی است و به دعای مادرانی که این روزها عجیب از ته دل سر به سوی اسمان میبرند و خدای فرزندانشان را صدا میزنند،دخترم من خوش بینم،زود باورم ،چه کنم من زن بارانم،من به بارش باران الهی در سخت ترین روزها ایمان دارم،و به همان خدایی که در این نزدیکی است و صدای مادران ایران را میشنود.
تولدت مبارک دخترم.
استوری های اینستاگرام بهاره رهنما از سفر به کربلا
بهاره رهنما که در روزهای پیشین برای دیدار با برادر و دخترش به ترکیه، آلمان و فرانسه سفر کرده بود، در ادامه سفرهایش به کربلا رفت و به زیارت حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع) پرداخت و تصاویری از این سفر معنوی خود را در صفحه اینستاگرامش به نمایش گذاشت که در ادامه این بخش از چهره ها در نمناک مشاهده خواهید کرد.
بهاره رهنما و خانم دکتری که جان بهاره را نجات داد
بهاره رهنما بازیگر از روزهای ابتدایی سال تا کنون در حال گشت و گذار و مسافرت است، سفر او از کیش آغاز شده و بعد از ترکیه و اروپا گردی به عراق و کربلا رسیده است. او در این سفر معنوی همراه با خانم دکتری که جانش را از کرونا نجات داده، حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع) زیارت کرد و تصاویری جالبی از خود در حال زیارت و گاری سواری در حرم را در صفحه مجازیش به اشتراک گذاشت.
در ادامه تصویری از بهاره رهنما و خانم دکتری که جان او را از کرونای سخت و در دوران پر مرگ و میر این ویروس در کشور، نجات داده است مشاهده می کنید.
بازیگر فیلم های محبوبی چون افعی و گیسو با عرض ارادت خاص به امام حسین و برادرش ابوالفضل العباس (ع) صفحه اینستاگرامش را به روز کرد و نوشت:
حرم حضرت عباس همیشه خیلی شلوغ تر از حرم امام حسین هست.
داشتم به علتش فکر می کردم دیدم همونجور که ام البنین وقتی که آقا حضرت عباس رو بدنیا میارن میگن پسری زادم که بلاگردان حسین باشد.. حضرت عباس هم وفاش انقدر گیراست که برای زائر های امام حسین هم جای درد و دل بیشتری گذاشته انگار اون ابهت امام حسین آدم رو می گیره. آدم یه دعایی رو آروم میکنه و میاد بیرون ولی بعد میاد درد و دل هاش رو داد هاشو توی حرم حضرت عباس میزنه. میخوام بگم انقدر حضرت عباس مهربونه که حتی بلاگردون زائر های امام حسین هم هست.
قربون جفتشون برم.. خلاصه اینکه جایتان خیلی خالی.
پادرمیانی بهاره رهنما در اختلاف مهراب قاسمخانی و بهنوش بختیاری
اختلاف بین مهراب قاسمخانی و بهنوش بختیاری از پخش یک تیزر تبلیغاتی و پست اینستاگرامی مهراب قاسمخانی آغاز شد و گسترش پیدا کرد. بهاره رهنما به اختلاف مهراب قاسمخانی و بهنوش بختیاری واکنش نشان داد.
بهاره رهنما بازیگر سینما و تلویزیون، در بخشی از گفتگوی خود در پاسخ به این سوال که چه تحلیلی درباره اختلاف رخ داده میان مهراب قاسم خانی و بهنوش بختیاری که از پخش تیزر تبلیغاتی شروع شد دارد توضیحاتی ارائه داد.
نظر بهاره رهنما درباره اختلاف میان مهراب قاسمخانی و بهنوش بختیاری
بهاره رهنما گفت:ببینید مهراب بسیار آدم خوش قلب وطنازی است ؛ در تمام سال هایی که با این خانواده فامیلی و قرابت داشتم همیشه من و مهراب با هم برخوردهای بامزه و کل کل و حاضر جوابی و… داشتیم. در اینکه هم خودش و هم همسرش بسیار خوش قلب و مهربان هستند شکی ندارم ولی بهتر بود که این مسأله بین خودش و خانم بختیاری حل می شد.
وی ادامه داد:منش من این است که طرف اگر به من نزدیک است خودم به او بگویم فلانی این مطلب را که گذاشتی من را ناراحت کرده و… چون من از مادرم یاد گرفتم که هیچ وقت از خانه یک زن صدا نباید بیرون برود یا قهروآشتی زن و شوهر را کسی بفهمد، خانواده سینما و تلویزیون و هنرمندان نیز همین هستند و نباید این اتفاق ها به بیرون برود. من می دانم که بهنوش ناراحت شده اما در مورد اینکه مهراب هم خواسته باشد بی ادبی کند مطمئنم که چنین قصدی را نداشته است. شاید خنده اش از شکل ساخت آن تیزر بوده نه بهنوش چون به هرحال خیلی مهم است زمانی که شخصی وظیفه تولید کار تبلیغاتی را قبول می کند خوش سلیقه گی داشته باشد.
در پایان گفتنی است که چند روز پیش تیزر تبلیغاتی با حضور بهنوش بختیاری در فضای مجازی پخش شد که کیفیت آن تیزر مهراب قاسم خانی را برآن داشت تا مطلبی با کنایه و طنازی منتشر کند. وی با انتشار پستی از خود در صفحه اینستاگرامی اش نوشت :دیروز سیامک انصاری نامرد برام یه تیزر تبلیغاتی داخلی جدید فرستاد که نمیتونم بگم چه تیزری بود،
ولی اونقدر خندیدم داشتم خفه میشدم. ریه ام رو هم که معرفی کرده بودم خدمتتون… هیچی دیگه، نتیجه اش شده این…
پ.ن اول:تا من باشم به مردم نخندم
پ.ن دوم:نگران نباشید. قول میدم نمیرم. اصلاً دلم نمیخواد روی سنگم بنویسن از خنده مرد. خیلی ضایعه.
پس از آن بهنوش بختیاری در واکنش به این حرکت قاسمخانی نیز سکوت نکرد و نوشت :حسادتغلبه می کنه ناجور / آرزو میکنم رفقا من از بیکاری در بیانو دست از سر ما بردارن.
آیا ممنوع الفعالیت شدن بهاره رهنما در تلویزیون حقیقت دارد
بعد از ازدواج دوم بهاره رهنما و انتشار عکس هایی از مراسم ازدواجش شایعات زیادی پیرامون این بازیگر سینما و تلویزیون شکل گرفت و هر روز عده ای به این شایعات دامن میزدند. بهاره رهنما که این روزها مشغول نمایشی با عنوان خورشیدهای همیشه در تئاتر درباره زنان کربلا است با شایعه ممنوع الفعالیت بودن در تلویزیون مواجه شد.
بعد از انتشار خبر ممنوع الفعالیت بودن بهاره رهنما این بازیگر با انتشار پستی در اینستاگرامش نسبت به این موضوع واکنش نشان داد.
بهاره رهنما در برنامه چهل چراغ
بهاره رهنما در این باره نوشت:این دومین برنامه بعد شایعه ممنوع الکاری بنده است و قرارداد سریال تلویزیونی هم سه روز پیش بسته شد، علاوه بر اینکه این روزها جلوی دوربین کار سینمایی «آقای سانسور» هستم پس بیایید از نشر شایعات کذب پرهیز کنیم.
بهاره رهنما در نمایش خورشیدهای همیشه
بهاره رهنما نمایش خورشیدهای همیشه را در وصف زنان کربلا روی صحنه برد و از اکرم محمدی بازیگر سینما و تلویزیون در کار جدیدش کمک گرفت.
برنامه تلویزیونی «چهل چراغ» با موضوع «هنر و امام حسین(ع)» ضمیمه تلاش های انجام شده برای برپایی دومین دوره جشنواره بین المللی «چهل چراغ» است و امید می رود از طریق معرفی شخصیت های فعال اما ناشناخته در عرصه فرهنگ دینی و ارائه نقطه نظرات شخصیت های به نام فرهنگی هنری بتواند موجب گسترش فرهنگ عاشورایی و ترسیم سبک زندگی اسلامی ایرانی و بررسی جایگاه واقعه عاشورا و کربلا در هنر ایرانی از طریق فضایی اثربخش شود.
«نایک» چطور لیونل مسی را از دست داد؟
ماه آینده کتابی به نام «مسی در مقابل رونالدو» توسط انتشارات «مارینر بوکز» منتشر خواهد شد که از حقایق جدیدی درباره ارتباط لیونل مسی و شرکت نایک پرده برخواهد داشت.
به گزارش خبر24، این کتاب که برگرفته از مصاحبههایی با مدیران سابق دو شرکت نایک و آدیداس و چهرههای ورزشی است، شرح کاملی است از رابطه پر فراز و نشیب مسی با دو برند نایک و آدیداس. همان طور که همه میدانند رابطه مسی و نایک از سال ۲۰۰۶ به بعد به تیرگی گروید. طبق ادعای نویسندگان این کتاب به نقل از منابع آگاه، عوامل متعددی در سردی رابطه مسی با نایک نقش داشتند اما در آن دوران، رسانهها به یک جمله بسنده کردند: «پدر مسی از نحوه برخورد نایک با پسرش راضی نیست.»
ماه آینده مسابقات جام جهانی در قطر آغاز خواهد شد. بزرگترین ستارههای این مسابقات، طبق روال سالهای اخیر، کریستیانو رونالدو و لیونل مسی هستند؛ دو بازیکنی که دوران مدرن محبوبترین ورزش جهان را شکل داده و به سطحی از شهرت رسیدهاند که معمولا مختص رهبران واتیکان و روسای جمهور آمریکاست. رقابت میان نابغه ریزنقش آرژانتینی و ابرقهرمان خوشتیپ پرتغالی بیش از ۱۵ سال قدمت دارد و بیشتر شبیه به افسانهای است که زندگی دو چهره مخالف را روایت میکند. این رقابت حتی شامل کفشهایشان هم میشود. برای سالها، مسی کتانی آدیداس میپوشید و رونالدو، نایک.
اما آن قدیمها، هر دو برای یک تیم بازی میکردند. در یک مقطع زمانی کوتاه قبل از جام جهانی ۲۰۰۶، نایک هر دو بازیکن را به سمت خود کشیده بود. آن روزها، مسی و رونالدو، هر دو نایکپوش بودند. با کمک قضاوت درست، زمانبندی درست و کمی شانس، نایک توانست این دو بازیکن را در آستانه اوج فعالیت حرفهایشان شناسایی کند و نام هر دو را به «تیک قوسدار» خود گره بزند. این شرکت، بعدها همین روش را در تنیس در مورد راجر فدرر و رافائل نادال و در بسکتبال در مورد لبرون جیمز و کوین دورانت نیز به کار برد و توانست استعدادهای نوجوان را زیر چتر خود ببرد. اما فرق مسی و رونالدو این بود که این دو، بازیکنان محبوبترین و بزرگترین ورزش جهان بودند.
اما ادامه ماجرا طور دیگری رقم خورد: نایک، مسی را از دست داد. عوامل متعددی باعث شدند مسی به آدیداس گرایش پیدا کند. اما همه آنها نهایتا به یک عامل مشترک گره خورده بودند: پدر مسی گفته بود نایک با پسرش رفتار مناسبی ندارد. ظاهرا مسی پدر، از شرکت نایک خواسته بود لوازم ورزشی بیشتری برایشان بفرستد اما درخواستش اجرا نشده بود. و مسی نیز به آنچه به تعبیر رسانهها، «بهانه ناچیز»نامیده شده، از امضای قرارداد با نایک صرف نظر کرد. نایک و خانواده مسی هیچ اظهارنظری درباره این خبر نکردند.
اما نویسندگان کتاب «مسی در مقابل رونالدو» پس از مصاحبه با چند نفر از مدیران دو شرکت نایک و آدیداس و عدهای از همتیمیها و مربیان مسی و رونالدو، در جریان شرح ماجرا قرار گرفتند. اغلب آنها از نویسندهها خواستند نامی از آنها برده نشود چون روابط و معیشتشان به احتیاط بستگی دارد. عجیب و غریب ترین قسمت ماجرا این بود که هر دو بازیکن، زمانی نایکپوش بودهاند.
تا ابتدای دهه ۱۹۹۰، مدیران نایک نیز مثل بقیه مردم آمریکا، فوتبال را یک «رویای مبهم» تلقی میکردند. اما ناگهان در سال ۱۹۹۴، فوتبال به آمریکا آمد. جام جهانی برای نخستین بار در میان مرزهای آمریکا برگزار شد. رکورد حضور مردم در استادیوم ها و درآمد فروش بلیتها شکست. دو قرن پس از آنکه قوانین فوتبال در لندن تنظیم شد، به نظر میرسید که این ورزش بالاخره از مرزهای اقیانوس اطلس عبور کرده و واقعا به آمریکا رسیده بود. نایک که در آن زمان از نظر فروش محصولات فوتبالی، رتبه هفتم جهان را داشت، به این نتیجه رسید که نمیتواند دست روی دست بگذارد و نیمکت نشین باشد! یکی از مدیران سابق شرکت میگوید که در آن زمان، مردم این شرکت را به عنوان یک برند فوتبالی، جدی نمیگرفتند.
اما به لطف یک کارشناس تبلیغات به نام «جلی هلم» و چند نفر از همکارانش در سال ۱۹۹۵، این ذهنیت تغییر کرد. البته آنها تقریبا هیچ سررشتهای از فوتبال نداشتند. اما میدانستند چطور کفش بفروشند. آنها برای نفود در بازار فوتبال، سراغ کسانی رفتند که تا آن زمان، بیش از هر گروهی کفش فروخته بودند: تیم ستارهها! اروپا چیزی به اسم تیم ستارهها نداشت اما این مانع از تلاش نایک نشد. هلم میگوید: «میدانستیم اگر تیمی متشکل از ستارههای فوتبال تشکیل دهیم، بچههای اروپایی دیوانه خواهند شد.» نایک برای آنکه این چشم انداز را به حقیقت تبدیل کند، گرانترین تبلیغات تاریخش را استارت زد. از آنجا که تیم ستارههای فوتبال آمریکا، رقیب اروپایی نداشت، نایک، گروه جلوههای ویژه فیلم آپولو ۱۳ را استخدام کرد تا ارتشی از شیاطین نامیرای فوتبال تشکیل دهند. نام این تبلیغات، «خیر در برابر شر» بود.
واکنشها نسبت به این تبلیغات جنجالی، هیجانی بود. فیفا آن را به شدت نقد کرد. پخش آن در سینماهای دانمارک ممنوع شد و بعدها در فستیوال فیلم کن، مورد تحسین قرار گرفت. ۶ ماه پس از پخش آن تبلیغ، نایک با تیم ملی فوتبال برزیل قرارداد بست و اسپانسر رسمی آن شد؛ قراردادی ۱۰ ساله به مبلغ ۴۰۰میلیون دلار که صنعت فوتبال را «ترکاند». میتوان گفت که تا اوایل دهه ۲۰۰۰، ورود دیرهنگام نایک به عرصه فوتبال، اقدامی موفقیتآمیز بود. منچستر یونایتد، تیم ملی برزیل، بارسلونا و چند تیم فوتبال برتر جهان، همگی کتانیهایی با تیک منحنی میپوشیدند. نکته مهم اینجاست که نایک از دیرباز با تیم ملی پرتغال رابطه داشت و به همین علت بود که از تولد کودکی در جزیره مادیرا در دل اقیانوس اطلس، خبردار شد.
درست زمانی که نصف اروپا در تلاش برای جلب توجه رونالدو بودند، او به تیمی پیوست که مدتها در آن ماند. و در سال ۲۰۰۳ نیز پس از مدتها چانه زنی، بالاخره همکاریاش را با نایک آغاز کرد. همان زمان، مسی نیز از آرژانتین به بارسلونا نقل مکان کرده بود و اتفاقا او نیز پیراهن نایک میپوشید. رابطه رونالدو با نایک آنقدر پرثمر بود که در سال ۲۰۱۶ با این شرکت قرارداد مادام العمر بست. تنها دو ورزشکار دیگر چنین قراردادی داشتند. مایکل جردن و لبرون جیمز. همکاری مسی با نایک اما، کمی کوتاه تر بود. او پس از سه سال، نایک را ترک کرد. در مراکز اصلی نایک در بیورتون، هیچوقت هیچ پاسخ رسمیای به این سوال داده نشد که «مسی چطور از چنگ نایک فرار کرد.» اما یکی از مدیران سابق شرکت میگفت آنها در میان خودشان، ضرب المثلی داشتند با این مضمون که «پیروزی، هزار صاحب دارد اما شکست، یتیم است.»
در این مورد مشخص اما، مشکل دقیقا پدر مسی بود. «خورخه»، پدر مسی که کارگر سابق کارخانه بود و خود را به عنوان نماینده یا مدیر برنامه پسرش معرفی کرده بود، کاملا راضی بود که پسرش، با همان کتانی نایک همیشگی بارسلونا، در زمین بازی بدود. نایک اما از راضی هم فراتر بود: این شرکت حس میکرد در حال خلق یک ستاره است. سال ۲۰۰۵، نایک در تبلیغی، مسی جوان را به تصویر کشید که توپ را گل میکرد و در پایانش به زبان اسپانیایی میگفت: «نام من را به خاطر داشته باشید، لئو مسی.» در همان سال، مسی ۱۸ ساله شد. هر کسی که در عرصه فوتبال، سری در سرها داشت میدانست که او را نمیشود نادیده گرفت. مارادونا که خودش یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال بود، گفته بود: «مسی جانشین من خواهد شد.»
همه، از بیورتون تا بارسلونا میدانستند که مرحله بعدی زندگی مسی، جام جهانی ۲۰۰۶ در آلمان بود. نایک یک سال قبل از شروع بازیها، ترتیبی داد تا مسی در یکسری عکس، تمام ترفندهایش را اجرا کند و از زوایای مختلف از او عکس گرفته شود. اما اوایل سال چرا خرید تتر گزینه محبوبی است؟ بعد، تماسی با شرکت گرفته شد که مضمونش این بود: «کنسلش کنید. مسی میخواهد با آدیداس قرارداد ببندد.» مدیران نایک شوکه شده بودند. این شرکت از زمانی که مسی ۱۴ساله بود، برایش کتانی میفرستادند و اسپانسر تنها باشگاه سرشناسی بودند که او تا به حال در آن بازی کرده بود. اگر تنها یک گزینه برای پیوند همیشگی با تیک منحنی وجود داشت، آن مسی بود و بس!
اما این با حقیقتی به نام آدیداس در تضاد بود. آدیداس که بنیانگذارانش، دو برادر در باواریا بودند، بیش از چند دهه بر عرصه فوتبال مسلط بود. قدمت رابطه آدیداس با فوتبال به دهه ۱۹۵۰ برمیگردد که نخستین کتانی فوتبال، طراحی و تولید شد. این شرکت پس از مدتی از طریق اسپانسری تیمها و بازیکنان برتر و جام جهانی، جایگاه خود را محکمتر از قبل کرد. اما با وجود این پیشینه قدرتمند، کسی فکرش را نمیکرد که آدیداس بتواند مسی را از رقیب قدرتمندش، یعنی نایک، جدا کند. عوامل متعددی در این ماجرا دخیل بودند که همه آنها در یک جمله خلاصه شدند: «پدر مسی راضی نبود!» یکی از روایات این است که آدیداس، مبلغ پیشنهادیاش را به سالی یکمیلیون دلار افزایش داده بود در حالی که مدیران سابق نایک به خاطر دارند که مسوولان امور مالی شرکت در اورگن، حاضر نبودند به خاطر یک نوجوان، وارد جنگ شوند.
یکی دیگر از منابع آگاه میگوید که قضیه حتی پیش پا افتادهتر از اینها بوده. پدر مسی درخواست لوازم ورزشی کرده اما هیچکدام از مراکز نایک به او پاسخی ندادهاند. و همین کافی بود تا رابطه طرفین را شکرآب کند. این فرد میگوید: «نایک به خاطر چند دست لباس ورزشی که ارزشش چند صد دلار بود، مسی را از دست داد.» اما این شرکت نمیخواست به جنگ علنی با مسی ادامه دهد. به هر حال، سالها از قراردادشان باقی مانده بود. یکی از سخنگویان شرکت در همان زمان به گزارشگران گفته بود: «نایک با مسی توافقی کرده که اجرای آن، الزامیست.» به گفته او، نایک آماده بود که برای اجرای آن، هر اقدام لازمی را انجام دهد.
پدر مسی نیز گفت که این اختلاف، در جای مناسبش، رفع خواهد شد. منظورش، دادگاه بود. اما مشکل نایک این بود که قراردادی در کار نبود. هیچ توافق قانونی ای وجود نداشت. تنها یک تعهدنامه بود که حتی ارزش چاپ و فکس کردن هم نداشت. یکی از مدیران سابق نایک میگوید نایکیها با این جمله خودشان را آرام میکردند: «در مقایسه با رونالدو، مسی آنقدرها چهره محبوبی نیست.» چند نفر از مدیران آدیداس نیز در خفا، دقیقا همین نگرانی را داشتند. گرچه یکی از بااستعدادترین بازیکنان تاریخ فوتبال را جذب کرده بودند اما میترسیدند که کاریزمای او، در حد بازیگر یک فیلم صامت باشد. بچهای خجالتی که در ۱۲ سالگی، کل پرواز آرژانتین تا اسپانیا را گریه کرده بود، حالا نوجوان ۱۸ سالهای بود، کماکان خجالتی که اصلا شبیه به یک ورزشکار نبود. پیراهن ورزشیاش به تنش گریه میکرد. انگار آن را قرض گرفته باشد. حتی نمی دانست اتاق وزن بارسلونا کجاست.
هربرت هاینر، مدیرعامل آدیداس اما نگران نبود. «تور کردن» مسی و کشیدنش به سمت آدیداس، آنقدر برایش قابلتوجه بود که حتی در جلسه گزارش درآمد همان سال، دربارهاش صحبت کرد. او گفت یکی از دستاوردهای اصلی شرکت، مهمتر از فروش ۱۵میلیون توپ فوتبال و ۷۵۰هزار جفت کفش، «امضای قرارداد با یکی از تاپترین فوتبالیستهای زیر ۲۱ سال از آرژانتین است. که خیلیها معتقدند مارادونای بعدی خواهد بود.»
وقتی خدا میخواد پُز قلم خوشگلشو بده و میترا رفیع رو میخَلقه؛ ساده بودا چه پررنگ شد!
میترا رفیع بازیگر سریال بی همگان می باشد که این روزا تو اینستاگرام حسابی مشهور شده و با تصاویر دلبرونه خودش طرفدارای بسیاری پیدا کرده است.
شایانیوز- میترا رفیع از بازیگرای جذاب و محبوبی هستش که این روزا با بازی در سریال "بی همگان" حسابی پر طرفدارتر پیش شده که البته این موضوع برمیگرده به بازی خوب و چهره بسیار زیبای بازیگر. میترا رفیع در این سریال با هنرمندانی همچون مهدی سلطانی و زهره فکورصبور همبازی می باشد که خب همین باعث شده تا خیلی از مخاطبین شیفته این سریال بشن و با خانوم بازیگر جوانمون نیز بیشتر آشناییت پیدا کنند.
میترا رفیع البته که پیش از بی همگان در سریال بسیار جذاب و دوست داشتنی "از سرنوشت" نیز ایفای نقش داشت و کاراکتر مادر سهراب رو بازی کرد که خب تو همون چند قسمتی که حضور داشت هم تونست تاثیر خوبی بر روی ذهن مخاطب بذاره در حدی که با خوب از آب درآوردن این نقش، مخاطب تا آخرین قسمت و آخرین فصل همچنان وقتی اسم مادر سهراب رو میشنید و به یاد میاورد، دلش قنج میرفت!
اما از کار و بار که بگذریم و برسیم سر و سراغ خود خانوم خانوما باید بگیم که میترا رفیع در فضای مجازی و صفحه اینستاگرامش نیز فعالیت بسیار زیادی داره که خب بیشترم عکسای جذاب خودشه و با انتشار تصاویر دلبرونش، حسابی کاربر رو مجذوووب خودش کرده که هیچ حالا کلی هم طرفدار پر و پا قرص داره که شیفته خانوم بازیگر هستند!
وقتی خدا دست به قلم میشه و میخواد یه دختر رو نقاشی کنه
خب همونطور که در تصویر بالایی مشاهده کردید میترا خانوم رفیع چهره خوش نقش و نگاری داره که البته به نظر میرسه طبیعی هم باشه و یا اگر هم از آیتم های زیبایی استفاده شده باشه بازم زیر پوستی و ریزه که در جهت زیباتر شدنشن حسابی کمک کرده و همانند خیلی از خانومای بازیگر نیست که با کلی عمل زیبایی و ژل و بوتاکس به این فیس رسیده باشه!
مثلا خانوم نیوشا ضیغمی رو یک لحظه تصور کنید! ایشون از بازیگران مشهور و با سابقه سینما هستنا اما خب چندان محبوب نیست و بیشتر کاربران بر این عقیده اند که نیوشا ضیغمی جوری چهرش رو تبدیل به فیس عروسکی کرده که از هر جاش یه عملی ژلی چیزی میزنه بیرون!!
میترا خانوم رفیع اما همونطور که گفتیم انگاری خدا نشسته و شخصا ایشون رو نقاشی کرده.
تریپای شاخدار و شیکول میترا رفیع چی میگه!
از دیگر نکات مثبتی که میترا رفیع داره این موضوعه که خانوم خانوما یه دختر دهه هفتادی هستند که خب پر از شور و شوق و شیطنتن اما این موضوع باعث نشده که وی اون شخصیت خودش رو از دست و در تصاویری که از خودش منتشر میکنه ژست هایی اجق وجق و یا نامتعارف داشته باشه.
از طرفی هم استایل هایی که میترا رفیع استفاده میکنه معمولا متعارف اما شیک هستند که باز این گزینه نیز از خیلی از بازیگران زن جلوتره چرا که دیگه انگاری مد شده خانومای بازیگر با استفاده از تریپای اروتیک و ناجور جلب توجه کنند و حسابی بولد بشن!
بیوگرافی جالب میترا رفیع
میترا رفیع متولد آذر ماه سال ۱۳۷۳ در تهران است. خانوم بازیگر مدرک کارشناسی ارشد بازیگری خود را از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه سراسری هنر تهران دریافت کرده و از ابتدا به صورت آکادمیک وارد عرصه بازیگری شد.
میترا رفیع با بازی در فیلم های کلمبوس و من می ترسم وارد سینما شد و با بازی در سریال های از سرنوشت و آخرین پناه نیز در قاب تلویزیون بازی خود را شروع کرد. میترا رفیع تاکنون بارها با فیلمسازهای کوتاهِ ایرانی همکاری داشته که در نوع خودش کارنامه کاری خوبی محسوب میشه.
میترا رفیع، فعالیت بازیگری خود را از سال ۱۳۷۹ در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد. او در سال ۱۳۸۷ با بازی در نمایش «نقطه چینهای متّصل به تو» به کارگردانی امیرحسین شفیعی در سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر حضور داشت و جایزه بهترین بازیگری زن را در این جشنواره از آن خود کرد.
دیدگاه شما