کندل چکش چیست ❤️ آموزش تصویری شناسایی الگوی چکش
کندل چکش یک الگوی قیمتی در نمودار شمعی ژاپنی است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت باز شدن کندل، میزان قابلتوجهی افت داشته، اما در زمان بستن شدن کندل، به قیمت اولیه (قیمت زمان باز شدن) نزدیک شود. این الگو یک کندل استیک چکشی شکل را تشکیل داده که در آن، محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه اصلی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن پوزیشن است، در حالی که سایه قیمتهای بالا و پایین، نوسان قیمت نشان میدهد.
الگوها و کندلها بخش مهمی از روشهای تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن هستند که یادگیری آنها به تحلیل صحیح بازار کمک میکند.
الگوی چکش
الگوی چکش پس از کاهش قیمت دارایی اتفاق میافتد که نشان میدهد بازار قصد دارد که قیمت کف را تعیین کند. چکشها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف هستند، که همراه با افزایش قیمتی است که نشان دهنده یک بازگشت بالقوه در جهت قیمت است. همه این موارد در طول یک تایم فریم اتفاق میافتد، که در آن قیمت پس از بازشدن کاهش یافته، اما پس از آن دوباره جمع شده تا نزدیک به قیمت افتتاح بسته شود. برای فهم بهتر، نمونهی الگوی تک کندلی چکش را در تصویر زیر مشاهده کنید.
چکشها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا تعداد بیشتری شمع در حال کاهش قبل از آنها باشند. شمع در حال کاهش شمعی است که پایینتر از بسته شدن شمع قبلی خود بسته میشود. یک چکش باید شبیه “T” باشد. این نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکش است. دقت داشته باشید که کندل استیک چکشی تا زمانیکه تایید نشود، نشان دهنده برگشت قیمت به سمت بالا نیست.
تایید hammer candle
اگر کندل بعد از کندل چکش، با قیمت بالاتری بسته شود، تایید اتفاق میافتد. در حالت ایده آل، این کندل تایید کننده قدرت خرید بالا است. معامله گران کندل استیک معمولا به دنبال وارد شدن به پوزیشنهای لانگ خرید یا خروج از پوزیشنهای های شورت در طول یا بعد از کندل تأیید هستند. برای کسانی که در پوزیشنهای لانگ جدید قرار میگیرند، میتوان حد ضرر (stop loss) را در زیر سایه پایین این الگو قرار داد.
چکشها معمولا حتی با تأیید نیز به تنهایی استفاده نمیشوند. معاملهگران معمولا از تحلیل قیمت پرایس اکشن یا روند یا اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استیک استفاده میکنند. چکشها در تمام تایم فریمها از جمله نمودارهای یک دقیقه ای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ میدهند.
آموزش استفاده از کندل چکش
در نمودار زیر، کاهش قیمت و به دنبال آن یک الگوی چکش اتفاق افتاده است. این الگو سایه پایینی بلندی داشته که چندین برابر بیشتر از بدنه اصلی کندل است. چکش دیده شده نشانه بازگشت احتمالی قیمت به سمت روند صعودی است. تأیید در شمع بعدی نشان داده شده، شکاف بالاتری داشته و سپس مشاهده میشود که قیمت تا نزدیکی بالای قیمت بسته شدن چکش پیش آمده است.
در طول تایید، کندل زمانی اتفاق میافتد که معامله گران معمولا برای خرید اقدام میکنند. اگر قیمت در طول شمع تایید به شدت بالاتر رود، حد ضرر (stop loss) در زیر نقطه پایین چکش قرار گرفته، یا حتی به طور بالقوه درست زیر بدنه واقعی چکش قرار داده میشود.
تفاوت بین کندل استیک چکشی و دوجی
دوجی نوع دیگری از کندل استیک با بدنه واقعی کوچک است. دوجی به معنای بلاتکلیفی است، زیرا دارای سایه بالایی و پایینی است. دوجی ممکن است یک تغییر قیمت یا ادامه روند را نشان داده و بسته به تاییدی که دنبال میکند، با چکشی که پس از کاهش قیمت اتفاق میافتد، متفاوت بوده و نشاندهنده یک بازگشت صعودی بالقوه است (اگر تایید را دنبال کند)، و فقط یک سایه پایین طولانی دارد.
محدودیت های استفاده از الگوی چکش
هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت پس از کندل تایید، به روند صعودی خود ادامه دهد. یک چکش سایه بلند و یک شمع تایید قوی ممکن است قیمت را در دو بازه تا حد زیادی افزایش دهد. این ممکن است نقطه ایده آلی برای خرید نباشد، زیرا حد ضرر ممکن است فاصله زیادی با نقطه ورودی داشته و معامله گر را در معرض خطری قرار دهد که پاداش بالقوه را توجیه نمیکند (نسبت پاداش به ریسک نا معقول).
چکشها همچنین هدف قیمتی را ارائه نمیکنند، بنابراین تعیین پتانسیل پاداش برای معامله چکشی میتواند دشوار باشد. بنابراین، برای تعیین نقطه خروج باید از سایر اندیکاتورها و روشهای تحلیلی کمک گرفت.
شناسایی کندل چکش
کندل استیک چکش یک الگوی معاملاتی تکنیکال است که شبیه حرف “T” است و به موجب آن، روند قیمت یک دارایی (مثلا جفت ارز فارکس) به زیر قیمت افتتاح خود رسیده و سایه طولانی پایینتری را نشان میدهد و محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش در نتیجه معکوس شده و در نزدیکی قیمت افتتاح بسته میشود. الگوهای کندل استیک چکشی پس از کاهش قیمت دارایی، معمولا طی سه روز معاملاتی، رخ داده و اغلب سیگنالهایی برای الگوی بازگشتی در نظر گرفته میشوند.
ویژگی hammer candle
کندل چکش یک الگوی صعودی است که در روند نزولی رخ داده و ممکن است نشان دهنده این باشد که قیمت یک دارایی به کف خود رسیده و آماده تغییر روند است. به طور مشخص، این الگو نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین آورده، اما قیمت بعدا توسط خریدارانی که قیمت دارایی را بالا میبردند، بیشتر شده است. نکته مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن چکش قبلی بسته شود.
- سایه بلند (بین 2 تا 3 برابر ارتفاع بدنه اصلی)
- سایه بالای کندل بسیار کوتاه (یا نداشته باشد)
- تشکیل شدن در روند نزولی
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست (قرمز یا سبز بودن)
تفاوت با الگوی ستاره دنباله دار
در حالی که یک الگوی کندل استیک چکشی نشانه بازگشت صعودی است، یک الگوی ستاره دنباله دار نشان دهنده روند نزولی قیمت است. الگوهای ستاره دنباله دار پس از یک روند صعودی سهام رخ داده، که همراه با سایه در قسمت بالای بدنه اصلی هستند. اساسا برعکس کندل استیک چکشی، ستاره دنباله دار پس از باز شدن طلوع کرده، اما تقریبا در همان سطح تایم فریم بسته میشود. یک الگوی ستاره دنباله دار نشان دهنده اوج روند قیمت است.
به عبارت ساده، الگوی ستاره دنباله دار در روند صعودی تشکیل شده و سایه در بالای بدنه اصلی تشکیل میشود که هر دو ویژگی، بر خلاف کندل چکش است.
کندل چکش یک الگوی تک کندلی در تحلیل به سبک تکنیکال یا پرایس اکشن است. این کندل در یک روند نزولی قیمت اتفاق افتاده و دارای ویژگیهای زیر است:
- سایه بلند در قسمت پایین بدنه اصلی (2 تا 3 برابر بدنه کندل)
- بدون سایه در قسمت بالایی (یا سایه بسیار کوتاه)
- شکلگیری در روند نزولی
- بی اهمیت بودن رنگ بدنه
برای مطمئن شدن از برگشت روند پس از شکلگیری الگوی چکشی، باید از کندل بعدی استفاده کرد. اگر کندل بعدی نیز در قیمت بالاتری نسبت به نقطه بسته شدن کندل چکش، بسته شود، تایید اتفاق افتاده است. البته باید دقت داشت که نباید با تکیه بر یک الگوی تک کندلی وارد معاملات شد و حتما منتظر سیگنال های دیگر ماند.
الگوی ستاره دنباله دار دقیقا برعکس الگوی چکشی است. الگوی ستاره دنباله دار در روند صعودی شکل گرفته و دارای سایه بلند در قسمت بالایی بدنه اصلی است. شکلگیری ستاره دنباله دار عموما به معنای تبدیل روند صعودی به روند نزولی است.
صفر تا صد کندل چکش معکوس را اینجا بخوانید!
در این راهنما برای درک الگوی کندل چکش معکوس، به شما نشان خواهیم داد که این نمودار چگونه به نظر میرسد، اجزای آن را توضیح میدهیم، به شما یاد میدهیم که چگونه آن را با یک مثال تفسیر کنید، و چگونه با استفاده از آن معامله کنید.
. اگر چیزی درباره کندل چکش معکوس نمی دانید، میتوانید به مقاله "کندل چکش معکوس چیست؟" مراجعه کنید.
کندل چکشی چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل است که زمانی اتفاق میافتد که یک سهام به میزان قابل توجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود. اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل میدهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است. ظاهر کلی کندل چکش به این صورت است که بدنه اصلی کندل نمایان گر قیمت آغاز و پایان بازار در یک سهم است و سایه طرفین این بدنه کمترین و بیشترین قیمت معاملهشده را نشان میدهند.
تفاوت بین کندل چکشی و دوجی
دوجی نوع دیگری از کندل با بدنه واقعی کوچک است. دوجی به معنای بلاتکلیفی است زیرا دارای سایه بالایی و پایینی است. دوج ممکن است یک تغییر قیمت یا ادامه روند را نشان دهد. این تفسیر بسته به کندل تأییدی که در پی خواهد آمد، انجام میپذیرد.
کندل چکش معکوس چیست؟
شکل گیری کندل چکش معکوس عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی بالقوه عمل کند. چیزی که در روز بعد پس از الگوی چکش معکوس اتفاق میافتد، چیزی است که به معامله گران این ایده را میدهد که آیا قیمتها بالاتر یا پایین تر میشوند یا خیر.
چکش معکوس چه شکلی است؟
سازند چکش معکوس زمانی ایجاد میشود که قیمت باز، کم و بسته تقریباً یکسان باشد. همچنین، سایه بالایی بلند است که باید حداقل دو برابر طول بدنه واقعی باشد.
کندل چکش معکوس چگونه تشکیل میشود؟
زمانی که معامله گران صعودی شروع به جلب اعتماد میکنند، کندل چکش معکوس شکل میگیرد. قسمت بالای کندل زمانی تشکیل میشود که معامله گران قیمت را تا جایی که میتوانند بالا میبرند. در حالی که قسمت پایینی فتیله توسط خرسها (یا فروشندگان کوتاه مدت) ایجاد میشود که سعی میکنند در برابر قیمت بالاتر مقاومت کنند. با این حال، روند صعودی بسیار قوی است و بازار در قیمت بالاتری قرار میگیرد.
چکش معکوس به معامله گران چه میگوید؟
چکش معکوس به معامله گران میگوید که خریداران بر بازار فشار وارد میکنند. هشدار میدهد که ممکن است پس از یک روند نزولی قیمت معکوس شود. مهم است که به یاد داشته باشید که کندل چکش معکوس را نباید به صورت مجزا مشاهده کرد. همیشه هرگونه سیگنال احتمالی را با ساختارهای اضافی یا نشانگرهای فنی تأیید کنید. در نهایت، قبل از اقدام بر روی چکش معکوس، با مشاور معاملاتی خود مشورت کنید.
محدودیتهای استفاده از کندل چکش
هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت پس از کندل تایید به روند صعودی خود ادامه دهد. یک چکش سایه بلند و یک کندل تایید قوی ممکن است قیمت را در دو دوره بسیار بالا ببرد. این اتفاق ممکن است نقطه ایده آلی برای خرید نباشد، زیرا توقف ضرر ممکن است فاصله زیادی با نقطه ورود داشته باشد و معامله گر را در معرض ضرر طولانی مدت قرار دهد.
چکشها همچنین هدف قیمتی را ارائه نمیکنند، بنابراین تعیین پتانسیل پاداش برای معامله چکشی میتواند دشوار باشد.
کندل چکش معکوس صعودی است یا نزولی؟
پس از یک روند نزولی طولانی، شکل گیری یک چکش معکوس صعودی است زیرا قیمتها در طول روز برای حرکت نزولی تردید داشتند. فروشندگان قیمتها را به جایی که در بازار آزاد بودند برگرداندند، اما افزایش قیمتها نشان میدهد که گاوها ( معامله گران بزرگ )در حال آزمایش قدرت خرسها ( معامله گران کوتاه مدت) هستند.
چکش معکوس سبز در مقابل قرمز
زمانی که پایین و باز یکسان باشند، یک کندل سبز و صعودی Inverted Hammer تشکیل میشود و نسبت به زمانی که پایین و بسته یکسان هستند (یک چکش معکوس قرمز ) نشانه صعودی قوی تری در نظر گرفته میشود .
در ادامه به چند سوال رایج در مورد الگوهای شمعدان چکش معکوس پاسخ میدهیم.
آیا چکش معکوس همان شوتینگ استار است؟
اگرچه در انزوا، سازند Shooting Star دقیقاً شبیه چکش معکوس به نظر میرسد . اما مکان آنها در زمان کاملاً متفاوت است. تفاوت اصلی بین این دو الگو این است که Shooting Star در بالای یک روند صعودی ( الگوی برگشت نزولی ) و چکش معکوس در پایین یک روند نزولی (الگوی برگشت صعودی) رخ میدهد.
تفاوت بین یک کندل چکشی و یک شوتینگ استار چیست؟
در حالی که یک الگوی شمعدان چکشی نشانه بازگشت صعودی است، یک الگوی شوتینگ استار نشان دهنده روند نزولی قیمت است. الگوهای شوتینگ استار پس از یک روند صعودی سهام رخ میدهند، که سایه بالایی را نشان میدهد. اساساً برخلاف کندل چکشی، شوتینگ استار پس از باز شدن طلوع میکند اما تقریباً در همان سطح دوره معاملاتی بسته میشود. یک الگوی شوتینگ استار نشان دهنده اوج روند قیمت است.
آیا میتوان بر اساس چکش معکوس خرید کرد؟
توجه به این نکته مهم است که الگوی معکوس هشداری در مورد تغییر احتمالی قیمت است، نه به خودی خود سیگنالی برای خرید. سایر اندیکاتورها مانند شکست خط روند یا کندل تایید باید برای تولید سیگنال خرید بالقوه استفاده شوند.
جمع بندی
در این مقاله با کندل چکش معکوس آشنا شدیم و از کاربردهای آن با خبر شدیم. چند نکته مهم در خصوص این کند وجود دارد که حتما باید به خاطر بسپارید.
آشنایی با الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.در ادامه مطلب بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد . با ما همراه باشید.
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامت هایی که می توان برای خرید یا فروش سهام و ارز روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمی تواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام و ارز باشد اما به نوبه خود می تواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با ما در این مطلب همراه باشید.
الگوی چکش (Hammer) چیست؟
الگوی چکش در واقع یک الگوی کندلی است که در آن قیمت بعد از شروع یک کندل، ریزش می کند ولی در همان کندل، دوباره جهش می کند و در نزدیکی قیمت اولیه (Open)، بسته می شود. با این حرکت، یک کندل شبیه به چکش به وجود می آید که اندازه سایه پایینی آن، حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل است. لازم به ذکر است که بدنه یک کندل، نشان دهنده نقاط اولیه و پایانی است، ولی سایه ها نشان دهنده سطح حداکثری و حداقلی در یک کندل هستند.
الگوی چکش زمانی ایجاد می شود که قیمت در یک بازه زمانی واحد، کاهش می یابد و به اصطلاح فروشندگان، تسلیم می شوند؛ ولی در همان بازه زمانی، خریداران شروع به خرید می کنند و یک باره بازگشت قیمتی رخ می دهد. در واقع الگوی Hammer، نشان دهنده یک کف احتمالی است که در آن همزمان با تسلیم فروشندگان، خریداران قدرت می گیرند.
الگوی چکش در کف، زمانی قوی تر می شود که بعد از حداقل 3 کندل نزولی، دیده شود. کندل نزولی، کندلی است که قیمت پایانی آن، پایین تر از قیمت آغازین آن باشد. این الگو، تقریباً باید شبیه به حرف لاتین “T” باشد و تا زمانی که به طور کامل تأیید نشده باشد، نمی توان روی آن حساب کرد.
تأیید الگوی Hammer نیز زمانی رخ می دهد که کندل بعدی، بالای سطح پایانی کندل چکش، بسته شود. در واقع کندل بعد، باید نشان دهنده قدرت بالای خریداران باشد. معامله گران با دیدن کندل تأیید، معمولاً وارد پوزیشن لانگ (خرید) می شوند و یا پوزیشن شورت (فروش) خود را می بندند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که پوزیشن لانگ می گیرید، حد ضرر شما باید زیر سایه کندل چکش قرار بگیرد.الگوی چکش، هیچ گاه به صورت تنها استفاده نمی شود. در واقع این الگو و تأیید آن با یک سیگنال از اندیکاتورها یا پرایس اکشن می تواند اعتبار الگو را افزایش دهد.
الگوی چکش (Hammer)
در مثال بالا، یک چکش صعودی بی نقص را می بینید که سایه پایینی آن، چندین برابر بدنه است. سایه بالایی بسیار کوچک است و کندل بعدی هم پرقدرت و نشان دهنده تقاضای بالای خریداران است.
الگوی Hammer، یک الگوی معاملاتی صعودی است و همراه با تأیید خود، می تواند یکی از علائم ایجاد کف باشد. مخصوصاً اگر شکل آن به حالت استاندارد نزدیک باشد و به وضوح قدرت بالای فروشندگان در ابتدای کندل و سپس جذب آن توسط خریداران و بازگشت نمودار، نمایان باشد.
البته الگوی چکش نزولی که به آن چکش برعکس گفته می شود نیز وجود دارد که شکل آن دقیقاً برعکس الگوی چکش صعودی است. الگوی چکش معکوس به رنگ قرمز و در قله ها ایجاد می شود؛ سایه بالایی چندین برابر بدنه است؛ سایه پایین بسیار کوچک (یا صفر) و کندل بعدی هم نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیک ها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل می شوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دوره های زمانی معاملات توسط سایه ها مشخص می شود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است . اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگ های مشکی یا قرمز دیده می شود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد، سایه ( shadow ( گفته می شود .
چه نشانه هایی اعتبار الگوی چکش را افزایش می دهد؟
در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راه هایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارت اند از:
- انتهای دم الگو نشان دهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
- یکی دیگر از نشانه هایی که موجب افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکل گیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایین تر از کندل قبلی خود باشد.
- مهر تأیید بر کندل چکش زمانی می خورد که کندل های بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.
با وجود سه نکته ای که در بالا اشاره شد، نمی توان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.
رنگ الگوی چکش
اگر الگوی Hammer محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش صعودی به رنگ سبز باشد، نسبت به یک الگوی قرمز (نزولی)، علامت بازگشتی قوی تری است؛ زیرا نشان دهنده آن است که خریداران توانسته اند حتی در همان تایم فریم هم قیمت پایانی را بالاتر از قیمت اولیه ببرند.الگوی چکش قرمز هم یک علامت صعودی است؛ زیرا به هر حال، خبر از قدرت بالای خریداران برای بازگشت قیمت و ایجاد سایه پایینی را می دهد. تنها تفاوت آن با نوع سبز این است که خریداران نتوانستند در همان دوره زمانی، قیمت پایانی را از قیمت اولیه عبور دهند.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل می گیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آن ها تلاش کرده اند که قیمت ها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانسته اند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آن ها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشان دهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل می تواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا می کند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل می گیرد، قیمت در محلی پایین تر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر می رود. در نهایت قیمت سهم در نقطه ای پایین تر از صعودش بسته می شود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم می شود که در ادامه با این دو حالت آشنا می شوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شده اند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمی دهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی می شود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شده اند و نه تنها قیمت های فروشندگان را کنترل کرده اند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند . تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطه ای مشخص فروشندگان تلاش می کنند تا قیمت ها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمت ها و طرح فروشندگان را خنثی کرده اند و قیمت ها را مجدداً افزایش داده اند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل می گیرد . در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شده اند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
آنچه تا اینجا در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید. البته یک معامله گر حرفه ای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمی کند؛ بلکه آن را به عنوان نشانه ای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد می کند.به عنوان مثال می توان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا می کند.
نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمی کند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.
محدودیت های الگوی Hammer
هنگام استفاده از این الگو، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی بعد از دیدن کندل تأیید هم هیچ تضمینی برای حرکت صعودی نمودار، وجود ندارد. البته رنگ کندل، اندازه سایه پایینی و شکل گیری آن در سطوح حمایتی، می تواند به قدرت این الگو بیفزاید؛ ولی در هر حال، این الگو به تنهایی قدرت چندانی ندارد.نکته بعدی این است که الگوی چکش و تأیید آن، می تواند باعث شود که نقطه ورود از حد ضرر، فاصله زیادی داشته باشد و این مورد، تأثیر منفی روی فرمول ریسک به ریوارد، بگذارد.
همچنین باید بگوییم که الگوی Hammer هیچ هدف قیمتی را تعیین نمی کند؛ بنابراین محاسبه پاداش و مقایسه با آن ریسک می تواند برای معامله گر چالش برانگیز باشد. به همین دلیل است که استفاده از الگوی چکش به صورت تنها توصیه نمی شود؛ زیرا حداقل برای نقطه خروج، باید از الگوی نمودار یا تحلیل دیگری استفاده کرد.
سخن پایانی
به طور کلی، بهتر است الگوهای کندلی، برای تأیید یک ستاپ معاملاتی در کنار دیگر ابزارها همچون اندیکاتورها یا الگوهای کلاسیک، مورد استفاده قرار بگیرد. الگوی چکش، مهم ترین و پرکاربردترین الگوی کندلی است که می توان آن را محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش در سبک های مختلف معاملات، مشاهده کرد. مشاهده الگوی چکش در سطح حمایت یا چکش معکوس در سطوح مقاومتی، می تواند یک نشانه خوب برای ورود به پوزیشن باشد.
کلاستر فیبوناچی چیست؟
کلاستر فیبوناچی مکانی است که در آن یک سری فیبوناچی های ریتریسمنت، اکستنشن یا پروجکشن به دلیل نوسانات قیمت در کنار یکدیگر قرار می گیرند. در واقع، ایده پشت تئوری کلاستر فیبوناچی این است که اگر چندین سطح فیبوناچی ریستریسمنت، اکستنشن و غیره در یک محدوده قیمت باشند، آن محدوده احتمالاً یک منطقه حمایت یا مقاومت مهم است. بنابراین، معامله گران باید معاملات خود را بر اساس این سطح مهم انجام دهند.
قبل از توضیح مفهوم کلاستر فیبوناچی، بهتر است به طور خلاصه با دو نوع مهم فیبوناچی آشنا شوید: فیبوناچی ریتریسمنت و فیبوناچی اکستنشن. فیبوناچی محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش ریتریسمنت و فیبوناچی اکستنشن سطوح حمایت و مقاومت بالقوه آینده را با استفاده از درصد نوسان قیمت (فاصله بین دره و قله) نشان میدهند. سطوح رایج فیبوناچی اصلاحی 23.6٪، 38.2٪، 61.8٪ و 78.6٪ است. اگرچه سطح 50 درصد نسبت فیبوناچی نیست، بسیاری از معامله گران از آن استفاده می کنند. اگر یک اصلاح فیبوناچی را روی نوسان قیمتی ترسیم کنید که از 10 دلار شروع می شود و به 20 دلار ختم می شود، سطح 50 درصد قیمت را 15 دلار به شما نشان می دهد. ابزار فیبوناچی اصلاحی به شما این امکان را می دهد تا بعد از ایجاد یک سوئینگ رو به بالا یا بالعکس، میزان پولبک قیمت را تشخیص دهد. از جمله سطوح گسترش فیبوناچی رایج 127.2٪، 161.8٪، 261.8٪ و 423.6٪ است. ابزار فیبوناچی اکستنشن به شما این امکان را می دهد تا پیشرفت قیمت را پس از پولبک قیمت پیش بینی کنید.
معاملهگر میتواند سطوح توسعه فیبوناچی و اصلاح را در نوسانات مختلف قیمت ترسیم کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است یک فیبو را در نوسان بزرگ هفتگی و دیگری را در نوسان روزانه و ساعتی ترسیم کنند. هنگامی که چندین خط فیبوناچی را روی نمودار ترسیم می کنید، برخی از آنها با هم همپوشانی دارند. کلاستر فیبوناچی یا خوشه های فیبوناچی منطقه حمایت یا مقاومت احتمالی و مهمی را نشان می دهند زیرا بیش از یک سطح فیبوناچی در این مکان وجود دارد و احتمال حمایت یا مقاومت بودن این سطح بالاست.
معامله گران از نواحی همپوشانی سطوح فیبوناچی برای معامله کردن استفاده می کنند. به عنوان مثال، اگر جهت قیمت در یک روند نزولی در حال حرکت باشد و یک کلاستر فیبوناچی بالای آن وجود داشته باشد، قیمت احتمالا متوقف می شود و زمانی که به آنجا می رسد تغییر جهت می دهد، بنابراین معامله گران منتظر واکنش قیمت به این ناحیه هستند. اگر قیمت از منطقه عبور کند و کاهش بیشتر قیمت را تجربه کند، وارد یک معامله فروش می شوند.
روش استفاده از کلاستر فیبوناچی
در ادامه برای نشان دادن روش استفاده از کلاستر فیبوناچی سهم اپل با نماد AAPL مثالی در تایم فریم روزانه ارائه می دهیم. در این نمودار از دو فیبوناچی ریتریسمنت و فیبوناچی اکستنشن استفاده شده است.
برای ایجاد مناطق مهم در کلاستر فیبو، باید اشتراک ناحیه های مهم فیبو اصلاحی و فیبو سه نقطه ای را بدست بیاورید، همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، لول های خطوط آبی فیبوناچی، همان فیبوناچی سه نقطه ای است و رنگ مشکی لول های فیبوناچی اصلاحی است. بنابراین زون های مشترک برای شما بسیار حائز اهمیت است.
معاملهگر در این حالت میتواند صبر کند تا قیمت کاهش یابد و سپس وارد یک معامله طولانی شود، اگرچه این معاملهگر باید منتظر تایید شروع حرکت صعودی باشد زیرا همانطور که میبینید، با وجود همپوشانی سطوح فیبوناچی در سطح 180 دلار قیمت به کاهش ادامه خواهد داد تا به مجموعه بعدی 170 دلار برسد. وقتی مطمئن شدید که یک روند صعودی جدید شروع می شود، می توانید معامله خرید را وارد کنید. در این حالت، نقطه ورود جایی است که قیمت شروع به افزایش میکند و حد ضرر را نیز میتوان زیر آخرین دره تشکیل شده قرار داد.
کلاستر فیبوناچی و فشردگی قیمت چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
کلاستر فیبوناچی ناحیه ای است که در آن امکان توقف یا کند شدن روند قیمت یا تغییر جهت آن وجود دارد اما فشار قیمت زمانی رخ می دهد که حرکت رو به بالا یا نزولی قیمت متوقف شود و پس از آن قیمت در جهت خنثی با محدوده قیمت کوچک به حرکت خود ادامه می دهد. ممکن است فشار قیمت در ناحیه کلاستر فیبوناچی رخ دهد اما همیشه اینطور نیست. فشار قیمت یا تثبیت می تواند در هر نقطه از نمودار رخ دهد. این فشارها الگوهای قیمتی کوچکی را شکل می دهند و برخی معامله گران از شکست آنها سوء استفاده می کنند و معمولاً در جهت روند اصلی بازار وارد معامله می شوند.
محدودیت های استفاده از کلاستر فیبوناچی چیست؟
در زیر به نکات مهمی می پردازیم که محدودیت های استفاده از کلاستر فیبوناچی را در تحلیل تکنیکال روشن می کند.
1- سطوح فیبوناچی در قیمت را نادیده بگیرید
گروه های فیبوناچی همیشه سطوح قیمتی مهم یا نواحی اصلاحی در بازار را نشان نمی دهند و قیمت اغلب همپوشانی این سطوح فیبوناچی را نادیده می گیرد اما از دیدگاه یک معامله گر فیبوناچی، این نادیده گرفتن سطوح اطلاعات جدیدی را ارائه می دهد به این معنا که قیمت به سمت سطح یا سطوح فیبوناچی بعدی در حال حرکت است.
2- وجود سطوح فیبوناچی زیاد
یکی از انتقاداتی که به روش تحلیل قیمت فیبوناچی وارد می شود این است که سطوح فیبوناچی زیادی وجود دارد و زمانی که تعداد زیادی فیبوناچی ریتریسمنت به طور همزمان در نمودار استفاده می شود، قیمت باید نزدیک به یکی از این سطوح باشد. همچنین، از آنجایی که خطوط فیبوناچی زیادی در نمودار وجود دارد، قیمت احتمالاً جهت خود را در نزدیکی یکی از این سطوح تغییر می دهد. تنها زمانی که قیمت در طول زمان حرکت کند، مشخص خواهد شد که محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش کدام یک از سطوح فیبوناچی مهم بوده است. به همین دلیل همه جا این نکته تایید می کند که شما منتظر تایید قیمت هستید، یعنی اجازه دهید قیمت با سطح تعامل داشته باشد و از آن عبور یا به عقب برگردد، سپس وارد معامله می شوید.
3- نحوه رسم فیبوناچی
روش رسم فیبوناچی یکی دیگر از موضوعات مهم بحث است. برخی از معامله گران از قله ها و دره ها برای ترسیم فیبوناچی استفاده می کنند اما برخی دیگر از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند و برخی معامله گران از ترکیبی از هر دو استفاده می کنند. نحوه رسم منحنی های فیبوناچی باعث می شود معامله گران مختلف ترکیبات فیبوناچی را در سطوح مختلف قیمت پیدا کنند.
در پایان باید گفت که استفاده از کلاستر فیبوناچی مانند خود فیبوناچی باید با سایر تکنیک های معاملاتی ترکیب شود زیرا در صورت استفاده از ابزار فیبوناچی به تنهایی و همپوشانی سطوح آن به نتایج جالبی نخواهید رسید، پس بهتر است از ابزار فیبوناچی استفاده کنید. کلاستر فیبوناچی به عنوان کمکی برای شناسایی سطوح حمایتی مقاومت احتمالی قبل از قیمت استفاده می شود.
سوالات رایج در مورد کلاستر فیبوناچی
1. کلاستر فیبوناچی چیست؟
به منطقه ای که چند سطح فیبوناچی با یکدیگر هم پوشانی دارند، کلاستر فیبوناچی گفته می شود.
2. چگونه می توان از کلاستر فیبوناچی استفاده کرد؟
برای استفاده از کلاستر فیبوناچی باید قیمت به سطوح واکنش نشان دهد، در این حالت می توانید وارد معامله شوید. البته می توانید قبل از رسیدن قیمت به این نواحی، معامله خود را ببندید، چرا که احتمال تغییر قیمت به این محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش نواحی وجود دارد.
الگوی هیکاکی چیست؟
الگوی هیکاکی (Hikkake) یک الگوی قیمتی است که توسط تحلیلگران تکنیکال و معامله گران به منظور شناسایی حرکت کوتاه مدت در جهت بازار استفاده می شود. این الگو دارای دو تنظیم متفاوت است، یکی حاکی از حرکت نزولی کوتاه مدت در عمل قیمت و راه اندازی دوم حاکی از روند صعودی کوتاه مدت قیمت است. در این مقاله به معرفی این الگو و نحوه کار با آن پرداخته ایم، با ما همراه باشید.
درک الگوی هیکاکی (hikkake)
الگوی هیکاکی، یک الگوی نوار یا کندل پیچیده است که شروع به حرکت در یک جهت میکند اما به سرعت معکوس میشود و گفته میشود که پیشبینی حرکت در جهت مخالف را ایجاد میکند. این الگو توسط دانیل ال چسلر، CMT، که برای اولین بار توضیحی از الگوی هیکاکی را در سال 2003 منتشر کرد، ایجاد شد. این الگو دارای چهار نکته کلیدی است:
- دو کندل (یا میلههای) اول الگو در حال کاهش هستند. به اینها الگوی درون روزی یا الگوی کندلی حرامی (harami) گفته می شود. فرقی نمی کند که هر کدام از این روزها بالاتر از باز شده بسته شود یا پایین تر، تا زمانی که بدنه اولی، کاملاً بدنه دومی را تحت الشعاع قرار دهد.
- کندل سوم در اولین راه اندازی (یا بالاتر از بالا در تنظیم دوم) کندل دوم بسته می شود.
- یک یا چند کندل بعدی به پایین (یا در بالا در تنظیم دوم) سومین کندل می روند و ممکن است شروع به تغییر جهت کنند. کندل نهایی در بالای کندل دوم (یا زیر پایین کندل دوم در تنظیم دوم) بسته می شود.
- کندل نهایی در بالای کندل دوم (یا پایین کندل دوم در تنظیمات دوم) بسته می شود.
- هنگامی که ویژگی چهارم به دست آمد، الگوی ادامه در جهت کندل نهایی را نشان می دهد. دو نمودار زیر نمونه هایی از هر دو راه اندازی را نشان می دهد.
الگوی اول برای راه اندازی صعودی است. هر یک از چهار مشخصه برای نشان دادن جایی که در این مثال ها رخ داده است، علامت گذاری شده است. الگوی دوم، برای راه اندازی نزولی، کمتر مشاهده می شود.
منظور از الگوی درون روزی چیست؟
Inside days به یک الگوی کندلی اشاره دارد که پس از اینکه یک اوراق بهادار محدوده قیمت روزانه را در محدوده بالا و پایین روز قبل تجربه کرد، شکل میگیرد. یعنی قیمت اوراق بهادار «داخل» کران بالا و پایین جلسه معاملاتی قبلی معامله شده است. ممکن است به عنوان "میله های داخلی" نیز شناخته شود. روزهای داخل ممکن است نشان دهنده تثبیت یا کاهش نوسان قیمت باشد. روزهای درونی ممکن است با روزهای بیرون مقایسه شود که در آن نمودار کندلی یک روز از مرزهای بالا و پایین روز قبل فراتر می رود.
ملاحظات خاص
hikkake اصلاحشده به ویژگیهای زیر نوار قیمت بلافاصله قبل از نوار داخلی نیاز دارد:
- بسته شدن در بالای محدوده روزانه برای الگوهای نزولی و پایین محدوده روزانه برای الگوهای صعودی.
- محدوده ای دارد که از محدوده نوار قبلی کمتر است.
بقیه دستورالعمل های معاملاتی به همان صورت باقی می مانند.
معامله گران باید از الگوی هیکاکی اصلاح شده در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، مانند الگوهای نمودار یا شاخص های تکنیکال استفاده کنند تا شانس موفقیت خود را به حداکثر برسانند. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند به دنبال یک الگوی صعودی هیکاکی باشد که در طول یک عقب نشینی در یک روند صعودی بلندمدت شکل بگیرد. هیکاکی صعودی ممکن است نشان دهنده پایان عقب نشینی و ظهور مجدد روند صعودی باشد.
روانشناسی معامله گر هیکاکی اصلاح شده
دو نسخه از الگو وجود دارد، اجازه دهید ابتدا به نسخه نزولی نگاه کنیم.
نوار زمینه نزدیک به بالاترین آن دوره بسته می شود اما محدوده کلی کوچکتر از نوار قیمت قبلی است. سپس یک نوار درونی ظاهر می شود که یک توقف در خرید را نشان می دهد. در نوار بعدی، یک فشار بالاتر وجود دارد که یک فشار بالاتر و یک پایین بالاتر وجود دارد. Hikkake اصلاح شده در حال بازی است، با یک فروش یا سفارش کوتاه در پایین نوار داخلی قرار داده شده است. در حال حاضر خریداران مطمئن هستند اما اگر قیمت به زیر نوار داخلی کاهش یابد، می تواند باعث افزایش فروش شود زیرا کسانی که اخیرا خرید کرده اند شروع به زیر سوال بردن تصمیم خود بر اساس افت اخیر می کنند. به همین دلیل است که اگر قیمت به زیر میله داخلی کاهش یابد، الگوی یک سیگنال معکوس در نظر گرفته می شود.
الگوی صعودی با کاهش قیمت ها رخ می دهد. نوار زمینه نزدیک به پایین دوره بسته می شود و فروشندگان احساس اعتماد به نفس می کنند. البته دامنه این دوره از دوره قبل کمتر است. یک نوار درونی شکل می گیرد که باعث عدم تصمیم گیری می شود. فروشندگان قیمت را در دوره بعد پایین میآورند و اگر قیمت به بالای نوار داخلی برگردد، الگوی برگشت صعودی در جریان است. تمام آن فروشندگانی که اخیراً فروخته اند "به دام" می افتند و می توانند به خرید بعدی کمک کنند. به همین دلیل است که اگر قیمت از نوار داخلی بالاتر رود، الگوی یک سیگنال معکوس در نظر گرفته می شود.
نمونه ای از نحوه استفاده از الگوی اصلاح شده Hikkake
الگوی هیکاکی اصلاح شده نسبتاً نادر است. الگوی بالا کامل نیست زیرا نوار زمینه به جای نزدیک به پایین، بیشتر به سمت وسط کندل بسته می شود. هر چیز دیگری در الگو با روانشناسی الگو همسو است. نمودار روزانه میسی (M) در یک روند صعودی بلندمدت عقب نشینی کرده است. یک افت شدید به دنبال آن یک نوار قیمت کوچکتر که نوار زمینه است وجود دارد. در این حالت نزدیک وسط کندل بسته خواهد شد.
با این حال، به طور کلی، میتوانیم ببینیم که اعتماد نزولی به دلیل افت اخیر قیمت که بخش مهمی از الگو است، قوی است. روز بعد نوار داخل است. به محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش دنبال روز داخلی، قیمت کاهش می یابد. چهار جلسه بعد، قیمت به بالای کندل داخلی بازگشت. در این مرحله، یک معامله طولانی می تواند با حد ضرر زیر الگوی پایین یا همانطور که معامله گر تعیین می کند، آغاز شود. قیمت، در این مورد، همچنان به حرکت بالاتر ادامه میدهد و معاملهگر میتواند بر اساس روش خود سود ببرد.
تفاوت بین الگوی محدودیتهای استفاده از کندلهای چکش هیکاکی اصلاح شده و بریک اوت نادرست
hikkake اصلاح شده و hikkake اولیه هر دو دارای یک قسمت بریک اوت کاذب هستند به این صورت که قیمت به دنبال نوار داخلی در یک جهت حرکت میکند اما سپس به سمت دیگر قلاب میشود. شکست کاذب مشابه است، با این تفاوت که هر زمانی که سطح حمایت یا مقاومت مشخصی وجود داشته باشد، ممکن است رخ دهد. قیمت از طریق سطح حرکت می کند، فقط به سرعت مسیر خود را در جهت دیگر معکوس می کند.
محدودیتهای استفاده از الگوی اصلاحشده Hikkake
الگوی هیکاکی اصلاح شده معیارهای نسبتاً دقیقی دارد، بنابراین یک الگوی رایج نیست. فرصت های معامله بر اساس الگو محدود است. در حالی که نقطه ورود و حد ضرر به وضوح با الگو تعریف شده است، اجرای اقدامات سودگیری به عهده معامله گر است، زیرا الگوی هدف سود را ارائه نمی دهد. نباید تصور کرد که قیمت در جهت مورد انتظار شکسته خواهد شد. هیکاکی اولیه می تواند منجر به معکوس یا ادامه روند غالب شود. Hikkake اصلاح شده ممکن است معاملهگر را از دیدن فرصتهای دیگر محدود کند، اگر آنها صرفاً روی انتظار حرکت قیمت به بالا/زیر نوار داخلی بالا/پایین تمرکز کنند.
دیدگاه شما