۷ روش برای تعیین تارگت در معاملات!
معامله گران، در حالیکه همه زمان و انرژی خود را صرف پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود(Entry) می نمایند، پس از انجام معامله، نمیدانند چطور آن را مدیریت کنند. این عدم توانایی در مدیریت، عدم اعتماد به نفس و تصمیمات لحظه ای را به دنبال دارد و باعث میشود معامله گران، بدون دوراندیشی، پول خود را هزینه کنند و سپس از اشتباهاتی که به آنها دچار شده اند احساس پشیمانی کنند. با وجود آنکه دانستن چگونگی تعیین هدف (Target) در معامله، از اهمیت ویژه ای برخوردار می در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ باشد، معمولا این مهم، نادیده گرفته می شود.
معامله گری که یک استراتژی دقیق برای تعیین تارگتهای خود دارد، می تواند بدون حدس و گمان و با اعتماد به نفس بیشتری به معامله بپردازد. در این مقاله، ۷ تا از بهترین تکنیکهای تعیین درست target را به شما معرفی می کنیم.
۱#- نسبت ثابت پاداش به ریسک (Fixed Reward:Risk Ratio)
نسبت ثابت پاداش به ریسک، که ساده ترین تکنیک می باشد، به روش زیر محاسبه می شود:
- ۱- فاصله بین نقطه ورود و حد زیان (Stop Loss) را اندازه بگیرید. در مثال زیر، این فاصله ۷.۲۵ واحد می باشد.
- ۲- فاصله مزبور را در عدد ۱، ۲ و یا ۳ ضرب کنید (با توجه به فاصله target و نسبت پاداش به ریسک)
همانطور که مشاهده نمودید، تکنیک فوق، برای اجرای یک استراتژی ثابت هدف گذاری، بسیار ساده می باشد.
بالا بودن نسبت، دلیلی بر بهتر بودن آن نمی باشد. زیرا بین نسبت پاداش به ریسک و نرخ برد (winrate) رابطه ای معکوس وجود دارد. بدین معنا که، هر چه این نسبت بالاتر باشد، نرخ برد، پایین تر خواهد بود. برای معامله گران تازه وارد و ناوارد، بهتر است تارگتهای کوچکتر با نسبت پاداش به ریسک پایینتر را انتخاب کنند. زیرا افزایش نرخ برد، باعث می شود اعتماد به نفس آنها سریعتر شکل بگیرد.
۲#- جدیدترین سطوح حمایت و مقاومت
در این استراتژی بسیار محبوب، تازه ترین سطوح حمایت و مقاومت به کار برده می شوند. این سطوح، موانع مهمی برای قیمت به شمار می روند و انتخاب تارگتها با توجه به این نکته که قیمت الزاما یک سطح حمایت و یا مقاومت را نمی شکند، منطقی به نظر می آید. زیرا در صورت شکسته شدن این سطوح، احتمال نرسیدن قیمت به target، افزایش می یابد.
معمولا، معامله گران برای پیدا کردن تازه ترین سطح حمایت یا مقاومت به سمت چپ نمودار نگاه می کنند و تارگت را چند واحد بالاتر از آن قرار می دهند. در مثال زیر، برای یک معامله فروش شما تارگت را چند واحد بالاتر از سطح حمایت در نظر می گیرید تا ریسک برگشت قیمت از سطح مزبور پس از برخورد را تا حدودی کاهش دهید.
۳#- برآورد الگویی (Pattern Projection)
در برآوردهای الگویی یا آنطور که برخی معامله گران آن را “حرکات اندازه گرفته شده” می نامند، از ارتفاع الگو برای تعیین میزان پیشروی احتمالی قیمت پس از یک شکست (Breakout) موفق، استفاده می شود.
بعنوان مثال الگوی سر و شانه معکوس در نمودار زیر، ابتدا ارتفاع بین پایین ترین و بالاترین نقطه الگو را اندازه می گیریم، سپس فاصله بالا را برآورد می نماییم.
چنانچه در نظر دارید از این استراتژی برای تعیین تارگت استفاده کنید، به یاد داشته باشید که برای برآورد درست، باید فاصله بین نقطه های “پایین ترین مطلق” و “بالاترین مطلق” الگو را اندازه بگیرید.
برخی از معامله گران، ارتفاع را در عدد ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ و یا حتی ۲ ضرب می نمایند. در اینجا نیز، هر چه اندازه تارگت بیشتر باشد، احتمال رسیدن قیمت به آن کمتر است. چنانچه می خواهید با یک استراتژی تازه آغاز کنید، بهتر است تارگتهای خود را محتاطانه انتخاب نمایید تا با نرخ برد بالاتر، اعتماد به نفس خود را هر چه سریعتر بدست آورید.
۴#- میانگینهای متحرک دوره زمانی بالاتر (Higher Timeframe Moving Average)
از آنجاییکه برگشت به میانگین (Mean-Reverting) از ویژگیهای بازار فارکس می باشد، این تکنیک، بسیار خوب کار می کند.
همانطور که در تصویر زیر می بینید، قیمت، بارها و بارها به سمت میانگین متحرک مرکزی رانده شده، همواره حول آن نوسان داشته است. برای این مثال، نمودار ۳۰ دقیقه ای و میانگین متحرک دوره ۵۰ از دوره زمانی ۴ ساعته را در نظر گرفته ایم.
بهتر است در رویکرد معامله گری برگشتی (Reversal Trading)، که در آن با بازنگری میانگین متحرک دوره زمانی بالاتر به دنبال فرصتهای معامله می باشید، این استراتژی را به کار ببرید.
۵#- سطوح اکستنشن فیبوناچی
پیشتر، در مورد ابزار اکستنشن فیبوناچی و روشهای مختلف انجام معاملات بر اساس آنها توضیح دادهایم. برای تعیین اهداف نیز می توان فیبوناچی اکستنشن را به کار برد.
هنگامی که یک ساختار مشابه الگوی ۱۲۳ یا ABC مشاهده کردید، کافیست ابزار فیبوناچی را از بالای موج اصلاحی تا پایین آن ترسیم کنید. سپس سطوح اکستنشن فیبوناچی نمایش داده خواهند شد و از آنها برای تعیین تارگت میتوانید استفاده کنید
بطور کلی، سطوح ۱۳۸ و ۱۶۱ درصد، سطوح نزدیکتری می باشند و بیشترین کاربرد را دارند. همچنین سطح ۱۲۷ را نیز میتوان در نظر داشت.
سطوح ۲۰۰ و ۲۶۱ درصد، سطوحی هستند که قیمت، به ندرت، به آنها برخورد می کند و تنها در صورت قدرتمند بودن روند، امکان برخورد وجود دارد.
۶#- تعیین تارگت بر اساس زمان
در اینجا می توان تارگتها را با دیگر استراتژیهای تعیین تارگت ترکیب نمود. بعنوان مثال، معامله گران روزانه، برای خلاصی از بهرههای شبانه، استراتژی پایان روز (End-of-Day) را با توجه به بازار مورد نظر بکار می برند و تا پایان روز تجاری از همه موقعیتهای باز خود خارج می شوند.
سوئینگ تریدرها نیز، جهت دوری گزیدن از ریسکهای ناشی از نگهداری معاملات در طول آخر هفته و ریسک بروز گپها، از استراتژی target آخر هفته (End-of-Week)، برای بستن همه معاملات خود در جمعه شب بهره می برند.
۷#- حد زیان لغزنده (Trailing Stop)
مانند روش تعیین تارگت بر اساس زمان، یک تکنیک حد زیان لغزنده نیز می تواند با استراتژیهای دیگر ترکیب شود. ولی معمولا معامله گرانی که از این رویکرد استفاده می کنند، می خواهند معاملات برنده خود را تا آنجا که می توانند ادامه دهند و یک استراتژی تارگت باز داشته باشند. به بیان دیگر، آنها تارگت مشخصی ندارند و تنها برای به حداکثر رساندن سود در بازارهای دارای روند، حد زیان خود را به دنبال قیمت تغییر می دهند.
معمولا، میانگینهای متحرک، ابزاری برای جابجایی حد زیان می باشند. در مثال زیر که از یک میانگین متحرک دوره ۵۰ استفاده شده است، معاملهگر برای باقی ماندن در بازار در صورت رخ دادن یک پولبک، هیچگاه حد زیان خود را مساوی این میانگین قرار نمی دهد، بلکه در تعقیب آن جابجا می کند.
نکات مثبت و منفی زیر را نیز در نظر داشته باشید:
- - در این استراتژی، شما هیچ وقت نمی توانید حداکثر مطلق روند را شکار کنید. زیرا حد زیان، همراه با دره های (Low) بازار دارای روند، حرکت می کند.
- - تنها در صورت وجود روندهای طولانی، این استراتژی، سود حداکثری را بدنبال دارد. در بیشتر مواقع، معامله گر سود خود را از دست می دهد.
- - امکان طولانی شدن زمان نگهداری نیز وجود دارد؛ آنچه که بسیاری از معامله گران از پس آن بر نمی آیند. باقی ماندن در در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ معاملات برنده برای یک مدت طولانی، بسیار سخت می باشد.
از این رو، به معامله گرانی که به اندازه کافی دارای تجربه بوده، از روی احساسات تصمیم نمی گیرند و از یک ذهنیت تجاری قدرتمند برخوردار می باشند، استراتژی فوق توصیه می شود.
#سخن پایانی
همانگونه که در آغاز بیان شد، هیچ استراتژی بهتر در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ و یا بدتری وجود ندارد و همه چیز به خود معامله گر بستگی دارد. بدین رو، برای یافتن بهترین استراتژی برای خود، آنها را یک به یک امتحان کنید. سپس، آن را در معاملات خود بکار ببرید، نتایج را ثبت کنید و روش خود را بهبود ببخشید.
در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟
آموزش اندیکاتور در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ شاخص میانگین جهت دار یا ADX آموزش اندیکاتور شاخص میان.
وام گرفتن در حوزه دیفای؛ توضیحی به زبان ساده
وام گرفتن در حوزه دیفای؛ توضیحی به زبان ساده وام گرفتن در حوزه دیفای.
تنها راز موفقیت در دنیای تریدینگ
اساس بازارهای مالی بر احتمالات بنا شده است. برای موفقیت در هر موضوعی ب.
مستند راز بقای بازار های مالی (قسمت سوم) - یاکریم ها
در قسمت سوم از این مستند به سراغ معامله گرانی با راه و رسم یاکریم ها م.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال چیست؟ آیا تحلیل.
چگونه در معاملات ارزهای دیجیتال تارگت مشخص کنیم؟
چگونه در معاملات ارزهای دیجیتال تارگت مشخص کنیم؟ چگونه در معاملات ارزه.
شغل دوم . درآمد اول !
بیاین ببینیم قضیه معامله گری در بازارهای مالی چیه و برای چه کسایی منا.
برنامه ترید یا برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم کنیم؟
برنامه ترید یا برنامه معاملاتی (Trading Plan) چیست و چگونه آن را تنظیم.
پنج ارز دیجیتال بیت کوین، یونی سواپ، چین لینک، سولانا و مونرو را این هفته زیر نظر بگیرید (2 آگوست)
پنج ارز دیجیتال بیت کوین، یونی سواپ، چین لینک، سولانا و مونرو را این ه.
معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال
معرفی انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال معرفی انواع تحلیل در بازار ا.
در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟
بایننس فارسی: جامعترین سایت آموزش ارزهای دیجیتال و صرافی بایننس https://binancefa.com/
کلید خصوصی، کلید عمومی و آدرس بیت کوین چه تفاوتی با هم دارند؟
کلید خصوصی، کلید عمومی و آدرس بیت کوین چه تفاوتی با هم دارند؟ کلید خصوصی، کلید عمومی و آدرس بیت کوین چه تفاوتی با هم دارند؟ کلید خصوصی و کل…
چگونه در معاملات ارزهای دیجیتال تارگت مشخص کنیم؟
چگونه در معاملات ارزهای دیجیتال تارگت مشخص کنیم؟ چگونه در معاملات ارزهای دیجیتال تارگت مشخص کنیم؟ چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟ ا…
معرفی امن ترین روش های نگهداری بیت کوین
معرفی امن ترین روش های نگهداری بیت کوین معرفی امن ترین روش های نگهداری بیت کوین امن ترین روشهای نگهداری بیت کوین را در این مقاله بررسی می…
آموزش ساخت کیف پول کاغذی بیت کوین؛ راهنمای قدم به قدم
آموزش ساخت کیف پول کاغذی بیت کوین؛ راهنمای قدم به قدم آموزش ساخت کیف پول کاغذی بیت کوین؛ راهنمای قدم به قدم کیف پول کاغذی بیت کوین چیست؟ نح…
دلایل افزایش قیمت بیت کوین چیست؟
دلایل افزایش قیمت بیت کوین چیست؟ دلایل افزایش قیمت بیت کوین چیست؟ دلایل افزایش قیمت بیت کوین چیست؟ قیمت بیت کوین در سال 2021 افزایش مییابد…
ارز دیجیتال
ارز دیجیتالارز دیجیتال چیست؟ارز دیجیتال (Cryptocurrency) شکل خاصی از پول دیجیتال است که بر پایه علم رمزنگاری ایجاد شده است. بیشتر ارزهای دی…
حمله ۵۱ درصد در بلاک چین چیست؟
حمله ۵۱ درصد در بلاک چین چیست؟ حمله ۵۱ درصد در بلاک چین چیست؟ حمله 51 درصد در بلاک چین چیست؟ حمله 51 درصد چه مشکلاتی را به وجود میآید؟ در…
چرا عرضه بیت کوین محدود به ۲۱ میلیون واحد است؟
چرا عرضه بیت کوین محدود به ۲۱ میلیون واحد است؟ چرا عرضه بیت کوین محدود به ۲۱ میلیون واحد است؟ چرا عرضه بیت کوین محدود به 21 میلیون واحد است…
تفاوت بیت کوین و بلاک چین چیست؟
تفاوت بیت کوین و بلاک چین چیست؟ تفاوت بیت کوین و بلاک چین چیست؟ تفاوت بیت کوین و بلاک چین چیست؟ اکثر افرادی که بهتازگی وارد دنیای کریپتوکا…
بایننس فارسی
بایننس فارسیبایننس فارسی: جامعترین سایت آموزش ارزهای دیجیتال و صرافی بایننسسرمایه شما میتواند با ارزش رشد کند. درآمد شما میتواند چند بر…
تارگت فروش چیست؟ فرمول دستیابی به اهداف فروش (درس ۱۴ از KPI های بازاریابی و فروش)
هدف یا تارگت فروش (Sales Target) چیست؟ یکی از شاخص های کلیدی بازاریابی اهداف فروش Sales Target است که در درس ۱۴ آن را بررسی میکنیم.
توسط تیم تولید محتوای دیدار -
به روزرسانی شده در ۲۲ تیر ۱۴۰۱ -
زمان مطالعه 3 دقیقه
یکی از اصلیترین مشکلاتی که تیم مشاوره فروش دیدار در بیشتر شرکتها مشاهده میکنند، این است که اثری از تارگت فروش در این شرکتها نیست. در حالی که هدف یا تارگت فروش (Sales Target) یکی از مهمترین شاخص های کلیدی بازاریابی است که باید در نظر گرفته شود. این شد که در درس 14 به سراغ بررسی آن میرویم.
اما تارگت فروش یا همان هدف فروش چطور تعیین میشود؟ اصلا تارگت فروش یعنی چه؟ در واقع هدف فروش (Sales Target) هدفی است که برای یک فروشنده یا بخش فروش تعیین میشود و درآمد یا سود حاصل از فروش در مدت زمانی معین را اندازهگیری میکند. در ادامه به تعریف کاملیتری از هدف گذاری در فروش میپردازیم. تعیین اهداف فروش به شما و تیم فروشتان در دستیابی به اهدافتان کمک میکند. شما میتوانید برای پیش بینی بهتر درآمد خود از انواع مختلف فروش استفاده کنید.
یکی از کلیدهای تعیین اهداف فروش، اطمینان از قابل مشاهده بودن آن برای کل تیم است. طراحی یک هدف به صورت بصری میتواند تأثیر بسزایی در فروش داشته باشد. به عنوان مثال، میتوان از یک نمودار میله ای برای نشان دادن عملکرد جاری، گذشته و اهداف فروش بصورت یکجا و در یک تصویر استفاده کرد.
هدف فروش (Sales Target) چیست؟
امروزه بسیاری از سازمانهای فروش به منظور پیگیری روند فروش خود از روش مدیریت فرایند فروش استفاده میکنند. فرایند فروش به معنای نمایش تصویری از روند فروش شماست که در آن تمام مشتریان احتمالی و سرنخها نمایش داده میشوند و بر اساس عملکردشان در چرخه فروش مرتباً پیگیری میشوند. هر فرصت و یا معامله فروش ارزش خاص خود را دارد که در هدف فروش هم محاسبه میشود.
بنابراین تعریف تارگت فروش به زبان ساده به صورت زیر است:
هدف فروش (Sales Target) ابزاری است برای فروش که به شما امکان شناسایی و سنجش فرصت فروش محصول یا خدمات را برای دستیابی به هدف مورد نظرتان میدهد.
معنی تارگت فروش از نظر لغوی بسیار ساده است، اما اینکه چگونه تارگت مشخص کنیم و نحوه تارگت گذاری ما چطور باشد، نه تنها اهمیت زیادی دارد بلکه با پیچیدگیهایی هم همراه است.
اکثر شرکتها فقط یک نوع هدف یعنی هدف یا درآمد نهایی را پیگیری میکنند. با این حال، روش مدیریت فرایند فروش به شما امکان دسترسی به ابزار پیش بینی تعاملی را میدهد تا به وسیله آن بتوانید میزان فروش خود را در بازار هدف کنترل کنید. در ادامه 5 نوع هدف اساسی از اهداف فروش بیان شده که به شما در تحلیل و پیش بینی پیشرفت فروشتان کمک خواهد کرد.
فرمول محاسبه و نحوه دستیابی به اهداف فروش
فرمول تارگت فروش از محاسبه ساده زیر به دست میآید:
نشریه کسب و کار هاروارد (هاروارد بیزینس ریویو ) مینویسد:
وقتی 10 الی 20 ٪ از فروشندگان، به اهداف فروش نمیرسند، ممکن است مشکل از فروشندهها باشد. اما وقتی بیشتر فروشندهها به اهداف فروش خود نمیرسند، دیگر مشکل هدف گذاری آنهاست.
این موضوع، اهمیت دقت در تعیین اهداف فروش را برجسته میکند و تعیین این اهداف به نوبه خود چالش برانگیزاست. یعنی باید تعادل و بالانس دقیقی بین اهداف فروش باشد که این امر مستلزم در نظر گرفتن اهداف کسب و کار، عملکرد دوره قبلی و همچنین عملکرد تیم فروش است. تنظیم درست اهداف فروش میتواند تأثیر در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ بسزایی در بین اعضای تیم داشته باشد و برای نمایندگان نیز انگیزه ایجاد کند که تلاش بیشتری برای بستن معاملات از خود نشان دهند.
در تعیین اهداف فروش باید چندین فاکتور و اهداف خاص را در نظر گرفت مانند اینکه آیا میخواهید کسب و کار جدیدی راه بیندازید، حسابهای موجود را بیشتر کنید یا با مشتریان قبلی کار کنید. علاوه بر این، اهداف فروش باید روی ساختار مشوقهای فروش مانند مدل کمیسیون و جبران خدمت کارکنان تاثیر گذار باشد.
چه کسانی از اهداف فروش استفاده میکنند؟
مدیران اجرایی، مدیران فروش و نمایندگان آنها
نحوه نظارت بر عملکرد فروش در مقابل اهداف فروش
دستیابی به اهداف فروش نیاز به نظارت فعال بر عملکرد آن بصورت روزانه، هفتگی و ماهانه دارد. اهداف فروش باید پویا و با تمرکز بر عملکرد کوتاه مدت باشند. هرچه نمایندگان فروش بدانند که کار و مشارکتشان چقدر در رسیدن به اهداف فروش موثر است، به همان نسبت انگیزه آنها برای دستیابی به این اهداف بیشتر خواهد شد.
یکی از بهترین روشها برای نظارت بر عملکرد فروش در برابر اهداف آن، استفاده از جدول فروش و نمایش آن در تلویزیون است. دلایل اصلی ایجاد جدول رده بندی فروش عبارتند از:
- امکان ردیابی لحظه ای عملکرد پرسنل فروش بصورت جداگانه
- امکان ردیابی لحظه ای عملکرد تیم فروش
- مقایسه عملکرد به طور مستقیم با استفاده از چند معیار فروش یا ارزیابی عملکرد آن
- ایجاد رقابت دوستانه برای تقویت انگیزه در تیم فروش
- ایجاد محیطی شفاف و مبتنی بر داده
- تصمیم گیری آنی بر اساس داده های موجود به جای انتظار برای گزارش های سه ماهه پایانی
انواع اهداف فروش (Sales Targets)
اهداف فروش درآمد فروش شما را بر اساس مقدار فرصت و شرایط در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ مختلف محاسبه و پیش بینی میکنند:
- احتمال قرارداد بستن: احتمال کسب فرصت به منظور نهایی کردن فروش و بستن قطعی قرارداد.
- فرصتهای رتبه بندی شده: احتمال ایجاد فرصت برای بستن قراردادهای شخصی.
- فرصت در فرآیند فروش: موقعیت فعلی فرصت در فرآیند فروش.
- وضعیت فرصت فروش: به معنای بررسی این موضوع در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ که فروش انجام شده و یا در مسیر انجام است.
قبل از اینکه به درآمد برسید باید مشخص کنید که برای تیم شما هدف از فروش چیست؟ در ادامه 5 تارگت فروش را توضیح میدهیم که میتوانید برای پیش بینی درآمد خود از آنها استفاده کنید:
تارگت فروش 1: هدف فروش (Sales Target) بدون وزن
تارگت فروش بدون وزن لیبرالترین (آزادترین) نوع هدف فروش است. هدف فروش بدون وزن به مجموع مقادیر فرصتهای موجود در خط تولید گفته میشود اما نمای درستی از تجارت و کسب و کار شما نشان نمیدهد. در این دیدگاه هیچ یک از معاملات بالقوهای که در طی فرایند فروش از دست رفته اند، در نظر گرفته نمیشوند و در واقع برای همه فرصتهای خود احتمال فروش 100٪ را پیشبینی میکنند.
مفهوم قدرتمندی که در پس فرایند فروش وجود دارد این است که شما میتوانید به راحتی احتمال بسته شدن معامله در هر مرحله از فرایند فروش خود را تعیین کنید. سپس درصد آن را اندازهگیری کنید که این موضوع به شما این امکان را میدهد که فرایند فروش خود را با استفاده از هدف فروش وزنی محاسبه کنید. هدف فروش وزنی چیست؟
تارگت فروش 2: هدف فروش (Sales Target) وزنی
هدف فروش وزنی تارگت فروشی پویا است، یعنی مجموع تمام مقادیر فرصتها با توجه به موقعیت آنها در فرآیند فروش، احتمال بستن قرارداد در هر مرحله از فروش و مدت زمان تعریف شده برای آن هدف. این هدف واقعیترین هدف فروش است و فرصتهای از دست رفته در طول فرآیند فروش را هم مورد توجه قرار میدهد. طبق گفته دیوید بروک:
هدف وزنی برابر است با مجموع کل ارزش فرصت در هر مرحله فروش ضربدر احتمال بسته شدن معامله در آن مرحله.
تارگت فروش 3: هدف فروش (Sales Target) رتبه بندی شده
هدف فروش رتبه بندی شده به مجموع تمام مقادیر فرصتها گفته میشود که با توجه به رتبه بندی فرصت توسط تعرفه فروش و مدت زمان تعریف شده برای آن هدف محاسبه میشود. هدف رتبه بندی برآورد هر نماینده فروش در مورد شانس فردی آنها برای به دست آوردن یک فرصت خاص است. درصدهای وزنی برای هر مرحله از فروش در این نوع هدف گنجانده نشده است. این یک هدف شخصی است و مربوط به تنظیمات فردی و تجربههای نمایندگان با مشتری میباشد.
تارگت فروش 4: هدف فروش (Sales Target) متعادل
هدف فروش متعادل محافظه کارترین نوع هدف است. یک هدف فروش متعادل یعنی مجموع تمام مقادیر فرصتها با توجه به موقعیت آنها در فرآیند فروش با توجه به رتبه بندی فرصت و مدت زمان تعریف شده برای آن هدف. هدف فروش متعادل، فرصتهای از دست رفته را هم در نظر میگیرد و نسبت به سایر اهداف در اولویت قرار دارد. این همان هدف فروشی است که باید روی آن تمرکز شود.
تارگت فروش 5: هدف فروش (Sales Target) یا درآمد واقعی
این نوع هدف فروش محاسبه مقدار واقعی درآمد- یعنی مجموع تمام مقادیر فرصتهای کسب شده در یک محدوده هدف مشخص- است. به عبارت دیگر، به مجموعه درآمدی گفته میشود که تیم فروش شما در مدت زمان مشخصی به دست آورده است. با پیگیری جزئیات هر فرصت فروش، میتوانید در مسیر پیشرفت فروش خود باقی بمانید و از اینکه تیم فروش شما به اهداف فروش خود دست پیدا میکند اطمینان حاصل کنید.
پیگیری موثر اهداف فروش (Sales Targets)
اهداف فروش به شما این امکان را میدهند تا از طریق شرایط مختلف بتوانید به طور موثر فرصتهای فروش خود را پیدا کنید. با این حال، در ابتدا باید به تعیین اهداف فروش خود بپردازید. نکته مهم این است که شما ابتدا خواسته و تارگت فروش خود را به طور دقیق درک کنید و سپس در جهت تحقق هدف فروش خود تلاش کنید.
تارگت یا هدف فروش (Sales Target) یک ارزش خاص مبتنی بر زمان است که قابل تغییر است و نیروی فروش به سمت تحقق هدف فروش هدایت میشود. هنگامی که هدف فروش خود را تنظیم کردید، پس از آنکه دقیقا مشخص کردید که فروش به تیپهای شخصیتی مختلف چطور انجام میشود؛ شروع به قراردادن مشتریان بالقوه در مسیر خط تولید خود میکنید میتوانید به راحتی اهداف فروش، سهمیه فروش و هر نوع سفارشی را در زمان واقعی پیگیری کنید.
پیگیری اهداف فروش، میزان دستیابی هر بخش به سطح تعیین شده برای آنها نیازمند استفاده از ابزارهای اتوماسیون و مدیریت ارتباط با مشتری خواهد بود. در این صورت میتوانید به وضوح ببینید که چقدر به هدف فروش خود رسیدهاید و چقدر تواستهاید در دستیابی به استراتژی حفظ مشتریان خود موفق عمل کنید. ما در نرمافزار CRM دیدار امکان تست رایگان را برای شما فراهم کردهایم که به راحتی بتوانید نمونههایی از اقدامات فروش را در این بستر امتحان کنید.
نتیجهگیری
تارگت فروش در واقع یکی از ابزارهای موفقیت در بازاریابی و فروش است. کسب و کارهایی که برای خود هدف فروش تعیین میکنند میتوانند در فرایند فروش میزان موفقیت خود را به دقت اندازه بگیرند. ما انواع هدف فروش را برای شما تعیین کردیم که میتوانید متناسب با کسب و کار و صنعت خودتان هر کدام یا ترکیب آنها را به کار بگیرید. فراموش نکنید تنها تعیین هدف فروش کافی نیست و شما باید انواع روشهای افزایش فروش را هم بشناسید و آنها را در استراتژیهای فروش خودتان جا بدهید.
شاخص های کلیدی ارزیابی عملکرد KPI
نرخ تبدیل یا Conversion Rate چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟
هزینه جذب سرنخ Cost per Lead چیست و چگونه محاسبه می شود؟
منابع و روش های بازاریابی چیست و چه تفاوتی با هم دارند؟
زمان پاسخ دهی سرنخ Lead Response Time چیست؟
میانگین میزان معامله Average deal-lead size چیست؟ + روش های بهینه سازی
سرعت فروش Pipeline Velocity چیست و چگونه می توانیم آن را بهینه سازی کنیم؟
نرخ قرارداد بستن (Sales Closing Ratio) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
هزینه جذب مشتری Customer Acquisition Cost چیست؟ | فرمول محاسبه
ارزش طول عمر مشتری (CLV) چیست و چگونه ارزیابی می شود؟
نرخ ریزش مشتری Customer churn rate چیست و چگونه آن را کاهش دهیم؟
زمان چرخه فروش Sales cycle length چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟
فعالیت به ازای هر فروشنده Activity per rep چیست و چگونه محاسبه می شود؟
نرخ رشد فروش Sales Growth چیست ؟ | فرمول محاسبه
اهداف فروش Sales Target چیست؟ | فرمول دستیابی به اهداف فروش
نرخ نگهداشت مشتری Customer retention rate چیست و چگونه اندازه گیری می شود؟
سوالات متداول
فروش هدفمند چیست؟
هدف گذاری فروش فرآیند تحقیق، شناسایی، جذب و اولویت بندی سرنخهایی است که احتمال خرید محصول شما را دارند. این ممکن است کاری باشد که بخش فروش شما قبلاً انجام داده است، اما بسیاری از تیمها بدون اجرای جزئیات به این ایده پاسخ میدهند.
چگونه هدف گذاری فروش انجام دهیم؟
حاشیههای سودی که هر یک از فروشهای شما به دست میآورد را در نظر بگیرید؛ دستیابی به رقم هدف فروش شما فایده کمی دارد اما برای دستیابی به آن، حاشیه سود خود را کاهش دهید. واقع بین باشید؛ اهداف شما باید توسط اطلاعات طرح بازاریابی پشتیبانی شوند. تمام هزینههای کسب و کار خود را در ذهن داشته باشید و برای رشد برنامه ریزی کنید.
چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟
خبر " چگونه در معاملات تارگت (هدف) مشخص کنیم؟ از منبع ارز دیجیتال " با موضوع CryptoNews-ارز دیجیتال در تاریخ ۱۴۰۰/۰۱/۰۲ منتشر شد.
بسیاری از معامله گرها تمام زمان و انرژی خود را صرف یافتن بهترین نقطه ورود به معامله می کنند، اما پس از آنکه وارد معامله شدند، سردرگم می شوند و نمی دانند چگونه باید معاملات خود را مدیریت کنند. حاصل این جریان در معامله گرها کاهش اعتماد به نفس، تصمیم گیری احساسی، ازدست دادن فرصت ها و انجام اشتباهاتی است که بعداً ثمری […]
بسیاری از معامله گرها تمام زمان و انرژی خود را صرف یافتن بهترین نقطه ورود به معامله می کنند، اما پس از آنکه وارد معامله شدند، سردرگم می شوند و نمی دانند چگونه باید معاملات خود را مدیریت کنند. حاصل این جریان در معامله گرها کاهش اعتماد به نفس، تصمیم گیری احساسی، ازدست دادن فرصت ها و انجام اشتباهاتی است که بعداً ثمری جز پشیمانی ندارند. دانش در مورد چگونگی تعیین اهداف در معاملات بسیار مهم است، اما اغلب نادیده گرفته در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ می شود.معامله گری که برای تعیین اهداف خود استراتژی دقیقی داشته باشد می تواند با از بین بردن حدس و گمان، با اطمینان بیشتری دست به معامله بزند. از این رو، در ادامه این مقاله، با استفاده از مطلبی که در وب سایت تریدسایتی منتشر شده است، به هفت روش موثر برای تعیین اهدافی صحیح برای معاملات اشاره خواهیم کرد.۱: نسبت ثابت سود به زیان ساده ترین تکنیک برای تعیین هدف، ثابت درنظرگرفتن نسبت سود به زیان است.۱) فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر را اندازه بگیرید. در مثال زیر، این فاصله ۷.۲۵ واحد محاسبه شده است.۲) حد ضرر را به نسبت در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ فاصله از هدف و نسبت دلخواه سود به زیان، در ۱، ۲ یا ۳ ضرب کنید.همانطور که ملاحظه می کنید، این روشی بسیار ساده برای پیاده سازی استراتژی هدفی ثابت و همیشگی است.بالابودن نسبت سود به زیان، لزوماً بهتر نیست و هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال بُرد کمتر خواهد بود.به طور خاص، معامله گران تازه واردی که به دنبال کسب دانش و تجربه در بازار هستند، بهتر است هدفی کوچک تر با نسبت سود به زیان کمتر انتخاب کنند تا احتمال بُرد بیشتری داشته باشند و سریع تر به اعتمادبه نفس لازم برای معامله گری دست یابند.۲: سطوح اخیر حمایت و مقاومتیکی دیگر از استراتژی های هدفی که در میان معامله گران بسیار محبوب است، از آخرین سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کند. سطوح حمایت و مقاومت موانعی جدی برای حرکات قیمت هستند و منطقی است هدف خود را به شکلی انتخاب کنید که قیمت مجبور نباشد از سطوح مهم حمایت و مقاومت عبور کند، زیرا این امر می تواند احتمال رسیدن قیمت به هدف شما را کاهش دهد. به طور کلی، معامله گران اغلب مهم ترین سطح حمایت یا مقاومت اخیر را پیدا می کنند و سپس هدف را چند نقطه بالاتر یا پایین تر (با توجه به موقعیت گیری معامله) از آن قرار می دهند. این مسئله مهم است. در مثال زیر، اگر وارد موقعیت شورت (Short) شده اید، بهتر است هدف را چند نقطه بالاتر از سطح حمایت قرار دهید تا احتمال خطر بازگشت قیمت از سطح حمایت کاهش یابد.۳: بازتاب الگوروش بعدی، استفاده از ارتفاع الگو برای تعیین میزان رشد قیمت بعد از شکست مقاومت است که برخی از معامله گرها این رویکرد را بازتاب الگو (Pattern projection) یا حرکات محاسبه شده (Measured moves) می نامند.در نمودار زیر، شاهد یک الگوی سروشانۀ معکوس هستیم که صعودی است. در این حالت، ابتدا ارتفاع الگو را از پایین ترین نقطه تا بالاترین نقطه محاسبه می کنیم و سپس، همین فاصله را از سطح مقاومت به بعد ادامه می دهیم.اگر از این استراتژی هدف استفاده می کنید، توجه داشته باشید که باید فاصله پایین ترین نقطه را تا بالاترین نقطه الگو به طور دقیق اندازه گیری کنید تا فاصله صحیح را به دست بیاورید.همچنین، برخی از معامله گران پس از محاسبه ارتفاع الگو، آن را در ضرایب ۰.۷۵، ۱.۲۵، ۱.۵ یا حتی ۲ ضرب می کنند. باز هم تأکید می کنیم که هرچه هدف شما دورتر باشد، احتمال برخورد قیمت با آن نیز کمتر خواهد بود. درمجموع، در به کارگیری هر استراتژی جدید، بهتر است اهداف خود را محافظه کارتر انتخاب کنید. این مسئله به شما کمک می کند بسیار سریع تر اعتمادبه نفس لازم را پیدا کنید و احتمال بُرد بیشتری داشته باشید.۴: میانگین متحرک در تایم فریم بالاتراین روش به طور ویژه در معاملات بازار فارکس به خوبی جواب می دهد، زیرا در این بازار قیمت ها اغلب صرف نظر از هر میزان نوسانی که داشته باشند، باز هم در گذر زمان به میانگین نزدیک می شوند.چه چیزی در تمامی نقاط تصویر زیر صادق است؟ قیمت همیشه در حال بازگشت به میانگین متحرک مرکزی است و دائماً در اطراف این میانگین متحرک معامله می شود. در این مثال، ما نموداری ۳۰ دقیقه ای و میانگین متحرک ۵۰ دوره ای از تایم فریم چهارساعته را در نظر می گیریم.در رویکرد معاملات بازگشتی، بهتر است استراتژی هدف میانگین متحرک در بازه های زمانی بالاتر تعیین شود، زیرا می توانید با استفاده از میانگین متحرک در تایم فریم های بالاتر فرصت های معامله گری بیشتری به دست آورید.۵: سطوح فیبوناچی اکستنشن (بسط یافته)سطوح فیبوناچی اکستنشن (بسط یافته) در بسیاری از ایده های معاملاتی به کار گرفته می شوند. علاوه بر این، از این سطوح برای تعیین هدف معاملات نیز می توان استفاده کرد. پس از شکست مقاومت و شناسایی نقاط A-B-C، ابزار فیبوناچی خود را از پایین تا بالای حرکتی که با شکست مقاومت همراه شده است، رسم کنید. پس از یافتن سطح فیبوناچی اصلاحی C، می توانید یکی از سطوح فیبوناچی اکستنشن را به عنوان هدف خود انتخاب کنید.به طور کلی، سطوح فیبوناچی اکستنشن ۱.۳۸ و ۱.۶۱ نزدیک ترین سطوح هستند و بیشتر از سایر سطوح به عنوان هدف در نظر گرفته می شوند.قیمت به ندرت با سطوح ۲ و ۲.۶۱ برخورد می کند و روندی قدرتمند برای رسیدن قیمت به این سطوح مورد نیاز است.۶: اهداف زمان مَنداهداف زمان مند را می توان با سایر استراتژی های هدف ترکیب کرد. به عنوان مثال، معامله گران روزانه اغلب از استراتژی هدف در پایان روز (بازه معاملاتی) استفاده می کنند و در پایان روز معاملاتی، برای جلوگیری از احتمال ضرر در طول شب، از تمام موقعیت های باز خود خارج می شوند.اغلب معامله گرانی که با استفاده از نوسانات هفتگی بازار دست به معامله می زنند، استراتژی هدف آخر هفته را به کار می گیرند و پیش از شروع تعطیلات آخر هفته، از تمام معاملات باز خود خارج می شوند تا در تعطیلات و هنگامی که نظارتی بر معاملات خود ندارند، دچار ضرر نشوند.۷: حد ضرر شناورمشابه هدف زمان مند، حد ضرر شناور نیز روشی است که می توان آن را با سایر استراتژی های هدف ترکیب کرد.به طور کلی، معامله گرانی که از رویکرد حد ضرر شناور استفاده می کنند، قصد دارند تا جایی که ممکن است از معاملات کسب سود کنند. این معامله گرها استراتژی هدفی با پایان باز انتخاب می کنند، به این معنی که آنها اصلاً هدفی مشخص نمی کنند و حد ضرر خود را صرفاً با دنبال کردن حرکات قیمت، تنظیم می کنند تا سود خود را در بازارهای پرنوسان به حداکثر برسانند.معامله گرها معمولاً از میانگین های متحرک به عنوان ابزاری برای ایجاد حد ضرر شناور استفاده می کنند. در مثال زیر، شاهد میانگین متحرک ۵۰ دوره ای هستید، به صورتی که معامله گر حد ضرر شناور خود را مبتنی بر حرکات میانگین متحرک تعیین می کند. اما، توجه داشته باشید که هدف هرگز نباید دقیقاً روی میانگین متحرک تنظیم شود تا در صورت ایجاد حرکات بازگشتی معمول، زود از معامله خارج نشوید.همچنین، چند نکته مثبت و منفی نیز در مورد تعیین حد ضرر شناور باید در نظر گرفته شود:با حد ضرر شناور، شما هرگز به حداکثر سود ممکن در روند در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ موردنظر دست نخواهید یافت، زیرا حد ضرر شناور معمولاً کف (کمترین) قیمت ها را در بازاری پرنوسان در نظر می گیرد.حد ضرر شناور تنها طی روندهای بلندمدت تر شما را به حداکثر سود می رسد. در بسیاری از موارد، معامله گر مجبور می شود مقداری از سود خود را در روند بازگشتی قیمت در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ پس دهد.با استفاده از حد ضرر شناور، زمان نگهداری معامله ممکن است به میزان قابل توجهی افزایش یابد، به صورتی که بسیاری از معامله گران از پس آن برنیایند. ماندن در معاملات برنده برای مدت زمانی طولانی بسیار دشوار است.بنابراین، بهتر است معامله گران باتجربه ای که درگیر احساسات نمی شوند و در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ بنیان محکمی برای ذهنیت معاملاتی خود دارند، از استراتژی حد ضرر شناور استفاده کنند.جمع بندیهمانطور که در ابتدا اشاره کردیم، هیچ استراتژی هدف بهتر یا بدتری وجود ندارد و انتخاب نوع استراتژی هدف کاملاً بستگی به معامله گر دارد و اینکه کدام استراتژی هدف برای معامله گر بهتر کار می کند. بنابراین، برای شروع، فقط چند مورد را انتخاب کنید، آنها را یکی یکی امتحان کنید و ببینید با کدام یک راحت تر می توانید کار کنید.سپس، استراتژی مورد نظر را در معاملات خود به کار بگیرید، نتایج معاملات خود را پیگیری کنید و به بهبود رویکردی که انتخاب کرده اید، ادامه دهید.در این باره بیشتر بخوانید
دیدگاه شما