رمز ارز رز (ROSE) چیست؟ به همراه نمودار و قیمت لحظه ای آن
رمز ارز رز (ROSE) چیست؟
در طول سالها، پروژههای مختلف بلاک چینی ظاهر شدهاند که «قاتلان اتریوم» نامیده میشوند؛ زیرا این پروژهها پتانسیل جایگزینی برای شبکه اتریوم را دارند. همچنین این دیدگاه وجود دارد که هدف تیمهای پشت سر این پروژهها نابودی اتریوم است، اما این اصلاح در حد یک دیدگاه باقی مانده و اتریوم همچنان پادشاه است. شبکه رمز ارز رز با نام Oasis آخرین پروژه بلاک چین است که «قاتل اتریوم» نام دارد.
این شبکه شبیه اتریوم است، اما دو ویژگی مهم و کلیدی دارد که آن را ارتقا میدهند: ۱. حریم خصوصی و ۲. مقیاسپذیری. در این مقاله قصد داریم به معرفی رمز ارز رز، نحوه کارکرد شبکه آن، توکن Rose و سایر موارد بپردازیم؛ پس با ما همراه باشید.
شبکه Oasis چیست؟
شبکه Oasis (توکن: ROSE) یک شبکه بلاک چین اثبات سهام (PoS) است که بهعنوان یک پلتفرم حفظ حریم خصوصی برای امور مالی باز و استفاده مسئولانه از دادهها طراحی شده است. Oasis یک بلاک چین لایه اولیه مانند اتریوم یا بیت کوین است که از ابتدا ساخته شده و از ویژگیهای آن میتوان به محرمانهبودن دادهها و افزایش توان عملیاتی تا ۱۰۰۰ تراکنش در ثانیه (TPS) اشاره کرد.
نبود حریم خصوصی در بلاک چین یکی از موانع بزرگتر برای پذیرش این فناوری است. شبکه Oasis میخواهد این شکاف را بهمنزله یک پروتکل بلاک چین با محوریت حریم خصوصی که از اقتصاد داده غیرمتمرکز و امور مالی باز پشتیبانی میکند، پر کند.
این ویژگیهای منحصربهفرد حریم خصوصی خود را با توان عملیاتی بالا و معماری امن ترکیب کرده و آن را برای تقویت برنامههای مالی غیرمتمرکز مقیاسپذیر خصوصی (DeFI) و گسترش امور مالی باز فراتر از معاملهگران ارز و پذیرندگان اولیه ایدهآل میکند.
بنیانگذاران شبکه رمز ارز رز
Oasis Labs توسعهدهنده اصلی شبکه Oasis است. این سازمان را داون سانگ، استاد گروه مهندسی برق و علوم کامپیوتر در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، در سال ۲۰۱۸ تأسیس کرد. تیم Oasis متشکل از استعدادهای برتر از سراسر جهان با پیشینهای از گوگل، اپل، آمازون، کارنگی ملون، هاروارد، استنفورد و غیره است که همگی متعهد به رشد و گسترش تأثیر شبکه Oasis هستند.
ویژگیهای شبکه رمز ارز رز
افزایش حریم خصوصی و محرمانه بودن کاربر
Oasis همچنین از ParaTimes محرمانه پشتیبانی میکند که میتواند برای ایجاد قراردادهای هوشمند محرمانه استفاده شود. در یک ParaTime محرمانه، گرهها ملزم هستند از یک محیط اجرای مورد اعتماد (TEE) استفاده کنند که بهعنوان محیطی امن برای اجرای قرارداد هوشمند عمل میکند.
دادههای رمزگذاریشده به همراه قرارداد هوشمند به محفظه امن میروند. سپس رمزگشایی شده و توسط قرارداد هوشمند پردازش میشوند و قبل از ارسال مجدد رمزگذاری میشوند. این تضمین میکند که دادههای کاربر خصوصی محرمانه باقی میماند و اپراتور گره یا توسعهدهنده قرارداد هوشمند نمیتواند آن را مشاهده کند.
حریم خصوصی دادهها در این سطح، طیف وسیعی از موارد استفاده جدید را در بلاک چین باز میکند و به دادههای شخصی یا حساس مانند صورتحسابهای بانکی، اطلاعات سلامت و شمارههای امنیت اجتماعی اجازه میدهد تا بهطور ایمن توسط برنامههای ساختهشده در شبکه استفاده شوند. این پتانسیل چیزی است که در بلاک چینهای فعلی مانند اتریوم یا بیت کوین ایمن نیست.
محاسبات با قابلیت حفظ حریم خصوصی همراه با بلاک چین امکان ایجاد یک دارایی دیجیتالی را فراهم میکند که آزمایشگاههای Oasis آن را دادههای توکنشده مینامند. بلاک چین به کاربران و توسعهدهندگان اجازه میدهد تا سیاستهای استفاده را با یکپارچگی بالا ثبت و اجرا کنند. محاسبات محرمانه تضمین میکند که دادهها خصوصی باقی میمانند و بدون اجازه نمیتوان از آنها استفاده مجدد کرد.
ارائهدهندگان داده در شبکه میتوانند با استفاده از دادههای توکنشده خود با قراردادن دادههای خود در برنامهها جوایزی کسب کنند و در عین حال کنترل کاملی بر نحوه مصرف اطلاعات خصوصی خود توسط سرویسهایی که استفاده میکنند داشته باشند.
برخی از پروژهها قبلاً ساخت برنامههایی را آغاز کردهاند که از توکنسازی دادهها در شبکه Oasis استفاده میکنند؛ از جمله Binance، Chainlink، BMW Group، Balancer و… .
جامعه اکوسیستم Oasis را هدایت میکند
شبکه Oasis در حال پرورش اکوسیستمی متشکل از اپراتورهای گره، توسعهدهندگان DApp، دانشگاهها و غیره است. همچنین یک برنامه کمک هزینه را راهاندازی کرده است تا توسعهدهندگان را تشویق کند برنامههای جدید DApp، پروتکلهای DeFi، محصولات اولیه حفظ حریم خصوصی و ادغامهایی را در بالای شبکه بسازند تا فرایند رشد را تقویت کنند. متقاضیان واجد شرایط دریافت توکنهای ROSE از ۵ تا ۵۰ هزار دلار بسته به محدوده هر پروژه هستند.
همچنین شبکه Oasis دارای بزرگترین برنامه دانشگاهی در بین بلاک چین لایه ۱ است، با ۲۵ بخش دانشگاهی برتر که در پنج قاره پراکنده شدهاند. اعضای این برنامه، برنامهها را میسازند، گرهها را اجرا میکنند و موارد دیگر. سازمانهای دانشجویی دانشگاهی شامل انجمن دانشجویی مالی دیجیتال دانشگاه Tsinghua، Blockchain در برکلی و… هستند.
محرمانه بودن و مقیاسپذیری
شبکه Oasis را میتوان برای ساخت قراردادهای هوشمند خصوصی استفاده کرد که میتواند با ارائه محرمانه بودن دادههای سرتاسر، حریم خصوصی دادهها را در طول پردازش حفظ کند. این شبکه همچنین بسیار مقیاسپذیر است و بهراحتی بر زمان کند تراکنش و هزینههای بالای تراکنش که در بسیاری از شبکههای دیگر وجود دارد، غلبه میکند.
انتظار میرود توانایی شبکه Oasis برای ایجاد برنامههای غیرمتمرکز خصوصی مقیاسپذیر (DApps) حریم خصوصی دادهها و موارد استفاده جدید در DeFi خصوصی را ارتقا دهد که میتواند به گسترش DeFi و محصولات آن به بازار اصلی کمک کند.
شبکه رمز ارز رز چگونه کار میکند؟
شبکه Oasis از یک الگوریتم اجماع PoS استفاده میکند که در آن گرههای اعتبارسنجی تصادفی به کار رفته است که توکنهای بومی (در این مورد، ROSE) را به اشتراک میگذارند تا امتیاز اعتبارسنجی بلوکهای جدید و کسب پاداش را به دست آورند.
مقیاسپذیری شبکه Oasis با تفکیک عملیات اجماع و محاسباتی آن به آنچه لایه اجماع و لایه ParaTime مینامد به دست میآید. در ادامه به تجزیه این شبکه میپردازیم:
لایه اجماع: موانع بزرگتر برای ورود به بازار میزبان مکانیسم اجماع ایمن و بسیار مقیاسپذیر است که توسط گرههای اعتبارسنجی اجرا میشود؛ جایی که بلاکها اعتبارسنجی و به بلاک چین اضافه میشوند.
لایه ParaTime :ParaTimes محیطهای زمان اجرا هستند که محاسبات را در حالت اشتراکی نشان میدهند. هرکسی میتواند ParaTime خود را توسعه دهد و بسازد. هر ParaTime را میتوان بهصورت مجزا برای رفع نیازهای یک برنامه خاص توسعه داد.
اجماع و اجرا در شبکه Oasis با استفاده از دو لایه از هم جدا میشوند که به شبکه کمک میکند چندین تراکنش را موازی پردازش کند. به این ترتیب، محاسبات با منابع فشرده پردازش شده در یک ParaTime، تراکنشهای سادهتر و سریعتر پردازششده در دیگری را مختل نمیکند.
توکن رز (ROSE) چیست؟
ROSE توکن بومی شبکه Oasis است که در نوامبر ۲۰۲۰ راهاندازی شد. از این توکن برای پرداخت هزینههای تراکنش، تفویض اختیار در لایه اجماع و سهامداری توسط گرههای اعتبارسنجی استفاده میشود.
مجموع عرضه توکنهای ROSE به ۱۰ میلیارد محدود شده است. تقریباً ۱.۵ میلیارد توکن در طول راهاندازی شبکه اصلی منتشر و به عرضه در گردش اضافه شد. تا دسامبر ۲۰۲۱، بیش از ۳.۴ میلیارد توکن ROSE در گردش بوده است.
استیکینگ رمز ارز رز
شبکه Oasis ۲.۳ میلیارد توکن ROSE را برای استفاده بهعنوان پاداش برای نمایندگان و سهامدارانی که شبکه را ایمن میکنند، کنار گذاشته است. توکنهایی که برای شرطبندی پاداشها در نظر گرفته شدهاند، مطابق با مکانیسم استخراج شبکه پرداخت میشوند.
چگونه توکنهای رز را ذخیره کنم؟
Oasis Network یک کیف پول تحت وب دارد که از آن بهعنوان بهترین راه برای ذخیره و به اشتراکگذاری توکنهای ROSE استفاده میکند. این یک رابط کاربری مناسب و ایدهآل برای تراکنشهای سریع توکن ROSE، با پروتکلهای امنیتی قوی و احراز هویت مبتنی بر حافظه برای محافظت از موجودی کیف پول شما ارائه میکند.
کیف پول های رمز ارز رز
کیف پول وب Oasis سادهترین راه برای به اشتراک گذاشتن توکنهای ROSE است. دارندگان این توکن میتوانند انتخاب کنند که با شرطبندی داراییهای خود به شبکه کمک کنند و تا ۲۰ درصد از پاداشهای سهام کسب کنند. این کیف همچنین دارای یک پسوند کروم با تمام ویژگیهای اصلی کیف پول وب اصلی است.
آیا رز گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری است؟
ROSE ممکن است ورود جدیدی به بازار کریپتو باشد، اما توانسته است با ارزش بازار، جایگاهی را در میان ۱۰۰ رمز ارز برتر حفظ کند. فقط یک سال بعد ارزش آن از ۰.۰۳ دلار در زمان عرضه در نوامبر ۲۰۲۰ به بیش از ۰.۲۰ دلار رسید.
هیچکس نمیتواند با اطمینان مطلق بگوید که ارزش ROSE در یک سال دیگر چقدر خواهد بود، اما تیم Oasis در حال کار روی ایجاد بسیاری از ویژگیهای جدید برای شبکه، علاوه بر رشد و پذیرش است. بهروزرسانیهای منظم، پشتیبانی سرمایهگذاران نهادی و استعداد تیم توسعه اصلی، همگی برای آینده توکنهای ROSE بهعنوان یک سرمایهگذاری خوب هستند.
سخن پایانی
درمجموع، شبکه رمز ارز رز یک اثبات امیدوارکننده پروژه بلاک چین با سه ویژگی کلیدی است: حریم خصوصی، مقیاسپذیری و تطبیقپذیری. این مانند ترکیبی از Polkadot و Ethereum است، اما دارای ویژگیهای خصوصی داخلی است که میتواند موارد استفاده جدید تخیلی را برای برنامههای DeFi و همچنین دادههای توکنشده را باز کند. با تأکید بر اقتصاد داده مسئولانه، فناوری محاسبات محرمانه و قراردادهای هوشمند محرمانه، پتانسیل شبکه Oasis بی حد و حصر به نظر میرسد و قطعاً پروژهای است که ارزش توجه به آن را دارد.
پرسشهای متداول
۱- توکن رز چیست؟
ROSE توکن بومی شبکه Oasis است که در نوامبر ۲۰۲۰ راهاندازی شد. از آن برای پرداخت هزینههای تراکنش، تفویض اختیار در لایه اجماع و سهامداری توسط گرههای اعتبارسنجی استفاده میشود.
۲- شبکه Oasis چیست؟
شبکه Oasis (توکن: ROSE) یک شبکه بلاک چین اثبات سهام (PoS) است که بهعنوان یک پلتفرم حفظ حریم خصوصی برای امور مالی باز و استفاده مسئولانه از دادهها طراحی شده است.
۳- ویژگیهای شبکه رمز ارز رز (ROSE) چیست؟
افزایش حریم خصوصی و محرمانه بودن کاربر
جامعه اکوسیستم Oasis را هدایت میکند
محرمانه بودن و مقیاسپذیری
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
جزئیات ورود استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان به بورس
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با اعلام خبر عملی شدن وعده ورود استارتاپها به بازار سرمایه گفت: در آستانه صدمین روز استقرار دولت، نام نخستین استارتآپ ایرانی بر تابلوی فرابورس نقش خواهد بست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تسنیم، در حالی که سالهاست زمزمههایی مبنی بر حضور استارتاپها در بورس از گوشه و کنار شنیده میشود در سال ۹۹ و ۱۴۰۰ این بحث قوت بیشتری گرفت و با چراغ سبز دولتی ها نیز روبه رو شد؛ اما در نهایت عرضه اولیه آن انجام نشد و به سال ۱۴۰۰ محول شد.
سال ۹۹ سال عجیبی برای بورس ایران بود. سالی که صفر و صد را همزمان تجربه کرد و در نهایت حواشی زیادی نیز به همراه داشت. اما با فاکتور گرفتن این مساله؛ داستان جذاب بورس ایران در ۹۹ با زمزمههای حضور استارتاپها رنگ متفاوتی به خود گرفت و درحالی که همه در زمستان ۹۹ منتظر عرضه اولیه شرکتهای کارآفرینی و شاهد نقش نام آنها در تابلوی فرابورس بودند این اتفاق رخ نداد.
اما در اواخر خرداد سال ۱۴۰۰ رییس سابق سازمان بورس اعلام کرد، در این سازمان به دنبال ورود پنج استارتاپ به بورس بودند، اما موانعی که عمدتا از بیرون تحمیل شدهاند از به نتیجه رسیدن این موضوع، جلوگیری کرد.
محمدعلی دهقان دهنوی، رییس سابق سازمان بورس، در مورد چرایی عدم ورود استارتاپها به بورس گفته بود: هدف ما این بوده که پنج استارتاپ را وارد بورس کنیم اما این اقدام با موانع زیادی همراه است که از بیرون تحمیل شده که اگر این موانع برطرف نشود آسیبهایی را به استارتاپها وارد میکند.
محمد جواد آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در لایو اینستاگرامی سال گذشته خود درباره دلایل مانعتراشی برای استارتاپهایی که قصد ورود به بورس را دارند گفته بود:چند بحث وجود دارد؛ یکی بحث داراییهای نامشهود است که بورس روی این مساله حساس است. از باب اینکه بعدا صدمهای به مال مردم وارد نشود که البته راهحل هم دارد. دستورالعمل دارد و ما هم دستورالعملش را به سازمان بورس دادهایم. بخشی هم برمیگردد به نوع نگرانی که بعضا برخی از دستگاهها دارند در برابر بزرگشدن اقتصاد شرکتهایی که وابستگی به نهاد حکومتی ندارند. برخی از وجود سرمایهدار بزرگ در کشور میترسند. این بحث سنتی در نظام حکومتی ایران است و هرکس میخواهد بزرگ شود، باید به جایی وصل شود و اگر وصل نشود، کارش پیش نمیرود.
یکی از اصلیترین دلایلی که شرکتها را به سمت حضور در بورس تشویق میکند جذب سرمایه برای توسعه است، به اعتقاد مدیرعاملهای این شرکتها، اتصال این بخش از صنعت نوآوری - طی یک دهه آینده به بزرگترین صنعت کشور تبدیل میشود- با بدنه اصلی اقتصاد میتواند پیشرفتهای قابل توجهی برای کشور به همراه داشته باشد.
استارتاپ ها نیز با بالا رفتن بازدهی بورس به تب و تاب ورود به بورس افتادند. بالا رفتن بورس جدی شدن بحث ورود کسب و کارهای آنلاین به بورس را قوت بخشید.
بسیاری از کارشناسان در خصوص ورود استارتاپها به بورس نظرات متفاوتی ارائه داند. در موانع بزرگتر برای ورود به بازار حالی که موافقان دلایلی چون نیاز استارتاپها به تجربه راههای جدید تامین سرمایه و بهرهمندی از معافیتها و تخفیفات مالیاتی را دلایل مهمی برای ورود استاتاپها به بورس عنوان میکنند. مخالفان این موضوع؛ ایراد در صورتهای مالی حسابداری و ضعف در حاکمیت شرکتی، و ابهاماتی از این دست را دلایل پررنگ و قابل توجهی میدانند.
به اعتقاد مخالفان ورود استارتاپ ها به بورس، در بورس عدد و رقم حرف اول را میزند و محاسبات و مناسباتی در آن حکم موانع بزرگتر برای ورود به بازار فرماست. استارتاپها با مهمترین ویژگی خود یعنی چابکی شناخته میشوند. از آنجایی که سنجههای ورود به بورس سنجههای مالی و گزارشهای آخر سال و … است میتواند برای استارتاپها مخاطراتی همراه داشته باشد.
استارتاپهای بزرگ و مهم خارجی نیز به راحتی وارد بورس نمیشوند، مگر اینکه به استیج قابل قبولی از سطح درآمدی خود رسیده و دغدغههای عدد و رقمی همراهشان نباشد.
استارتاپهای ایرانی که هنوز اطمینانی به درآمدزایی و سود خود ندارند به چه شکلی میخواهند قدم در مسیر پر پیچ و خم بورس بگذارند؟
سازمان بورس برای تسهیل شرکت های استارتاپی صندوق های سرمایهگذاری جسورانه را ایجاد کرده تا با این راه بتواند استارتاپ های موفق را جذب بازار سرمایه کند، البته سرمایه گذارانی که در این صندوق ها سرمایه گذاری می کنند نیز از خطرات و ریسک های بالای این صندوق ها کاملا مطمئن هستند و به همین دلیل است که نام این صندوق ها را صندوق های سرمایه گذاری جسورانه گذاشته اند.
این گزارش ها موانع بزرگتر برای ورود به بازار درحالی است که روز گذشته خبر به ثمر نشستن ورود نخستین استارتآپ ایرانی به بورس منتشر شد. بر اساس اخبار منتشر شده، با پیگیریهای وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات، اقتصاد و دارایی، معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری و ریاست سازمان بورس، سرانجام اولین استارتاپ مجوز ورود به بازار سرمایه را دریافت کرد.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، با اعلام این خبر گفت:پس از سالها، دولت سیزدهم به وعده ورود استارتاپها به بازار سرمایه جامه عمل پوشاند و شرکت تپسی نخستین شرکتی خواهد بود که نام آن بر تابلوی فرابورس نقش خواهد بست.
یه گفته برخی از کارشناسان بورسی، در کشور ما چون تأسیس شرکتهای سهامی عام بسیار دشوار است، و از طرفی نیز بازار سهامهای اولیه ما محدود است، فرآیندی که بتوان یک استارتاپ را از بازار سرمایه عرضه کرد بسیار سخت است، به همین علت جوانانی که قصد ایجاد شرکتهای استارتاپی را دارند مجبورند از تسهیلات بانکی استفاده کنند و از آنجایی که ضریب شکست استارتاپ ها بسیار بالاست، و از هر ۱۰ استارتاپی که ایجاد می شود، ۹ عدد آن با شکست روبرو می شود، جوانان ما بعد از مدتی که استارتاپ شان شکست می خورد، تبدیل به بدهکاران بانکی می شوند و از مدار کسب و کار خارج می شوند یا راهی اقتصادهای بازار محور دیگر همانند امریکا، کانادا یا کشورهای اروپایی و حاشیه خلیجفارس می شوند.
ناگفته نماند که کشورهای حاشیه خلیج فارس سرمایه گذاری کلانی برای به دست آوردن استارتاپهای ایرانی کرده اند. به همین علت ما نیاز داریم که اصلاحاتی را به عمل آوریم تا محیط به گونه ای شود که شرکت ها در مرحله اول از طریق سهامی عام شروع کنند و سپس در هر مرحله از بازار مورد معامله قرار گیرند، و در نهایت زمانی که تبدیل به شرکتهای بزرگ شدند در بازار ثانویه یا همان بورس اوراق بهادار درج شوند.
این امر بسیار مهمی است که بتوانیم محیطی ایجاد کنیم تا شرکت ها رشد کنند و چون فاصله بین بازار اولیه و ثانویه زیاد است ما با چالشی روبرو هستیم که شرکت های خوب استارتاپی ما به صورت سهامی عام نیستند و سهامشان در بازارهای سرمایه نیست.
بر اساس این گزارش در هفتههای آتی، عملاً سد ورود استارتاپها به بازار سرمایه شکسته خواهد شد و انتظار میرود موج تازهای از ورود شرکتهای فناورپایه به این بازار برای تأمین مالی بیشتر و در نتیجه بزرگتر شدن سایز بازارهای مرتبط به حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و توسعه اقتصاد دیجیتال به راه بیفتد.
بررسی چالش های لجستیک و مدیریت زنجیره تامین
لجستیک و مدیریت زنجیره تامین کنندگان مفاهیم متفاوتی هستند که از نظر عملکرد دارای شباهتهایی بوده و گاه بهجای هم استفاده میشوند. در اصل، مدیریت زنجیره تامین یک مفهوم گسترده است که برای دستیابی به مزایای رقابتی، چندین فرآیند را بههم پیوند میدهد. این در حالی است که اصطلاح لجستیک غالبا به جابهجایی، ذخیرهسازی و جریان کالاها، خدمات و اطلاعات در کل زنجیره تامین اشاره میکند.
با توجه به آن چه گفته شد، چالشهای لجستیک و زنجیره تامین و ارائه راهکارهای مناسب برای برطرف کردن این موانع را میتوان با یکدیگر در ارتباط دانست. در واقع، بهینهسازی یکی از فرآیندهای یاد شده میتواند به توسعه دیگری نیز کمک کند. در این مطلب، قصد داریم موانع و چالشهای موجود بر سر راه توسعه لجستیک و مدیریت زنجیره تامین را به تفکیک بررسی کرده و راهکارهای احتمالی برای مقابله با آنها را مرور کنیم.
چالشهای مدیریت زنجیره تامین
زنجیره تامین مدرن باید براساس پاسخگویی به نیازها و تقاضاهای جدید و چالشهای موجود تکامل و توسعه یابد. لازم است، مدیران و فعالان این زنجیره با برنامهریزی گسترده و ارائه راهکارهای عملی انتظارات روزافزون مصرفکنندگان را برآورده کرده و موانع و پیچیدگیهای مسیر را پشت سر بگذارند. مهمترین چالشهای مدیریت زنجیره تامین را میتوان چنین برشمرد:
افزایش هزینهها
افزایش هزینهها به شکل قابل توجهی حاشیه سود زنجیره تامین را تحت تاثیر خود قرار داده است. موارد زیر از مهمترین دلایل بالا رفتن هزینههای زنجیره تامین به حساب میآیند:
- هزینههای حمل و نقل
- عدم تجمیع کالاها
- عدم ارتباط تولیدکننده و مصرفکننده
- هزینههای موازی منابع انسانی
- عدم اصالت کالاها
پیچیدگیهای ناشی از چندکاناله بودن بازار
امروزه، مصرفکنندگان کالاهای مورد نیاز خود را از کانالهای مختلفی تهیه میکنند. با افزایش مسیرها و تنوع گزینههای موجود در بازار، لازم است انعطافپذیری زنجیره تامین افزایش یابد. به همین منظور، بهکارگیری تمهیدات زیر اجتنابناپذیر است:
- استفاده از راهکارهای لجستیک محلی برای بهبود روند تجارت الکترونیک و تحویل سریع کالا در محل مصرفکننده
- تهیه و تدارک انبارهایی به مراتب بزرگتر از قبل برای خردهفروشان و عمدهفروشان سنتی و همچنین، کنترل دقیق موجودی انبار برای اطمینان از دسترس بودن محصول
- دقت در روند سفارشگردانی مارکت پلیسهای طرف سوم یا شخص ثالث و رعایت دقیق ضوابط و مقررات
- استفاده از راهکارها و خدمات حملونقل بینالمللی توسط خردهفروشان برای افزایش سرعت تحویل کالا
- بهبود تجربه مشتری از طریق ایجاد زنجیره تامین چندکاناله و مشارکت با کلیه سازمانها و اشخاص ثالث فعال در این حوزه
لزوم برآورده کردن انتظارات روزافزون مصرفکنندگان
با توجه به افزایش روزافزون گزینههای مصرفکنندگان و رقابتیتر شدن بازار، تمرکز بر بهینهسازی کیفیت و خدمات و همچنین بالا بردن سرعت تحویل کالاها از ضروریات است. این امر میتواند در روند قیمتگذاری و سودآوری نیز تاثیرگذار باشد. این به معنای برآورده کردن انتظارات مشتریان، تامین منابع با استفاده از روشهای دوستدار محیط زیست و همچنین، رعایت موارد ایمنی و مقررات و ضوابط جاری است.
مقابله با فشارهای ناشی از تغییرات محیطی و شرایط اقتصادی
امروزه، پیچیدگیهای ناشی از روابط بینالمللی، تغییرات محیطی، بحرانهای اقتصادی و اختلافات تجاری همگی لجستیک و مدیریت زنجیره تامین را به یک اندازه تحت فشار قرار داده و چالشهای متعددی را برای این مجموعه بههمراه داشته است.
این فشارها به سادگی میتوانند خطرات و مشکلات قابل توجهی را در سراسر شبکه ایجاد کنند. موضوع این است که هر یک از تامینکنندگان، تولیدکنندگان، لجستیک و مشتریان از نظر جغرافیایی در مناطق گوناگونی قرار دارند. بنابراین، برقراری ارتباط میان آنها نیازمند هماهنگی بسیار زیاد و مدیریت دقیق است. عدم شفافیت و کاهش وضوح زنجیره تامین، پیچیدگیهای موجود را به صورت تصاعدی افزایش خواهد داد. مقابله با این امر، مستلزم دسترسی به منابع گسترده اطلاعاتی و برنامهریزی و تصمیمگیریهای هوشمندانه است.
پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی
پیچیدگیهای سیاسی و اجتماعی کل زیرساختهای موجود را تحت تاثیر قرار داده و زنجیره تامین را با مشکلات متعددی مواجه میکنند. از این جمله، میتوان به وضع تعرفههای تجاری جدید و به تبع آن تحمیل هزینههای اضافی برای انبارداری و تاخیر در تحویل کالا و همچنین، افزایش زمان پردازش فرآیندهای گمرکی اشاره کرد. این به معنای کند شدن روند حملونقل بینالمللی و عقب ماندن از رقبای تجاری سایر کشورها است.
چالشها و موانع توسعه لجستیک
ارائهدهندگان خدمات لجستیک (LSP) با یک صنعت همواره در حال تغییر مواجه هستند. افزایش تقاضا، گسترش زنجیرههای تامین جهانی، محدودیت ناوگان و ظرفیت و همچنین، بالا رفتن هزینههای ثابت و متغیر همگی از مهمترین موانع بزرگتر برای ورود به بازار چالشهای فعالان لجستیک به حساب میآیند. در این میان، استفاده از فناوری به شکل قابل توجهی در برطرف کردن برخی از این چالشها تاثیرگذار خواهد بود. در مجموع، موانع موجود بر سر راه توسعه لجستیک را میتوان چنین برشمرد:
افزایش وضوح عملکرد
این به معنای لزوم آگاهی از نحوه جابهجایی محمولهها، زمان تحویل و همچنین، متمرکزسازی و بهروزرسانی اطلاعات و دادهها است.
ظرفیت
چالش ظرفیت به معنای عدم اطمینان از دسترسی به ناوگان مناسب و کافی و همچنین، لزوم در دسترس بودن رانندگانی ماهر و قابل اعتماد است.
افزایش قیمت سوخت و سایر هزینهها
متغیر بودن قیمت سوخت و سایر هزینهها از بزرگترین مشکلاتی است که حاشیه سود را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار داده و عملکرد فعالان لجستیک را با مانع مواجه میکند.
از دیگر چالشهای لجستیک میتوان موارد زیر را نام برد:
- لزوم بهبود فرآیند کسبوکار
- لزوم بهینهسازی خدمات مشتری، افزایش سرعت تحویل و شخصیسازی پیشنهادها
- بحرانهای اقتصادی
- کمبود راننده
- تغییر قوانین و مقررات دولتی و منطقهای
- مسائل زیستمحیطی
- افزایش هزینههای ناشی از بهکارگیری فناوری
راهکارهای مقابله با موانع لجستیک و زنجیره تامین
از مهمترین راهکارهای مقابله با چالشها و موانع لجستیک و مدیریت زنجیره تامین میتوان موارد زیر را نام برد:
- استفاده از مشاوره افراد متخصص و کارشناسان متبحر
- استفاده از نیروی کار ماهر در موقعیتها و مشاغل مناسب با نوع تخصص
- بهکارگیری پلتفرمها، نرمافزارها، ابزارها و فناوری تحولآفرین
- پیشبینی انواع موقعیتها و آمادگی برای مقابله با دشوارترین چالشها
- افزایش وضوح و شفافیت عملکرد
سخن آخر
با توجه به آن چه گفت، میتوان دریافت لجستیک و مدیریت زنجیره تامین با چالشهای نسبتا مشابهی مواجه هستند. مقابله با این موانع، مستلزم بهکارگیری روشهای هوشمندانه، ابزارهای مناسب و بهرهگیری از مشورت کارشناسان است. استفاده از پلتفرمهایی نظیر انتاکالا به عنوان یک مرجع کامل و تخصصی خرید و فروش ملزومات و قطعات صنعتی میتواند در کمک به فرآیندهای مذکور و رفع بسیاری از چالشها تاثیرگذار باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر، کافی است به انتاکالا مراجعه کنید.
10 گام مهم در مراحل تولید و اجرای ایده
معرفی 10 گام برای تولید و اجرای ایده توسط کارآفرینان به منظور انتخاب ایده درست و نحوه اجرای آن با توجه به منابع، سرمایه، زمان و تیم مناسب از اهمین بسزایی برخوردار است. هر ایده یا محصول موفقیت آمیز نتیجه ای از یک فرآیند نوآوری طولانی و پر فشار است. در حالی که اصول و روش های توسعه ایده برای کلیه صنایع جهانی یکسان است، ولی در مورد مراحل تولید ایده تا اجرای آن قانون مشخصی وجود ندارد.
تولید ایده برای کسب و کارهایی که به دنبال نوآوری و کسب مزیت رقابتی هستند یک فرایند اساسی است. هنگامی که با استفاده از دوستان و همکاران و با توجه به اکوسیستم، مشتریان و سایر موارد ایده ای را در ذهن می پرورانید، بینش ارزشمندی را برای بهبود فرایندها، ایجاد محصولات یا خدمات دستیابی به موفقیت، ایجاد محصولات خلاق و یا موارد دیگر ایجاد می کنید. بنابراین داشتن یک فرآیند تعریف شده برای ایجاد این ایده ها و عملی کردن آنها یک ضرورت قدرتمند است. در این مقاله فهرستی از 10 گام اساسی در مدیریت ایده از تولید ایده تا اجرای آن ارائه می گردد.
1 – انتخاب ایده
بیایید فرض کنیم ایده خوبی در ذهن دارید. این که آیا شما ایده را از یک وب سایت خبری دریافت کرده اید، یا با کمک چنسیفای به ایده مناسبی رسیده اید، یا حتی اگر مانند ایکیوسان ساعت ها و ماه ها تفکر کرده اید تا ایده و راه حلی بیابید، در همه حالات همه افراد گام سخت انتخاب و قطعی کردن ایده برای اجرا را پیش رو دارند.
صرفا به این دلیل که فردی ایده ای در ذهن داشته باشد، به این معنی نیست که بهترین شخص برای ساخت و پردازش آن ایده هم هست و می توانند آن ایده را به صورت کامل اجرا کند. پس شما به عنوان مدیر و ایده پرداز یک نوآوری وظیفه دارید تا فرد یا افراد متخصصی با نقاط قوت، تجربه و مهارت مناسب را برای اجرای ایده تان پیدا کنید.
در این گام ، شما همچنین می خواهید اطمینان حاصل کنید که شخصی که برای ساخت و اجرای این ایده انتخاب شده است، به نوعی از منابع و پیش نیازهای موجود برای شروع ساخت و تکمیل آن برخوردار خواهد بود. پس اگر نمی توانید پیش نیازها و منابع اولیه را در این گام تأمین کنید، قطعا به مشکل بر خواهید خورد.
ضمناً، هیچ تضمینی برای تبدیل ایده شما به یک کسب و کار بزرگ و گسترده نیست. در گام اول، ایده فقط به عنوان یک فرضیه شناخته می شود و ممکن است بعدها بصورت کلی یا جزیی تغییر یابد.
2 – بررسی همه جوانب
مراحل تولید ایده و اجرای آن پیچیده است. مانند یک سرمایه گذار تمام جوانب ایده و فرصت بالقوه خود را تحلیل و ارزیابی کنید. هرچه پروژه بزرگتر باشد، سود و بازدهی سرمایه گذاری ایده بیشتر مورد بررسی قرار می گیرد. جنبه های اصلی ارزیابی کلی شما عبارتند از:
- مخاطب هدف بالقوه ای که می خواهید به آن برسید
- ارزش بالقوه این ایده یا محصول برای کسب و کار شما و میزان ریسک پروژه (البته آنچه آن را به عنوان یک متغیر ریسک تعریف می کنید بستگی به شما دارد)
- قابلیت تداوم در بازار، آیا کسی واقعاً این را می خواهد؟
در حالی که سود و بازدهی سرمایه گذاری همیشه یک ارزش مالی را منعکس نمی کند، با این حال این که کاملاً از مزایا و خطرات ناشی از پروژه خود آگاه باشید.
3 – بازخورد
نظرات افراد آگاه بازار، رقبا، مدل های کسب و کار و تجربیات کسب و کارهای مشابه را جمع آوری کنید و از افراد موفق مشاوره تخصصی بگیرید. تخصص عملی آنها و تخصص مشتریان هدف در پیش بینی احتمال موفقیت ایده کمک خواهد کرد. هرچند، آزمایش واقعی زمانی است که محصول به بازار عرضه می شود، اما این تحقیقات اولیه نکته های مهم را نشان می دهد.
یک یا دو نظر کافی نیست. طیف گسترده ای از نظرات را ایجاد کنید (تا آنجا که می توانید). این در واقع همان کاری است که شما در گام 2 انجام دادید، اما از نظر روش و و تعامل متفاوت است. جامعه مناسب خود را پیدا کنید، خواه آنها سهامداران شرکت، کارمندان یا مشتریان شما باشند.
4 – واکنش به بازخورد
با توجه به بازخوردهای دریافت شده، تغییرات لازم را در محصول، استراتژی و برنامه کسب و کار خود ایجاد کنید. برای دستیابی به اهداف تعیین شده، سرمایه مورد نیاز را برای اجرای استراتژی ها و دستیابی به اهداف کسب و کار بینی کنید. یک برنامه اجرایی با اهداف اصلی در کوتاه مدت طراحی کنید و افراد مسئول اجرای هر هدف را تعیین نمایید.
فراموش نکنید، همانقدر که دریافت بازخورد مهم است، نحوه پاسخ دادن به آن نیز اهمیت بسزایی دارد. در این گام درک و انتخاب استراتژی پذیرش و سازش یا استراتژی انعطاف پذیری از اهمیت بسیاری برخوردار است. در حالی که اتخاذ نگرش حرکت سریع به سمت هدف کاملا تحسین برانگیز است، ولی ماهیت ایده شما در این گام در برابر موانعی از جمله نوآوری، پذیرش در بازار و تامین سرمایه، بسیار آسیب پذیر است.
در این گام، بتدریج نیاز دارید تا در مورد سرمایه گذاری مورد نیاز برای تبدیل این ایده به یک کسب و کار موفق فکر و برنامه ریزی کنید، زیرا به احتمال بسیار زیاد، پس از مدتی نیازمند سرمایه خارجی یا دست کم منابع و امکاناتی برای کسب و کار خود خواهید بود.
بنابراین، استفاده از بازخوردها و سازگاری با پیش نیازها با توجه به این بازخوردها کاملا ضروری است. مهمترین عامل در این مسیر ساخت محصول اولیه با حداقل ویژگی ها عملیاتی (MVP) یا حداقل پروژه عملیاتی با کارایی مناسب و ارائه آن به بازار هدف است، حتی اگر این محصول اولیه، دقیقا همان ایده کامل و جامعی نیست که از روز اول در در ذهن داشتید. بعد از موانع بزرگتر برای ورود به بازار این گام، زمان زیادی برای سعی و خطا و رشد وجود دارد، نگران نباشید.
5 – نسخه اولیه محصول
در مراحل تولید ایده و اجرای آن، به جای اینکه هدف خود را بیش از حد بلند پروازانه و در راستای ساخت سریع یک محصول یا کسب و کار همه فن حریف و با جزییات زیاد تعیین کنید، ابتدا روی ساده سازی محصول و کسب و کار و دریافت حداقل چند سفارش اولیه بر نمونه اولیه محصول تمرکز کنید. مهم این است که فرآیند توسعه محصول را برای تغییرات آینده و بر اساس بازخوردهایی که دریافت می کنید اجرایی کنید. در صورت اصرار بر عدم راه اندازی محصول یا کسب و کار تا زمانی که کاملا پرفکت و کامل باشد، ما در چنسیفای به شما اطمینان می دهیم که کمترین بازخورد و نظرات ممکن را بدست خواهید آورد. (و به احتمال زیاد از این کسب و کار خارج می شوید)
ارائه محصول اولیه با حداقل ویژگی ها به بازار، به مشتریان هدف نشان می دهد که در حال حاضر این محصول چیست و یا در نهایت به چه چیزی مبدل خواهد شد. در دنیای کسب و کار و استارتاپ های چابک امروزه، ایده ای خوب است که محصول اولیه آن در اسرع وقت تولید شود، ارزان باشد و برای ورود به بازار با موانع چندانی مواجه نگردد.
بر خلاف آنچه اغلب و به ویژه در فضاهای فنی مورد اشتباه قرار می گیرد، ارائه محصول به بازار به هیچ وجه به کار کردن سریع، میان بر رفتن و انجام یک کار عجولانه نیست. نیازی نیست که خود را به یک عملیات بدون انتهای عجله دیوانه وار هدایت کنید تا تمام محصولات به بازار عرضه شود. از سوی دیگر، حذف و فدا کردن فرصت های آینده کسب و کار صرفا به دلیل صرف نکردن زمان زیاد نیز آسیب رسان است. هر دو رویکرد الف) تاخیر زیاد و درگیر شدن با جزییات فراوان یا ب) حذف ویژگی های مهم پروژه برای سرعت بخشیدن به ارائه محصول در بازار، منجر به ارائه ناقص محصول می شوند. پس بیاد داشته باشید که با حداقل محصول قابل استفاده خود (MVP) شروع کنید، بصورت مستمر آن را اصلاح و به روز رسانی کنید و پس از آن مشغول توسعه و جزییات بیشتر شوید.
6 – هدف قرار دادن بازار
محصول خود را سریع وارد بازار کنید و بررسی بازخوردهای مشتری را شروع کنید. تصور کنید، در حالی که یک کارآفرین قبل از ارائه محصول به بازار، به صورت مستمر و طولانی مشغول بهبود و تکمیل آن می شود تا آن را برای مشتریان خود ایده آل کند، یک رقیب با موفقیت محصول مشابه قابل قبولی را هر چند با برخی ویژگی های کمتر با موفقیت در بازار به فروش می رساند. اما چرا باید یک پروژه ناتمام را اجرایی کرد؟ بسیاری از افراد از شنیدن چنین توصیه ای برای لانچ و راه اندازی محصول یا کسب و کار به بازار قبل از تکمیل آن با شوک واکنش نشان می دهند. پس چرا انجام چنین کاری مهم است؟
حقیقت این است که این موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا در حال حاضر و تا قبل از ارائه ایده شما به بازار، اساساً فقط شما با ایده در ارتباط هستید. حتی با وجود همكاران، خانواده و برخی دوستان که از ایده شما خبر دارند، ایده شما هنوز كاملاً داخلی و بررسی نشده است. قطعاً شما از داشتن چنین ایده ای خوشحالید و فرض می کنید که افراد زیادی به پروژه شما علاقمند هستند و یا حتما محصول شما را خریداری می کنند. اما تا پیش از زمان راه اندازی آزمایشی و دریافت بازخورد مخاطبین، تصور کامل و صحیحی از میزان نیاز واقعی بازار به ایده خود ندارید.
راه اندازی پروژه به صورت اولیه و آزمایشی صرفاً راه مناسبی برای دریافت بازخورد و بررسی تعامل بازار با محصول شما نیست، بلکه روشی مناسب برای کاهش ریسک زمانی و هزینه ای برای پروژه و محصول موانع بزرگتر برای ورود به بازار شما نیز محسوب می گردد. در صورت راه اندازی محصول اولیه، اگر پروژه شما بازخورد مناسبی از بازار مورد انتظار شما نداشت، می توانید بدون از دست دادن سرمایه زمانی و هزینه ای قابل توجه، به گام اصلاح ایده یا فرآیندها باز گردید.
7 – تست محصول
آزمایش زودهنگام شاخص ها تجربه کسب و کار مانند مدل قیمت گذاری، برندسازی بصری، پیام رسانی و تجربه مشتری می تواند در این گام انجام شود. محصول در این گام همچنان نسخه نهایی موانع بزرگتر برای ورود به بازار شما نیست، اما وعده هایی که در این گام به مخاطب خود می دهید را به خاطر داشته باشید زیرا همچنان احتمال تغییر بسیاری از اجزا محصول وجود دارد و شما نمی خواهید وعده ای به مشتری احتمالی خود بدهید که نتوانید آن را اجرایی کنید!
این گام مانند یک دوی ماراتن برای کسب و کار شماست، جایی که می توانید بازخورد واقعی بازار را دریافت و ارزیابی کنید. هرچند، میزان محدودیت یا گسترده بودن جامعه آزمایش محصول شما به طور کامل به خود شما بستگی دارد. تست محصول، حتی بیشتر از خود محصول، بستری مناسبی برای آزمایش بازاریابی، فروش محصولات و تبلیغات است.
8 – اصلاحات و بهبودها
این گام احتمالاً مهم ترین گام از ده گام معرفی شده برای تولید ایده و اجرای آن است. نحوه پاسخ دادن به بازخوردهای دریافت شده، تعیین می کند که محصول شما تا چه اندازه با بازار خود وفق خواهد داشت. به یاد داشته باشید، شما به انتقاد و سؤال پیچ شدن نیاز دارید! اگر فقط بازخوردهای مثبت دریافت کنید، احتمالا شاهکار کرده اید و محصول بی نقصی را خلق کرده اید که عالیست اما بعید به نظر می رسد یا اینکه مخاطبان شما، مخاطبان درستی نیستند. در حقیقت، شما می خواهید محصولات خود را به طور مداوم بهبود دهید، و راهی بهتر از شنیدن آنچه مشتریان تان با آن مشکل داشته اند، وجود ندارد.
اگر محصول و یا کسب و کار شما دیجیتالی است، این مرحله یک گام پرسش و پاسخ عالی و مفید برای تست تجربه کاربر (UX) و رابط کاربری (UI) محسوب می گردد. علاوه بر این ، اگر طراحی و فرآیندهای UI و UX محصول اولیه شما باعث سردرگمی مشتریان می شود، در همین گام نیاز به تغییر و اصلاح دارد زیرا در آینده نزدیک، محصول شما پر شلوغ تر و توسعه یافته تر خواهد بود و تغییر آن سخت تر و گران تر است.
9 – برنامه ریزی رشد
در مراحل تولید ایده و اجرای آن ، توسعه محصول به واسطه به روز رسانی های مربوط به محصول، برنامه کسب و کار، بازاریابی و استراتژی های مالی امکان پذیر می گردد. اگر محصول اولیه توانایی اثبات خود را داشته باشد، این گام زمان مناسبی برای جمع آوری منابع و و دریافت سرمایه است.
اینجاست که پس از جذب سرمایه و منابع لازم از جمله منابع انسانی و زیرساختی از سرمایه گذارها، واقعاً و با قدرت شروع به ساختن آینده محصول خود می کنید. بدون شک در این گام، ایده شما در حال انفجار با ویژگی های بالقوه، پیاده سازی ها یا برنامه های کاربردی است و حالا می توانید تصویر دقیق تری از موفقیت ایده خود را ببینید و بازه زمانی که می خواهید به اهداف محصول دستیابی پیدا کنید را مشخص کنید. با توجه به اینکه در حال حاضر محصول در وضعیت آزمایشی MVP قرار دارد، می بایست دقیقاً آنچه را که برای پیشبرد محصول لازم است را ارزیابی کنید. شاخص های موانع بزرگتر برای ورود به بازار اصلی برای تمرکز در این گام عبارتند از:
- نقشه راه به روزرسانی های محصول
- طرح توجیهی و جاری
- استراتژی بازاریابی
- منابع مورد نیاز
- سرمایه مورد نیاز
10 – زمان گسترش
در مراحل تولید ایده و اجرای آن ممکن است این گام پایانی باشد، اما پایان سفر شما نیست. همیشه گسترش محصول می بایست با انجام اصلاحات و پیشرفت ها همراه شود و مجدداً گسترش یابد. این یک چرخه مداوم از پیشرفت های مداوم و مستقل است که آن را نوآوری مستمر می نامیم. با یک استراتژی کسب و کار اثبات شده، یک برنامه توسعه بلند پروازانه، سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران، یک بازار آماده و محصولی که رشد و پیشرفت خود را به طور مستمر ادامه خواهد داد، ایده ساده و اولیه شما قرار است بزودی کل جهان تسخیر نماید.
در حال حاضر، طی کردن تمامی این گام ها با موفقیت، بدون وجود فرآیند راهنمایی و مدیریت درست ایده به سختی صورت می گیرد. از آنجا که نوآوری در هر استراتژی کسب و کار پایدار نقش اصلی را ایفا می کند، بسیاری از افراد و شرکت ها برای ساخت و توسعه ایده های کسب و کار و محصولات خود به چنسیفای تکیه می کنند تا به آنها در ایده پردازی، ارزیابی و اجرای درخشان ترین ایده ها به آنها کمک نماید.
الزامات صنعتیسازی و تجربه آن در صنعت فولاد
شادی عیاررضایی/ فارغالتحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه سی تی لندن
صنعتیسازی فولاد را باید در نگاه مدیران آن، در دهه ۶۰ و ۷۰ جستوجو کرد. استفاده از مدیران با دانش و بینش، استفاده از تکنولوژی برتر جهان، شایستهسالاری نسبی، نگاه صادراتی، داشتن استراتژیها و برنامههای مدون و اجرایی، داشتن برنامه برای کل چرخه صنعت، از معدن گرفته تا تولید ورقهای گالوانیزه، ورق رنگی، شمش فولاد و فولاد آلیاژی و. با استانداردهای جهانی از جمله کارهایی بود که آن مدیران پایهگذاری کرده و مدیران بعدی بخشی از آن را اجرا کردهاند. اگر در صنایع دیگر نیز به همین منوال موانع بزرگتر برای ورود به بازار حرکت میکردیم، در واقع اقتصاد مقاومتی را معنا میکردیم و راه اقتصاد مقاومتی نیز از همین مسیر میگذرد.
[الزامات صنعتیسازی و تجربه آن در صنعت فولاد]
ما خودرو تولید میکنیم، کارخانه آن را هم میسازیم اما صنعت خودرو نداریم! در بخش کشاورزی نیز بهعنوان مثال، صنعت مرغداری نداریم. چرا!؟ چون بیش از ۸۰ درصد خوراک مرغ از خارج تامین میشود و نژاد مرغ، ایرانی نیست و بیش از ۸۰ درصد دارو آن وارداتی است.
حال میتوانیم بگوییم ما صنعت مرغ داریم؟! ما در واقع فقط به پرورش مرغ میپردازیم. کارگاهها یا مزارع پرورش مرغ داریم ولی صنعت مرغداری نداریم، به همین دلیل آسیبپذیر هستیم. در حالی که صنعت فولاد بهرغم تحریمهای سنگین هم صادرات قابلملاحظهای به کشورهای تراز اول جهان حتی در دوران تحریمها دارد و هم طبق اعلان انجمن جهانی فولاد، ایران با ۱۳ درصد بالاترین رشد تولید در جهان را بهرغم اپیدمی کرونا و تحریمها داشته است. معنای این جمله این است که توانستهایم صنعت فولاد را تا حدودی به پیش ببریم.
در این بخش تواناییهای خلق تکنولوژی جدید مثل پرد که در احیای مستقیم فولاد کاربرد دارد تقریبا شبیه میدرکس آمریکا است که ژاپنیها به فولاد مبارکه دادهاند و حتی روایتی وجود دارد که بهتر از آن یا کپیبرداری از میدرکسی که از نظر کیفیت عین آنها است و در مبارکه خوزستان و فولاد مبارکه بهکارگیری شده است و توانایی ساخت که نمونه بارز آن فولاد هرمزگان است، که از تکنولوژیهای روز جهان و بخش داخل ساخته شده است و دانش تولید در اکثر کارخانههای فولادسازی و در استانداردهای جهانی و همچنین صادرات به کشورهای تراز اول دنیا: آلمان، ایتالیا، اسپانیا، چین و. خواهیم داشت.
در ذیل مقاله باید به چند نکته توجه کنیم، از جمله: ۱- فرق کارخانه و صنعت. ۲- ملاکهای اثرگذار بر میزان صنعتی شدن. ۳- تجربه ترکیه در صنعتسازی خودرو. ۴- مقایسه ساختار بازار فولاد و خودرو. ۵- نقش مدیران در ایجاد ساختار رقابتی در صنعت و صنعتسازی صنایع.
تعریف صنعت: به مجموعه تمام یگانهایی که در تولید و توزیع یا مصرف یک فرآورده یا یک دسته از فرآوردههای مشابه فعالیت میکنند، صنعت گفته میشود. در تعریف صنعت اختلافنظرهای زیادی وجود دارد.
یک تعریف دیگر بیان میکند، طبقهبندی گروهی از شرکتهایی است که از لحاظ فعالیت اصلی کسبوکار کارشان با یکدیگر شباهت دارد.
طبقهبندی صنایع نیز براساس استانداردهای ISIC (که در ایران طبقهبندی صنایع در این استاندارد است)، استاندارد NACE، استاندارد NALCS و استاندارد SIC انجام میگیرد.
تعریف کارخانه: کارخانه ساختمان بزرگ یا مجموعهای از ساختمانهایی است که در آن به تولید صنعت میپردازند. هر کارخانه به منظور دستیابی به تولیدات، به تعدادی دستگاه، ابزار و تجهیزات نیاز دارد که در آن نیروی انسانی بتواند از آن بهره ببرد. محصولات تولید شده در کارخانه در محلی به نام انبار نگهداری میشود.
ملاکهای اثرگذاری بر میزان صنعتی شدن شامل بهرهبرداری، رقابتپذیری، نوآوری، تحقیق و توسعه، صادراتمحور بودن، نیروی انسانی ماهر و تکنولوژی و. است. اگر به صنعت فولاد نگاه کنیم اکثر ملاکهای فوق را در این صنعت میبینیم اما در کارخانههای خودرو، رقابتپذیری، نوآوری، تحقیق و توسعه اثربخش و صادراتمحور بودن یا دیده نمیشود یا به آن کمتوجهی میشود، بنابراین این مجموعهها به نام کارخانههای خودروی خارجی تلقی میشوند نه صنعت خودرو و اگر هم صادرات صورت بگیرد به کشورهای ضعیف یا بسیار اندک صادر میشود.
بهعنوان مثال میتوان تجربه ترکیه در صنعت خودرو را بررسی کرد. تقریبا کارخانههای خودرو در ترکیه بیش از ۶۰ سال قدمت دارد. در ایران هم همین حدود است. حدود ۱۰ تا ۱۲ سال پیش دولت ترکیه تصمیم گرفت سیاستهای حمایتی خود را از خودرو بردارد و صرفا به شمارهگذاری و مشخصات فنی توجه کند.
حجم موتور، تکنولوژی و مصرف، هدف اصلی دولت ترکیه قرار گرفت و باعث شد خودروی بیکیفیت نه وارد شود و نه تولید. رنو و فیات مجبور شدند در ترکیه خودروهای استاندارد و ارزانقیمت تولید کنند که بخشی از آن نیز صادر شود و قطعهسازی با شراکت کشورهای اروپایی توسعه پیدا کند که میانگین صادرات قطعات یدکی حدود ۱۴ میلیارد دلار برآورد میشود و بخشی از تولیدات خودرو نیز در ترکیه صادر میشود. در واقع میتوان گفت ترکیه کارخانه خودرو ندارد، بلکه صنعت خودرو دارد و این کشور در ۱۰ تا ۱۵ سال پیش تنها کارخانه خودرو داشته است. در سال ۲۰۲۰ خودروی شاسی بلند ۱۰۰ درصد برقی با حضور رئیسجمهور ترکیه افتتاح شد که با هر بار شارژ حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ کیلومتر راه میرود و پلتفرم خودرو نیز ترکیهای است.
کنسرسیومی از شرکتهای مختلف بدون دخالت دولت صرفا با تشویق دولت، قطعات خودرو با استاندارد بینالملل تولید میکند که ارزش قطعات حدود ۱۴ میلیارد دلار در سال برآورد میشود. ترکیه هم قبلا مونتاژکار بود و خودروهای اروپایی را مونتاژ میکرد، اما امروز صنعت خودرو دارد. در واقع ترکیه ملاکهای صنعتیسازی را اجرا کرده و در نتیجه صاحب تکنولوژی ساخت خودرو شده است. اراده دولت، مشوقها و حمایت دولت و مدیران شایسته و توانمند، توانستند صنعت خودرو را به نتیجه برسانند.
مقایسه ساختارهای بازار یا انحصاری و غیرانحصاری بودن فولاد و خودرو:
١- رقابت کامل خالص
تعداد شرکتهای فروشنده در صنعت: زیاد
اندازه شرکتهای فروشنده: کوچک
کالای یکنواخت: استاندارد
کنترل قیمت: ندارد
موانع ورود به صنعت: وجود ندارد
روشهای غیررقابتی: فقط رقابت غیر قیمت
٢- رقابت انحصاری
تعداد شرکتهای فروشنده در صنعت: زیاد
اندازه شرکتها: کوچک و متوسط
تعداد خریداران: متفاوت
کنترل قیمت: محدود
دسترسی به اطلاعات: محدود
موانع ورود روشهای رقابت: رقابت محدود به قیمت
٣- انحصار چند جانبه
تعدد فروشندگان در صنعت: کم
اندازه شرکت: بزرگ
تعداد خریداران: زیاد
محصول: همگن یا متفاوت
کنترل قیمت: قابل توجه
دسترسی به اطلاعات بازار: دشوار
موانع ورود به صنعت: زیاد
روشهای غیررقابتی: رقابت غیرقیمتی بسیار محدود
تعداد فروشندگان در صنعت: یک یا دو
اندازه شرکت: بزرگ
تعداد خریداران: زیاد
کنترل قیمت: کامل
دسترسی به اطلاعات بازار: بسته
موانع ورود به صنعت: تقریبا غیرممکن
روشهای غیررقابتی: فقط با کیفیت کار کردن میتواند وجهه خود را حفظ کند
محاسبه پارامتریک شاخص لرنر و ارزیابی در صنایع ایران که بهوسیله پژوهشگران انجام شده است، نشاندهنده انحصار کم در صنایع ایران است و دولت با ابزارهای قانونی مثل وضع تعرفهها و حمایتها، این صنایع را به سمت انحصار متوسط سوق داده است.
با محاسبه شاخص لرنر در واقع انحصار نسبت به دهههای گذشته بهتر شده اما بر اساس این فرمول و تحقیقات به عمل آمده شرکتها و صنایع تولیدی کمتر از سطح تولید، بهینه کار میکنند.
براساس تحقیقات به عمل آمده صنایع دارای قدرت نسبی در تعیین قیمت بالاتر از هزینه نهایی هستند.
مهمترین عنصر بازار عنصر رقابت است. اگر اتفاق بیفتد، هزینهها کاهشی، قیمتها پایین و کیفیت مطلوب خواهد بود. دولت وظیفه مدیریت و شرکتداری ندارد، بلکه کار دولت باید رقابتی کردن اقتصاد و صنایع و نظارت بر آن باشد و مجلس نیز باید با قوانین خود به این امر کمک کند، مثل کاهش تعرفهها در بخشی از صنایع برای شکلگیری رقابت کامل.
برای صنعتسازی و صنعتی شدن، کاهش انحصارها، و افزایش رقابت تا رسیدن به رقابت کامل، میتواند کمک کننده باشد. به دلیل وجود انحصار بعد از چند دهه از فروپاشی اتحاد موانع بزرگتر برای ورود به بازار جماهیر شوروی هنوز خودروسازی در استانداردهای جهانی در روسیه وجود ندارد، ولی در چین برعکس است، به خاطر اینکه اصول بازار آزاد را پذیرفته است.
بعد از تحقیقات میدانی و مطالعه خبرها و دگرگونیهای دهه ۶۰ و ۷۰ به این نتیجه رسیدیم اگر وزارت معادن و فلزات و شرکت ملی فولاد توانست صنعت فولاد ساخته و به کشور معرفی کند، مهمترین عامل تاثیرگذار از آن را باید مدیون مدیران بینشدار و با دانش که اکثرا دارای ویژگیهای ذیل بودند دانست، آنها: ۱- مزیت خلق میکردند. ۲- همافزایی ایجاد میکردند؛ آنها منابع و قابلیتهای موجود را بهگونهای با هم ترکیب میکردند که نتیجه از مجموع اجزا بزرگتر و موثرتر شود. ۳- خلاق بودند. ۴- تجزیه و تحلیلگر بودند، چشمانداز و اهداف تعریف شده عملی و باور شده داشتند، تا حدود زیادی شایستهسالاری در تعیین مدیران و مجریان داشتند (آقای مهندس محلوجی وزیر وقت میگفت عرصه را بر بیسوادان تنگ کنید تا صنعت به دست افراد شایسته مدیریت اداره و ساخته شود) حمایت از مدیران زیرمجموعه یکی از صفات عملی آن دوره بوده و زمانی که وزارتخانهها، سازمانها و شرکتهای دولتی دنبال ارز دولتی و ارزانقیمت میرفتند، مدیریت التماس میکردند از سازمان بودجه، کمیسیونهای مجلس و بانک مرکزی ارز بگیرند ولی وزیر وقت گفته بود من ارز نمیخواهم فقط اجازه بدهید محصول تولیدی خود را به قیمت بازار بفروشم و رانت دلالان را کم کنم. با کاهش وابستگی به ارز دولتی شرکتها مجبور شدند گرایش صادراتی پیدا کنند و ارز خود را از طریق صادرات بهدست بیاورند و براساس صادرات، نیاز بود محصولات خود را تا حدودی با استانداردهای جهانی تطبیق دهند و این عامل باعث شد امروزه ما صنعت فولاد، مس، آلومینیوم، روی و سرب را با استانداردهای جهانی تولید و صادر کنیم.
ضمنا مدیر وقت اعتقاد داشت عیار یک مدیر با نتایج خودش بهدست نمیآید، بلکه با نتایج اعضای تیمش سنجیده میشود و به همین دلیل در مواردی افرادی از خود قویتر را، برای معاونتهای وزارتخانه معادن و فلزات گمارده بود.
تاکید بر نوآوری که در صنعتیسازی بسیار مهم است یکی از ویژگیهای مدیران آن دوره بود، بهعنوان مثال: کپیبرداری از میدرکس و بعد ساخت آن عین میدرکس، نوسازی و بازسازی ذوبآهن اصفهان و.
کمک به رشد و مهارتهای رهبری دیگران که با خرید کارخانه رتسل آلمان انجام شد که این مساله باعث شد بعضی از مدیران و کارشناسان میانی با متد و روش اداره صنعت فولاد در آلمان نیز آشنا شوند.
تمام موارد فوق و برخی موضوعاتی که دخیل در صنعتی کردن فولاد بودهاند و ما نتوانستیم در این مقال به دلیل طولانی شدن موضوع بیاوریم. بهرغم اشتباهاتی که بعدا روی داد ولی باز این صنعت جزو بهترینهای ایران است.
بنابراین صنعت خودرو، صنعت مرغداری، صنعت گردشگری و سایر صنایع دیگر از همین مسیر عبور میکنند و شدنی است. تجربه ترکیه در صنعتی کردن خودرو همین را نشان میدهد، فقط عزم و اراده مسوولان و مدیران ارشد و داشتن دانش و بینش، همراه با استراتژیهای هدفمند میتواند ما را در مسیر صنعتیسازی قرار دهد.
اگر مسیر دانش و بینش و اقدام مسوولان درست نباشد، ما در آرزوی صنعتی شدن و صنعتیسازی باقی خواهیم ماند؛ بنابراین نیاز است فرمول اقتصاد بازار و مشوقهای اقتصادی، پشتیبانی مالی را در راستای موارد ذکر شده و اجرای مدل ۷S مکنزی پیاده کرد و در کل اقتصاد و صنعت را قویتر و مقاومتیتر کرد که این اقتصاد بتواند در مقابل تحریمها و فشارها عملکرد بهتری داشته باشد.
دیدگاه شما