حجم باید روند را تأیید کند


معامله بر اساس شکست‌ها با تایید حجم معاملات

زمانی که در بازار مالی شروع به کار کردم، هرگز به حجم معاملات نگاه نمی‌کردم. چرا که در بازار مالی حجم معاملات دقیقی وجود ندارد. بازار جهانی یک بازار غیرمتمرکز است و حجمی که در پلتفرم معاملاتی شما نشان داده می‌شود در واقع آن حجمی است که در بروکر شما معامله شده است نه حجم دقیق بازار.

اما این قضیه در بازار سهام کاملا متفاوت است. در اینجا حجم معاملات یک ابزار کاملا مفید است. من از حجم معاملات در زمان شکست (Breakout) الگوهای قیمتی در تایم فریم روزانه استفاده کردم و دیدم که به خوبی حجم باید روند را تأیید کند جواب می‌دهد. چیزی که ما می‌خواهیم ببینیم یک بی‌نظمی در میزان حجم معاملات در روزی که شکست رخ می‌دهد می‌باشد. البته ممکن است این تغییر حجم در روزهای بعدی نیز رخ بدهد. شاید گیج شده باشید و منظور از بی‌نظمی را به درستی درک نکرده باشید. منظور ما از بی‌نظمی در واقع افزایش قابل توجه حجم معاملات در یک روز خاص می‌باشد. این تغییر را با نگاه کردن به میله حجم معاملات در آن روز خاص و مقایسه آن با روزهای قبلی، مشاهده شیب افزایشی میانگین متحرکی که بر روی حجم معاملات اعمال کرده‌ایم و یا ترسیم خط روند روی هیستوگرام حجم معاملات می‌توانیم درک کنیم.

من شخصا ترسیم خط روند یا مقایسه ساده حجم معاملات روز فعلی با روزهای قبلی را ترجیح می‌دهم. حالا نگاهی به چند مثال داشته باشیم. با طلاچارت همراه باشید…

شکست جعلی بدون تایید حجم + شکست تایید شده موفق

به اولین خط عمودی قرمز رنگ توجه کنید. در اینجا یک شکست صعودی داشته‌ایم. اما زمانی که به میله‌های حجم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که تغییر خاصی در میله حجم مربوط به این کندل دیده نمی‌شود و در واقع این شکست صعودی که حتی با کندل قوی انجام شده توسط حجم معاملات تایید نشده است.

اما در خط عمودی قرمز دوم، شکستی که انجام شده توسط حجم معاملات و یک کندل صعودی قوی تایید شده است. میله‌ مربوط به این کندل بسیار بالاتر از میانگین روزهای گذشته بوده و بیش از معاملات ۱۵ روز گذشته است. بعد از این شکست و قبل از رسیدن قیمت به هدف مدنظر وارد یک فاز حرکتی خنثی (رنج) شده‌ایم و ممکن است بعضی افراد معامله خود را به صورت Break-Even (بدون سود و ضرر) ببندند. با این حال باز هم استفاده از حجم معاملات باعث شد تا ما وارد ضرر نشویم.

شکست تایید شده و موفق

چیزی که در اینجا می‌بینیم به اصطلاح یک “الگوی راه انداز” نامیده می‌شود (در اینجا یک کنج) که به عنوان یک کاتالیزور قبل از شکست یک ساختار یا سطح حمایتی/مقاومتی عمل خواهد کرد. در اینجا قیمت به سطح مقاومتی فشار وارد آورده و سپس شروع به اصلاح قیمتی کرده و “الگوی راه‌ انداز” راه بوجود آورده است. بعد از گذشته چند هفته، قیمت توانسته از این الگو خارج شود حجم باید روند را تأیید کند و با یک گپ از سطح مقاومتی عبور کند. نکته‌ای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که در زمان عبور قیمت از سطح مقاومتی، حجم معاملات نیز افزایش قابل توجهی داشته است.

حجم معاملات در این مثال به شکل واضحی قدرتمند بوده است و از حجم معاملاتی که در ۴۵ روز اخیر انجام شده بیشتر است. همچنین خط روندی که بر روی هیستوگرام حجم ترسیم شده نیز شکسته شده است.

مثالی دیگر از شکست تایید شده و موفق

در این مثال قیمت هم موفق به شکست سطح مقاومتی شده و هم توانسته است که بالای کندلی که در گذشته یک شکست حجم باید روند را تأیید کند جعلی انجام داده است تثبیت شود. حجم معاملات نیز در زمان این شکست بالاتر از حجم معاملات ۴۵ روز اخیر می‌باشد. پس از آن قیمت سریع به هدف خود دست پیدا کرده است.

یک نمونه ناموفق از لحاظ آنالیز حجم معاملات

در این حالت ما می‌توانستیم یک ترید موفق داشته باشیم اما آنالیز حجم باید روند را تأیید کند حجم معاملات مانع از ورود ما به این معامله شده است. در اینجا یک مثلث متقارن داشته‌ایم که ضلع بالای آن شکسته شده و به هدف خود نیز دست پیدا کرده است. اما حجم معاملات در زمان شکست این ضلع، هیچ تغییر خاصی را به ما نشان نمی‌دهد.

خب در هر صورت این معامله‌گری است و گاهی چنین اتفاقاتی نیز رخ می‌دهند. بعضی مواقع ما تریدهایی را از دست می‌دهیم که به وسیله حجم معاملات رد شده‌اند. بعضی مواقع نیز ممکن است در تریدهایی ضرر کنیم که توسط حجم معاملات تایید شده‌اند. ما صرفا از ابزارها و روش‌هایی استفاده می‌کنیم تا شانس خود برای انجام معاملات صحیح را بالا ببریم.

وقتی که آنالیز حجم معاملات جلوی اشتباه را می‌گیرد

در این تصویر یک ساختار زیبا و یک شکست عالی با کندلی بسیار قوی را داریم. اما قیمت در ادامه حرکت ناتوان است و به داخل الگو برمی‌گردد. البته واضح است که ما این ترید را انجام نمی‌دهیم چرا که هیچ نشانه خاصی در میله‌های حجم معاملات به چشم‌مان نمی‌آید!

جمع بندی

مثل هر چیزی دیگری در معامله‌گری، حجم معاملات نیز یک ابزار است. من در اینجا فقط در مورد اینکه چگونه می‌توان از حجم معاملات استفاده کرد صحبت کردم. به یاد داشته باشید که افزایش حجم معاملات به معنای افزایش علاقه معامله‌گران به یک دارایی (در اینجا سهام شرکت‌ها) می‌باشد. حالا اگر این افزایش حجم با یک شکست صعودی یا نزولی همزمان شود می‌تواند نشانه خوبی برای انجام یک معامله باشد.

اندیکاتور obv – استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال

اندیکاتور obv

در واقع یکی از بهترین اندیکاتور بورس برای نوسان گیری ، اندیکاتور obv به حساب می آید. اندیکاتور obv قیمت و حجم معاملات را با هم دیگر ترکیب می کند تا نشان دهد که تغییرات قیمت قوی و یا ضعیف و فاقد ثبات هستند. اندیکاتور بورس همان ابزارآلاتی هستند که شما از آن ها در جهت سیگنال گیری (خرید و فروش)، شناسایی نقطه مناسب برای معامله و … می توانید استفاده کنید. استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال موضوعی است که قصد داریم در این مقاله آموزشی به توضیح آن به زبان ساده بپردازیم، به صورتی که استفاده از آن برای تمامی افراد ساده و قابل فهم باشد. در این مقاله خواهیم گفت که اندیکاتور obv چیست و کاربردهای این اندیکاتور پرکاربرد بورسی در چه مواقعی خواهد بود، همچنین استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال را با هم مورد تحلیل و بررسی قرار خواهیم و داد و در انتها یک نتیجه گیری بسیار عالی از آن خواهیم داشت.

اندیکاتور obv

در ابتدا جالب است بدانید که این اندیکاتور پرکاربرد، نخستین بار به وسیله جوزف گرانویل و در سال ۱۹۶۲ در کتابی به نام “کلید جدید گرانویل برای سودآوری در بازار سرمایه” به جهانیان معرفی شد. چیزی که موجب کارآمدی حجم معاملات تعادلی این اندیکاتور می شود، این است که جریان حجم معاملات را به درستی نشان خواهد داد و می توان آن را با حرکات قیمت مورد قیاس قرار داد، حجم معاملات می بایست در جهت روند قیمت، افزایش یابد.

نکته جالب بعدی این است که ساختار این اندیکاتور بسیار ساده است، بعد از پایان معاملات روزانه، قیمت ها بالاتر یا پایین تر با حجم معاملات خاصی متوقف خواهند شد. چنانچه قیمت بالاتر بسته شود، حجم معاملات عددی مثبت و به حجم معاملات روز پیش افزوده خواهد شد و چنانچه پایین تر بسته شود، حجم معاملات عددی منفی و از حجم معاملات روز پیش کم خواهد شد و روزی که بدون تغییر باشد، خط حجم معاملات نیز ثابت باقی خواهد ماند. در واقع این بدین معنی است که حجم معاملات تعادلی، جمع کل اعداد حجم معاملات منفی و مثبت به صورت پیش رونده می باشد .

در نظر داشته باشید که چنانچه جهت خطر او وی بی صعودی باشد، بازار صعودی خواهد بود، یعنی حجم معاملات بیشتری در روزهای افزایشی در مقایسه با روزهای کاهشی وجود خواهد داشت و چنانچه خط او وی بی کاهشی باشد، بیانگر حجم معاملات سنگین تر در روزهای کاهشی می باشد و این موضوع نزولی بودن بازار را پیش بینی خواهد کرد. با قرار دادن این اندیکاتور در نمودار، تحلیلگر قادر خواهد بود به سادگی جهت های قیمت و حجم معاملات را تعیین نمایید.

چنانچه هر دو با هم صعودی بودند، روند صعودی همچنان برقرار و معتبر خواهد بود. در این خصوص، حجم معاملات، روند قیمت را تایید می کند. با این وجود، چنانچه قیمت صعودی باشد در حالی که خط حجم معاملات نزولی باشد، یک واگرایی منفی رخ خواهد داد که هشداری خواهد بود که نشان دهنده وجود مشکل در روند صعودی به حساب می آید. شایان ذکر است وقتی که بین خطوط حجم معاملات و قیمت واگرایی رخ دهد، هشدار مهمی به شمار خواهد رفت.

اندیکاتور obv چیست؟

همانطور که پیش تر هم اشاره هایی داشتیم، اندیکاتور On Balance Volume یا به اختصار OBV قیمت و حجم معاملات را با هم دیگر ترکیب کرده و به صورت یک اندیکاتور حجمی به شما نشان می دهد. این اندیکاتور نشان خواهد داد که آیا تغییرات قیمت قوی هستند یا ضعیف. معمولا اندیکاتور OBV دو جریان حجم منفی و مثبت معاملات را با روند قیمت سهام در طول زمان مورد قیاس قرار داده و به شما خواهد گفت که آیا روند شکل گرفته شده ثبات مناسبی دارد و یا اعتبار آن زیاد نیست.

اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) بیانگر چیست؟

نظریه پشت حجم تعادلی طبق تمایز بین ورود و خروج پول هوشمند ، یعنی سرمایه‌ گذاران نهادی و سرمایه‌ گذاران خرد و کمتر حرفه‌ ای می باشد. در واقع وقتی که صندوق ‌های سرمایه ‌گذاری مشترک و صندوق ‌های بازنشستگی به خرید سهامی اقدام می کنند که سرمایه ‌گذاران خرد برای خرید آن اقدام کرده اند، حجم امکان دارد زیاد شود حتی چنانچه قیمت از ثبات نسبی برخوردار باشد.

در انتها، این حجم زیاد شده به افزایش قیمت متنهی خواهد شد، اینجاست که سرمایه ‌گذاران بزرگ تر شروع به فروش و سرمایه ‌گذاران کوچکتر شروع به خرید خواهند کرد. با وجود این که مقدار اندکی حجم تعادلی روی نمودار قیمت تعیین شده و به‌ صورت عددی محاسبه می شود، این میزان اهمیت چندانی ندارد.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

این در واقع همان اندیکاتور تراکمی است، ولی فاصله زمانی با نقطه شروع اختصاصی ثابت خواهد ماند و این یعنی این که مقدار عددی واقعی حجم تعادلی به‌ طور قراردادی وابسته به تاریخ شروع می باشد. در عوض، معامله‌ گران و تحلیل‌ گران ماهیت حرکات حجم تعادلی را در بازه های زمانی گوناگون مد نظر قرار می دهند؛ تمام وزن تحلیل روی شیب خط حجم تعادلی است. در حجم تعادلی، تحلیل ‌گران اعداد حجم را مد نظر قرار می دهند تا از سرمایه ‌گذاران بزرگ و نهادی پیروی کنند.

آن ها در واقع واگرایی بین حجم و قیمت را مترادف با ارتباط میان پول هوشمند و پول‌ های اندک و ناهمخوان می دانند، به این امید که فرصت ‌هایی طلایی را برای خرید در خلاف جهت روندهای نا درست غالب بیابند. برای مثال، امکان دارد پول هوشمند، قیمت یک دارایی را افزایش دهد و در ادامه و پس از این که دیگر سرمایه‌ گذاران نیز وارد آن دارایی شدند، آن را به فروش برساند.

اندیکاتور obv

کاربرد اندیکاتور obv برای تحلیل سهام

کاربرد اندیکاتور OBV آسان تر از آن چیزی است که در نظر دارید. به صورت کلی ۲ کاربرد این اندیکاتور در تعیین قدرت روند و تشخیص واگرایی هاست که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت :

کاربرد اول : تعیین روند

خط OBV به منظور تایید روند یا تعیین تغییر جهت های احتمالی کاربرد بسیار خوبی دارد. به این شکل که تایید روند در ۲ صورت زیر حجم باید روند را تأیید کند شکل خواهد گرفت :

  • چنانچه خط OBV در حال صعود باشد، این تاییدی است بر روند صعودی آتی قیمت.
  • چنانچه خط OBV در حال کم شدن باشد و روند نزولی داشته باشد، تائیدی است بر روند نزولی آتی قیمت.

کاربرد دوم: تشخیص واگرایی

  • چنانچه منحنی اندیکاتور OBV بالا رود، ولی قیمت پایین بیاید، بیانگر این موضوع است که روند نزولی امکان دارد تضعیف شده باشد و جای خودش را به یک روند صعودی بدهد.
  • چنانچه OBV پایین بیاد، ولی قیمت بالا برود، بیانگر این موضوع است که امکان دارد روند صعودی تضعیف شده باشد و جای خودش را به یک روند نزولی بدهد.

محدودیت‌ های اندیکاتور OBV

در ابتدا باید گفت که حجم تعادلی یک اندیکاتور پیش رو یا متقدم است، یعنی این که تخمین هایی صورت می پذیرد، ولی در این خصوص که برای سیگنال‌ ها چه اتفاقی رخ دهد توضیح خاصی وجود ندارد! به دلیل این محدودیت، احتمال به وجود آمدن سیگنال اشتباه به وسیله اندیکاتور obv زیاد خواهد بود، به همین خاطر بهتر است این اندیکاتور را در کنار یک اندیکاتور متاخر مورد استفاده قرار دهید. به عنوان مثال قادرید یک خط میانگین متحرک به حجم تعادلی بی افزایید و مواردی که حجم تعادلی خط میانگین متحرک را می‌ شکند، مورد بررسی قرار دهید.

همین طور چنانچه اندیکاتور حجم تعادلی موجب شکست همزمان شد، قادرید تایید نمایید که شکستی در قیمت اتفاق افتاده است. نکته دیگر در خصوص با استفاده از حجم تعادلی این است که جهشی بزرگ در حجم معاملات در یک روز خاص، امکان دارد اندیکاتور را برای مدتی بلا استفاده کند. برای مثال، تحت شرایطی که شرکت افزایش سود عجیبی اعلام کرده و یا معاملات حقوقی ‌ها در ابعاد کلان انجام شود، این احتمال وجود خواهد داشت که اندیکاتور صعود و یا افت شدیدی را تجربه کند که این جهش یا افت شدید امکان دارد از یک روند نشات نگرفته باشد.

حجم باید روند را تأیید کند آیا استفاده از این اندیکاتور برای معامله کافی است؟

پاسخ خیر است، ولی توجه به چند نکته در این خصوص از اهمیت بسیار بالایی برخوردار خواهد بود. فلسفه اندیکاتور obv این است که افزایش و یا کاهش قیمت به همراه حجم معاملات، تایید کننده این است که قیمت به صورت روند دار حرکت می کند. بدین معنی که افزایش قیمت باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد و در غیر این صورت روند ضعیف خواهد بود و امکان شکست روند وجود خواهد داشت. البته بر عکس این موضوع هم صدق می کند.

در واقع افزایش یا کاهش قیمت به همراه کاهش حجم معاملات این را نشان می دهد که حرکات قیمت ضعیف است و از پایداری مناسبی برخوردار نمی باشد، لذا OBV اندیکاتوری است که اصولا به منظور تاییدی بر حرکات قیمت مورد استفاده قرار می گیرد، ولی در شرایطی که قیمت با OBV دچار واگرایی شود، می تواند احتمال بازگشت قیمت را به تحلیلگر بدهد. توجه داشته باشید که کلمه احتمال را بولد کردیم تا فراموش نکنید که بازگشت روند با مشاهده یک واگرایی تنها یک احتمال می باشد که در کنار احتمالات دیگر باید در نظر داشته باشیم، به همین خاطر شما عزیزان قادر نخواهید بود تنها با تکیه بر این اندیکاتور به انجام معاملات خود بپردازید.

نتیجه گیری

اندیکاتور obv همانطور که گفتیم یکی از اندیکاتورهای حجمی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد فراوانی از خود نشان داده است. نحوه استفاده از اندیکاتور obv را در این مطلب آموزشی برای شما عزیزان عنوان کردیم و همچنین کاربردها، محدودیت ها و موارد دیگر در خصوص با اندیکاتور OBV که یکی از بهترین اندیکاتور بورس برای نوسان گیری است را برای شما عنوان کردیم. با این وجود استراتژی معاملاتی شما نباید تنها طبق یک اندیکاتور پیش رود، هرچند که استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال یکی از بهترین هاست ولی در خاطر داشته باشید که هیچ موقع از یک اندیکاتور، هرچند قوی، دقیق و مشهور به تنهایی برای تصمیم به معامله استفاده نکنید. پس OBV ابزار ارزشمندی است که با ترکیب قیمت و حجم معاملات تلاش دارد تا وجود یا عدم وجود قدرت در حرکات صعودی یا نزولی قیمت را به ما نشان دهد.

امیدوارم که از این مقاله آموزشی نهایت استفاده رو برده باشید. هر گونه سوال و یا موردی بود از بخش ارسال نظرات برای ما یک نظر ارسال کنید.

چطور شکست معتبر خط روند را تشخیص بدهیم؟

خط روند خطی است که به ما نشان می‌دهد سهم در کدام جهت در حال حرکت است. به این ترتیب می‌توانیم بفهمیم که آیا زمان مناسبی برای سرمایه گذاری است یا خیر. ترسیم خط روند معتبر مسئله‌ی مهمی است که برای انجام آن باید به چند نکته توجه کرد. اما آنچه در این مطلب قرار است به آن بپردازیم،‌ شکست معتبر خط روند است.

منظور از شکست خط روند چیست؟

قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر حجم باید روند را تأیید کند است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی می‌گوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمت‌های بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا می‌کند. گاهی حجم باید روند را تأیید کند هم می‌گویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدوده‌ی مشخص درجا می‌زند.

اما شکست خط روند یا بریک‌اوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع می‌کند. این اتفاق باعث می‌شود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معامله‌گر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.

شکست خط روند می‌تواند هم در حرکت‌های صعودی رخ بدهد و هم در حرکت‌های نزولی سهم. گاهی پیش می‌آید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.

شرایط شکست خط روند

در این قسمت در مورد شرایط شکست خط روند بحث خواهیم کرد. در موارد زیر معمولا شکست با موفقیت انجام می شود:

  • شکست زمانی اتفاق می افتد که کندل تایید مشاهده شود یعنی کندل بالاتر از کندل شکست ، بسته شود.
  • حجم معاملات بالا باشد.
  • احتمال دارد واگرایی صورت گیرد.
  • معمولا بعد از شکست ، احتمال دارد پولبک ایجاد شود.
  • بیشتر سازمان های بزرگ در شکست دخیل هستند و تاثیر زیادی در شکست دارند.
  • احتمال دارد الگوی برگشتی تشکیل شود.

پس از یافتن یک ابزار خوب برای تجارت ، زمان آن است که تجارت را برنامه ریزی کنید. ساده ترین نکته نقطه ورود است. وقتی صحبت از ایجاد موقعیت در یک شکست است ، نقاط ورود تقریبا سیاه و سفید هستند. هنگامی که قیمت ها بالای سطح مقاومت بسته می شوند ، سرمایه گذار موقعیت صعودی و خرید را ایجاد می کند. وقتی قیمت ها زیر سطح حجم باید روند را تأیید کند حمایتی بسته شوند ، سرمایه گذار موقعیت نزولی و فروش را در پیش خواهد گرفت.

برای تعیین تفاوت بین برک آوت اصلی و تقلبی ، منتظر تأیید باشید. به عنوان مثال ، جعلی ها زمانی رخ می دهند که قیمت ها فراتر از سطح حمایت یا مقاومت باز می شوند ، اما در پایان روز ، در محدوده معاملات قبلی عقب می روند. اگر سرمایه گذار خیلی سریع یا بدون تأیید اقدام کند ، هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که قیمت ها به قلمرو جدید ادامه یابد. بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال حجم بالای متوسط ​​به عنوان تأیید هستند یا منتظر پایان دوره معاملاتی می مانند تا تعیین کنند که آیا قیمت ها به سطوح قبلی خود ادامه خواهند داد یا خیر.

شکست خط روند

هنگامی که قیمت در برخورد با خط روند بجای بازگشت بتواند از آن عبور کند به این عمل شکست خط روند گفته می شود. این نکته را لازم است اینجا مطرح که شکست خط رون هیچ شرطی جز عبور قیمت از آن را ندارد البته به این کته دقت کنید که خط روند نیز یک خط باریک نیست بلکه پهنا دارد که شما با تمرین خود به آن پی خواهید برد.
وقتی که قیمت خط روند را می شکند اکثرا به همان خط پولبک زده و سپس ادامه حرکت می دهد و این حرکت را تا حمایت و یا مقاومت بعدی ادامه خواهد داد. در خطوط بادبزنی اغلب وقتی یکی از خط روند ها می شکند قیمت خود را به خط روند بعدی می رساند.

اما این سوال که آیا ما بعد شکست خط روند آیا ترید کنیم یا نه ؟ جواب خیر است چرا که برای ورود به ترید فقط شکست خط روند کافی نیست و انشالله در مقالات بعدی به آن خواهیم پرداخت.

اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با حجم باید روند را تأیید کند شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

نگاهی به شکست و روش تایید آن

مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند. نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر بداند!

در طلاچارت ما تماما با سبک پرایس اکشن به تحلیل بازار می پردازیم و از نظر ما روش دقیقتری برای تحلیل بازار است (با احترام به سایر تحلیلگران عزیز). در ادامه قصد داریم تا روش هایی که در پرایس اکشن برای تایید یک شکست به کار برده می شود را به شما بیاموزیم. پس با طلاچارت همراه باشید…

۱- نشانه اول: شکست پرقدرت

شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم. در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندل) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.

اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.

وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند. در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.

و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.

گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند. به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است. در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.

در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.

شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.

در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.

۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست

این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار. البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.

اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید. در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.

به تصاویر زیر نگاه کنید.

نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!

سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟

جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.

البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.

سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟

جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود. در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد. همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.

پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.

نکته مهم: اهمیت سطوح تایم روزانه

سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد. بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.